آیت الله خمینی و اعلام مرتد بودن جبهه ملی به دلیل انکار یکی از احکام قرآن (۲۰۳)

آیت الله خمینی و اعلام مرتد بودن جبهه ملی  به دلیل انکار یکی از احکام قرآن (۲۰۳)

 

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

اگرچه  شکل‌گیری جبهه ملی به رهبری دکتر مصدق به سال ۱۳۲۸ و قبل از انتخابات دوره شانزدهم مجلس شورای ملی برمی‌گردد اما فراز و نشیب‌های زیادی بر سر راه این جبهه وجود داشته است . در تابستان ۱۳۵۶ سه تن از رهبران جبهه ملی یعنی کریم سنجابی، داریوش فروهر و شاپور بختیار طی نامه سرگشاده‌ای به شاه، تمکین مطلق به اصول مشروطیت، احیای حقوق ملت، احترام واقعی به قانون اساسی و اعلامیه جهانی حقوق بشر را از وی خواستار شدند.

. رهبران جبهه ملی خواهان مواجهه با اصل سلطنت شاه نبودند بلکه هدف خود را مقابله با استبداد البته در چارچوب ساختار سکولاریستی حاکم معرفی می‌کردند . آیت الله خمینی نیز از اینکه راه جبهه ملی با انقلابیون متفاوت است سخن به میان آوردند و تاکید کردند: «اینجانب نمی‌توانم از جبهه‌ای‌ها و نه از بزرگشان اسمی ببرم و ترویجی بکنم؛ راه آنها با ما مختلف است.»

جبهه ملی که رویکردی سکولار و لیبرال داشت برای اولین بار و آشکارا در مقابل لایحه قصاص که برآمده از قرآن و شریعت بود، ایستاد و مردم را دعوت به راهپیمایی کرد. جبهه ملی طی اعلامیه‌ای که بهانه آن نفی و حمله شدید به لایحه قصاص بود، مردم را به یک راهپیمایی در مسیر خیابان انقلاب به سمت دانشگاه تهران در بعدازظهر روز ۲۵ خرداد ۱۳۶۰ فراخواندند .  آیت الله خمینی در واکنش به این فعالیت‌ها که در واقع قیام در مقابل قرآن دانسته می‌شد، موضع شرعی گرفتند و «ارتداد» جبهه ملی را اعلام کردند تا این جبهه برای همیشه با حضور مردم در خیابان‌ها از صحنه سیاسی کشور  ایران حذف شود. ادامه خواندن آیت الله خمینی و اعلام مرتد بودن جبهه ملی به دلیل انکار یکی از احکام قرآن (۲۰۳)

ابوبکر آغازگر جنگ بود یا مرتدین ؟ (۲۰۲)

ابوبکر آغازگر جنگ بود یا مرتدین ؟ (۲۰۲)

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

همان گونه كه ذكر شد، غیر از مدعیان دروغین نبوت ، قبايل اطراف مدينه با اعزام نمايندگانى نزد ابوبكر، از او درخواست معاف شدن از پرداخت زكات نمودند،[۱]اما خليفه در همان برخورد نخست، با رد پیشنهاد آنها، به شورشيان اعلان جنگ نمود . او از آنها یا اسلام کامل را می خواست یا جنگ . طبرى مى نويسد: برخى از اصحاب از ابوبكر خواستند كه از جنگ بااين قبايل تازه مسلمان خوددارى كند و آن ها را از پرداخت زكات معاف دارد تا ايمان در دل هاى آن ها محكم گردد و در آينده، به اختيار خود، زكات بپردازند.[۲] ابوبکر با اصرار فراوان مى گفت: به خدا قسم، اگر عقالى را كه به پيامبرصلی الله علیه وسلم مى پرداختند از من دريغ دارند، با آن ها خواهم جنگيد. و معتقد بود فرقى بين نماز و زكات نيست.  [۳]

پس از مخالفت خليفه با درخواست معاف شدن قبايل از پرداخت زكات، نمايندگان آنان برگشتند و با بيان اين كه مردم مدينه اندكند، آن ها را براى حمله به آن شهر تشويق كردند.[۴]گويا پيش از آمدن فرستادگان اين قبايل به مدينه، افرادى همچون عيينه بن حصن و اقرع بن حابس به همراه عده ديگرى از اشراف به مدينه آمده بودند و با اعلان خبر شورش اعراب و تصميم آن ها در خوددارى از پرداخت زكات، از خليفه خواسته بودند كه مبلغى را به آن ها بدهد تا از ارتداد اعراب و حمله آنان به مدينه جلوگيرى كنند. مهاجران و انصار هم با پذيرش خواسته آن ها، از ابوبكر خواستند تا هنگام بازگشت سپاه اسامه، آن ها را با دادن مبلغى، به اين كار راضى كند. اما ابوبكر گفت: ما در اسلام، به احدى رشوه نمى دهيم و با آنان خواهيم جنگيد.[۵]

ابوبكر با رد تمام درخواستهای صلح جویانه ی مرتدین و بستن تمام درهای سازش بر سر قانون شریعت اسلام دستورآمادگى مسلمانان مدينه براى جنگ با این دسته از جبهه مرتدین را صادر نمود و تنى چند از مهاجران قريش را به نگهبانى در اطراف مدينه گماشت. مرتدان پس از سه روز به مدينه حمله كردند، ولى با استقامت مردم مدينه مواجه شدندو با شكست مجبور به فرار گرديدند.[۶] ادامه خواندن ابوبکر آغازگر جنگ بود یا مرتدین ؟ (۲۰۲)

دستاوردهاي جهاد با مرتدها(۲۰۱)

دستاوردهاي جهاد با مرتدها(۲۰۱)

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

يكى از محققان معاصر مى نويسد: ماجراى ردّه به طور مستقيم، در حلّ بحران خلافت، كه در اواخر عمر پيامبرخاتم در حال شكل گيرى بود، نقش مهمى داشت؛ چرا كه بيش تر گرايش هاى سياسى را به يك خطر مشترك جلب نمود. اين حركت دو نتيجه مثبت به همراه داشت: يكى سياسى و ديگرى نظامى ؛  نتيجه سياسى آن تسهيل بحران حكومت بود و نتيجه نظامى آن تجربه اى بود در جنگى با آن وسعت كه منطقه حجاز تا آن روز به خود نديده بود.[۱]  پژوهش گر ديگرى نوشته است: هدف ابوبكر از جنگ هاى ردّه تنها بازگرداندن قبايل عرب به دين اسلام نبود، بلكه علاوه بر آن، هدفش تثبيت دولت اسلامی  و بازگرداندن اطاعت آن ها از حكومت مركزى مدينه بود.[۲]

جنگ با مرتدها، چنان دستاوردهايي به دنبال داشت كه به مرحله ي زماني و مكاني خاصي محدود نشد و آثار وپيامدهايش، باورها و انديشه هاي تمام نسلها را در بلندمدت تحت تأثير قرار داد و بر منشها و جريانهاي پس از خود در طول تاريخ به اندازه اي اثر گذاشت كه نسلهاي مختلف همچنان از آن، بهره ي فكري و عملي ميبرند. جنگهای دوران ارتداد، نشان داد که:

  • اسلام، از تمام جريانها و باورهاي فكري و عملي برتر است.
  • رهبري مركزي به عنوان پايگاهي استوار، ضرورت گريزناپذير جامعه ي اسلامي است
  • شبه جزيره ي عربستان، مركز گسترش اسلام شد.
  • جنگهاي ارتداد، ميداني براي پرورش فرماندهان فتوحات اسلامي گردید .
  • شناخت درست و اصولي از جريان ارتداد به دست آمد
  • استقرار تشكيلات اداري و برقراري ثبات و آرامش

ادامه خواندن دستاوردهاي جهاد با مرتدها(۲۰۱)

استراتژي ابوبکر صديق براي مبارزه و جلو گیري از دخالتهاي بیگانگان (۲۰۰)

استراتژي ابوبکر صديق براي مبارزه و جلو گیري از دخالتهاي بیگانگان (۲۰۰)

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

در جريان سركوبي مرتدها، بسياري از قبايل عرب به همسايگان قدرتمند خود يعني ايران و روم پناهنده شدند. قبايلي كه در همسايگي قلمرو حكومت ايران يا روم قرار داشتند، با وفات رسول خدا صلى الله عليه وسلم كوشيدند تا خود را به يكي از اين دو قدرت نزديك كنند. ايران و روم نيز اين قبايل را به نفع خود به استحمار كشيدند و آنان را به شورش بر ضد حكومت اسلامي فرا خواندند و از آنان در برابر خلافت اسلامي پشتيباني كردند.[۱]

نخستين اقدام ابوبكر صديق براي مبارزه با دخالتهاي بيگانگان، اين بود كه لشكر اسامه بن زيد  را برابر با دستور رسول خدا صلى الله عليه وسلم به شام اعزام كرد؛ اين اقدام خليفه ي اول  قبايل عرب را ضعيف كرد و آنان را سر جايشان نشاند. ابوبكر صديق  خالد بن سعيد بن عاص را در رأس لشكري به حمقتين كه از مناطق مرزي شام بود، فرستاد و عمرو بن عاص را به تبوك و دومه الجندل گسيل كرد؛ علاء حضرمي را به بحرين و سواحل خليج فارس اعزام كرد. مثني بن حارثه ي شيباني نيز پس از سركوب مرتدهاي بحرين به جنوب عراق رفت.

[۱] العتوم ، حركةالردة، ص ۹۰

موضع ابوبکر در برابر حکومتهای عرفی مرتدین (۱۹۹)

موضع ابوبکر  در برابر حکومتهای عرفی مرتدین (۱۹۹)

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

مورخين وسيره‌نويسان نوشته‌اند كه: ابوبكر صديق همراه با رسول‌الله صلی الله عليه وآله وسلم  در غزوه‌ي بدر و تمام غزوات شركت نموده وهيچ يك از آنها را از دست نداده است، روز احد زماني كه همه پراكند شده بودند وي در كنار پيامبر صلی الله عليه وآله وسلم  باقي ماند و رسو‌‌ل‌الله صلی الله عليه وآله وسلم پرچم  روز تبوك را كه سياه رنگ بود، به ابوبكر سپرد.[۱] ابن الاثیر گويد: تمام سيره نويسان و مورخين متفقند كه ابوبكر در تمام غزوات رسول الله صلی الله عليه وآله وسلم  را همراهي نموده است.[۲]

با رحلت پيامبر خاتم صلی الله علیه وسلم  شورش ها فزونى يافت؛ به گونه اى كه مردم مدينه را نگران نمود. منافقان نيز، كه تا آن زمان خود را پنهان ساخته بودند، نفاق خود را آشكار ساختند و يهود و نصارا هم به سرزنش مسلمانان پرداختند.  [۳] قبايلى مانند اسد، غطفان، عبس و ذبيان در شمال، شمال شرقى و شرق مدينه نيز با اعزام نمايندگانى به مدينه، از خليفه تقاضاى معافيت از پرداخت  زكات نمودند و با مخالفت ابوبكر و جواب ردّ او روبه رو شدند.[۴]

با ظهور ارتداد و مرتد شدن برخي از قبايل عرب، ابوبكر صديق ميان مردم برخاست و وضعيت حاد جامعه ي اسلامي و خطري كه دامنگير اسلام شده است را براي مردم بازگو كرد ضرورت و نياز به حركت فراگير و سريع و مقتدرا نه را براي مردم روشن ساخت و خطري كه اسلام را تهديد مي كرد براي مردم شرح دادند ابوبكر و با اشاره به آيه : “محمد، تنها پيامبر است و پيش از او پيامبراني آمده اند و رفته اند؛ پس آيا اگر او بميرد و يا كشته شود، به عقب برميگرديد (و اسلام را رها مي كنيد)؟ و هر كس، به عقب بازگردد (وكافر شود،) كوچكترين زياني به خداوند نمي رساند؛ و خداوند به سپاسگزاران پاداش خواهد داد.”

افزود: “برخي از عربهاي پيرامون شما از دادن زكات گوسفندان و شترهايشان امتناع كرده اند؛ آنان كه اينك به دين گذشته ي خود برگشته اند، در گذشته هم با آنكه مسلمان شدند، به دين آبا و اجدادشان تمايل بيشتري داشتند. امروز كه شما از بركت پيامبرتان، محروم شده ايد، چون گذشته بر دين اسلام، محكم و پايبند هستيد؛ رسول خدا صلى الله عليه وسلم از ميان شما رفتند و شما را به خدايي سپردند كه از هر لحاظ براي شما كافي است؛ همان خدايي كه پيامبر را هدايت كرد و فقرش را به توانگري تبديل فرمود؛ همان خدا كه شما را از لبه ي پرتگاه دوزخ رهانيد. به خدا سوگند، لحظهاي جهاد در راه خدا را فرونمي گذارم تا اينكه خداي متعال، وعده اش را تحقق بخشد و به عهدي كه در حق ما كرده، وفا نمايد.

هر كس كه كشته شود، بهشتي مي گردد و هر كه زنده بماند، خليفه و وارث خدا در روي زمين مي شود؛ حكم الهي، هميشه حق است و خداوند، هرگز خلاف وعده نمي كند:  “خداوند، به كساني از شما كه ايمان آورده و كارهاي شايسته انجام داده اند، وعده مي دهد كه آنان را در زمين خليفه سازد؛ همان گونه كه پيشينيان (نيكوكار و دادگر) ايشان را جايگزين (ستمگران) پيش از آنها كرد. خداي متعال، حتماً ديني را كه براي ايشان مي پسندد، برايشان پابرجا و قدرتمند مي كند و خوف و هراسشان را به امنيت و آرامش تبديل مي فرمايد (تا بدون ترس و دلهره) مرا پرستش كنند و كسي را با من شريك ندانند؛ كساني كه بعد از اين وعده ي راستين كافر شوند، فاسق(و مرتد) هستند (و از دايره ي اسلام خارج مي باشند.)  [۵]

برخي از صحابه و از جمله عمر فاروق از ابوبكر خواستند تا كاري با مانعين زكات نداشته باشد و از آنها دلجويي كند و صبر نمايد تا ايمان، در دلهايشان جاي بگيرد و خودشان، زكات بدهند. اما ابوبكر صديق  اين پيشنهاد را رد كرد و نپذيرفت .[۶]  عمر فاروق  علاوه بر اين فرموده است: “به خدا سوگند كه ايمان ابوبكر بر ايمان تمام اين امت در جنگ با مرتدان، برتري يافت.[۷]جملات كوتاهي كه ابوبكر  به هنگام امتناع برخي از قبايل عرب از پرداخت زكات به بيت المال بر زبان آورد، با كتابي پرحجم و خطابهاي بليغ و طولاني برابري مي كند؛ وي فرمود: “دين، كامل شد و نزول وحي از آسمان منقطع گرديد؛ پس آيا در دين كاستي بيايد و من زنده باشم؟!”[۸] ادامه خواندن موضع ابوبکر در برابر حکومتهای عرفی مرتدین (۱۹۹)

اجماع اصحاب و امت اسلامی در مورد کافر شدن مرتدین و کشتن آنها (۱۹۸)

اجماع اصحاب و امت اسلامی در مورد کافر شدن مرتدین و کشتن آنها (۱۹۸)

 

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

عمل اصحاب رسول الله صلي الله عليه وسلم و اجماع شان در باره ي كافر شدن مرتدين و كشتن آنها: همچون جنگ و كشتار آنها بر عليه آنهايي كه ادعاي نبوت و پيامبري مي كردند ، يا آن قبايلي كه  نماز مي خواندند، روزه مي گرفتند، حج مي رفتند و ساير احكام شرعي را انجام مي دادند اما از دادن زكات به دولت اسلامي امتناع مي نمودند . نكته اي كه در اين جا لازم است ياد آور شوم اينكه در ابتدا اصحاب رسول الله صلي الله عليه وسلم آغازگر جنگ بودند نه مرتدين، يعني به گونه اي نبوده است كه مرتدين ابتدا جنگ را شروع نموده باشند و اصحاب رسول الله صلي الله عليه وسلم در موضع دفاع قرار گرفته باشند ، بلكه كاملاً بر عكس بوده؛ آغازگر جنگ اصحاب رسول الله صلي الله عليه وسلم بودند و احاديث هم در اين باره آشكار هستند .

ابوهريره رضي الله عنه مي فرمايد زماني كه رسول الله صلي الله عليه وسلم وفات نمود و ابوبكر به عنوان خليفه انتخاب شد، بسياري از مردمان عرب دوباره كافر گشتند .[۱]

عمر رضي الله عنه هم به ابوبكر رضي الله عنه گفت : چگونه جنگ و كشتار با قومي را انجام مي دهي در حالي كه رسول الله صلي الله عليه وسلم فرموده است : أمرت أن أقاتل الناس حتي  يقولوا لا اله الا الله ، فمن قال لا اله الا الله عصم مني ماله و نفسه الا بحقه و حسابه علي الله  ” . (متفق عليه )[۲]

ابوبكر رضي الله عنه هم فرمود : والله با هر كسي كه ميان نماز و زكات جداي بياندازد خواهم جنگيد ، چون زكات حق مال است ؛ والله اگر قبلاً رسول الله صلي الله عليه وسلم آن طنابي كه پاي شتران را با آن مي بندند را به عنوان زكات از آنها گرفته باشد، به خاطر ندادن آن طناب آماده ام با آنها بجنگم . عمر رضي الله عنه هم گفت : سوگند به الله به همان اندازه طول كشيد كه ديدم كه الله متعال است كه دل ابوبكر را براي اين جنگ هدايت داده است به همين دليل فهميدم كه بر حق است . [۳](متفق علیه)

و در حديث نسائي هم انس رضي الله عنه روايت مي كند كه مي فرمايد : ارتدت العرب[۴] يعني : عرب   مرتد شد .  و در نزد ابن حزيمه آمده است كه مي فرمايد : ارتد عامه العرب . يعني : عرب به صورت عمومي مرتد شدند .  ادامه خواندن اجماع اصحاب و امت اسلامی در مورد کافر شدن مرتدین و کشتن آنها (۱۹۸)

عملکرد دولت اسلامی پیامبرخاتم درقبال مرتدین و آغاز جنگهای رده (۱۹۷)

عملکرد دولت اسلامی پیامبرخاتم درقبال مرتدین و آغاز جنگهای رده (۱۹۷)

 

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

گفتار و رفتار رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم ، که از اوّلی سنّت گفتاری و از دوّمی سنّت کرداری تعبیر می شود، برای همه مسلمین حجّت است و بر اساس آموزه قرآنی، پیامبرخاتم صلی الله علیه وسلم اسوه و الگوی مؤمنان معرّفی شده اند. بنابراین، معرفت به این که آن پیامبر الهی در مواجهه به پدیده های گوناگون در جامعه اسلامی، چه واکنشی نشان می داده، از اهمیت فراوانی برخوردار است و از بایسته های تحقیق و پژوهش به شمار می رود.

آنچه در این جستار مورد بررسی قرار می گیرد موضوع یادشده، در عصر نبوی و جانشیان اوست؛ هدف پاسخ دادن به پرسمان های ذیل است: آیا در عصر نبوی ارتداد از دین صورت گرفته است؟ در صورت مثبت بودن پاسخ، سیره پیامبرخاتم صلی الله علیه وسلم در برخورد با مرتدین چگونه بوده است؟ و این سیره چه توجیهی می تواند داشته باشد؟ پیامدهای این حرکت مرتدین در جامعه چیست؟ انگیزه مرتدان چه بوده است؟

شیوه برخورد پیامبر صلی الله علیه و آله با مرتدان، مستهزئان و دیگر حرمت شکنان، به خصوص در فتح مکّه، قابل توجه است. رفتار ایشان با اهل مکّه شهری که در آن بیست سال ایشان را به انواع گوناگون، آزار و تحقیر کرده بودند نجیبانه و در خور یک پیغمبر رحمت بود؛ بسیاری از بدخواهان و دشمنان را عفو کردند، اما ده تا دوازده نفر  را استثنا نمودند[۱] ادامه خواندن عملکرد دولت اسلامی پیامبرخاتم درقبال مرتدین و آغاز جنگهای رده (۱۹۷)

تاريخ ارتداد به صورت جمعي در میان مسلمین (۱۹۶)

تاريخ ارتداد به صورت جمعي در میان مسلمین (۱۹۶)

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

ترسناكترين و مصيبت بار ترين نوع ارتداد آن است كه به صورت جمعي و فراگير باشد و مردم به دو قسمت تقسيم گردند و مرتدين هم صاحب قدرت و حكومت گردند . مانند :

  • مرتد شدن عربها در اواخر عمر رسول الله صلي الله عليه وسلم و اوايل خلافت ابوبكر صديق

در اين زمينه گواهان زيادي وجود دارند ، به عنوان نمونه :

  • عمربن خطاب رضي الله عنه مي گويد: “إن العرب قد إرتدت علي أعقابها كفارا “به درستي كه عرب به عقب برگشتند و كافر شدند .
  • ام المومنين عايشه رضي الله عنها مي فرمايد :” ارتدت العرب قاطبه و اشراب النفاق “يعني : تمام عرب مرتد شدند و دوررويي و نفاق جاي گرفت .
  • انس رضي الله عنه مي گويد : ” ارتدت العرب ” . يعني عرب مرتد شدند .
  • ابوهريره رضي الله عنه مي گويد : ” ارتد من ارتد من العرب  و قال : ارتد عامه العرب  . ”  هر آنچه از عرب مانده بود مرتد شدند  و باز گفت : تمام عرب مرتد شدند .
  • باز ابوهريره رضي الله عنه مي گويد : ” يخرج الناس اليوم من دين الله أفواجا كما دخلوا أفواجا ” . يعني : امروزه مردم به صورت جمعي از دين خدا خارج مي شوند همچنانكه روزاني بود كه به صورت جمعي وارد دين مي شدند .
  • ابن كثير و ابن هشام از ابن اسحاق روايت كرده اند كه : ” قبيله اسد و غطفان در نجد به رهبري طليحه فرزند خويلد اسدي كه دعواي پيامبري مي كرد مرتد شدند ؛ و قبيله بني حنيفه در يمامه به رهبري مسيلمه مرتد شدند ، و قبيله تميم به همراه سجاح دختر حارث تميمي كه ادعاي پيامبري مي كرد و با مسيلمه ازدواج كرد مرتد شدند، قبيله فزاره  هم به رهبري عويينه فرزند حصن مرتد شدند و قبايل ربيعه و بكربن وائل در بحرين به رهبري منذر فرزند نعمان مرتد شدند و قبايل كنده و حضرموت به رهبري اشعث بن قيس كندي مرتد شدند  و مزحج و در ميان انها قبيله ي عناس و مراد در يمن به رهبري اسود عنسي كه قبل از وفات رسول الله صلي الله عليه وسلم به قتل رسيد مرتد شدند ، و چند طايفه از سويلم و قضاعه هم مرتد شدند . “
  • ارتداد عمومی در زمان آشوبهایی چون مختار ثقفی،بابک و…. و قرامطه
  • ارتداد عمومی از جانب غلاه علی اللهی
  • مغول . ابن تيميه مي گويد : در ميان مردم كساني بودند كه اگر دشمن پيروز مي شد آنها نيز كفر و ارتداد خود را آشكار مي نمودند ، كه اين حال اكثريت مسلمانان اين عصر است كه زماني  دچار سختي و مشكلاتي مي گردد مرتد مي شود ، در اين زمينه خودمان و غير خودمان اين اندازه ديده ايم كه براي عبرت گرفتن كافي باشد .[۱]
  • مرتد شدن آن دسته از مسلماناني كه در اندلس مانده بودند و هجرت نكرده بودند . …. ابوالعباس بن الزكري كه در سال ۸۹۹ وفات نموده است در باره ي آن قبايلي كه با نصارا بر عليه مسلمين متحد شده و از نصارا حمايت و پشتيباني مي كردند مي فرمايد : ” ما وصف به القوم المذكورون يوجب قتلهم كالكفار .”[۲] يعني آن قومي كه اينگونه وصف شده اند كشتار آنها مانند كفار واجب است .
  • مرتد شدن گروهي مسلمين در يكي دو قرن اخير تحت عنوان پیوستن به دین سكولاريسم و مذاهب منشعب از آن چون سوسياليسم، سوسيال دموكراسي، ليبرال دموكراسي، كمونيسم و…
  • مرتد شدن گروهي بسياري از مسلمان زاده ها به واسته ي پشتيباني كردن از كفار سكولار اشغالگرجهاني و مرتدين سكولار محلي كه فقط الله مي داند شماره اين بيچاره هاچند است.

ادامه خواندن تاريخ ارتداد به صورت جمعي در میان مسلمین (۱۹۶)

ترکیب جبهه ی مرتدین در صدر اسلام ( انواع مرتدین ) (۱۹۵)

ترکیب جبهه ی مرتدین در صدر اسلام  ( انواع مرتدین ) (۱۹۵)

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

زمینه هاي پیدايش ارتداد: چرايي و اسباب ارتداد قبايل عرب را مي توان چنين برشمرد: يكه خوردن افراد به مصيبت ناگهاني وفات رسول خدا صلى الله عليه وسلم؛ عدم شناخت درست و اصولي از اسلام؛ وجود زمينه هاي جاهليتدر قبايل و عدم گسيختگي كامل از آداب و باورهاي دوره ي جاهلي؛ خروج و برون رفت از پذيرش حكومت اسلامي و شورش و خيزش بر ضد آن؛ تعصب قومي و قبيله اي؛ جاه طلبي و حرص و آز شديد به حكومتداري؛ دنياطلبي و ثروت اندوزي از طريق دين؛ دشمني و حسدورزي نسبت به يكديگر و دسيسه گري دشمنان اسلام اعم از يهوديان، مسيحيان و مجوسيان .[۱]

ارتداد، چند نوع و گونه ي متفاوت داشت: برخي، اسلام را كاملاً رها كردند و به بت پرستي پرداختند. بعضي، ادعاي نبوت و پيغمبري نمودند. عده اي نيز نماز را فروگذاشتند. بعضي از مرتدان، اسلام را قبول داشتند و نماز هم مي گزاردند؛ اما از اداي زكات امتناع مي كردند. دسته اي ديگر با وفات رسول خدا صلى الله عليه وسلم به عادات و باورهاي جاهلي خود بازگشتند. با وفات رسول اكرم صلى الله عليه وسلم عده اي، سرگشته و دودل شدند و خود را به گذشت ايام سپردند تا ببينند عاقبت چه مي شود[۲]

ظهور پیامبران دروغین:

در ارتباط با مدعیان نبوت یک انگیزه اساسی وجود داشت و آن این که برخی از قبایل یا اشخاص بلند پرواز، در این اندیشه بودند که اگر قرار باشد کسی با ادعای نبوت بر دیگر قبایل سروری داشته باشد ما نیز می توانیم چنین کنیم.این حرکت منجر به آن شد که کسانی از برخی قبایل ادعای نبوت کردند.نخستین اینان اسود عنسی بود که در یمن دست به شورش زده به نمایندگان پیامبرخاتم صلی الله علیه وسلم  نوشت: «امسکوا علینا ما أخذنا من أرضنا» هر آنچه از زمینهای ما گرفته اید به ما باز گردانید.[۳] ادامه خواندن ترکیب جبهه ی مرتدین در صدر اسلام ( انواع مرتدین ) (۱۹۵)

سابقه ارتداد در شریعت پیامبر خاتم (۱۹۴)

سابقه ارتداد در شریعت پیامبر خاتم  (۱۹۴)

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

حكم مجازات مرتد برمي گردد به صدر اسلام وزمان حكومت پيامبر (ص)، آن حضرت دراين زمينه فرمود : «من بدل دينه فاقتلوه : هر كس دينش را تغييرداد بكشيدش»[۱]همه سيره نويسان و گزارشگران تاريخ اتفاق دارند كه حداقل چهار نفر در عصر رسالت بدين جرم اعدام شده است. در جريان فتح مكه و بعد از عفو عمومي پيامبر(ص) آن حضرت دستور قتل چهار نفر را كه به جرم ارتداد تحت تعقيب بود صادر فرمودند: «اقتلوهم و ان وجدتموهم متعلقين بأستار الكعبه : اين چهار نفر را بكشيد و لو كه خودشان را به پرده كعبه آويزان كرده باشند »[۲]  . اين چهار نفر عبارتند از:عبدالله بن سعد بن ابي سراح، عبدالله بن اخطل، مقيس بن صبابه ، ساره كنيزي از كنيزان ابي عبدالمطلب.[۳]

وجه مشترک عموم کفار در صورت تسلط بر اهل توحید و موضعگیری مسلمین

رسول الله صلی الله علیه وسلم پس از گذشت دو سال از پيمان صلح حديبيه و پيمان شکني مشرکان غیر اهل کتاب، با جمع آوري سپاه عظيم مجاهدین به طرف شهر مکه حرکت کرد. مشرکان غیر اهل کتاب که توان مقابله نداشتند، تسليم شده و از طرف رسول الله صلی الله علیه وسلم  به آنان امان داده شد . پس از هشت سال از زمان هجرت مسلمانان به مدينه، مکه توسط ايشان صلی الله علیه وسلم  فتح گرديد و تمام بتهاي خانه کعبه واژگون و ويران گرديد . و کعبه بار ديگر محل عبادت خداي يکتا شد. و علاوه بر آن اصحاب را به شهرها و روستاهای اطراف مکه و سراسر شبه جزیره ی عربستان روانه نمود تا تمام بتها را نابود و منهدم نمایند و در عوض به آنها سفارش نمود که هیچ آسیبی به دیرها و مکانهای عبادت مشرکین اهل کتاب نرسانند . ادامه خواندن سابقه ارتداد در شریعت پیامبر خاتم (۱۹۴)