اسلام مورد نظر و نیاز حکومتهای سکولار لیبرال (۲۸۲)
بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم
مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی
مشاهده شده است همان كشورهايي كه قانون الله را قبول نداشته و به نحوي سكولارند و يا تابع آمريكا هستند اجازه مي دهند كه سلفي های آل سعود و ساير مذاهب اسلامي شبكه ماهواره اي و مدارس و غيره داشته باشند ! و بسياري از مردم هم آنها را قبول دارند، سوالی که در اینجا مطرح است اینکه : چگونه پیامبر خاتم نتوانست تحت حاکمیت طاغوتها آزادانه و با مجوز و هزینه طاغوتها به امر تبلیغ دین بپردازد ؟ این چگونه اسلامی است که تحت حاکمیت دین سکولاریسم و طاغوتها زندگی مسالمت آمیزی را در پیش گرفته است ؟
و یا در كجاي قرآن و يا در كدام كتاب تاريخي ديده شده كه اگر مسلماني براي مردم از توحيد و قانون شريعت و اسلام کامل صحبت كند كفار نيز بدون ايجاد مشكل، براي وی امكانات و زمینه های تبليغ فراگير را فراهم نموده و نه مسلمان از كافر سكولار ترس دارد و نه دعوتگر توحيد از كافر سكولار؟! اين چه جور اسلام و توحيدي است كه براي مردم تبليغ مي گردد ؟ اینها می گویند که ما حکیمانه و بر اساس مصلحت تحت حاکمیت طاغوتهای سکولار و مرتد تبلیغ می کنیم . این چگونه حکمت و مصلحتی است که پیامبران از آن غافل بوده اند ؟
داستان ورقه بن نوفل و رسول الله صلي الله عليه وسلم بیانگر يكي از سنتهاي تاريخ در مورد داعيان توحيد است که آشکارا بیان می کند چنین معادله ای در مورد اسلام کامل و مبلغین آن جای شک و شبهه دارد و هرگز نمی تواند صحت داشته باشد .
در این صورت باید پرسید آيا پيام سلفي هاي مدخلي و علماي ماهواره اي اسلام كاملي است كه رسول الله آورده است ؟ يا اسلام ناقصي است كه تنها در مورد مسائل اخلاق شخصي و آداب ريز شخصي و نواقض وضو سخني براي گفتن دارد و در مورد کفر به طاغوت، ولاء و براء، تحکیم شریعت الله و مسائل اقتصادي، سياسي، اجتماعي، قوانين اجرائي جامعه ، مبارزه با اشغالگران و نواقض اسلام خاموش گشته و هر جا قانون الله با با قانون دین سكولاريسم مغايرت دارد قانون اسلام به بهانه هاي عامه پسندانه كنار نهاده شده و جهت بسيج افكار عمومي در اختيار كفار سكولار جهاني و مزدوران محلي قرار گرفته و شامل آيه ي ۲۵ سوره ي محمد مي گردند ؟
چنانکه اشاره شد سكولاريستهاي قريش هم با بخشي از اسلام مشكل داشتند نه با كل اسلام ؛ اگر از آن بخش از قانون الله كه مشركين با آن مشكل دارند بگذري و آن را كنار بگذاري آنها بدون درنگ با شما مداهنه و سازش مي كنند . وَدُّوا لَوْ تُدْهِنُ فَيُدْهِنُونَ (قلم/۹) ايشان دوست ميدارند كه نرمش و سازش نشان دهي، تا آنان هم نرمش و سازش كنند ( بدين اميد كه برخي از فرمانهاي خدا را به خاطر آنان ترك كني، و در بعضي از مسائل با ايشان همگام و همآهنگ شوي ).
آشکار است که علت سازش كفار سكولارجهانی و نوکران محلی آنها با این اسلام ناقص و علمایی که مبلغ چنین اسلامی هستند در این است که اين علماء در اصل «لا اله – الا الله» مشكل دارند و مبلغ اسلام ناقصي هستند كه با حذف لا اله و کفر به طاغوت دینی را تولید نموده اند که با قانون دین سكولاريسم و اهداف حكومتها ي ظالم و جنايتكار هماهنگ گشته است . علمای مبارز معاصر از چنین اسلامی تحت عنوان اسلام آمریکائی یاد کرده اند که برای اهداف مشخصی تولید شده است .
اولین اندیشمند جهان اسلام که کلمه اسلام امریکایی را مطرح کرد، سید قطب بود. او قائل بود دو اسلام وجود دارد یکی اسلام راستین و یکی اسلامی که امریکا می خواهد. وی در این زمینه می نویسد: «این روزها امریکایی ها باز به فکر اسلام افتادند . آنها نیازمند اسلام هستند تا در خاورمیانه و کشورهای اسلامی آسیا و آفریقا با کمونیسم بجنگند … البته اسلامی که امریکا و غربی های استعمارگر و همپیمانانشان در خاورمیانه خواستار آن هستند، همان اسلامی نیست که با استعمار می جنگد و با خودکامگی ها مبارزه می کند، بلکه فقط اسلامی است که با کمونیست مبارزه می کند. زیرا آنها اسلامی نمی خواهند که حکومت کند و اصولا تحمل حکومت اسلامی را ندارند؛ چراکه وقتی اسلام حکومت یافت امتی دیگر تربیت و ایجاد می کند و به ملتهای می آموزد که تهیه قدرت و قوه واجب است و طرد و نفی استعمار فرض است و کمونیست هم مانند استعمار آفتی است و هر دو دشمن هستند و تجاوزکار» .
وی درباره تقسیم جامعه به جامعه اسلامی و جاهلی می گوید: «یا اسلام یا جاهلیت! حد وسطی وجود ندارد که نیمی اش اسلام و نیم دیگرش از جاهلیت باشد و اسلام آن را بپذیرد و بدان رضایت دهد. دیدگاه اسلام روشن است؛ حق واحد و تعدد ناپذیر است. حکم یا حکم خداست و یا حکم جاهلی است. قانون یا قانون خداست و یا هوا و هوس» . آیت الله خمینی رهبر انقلاب ۵۷ ایران هم در این زمینه می گفت : «حکومت یا طاغوت است یا اسلام»