استراتژی رسول خدا در دعوت به آیین اسلام (۱۰۱)

استراتژی رسول خدا در دعوت به آیین اسلام (۱۰۱)

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

پیامبر خاتم صلی الله علیه وسلم  در اصل دعوت، روش ها و استراتژی های مختلفی را بکار می گرفت از جمله تقدم اصل همزیستی مسالمت آمیز بر تشنج و جنگ، رعایت مسائل اخلاقی و انعطاف پذیری، و استفاده از اصول مشترک.دعوت رسول خاتم صلی الله علیه وسلم  از طریق روابط مسالمت آمیز دیپلماتیک آغاز می‌شد و هر قومی و پادشاهی را که به اسلام دعوت می‌نمود، ازلحن مؤدبانه و متین و در عین حال کوتاه و مستدل استفاده می‌کرد.

سیرة پیامبر(ص) از قرآن کریم گرفته شده است که حق حیات و رسمیت جوامع گوناگون را به صراحت تضمین می کند. ایشان در روابط بین الملل، با ملل غیر مسلمان بسیار آزادمنشانه برخورد می کرد؛ برای مثال، وقتی پیامبر اکرم نمایندگان جامعه نصارای نجران را به حضور پذیرفت،‌اعتقادشان را به الوهیت مسیح سرزنش فرمود و آنان رابه قبول اسلام فرا خواند،‌با وجود این،‌آنها را به قبول اسلام مجبور نکرد، ‌بلکه برعکس به آنان اجازه فرمود که برای عبادت به آیین خویش، از مسجد مدینه استفاده کنند.[۱]

روش مسالمت آمیز پیامبر اکرم با مخالفان باعث شد که افراد، گروه ها و هیأت های مذهبی فراوانی، آزادانه به مدینه مهاجرت کنند. برخی از این هیأت ها به نمایندگی از پادشاهان مثل پادشاه حبشه و شاهان حمیر به مدینه اعزام شده بودند. در تاریخ، حدود چهل هیأت مذهبی و سیاسی آمده که مدینه، شهر پیامبر(ص) پذیرای آنان بوده است.[۲]

نامه‌های رسول اکرم(ص) به سران کشورها و قبایل بهترین دلیل حکم دعوت در سنت او، واستراتژی صلح جویانه آن حضرت است. از باب نمونه در نامة به پادشاه مصر می‌نویسد:

بسم الله الرحمن الرحیم ـ من محمد بن عبدالله الی المقوقس عظیم القبط. سلام علی من اتّبع الهدی؛ اما بعد فإنی ادعوک بدعایه الاسلام، أسلم تسلم، یوتک الله اجرک مرتین، فإن تولیت فإنما علیک اثم القبط، ‏ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَى كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا وَلَا يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ‏.[۳]در بیشتر نامه های پیامبر اسلام برای پادشاهان که مشرک اهل کتاب بوده‌اند، متن آیة ۶۴ سورة آل عمران مطرح شده است. «قل يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا..» ادامه خواندن استراتژی رسول خدا در دعوت به آیین اسلام (۱۰۱)

روابط خارجی اسلام بر اساس جنگ یا صلح و یا دعوت ؟ (۱۰۰)

روابط خارجی اسلام بر اساس جنگ یا صلح و یا دعوت ؟ (۱۰۰)

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

سئوالی که از دیرباز مطرح بوده است این است که : اصل روابط و علاقه دولت اسلامی با دولت های غیر اسلامی بر جنگ است یا صلح؟ از نظر آیات قرآنی و سیرة سیاسی پیامبر خاتم صلی الله علیه وسلم  در روابط کفار، جنگ اصالت دارد و مقدم است یا دعوت؟

مفسر شیعه، طباطبایی، هر نوع جهاد اسلام را جهاد دفاعی میدانند ایشان می گوید: «قرآن، اسلام و دین توحید را مبتنی بر فطرت می داند و اقامه و تحفظ بر انسانیت را از اهم حقوق مشروعة انسان بر می‌شمارد و دفاع از این حق را نیز حق فطری دیگری میداند… و قتال چه به عنوان دفاع از مسلمین یا از حوزه اسلامی یا جهاد ابتدایی باشد همه آنها در حقیقت دفاع از حق انسانیت است در حیات او، چرا که در شرک به خداوند پاک، انسانیت هلاک می‌شود، و فطرت می‌میرد و در دفاع از حق انسانیت اعادة حیات انسانیت و زندگی آن بعد از مرگ اوست».[۱]

در مجموع اگر در نظر بگیریم: روابط مکتب اسلام، بر اساس اهداف و مبانی که دارد، رقم می‌خورد، و بر اساس مصالح و مفاسد موضع گیری می‌کند، آنچه در نظر اسلام باید تعقیب شود، بسط دین توحیدی و پاک کردن زمین از شرک، فتنه و فساد است. این اهداف نه همیشه از راه جنگ حاصل می‌شود و نه همیشه از طریق صلح؛ بلکه با توجه به شرایط و مقتضیات اسلام و دولت اسلامی، و سایر دولتها، در نظر گرفته می‌شود، ولو اینکه دولت اسلامی از قدرت و توانایی کافی برای جنگ نیز برخوردار باشد.

از طرفی در اسلام تحمیل عقیده نیست بلکه تبلیغ عقیده است. لذا نمی‌توان گفت اسلام با شمشیر و خشونت می خواهد عقایدش را بر دیگران تحمیل کند.از سوی دیگر، مسلمانان و دولت اسلامی، به دنبال توسعه و نشر مکتب خود در تمام عالم هستند. و نیز به دنبال توسعه دین بر اساس برهان و استدلال است. از این رو اصالت در اسلام نه بر جنگ است و نه بر صلح، بلکه آنچه که در اسلام اصالت دارد دعوت و تبلیغ است. دعوت همیشه بوده و خواهد بود، فقط روش و اسلوب آن فرق می کند. ادامه خواندن روابط خارجی اسلام بر اساس جنگ یا صلح و یا دعوت ؟ (۱۰۰)

شاخصه های اصل دعوت پیامبر خاتم (۹۹)

شاخصه های اصل دعوت پیامبر خاتم (۹۹)

 بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

 

استراتژی دعوت شاخصه های خود را داشت که به طور فشرده به آن ها اشاره می شود:

  1. تقدم دعوت برجنگ:دعوت به عنوان یک اصل در روابط خارجی پیامبرخاتم صلی الله علیه وسلم مد نظر بوده است. این اصل مقدم بر هر اصل دیگری مورد نظر قرار داشته است. چون هدف پیامبر ایمان آوردن مشرکان به دین اسلام بود . برای رسیدن به این منظور، بهترین راه این بود که نخست از اصل دعوت استفاده نماید. زور  وحربۀ قدرت در مقام های بعدی قرار داشت.
  2. مدارا : . انعطاف پیامبر خود تاکتیکی بود درجهت رسیدن به مقصود غایی خود. پیامبر خاتم صلی الله علیه وسلم می کوشید برای حفظ اسلام و تأثیر دعوت از انعطاف مایه بگیرد اما این انعطاف هیچ وقت موجب نمی گردید تا اصول خود را زیر پا بگذارد.
  3. قاطعیت:قاطعیت همان گونه که از خصوصیت یک رهبر کاردان به حساب می آید، یکی از اصول ثابت پیامبرخاتم صلی الله علیه وسلم بود. پیامبر هیچ گاه در برابر اصول ثابت خویش از خود ضعف و دو دلی نشان نداد.
  4. استفاده از نقاط مشترک و مصالح مشترک :یکی از اصولی که در دپلماسی همیشه مورد نظر واقع شده اصل استفاده از نقاط مشترک می باشد. این مسأله در مذاکراتی که میان جانبین صورت می گیرد نقش ارزنده ومهمی دارد. پیامبرخاتم صلی الله علیه وسلم نیزدر زمان و مكاني كه مناسب مي ديد  از این اصل در دپلماسی خود استفاده می نمود. در اكثرعهد نامه ها و نامه هایی که به سران کشور های آن روز فرستاده این موضوع به خوبی مشاهده می شود؛ مثلاً در عهد نامۀ مدینه می خوانیم:

ادامه خواندن شاخصه های اصل دعوت پیامبر خاتم (۹۹)

اصل توحید و دعوت(۹۸)

اصل توحید و دعوت(۹۸)

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

 

استراتژی دعوت :

در روابط خارجی اسلام و سیرۀ سیاسی رسول خاتم صلی الله علیه وسلم اصل دعوت با محوریت توحید یکی از اصول سیاسی مورد تأکید و زیر بنائی است .

«دعوت » یعنی درخواست پذیرش اسلام از غیر مسلمان. در خواست کننده اصطلاحاً «داعی» نامیده می شود و داعی در دعوت خود باید قصد قربت داشته باشد. یعنی این عمل را برای جلب رضایت خدا و به عنوان یک تکلیف الهی انجام دهد.[۱]دعوت، دستور صریح قرآن است و از ضروریات دین اسلام و روابط خارجی آن محسوب می شود، و شرایط مبنا و اصل قرار گرفتن را در فقه سیاسی اسلام دارد. یعنی هم یک حکم منصوص است نه اجتهاد و احکام تکلیفیه بر آن جاری است، منطبق با سنت است و کلی نیز می باشد.پس این اصل یکی از مبانی روابط خارجی دولت اسلامی است که به تناسب شرایط و با شیوه خاصّی از آن استفاده می شود.

«دعوت» و تبلیغ از مهم ترین و اساسی ترین هدف رسالت انبیاء الهی به خصوص پیامبر خاتم  صلی الله علیه وسلم  بوده و منشأ و حیانی دارد.بعد از هجرت رسول خاتم  صلی الله علیه وسلم  و تشکیل حکومت اسلامی در مدینه و بعد از آن که بنیان های سیاسی و اداری ونهادهای قانونی برای اعمال قدرت، در دولت اسلامی استقرار یافتند، رسول خاتم صلی الله علیه وسلم بسان قدرتی سیاسی و عقیدتی بزرگ، با هدف رهبری جهان در راه هدایت و صلح و نیکوکاری که دنیا و آخرت را مورد توجه قرار می داد، قدم به صحنه سیاست خارجی گذارد.

آن رجل سیاسی، کار خود را با مخاطب قرار دادن پادشاهان کشورهایی از قبیل روم، ایران، حبشه، و رهبران نصرانی سرزمین های عربی، و دعوت آنان به پذیرش شریعت خاتم، آغاز کرد.پذیرفتن سفرا و نمایندگان بسیاری از سران و پادشاهان و قبول هدایای که بعضی از آنها تقدیم می داشتند، نشانۀ تأیید ایشان از عرف صحیح دیپلماسی است که همواره در میان دولت ها برقرار بوده و دلیل بر متانت و استحکام اصول سیاست خارجی دولت اسلامی می باشد.

این رفتار سیاسی پیامبر خاتم صلی الله علیه وسلم  دولت اسلامی را به گونه یک قدرت بزرگ سیاسی که در ارتباطات جهانی، بر اندیشه ها و اصول ثابت انسانی و خرد ورزی اتکا دارد، در صحنه بین المللی آشکار ساخت.توجه به قرآن کریم و سنت عملی پیامبر خاتم صلی الله علیه وسلم، این واقعیت را اثبات می کند که مبنای سیاست خارجی در دولت اسلامی، بر محوریت توحید و نبوت رسول خاتم همان دعوت و تبلیغ است.در اصل دعوت نیزدو بحث مطرح است:

  • حکم دعوت
  • محدودۀ دعوت

ادامه خواندن اصل توحید و دعوت(۹۸)

اصول حاکم بر دیپلماسی پیامبرخاتم در روابط خود با قبایل و دولت‌ها(۹۷)

اصول حاکم بر دیپلماسی پیامبرخاتم  در روابط خود با قبایل و دولت‌ها(۹۷)

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

اصول سیاست خارجی، مجموعه هایی از تعالیم و قوانین دینی است که چارچوب کلان سیاست خارجی دولت اسلامی را شکل می دهد.این مجموعه ثابت و ماندگار و از نظر تفسیری، بر دیگر مسایل سیاست خارجی حاکم است. در حالى كه رفتار سياسى ناظر به سياست داخلى است، ديپلماسى ناظر به روابط خارجى است .

اگر دیپلماسی را هنر مذاکره بدانیم یا آن را یک وسیله کاربردی برای رسیدن به هدفها توصیف کنیم، این تعریف در مورد دیپلماسی فعال پیامبرخاتم (ص) به صورت بارزی، صادق خواهد بود. امتیاز دیپلماسی پیامبر اسلام در این است که بر قوانین اجتماعی و جهان‌بینی واقع‌بینانه و اصول و ارزشهای انسانی متکی است و اساس آن را اصول و ضوابطی تشکیل می‌دهد که از وحی نشأت می‌گیرد  .[۱]

در هر صورت عواملی که برسیاست گذاری خارجی یک کشور مؤثر هستند را این گونه می توان بر شمرد :

  • ارزش ها واعتقادات
  • زمينه هاي تاريخي و فرهنگي
  • مشكلات داخلي و افكار عمومي

سیاست خارجی پیامبر خاتم صلی الله علیه وسلم  نیز با تکیه بر همین عوامل شکل می گرفت. از این رو می بینیم که گاهی  صلح را برمی گزیند وگاهی جنگ را و گاهی مذاکره وتفاهم را.

پژوهشگران اسلامی  نیز با توجه به این موارد  در تعریف اصول سیاست خارجی بر این نظرند که اصول سیاست خارجی، مبادی و اساس روابط خارجی دولت اسلامی است که در منابع دینی چارچوب و اساس تنظیم روابط خارجی مطرح شده است، و  منظور از روابط خارجی اسلام مجموعه فعالیت هايی است که در سیرۀ سیاسی پیامبر اسلام نسبت به دولت ها، ملتها، اقوام و ادیان دیگر اعمال شده است، و خط و مشی و چارچوب کلی سیاست خارجی دولت اسلامی که پیامبر خاتم صلی الله علیه وسلم مؤسس آن بود، تعیین و ترسیم گردیده است. ادامه خواندن اصول حاکم بر دیپلماسی پیامبرخاتم در روابط خود با قبایل و دولت‌ها(۹۷)

معنای لغوی و اصطلاحی سیره و اسوه بودن پیامبر خاتم(۹۶)

معنای لغوی و اصطلاحی سیره و اسوه بودن پیامبر خاتم(۹۶)

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

 

اسوه به معنای الگو گرفتن و سرمش قرار دادن دیگری است، چه آن الگو خوب باشد و چه بد  [۱] به همین جهت قرآن اسوه معرفی شده از جانب خود را به صفت حسنه متصف می‌نماید: به حقیقت سرمشق و الگوی زیبایی در پیغمبر خدا برای شما هست. برای کسانی که امید به خدا داشته و جویای قیامت باشند و خدا را بسیار یاد کنند . (احزاب/ ۲۱) او سرمشقی مناسب برای همه انسانها در همه عصرها و نسلها است. بدون تردید شناختن الگویی با چنین مقام بلند و رفیعی انسان را در پیمودن حرکت به سمت پاکی و درستی یاری خواهد کرد.

۱) معنای لغوی

سیره در زبان عربی از ماده «سیر» است، سیر یعنی حرکت، رفتن، راه رفتن. همچنین نوع راه رفتن. سیره بر وزن «فِعله» است و در زبان عربی، دلالت بر نوع می کند  . [۲] راغب اصفهانی سیره را به معنای حالتی دانسته که انسان یا غیر انسان بر آن حالت باشد. [۳]طریحی نیز سیره را به طریقه، هیئت و حالت معنا کرده است[۴]ابنمنظور نیز میگوید: سیره از کلمه «سیر» به معنای رفتن است و خود کلمه سیره به معنای روش و رفتار و سنت و طریقت و هیئت میباش[۵]

«سیره» اصلى است که دلالت بر گذشت و جریان دارد از «سار، یسیر، سیراً» و «سیر» به معناى سیر در روز و شب است. «سیره» روش در چیزى و به معناى سنت است؛ زیرا حرکت مى کند و جریان مى یابد[۶] ادامه خواندن معنای لغوی و اصطلاحی سیره و اسوه بودن پیامبر خاتم(۹۶)

تفاوت روابط خارجی و دیپلماسی در اسلام با دولت های سکولار(۹۵)

تفاوت روابط خارجی و دیپلماسی در اسلام با دولت های سکولار(۹۵)

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

 

به ارتباط رسمي دولت‏ها كه درسايه مأموران ديپلماتيك مبادله مي‏شوند، روابط ديپلماتيك  اطلاق مي‏گردد .[۱]به بيان ديگر، تمام روابطي كه ميان كشورها، از طريق نمايندگان ديپلماتيك آنها صورت مي‏گيرد، اصطلاحا روابط ديپلماتيك ناميده مي‏شود[۲]

روابط خارجی و ديپلماسي در تاريخ سياسي جهان پيشينه‏اي ديرينه دارد. گرايش به قدرت و حفاظت از منافع و دستاوردها از يك‏سو، وحشت از جنگ و پيامدهاي ناگوار آن از سوي ديگر، در ايجاد و توسعه روابط ديپلماسي تأثيرگذار بوده است.

اسناد تاريخي ناظر به مذاكرات و مراوده‏هاي ديپلماتيكي ميان آشور و بابل و ايران، شواهد ديپلماتيك ميان دولت‏هاي فلسطين و فينيقي و سوري، مدارك مربوط به ارتباطات سياسي و ديپلماتيك ميان چين و ژاپن و نيز قوانين و نظام‏نامه‏هاي هند در زمينه روابط با ديگر حکومتها، بيانگر قدمت و اهميت ديپلماسي و حقوق ديپلماتيك در تنظيم روابط بين‏المللي است.

نکته ی بعدی اینکه این روابط دیپلماتیک بر چه اساسی استوار است  و منابع آن کدامند ؟ در تبیین این بخش نیز قانون یا حقوق روابط خارجی و دیپلماتیک مطرح می گردد . حقوق‏دانان كمتر به تعريف حقوق ديپلماتيک [۳]اشاره كرده‏اند. شايد رائول ژنه [۴]اولين حقوق‏داني باشد كه در اين زمينه تعريفي ارائه كرده است. او مي‏گويد: حقوق ديپلماتيك شاخه‏اي از حقوق عمومي است كه درباره اعمال و نظامات روابط خارجي دولت و نمايندگي او در خارج بحث مي‏كند؛ يعني هم از امور بين‏الملل و هم از نحوه اجراي آنها و يا: حقوق ديپلماتيك مجموعه قواعدي است كه نظام روابط سياسي خارجي دولت‏ها بر آن استوار است[۵]

منابع حقوق ديپلماتيك در حقوق سکولار عبارتند از: معاهدات، عرف بين‏المللي، اصول كلي حقوق، آموزه، تصميمات قضايي بين‏المللي و انصاف  [۶]با تصويب كنوانسيون‏هاي چهارگانه «وين» درباره روابط ديپلماتيك (۱۹۶۱)، روابط كنسولي (۱۹۶۳)، مأموريت‏هاي خاص (۱۹۶۹) و روابط نمايندگي دولت‏ها با سازمان‏هاي بين‏المللي (۱۹۷۵) توسط سازمان ملل متحد، حقوق ديپلماتيك سکولاریستی به گونه‏اي سازمان يافته است كه مي‏توان گفت به حد كمال رسيده است[۷]

منابع حقوق ديپلماتيك در میان اهل سنت:

اين ادله و دلايل شرعي به دو دسته‌ي مهم : الف-متفق علیه ،  ب -مختلف فیه و هر دسته به چند زير مجموعه تقسيم مي‌گردند:

الف: متفق عليه (   قرآن، سنت صحیح، اجماع، قياس )

ب: مختلف فيه ( استحسان، استسحاب، عرف و عادت، شرع من قبلنا، مصالح مرسله، سد الزرايع، تتبع الاستقراء، قول صحابي )

اين موارد دوازده گانه ابزارها و كانالها و منابع دیپلماتیک در میان اهل سنت هستند كه بحث و تحقيق را به سوي هدف مطلوب راهنمايي و هدايت مي‌كنند. آن دسته از دلايل شرعي كه به متفق عليه مشهورند به اين معني است كه تمامي علماء و بزرگان اهل سنت در استفاده از چنين ابزار هايي اختلاف نداشته و با هم متفق القول هستند اما دسته‌ي دوم بر مواردي از استفاده از آن اختلاف نظر وجود دارد.

منابع حقوق ديپلماتيك در میان اهل تشیع  عبارتند از: كتاب، سنّت، عرف، سيره عقلا و احكام حكومتي.

در نتیجه باید گفت: روابط خارجی و دیپلماسی در اسلام و سیرۀ پیامبر خاتم صلی الله علیه وسلم  ماهیتاً با روابط و دیپلماسی دولت های غیر اسلامی در ابعاد مختلف تفاوت دارد. چنانچه قبلا اشاره رفت که هم از حیث منابع و شرایط روابط خارجی و دیپلماتیک، و هم از حیث اهداف فرق می کند، زیرا از مهمترین منابع اسلامی، قرآن و سنت است، و در شرایط برقراری روابط بین دولتها، شناسایی و اینکه دو طرف باید حکومت باشد و توافق طرفین شرط است و ..، این شرایط، یا در روابط خارجی اسلام اصلاً وجود ندارد، و یا اینکه در استراتژی و روش با آنها فرق می کند، چون مبنا و جهان بینی روابط در اسلام فرق می کند؛ و آن دعوت بسوی خداست، و تمامی امور زندگی، چه سیاسی، اقتصادی و اجتماعی … با محوریت الله است، نه انسان و غیره .

به همین دلیل اهداف روابط خارجی و دیپلماسی در اسلام نیز با اهداف جوامع غیر اسلامی تفاوت ماهوی دارد. چون اهداف اسلام از این روابط و سیاست خارجی، رسیدن به کمال و سعادت اجتماعی و سیاسی و تقرب الی الله است. البته این ویژگی فقط مخصوص این بعد از برنامه های اسلام نیست، بلکه در ابعاد مختلف دیگر، از زندگی بشر نیز می تواند باشد، پس این ویژگی و خاصیت دین حیات بخش اسلام است که هر کاری را که منشأ الهی داشته باشد، عامل آن را به چنین مقام نائل گرداند.

و نیز ملاحظه گردید که دیپلماسی و روابط خارجی اسلام، بر چه اساس و اصولی استوارند؟ که از زمان صدر اسلام و تاکنون و تا ابدبی نظیر بوده و خواهد بود؛ زیرا برنامه ها و قوانین اسلام مطابق با فطرت و ساختار روحی و جسمی انسان و با نگاه دنیوی و اخروی، توسط خالق انسان ها، برای پیامبرش و همه بشریت طرح و عرضه شده اند.

خلاصه این که: پیامبر خاتم صلی الله علیه وسلم  از آن جهت که رسول خدا و خاتم الانبیاء است و کامل ترین و جامع ترین دین را که همه رسولان و سفیران الهی برای به ثمره نشستن آن مبعوث شده اند آورده است، به همین دلیل سنت و سیرة او برای مسلمانان بصورت یگانه قانون معتبر برای اداره امور زندگی می باشد، همانگونه که قرآن مجید ایشان را بعنوان اسوه و الگوی نیکو معرفی می کند:« ‏لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِيرًا‏».(احزاب/۲۱) سرمشق و الگوي زيبائي در (شيوه‌ي پندار و گفتار و كردار) پيغمبر خدا براي شما است. براي كساني كه (داراي سه ويژگي باشند 🙂 اميد به خدا داشته، و جوياي قيامت باشند، و خداي را بسيار ياد كنند .

لذا برای همه بشریت و کشورهای جهان مخصوصا دولت اسلامی و افراد مسلمان لازم است که از این مقتدای نیکو، سرمشق و الگو بگیرند، و در تحقق سیرة آن منجی عالم بشریت بکوشند، تا جهان از این وضع ملتهب موجود به وضع مطلوب و آرمانی اسلام تغییر یابد.

 

[۱]آقايى بهمن ، فرهنگ حقوقى بهمن، ص ۴۲۱

[۲] على آقابخشى ، فرهنگ علوم سياسى، تهران ، چاپار ۱۳۸۲، ص ۸۶٫

 

[۳]Law of diplomatic

[۴]Raoul Genel

[۵] جواد صدر ، حقوق ديپلماتيك و كنسولى، ص ۴٫

[۶]اساسنامه ديوان بين‏المللى دادگسترى، ماده ۳۸ منابع حقوق بين‏الملل را برمى‏شمارد كه منابع حقوق ديپلماتيك نيز مى‏باشد

[۷]كنوانسيون‏هاى نامبرده از اقدامات و مصوبات كميسيون حقوق بين‏الملل مى‏باشد

ابزارها و شیوه های پیاده نمودن اصول در سیاست خارجی(۹۴)

ابزارها و شیوه های پیاده نمودن اصول در سیاست خارجی(۹۴)

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

 

جایگاه ابزارها در دپیلماسی بسیار قابل توجه می باشد به گونه ای که می توانند عاملی در کامیابی یا ناکامی دستگاه دپلیماسی موثر باشد.تبین و مشخص نمودن هدف های دیپلماسی توجیه مناطق اهداف و استفاده به موقع از روش های مذاکره، تهدید و اعطای پاداش، مهمترین شاخص های ارزیابی رفتار سیاسی و دیپلماتیک به شمار می رود. در بررسی جایگاه ابزارهای دیپلماسی در اسلام باید این نکته توجه داشته باشیم که رویکرد اسلام در مورد کاربرد هر گونه ابراز و شیوه دیپلماسی و رفتار سیاسی از گذشته تاکنون فقط در قالب و چارچوب اندیشه دینی و رابطه موجود میان غایات و ابرازها قابل تعمق است.[۱]

از نظر اسلام،میان غایات و ابزارها  نوعی رابطه وجود دارد که مهمترین نقطه تمایز اسلام از مکاتب بشری و اندیشه های سیاسی سکولاریستی است.گفته شده که دردیپلماسی کنونی نیز میان اهداف و ابزار نوعی رابطه هست،اما ماهیت این دو نوع رابطه،کاملا دو گونه و متفاوت است.در دیپلماسی معاصر به ویژه دین سکولاریسم،هر نوع ابزار و روشی که بتواند زمینه های تحصیل اهداف و دست یابی به سود بیشتر ولذت بیشتر را فراهم آورد، مطلوب است. لذا، میزان مطلوبیت و عدم مطلوبیت ابزارها و روش ها با توجه به میزان توفیق و کامیابی ابزار برای نیل به اهداف تحلیل می شود. اما در اندیشه اسلامی،معیار ارزیابی ابزارها و روشها  در استفاده از ابزارها و روش ها،نمی تواند نظام ارزشی اسلام را نادیده بگیرد.

پاره ای از ابزارها و شیوه های پیاده نمودن اصول را می توان چنین برشمرد :

  • دعوت مستقیم
  • اعزام مبلغ و مربی به مناطق دور و نزدیک برای دعوت مردم به اسلام و ابلاغ پیام وحی و مکتب به آنان
  • اعزام سفرا و نمایندگان به سوی قبایل عرب، گروههای دینی و دولتهای مجاور
  • مذاکره با سفرا و نمایندگان قبایل، گروهها و دولتها
  • ارسال پیام کتبی و شفاهی به سران دولتها
  • مذاکره و انعقاد قرارداد و پیمان اتحاد و دوستی و عدم تعرض و نیز قرارداد دفاعی و نظامی
  • تشکیل کنگره های دینی برای بحث و گفتگو و سوال و مناقشه برای یافتن حقیقت
  • برخورد فعال با توطئه ها و عهد شکنی ها، و خیانتها که با واکنش سریع پیامبر (ص) حل و فصل می شد.
  • کسب اطلاعات از طریق اعزام افراد مجرب و نفوذی
  • جهاد (منظم ، غیره منظم – سریه ها و غزوه ها)
  • حکمیت
  • اعطای امتیازات برای رسیدن به توافقهای اساسی
  • استفاده از ابزار اقتصادی و مولفه قلوبهم[۲]

 

[۱] مالتی کی. جی ، مبانی تجزیه و تحلیل سیاست خارجی، ترجمه بهرام مستقیمی، دفتر مطالعات سیاسی وزارت خارجه ، ۱۳۷۶، ۲۷۹

[۲] علی مساعدی، سیاست خارجی پیامبر اعظم(ص)،قم ، انتشارات قم ،۱۳۸۲ ، ۵۹

دیپلماسی متناسب با شرایط متغییر دگرگونی های متعددی را در زمینه ی کاربرد به خود خواهد دید (۹۳)

دیپلماسی متناسب با شرایط متغییر دگرگونی های متعددی را در زمینه ی کاربرد به خود خواهد دید (۹۳)

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

 

دیپلماسی به عنوان شیوه و ابزار اعمال سیاست خارجی از اصول ، اهداف و روش های عملی ویژه ای برای پیش برد سیاست های خارجی تشکیل گردیده است . اگر دیپلماسی را مانند معدن آهن بدانیم، با وجود ثابت بودن معدن، متناسب با شرایط متغییر زمان و مکان و نیازهای روز دگرگونی های متعددی را در زمینه ی کاربرد به خود خواهد دید و از این دید می توان ماهیت متحولی را برایش متصور شد . از این نگاه می توان گفت  دیپلماسی اسلامی از آغاز تا امروز متناسب با تغییرات زمانی و مکانی با حفظ اصول تحولات زیادی را در زمینه ی رفع نیازها ی روز مسلمین داشته است .

این تحولات تا حدودی طبیعی به نظر می رسند، زیرا دیپلماسی همچون یک معدن و ابزاری جهت رسیدن به اهداف مشخص، تابع شرایط سیاسی روز، موقعیت دولت ها، اراده ی دستگاه حاکمه و منافع و خواسته هایی است که دولت ها در هر عصر و زمانی برای خود تعریف می کنند . با توجه به متغیر بودن این عناصر، دیپلماسی اسلامی نیز در برخی موارد  دستخوش دگرگونی های جدی می گردد .

دین اسلام که ماهیت فرا زمانی و فرا مکانی دارد اصول ثابتی را همچون معدن ترسیم نموده است، اما به کارگیری این معدن تابع متغیرهای خاصی است که عمدتا ریشه در شرایط و تحولات واقعی و خارجی واحدهای قدرت حکومتی و اجرایی وضع موجود جامعه و شرایط بین الملل دارد . در این صورت نمی توان انتظار داشت که در قانون اسلام به این امر اشاره شده باشد که از این معدن در سالهای آینده چه استفاده ای نمود، و یا با کارایی این معدن در یک دوره ی زمانی خاص و بدون توجه به شرایط زمانی و مکانی و نیازهای روز، آن را به عنوان یک الگو بر تمام ادوار آینده تحمیل نموده جلو ترقی و پویایی آن را گرفته و همه چیز را پشاپیش قانونمند و نهادینه سازد؛ بلکه به کارگیری آن را، همچون بسیاری از امور مشابه، به اجتهاد و نیازهای روز و وضع موجود مسلمین واگذار نموده است .

از این رو طبیعی است که متناسب با تحولات، شرایط و واقعیت های بیرونی جامعه، دیپلماسی نیز همچون یک ابزار، با پیروی از اصول وارزشهای ثابت دینی،همواره مسیر تحول وانطباق با شرایط را نیز بپیماید.

وظایف سفیران و فرستادگان حکومت پیامبر خاتم (۹۲)

وظایف سفیران و فرستادگان حکومت پیامبر خاتم (۹۲)

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

پیامبر خاتم صلی الله علیه وسلم نمایندگان و سفرای خود را از شخصیتهای بارز اصحاب خویش انتخاب می کرد و آگاهی، فراست، ذکاوت، علم و تقوا عمده ترین خصلتها و صفات مورد نظر ایشان در انتخاب نمایندگان بود. برخی از این نمایندگان برای مدتی کوتاه و گاه برای مدتهای طولانی به میان قبایل و اقوام فرستاده می شدند.

می‌توان مهم‌ترین وظایف سفیران و فرستادگان حکومت پیامبر خاتم را در موارد زیر خلاصه نمود:

  • دعوت به اسلام
  • مذاکره صلح و ترک مخاصمه با دشمن
  • مذاکره در باب مبادله اسیران جنگی، پس از خاتمه جنگ
  • مذاکره در مورد انعقاد قراردادهای مربوط به غرامت
  • مذاکره در جهت ایجاد حسن تفاهم و جلب دوستی و انعقاد پیمان همکاری در زمینه‌های مختلف با کشور محل مأموریت .[۱]

از سوی دیگر، اصل مصونیت سفیران در دیپلماسی پیامبر خاتم صلی الله علیه وسلم  مورد توجه جدی قرار گرفته است که به لحاظ نظری، می‌توان آن را در چارچوب عقد امان، مورد ملاحظه قرار داد؛ به‌طوری که رسول خدا در نامه‌های خود به سران گروهها و قبایل، اعلام می‌کردند که اگر آنان با مسلمانان وارد جنگ نشوند در امان هستند[۲]  . از جمله در موردی فرمودند: «لا یقتل الرسل و لا الرهن»؛ فرستادگان و گروگانها کشته نمی‌شوند که نمونه آن ماجرای «مسیلمه کذاب» بود که حضرت در پاسخ فرمودند: «اگر این‌گونه نبود که پیک را نباید کشت، شما را گردن می‌زدم»  .[۳]

[۱] غلامحسین زرگری نژاد،  تاریخ تحلیلی اسلام، قم: آیت عشق، ۱۳۸۳٫، ص۲۳

[۲] عباسعلی عظیمی شوشتری، حقوق بین‌الملل اسلام، تهران: نشر دادگستر، ۱۳۸۶٫ ص۱۲۶

[۳] محمد فراشبندی علیمردان ؛   پیامبر شمشیر نیست، تهران: انتشارات اسلامی، ۱۳۵۸٫ ص۷۲