دموکراسی سیستم کفری است ؛ عمل ، تطبیق و دعوت به سوی آن حرام و کفر می باشد ( ۵ )

دموکراسی سیستم کفری است ؛ عمل ، تطبیق و دعوت به سوی آن حرام و کفر می باشد ( ۵ )

نویسنده : عبدالقدیم زلوم

برگردان به فارسی روان : انجمن « اطعمهم من جوع و آمنهم من خوف » بیساران

و اما با توجه به این که دموکراسی عبارت از حکم اکثریت و قانون گزاری بر مبنای آراء اکثریت می باشد، پس حکام و اعضای پارلمان ها و اعضای ارگانهای  حکومت و نمایندگی ها با رأی اکثریت انتخاب می گردند، هم چنان قانون گذاری رأی اکثریت به میان می آید.

بنابر این اطاعت از اکثریت در نظام دموکراسی بر همه اعم از حاکم و غیر حاکم لازم می باشد، زیرا رأی اکثریت بیان گر ارادهٔ ملت است و اقلیت راهی به جز اطاعت و فرمانبری از رأی اکثریت ندارند.

اما این امر در اسلام کاملاً متفاوت است:

امور تشریعی  در اسلام موقوف به رأی اکثریت و یا اقلیت نمی باشد، بلکه موقوف به نصوص شرعی اند، زیرا قانون گزار در اسلام همانا الله (جل جلاله) است و نه امت و صاحب صلاحیت در ساختن احکامی که در رسیدگی به امور مردم لازم است و در پیشبرد احکام به وی نیاز می افتد تنها خلیفه است و بس، پس خلیفه احکام را از نصوص شرعی درج شده در کتاب الله (جل جلاله) و سنت رسول الله (جل جلاله) بنابر قوی ترین دلیل به دست آمده از اجتهاد صحیح بر می گیرد.

بر خلیفه واجب نیست تا به منظور تعیین رأی  خویش در احکامی که قصد تشریع آن را دارد  به مجلس امت مراجعه نماید  ولی اگر خواست برایش جایز است چنین کند، خلفای راشدین در تعیین رأی و دیدگاه خویش برای اجتهاد نمودن حکمی از احکام به آرای اصحاب مراجعه می نمودند، چنان چه در زمان عمر بن خطاب چنین اتفاق افتاد وقتی که خواست حکمی را در مورد سر زمین های فتح شده در شام و مصر و عراق اجتهاد نماید، در این زمینه با مسلمانان مشورت نمود.

پس اگر خلیفه برای گرفتن رأی مجلس أمت در مورد احکامی که قصد اجتهاد آن را دارد به این مجلس مراجعه نماید، گرفتن رأی مجلس بر او لازم  نمی باشد، اگر چه این رأی اجماع و یا اکثریت باشد. چنان چه پیامبر (صلی الله علیه وسلم) در صلح حدیبیه به رأی مسلمانانی که بر آن اعتراض نمودند توجه ننمود در حالی که اکثریت بودند و رأی شان رد نموده بستن پیمان را ادامه داد و به آنان فرمود:

(إنی عبد الله و رسول و لن أخالف أمره)

“من بنده و فرستادهٔ خدا می باشم وهرگز از فرمانش سر باز نمی زنم.” ادامه خواندن دموکراسی سیستم کفری است ؛ عمل ، تطبیق و دعوت به سوی آن حرام و کفر می باشد ( ۵ )

دموکراسی سیستم کفری است ؛ عمل ، تطبیق و دعوت به سوی آن حرام و کفر می باشد (۴)

دموکراسی سیستم کفری است ؛ عمل ، تطبیق و دعوت به سوی آن حرام و کفر می باشد (۴)

نویسنده : عبدالقدیم زلوم

برگردان به فارسی روان : انجمن « اطعمهم من جوع و آمنهم من خوف » بیساران

همچنان که به کار گیری تمدن غرب و اندیشه ها و نظام های برخاسته از آن در اسلام جایز نیست ، به کار گیری تمدن کمونیستی نیز روا نمی باشد ، زیرا این تمدن نیز به شیوه ی   همه جانبه ای  با تمدن اسلامی در تناقض و اختلاف قرار دارد.

تمدن کمونیستی براساس این عقیده (سکولاریستی ) استوار است که هیچ خالقی وجود ندارد و این که ماده اصل همه چیز بوده و همه چیز از گونه مرحله به مرحله از ماده بوجود می آید . در حالی که عقیده اسلامی بر این اساس استوار است که الله آفریدگار تمام موجودات و مخلوقات می باشد و این که او پیامبران و فرستادگان خویش را با دین خویش به جانب بندگانش فرستاده و همگان را موظف نموده تا از اوامر و نواهی فرود آمده از جانب الله فرمان ببرند.

تمدن کمونیستی بدین باور است  که نظام و شیوه ی اداره ی جامعه و عقیده  باید از وسایل تولید گرفته شود، پس بدین ترتیب تبر در جامعه فئودالی  وسیله تولید است و نظام فئودالی از آن بر گرفته می شود، هر گاه این جامعه به جامعه سرمایه داری ارتقا نماید.ماشین وسیله تولید می گردد و نظام سرمایه داری از آن برگرفته می شود . بدین ترتیب نطام کمونیستی از تغیر و تطور ماده بر گرفته شده است. در حالی که تمدن اسلامی بدین باور است که خدای متعال نظامی را برای بشر در زندگی ساخته و این نظام را به پیامبر اکرم ابلاغ نموده است ، وی را بر اساس آن نظام را به سوی بشریت فرستاده و وی را موظف نموده است تا تمام رفتارش را بر مبنای آن بنا نهد.

تمدن کمونیستی بدین باور است که نظام مادی معیار زندگی است و با رشد این نظام معیار آن نیز رشد می نماید. در حالی که تمدن اسلامی حلال و حرام ، یعنی اوامر و نواهی الهی را معیار زندگی خویش می داند. در تمدن اسلامی به حلال پابندی صورت می گیرد و از حرام دوری می شود و این معیار نه رشد می کند و نه هم تغییر پذیر است ، نه منفعت در آن اعمال می گردد و نه ماده، بلکه این شریعت است که اعمال می گردد و بس.

بنابر آن چه گفته شد ، تمدن کمونیستی با تمدن اسلامی در تناقض کامل قرار دارد، و از همین رو از این تمدن در اسلام  استفاده نمی شود چنان که جایز نیست هیچ اندیشه یی از اندیشه ها و هیچ نظامی از نظام های آن در اسلام به کار گرفته شود . بنا بر این نمی توان اندیشه ی تطور مادی را از آن بر گرفت و یا مالکیت فردی را نادیده گرفت و یا اندیشه تصاحب کارخانجات و لوازم تولید را لغو نمود و یا اندیشه مالکیت زمین برای افراد  را ملغا قرار داد . همچنان که نمی توان به باور خدایی و عبادت اشخاص و سایر اندیشه ها و نظام های الحادی این تمدن باور مند شد ، زیرا تمام این اندیشه ها و  نظام ها، کفری بوده با عقیده ، اندیشه ها ، نظام ها و احکام اسلامی تناقض دارد. ادامه خواندن دموکراسی سیستم کفری است ؛ عمل ، تطبیق و دعوت به سوی آن حرام و کفر می باشد (۴)

دموکراسی سیستم کفری است ؛ عمل ، تطبیق و دعوت به سوی آن حرام و کفر می باشد (۳)

دموکراسی سیستم کفری است ؛ عمل ، تطبیق و دعوت به سوی آن حرام و کفر می باشد (۳)

نویسنده : عبدالقدیم زلوم

برگردان به فارسی روان : انجمن « اطعمهم من جوع و آمنهم من خوف » بیساران

 

آیات واحادیث فوق دلالت بر این دارد که اصل درتمام اعمال، وجوب اطاعت از شرعیت و پابندی بدان است.  پس هیچ مسلمانی اجازه ندارد  به کاری بپردازد ویا کاری را ترک گوید مگراین که فرمان الهی را درمورد آن بداند، مسلمانان باید پیش از پیش دریابند که حکم این کارچیست، سپس درصورتی که واجب و یامستحب بود بدان بپردازد واگرحرام یا مکروه بود ازآن دست بدارد واگرمباح بود مختاراست که آن را انجام می دهند ویا ترکش می نماید.

براین اساس اصل درافعال انسان پابندی به احکام الهی است. واما آن چه

که متعلقات اعمال انسان محسوب می گردد اصل درآن اباحت وجوازاست تاآنگاه که دلیلی ازخودشرع درتحریم آن نیامده باشد. بنابراین اصل دراشیاء

اباحت وجوازاست مگراین که درتحریم آن دلیل شرعی وجود داشته باشد،

زیرا نصوص شرعی همه چیزرامبا ح ومجازبرشمرده ونصوص به شکل عام ذکرگردیده، شامل همه چیز می گردد. الله سبحانه وتعالی می فرماید:

أُلَم تَرَواأنَّ اللهَ سَخَّرَ لکُم مَّا فِی السَّمَوتِ وَمَا فیِ الارضِ…

“آیا ندیدید که الله هرآن چه را که درآسمان ها وزمین است،در اختیار شما قرارداده است ” لقمان،۲۰

این که الله  سبحانه وتعالی  هرآن چه راکه  درآسمان ها و زمین است در اختیار انسان  قرار داده  ایت ، به معنی اباحت و  جوازهر آن چه  که درآن  دو  قرار دارد ، می باشد. ومیفرماید:

هُوَالذُی خَلَقَ لَکُم مَّافِی الارضِ جَمِیعاً …

اوکسی است که تمام آن چه راکه درزمین است برای شما آفرید.”البقره،۲۰

ومی فرماید:

یَأَ یُّهَاالنَّاسُ کُلُوا مِمَّا فِی الأَرضِ حَلَلاً طَیِبّاً …

“ای مردم ازآن چه درزمین است ازحلال وپاکیزه بخورید” البقره، ادامه خواندن دموکراسی سیستم کفری است ؛ عمل ، تطبیق و دعوت به سوی آن حرام و کفر می باشد (۳)

دموکراسی سیستم کفری است ؛ عمل ، تطبیق و دعوت به سوی آن حرام و کفر می باشد ( ۲ )

دموکراسی سیستم کفری است ؛ عمل ، تطبیق و دعوت به سوی آن حرام و کفر می باشد ( ۲ )

نویسنده : عبدالقدیم زلوم

برگردان به فارسی روان : انجمن « اطعمهم من جوع و آمنهم من خوف » بیساران

آن چه گفتیم در خصوص کشور های اصیل و مشهور دموکراتیک بود . و اما پارلمان ها در جهان اسلام دارای جایگاه و اهمیت کمتری بوده ، اسمی است خالی از مسما، چون هیچ یک از پارلمان ها در دنیای اسلام جرات نمی کنند تا بر شخص حاکم تعرض نموده وی و یا نظام حکمش را به چالش بکشانند ، به طور مثال پارلمان کشور اردن ( در حالی که بنام اعاده دموکراسی و تضمین آزادی ها انتخاب گردیده بود) نتوانست جرات کند تا ملک حسین را محاسبه نمایید  یا فساد حکمش را مطرح نمایید، با وجود این که تمامی اعضای پارلمان از فساد و بحران اقتصادی که به سبب فساد حکم خاندان شاهی وبه خاطره سرقت اموال توسط این خاندان به خوبی آگاه بود، با این هم هیچ یک از اعضای پرلمان به آن مداخله نکرد، بلکه بر علیه (زید رفاعی) و برخی دیگر از وزراء تعرض نمودند با وصف این که میدانستند که زید رفاعی و سایر وزراء مؤظفین کوچکی بیش نیستند و توان و جرات هیچ گونه تصرفی را بدونه آگاهی رهبر ندارند.

از جانب دیگر، اغلب قوانین حکومت به گونه ای مصنوعی قوانینی را ساخته ، آن را به پرلمان می فرستد، سپس کمیسیون مربوطه آن تحت مشورت قرار داده بدان رای می دهند، بعد از آن سایر اعضای پرلمان آن را مورد تایید  قرار می دهند. این در حالی است که اکثریت اعضای پرلمان از واقعیت این قوانین چیزی نمی دانند، زیرا در آن تخصصی ندارند. به همین ترتیب بیان این احکام و قوانینی که پرلمان ها در کشور های دیمو کراتیک صادر می نمایند، بیانگر اراده ی عام مردم بوده وصلاحیت مردم را تمثیل می نمایند، سخنی است که مخالف حقیقت و واقعیت می باشد.

از جمله بدی های آشکاری که در نظام دمکراسی و در بخش حکم و حکومتداری  وجود دارد اینست که هر گاه در کشوری از کشور های دمکراتیک احزاب بزرگ وجود نداشته باشند تا قادر به دریافت اکثریت مطلق در پرلمان شده و به تنهایی بتواند حکومت را تشکیل دهد، حکومت در همچین کشور هایی غیر ثابت بوده و پیوسته زیر پای کشمکش های پی درپی سیاسی واقع می گردد. زیرا مشکل است تا حکومت بتواند در چنین کشورها به اعتماد اکثریت پرلمان نایل آید وسرانجام مجبور به استعفاء می گردد. گاهی ماه ها طول می کشد بدون این که رئیس دولت بتواند حکومت جدیدش را تشکیل دهد، به گو نه ای که حکم در کشور راکد وشبه معطل باقی می ماند وگاهی اوقات رئیس دولت مجبور میشود  تا پرلمان را منحل نموده به منظور تغییر موازین و تشکیل حکومت جدید انتخابات را دو باره بر گزار نماید، به همین منوال حکم در کشور، غیر ثابت و سیاست در گیر تزلزل و تقریبا معطل باقی می ماند. ایتالیا، یونان وامثال آن از جمله چنین کشور های دمکراتیکی هستند که در آن ها احزاب زیاد وجود دارند ویک حزب بزرگی در آن وجود ندارد تا بتواند اکثریت مطلق را بدست آورد به همین خاطر بین احزاب موجود پیوسته کشمکش می باشد،و گاهی اوقات احزاب کوچک با احزاب دیگر که برای مشارکت در تشکیل حکومت برای آن پیشکش می گردد، یک جا گردیده و شروط سختی را برای تحقیق مصلحت های خصوصی خویش وضع می نمایند  و به  همین سبب احزاب کوچک که نماینده و ممثل اقلیت می باشند با احزاب دیگر سازش می نمایند چنان چه در سیاست های کشور و تصمیمات حکومت سازش می نمایند. ادامه خواندن دموکراسی سیستم کفری است ؛ عمل ، تطبیق و دعوت به سوی آن حرام و کفر می باشد ( ۲ )

دموکراسی سیستم کفری است ؛ عمل ، تطبیق و دعوت به سوی آن حرام و کفر می باشد (۱)

دموکراسی سیستم کفری است ؛ عمل ، تطبیق و دعوت به سوی آن حرام و کفر می باشد (۱)

 

نویسنده : عبدالقدیم زلوم

برگردان به فارسی روان : انجمن « اطعمهم من جوع و آمنهم من خوف » بیساران

بسم الله الرحمن الرحيم

دموكراسي را كه غرب كافر در سرزمينهاي مسلمان نشين به راه انداخته است  نظام و سيستمي  كفري بوده  كه با اسلام هيچ پيوندي ندارد نه از دور و نه از نزديك . اين نظام با احكام اسلام در كليات و جزئيات و در مصدري كه از آن نشات نموده و عقيده اي كه از آن سرچشمه گرفته و اساسي كه بر آن استوار مي باشد و در افكار و نظامهائي كه با خود آورده است تناقض كلي دارد . به همين دليل است كه انتخابات ، پذيرش و تطبيق و اجرا نمودن دموكراسي و دعوت مردم به سوي آن بر مسلمانان ، حرام مي باشد .

دموكراسي نوعي از سيستمها و نظامهاي حكومتي است كه افراد بشر آن را وضع و ايجاد نموده اند تا از ظلم و حكمروايي حكامشان  به نام دين رهايي يابند . بنابراين دموكراسي رژيمي است كه مصدر ( منبع توليد ) آن بشر بوده و هيچ رابطه اي با و حي و دين ندارد .

اساس و علت پيدايش نظام دموكراسي اين است كه سردمداران حكومتها   بر اين باور بودند كه حاكم يا پادشاه نماينده ي خدا در روي زمين است و او بر انسانها به واسطه ي حجتي كه از جانب الله به وي رسيده است حكومت مي نمايد و گمان مي كردند كه الله براي حاكم سلطه ( توان و صلاحيت ) وضع قوانين و احكام و صلاحيت اجرائي آنرا داده است ، يعني صلاحيت اين را به وي داده است تا بر مردم بر اساس همان  شريعت و قانوني حكم براند كه خود آن را ساخته و پرداخته است . چون ( چنين وانمود مي كرد ) كه وي سلطه و صلاحيت خويش را از جانب خدا به دست مي آورد نه از مردم . لذا آنها بر مردم ظلم مي كردند و بر آنها چنان حكومت مي كردند كه ارباب بر غلام و برده ي خويش  .

بنابر اين در ميان آنها و مردم كشمكشها و اختلافاتي به وجود آمد و فلاسفه و انديشمنداني بروز نمودند كه مسئله ي حكومت داري را به بحث و مناقشه كشاندند و سرانجام نظامي را به منظور حكمروايي بر مردم ساختند كه همين نظام و سيستم دموكراسي مي باشد .   نظامي كه ملت يا مردم در آن مصدر سلطه و صلاحيتها مي باشند و حاكم صلاحيت خويش را از آنها به دست مي آورد ، رهبري از آن ملت و ملت مالك اراده ي خويش بوده و هر طوري كه بخواهد در آن تصرف مي نمايد و هيچ كس بر ملت سلطه نداشته و خود او سيد و آقا بوده و خود احكام و قوانيني را مي سازد كه بر مبناي  آن بر خود حكمراني نمايد و مطابق آن حركت كند . خود حاكمي را بر مي گزيند تا به نمايندگي از وي و با استفاده از همان قوانين ساخته ي دست خودش  حاكم بر انها حكومت نمايد . به همين دليل است كه مصدر و منبع رژيم و سيستم دموكراسي به طور كل خود انسان بوده و هيچ ارتباطي با وحي و دين ندارد .

ادامه خواندن دموکراسی سیستم کفری است ؛ عمل ، تطبیق و دعوت به سوی آن حرام و کفر می باشد (۱)

دموکراسی؛ اسمی که هیچ حقیقتی برای آن وجود ندارد

 

دموکراسی؛ اسمی که هیچ حقیقتی برای آن وجود ندارد

            نویسنده: جعفر شیخ ادریس

مترجم : انجمن ” اطعمهم من جوع و آمنهم من خوف  ” بیساران

 

دموکراسی، در هیچ­یک از برهه­های تاریخی، آن­چنان که در عصر ما رواج دارد، رواج نداشته است.

متفکرین بزرگ غربی- از زمان یونان باستان- نقدهای بسیاری بر آن داشته­ و حتی آن را رد کرده­اند تا جایی که یکی از فیلسوفان معاصر بریتانیا می­گوید: ” اگر ما در مورد دموکراسی، بر اساس تعداد مخالفان و موافقانی که بین متفکرین دارد، قضاوت می­کردیم، به ناچار این روش متضرر می­شد”.۱

در زمان ما، تبلیغات گسترده­ای که برای این جریان وجود دارد، عده­ی زیادی از مردم را نسبت به عیوب دموکراسی، که حتی نظریه­پردازان غربی به آن معترف­اند، کور کرده است، مخصوصا در سرزمین ما، بلکه حتی شیفتگان و مروجان این شیوه، آن را مانند بلسم، درمان همه­ی دردهای سیاسی و غیر سیاسی جامعه می­دانند.

به همین دلیل بر خود لازم می­دانم که در تصحیح این تصور غلط، سهیم شوم و کار خود را با این مقاله آغاز می­کنم، امیدوارم فتح بابی باشد برای نوشتن کتاب کاملی درباره­ی مشکلات دموکراسی و جایگزین­های اسلامی آن.

اولین ایرادی که بر دموکراسی وارد است؛ این است که دموکراسی، اسمی­ست که هیچ حقیقتی برای آن وجود ندارد!

منظورم این است که وقتی می­گویند نظام سیاسی، حالا چه دیکتاتوری باشد، چه دینی-به طور مثال- شما می­توانید تصور کنید که مقصودشان چیست و تصور ذهنی شما، با آن­چه که در واقعیت وجود دارد، مطابقت می­کند، اما این امر در مورد دموکراسی صادق نیست، زیرا دموکراسی، آن­طور که از نامش بر­می­آید و آن­طور که سیاست­مداران و نظریه­پردازان آن می­گویند، عبارت است از حکومت مردم.

اما صورت واقعی آن­چه آن را دموکراسی می­نامند، با همه­ ی خوبی­ها و بدی­هایش، با حکومت مردم، تطابق ندارد!

اولا: خود مفهوم “ملت”، آن­طور که نظریه ­پردازان دموکراسی می­گویند، مفهوم پیچیده­ ای­ست- ادامه خواندن دموکراسی؛ اسمی که هیچ حقیقتی برای آن وجود ندارد

دموکراسی؛ کفری آشکار

 

دموکراسی؛ کفری آشکار

نویسنده: عبدالله صادق

مترجم : انجمن ” اطعمهم من جوع و آمنهم من خوف ” بيساران

ای مردم…    

دموکراسی به یقین کفر به خدا و رسول و کتاب و دین و شریعت اوست.

کسی که به دموکراسی معتقد باشد، در واقع به چیزی که بر محمد صلی الله علیه و سلم نازل شده، کافر شده است.

کسی که برای نشر و تحقق دموکراسی در افغانستان ( و سایر  سرزمینهای مسلمان نشین )  تلاش می کند، طاغوت است…طاغوت! و بر مسلمان واجب است که به او کافر شود و با قلب و قول و عمل با او بجنگد.

من واقعا تعجب می کنم که چگونه این فتنه در شواری قبیله ای افغانستان، لوی جرگه، بر کسانی که “مجاهدین” نامیده می شوند، وارد شد و خداوند به حق فرموده: «إِنَّمَا اسْتَزَلَّهُمُ الشَّيْطَانُ بِبَعْضِ مَا كَسَبُوا» (آل عمران/۱۵۵) «بیگمان اهریمن به سبب پاره‌ای از آنچه کرده بودند (که سرکشی از فرمان خدا بود) آنان را به لغزش انداخت»

آیا به صراحت و آگاهانه به خداوند کفر می ورزند؟! کاش در جهاد اول، پیش از این که جهاد را با پلیدی هایشان بیامیزند، مرده بودند.

چطور به ماندن با کفار و انس گرفتن با آن ها راضی شدند و با این حال خود را مجاهد فی سبیبل الله می پندارند.

« وَقَدْ نَزَّلَ عَلَيْكُمْ فِي الْكِتَابِ أَنْ إِذَا سَمِعْتُمْ آيَاتِ اللَّـهِ يُكْفَرُ بِهَا وَيُسْتَهْزَأُ بِهَا فَلَا تَقْعُدُوا مَعَهُمْ حَتَّىٰ يَخُوضُوا فِي حَدِيثٍ غَيْرِهِ ۚ إِنَّكُمْ إِذًا مِّثْلُهُمْ» (نسا/۱۴۰) « خداوند در کتاب (قرآن، این حکم را) بر شما نازل کرده است که چون شنیدید به آیات خدا کفر ورزیده می‌شود و آیات خدا به بازیچه گرفته می‌شود، با چنین کسانی منشینید تا آن گاه که به سخن دیگری بپردازند (و دست از کفر و شوخی نابهنجار خود بردارند). بیگمان در این صورت (که با ایشان همنشین می‌شوید و به استهزاء آنان گوش فرا می‌دهید) شما هم مثل آنان خواهید بود (و در استهزاء به قرآن شریک ایشان خواهید گشت)»… و خداوند به راستی فرمود، این مثال آن هاست.

ای مردم… ادامه خواندن دموکراسی؛ کفری آشکار

دموکراسی…دین یا سیاست؟!

دموکراسی…دین یا سیاست؟!

نویسنده: اليمان بن عبد الله السلمان

مترجم : انجمن ” اطعمهم من جوع و آمنهم من خوف  ” بیساران

ستایش خدایی که پیامبرش را با هدایت و دین حق فرستاد تا دین را به تمامی آشکار کند، هر چند خوشایند مشرکان نباشد و سلام و صلوات بر پیامبرمان محمد (صلی الله علیه و سلم) و همه­ی کسانی که به راه و روش او دعوت می­کنند و تا روز قیامت به سنتش تمسک می­جویند.

و بعد…

سخن و جدال در مورد دموکراسی فراوان است و نظرات متفاوتی در این­باره وجود دارد…

  • عده­ای آن را در تناقض با دین نمی­بینند، بلکه آن را وسیله­ای متمدنانه، برای تحقق مصالح دعوت به شمار می­آورند.
  • و گروهی دیگر؛ آن را دینی متناقض با دین خدا می­دانند که با آن می­جنگد، این گروه کفر خود را نسبت به دموکراسی اعلان می­کنند و از آن تبری می­جویند، چرا که به نظر اینان، دموکراسی طاغوتی جدید است.

ابن تیمیه رحمه الله می­فرماید: “کلمات بر سه نوع­اند؛ نوعی که محدوده­ی آن با شرع شناخته می­شود مانند نماز، نوعی که محدوده­ی آن در لغت شناخته می­شود مانند خورشید و ماه و نوعی که محدوده­ی آن را عرف مشخص می­کند”.

هنگامی که کلمه­ی “دموکراسی” در شرع نیامده و در لغت عرب هم وجود ندارد، به ناچار باید معنا و حقیقت آن را نزد اهل آن، کسانی که آن را وضع کرده­اند، جستجو کنیم.

کلمه ی دموکراسی ریشه­ی یونانی دارد و از ادغام و اختصار دو کلمه­ی “دیموس” به معنی مردم و “کراتوس” به معنی حکوت یا سلطه یا قانو­ن­گذاری، به وجود آمده است و بنابراین ترجمه­ی تحت­الفظی آن می­شود “حکومت مردم”. ادامه خواندن دموکراسی…دین یا سیاست؟!

بێ دەنگی لەئاستی حەق شەیتانێکی لاڵە

بێ دەنگی لەئاستی حەق شەیتانێکی لاڵە

 

زانایانی ئاینی پێشەنگ و میراتگرن دەبێت زۆر ووریا بن لەکاتی قسە کردن و ووتاردان دا بەتایبەتی کاتێك ئایەتێك باس دەکەن دەبێت بزانن کەوا تەفسیری ئەو ئایەتە بۆ چی یەو زانایانی موفەسیری قورئان چۆن باسیان لەو ئایەتانە کردووە؟ ئایا؟ نەدەبوایە باستان لەوە بکردایە کەوا جوێن و بێ ڕێزی بەرامبەر پێغەمبەری خوا حوکمی چی یەو وەهەڵوێستی هاوەڵان و زانایانی ئیسلام لەکۆن و نوێدا چی یە لەوبارەوە کە باسی لێوە بکرێت؟،

بەهەرحاڵ هەرکەس هەڵدەستا ووتارێکی دەدا ئەگەر سەرەتاکەی حەماسەتێکیشی تێدا بووایە ئەوا دواتر لەژێر ناوی حیکمەت و مەفسەدەو بەرژەوەندی و دەیان شتی پڕو پوچ و بێ مانا دەرزیەکی بەنجیان دەدا لە مسوڵمانان و ئەم ئایاتانەیان دەدا بەگوێی تاکی مسوڵماندا و مانا گۆڕکێیان بۆ دەکرد وەك ئایەتی لا إکراە في الدین و ولا تزروا وازرة وزر أخری ، و بەشێوەیەكی تر مانایان دەکرد! لێرەدا پرسیارێك دێتە پێشەوە باشە دەبێت مەفسەدە لەوە زیاتر دەبێت چی بێت کەوا بە پێغەمبەری خوا بووترێت زۆڵ حاشا لە ڕوی سەروەری مرۆڤایەتی یان دەیان دیمەنی قێزەونی تر لەسەر هاوەلان و خێزانە بەڕێزەکانی!؟ تاکەی ئەو ڕاستی یە حاشا هەڵنەگرە لە تاکی مسوڵمان دەشاردرێتەوە؟ بەڕاستی زۆر بەداخەوە نامەوێت زیاتر بڵێم هێندە نەبێت کە فەرموون با پێکەوە بزانین ئەو ئایەتانەی کەوا مانا گۆڕکێی بۆ دەکرا چەند جار لەقورئاندا هاتوون و مەبەستیش لە ئایەتەکان بۆ کەی و کێ وچی کاتێکە؟ کە ئەمە ماناکانیانە بەداخەوە

خوای کاربەجێ دەفەرمووێت:لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ ۖ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ ۚ فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىٰ لَا انْفِصَامَ لَهَا ۗ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ (البقرة:٢٥٦) ادامه خواندن بێ دەنگی لەئاستی حەق شەیتانێکی لاڵە

حزب الله کوردستان ترکیه نیرویی شریعتگرا که جنایت چته های پ.ک.ک را در کوردستان ترکیه متوقف نمود

حزب الله کوردستان ترکیه نیرویی شریعتگرا که جنایت چته های پ.ک.ک را در کوردستان ترکیه متوقف نمود

 

به قلم : ابوسلیمان هورامی

امروزه چته های مرتد پ.ک.ک و نوچه هایش بدون عبرت گیری از گذشته ی خفت بار خود ، در اقدامی ایزائی  ، علیه کوردهای شریعت گرای کوردستان سوریه اعلام جنگ نموده اند . البته حماقت و غرور آنها به اینجا ختم نشد بلکه با تکیه بر حمایتهای بشار اسد و روسیه بر علیه دیگر جماعتهای شریعت گرای عرب و ترکمان نیز اعلان جنگ یکطرفه نمودند ، که هم اکنون در کوردستان سوریه در جریان است . سابقه ی جنگ فروشی و مزدوری و ضد کورد و ضد شریعت بودن این چته ها ، با تمام تبلیغات و دروغپراکنی هایی که دارند به زمان تولد آنها تا کنون بر می گردد .

این چته ها برعلیه اتحادیه ی میهنی کوردستان عراق ، حزب دموکرات کوردستان عراق ، حزب الله کوردستان ترکیه ، مجاهدین شریعت گرائی که علیه اشغالگران آمریکائی در کرکوک و موصل و بغداد می جنگیدند ، و تمام افکار و احزاب مخالف خود به روش استالینی وارد جنگ و کشت و کشتار شده اند و ثابت نموده اند که برای اینها جز افکار پوچ خود و منافع اربابانشان چیزی مهم نیست ، نه کورد مهم است نه دین مردم و نه جان و مال و ناموس مردم .

در اینجا به معرفی یکی از جماعتهایی می پردازیم که چته های مرتد پ.ک.ک خاطرات بدی از آنها دارند و همینها بودند  که ، قدرتمند تر از ارتش تا دندان مسلح سکولاریستهای مرتد ترکیه ،  اسطوره ی شکست ناپذیری چته های پ.ک.ک را شکسته و شکست سحتی بر آنها وارد نمودند . در آن زمان تنها کوردهای شریعت گرا بودند که علیه چته های مرتد پ.ک.ک می جنگیدند و از هیچ کجای دنیا کمکی به آنها نمی رسید . اما در جنگی که اکنون چته های مرتد پ.ک.ک بر علیه کوردهای مسلمان در کوردستان سوریه راه انداخته اند چه ؟ بله ، در کوردستان سوریه مجاهدین تمام جهان اسلام به کمک ما شتافته اند و قطعا کوردستان سوریه را گورستان چته های مرتد پ.ک.ک خواهیم نمود . اینها اشتباه هیتلر را در آخرین جنگش مرتکب شدند و قطعا سرنوشت هیتلر ناسونال سوسیالیست و تامیلها در انتظارشان است .

حزب الله کوردستان ترکیه نیرویی شریعتگرای مجاهد

چنانچه در رسانه ها مشاهده نمودیم در ۲۲ آوریل ۲۰۱۲ م. صدها هزار نفر از کردها در مرکز «دیاربکر»، بزرگ‌ترین شهر کردنشین ترکیه که در جنوب شرق این کشور قرار دارد، به مناسبت میلاد حضرت محمد (صلی‌الله‌علیه‌وآله) گرد هم آمدند. این رویداد توسط ائتلافی از سازمان‌های غیردولتی وابسته به یک سازمان اسلامی اهل سنت در ترکیه که به عنوان حزب‌الله شناخته می‌شود، برگزار شد. در واقع حزب‌الله با بسیج این تعداد از مردم نشان داد که توانمندی اجتماعی و سیاسی آن به شدت افزایش یافته است. توانمندی این جماعت برای چنین قدرت‌نمایی به منظور بزرگداشت یک رویداد اسلامی نه تنها حزب سکولاریست «عدالت و توسعه» بلکه احزاب کرد سکولار مرتدی  مانند: حزب «صلح و دموکراسی» (ب. د. پ) و حزب نظامی  چته های مرتد « کارگران کردستان» (پ. ک. ک) را با چالش مواجه کرد.

ادامه خواندن حزب الله کوردستان ترکیه نیرویی شریعتگرا که جنایت چته های پ.ک.ک را در کوردستان ترکیه متوقف نمود