آسان گیری و حفظ موقعیت اجتماعی سران قبایل سکولاردر روابط خارجی پیامبر خاتم(۹۰)
بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم
مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی
آن طوری که مورخان و سیره نویسان عرب نوشته اند، قبایل و طوایف عرب ساکن در جزیرة العرب مقارن ظهور اسلام، فاقد دولت واحد مقتدر مرکزی بوده و هر قبیله ای تشکل و نظام اداری – اجتماعی خاص خود را داشت . واحدهای قبیله ای به صورت دولت های کوچک محلی که شباهت به نظام ملوک الطوایفی داشتند نظام اجتماعی و سیاسی خود را اداره می کردند: در واقع «هر قبیله ای به صورت جامعه ای سیاسی بود و از عناصر عمده تشکیل دهنده دولت (جمعیت متشکل، قدرت سیاسی و نوعی حکومت) برخوردار بود و سرزمین قبیله نیز گاه شناور و گاه به صورت ثابت و طبق اراده شیخ تعیین می گردید» .[۱]
با توجه به نظام ویژه قبیله ای حاکم بر جزیرة العرب، پیامبر استراتژی برقراری روابط حسنه با تمام واحدهای سیاسی قبیله ای را در پیش گرفت و کوشید همه قبایل را تحت نظام سیاسی واحد گرد آورد . بجاست که نقطه آغاز دیپلماسی پیامبر پس از تشکیل حکومت اسلامی در مدینه را خود پیمان مدینه بدانیم . گرچه در این پیمان، توجه اساسی بر شکل گیری روابط و سامان دهی نظام سیاسی در داخل حکومت اسلامی معطوف شده است، اما با وجود آن اصول روابط خارجی پیامبر را حداقل در برخی موارد مانند یهودیان نیز تبیین کرده است . در این پیمان روابط مسلمانان با یهودیان، بر اصل احترام متقابل، آزادی در عقاید و آداب و سنن، عدم تعرض بر همدیگر، عدم همپیمانی با دشمنان یکدیگر، و بالاخره همکاری با طرف های قرارداد در صورت مورد حمله قرار گرفتن، استوار گردیده بود .[۲]
در مورد مشرکین غیر اهل کتاب مکه، پیامبر با توجه به مفهوم آیه جهاد،سیاست «اعمال فشار» بر مکه را که او و یارانش در گذشته تحت فشار و اذیت آنان قرار گرفته بودند و هنوز هم ادامه داشت، در پیش گرفت . سیاست پیامبر در این جا بر محاصره اقتصادی مکه متمرکز شده بود . همچنین پیامبر با اعزام دسته های مسلح به مسیر کاروان های تجارتی مکه، قدرت و نیروی رزمی و تهاجمی دولت مدینه را به نمایش می گذاشت [۳]
دیپلماسی پیامبر صلی الله علیه وسلم پس از سال پنجم هجری تحرک بیشتری پیدا کرد، چون پیامبر در این زمان از قدرت بیشتری برخوردار شده ، ابتکار عمل را در دست گرفته و روابط با قبایل عرب را که تا کنون حاکمیت مدینه را نپذیرفته بودند سرعت بخشید . اولین هدفی را که پیامبر در این مرحله انتخاب کرد و بسیار مهم و استراتژیک بود، ایجاد فشار بیشتر بر سکولاریستهای مکه بود که مهم ترین شهر در تمام سرزمین های عربی به شمار می آمد .
پیامبر اولین تماس سیاسی را از طریق بدیل بن ورقامی خزاعی با اهل قریش برقرار کرد و به آنان چنین پیام فرستاد:ما برای جنگ با کسی نیامده ایم برای عمره آمده ایم قرشیان از جنگ به جان آمده اند و اگر خواهند مدتی معین کنیم و مرا با دیگران واگذارند که اگر دین من غلبه یافت و اگر خواستند بدان درآیند و اگر نخواهند، به خدایی که جان من در فرمان اوست با آنها در کار دین خویش جنگ می کنم تا جان بدهم یا فرمان خدای روان شود .[۴]
پس از این پیام و تا زمان صلح حدیبیه تبادل هیات ها و گفت و گو برای دست یابی به راه حلی غیر از جنگ از جانب قریش آغاز شد . این گفت و گوها بسیار حساس و مهم تلقی می شد و قریش که در گذشته همواره با زبان شمشیر صبحت کرده و در حالت جنگی به سر می برد و تا به حال دو جنگ بدر و احد را پشت سر گذاشته بود، برای اولین بار مجبور شد زبان دیپلماسی را بر شمشیر ترجیح دهد.
پیامبر خاتم این وضع را بر قریش تحمیل کرده بود و در راستای یک پیروزی سیستماتیک بزرگ در حدیبیه نیز مانع از بروز تشنج و ایجاد اختلال در این استراتژی کلان بر علیه سکولاریستها گردید . نتایجی که از پیمان صلح حدیبیه به دست آمد بسیار مهم و حیاتی بود، به طوری که خداوند در تجلیل آن سوره فتح را نازل کرد و به پیامبرش مژده پیروزی آشکاری را داد: إِنَّا فَتَحْنَا لَكَ فَتْحًا مُبِينًا. (فتح /۱) ما براي تو فتح آشكاري را فراهم ساختهايم .این پیمان دستاوردهای زیر را برای مسلمانان در پی داشت:
- امنیت ده ساله که فرصتی را برای فعال تر شدن سیاست پیامبر در سایر نقاط فراهم می کرد
- به رسمیت شناخته شدن اقتدار سیاسی پیامبر و دولت او در مدینه
- ایجاد روابط مستقیم با مردم مکه و دعوت آنان به اسلام
- جدا کردن سکولاریستهای قریش از همپیمانان یهودی آن
- افزایش قدرت و اقتدار سیاسی – نظامی مسلمانان
- مهار کردن خطرات قریش علیه قبایلی که تا کنون از ترس قریش فرصت نزدیک شدن به پیامبر را نداشتند
- اجازه ورود به مکه برای انجام مراسم حج
صلح حدیبیه یکی از موارد اعجاب برانگیز و در عین حال باشکوه رفتار مسالمت آمیز پیامبر(ص) را تا ابد برای کسانی است که درصدد پیمودن راه و تبعیت از اوامر و نواهی ایشان هستند: «با یکدیگر بغض و کینه نداشته باشید، نسبت به یکدیگر حسد نورزید و به یکدیگر پشت نکنید و همه بندگان خدا هستید و با یکدیگر برادری کنید»[۵]
اوج موفقیت دیپلماسی پیامبر در ارتباط با قبایل را در سال نهم هجری می توان مشاهده کرد که نمایندگان طوایف مختلف عرب از هر سو برای بیعت و انعقاد پیمان های سیاسی به حضور ایشان در مدینه آمدند . در این سال بیش از سی هیات از طوایف مختلف عرب که بیشترشان از اعراب جنوب و نصرانی و یهودی و زرتشتی بودند نزد پیامبر آمدند .[۶]
روش پیامبرخاتم صلی الله علیه وسلم در جذب قبایل از اصل آسان گیری و حفظ موقعیت اجتماعی سران قبایل پیروی می کرد . در نامه ای که پیامبر برای قبیله بکر بن وائل فرستاد این سهل گیری به خوبی رعایت شده است .مغيرة بنشعبه مأمور بود به ميهمانان و وفود بياموزد چگونه به پیامبر خاتم صلی الله علیه وسلم تحيّت گفته و سكينه و وقار نزد رسولخدا صلی الله علیه وسلم را رعايت نمايند. گاهي خود به دلیل اهمیت موضوع از هيأتهاي سياسى پذيرايي ميكرد. مثل پذیرایی از هیأت نجاشي و شخص او .
[۱] عباسعلی عمید زنجانی ، فقه سیاسی (حقوق بین الملل اسلام) ج ۳، ص ۱۱۴
[۲]محمد ابو زهره، خاتم پیامبران، ج ۲، ص ۲۴۸ – ۲۷۳
[۳]همان، ج ۲، ص ۲۹۶
[۴]طبری ، تاریخ طبری، ج ۳، ص ۱۱۱۴
[۵] محمد فؤاد عبدالباقی، اللؤلؤ و المرجان فیما اتفق علیه الشیخان، قاهره، دارالحدیث، ۱۴۰۷ق/ ۱۹۸۶م. ، ج۱، ص۳۵۰؛… بخاری، باب الهجره، ص۸۹۷ / بخاری، محمدبن اسماعیل، الجامع المسند الصحیح المختصر، محقق محمدزهیر، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۴۱۸ق.
[۶] سیف الدین سعید آل یحیی ، الحرکات العسکریه للرسول الاعظم فی کفتی میزان ، بیروت: دار العربیه للمورعات، ۱۹۸۳ ، ج ۲، ص ۳۷۰