منبع وپیدایش دموکراسی (۳۲۲)/ جنگ روانی و شبهه پراکنی سکولار زده های التقاطی

منبع وپیدایش دموکراسی (۳۲۲)/ جنگ روانی و شبهه پراکنی سکولار زده های التقاطی

 

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

سقراط صورتهاى تحول اجتماع را ناشى از تحولات روحى و اخلاقى شناسانده و آن را بدقت بررسى نموده است: از «آریستو كراسى»حكومت افاضل كه همان حاكمیت قوانین منبعث از خیر اعظم «خداوند» مى باشد، به «تموكراسى» حكومت برترى جویى و اشرافى. و از آن به «اولیكارشى» حكومت سود جویان  و سپس تحول به «دموكراسى» آزادى و مساوات بى بند و تهتك. در این مرحله است كه تصادم احزاب، براى تحصیل مال و امتیازات، زمینه را براى «انبعاث»  برانگیخته شدن مستبد فراهم می سازد كه پست ترین نظام است. و همین تحولى كه سموئیل در نظام اسرائیل و سقراط درباره نظام مدینه فاضله پیش بینى نمود در مجتمع اسلامى نیز صورت گرفت و رسول اكرم (صلی الله علیه وسلم ) از آن نگران بود:” الخلافة من بعدى ثلاثون سنه ثم تكون ملكا عضوضا ” .  یعنى تحول از حاكمیت خدا و شریعت قرآن باستبداد تغیر پیدا می كند.

هرچند که نظام نمایندگی پارلمانی یک قرن قبل ازآن در انگلستان پدید آمده بود ، در واقع انقلاب فرانسه در سال۱۷۸۹میلادی،از عوامل اصلی تثبیت دین سکولاریسم و دموکراسی در آن عصر به شمار می رود. از لحاظ نظری،مبدا حاکمیت سکولاریستی ملت که اساس دموکراسی است دهها سال قبل از انقلاب فرانسه ودر نوشته های جان لوک،شارل دو منتسکیو،ژان ژاک رسوبیان گردیده بود .این افراد ،بنیانگذاران نظریه «پیمان اجتماعی» بودند که اساس وپایه نظریه ی حاکمیت ملی به شمار می آیند. نظریه حاکمیت سکولاریستی ملت (که اساس دموکراسی است) به عنوان مقابله به مثلی در برابر نظریه  «تفویض ازجانب خداوند» (اعطای اختیار از جانب خداوند )،مطرح گردید.

اساس این نظریه که حدود ۱۰قرن بر اروپا حاکم بود، به این شکل بود که پادشاه با اختیاراتی که از جانب خداوند به او داده شده!! حکمرانی می کند .در این نظریه که از جانب کلیسا حمایت میشد پادشاه حاکم مطلق بود ومردم اروپا در سایه این نظریه حکم مطلق ،رنج ومشقت بسیاری را متحمل می شدند. در این جا حاکم به میل خود قانون می تراشید و به مرحله ی اجرا در می آورد . در واقع پادشاه سکولار با در اختیار داشتن دین فروشان کلیسا و در زیر شعار”اختیار از جانب خداوند” هرچه را خود دوست می داشت بر مردم تحمیل می کرد. بنابراین برای بسیاری از درسخوانده های آن زمان چنین نمایان شد که نظریه حاکمیت ملت راه حل مناسبی برای آنهاست. تا بدین وسیله از حاکمیت مطلق پادشاه وکلیسا که به گمان خودشان از جانب خداوند صاب اختیار بودند،خارج شوند و خودشان از جانب مردم جای پادشاه را بگیرند .

در نتیجه منشاء سکولاریسم و دموکراسی در قرون اخیر نیز،خروج ازحاکمیت خداوند است تا به انسان حق حاکمیت وقانون گذاری را به جای خداوند اعطا کند. دراصول وقوانین انقلاب فرانسه نیزبه این مسله (حق ملت در قانون گذاری) به وضوح اشاره شده بود. متن ماده۶بیانیه حقوق بشر سال۱۷۸۹ میلادی به این شرح می باشد: «قانون، نماد اراده ملت است» یعنی قانون نماد اراده کلیسا یا اراده خداوند نیست ومتن ماده ۲۵ قانون فرانسه در سال۱۷۹۳ که به همراه بیانیه حقوق بشر صادر شد این بود که: «وظیفه حاکمیت به عهده ملت است».

بر این اساس درنظریه ی دموکراسی حاکمیت و تعین قانون و مقررات ،حق مردم است وهیچ قدرتی بالاتر ازحاکمیت مردم قرار نداردومردم حق قانون گذاری وحاکمیت را دارند وبه دلخواه خود می توانند حکم کنندودر مقابل هیچ قدرت دیگر پاسخگو نیستند،در حالی حاکمیت وقانون گذاری از صفات خداوند است.خداوندسبحان می فرماید :

  • وَاللَّهُ یَحْكُمُ لَا مُعَقِّبَ لِحُكْمِهِ(رعد/۴۱)خداوند حکم می کند وهیچ کس نمی تواند اورا محاسبه کند.
  • إِنَّ اللَّهَ یَحْكُمُ مَا یُرِیدُ( مائدة/۱ ) خداوند هرچه بخواهد ( و مصلحت بداند ) حكم می كند.
  • أَمْ لَهُمْ شُرَكَاء شَرَعُوا لَهُم مِّنَ الدِّینِ مَا لَمْ یَأْذَن بِهِ اللَّهُ” شاید آنان انبازها و معبودهائی دارند كه برای ایشان دینی را پدید آورده اند كه خدا بدان اجازه نداده است .
  • وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُكْماً لِقَوْمٍ یُوقِنُونَ (المائدة/ ۵۰)آیا چه كسی برای افراد معتقد بهتر از خدا حكم می كند ؟

بنابراین دموکراسی با واگذاری حق مطلق حاکمیت وقانون گذاری وتشریع به انسان،این صفت از صفات الوهیت خداوند را به دین سکولاریسم وانسان واگذار میکند وبه این وسیله انسان رادر امر قانون گذاری وتشریع،شریک خداوند سبحان قرار میدهد که این مسئله بدون هیچ شکی کفر اکبر است.ودعوت به سوی سکولاریسم و دموکراسی بر هیچ کسی مخفی نیست که این لفظ عقلا ونقلا با اسلام اختلافی بسیار دارد واین لفظ پر است از کفریات وشروعی است برای حکم کردن به غیر حکم خداوند.

نظام سکولاریسم و  دموکراسی پابر جا نیست مگر اینکه مثل یک ساختمان بردین اسلام فرو ریزد، وبه همین خاطر است که کفار این نظام رابه سوی عالم اسلامی سوق می دهند، زیرا می دانند پابر جا نمی ماند مگر اینکه بر اسلام فرو ریزد. وهمچنین بعض از علمای معاصر در این باره فتوای صادر کردن مانند الشیخ المحدث محمد ناصر الدین الألبانی، والشیخ الوادعی الیمنی ..[۱]گفتند که دموکراسی از جمله نظام های طاغوت است، که خداوند امر کرده است به آن کفر بورزیم:

  • فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى لَا انْفِصَامَ لَهَا وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ “بقره۲۵۶”
  • وقال تعالى: وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ ” (نحل/ ۳۶)”
  • وقال: أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيبًا مِنَ الْكِتَابِ يُؤْمِنُونَ بِالْجِبْتِ وَالطَّاغُوتِ وَيَقُولُونَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا هَؤُلَاءِ أَهْدَى مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا سَبِيلًا “( نساء/ ۵۱)

 

این قاعده منطقی است که بیان می دارد دو نقیض با هم جمع نمی شوند ؛ اسلام وسکولاریسم هم دو نقیض هستند که اجتماع آن دو محال می باشد.در واقع در دموکراسی حق قانون گذاری وحاکمیت، مختص مردم است، در حالیکه در دین اسلام اینها از حقوق مطلق خداوندند.

اما اکنون که با ماهیت سکولاریسم و دموکراسی وحکم اسلام در مورد آن آشنا شدیم این مطلب را برسی می کنیم که آیا حکومت ها ی معاصر به اصول این دموکراسی مزعوم که خود مدعی آنند، پایبندند یا خیر؟ درپاسخ به این سوال با جرات می توان گفت نه . برای اثبات این پاسخ ، وضعیت انتخابات را(به عنوان نمونه بارزی از دموکراسی)در کشور های مختلف دنیا برسی می کنیم که در این باره به چند نکته اشاره خواهیم کرد:

نکته اول:آزادی انتخاب نیز در دموکراسی مورد ادعای این انتخاباتها وجود ندارد.زیرا احزاب مختلف با بکار گیری رسانه های تحت اختیار خود وقایع را هر آنگونه که خود بخواهند جلوه می دهند وبه راحتی می توانند نامزد مورد نظر خود را از فردی فاسد ودروغگو به شخصیتی منجی وصادق در نظر مردم ارتقا دهند.

همچنین این احزاب می توانند یا امکانات مالی که در اختیار دارند حتی در انتخابات سایر کشورها تاثیر بگذارند(همانگونه که به اعتراف مقامات وقت آمریکا،ترومن وکسینجر،آمریکا در انتخابات ایتالیا در سالهای ۱۹۴۷و۱۹۷۶به نفع احزاب دموکرات مسیحی دخالت کرد)چه برسد به خرید آرای ملت خود.
نکته دوم: در بسیاری ازاین انتخابات، عملا آراء مردم در نتیجه هیچ تاثیری ندارد، وانتخابات نمایشی بیش نیست ودر واقع برنده انتخابات از قبل مشخص شده است که این تماما متناقض دموکراسی مزعوم است.نکته سوم: در بسیاری از حکومت ها هر نامزد شرکت کننده انتخابات باید عضو یک حزب باشد.وهمانگونه که مشخص است هر حزب دارای اهداف وخواسته های مشخص است که سعی در رسیدن به آنها دارند،پس فردی که به قدرت می رسد سعی در رسیدن به اهداف حزب مورد نظر خود دارد نه دستیابی به اهداف مردم. در واقع این حاکمیت،حاکمیت بخشی از مردم بر تمامی آنها است،نه حاکمیت مردم بر مردم(مورد ادعا). ( انتخابات کیلوئی احزاب در کردستان عراق نمونه ی بارز این ادعا است )

نکته چهارم ودر پایان حتی اگر مردم آزادنه در انتخابات شرکت کنند وبه دلخواه خود فردی را برگزینند، فرد برگزیده شده تنها مجری سیاست های از پیش مشخص شده ی سکولاریستی حکومت ها است وتنها اختیاراتی که دارد نحوه اجرای این سیاستهاست، همان گونه که برخی از روساء به آن اعتراف  کرده اند. که این نیزکاملا مخالف با اصل حاکمیت ملت مورد ادعا است.

آشکار است که در این صورت حکومت ها به اصول همین دموکراسی مورد ادعا خود پایبند نیستند، و تا زمانیکه دموکراسی، اهداف آنها را محقق کند، از آن حمایت می کنند واگر روزی دموکراسی با مصالحشان تعارض پیدا کرد،این اصل رانیز از بین می برند .

حالِ آنها به کسی می ماند که بتی از شیرینی و شکلات را برای خود ساخته تا آن را عبادت کند،اگر روزی گرسنه شوند، معبود خود را می خورند. نمونه این مساله را در شرق وغرب دیده ایم. انتخابات از نمونه بارزی از دموکراسی است؛ حیله ای است تا به وسیله آن، مسلمانان را از راه شرعی که خداوند برای نجات آنها مشخص کرده، باز دارند وآنها را مشغول به بازی انتخابات سکولاریستها کنند

[۱] مجله”الأصالة ” شماره دوم، ص۲۴٫

دموکراسی همان شورایی است كه در دین اسلام به آن توصیه شدهاست!(۳۲۱) جنگ روانی و شبهه پراکنی سکولار زده های التقاطی

  • دموکراسی همان شورایی است كه در دین اسلام به آن توصیه شدهاست!(۳۲۱) جنگ روانی و شبهه پراکنی سکولار زده های التقاطی

 

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

از آنجا كه كلمه دموكراسی در شرع (قرآن وسنت) وارد نشده و علاوه بر آن ریشه ای عربی و شرقی ندارد، بلکه اصطلاحی غربی است ، برای شناخت مفهوم وماهیت آن نه میتوان به منابع شریعت اسلام رجوع كردونه میتوان به لغت عرب و شرقی مراجعه نمود ؛ بلكه ناگزیر باید به تعاریف ایجاد كنندگان آن وآنهایی كه دموكراسی را بنا نهاده اند رجوع كنیم تا مفهوم حقیقی آن را دریابیم.

دموكراسی لفظی سیاسی غربی است كه مشترك از دوكلمه یونانی«دموس»[۱]یعنی مردم و«کراتوس»[۲]یعنی سلطه وحكومت است. در واقع معنای آن قدرت وسلطه برای مردم است، یعنی خود مردم از طریق پارلمان ومجالس سیاسی كه در آن قانون گذاری می شود ، سرنوشت خود را تعیین كنند .

تمام نظام های دموكراسی بر یك اساس فكری بنا نهاده شده اند وآن  سکولاریسم و حق حاكمیت مردم است ودرواقع دموكراسی وسیله و ابزار کنار نهادن دین الله از زندگی اجتماعی بشری و حاكمیت دین سکولاریسم از کانال ملت و پارلمان است. در دموكراسی پارلمانی ملت که صاحب حق حاکمیت است به خودی خود امر قانون گذاری را انجام نمی دهد بلکه مردم از جانب خود نمایندگانی سکولار را برای مدت معینی انتخاب میکنند تا به نمایندگی آنها امر قانون گذاری را انجام دهند ، پس پارلمان (مجلس)در دموکراسی مجری حاکمیت دین سکولاریسم  و ملت است ودر خلال قانون گذاری،در واقع اراده ی سکولاریستی مردم را به اجرا درمی آورند.

 

[۱]Demos

[۲]Kratos

ناراحت شدن وهمدردی بر کشته شدن آمریکاییها (۳۲۰) جنگ روانی و شبهه پراکنی سکولار زده های التقاطی

  • ناراحت شدن وهمدردی بر کشته شدن آمریکاییها (۳۲۰) جنگ روانی و شبهه پراکنی سکولار زده های التقاطی

 

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

وقتی که انفجارات آمریکا رخ داد سران سرزمينهاي مسلمان نشين وبعضی جماعات به اسم  اسلامی از جمله اخوان و….جدا از این که انکار این کاررا از خودکردند ، اظهار همدردی وتاسف نیز کردند و این در دین اسلام جایز نیست چون خدا می فرماید:” فَلَا تَأْسَ عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ ” (مائده/ ۶۸)بر گروه کافران غمگین مباش ” فَلَا تَأْسَ عَلَى الْقَوْمِ الْفَاسِقِينَ”(مائده/ ۲۶)بر قوم ستم پیشه ونافرمان غمگین مباش؛ ووقتی که عذاب بر شهر مدین نازل شد پیامبرشان شعیب علیه الصلاه والسلام گفت : فَكَيْفَ آسَى عَلَى قَوْمٍ كَافِرِينَ. (اعراف/ ۹۳)پس چگونه برحال قوم بی ایمان اندوه بخورم . این دین پیامبران است که بر هیچ دردی که بر کفار نازل شود ناراحت نشوند .

وهمچنین خداوند می فرماید « قَاتِلُوهُمْ يُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ بِأَيْدِيكُمْ وَيُخْزِهِمْ وَيَنْصُرْكُمْ عَلَيْهِمْ وَيَشْفِ صُدُورَ قَوْمٍ مُؤْمِنِينَ وَيُذْهِبْ غَيْظَ قُلُوبِهِمْ(توبه /۱۴،۱۵)با آن کافران بجنگید تا خدا آنان را با دست شما عذاب کند و خوارشان دارد وشمارا بر ایشان پیروز گرداند وسینه های اهل ایمان را شفا بخشد .وکینه را از دلهایشان بردارد . پس بیان می کند که نازل شدن عذاب وپستی بر کفار باید باعث شفای دل مسلمان شود وکسی که خلاف این باشد مومن نیست . پس واقعا این تاسف خوردن بر آنها نشانه ضعف ایمان وبی غیرتی وجهل به دین ودوستداری جاهلی است . ” فَلَا تَأْسَ عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ. ” (مائده/ ۶۸) برگروه کافران غمگین مباش .

در برابر اشغالگری کفار سکولار جهانی باید با اینترنت جهاد کرد (۳۱۹)جنگ روانی و شبهه پراکنی سکولار زده های التقاطی

  • در برابر اشغالگری کفار سکولار جهانی باید با اینترنت جهاد کرد (۳۱۹)جنگ روانی و شبهه پراکنی سکولار زده های التقاطی

 

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

چه قدر زیاد شده اند کسانی که با نام ها و جماعت ها و احزاب گوناگون با ظاهری شبیه مسلمانان و با اجرای ظاهری شعارات آنان فکر اصلی شان کاسبی با دین و مال و ناموس و وطن مسلمین است. شما اگر کمی تحقیق و دقت داشته باشید به راحتی می توانید در میان رهبران آنان کسانی را بیابید که به ظاهر در جامه ابی بکر صدیق رضی الله عنه فرو رفته اند در حالی که در سینه هایشان قلب های ابن أبی سلول یا ابن سبأ را حمل می کنند. خطر این ها برای دینتان ، سرزمینتان و آبرو و ناموستان بسی بیشتر از ابی لهب های زمان  است.

برای ما و شما طبیعی و غیر منتظره نیست زمانی که سرکارگر پژاک رحمان حاجی احمدی مرتد در سایت فاکس نیوز اعلام می دارد که «ما هم به محمد مهدی باور داریم و برای ما آن مهدی جرج بوش است» یا زمانی که حسن زاده مرتد رهبر حزب دمکرات، اتحاد سکولار- صهیونی را به حمله به کُردستان ایران جهت باز کردن جبهه ای تشویق می کند. این حق طبیعی آنان است ، گرگ اگر درندگی نداشته باشد دیگر گرگ نیست ، می شود چیزی شبیه روباه یا سگ. به همین دلیل طبیعی ترین واکنش هر انسان عاقلی این است که مثل یک دشمن به آن ها بنگرد و برایشان حساب گرگی ضرر رسان را بکند و این نیازی به آموزش یا دقت زیادی ندارد همین که گرگ را دیدی هم چون یک برنامه کامپیوتری تمام اطلاعات و تمام خطرهای ناشی از آن جلو چشمانت ظاهر می شود و بدون فکر کردن در مورد گرگ تمام فکرت را صرف یافتن راه کشتن یا دفع آن می نمایی.

اما شناسایی خائنانی که رهبری جماعتی هم عقیده و فکر شما را بر عهده بگیرند و در رده های پایین تر عده ی کثیری از جوانان مخلص و مومن فریب خورده دور آن ها را گرفته باشد ، بسیار پیچیده و مشکل خواهد بود؛  و تنها از کانال رهبریتی که از جانب شوری انتخاب گشته  ، و آن هم ، با آگاهی بر قرآن و سنت صحیح و اعمالی که این موجودات انجام می دهند ،   خباثت این جانوران برای انسان مسلمان کشف می گردد. اینان گرگانی اند در لباس میش که می خواهند نقش چوپان را ایفا کنند. ادامه خواندن در برابر اشغالگری کفار سکولار جهانی باید با اینترنت جهاد کرد (۳۱۹)جنگ روانی و شبهه پراکنی سکولار زده های التقاطی

قوانین شریعت را می توان به صورت تدریجی در زير چتر قوانين سكولاريستي اجرا کرد(۳۱۸)جنگ روانی و شبهه پراکنی سکولار زده های التقاطی

  • قوانین شریعت را می توان به صورت تدریجی در زير چتر قوانين سكولاريستي اجرا کرد(۳۱۸)جنگ روانی و شبهه پراکنی سکولار زده های التقاطی

 

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

واضح است كه همه علمای اسلام و مسلمانان به شکل عام اتفاق نظر دارند که تنها راه تطبیق اسلام انقلابی و کامل بوده و تنها از كانال قانون شريعت مي گذرد  و هیچ نوع تدرجی در آن  در جوامع اسلامي راه ندارد. آنچه توسط بعضی گروه‏ها تدریج در زمان رسول الله صلی الله علیه وسلم خوانده می‏شود، بدون شک آن تدریج در نزول بوده است نه در تطبیق  ؛ آنهم در جامعه اي مسلمان نشين مثل كشورهاي كنوني كه اكثريت مردمان آن را مسلمين تشكيل داده و در انتخاب  شريعت اسلام  به عنوان قانون اساسي جامعه مسئول و مؤظف هستند . با این تفکیک، دعوت به تدرج در زير سايه ي قوانين سكولاريستي  در حقیقت فتنه  و حقه ي كثيفي است که درنهایت اسلام را از میدان عملی زندگی برداشته و کاملاً کنار می‏زند.

همچنین، دلایلی از نصوص شرعی اعم از قرآن، سنت، اجماع و قیاس برای رد این تفكر بدعي  وجود دارد تا بطلان آن بر همه هویدا گردد. و درعین حال  واضح است که گروه‏های فعال در این عرصه، درواقع مطابق احکام سكولاريستي کفار به پیش می‏روند تا اسلام، زیرا این‏ها بخشی از احکام اسلامی را با احکام سكولاريستي کفری خلط نموده و گویا چیز جدیدی از خود ساخته باشند.
از تمام گروهها و احزاب منتسب به اسلام كه  تلاش دارند تا تدریجاً به تطبیق اسلام  در زير چتر قوانين سكولاريستي برسند خواسته مي شود تا همه توجیهات شان برای چنین مسیر اشتباه را ترک و برای تطبیق کامل، انقلابی و یک بارگی قانون شريعت تلاش به خرج دهند. تامين رفاه و امنيت و بر طرف كردن گرسنگي و ترس (أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَآمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ)  و برآورده نمودن اصول خمسه يعني : ادامه خواندن قوانین شریعت را می توان به صورت تدریجی در زير چتر قوانين سكولاريستي اجرا کرد(۳۱۸)جنگ روانی و شبهه پراکنی سکولار زده های التقاطی

قتال ابوبکر صدیق بامانعین زکات به خاطر محرابه یا به دلیل ارتدادشان(۳۱۷) جنگ روانی و شبهه پراکنی سکولار زده های التقاطی

  • قتال ابوبکر صدیق بامانعین زکات به خاطر محرابه یا به دلیل ارتدادشان(۳۱۷) جنگ روانی و شبهه پراکنی سکولار زده های التقاطی

 

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

وعاظ السلاطین  حکایتی را ترویج می کنند که مفادش ایناست که ابوبکر رضی الله عنه با مرتدین به خاطر ارتدادشان نجنگید، بلکه با آنها به خاطر محارب بودنشان قتال نمود و در این مورد می گویند: ” آن کسانی از اعراب که بعد از مرگ پیامبر صلی الله علیه وسلم از دادن زکات امتناع می کردند، دارای شوکت و قدرتی بودند و الزام آنها به این امر امکان پذیر نبود مگر با جنگ، و ابتدا آنان جنگ را شروع کردند سپس ابوبکر و صحابه رضی الله عنهم اجمعین با آنها جنگیدند.”(متفق علیه)[۱]

پس سؤال این است که: آیا واقعا مرتدین(مانعین زکات) جنگ را آغاز کردند؟ و آیا واقعا  ابابکر به خاطر حرابه (جنگ طلبی آنان و دشمنیشان با اسلام) با آنها جنگید و نه به خاطر ارتدادشان؟

ابوبکر اموالشان را به غنیمت وزنانشان را به کنیزی گرفت واین جنگ به خاطر ارتداد و کفر می باشد و آنگونه که آنان می گویند نیست .این شبهه ایست باطل که نه اصلی دارد ونه فرعی، و در نصوص هیچ چیزی در مورد اینکه مرتدین جنگ را آغازنموده اند وارد نشده است، بلکه دلایل بر خلاف آنست.

علت قتال ابوبکر  بااهل رده خود دال بر اینست که او کسی بود که جنگ را شروع نمود واین مورد در حدیث ابو هریرة منصوص می باشد: وقتی رسول الله صلی الله علیه و سلم وفات نمودند و ابوبکر به خلافت رسید، عده ای از اعراب مرتد شدند، عمر به او گفت: چگونه با آنان می جنگی؟ در حالی که پیغمبر صلی الله علیه و سلم می گفت: به من دستور داده شده است با مردم به جنگم تا اینکه بگویند:  لا اله الا الله و هرکس به وحدانیت الله اعتراف کند جان و مالش از جانب من محفوظ است مگر در مقابل حقی که بعهده دارد، اماحسابش(قصد ونیت و کارهای پنهانی او) با الله است؟ ابوبکر در جواب گفت: قسم به الله با کسانی که نماز را از زکات جدا می سازند، ونماز را می خوانند ولی از پرداخت زکات خودداری می کنند می جنگم، زکات حقی است بر مال که باید گرفته شود، قسم به الله چنانچه آنان بزی را که به پیغمبر صلی الله علیه و سلم می دادند به من ندهند، به خاطر آن با ایشان می جنگم. ادامه خواندن قتال ابوبکر صدیق بامانعین زکات به خاطر محرابه یا به دلیل ارتدادشان(۳۱۷) جنگ روانی و شبهه پراکنی سکولار زده های التقاطی

نجاشی نیز به حکم الله حکم نمی کرد اما پیامبر او را برادر نامید (۳۱۶)جنگ روانی و شبهه پراکنی سکولار زده های التقاطی

  • نجاشی نیز به حکم الله حکم نمی کرد اما پیامبر او را برادر نامید (۳۱۶)جنگ روانی و شبهه پراکنی سکولار زده های التقاطی

 

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

سکولار زده های منتسب به اخوان و دیگر وعاظ السلاطین و دین فروشان جهت توجیه حضور در حکومتهای سکولار و مشروعیت بخشیدن به حکام سکولاریست داستان سیدنا نجاشی را چنین وصف می کنند که : وی به حکم الله حکومت نمی کرد ، پس چرا رسول الله صلی الله علیه برای او لفظ «برادر»  خطاب کرده و برای وی نماز جنازه اقامه کرده بود ؟[۱]

در پاسخ می توان گفت : اولا- هیج دلیلی وجود ندارد که نجاشی به غیر ما انزل الله حکم نموده بود وحتی بر حکم کردن بر ما انزل الله نیز دلیلی وجود ندارد ، در قاعده اصول داریم که«  إذا وجد الاحتمال بطل الاستدلال»زماني كه « احتمال »  به وجود آمد  « استدلال » باطل مي گردد .

ثانیا ـ عَنْ عَبْدِاللَّهِ بْنِ مَسْعُوْدقَالَ: کُنَّا نُسَلِّمُ عَلَى النَّبِیِّوَهُوَ فِی الصَّلاةِ، فَیَرُدُّ عَلَیْنَا، فَلَمَّا رَجَعْنَا مِنْ عِنْدِ النَّجَاشِیِّ سَلَّمْنَا عَلَیْهِ، فَلَمْ یَرُدَّ عَلَیْنَا، وَقَالَ:«إِنَّ فِی الصَّلاةِ شُغْلاً»[۲] عبد الله بن مسعود می گوید: (ابتدا) هنگامی که رسول الله صلي الله عليه وسلم  مشغول نماز خواندن بود و ما به ایشان سلام می دادیم، جواب سلام ما را می داد. اما هنگامی که از نزد نجاشی (پس از هجرت به حبشه) برگشتیم و سلام دادیم، جواب نداد و فرمود: «در نماز، مشغولیت دیگری وجود دارد»

سبحان الله نمازی که روزانه پنج بار تکرار میکردند را هنوز عبد الله بن مسعود نمی دانست که وحی تکمیل آن آمده و از سخن گفتن در نماز نهی شده اند  ؛ فقیه ترین اصحاب عبد الله بن مسعود ، هم از تکمیل آن خبر نداشته پس چگونه احکام دیگر به نجاشی برسد؟

سیدنا نجاشی در میان نصارا با دستورات انجیل حکم می کرد هم چنانکه رسول الله صلی الله علیه وسلم نیز در میان یهود مدینه ابتدا بر اساس تورات حکم می کرد.  باز هم نجاشی مقصر نیست وزمانی که احکام قرآن به وی برسد و وی به آن حکم نکند مقصر خواهد شد ولی وی به اندازه ای که به وی رسیده بود حکم می کرد . همۀ مؤرخان هم نظرند که نجاشی رحمه الله قبل از تکمیل شدن شریعت اسلامی و رسیدن قوانین اجرائی حکومتی به وی وفات کرده است .  ادامه خواندن نجاشی نیز به حکم الله حکم نمی کرد اما پیامبر او را برادر نامید (۳۱۶)جنگ روانی و شبهه پراکنی سکولار زده های التقاطی

عمر بن خطاب به قانون شریعت عمل نکرد پس برای ما نیز اشکالی ندارد (۳۱۵) جنگ روانی و شبهه پراکنی سکولار زده های التقاطی

  • عمر بن خطاب به قانون شریعت عمل نکرد پس برای ما نیز اشکالی ندارد (۳۱۵) جنگ روانی و شبهه پراکنی سکولار زده های التقاطی

 

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

 

این که عمر به غیر ما انزل الله حکم کرده  شبهه قدیمی بود وعباد و بندگان حکام معاصراز ترسشان، از دوباره بیان کردن آن پشیمان شده بودند که مباداحقیقت آنان در فدا کردن اسلام بر مصالح وشهوات خود آشکار شود .

سکولار زده ها و وعاظ السلاطین کلامشان این است که فاروق روزی که که حکم سرقت سارقان را در سال رماده (قحطی) انجام نداد حکم به ما انزل الله نکرد .

خداوند متعال در مورد نعمت آگاهی به بندگانش می فرمایند:  یُؤْتِی الْحِکْمَةَ مَنْ یَشَاءُ وَمَنْ یُؤْتَ الْحِکْمَةَ فَقَدْ أُوتِیَ خَیْراً کَثِیراً (البقرة / ۲۶۹)‏ فرزانگي را به هركس كه بخواهد (و شايسته بيند) مي‌دهد، و به هركس كه فرزانگي داده شود ، بيگمان خير فراواني بدو داده شده است ، و جز خردمندان (اين حقائق را درك نمي‌كنند و) متذكّر نمي‌گردند .

‏حکم به غیر ما انزل الله بر دو معنی است: یکی حکم به غیر ما انزل الله که در آن تبدیل شرع صورت می گیرد که کفر است و دیگری عبارت است از ظلم در حکم و قضاوت بر اساس هوی وهوس و شهوت بدون استحلال .کار عمر از هیچ یک از انواع بالا نیست  و بحث کردن بیش از حد در این مورد ضایع کردن وقت است، بلکه توضیح زیاد در این مورد خوار وخفیف دانستن خواننده ی کتاب و و کوچک شمردن عقل اوست ..

واما کار عمر در این مورد در سال قحطی اجتهاد محض مصیب بوده و از حکم بما انزل الله است و در هیچ حالی از آن خارج نیست  . به این دلیل که اعمال برای مقاصد شریعتی است که رسول الله صلی الله علیه واله وسلم به خاطر آن مبعوث شده است و آن حفظ مصالح اساسی شرعی مردم و حاصل کردن بزرگترین آنها و دور کردن مفاسد از آنها و این مصالح شرعیه با ضابطه و معلوم هستند . ادامه خواندن عمر بن خطاب به قانون شریعت عمل نکرد پس برای ما نیز اشکالی ندارد (۳۱۵) جنگ روانی و شبهه پراکنی سکولار زده های التقاطی

یوسف علیه السلام در پارلمان کفار مسئولیت بر عهده گرفت پس ما نیز می توانیم (۳۱۴) جنگ روانی و شبهه پراکنی سکولار زده های التقاطی

  • یوسف علیه السلام در پارلمان کفار مسئولیت بر عهده گرفت پس ما نیز می توانیم (۳۱۴) جنگ روانی و شبهه پراکنی سکولار زده های التقاطی

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

سیدنا یوسف دو بار مورد افترا واقع شد، یک بار در حیاتش توسط زنان ویک بار بعد حیاتش توسط حکام دست نشانده ی کفارسکولارجهانی وحواریون شیطان و مشرکین سكولار محلی؛ تا بتوانند شرک خود را با استوره توحید ، سیدنا یوسف ، توجیه کنند؟! در حالی که الله می گوید: وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِی کُلِّ أُمَّةٍ رَسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ .آیا سیدنا یوسف این وظیفه را به جای آورده بود ؟

اگر به سرگذشت سیدنا یوسف بنگریم در می یابیم که وی در حالی که در زندان است دعوت خود را به توحید و خاصتا به توحید حاکمیت حفظ کرده  ؛ الله می فرماید : یَا صَاحِبَیِ السِّجْنِ أَأَرْبَابٌ مُتَفَرِّقُونَ خَیْرٌ أَمِ اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ * مَا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِهِ إِلَّا أَسْمَاءً سَمَّیْتُمُوهَا أَنْتُمْ وَآَبَاؤُکُمْ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ بِهَا مِنْ سُلْطَانٍ إِنِ الْحُکْمُ إِلَّا لِلَّهِ أَمَرَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِیَّاهُ ذَلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَعْلَمُونَ .(یوسف/۳۹،۴۰) اي دوستان زنداني من ! آيا خدايان پراكنده بهترند يا خداي يگانه‌ي چيره ؟‏ اين معبودهائي كه غير از خدا مي‌پرستيد ، چيزي جز اسمهائي (بي‌مسمّي) نيست كه شما و پدرانتان آنها را خدا ناميده‌ايد . خداوند حجّت و برهاني براي آنها نازل نكرده است. فرمانروائي از آن خدا است و بس .. خدا دستور داده است كه جز او را نپرستيد . اين است دين راست و ثابتي ولي بيشتر مردم نمي‌دانند .

وزمانی که سناریوی وی با زن عزيز مصر را بیان می دارد ، الله او را چنین یاد میکند: وَلَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَهَمَّ بِهَا لَوْلَا أَنْ رَأَى بُرْهَانَ رَبِّهِ کَذَلِکَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَالْفَحْشَاءَ إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُخْلَصِینَ . (یوسف/۲۴) زن قصد يوسف كرد ، و يوسف قصد او كرد ، امّا برهان خداي خود را ديد. ما اين چنين كرديم تا بلا و زنا را از او دور سازيم . چرا كه او از بندگان پاكيزه و گزيده‌ي ما بود.

مخلصین افرادی هستند که شیطان آنها را نمی تواند فریب دهد وشیطان لعین نیز تصریح بر آن دارد : قَالَ رَبِّ بِمَا أَغْوَیْتَنِی لَأُزَیِّنَنَّ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَلَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ  * إِلَّا عِبَادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِینَ  .(حجر/۳۹،۴۰)گفت : پروردگارا ! به سبب اين كه ( به خاطر اين انسان ) مرا گمراه ساختي،  (معاصي و اعمال زشت را) در زمين برايشان مي‌آرايم و جملگي آنان را گمراه مي‌نمايم  مگر بندگان گزيده و پاكيزه‌ي تو از ايشان . ادامه خواندن یوسف علیه السلام در پارلمان کفار مسئولیت بر عهده گرفت پس ما نیز می توانیم (۳۱۴) جنگ روانی و شبهه پراکنی سکولار زده های التقاطی

راه صحیح جهاد تولید جنگ مذهبی است یا پرهیز از آن ؟ (۳۱۳)

راه صحیح جهاد تولید جنگ مذهبی است یا پرهیز از آن ؟ (۳۱۳)

 

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

معمولاً و طبق روال عادی آن ،از اخبار و تحلیلهای سکولارها ی سراسر دنیا و حکومتهای ظالمی که درگیر مبارزه با مجاهدین  شریعت گرا در چچن، تاجیکستان، ازبکستان، ترکستان شرقی، شرق اسلامی، افغانستان، کشمیر، هورامان غربی، جزیره العرب، لبنان، فلسطین، صومال ،غرب اسلامی وسراسر سرزمین های مسلمان نشین هستند؛ شنیده ایم که ایران حامی وپشتیبان همه ی این تحرکات جهانی است وچون ایران بعنوان تنها کشور مستقل ومذهبی دنیا می باشد که مجامع دیگر آنرا به رسمیت شناخته اند، حتی سازمان جهانی القاعده را نیز ساخته وپرداخته ایران علیه آمریکا ومتحدینش می دانند.

موضع گیری های رهبر القاعده در قبال ایران نیز بر آتش فتنه ولجاجت دیکتاتوری سکولاریسم ومرتدین محلی افزوده است. چون بن لادن تا زمان مرگش ، هیچ فتوایی مبنی بر رویارویی با منافع ایران در هیچ کجای دنیا صادر نکرده اند واین در حالی است که بر علیه اکثر سرزمین های مسلمان نشین من جمله عربستان، مصر، قطر، بحرین، کویت، پاکستان،عراق،افغانستان، چچن،قفقاز، الجزائر، یمن و… فتوای جهاد ودستور حملات نظامی واستشهادی راصادر کرده اند.

به نظر شما قضیه از چه قرار است ؟ ولی در جواب دهی عجله نکنید. با بررسی فهرست وارگوشه ای از رویدادها (نه همهء آنها ) که به جواب ما یاری می رسانند ،موضوع را با یکدیگر پی می گیریم وبه یاری  خدا در پایان به یک جمع بندی صحیح ومطلوب می رسیم.

۱ـ رسول الله صلی اله علیه وسلم پس از اعلام مبارزات مسلحانه وقتال، تمام حملات خود را متوجه مشرکین غیر اهل کتاب نمود. وجنگهای وی با کفار اهل کتاب یهود به خاطر خیانتها وجنگ افروزیهای خود آنها بود که در صف مشرکین غیر اهل کتاب متحداً علیه مسلمین وارد جنگ وتوطئه گشته بودند.

۲ـ رسول الله صلی الله علیه وسلم ویارانش پس از فتح سرزمین ها ،تمام بتکده ها وبتها را نابود کردند، اما هیچ گونه دست درازی به مکانهای عبادی شرک آلود کفار اهل کتاب ننموده بلکه علاوه بر آن در حفاطت از آن نیز کوشیدند. وچنانچه مکانی از عبادتگاه های آنها تبدیل به مسجد گردیده است به دلیل آن بوده که خودشان مسلمان گشته وعبادتگاهشان را تبدیل به مسجد نموده اند.

۳ـ حرکت اسلامی کردستان در حلبچه [۱]تعدادی از مرتدین حزب سکولار دمکرات کُردستان ایران را به نفع حکومت شیعه مذهب ایران به قتل رسانده وعده ای را نیز تحویل مقامات ایرانی داد که بعدها در ملاء عام اعدام شدند.

۴ـ جماعت اولیه  انصارالاسلام که در آن زمان حسن صوفی، عمر بازیانی ،هیمن بانشاری ، عبید و و…. حضور داشتند بدون آنکه به منافع حکومت مذهبی ایران صدمه ای بزنند ( در حالیکه مقر سپاه قدس در حلبچه و… وجود داشت  ) ویا وارد جنگ با اهل بدعت منطقه گردند، به پایگه های احزاب مرتد منطقه وهمچنین پایگاه های مرتدین سکولار کمونیست حزب کارگران اوجالان P.k.k. یورش بردندوتنها در یک عملیات ۲۵ نفر از آنان را به قتل رساندند .

۴ ـ ما می دانیم که مردم اهل بدعت افغانستان چقدر نسبت به عقاید خرافی خود سرسختند تا قبل از هجرت مجاهدین بدانجا ، روش برخورد با  سلفیت  جهادی وآرای غیررایج  در افغانستان خیلی وحشتناک بود در هنگام جنگ با روسها در شمال شرق  افغانستان یعنی طغار و … مسجد ومدرسه سلفیها وجود داشت [۲]اما در سایر نقاط افغانستان وبخصوص در میان پشتونها وضع جور دیگری بود.

برای همه جالب بود که در مسجد «وزیر اکبر خان» که متعلق به حنفی ها وماتریدیها بود، عربها وسایر مهاجرین غیر عرب با صدای بلند آمین می گفتند. عربها کلاس درس باز کردند وآهسته آهسته مردم را فهماندند. در نتیجه طبق منهج پاک ودرستی  که در روش برخورد با مسلمین اهل بدعت  داشتند آرام آرام جو مردم عوض شد وحساسیتها نیز از بین رفت .ومجاهدین   در میان مردم علاوه بر آنکه همچون قهرمانان اسطوره ای شناسانده شدند ،پس از مرگشان نیز همچون اولیاء و بزرگان مورد احترام  واقع شده اند .به گونه ای که بسیاری از اهل بدعت  که فقط از دور با سلوک ورفتارهای ظاهری آنان آشنائی مختصری داشتند،مزارهایشان رانیز تبدیل به زیارتگاه نموده وبر سر قبرهایشان انواع پارچه های سبز و… نصب کرده اند . در زمان طالبان در کابل وقندهار مسجد خاصی برای سلفیون نبود وهمه با هم بودند اما هم اکنون مسجدی برای سلفیون آل سعود در قندهار افتتاح گردیده است . که این هم داستان خاص خودش را دارد.

۵ ـ در وزیرستان پاکستان کسانی که از دیگر کشور ها برای جهاد وآموزش می آیند ۹۹ درصدشان سلفی اند ومن (مولف) در طول چند سالی که شاهد جهاد بوده ام تا به حال ندیده ام که یک مذهب گرای صوفی مسلک ، اخوان المفلسین یا … به نیت جهاد و از دیگر کشور ها به افغانستان وپاکستان هجرت کرده باشد اما با این وجود هیچ مجاهدی با مردم محلی مذهب گرا وتا حدودی اهل بدعت وخرافات هم درگیری یا مشکلی نداشته اند وهدف اولیه ودشمن شماره یک خود را دیکتاتوری سکولاریسم ومرتدین محلی می دانند. شما بارها وبارها دیده یا شنیده اید که به خاطردفاع از  یک مجاهد مهاجر سلفی غیر بومی چندین نفر از مجاهدین حنفی مذهب بومی دست به عملیات زده وحتی عملیات استشهادی انجام داده اند .

۶ ـ خطاب سلفی مسلک در چچن شافعی مذهب بعنوان یک  الگو ویک قهرمان ملی پذیرفته می شود واین در حالی است که در صف مجاهدین چچن تک وتوکی اهل بدعت یافت می شدند اما مجاهدین هرگز دشمن شماره یک خود ،یعنی دیکتاتوری سکولاریسم  ومرتدین محلی ،را به خاطر بدعتهای رایج میان عبادت پیشگان رها نکردند.

۷ ـ ما هرگز جنگ میان مجاهدین القاعده با طالبان ماتریدی حنفی مذهب در افغانستان، رجال طریقه نقشبندیه ی صوفی مسلک در عراق و…را تا زمان مرگ بن لادن نه دیده ونه شنیده ایم.

۸ ـ نیروهای القاعده ،در همان اوایل امر حمله آمریکا به عراق، به همراه نیروهای صدر شیعه مذهب وبه دفاع ازمردمان شیعه ونهضت  آنها  ،متحداً در شهرهای شیعه نشین به جنگ با آمریکا به عنوان دشمن مشترک می پرداختند وصدها جوان خود را در این راه خدا نمودند .

۹ ـ القاعده به پارلمان کردهای سکولار مرتدی که خود را نماینده کردهای سنی می دانستند حمله برده وتعداد زیادی از آن ها را به قتل رساندند وبا کردهای سکولار هم اعلان جنگ نمودند.

۱۰ ـ القاعده با عربهایی که از میان سنی ها به نفع دیکتاتوری سکولاریسم وآمریکا پایگاه هایی به نام «صحوه» باز کرده بودند اعلام جنگ نموده وتا کنون هزاران نفر از آن ها را به قتل رسانده است.

۱۱ ـ نیرو های القاعده که تا چندی پیش به همراه احمد شاه مسعود علیه کمونیستهای شوروی می جنگیدند ،اما به محض آنکه احمد شاه مسعود با دیکتاتوری سکولاریسم جهانی ارتباط برقرار کرد وی را به قتل رساندند.

۱۲ ـ دشمن شماره یک القاعده وتمام مجاهدین دنیا دیکتاتوری سکولاریسم واشغالگران سکولار ومرتدین محلی هستند وهر کسی با این گروهها متحت شود در واقع با القاعده اعلام جنگ کرده است . والقاعده برایش فرق نمی کند که این خائن کُرد است یا تُرک یا عرب یا فارس یا …..  یا شیعه است یا سنی یا نصرانی یا یهودی . دراینجا سیاست کلی خودش در جنگ با اشغالگران خارجی و مرتدین محلی متحد باآنها  را هدف نخست خود معرفی میکنند ودر هیچ یک از موارد یاد شده ما آثاری از کوچکترین اشاره به جنگ با مذاهب وتفاسیر اسلامی نمی بینیم .

۱۳ ـ ایران به تمام گروهای سلفی در بلوچستان ، جنوب ایران ، کُردستان وشمال ایران در صورتی که وارد مبارزه مسلحانه علیه وی نگردند ودر مبارزه با دشمن شماره یک تمام ادیان یعنی دیکتاتوری  سکولاریسم موضع مشخصی داشته با شند، آزادیهای بزرگی را داده است .[۳]

۱۴ ـ در ۱۵  اکتبر ۲۰۰۶  از طریق اعلام استقلال«دولت اسلامی عراق » در مناطق سنی نشین بغداد، موصل ، الانبارو  … این دولت نه تنها با اشغالگران سر جنگ دارد، بلکه همانطورکه بیانیه آن نشان می دهد به دولت سکولار کرد از میان کردهای سنی در شمال، دولت رسمی اشغالگران از میان شیعیان سکولار در عراق و از احزاب به اصطلاح اسلامی سنی مذهب عرب که وارد اتحاد با اشغالگران و حکومتشان گشته اند نیز اعلام جنگ کرده است.

۱۵ـ  رهبران این جریان در مورد شیعه گفته اند : موضوع ما در برابر عوام شیعه ، همان موضوع علمای اهل سنت است که عذر به جهل را برای آنان روا می دانند که باید بر اساس حکمت و بیان آنان را به راه راست دعوت کرد ، این نوع برخورد با عوام شیعه است ، یعنی کسانی که در پروژه صلیبیان (کفار)  یا قتل مجاهدین وارد نشده اند ، اما کسانی که با صلیبیان در جنگ مشارکت نموده و با آنان همکاری کرده اند ، حکمشان حکم طوایفی است که از شریعت اسلام امتناع ورزیده اند و باید کشته شوند. همچنانکه اگر سنی ها نیز مرتکب این عمل شوند نیز شامل همان حکم می گردند .

۱۶ ـ به گزارش پایگاه خبری آفتاب و به نقل از خبرگذاری رویترز ابو حمزه المهاجر در بیانیه ای که در روز سه شنبه ۱۳ ژوئن پس از کشته شدن ابو مصعب الزرقاوی منتشر شد ، اعلام کرد : پس از قتل شیخ ما ، ابومصعب الزرقاوی ، خود را پیروز فرض نکنید زیرا او شیرهایی را پشت سر خود باقی گذاشته است .

این بیانیه می افزاید : روز انتقام نزدیک است و برجهای قلعه مانند منطقه سبز محافظ شما نخواهند بود . شما صلیبیون، خواهد دید آنچه در روزهای آینده رخ خواهد داد چیزی است  که موهای فرزندان شما را سفید خواهد کرد. در اینجاهم خطاب ابوحمزه المهاجر، باز دشمنان شماره یک مسلمین است نه هیچ فرقه یا مذهب خاصی.

۱۷ ـ  ابو یحیی الیبی سخنگوی وقت القاعده در یک نوار ۱۹  دقیقه ای از اسلامگرایان سومالی خواست که در آن کشور با «اتحاد با تمام فرق و مذاهب اسلامی» یک «دولت شورایی اسلامی» تشکیل دهند وبا سربازان سازمان ملل متحد که قرار است به این کشور جنگ زده آفریقائی به همراه دیگر مرتدین محلی اعزام شوند مبارزه کنند .

۱۸ ـ دکترایمن الظواهری در زمان اسامه بن لادن درپیام خود به مردم مسلمان ترکیه می گوید : برادران مسلمان ترک ، باید از اعمال و وظیفه ی ترسناکی که حکومت  و سپاهیان شما علیه اسلام ومسلمین انجام می دهند با خبر شوید. حکومت و سپاهیان شما همچون دو ابزار جنگی علیه مسلمین در اختیار اشغالگران خارجی قرار گرفته اند . در افغانستان سپاهیان ترک در کشتن، ترساندن، ویرانکردن و سوزاندن خانه و روستاهای مردم مسلمان شرکت جسته ،بلکه بالاتر از ان نظامیان ترکیه فرماندهی«ناتو»را بر عهده گرفته است . یعنی سپاه ترکیه فرماندهی و سرپرستی عمل اشغالگرانه خارجیان  کافر جهت مطیع کردن مردم مسلمان افغانستان برای احکام و قوانین اشغالگران خارجی و قتل و غارت و حلال کردن خون فرزندان افغان  و پایمال کردن پیروزیهای آنها را رهبریت می کند .

این در حالی است که حکومتتان نسبت به قضیه فلسطین به دروغ اشک تمساح ریخته و با فرستادن چند کشتی خدمت رسانی و چند سخنرانی بی معنی با مردم همدلی کاذب نشان می دهد و این هنگامی است که در واقعیت امر به حکومت و کشور اسرائیل اعترف کرده، با آن روابط تجاری مستحکمی برقرار کرده، مانورهای نظامی مشترکی را برگزار کرده ، در زمینه اطلاعات و امنیت متحد مشترک وحیاتی با اسرائیل است و در جنگ امریکا و متحدینش علیه اسلام که به بهانه ی جنگ با تروریسم به راه انداخته حکومتتان در یک اقدام نا بخردانه وظیفه مهمی را در این جنگ برعهده می گیرد .

بسیاری از مجاهدین را اسیر کرده و تسلیم امریکا نموده است که متحمل آزار و شکنجه و زندانی طویل المدت گشته و یا آنها را به قتل می رسانند. برجسته ترین این جنایات حکومتتان در مورد اسراء برخوردش با مجاهد فرمانده، شیخ عبدالهادی العراقی می باشد. این وظیفه ترسناک، فاسد وضد اسلام مسلمین است که حکومتتان تصمیمش را گرفته و ارتش شما آن را به مرحله اجرا در می آورد …. برادران مسلمان ترکیه از شما می خواهیم به خاطر خدا و سپس محبت رسول الله صلی الله علیه و سلم که با این گناهکاریها مقابله نمائید که حکومت و سپاهیانتان بر علیه اسلام و مسلمین مرتکب می شوند….[۴]

۱۹ـ  در فوریه ۲۰۰۳ بن لادن سخنرانی مشهور خود به نام «ستایش از گروه سلحشوران» مبارزان جهادی که به بر جهای دوقلو و پنتاگون حمله کرد ند را منتشر کرد و در آن سرنگونی تمام رؤسای مرتد خلیج فارس به تعبیر ایشان «کرزای» های ریاض ،کویت ، بحرین ، و قطر را خواستار شد . پس از آن در دسامبر ۲۰۰۴ او در پیامی دیگر خواستار برپایی انقلاب در عربستان سعودی و عزل مستبدان از حکومت شد و بویژه کسانی را که باید در جریان انقلاب در پادشاهی سعودی کشته شوند، نام برد: ملک عبدالله  ، سلطان وزیر دفاع ، نایف وزیر کشور و شاهزاده بندر بن سلطان سفیر عربستان در واشنگتن .

۲۰ ـ  بن لادن در نوار ویدئویی در اکتبر ۲۰۰۴ که به مناسبت انتخابات در ایالات متحده ضبط ونشر شده بود قول داد که القاعده، آمریکا را در جنگهای سخت وپر هزینه افغانستان وعراق شکست خواهد داد ، درست همانند داستانی که در طول سال ۱۹۸۰ برای اتحاد جماهیر شوروی در افغانستان رقم خورد ونهایتاً به شکست آن ها انجامید.

۲۱ـ عبدالستارالرحمن در سال ۱۹۶۲  متولد و در کشور تونس دکترای کامپیوتر و انفورماتیک را دریافت نموده ودر سال ۱۹۸۶ توانست به عنوان یک مجری وخبرنگار با تجربه در تلویزیون مشغول به کار شود. بعد از مدتی به بلژیک هجرت نموده  و….

وی در منطقه « اسد بانشیر » درحین مصاحبه با احمد شاه مسعود کمربند انفجاری خویش را منفجر کرد ومنطقه را به لرزه در آورد وبه زندگی احمد شاه مسعود پایان داد و وی را برای حسابرسی به نزد پروردگار  الرحمن والرحیم-جبار ومنتقم فرستاد . وپیام دوباره ی مجاهدین فرقه ناجیه را به گوش جهانیان رسانید: که در جنگ با متحدین ودوستان اشغالگران برایشان زبان یا مذهب طرف مطرح نبوده و  متحد با دیکتاتوری سکولاریسم باید کشته شود چه عرب باشد چه غیر عرب چه سنی باشد چه شیعه .

۲۲ ـ  ابویحیی اللیبی می گوید: ما مجاهدان از به ناحق ریختن خون مسلمانان مبرا هستیم ، چه آن مسلمان مرد باشد وچه زن ، کوچک یا بزرگ ، عاقل یا دیوانه ، متقی یا شقی ، عالم یا جاهل ، عادل یا فاسق ، بر طبق سنت اسلام یا بدعتگذار،عرب یا عجم ، بیابان نشین یا شهر نشین ، پس هر کس که به ما تهمت بزند، وعده ی ما واو در قیامت. وباید در پیشگاه خداوند داور جوابگو باشد.

۲۳ ـ  زمانی که آمریکا وحکومت سکولار مزدور پاکستان در حال جنگ با مجاهدین در وزیرستان ودیگر مناطق تحت سلطه مبارزین بودند ودولت پاکستان هزاران مبارز را تحویل نیروهای آمریکائی می داد، جهنگویی یا سپاه صحابه نیز دقیقاًبرخلاف مسیر مسلمین وهمسو با اشغالگران ومرتدین محلی اقدام به بمب گذاری در مساجد شیعیان ، قتل وعام مردم عادی شیعه شرکت کننده در مراسم های مذهبی خاص خودشان و… می نمایند .

این گروه با آنکه در ظاهر جزو گروهای ممنوعه در پاکستان به حساب می آید اما در عمل دارای مدارس ومساجد زیادی در پاکستان بوده وآزادانه به فعالیتهای خود با پرچم خاص خود مشغول به فعالیت است. به گونه ای که بسیاری از پیروانش بر روی موتور ، ماشین وحتی منازل خود پرچم این جماعت را نصب کرده و به جمع آوری نیرو وکمکهای مادی می پردازند .

۹۸ درصد مردم پاکستان مسلمانند اما سکولار ها با تولید انواع اختلافات فرقه ای ومذهبی چنان جوی را پرورانده اند که مردم حاضر شوند سکولاریسم را به نفع خود بدانند تا اینکه زیر سلطه ی احکام الهی بروند که توسط یک حنفی دیگری غیر از رهبر گروه خودشان اجرا گردد.

لشکر جهنگویی به بهانه دفاع از صحابه هزاران شیعه بی دفاع را به خاک وخون می کشد ودر عوض نیروهای اشغالگر آمریکا ومتحدینش آزادانه به خیانات خود در پاکستان پرداخته وحکومت سکولار مرتدشان نیز در سرکوب مسلمین از هیچ جنایتی کوتاهی نمی کنند .ودربیخ گوششان در کشمیر ،هندوهای جنایتکار بی غیرت ،روزانه مسلمین را به رگبار بسته و وبه ناموس دخترانشان تجاوز می نمایند ودر افغانستان و….. اینهمه دشمن شماره یک مسلمین از تیغ زبان ودست وی در امانند اما تفاسیر دیگر اهل سنت وشیعیان از دست وزبانش در امان نیستند. این چه مفهومی را به مخاطب می رساند؟

۲۴ ـ  در نیجریه پلیس دولت سکولار آن کشور در ملاء عام ودر جلو دوربین خبرنگاران مسلمین را از منازلشان بیرون کشیده وآنها را جهت تحریک مسلمین به جنگ مذهبی با مسیحیان قتل وعام نمود. شبکه تلویزیونی الجزیره با پخش یک فیلم مستند از قتل وعام صدها نفر از مسلمانان نیجریه در فاصله ماه های جولای وآگوست سال ۲۰۰۹ میلادی به دست نیروهای نظامی وپلیس حکومت سکولار نیجریه پرده برداشت . بر این اساس فقط در این فاصله زمانی حدود هزار مسلمان در شهرهای بودند، یوبه ، کالف و بلچی به طرز وحشیانه ای در ملاء عام کشته شده اند.

این ویدئو نشان می دهد که افراد مسلح حکومت سکولار نیجریه با دراز کش کردن شماری از مسلمانان مدنی وعادی که در بینشان تعدادی معلول نیز دیده می شود، در خیابان اقدام به تیراندازی به آن ها از پشت می کنند . در صحنه ای دلخراش ازاین ویدئو یکی از افراد دراز کشنده بر روی زمین به سمت فرد تیر انداز کننده بر میگردد وبا این کار نظامی مذکور اسلحه را به سمت سر این فرد نشانه می رود ، در این هنگام فرمانده این نظامی به وی می گوید: سینه اش را هدف قرار بده نه سرش ، کلاهش را می خواهم . این یک نمونه ضبط شده از هزاران جنایات دولت سکولار نیجریه در بر انگیختن جنگ مذهبی میان مسلمین ونصارا می باشد.

برای سکولارها ، مذهبی که قرار است قربانی شود تا آنها به اهدافشان برسند ،فرق نمی کند که چه مذهبی باشد .از این گونه توطئه های وحشتناک دیکتاتوری سکولاریسم در راستای حفظ قدرت منافعش در طول تاریخ بشریت نمونه های فراوانی را می توان یافت اززمانی که فرعون ( مشرک غیر اهل کتاب = سکولاریست )  ابتدا در یک جنگ روانی اختلافات عقیدتی میان مردمان سنتی دارای مذهب خرافی را پرورش داده وبا انحراف افکار عمومی و سپس بسیج مردمان فریب خورده، از آنان علیه سیدنا موسی بهره گرفت تا امروز که دیکتاتوری سکولاریسم نوین به رهبریت آمریکا و حکام جوجه سکولارش در سراسر دنیا با پرورش اختلافات مذهبی و تولید موجهای ویرانگر میان معتقدین به ادیان و مذاهب آسمانی، خود بر چنین موجهایی سوار شده و با سوء استفاده از غفلت و نا آگاهی ملتها ، قرنهاست که از یک نقشه مشخصی جهت سرکوب و سست کردن جریانات دینی و تحکیم نقشه ها و الگوهای شرک آلود حکومت شان بهره می بردند .

جریانات تاریخی قرآن و احادیث رسول الله صلی الله علیه وسلم از یک سو و پس از آن رخدادهای تاریخی مکتوب بشری از جانبی دیگر، به کرات تکرار این سناریوی وحشتناک را به اثبات می رساند و اینکه برای چنین جنایت کارانی جهت رسیدن به سود و لذت بیشتر، برایشان فرق نمی کند که کدام دین آسمانی را ،یا مذهبی از مذاهب اسلامی یا غیر اسلامی را ،قربانی اهداف پلید خود می نمایند . چون از پایه و اساس با کلیه احکام الهی سر ناسازگاری و جدال دارند، نه اینکه احکام یک دین الهی را جهت اجرا شدن در جامعه مفید دانسته و قوانین اجرائی آن را بر دیگر ادیان آسمانی ترجیح دهند.

برایشان فرق نمی کند که در اندونزی نصارا و مسلمانان همدیگر را قتل عام نمایند یا در نیجریه ی آفریقائی این اتفاق میان نصارا و مسلمانان رخ دهد یا این که در پاکستان ، عراق ، لبنان، بحرین، یمن، عربستان، کشمیر، آذربایجان، کویت و ترکیه میان شیعه و سنی  و یا اینکه در ایرلند مذاهب پروتستان و کاتولیک و در روسیه ارتودوکس با کاتولی کها و یا در اسرائیل یهودیان و نصارا یا یهودیان با مسلمین وارد درگیری فرساینده گردند .

در تمامی این حالات هدف فرسوده کردن ، خسته و نا امید نمودن پیروان و ادیان مذاهب از جنگهای داخلی و در نهایت سر سپردگی و راضی شدن به قانون و حکمی فرا دینی و فرا مذهبی دیکتاتوری سکولاریسم می باشد. این مطلوبترین هدفی است که در طول تاریخ پیروان شیطان آن همه مقدمات وحشیانه را برایش فراهم  نموده اند.

در برابر این توطئه ی  حساب شده قدیمی پیروان شیطان ، پیروان ادیان آسمانی بخصوص مذاهب اسلامی و مسلمین باید دارای چه موضعی باشند؟ الان شما باید پاسخ بدهید که چه باید کرد؟

باید پاسخ بدهید که :

– چرا القاعده بن لادن در افغانستان و پاکستان حنفی ماتریدی آنهمه پیرو دارد که حاضراند خود و فرزندانشان را سپر انسانی در برابرحملات کفار ومرتدین محلی به  اسامه بن لادن و پیروانش نمایند و دیدیم که حاضر نشدند اسامه را تحویل آمریکا دهند و حکومت کشورشان را فدا نمودند.

– چرا القاعده بن لادن از فلیپین، تایلند، اندونزی و مالزی گرفته تا غربی ترین سرزمین مسلمان نشین هرگز پدید آورنده یک جنگ مذهبی نبود.

–  چرا القاعده بن لادن در پاکستان، عراق، لبنان، بحرین، یمن، عربستان و … هرگز بوجود آورنده جنگ میان شیعه و سنی نبود.

– چرا القاعده بن لادن هرگز هیچ فتوایی بر علیه دولت شیعه مذهب ایران نداده و علاوه بر آن هیچ مبارزه ی مسلحانه بر ضد دولت شیعه مذهب ایران را تأئید نکرد.

– چرا در عراق علیه جریانات صوفی مسلک رجال طریقه نقشبندیه و … یک لحظه هم نجنگید .بلکه آنها را به وحدت دعوت می نماید و چندین سال است که عراقی ها هزاران مهاجر غیر عراقی را در میان فرزندان خود جا داده و مخفی نموده اند با آنکه از عاقبت آن نیز با خبرند.

– چرا مسلمانان مجاهد اهل سنت کُردستان و هورامان هر جنگ مذهبی علیه ایران و یا ضربه زدن به منافع آن در هورامان وکردستان را نفی کرده و هر گونه فعالیت در این زمینه را محکوم می نمایند.

و در پایان چرا دولت ایران با مجاهدین مخلص و منهجی و علی الخصوص با سلفیون تسامح نشان داده و حتی سلفیون مهاجرایرانی  را نیز به بازگشت به وطن دعوت و تشویق می کند. شما باید در کمال تیز هوشی دریابید که جنگ مذهبی در وضع موجود به نفع کیست؟ و چه کسانی از آن سود می برند و چه چیزها ویا کسانی در نهایت قربانی می گردند ؟

هرگز فراموش نکنید که مکر شیطان ضعیف است به شرطی که ما هشیار باشیم .و هم اکنون دیکتاتوری سکولاریسم

سرطان وار به بدن جامعه اسلامی حمله کرده است ، این واقعیتی است انکار ناپذیر. که اگر آن را انکار کرده یا با سرعت در فکر درمانش نباشیم قطعا اولین چیزی که متلاشی خواهد شد جسم و پیکره ی عقیده، اخلاق، احکام و در کل هویت اسلامی جامعه است . همچنانکه نمونه ی اندلس همچون لکه سیاهی بر تاریخ  سرزمینهای مسلمان نشین ثبت گردیده است .

زمانی حکومت شورایی مسلمین بر منهج خلفای راشدین به پیش نرفت و در برابر سرطان اندیشه های باطنی گری چاره ای به موقع وقاطع اندیشیده نشد در نهایت غده ی چرکین نهضت صفویه را بر پیکر سرزمین های مسلمان نشین نمودار کرد وهم اکنون نیز که بر اثر تبلیغات وسیع وپر هزینه ی رسانه های ماهواره ای ، اینترنتی و … شیاطین بازبا پشتیبانی  مرتدین سکولار محلی در حال فریب وتخریب هویت دینی جامعه است وبسیاری از برادران ، خواهران وخویشاوندان ما را نیز آلوده نموده است ، اگرهم اکنون یا به موقع چاره ای اندیشیده نشود قطعاً بدانید که فردا دیر خواهد بود. چرا ؟                                                                                                                          چون ما تجربه اندلس، صفویه و… را داریم .چون الان ما در ایران صاحب یک حکومت مذهبی هستیم واین به نسبت تمام سرزمین های اطرافمان برای مجاهدین فرقه ناجیه در غرب ایران زمین بشارت یک فرصت مناسب وحکم صلح حدیبیه برای مسلمین مجاهد جهت تجهیز درونی ومادی ودر واقع صلحی مسلح وگرم در برابر دیکتاتوری مهاجم سکولاریستی به رهبری سازمان ملل را دارد. ما در سرزمینی هستیم که در آن جبراً صلح حدیبیه بر دیکتاتوری سکولاریسم و نوکران محلی اش تحمیل شده است.

درک وضع موجود ، تفسیر وتحلیل آن واستفاده به موقع وبه روز از نتایج حاصله وتعیین استراتژیها و تاکتیکهای دورونزدیک اسلامی است که میزان پیشرفته بودن یا عقب ماندگی هر فرد وجماعت اسلامی را بر جسته می گرداند.   مسلمین باید درک کنند که در وضع موجود ما در بخشی از سرزمین های غرب ایران زمین مشغول جنگی سرد با تمام مظاهر شرک ودیکتاتوری سکولاریستی بوده ودر عین حال در صلحی مسلح وگرم با دیکتاتوری سکولاریسم به سر می بریم که وضع موجود ایران آنرا بر آمریکا ومرتدین محلی سکولار تحمیل نموده است .

درک به روز این دو مقوله جنگ سرد وصلح مسلح همچون آب نیاز حیاتی تمامی مبارزین و جماعت های جهادی  هورامان وغرب ایران زمین تحت تسلط دولت مرکزی ایران می باشد. مجاهدین فرقه ناجیه در غرب ایران زمین الان باید به پاسخ چه باید کرد خود رسیده باشند، ودر یافته باشند که نیاز امروز ما چیست ؟ ودنبال اسباب وپاسخ هایی باشند که به نیاز وسوال روزشان جواب مناسبی داشته باشد.

 

[۱] یکی از شهرهای هورامان غربی تحت اشغال کفارسکولار خارجی ومرتدین سکولارمحلی کُردستان

[۲] که مدرسه ابوبکریه پاکستان نیز تعدا د زیادی از استادان خود را از این منطقه برگزیده است

[۳] از جمله اعطای انتشاراتی چاپ کتاب و …… ( همچون انتشارات حرمین و …) امامت جماعت شهرها و روستاها (در جنوب اکثر امامان جمعه همچون پردل ،خطیبی ، رحیمی ، بازماندگان و….سلفی مسلک هستند  . در کردستان هم محمد علوی ، شیرزادی و … ) وتشکیل کلاسهای مختلف در مساجد و منازل را به شرط اجازه مردم محل و….

[۴] پیام ۲۰۱۰/۸/۵