سیاست خارجی خلفای راشدین در برابر حکومتهای عرفی (۱۸۳)

سیاست خارجی خلفای راشدین در برابر حکومتهای عرفی (۱۸۳)

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

پس از رحلت پیامبر خاتم صلی الله علیه وسلم، دو مساله مهم در درون جامعه اسلامی توجه مسلمانان را به خود جلب کرد . یکی نحوه شکل گیری نظام سیاسی آینده و مساله جانشینی پیامبر؛ دوم بازگشت (ارتداد) بخش زیادی از قبایل عرب از اسلام یا از برخی احکام اسلامی مانند ندادن زکات به دولت اسلامی .

اولین خلیفه پیامبر در شرایطی قدرت را به دست می گرفت که هم بحران مشروعیت و هم بحران نفوذ و امنیت، حاکمیت او را تهدید می کرد . بحران مشروعیت با رهیافت سنتی و قبیله ای به سرعت مهار شد؛ اما بحران نفوذ که به اصل نهاد خلافت برمی گشت – نه شخص خلیفه – ثبات سیاسی جامعه را همچنان تهدید می کرد . ابوبکر در اولین سخنرانی پس از قبول خلافت محور سیاست خارجی خود را چنین اعلام کرد: «هیچ قومی در راه خدا از جهاد کوتاهی نکردند مگر آن که خدا زبون شان ساخت » .[۱]

درباره استراتژی سیاست خارجی گفت و گوهای جدی میان ابوبکر و عمر و برخی صحابی دیگر رخ داد . مشاوران ابوبکر از استراتژی مماشات و صبر و انتظار در روابط خارجی سخن می گفتند . اصول دیپلماسی خلفا از همین جا به تدریج شکل می گرفت . در واقع دیپلماسی و سیاست خارجی خلفای نخستین کاملا از دیپلماسی پیامبر متاثر بود و این البته طبیعی بود،از این رو می توان چنین ارزیابی کرد که تفاوت محسوس ولو از نظر سیاست اعلانی میان دیپلماسی پیامبرخاتم و خلفای نخستین مشاهده نمی شود . ویژگی های دیپلماسی خلفای نخستین در محورهای زیر خلاصه می شود: ادامه خواندن سیاست خارجی خلفای راشدین در برابر حکومتهای عرفی (۱۸۳)

اسلام و ارائه شکل و ساختار مشخصی از حکومت داری(۱۸۲)

اسلام و ارائه شکل و ساختار مشخصی از حکومت داری(۱۸۲)

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

اسلام با معرفی شوری و  مشورتی بودن امور ، مدل خاصی برای حکومت ارائه نداده است؛ بلکه قوانین و چارچوب های خاصی را بیان کرده که باید در حکومت رعایت شود. بنابراین، حکومت اسلامی می تواند در قالب و اشکال متفاوتی بروز و ظهور پیدا کند. این حالت منشأ مطرح شدن شبهه ای شده است که گروهی آن را بیان می کنند و این شبهات گاهی صریحاً و گاهی تلویحاً رسانه های بیگانه و خارجی روی آن مانور می دهند.

گروهی می گویند که اسلام شکل خاصی را برای حکومت تعیین نکرده است، پس باید بپذیریم که اسلام این امر را به عهده ی مردم نهاده است و مردم خود شکل و فرم حکومتشان را بر می گزینند و قانون را نیز خودشان انتخاب می کنند، و همین طور سایر امور حکومتی به خود مردم مربوط می شود.

هیچ کس مدعی نیست که اسلام غیر از ابزار شورا ، شکل و ساختار مشخصی را برای حکومت تعیین نکرده است. نه در قرآن، نه در روایات، نه در سیره و رفتار عملی امامان سلف و سایر رهبران ادعا نشده که حکومت اسلامی حکومتی است که ساختار و سلسله مراتب آن از سوی خداوند و اولیای دین تعیین شده است. زمانی که ملاک اسلامی بودن نظام، به این نیست که ساختار حکومت، تشکیلات حکومتی و تفکیک قوا از طرف خداوند تعیین شده باشد، باید ملاک اسلامی بودن نظام را در جای دیگر جستجو کرد. نهادهای مدیریتی متدهای ساخته شده توسط بشر هستند که به مرور زمان همچون سایر ابزار متناسب با پیچیدگی و نیازهای جامعه دگرگون می شوند .  پس مردمی بودن نظام با اسلامی بودن آن تعارضی ندارد بلکه اسلامی بودن، مربوط به مشروعیت آن حکومت و مردمی بودن نظام مربوط به مقبولیت آن است .

دوران حکمرانی و تسلط کامل قانون شریعت اسلام و تصفیه جامعه و باورها از دین سکولاریسم (۱۸۱)

دوران حکمرانی و تسلط کامل قانون شریعت اسلام و تصفیه جامعه و باورها از دین سکولاریسم (۱۸۱)

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

زمانی که مکه پایتخت سکولاریستها در جزیره العرب توسط مسلمین فتح گردید و دین سکولاریسم و رهبران آن نابود و سرکوب گشتند ، روش برخورد با پس مانده های دین سکولاریسم وارد مرحله ای جدید و تدریجی گردید .

هنگامی که رسول خدا صلی الله علیه وسلم  از تبوک برگشت و عرب ها جهت اعلام دوستی خود راهی مدینه شدند. پیامبر بقیه ی ماه رمضان، شوال و ذوالعقده در مدینه ماندگار شد و در سال نهم هجری ابوبکر را به عنوان امیر حجاج به موسم حج فرستاد، تا با مسلمانان مناسک حج را ادا نماید. این در حالی بود که هنوز مشرکان با سنت های پیشن خود در حج حضور پیدا می کردند.

ابن اسحاق می گوید: حکیم بن حکیم بن عباد حنیف از ابوجعفر محمد بن علی  روایت کرده است که گفت: «سوره ی برائت در حالی نازل شد که رسول خدا ابوبکر جهت ادای مناسک حج با مسلمانان روانه ی کعبه کرده بود. گفته شد : ای رسول خدا چه خوب بود که این آیات را به اطلاع ابوبکر می رساندی!

فرمود : «این کار از مردی از خاندان من بر می آید.»

سپس علی را به حضور خواند و خطاب به وی فرمود : «این آیات صدر سوره ی برائت را همراه خود ببر و در روز عید قربان زمانی که مردم  در منا گرد می آیند به آنان اعلام کن که : هیچ کافری به بهشت نمی رود، سال دیگر هیچ مشرکی در حج حاضر نشود، هیچ برهنه ای به طواف خانه ی خدا نپردازد و هر کس با رسول خدا پیمانی دارد آن پیمان تا پایان مهلت خود معتبر است».

علی بر شتر سفید رسول خدا سوار شد و حرکت کرد. ابوبکر صدیق در طول مسیر او را ملاقات کرد و گفت : مأموری یا امیر؟ علی پاسخ داد : مأمورم.

سپس به راه افتادند و ابوبکر مناسک حج را برای مردم برگزار کرد و مردم در این سال هنوز بر اساس سنت های قبلی جاهلی خود مناسک حج را به جا می آوردند. روز قربانی فرا رسید و علی بن ابو طالب آنچه را که رسول خدا توصیه کرده بود با صدای بلند به مردم اعلام کرد و گفت : «ای مردم هیچ کافری به بهشت نمی رود، سال دیگر هیچ مشرکی در حج حاضر نشود، هیچ برهنه ای به طواف خانه ی خدا نپردازد و هرکس با رسول خدا پیمانی دارد آن پیمان تا پایان مهلت خود معتبر است.» ادامه خواندن دوران حکمرانی و تسلط کامل قانون شریعت اسلام و تصفیه جامعه و باورها از دین سکولاریسم (۱۸۱)

پیمان با سکولاریستها جهت تجزیه ی دشمنان و تمرکز بر دشمن اصلی (۱۸۰)

پیمان با سکولاریستها جهت تجزیه ی دشمنان و تمرکز بر دشمن اصلی (۱۸۰)

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

دین سکولاریسم راهی جهت سعدات انسانها و خدمت به مخلوقات خدا نیست، بلکه بی فکری و بیچارگی است و به همین خاطر پیامبر خاتم  آزادی را برای آنان نه به عنوان صاحبان دین بلکه به عنوان تجمع قبیله ای تصویب و شرایط حضور مشرکان در جامعه ی نوپا و ضعیف اسلامی را در ضمن پیمان مدینه تعیین کرد .

بدین صورت می بینیم که با رهبری پیامبرخاتم صلی الله علیه وسلم  و مدیریت و درایت بی نظیر او، و به دلیل ضعف و نوپا بودن دولت اسلامی مشرکین غیر اهل کتاب توانستند دورانی را درکنار مسلمین  با امنیت به سر برند .

اینک در سایه حکومت نبوی مسؤولیت همه مشخص است و تنها دشمنی که جامعه ی اسلامی مدینه و تمام اقشار آن را تهدید می کند سکولاریستهای قریش هستند. بنابراین ایجاد اتحاد و همکاری میان تمام شهروندان مدینه و تجزیه وجدا نمودن صف مشرکین غیر اهل کتاب ( حتی با پرداخت مسائل مالی = مولفه قلوبهم ) نیز یک ضرورت و نیاز روز جامعه ی اسلامی بود .

این یکی از برنامه های رسول الله صلی الله علیه وسلم  بود که با همسایگان و قبایل مجاور پیمان می بست  و همراه آنان علیه دشمن مشترک جبهه ی واحد تشکیل می داد، به ندرت این پیمان ها شکسته می شد و چنان که در ابتدای دوران مدینه دیدیم گروهی از هم پیمانان به علت پایین آمدن شکوه و اقتدار مسلمانان در جنگ احد، به ویژه در جنگ احزاب ، به پیمان خود با رسول الله صلی الله علیه وسلم  خیانت کردند و به ائتلاف ضد اسلامی پیوستند که رسول الله صلی الله علیه وسلم  قبل از برخورد مسلحانه هیئتی را جهت تذکر و نصیحت پیش آنان فرستاد.

باید به یاد داشته باشیم با آنکه یهود و سکولاریستها دشمنان شماره یک مسلمین و قانون شریعت الله هستند، اما فتح مکه در نتیجه ی حمله ی سکولاریستهای قریش به قبیله ای از سکولاریستهای هم پیمان رسول الله صلی الله علیه وسلم صورت گرفت . این حمله ی سکولاریستهای قریش به سکولاریستهای  بنی‌خزاعه  که هم پیمان رسول الله صلی الله علیه وسلم بودند به منزله ی نقض صلح حدیبیه تلقی گردیده و اسباب فتح مکه و نابودی مرکزی سکولاریستها در جزیره العرب را فراهم ساخت . [۱] ادامه خواندن پیمان با سکولاریستها جهت تجزیه ی دشمنان و تمرکز بر دشمن اصلی (۱۸۰)

مذاکره و انعقاد قرارداد و پیمان سیاسی و عدم تعرض و نیز قرارداد دفاعی و نظامی (۱۷۹)

مذاکره و انعقاد قرارداد و پیمان سیاسی  و عدم تعرض و نیز قرارداد دفاعی و نظامی (۱۷۹)

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

یکی دیگر از ابزار روابط خارجی پیامبر خاتم  انعقاد قرار داد ها وپیما ن های سیا سی بود که از جمله ی آن پیمان عقبه ، منشور مدینه[۱] وصلح حدیبیه را می توان برشمرد.[۲]

یکی از معا هدات رسول خد پیمانی است که بین ایشان ونصارای نجران منعقد شد. نجران با هفتاد دهکده ی تابع خود ، درمنطقه مرزی حجاز ویمن واقع شده بود و در آغاز ظهور اسلام، تنها منطقه ی نصرانی نشین حجاز محسوب می شد که از دین سکولاریسم دست برداشته وبه ایین نصرانیت گرویده بود. پیامبر بافرستادن نامه ی به ابو حارثه اسقف نجران سا کنان آن دیار را به پذیرش دین مبین اسلام فرا خواند وهیأ ت نمایندگی نجران به مدینه آمدند تا با پیامبر گفتگو نمایند وصحت وسقم نبوت پیامبر خاتم را نیز بررسی نمایند.

پس از بحث فراوان در باره حقانیت اسلام ونبوت پیامبر نمایندگان نجران مذاکرات خودرا با رسول خدا قانع کننده نیافتند وهردو طرف آمادگی خود رابرای مباهله اعلام نمودند. در این هنگام ایه مباهله ناز ل گردید ورسول خدار ا مأ مور کرد تا با کسانی که بااو به مجادله ومحاجه برمی خیزند وزیر بار حق نمی روند مباهله نمایند.

پیامبر اسلام برخلاف انتظار سران هیأ ت نما یندگی نجران، همراه با تعدادی از اهل بیت خود در میان آنان آمد.نصرانیان به این نتیجه رسیدند که پیامبر در دعوت وادعای خویش اعتقاد راسخ دارد. سر انجام، با وحشت نصرانیان از مباهله، پیمان صلح بین آنان ومسلمانان به امضاء رسید و نصرانیان متعهد شدند سالیانه مبلغی به عنوان جزیه  به دولت اسلامی بپردازند ودر برابر آن،پیامبرخاتم  نیز مسؤلیت دفاع وجلوگیری از هر گونه ظلمی را از طرف مسلمانان به نصرانیان نجران وآزادی آنان در مراسم مذهبی رابه عهده گرفت.

[۱] سید جعفر شهیدی، تحلیلی از تاریخ اسلام، تهران، انتشارات نهضت زنان ایران(۱۳۵۹) ، ج ۲٫ ص  ۵۴-۴۹

[۲] سید محمد تقی مدرسی،  ، هدایتگران راه نور، قم، نشر بقیع۱۳۷۵ ، ص ۴۸- ۴۶

انعقاد پیمانهای سیاسی با قدرتهای بی طرف (۱۷۸)

انعقاد پیمانهای سیاسی با قدرتهای بی طرف (۱۷۸)

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

همواره سعی پیامبر(ص) بر این بود که تا جایی که مقدور است، در جنگها از تفرق جبهه ها جلوگیری شود. به همین سبب، پس از تشریع جهاد و هجرت به مدینه با اینکه تمامی داخل و خارج شبه جزیره عربستان هنوز در شرک به سر میبردند، پیامبر ابتدا، متوجه کانون دشمن شدند. بنابراین، بیشتر تلاش خویش را مصروف تضعیف و مخالفت با قریش کردند. این سیاست، مستلزم این بود که پیامبر، حتیالامکان از ایجاد تنش با قدرتهای کوچک و بزرگ بیطرف بپرهیزد و خود این پرهیز از تنش، گاه با نمایش قدرت و گاه با صلح بود. به این ترتیب، پیامبر(ص) با اجرای یک دیپلماسی فعال، از یک سو مانع همبستگی غیرمسلمانان با قریش شده و از سوی دیگر، سعی می­کرد تا از آنان گرچه هنوز اسلام نیاورده اند، به عنوان متحدان خویش در برابر قریش استفاده کند[۱]

انعقاد قراردادهای همکاری، اتحاد، عدم تعرض و ترک مخاصمه

پیامبر خاتم  در دعوت خود، به‌رغم انحرافات عملی، وجوه منفی و ضعف‌های عقیدتی که از مخالفین مشاهده می‌کرد، اعتماد و اعتقاد خود را نسبت به اصلاح‌پذیری و رشدطلبی و امید به کمال‌پذیری انسان از دست نمی‌داد و در هر مرحله‌ای، تولد جدید برای انسان را ممکن، تلقی می‌نمود.

گرچه پیامبر خاتم  (ص) شخصا با سران کشورها و زمامداران زمانش ملاقات نکرد ولی با تعدادی از آنان به وسیله مکاتبه و نمایندگانش رابطه برقرار کرد و نمایندگانی را برای مذاکره یا دعوت به میان قبایل و اقوام مختلف فرستاد و خود شخصا با نمایندگان سران حکومتها و قبایل مختلف به مذاکره نشست و موافقتنامه و قراردادهایی را امضاء کرد. وی طی این مذاکرات و توافق ها، امتیازاتی داد و امتیازاتی نیز گرفت و قراردادهای صلحی نیز منعقد ساخت و همواره برای رسیدن به توافق در قدر مشترکها از همه جهانیان خواست که با وی همکاری کنند و به مذاکره بنشینند[۲] ادامه خواندن انعقاد پیمانهای سیاسی با قدرتهای بی طرف (۱۷۸)

پیامبر خاتم و دادن امتیاز جهت خنثی کردن نیروهای مخالف(۱۷۷)

پیامبر خاتم و دادن امتیاز جهت خنثی کردن نیروهای مخالف(۱۷۷)

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

بدیهی است، این کار، یکی از ابعاد سیاست خارجی و دیپلماسی فعال هر دولتی به شمار می رود و بنابراین، سیاست خارجی دولت، باید بر این محور استوار باشد تا به این وسیله، مانع از اتحاد قدرتهای دیگر علیه خود گردد. مثلاً با دادن امتیاز، با یکی از آنها رابطه برقرار کند و در مقابل با دیگری روی خوش نشان دهد و یا از دادن کمک یا انجام مذاکره دوستانه با سومی امتناع ورزد؛ به نحوی که نوعی رقابت منفی بین دشمنان خود با توجه به منافعی که در اتحاد دنبال می کنند، به وجود آورد.

چنان که می دانیم، پیامبرخاتم  صلی الله علیه وسلم  و پیروان ایشان در دوران صدر اسلام، به سبب نوپا بودن حکومت اسلام، بارها مورد هجمه کلامی و نظامی مشرکان قرار گرفتند، ولی نباید از یاد برد که عامل استقرار اسلام در آن عصر و استمرار آن تاکنون در چگونگی برخورد مدبرانه پیامبر صلی الله علیه وسلم  در برابر آن یورشها نهفته است ادامه خواندن پیامبر خاتم و دادن امتیاز جهت خنثی کردن نیروهای مخالف(۱۷۷)

مذاکره با سفرا و نمایندگان قبایل ، گروهها و دولتها(۱۷۶)

مذاکره با سفرا و نمایندگان قبایل ، گروهها و دولتها(۱۷۶)

 بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

مذاکره به مفهوم چانه زنی، استدلال ومتقاعد کردن طرف مقابل، یکی از رایج ترین وعمومی ترین ابزارهای ارتباط در روابط خارجی و اقدامات دیپلماتیک محسوب می شود به گونه ای که برخی از صاحب نظران، دیپلماسی را مترادف با آن معنا کرده اند. یکی از مهم ترین دلایل روی آوردن به مذاکره کم هزینه بودن، ماهیت مسالمت جویانه آن و سابقه بسیار طولانی آن در حل منازعات ومهارجنگ های قبیله ای وملی است.[۱]

اهمیت مذاکره از دیدگاه اسلام به ماهیت و حقیقت این روش باز می گردد. اسلام به منظور دعوت و بسط تعالیم اسلامی، از روش موعظه ، جدال احسن، استدلال و مناظره بهره می گیرد. در آیات مختلف قرآن به روش های موعظه حسنه، حکمت و جدال احسن، جهت بسط تعالیم اسلامی و انجام دادن رسالت دعوت تاکید شده است. در تاریخ اسلام و سیره پیامبر (ص)، نمونه های متعددی از مذاکره های سیاسی و گفتگوهایی برای گسترش اسلام و جلوگیری از جنگ و درگیری مشاهده می شود. مذاکره های پیامبر با سفیران و نمایندگان طوایف و گروه ها و اقوام حاکی بر این امر می باشد که اسلام در زمینه دعوت، حل مشکلات اقتصادی، اعطای مسئولیت های سیاسی و اداری، امضای قراردادهای دو جانبه از این ابزار به درستی بهره برده است.[۲]

مذاکره در روابط خارجی پیامبر گرامی وسیره سیاسی آن حضرت ازاهمیت قابل توجهی برخوردار بوده است. در اهمیت مذاکره در سیره رسول خدا (ص) همین بس که ایشان سفیرانی را به ممالک غیر اسلامی گسیل می داشت وآنان را موظف می نمود تامذاکره رامقدم برشیوه های خشونت آمیز بدارند.[۳]

[۱] عبدالقیوم سجادی، ، ص ۱۷۵

[۲] همان ۱۶۵

[۳]همان ۹۹

پیمان و ائتلاف با سرسختترین دشمن اسلام ، یهود اهل کتاب و مشابهین آنها (۱۷۵)

پیمان و ائتلاف با سرسختترین دشمن اسلام ، یهود اهل کتاب و مشابهین آنها (۱۷۵)

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

بت پرستی تفکر و اندیشه نیست، بلکه بی فکری و بیچارگی است و به همین خاطر پیامبرخاتم صلی الله علیه وسلم در مراحل ابتدائی تشکیل حکومت اسلامی، آزادی را برای آنان نه به عنوان صاحبان فکر و اندیشه بلکه به عنوان تجمع قبیله ای تصویب و شرایط حضور مشرکان در جامعه ی اسلامی را در ضمن پیمان مدینه تعیین کرد :

  • هیچ مشرکی حق ندارد مال و جان فردی از قریش را پناه دهد و یا علیه مؤمنی از او حمایت نماید
  • هرکس از روی آگاهی و عمداً مؤمنی را بکشد در مقابل آن قصاص خواهد شد مگر آن که اولیای مقتول رضایت دهند..

بدین صورت می بینیم هنگام تأسیس دولت اسلامی با رهبری پیامبر بزرگوار و مدیریت و درایت بی نظیر او، بین تمام شهروندان جامعه ی مدینه رابطه ی انسانی و شهروندی برقرار شد و تمام اقشار جامعه ی مدینه به عدالت کامل و آسایش و امنیت مطلوب نایل آمدند.

اینک در سایه حکومت نبوی حقوق همه محفوظ و مسؤولیت همه مشخص است و تنها دشمنی که جامعه ی مدینه و تمام اقشار آن را تهدید می کند مشرکان سکولارقریش هستند. بنابراین شهروندان مدینه باید با هم پیمان دوستی و همکاری امضا کنند و به مفاد آن در برابر این دشمن شماره یک و قدرتمند مشترک پایبند باشند.

یهودیان نیز از یک جنبه قدرتمند و توانا واز جنبه ی دیگر اهل کتاب آسمانی بودند، به همین دلیل پیامبر اسلام صلی الله علیه وسلم به جای گشودن جبهه ی جنگ و ستیزه، چشم امید به هدایتشان دوخته بود و در ضمن پیمان مدینه که اصول روابط بین مهاجرین و انصار و مشرکان مدینه را تعیین می کرد، با یهودیان نیز پیمان دوستی و عدم تجاوز به اصول و ارزش ها منعقد و بر مبنای حفظ دین و مال بین اقشار مختلف مدینه رابطه ی دوستی برقرار نمود. این پیمان عموم مسلمانان را دربرگرفته و یهودیان مدینه را به دو دسته تقسیم کرده بود و با توجه به شرایط ویژه ی هر یک از این دو دسته اصول روابط با آنان را تعیین می نمود. ادامه خواندن پیمان و ائتلاف با سرسختترین دشمن اسلام ، یهود اهل کتاب و مشابهین آنها (۱۷۵)

انعقاد قراردادهای همکاری ،عدم تعرض و ترک مخاصمه (۱۷۴)

انعقاد قراردادهای همکاری ،عدم تعرض و ترک مخاصمه (۱۷۴)

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

همزیستی مسالمت آمیز:

همزیستی مسالمت آمیز از جمله اصولی است که در سیاست خارجی پیامبر نقش مهم داشتند، اما در این زمینه سؤالاتی مطرح است که آیا اسلام در روابط خارجی خود اصل را بر جنگ قرار داده است و یا با صلح. عدهای با استناد به بعضی آیات می آورند که اسلام تأکید به جنگ دارند تا صلح، که به نظر میرسد این عده دچار اشتباه شدند، اما آیات زیادی داریم از جمله آیه ۲۰۸ از سوره بقره که بیان می­دارد هدف غایی و نهایی اسلام دستیابی به صلح است، این چیزی است که در سیره پیامبر هم کاملاً مشهود است؛ زیرا پیامبر جنگ را به عنوان آخرین راه چاره می دیدند ودر وهله نخست ،  دیپلماسی در حکم منادی و پیشاهنگی بود که رسالت اسلام را قبل از آغاز جنگ ابلاغ میکرد[۱]

در ضمن این اصل،سه فرع وجود دارد که طریقی است برای صلح وهمزیستی مسالمت آمیز :‌ ادامه خواندن انعقاد قراردادهای همکاری ،عدم تعرض و ترک مخاصمه (۱۷۴)