پایه ها و مؤلفه های قوام بخش نوین دین سکولاریسم (۳۴)
بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم
مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی
تمدن کنونی غرب بر مبناى دین آپدیت و به روز شده ی مشرکین غیر اهل کتاب یا به تعبیر امروزین بر اساس دین سکولاریسم بنا نهاده شده و فرهنگ سکولاریستى بر ویرانههاى اعتقادات حاکم بر قرون وسطى شکل گرفته است. با تزلزل پایه های قدرت نصرانیت در غرب، فلاسفه این جامعه با الگو گیری از یونان و روم باستان، نخست نصرانیت را مورد تاخت و تاز خود قرار دادند و پس از تزلزل و تخریب آن، دین باستان را در الفاظ و لباسی جدید دوباره پىریزى کردند. اجراى این سیاست دو سویه بود: از سویى، در دین آسمانی تردید ایجاد کردند و آن را باطل اعلام نمودند و از سوى دیگر، جانشینى براى آن معرفى کردند. نتیجه این کار جایگزینى دین سکولاریسم به جاى نصرانیت است.
دین سکولاریسم به عنوان یک نظام دینی باستانی که توانسته است در جامعه غرب و بسیاری از جوامع دیگر قدرت بلامناع را در برابر شریعتهای آسمانی کسب نماید، بر پایه اصول و مؤلفه های گوناگونی استوار است که این اصول، قوام بخش آن به شمار می روند.برخی از این اصول عبارتند از:
۱- انسان گرایی (اومانیسم ) [۱]
اصل واژه اومانيسم در لاتين (homo)به معناى انسان است. اولين بار در رم، در بحث از انسانيت با عنوان «انسان انسانى» در مقابل «انسان الهى» مورد توجه قرار گرفت.
مفاهیم رایج این واژه در زبان فارسی عبارتند از: انسان گرایی، آیین اصالت انسان، مذهب انسانی، فلسفه بشری، مکتب اصالت بشر، انسان مداری و انسان باوری. در این صورت این همان مفهوم مشرکین غیر اهل کتابی است که با معیار قرار دادن خود و خواسته های انسانی خود در برابر قانون شریعت خدا و پیامبران ایستادگی می کردند . پس نمی تواند امر تازه ای برای بشر باشد ، اما کسی که توانست در سده های اخیر به سازماندهی و تئوریزه کردن این مفهوم تاریخی دست بزند و آن را تحت یک نام و مکتب جدیدی ارائه دهد پترارک (۱۳۰۴ ـ ۱۳۷۴م.) در دوره رنسانس در ایتالیا بود .
بر همین اساس، وی را «پدر انسان گرایی رنسانس ایتالیا» می نامند. پترارک در قرن چهاردهم بیشتر از هر کس دیگری برای گسترش انسان گرایی رنسانسی کوشید. وی نخستین اندیشمندی بود که دوره قرون وسطا را «عصر تاریکی» نامید و فرهنگ قرون وسطا را نتیجه ناآشنایی با فرهنگ کهن برشمرد. ادامه خواندن پایه ها و مؤلفه های قوام بخش نوین دین سکولاریسم (۳۴)