تفاوتهای بین اهداف دولتهای مبتنی بر دین سکولاریسم با دولت اسلامی(۸۱)
بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم
مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی
این دو نوع دولت عليرغم اشتراكات ظاهری در اهداف، نه تنها هدف یا اهداف اختصاصی دارند، بلکه در زمينه تفسير، تعبير و تنقيح اهدافِ مشترک نیز دارای اختلافات مهمي میباشند که ریشه در ساختارهای عقیدتی و انگیزه های حاکم بر آنها دارد. در این جا آنچه مورد نظر ماست، مقايسه اهداف دولتهای مبتنی بر دین سکولاریسم با دولت اسلامی است، نه صرفاً نحوه شكلگيري آنها.
به زبان دیگر، تفاوتهای عقیدتی ، فکری و فرهنگی دو جامعه سکولار و اسلامی، تفاوتها در اهداف دولتها و حکومت های سکولار و اسلامی را نتیجه میدهد که این تفاوتها میتواند در عناوین یا تفاسیر آنها باشد. در این میان ، دولتها و حکومتهای سکولار غربی و دولت و حکومت اسلامی ما به ترتیب به عنوان نمونههای نسبتاً خوبی از دولتها و حکومتهای سکولار و اسلامی فرض شده است . مقایسه اهداف دولتهای مبتنی بر دین سکولاریسم با دولت اسلامی را میتوان در سه سطح طبقهبندی کرد که :
- اهداف بلند مدت یا غائی .
غایت حکومتهای سکولار عبارت است از: “کامیابی و رضایت انسانها و به سامان دهی امور جامعه در حیطه همین زندگی مادی و دنیوی” و غایت دولت وحکومت اسلامی عبارت است از: “بسترسازی و هدایتگری در صحنه جامعه برای تقرّب اختیاری افراد و جامعه به خداوند از طریق عبودیت و معرفتِ ألله”. این دو غایت را میتوان اهداف بلند مدت نامید که در این سطح تفاوتهای اساسی بین دو نوع حکومت وجود دارد و این تفاوتها تأثیر خود را در سطح دوم، یعنی اهداف میان مدت و کوتاه مدت به جای میگذارند.
- اهداف میان مدت و متوسط
- اهداف کوتاه مدت و عملیاتی .
بحث در مورد اهداف میان مدت دولت و حکومت، ارتباط تنگاتنگی با درک از مفهوم دولت و حکومت، نحوه تأسیس و غایت آن دارد. اصولاً پیرامون مفهوم دولت و حکومت، دو نگرش عام در میان سکولارها وجود دارد. در نگرش اول، دولت پدیدهای ذاتی و جوهری است. ماهیت دولت و حکومت در جوهرگرایی، فرافردی و مستقل از اراده اعضای جامعه در نظر گرفته میشود. در نگرش دوم، دولت و حکومت، پدیدهای مصنوع و ساخته شده است؛ بدین معنی که سرنوشت حتمی و مقدّر نبوده است، اما به دلایلی توسط بشر به وجود آمده است. با این حساب، فرد برای حفظ منافع و یا ارتقاي سطح رفاه و امنیت خویش ناچار است تن به یک سازمان اجتماعی به نام دولت و حکومت دهد. بنابراين، غایت اصلی و بالذّات دولت و حکومت، خوشبختی تک تک افراد در همین زندگی دنیوی و مادی است و دولت و حکومت در نهایت، شرّی ضرور است که دارای کارکردهای حدّاقلی، مثل تأمین امنیت است.
بر این اساس در دیدگاه این گروه، نخستین عاملی که بتواند عدّهای از انسانها را برای تشکیل دولت و حکومت گرد هم آورد، تأمین امنیت و پرهیز از بینظمی است. ضرورت این کار چنان است که انسانها حاضرند، مقداری از آزادی و دارایی و برابری خود را در پای دولت و حکومت قربانی کنند، چرا که بدون داشتن نظم و امنیت، این سه عنصر به کلی نابود میشوند.
در نتيجه، تأمین نظم و امنیت بر سه هدف دیگر- رفاه، عدالت و آزادی- تقدّم دارد؛ همچنانکه مقدّمهای برای ثبات و شکوفایی آنها نیز هست. در وهله بعد، آنچه در رأس خواستههای انسان و جامعه قرار میگیرد، رشد مادی و توسعه رفاهی است. همین که تأمین امنیت، خیال دولتها و حکومتها را راحت کرد، آنها به برخورداری و جمعآوری هر چه بیشتر نعمتهای دنیوی و مایحتاج زندگی روی خواهند آورد. اما به دلیل کمبود منابع از سویی و میل سیریناپذیر بشر از طرف دیگر و همچنین وجود موانعی همچون سودجویی، زیادهطلبی، ریاستخواهی و …که همیشه در اجتماعات بشری مشکلساز بودهاند، منافع و خواستهها با هم برخورد نموده و گاهی متضاد میشود.
در یک تحلیل میتوان گفت از آنجا که زندگی دنیایی در اسلام به عنوان مقدّمه و بلکه زمینه زندگی اخروی از ارج و اهمیّت ویژه خود برخوردار است، لذا همانند دولتها وحکومت های غیر اسلامی، سه هدف «نظم و امنیت»، «اقتصاد و رفاه»، «عدالت اجتماعی» از جمله اهداف ضروری و مستقل حکومت اسلامی و جامه ی عمل پوشاندن به «أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَآمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ» طبق قانون شریعت الله می باشد که به منزله اهداف متوسط دولت و حکومت اسلامی مطرح می گردند . ادامه خواندن تفاوتهای بین اهداف دولتهای مبتنی بر دین سکولاریسم با دولت اسلامی(۸۱)