سلفیت آمریکائی – سعودی، جادوگران و علمای سوء یا مرجئه های عصر ؟ (۲۷۲)
بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم
مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی
یکی از غلطهای رایج در میان مسلمین این است که به علماء سوء و راهبان باطل و أحبار فاسد گفته می شود: که این ها مرجئه اند. یا این که، فلانی در رأس ارجاء قرار گرفته و سر دسته ی مرجئه است، یا او در بخش عقیده سلفی و در بخش دیگر جهمی و… که جهت بطلان آن به شرح حال زندگی سران مرجئه در عهد سلف صالح مراجعه فرمایید که چقدر مرجئه از این ها بری اند.
باید گفت این افرادی که در وطن اسلامی بزرگ به اسم سلف صالح و سلفیت از حاکمان مرتد مسلط بر هر بخش از سرزمین های مسلمان نشین دفاع می کنند، این ها از سربازان همین طاغوت ها هستند که در بخش جنگ روانی بر علیه مسلمین فعالیت دارند و هیچ پیوندی به عقیده ی سلف صالح ندارند. بلکه هیچ مجالی جهت مقایسه بین این ها و سران مرجئه قدیم وجود ندارد، و عقیده ی سلف صالح هم لباس مزخرف بی قواره ای نیست که بر تن هر جادوگری پوشانده شود، بلکه عقیده ، دعوت و جهاد است.
حالا کدام یک از این ها سلفی بر عقیده ی سلف صالح این امه است. صلاح الدین ایوبی، عمر مختار، شیخ حسام الدین و سنجر خان اشعری و ملا محمد عمر ی که غیر از «العقیدۀ النسفیۀ» چیزی نخوانده بود ، یا مفتی خائن آل سعود که درس عقیده ی سلف صالح را در مرکزش خوانده در حالی که مدافع سرسخت نظام آل سلول و آمریکا بوده و توجیه گر کفر و ارتدادشان می باشد؟
روشن شده است که پیوند بسیاری از رهبران جهاد بر علیه کفار اشغالگر خارجی به ارجاء پیوندی نظری است اما در واقع امر و زندگی عینی آنها متعلق به مدرسه ی فرقه ی ناجیه و از پیروان حقیقی و صادق سلف صالح این امه در سرزمین های مسلمان نشین است. اما آن مفتی به مدرسه ی بلعم بن باعوراء تعلق دارد و اجدادش از وی بری اند. ادامه خواندن سلفیت آمریکائی – سعودی، جادوگران و علمای سوء یا مرجئه های عصر ؟ (۲۷۲)