عهد و پیمان بر سر مبانی اسلام و تشکیل دولت اسلامی با پشتوانه ی اسلحه ، نظم و خودانتقادی (۱۷۳)
بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم
مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی
احمد بن حنبل همراه با شرح جابر روایت کرده است :جابر گفت : آن روز گفتیم ای رسول الله صلی الله علیه وسلم بر سر چه چیزی با تو بیعت کنیم؟!
فرمود :
- فرمانبرداری در رنج و راحتی.
- انفاق در تنگدستی و توانگری.
- امر به معروف و نهی از منکر.
- در راه خدا سخن حق بگویید و از ملامت هیچ ملامت گری بیمناک نباشید.
- مرا مانند زنان و فرزندان خود حمایت کنید .[۱]
در روایت کعب که ابن اسحاق آن را آورده است فقط بند آخر وجود دارد و کعب نقل کرده است :بعد از اتمام سخنان عباس به او گفتیم : گفتار تو را شنیدیم. سپس به رسول الله صلی الله علیه وسلم روی کردیم و گفتیم : ای رسول الله صلی الله علیه وسلم ! لب بگشای تا آنچه را از طرف خود و پروردگارت می خواهی تعهد نماییم.
رسول الله صلی الله علیه وسلم قسمتی از آیات قرآن را تلاوت نمود و مردم را به راه خدا فراخواند و آنها را به اسلام تشویق کرد. سپس فرمود : از شما پیمان می گیریم که مرا مانند زنان و فرزندان خود حمایت کنید. براء بن معرور دست خود را به سوی رسول الله صلی الله علیه وسلم دراز کرد و گفت : قسم به خدایی که تو را به حق برانگیخته است پیمان می بندیم که از تو همچون زنان و فرزندان خود حمایت کنیم. ای رسول الله صلی الله علیه وسلم ! با ما پیمان ببند. به خدا ما اهل جنگ و پیکاریم و این خصلت را از بزرگان خود به ارث برده ایم. ابوالهیثم بن تیهان سخنان براء بن معرور را برید و گفت : ای پیامبر خدا! ما با یهودیان روابطی داریم که آنر ا قطع خواهیم کرد، آیا ممکن است که وقتی کار تو نتیجه گرفت ما را رها کنی و به سوی خویشاوندان خود برگردی؟ رسول الله صلی الله علیه وسلم لبخندی زد و فرمود : خون و جان ما در گرو یکدیگر است. شما از من و من از شمایم با هر که جنگ کنید، می جنگم و با هر که صلح کنید، صلح می کنم .[۲] ادامه خواندن عهد و پیمان بر سر مبانی اسلام و تشکیل دولت اسلامی با پشتوانه ی اسلحه ، نظم و خودانتقادی (۱۷۳)