دین چیست؟(۲)
بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم
مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی
مفهوم و معنای دین در لغت عرب:
واژه ی دین: ابن فارس ذیل ماده ی (دین) می گوید:”دال و یاء و نون همگی اصل واحدی هستند که تمام مشتقات این ماده به آن بر می گردد و این اصل از جنس فرمانبرداری و فروتنی است.” [۱]در کلام عرب با معانی متعددی به کار می رود[۲]؛ مانند:
- چیرگی، قدرت، حکمرانی، فرمانروایی، کسی را به زور به اطاعت وا داشتن، به کارگیری قوه ی قاهره، به بندگی کشیدن و مطیع ساختن.
دان النّاسَ: مردم را مجبور به اطاعت از خویش کرد؛ دِنتُهُم فدانوا: بر آنان چیره و غالب شدم که در نتیجه مجبور به اطاعت از من شدند؛ دنتُ القومَ: آن قوم را به بردگی و ذلت کشاندم؛ دان الرَّجُلُ: آن مرد عزّت یافت؛ دنتُ الرَّجُلَ: آن مرد را مجبور به انجام کاری کردم که از آن کراهت داشت؛ دُیَّنَ فلان: فلانی مجبور به انجام کاری شد که ناخوشایندش بود؛ دِنتُهُ: وی را تحت اختیار خویش گرفتم و بر او چیره و مسلط شدم؛ دَینتُه القومَ: او را مسئول کردم تا آن قوم را اداره کند.
حطیئه شاعر عرب، اینگونه مادرش را مورد خطاب قرار می دهد:
لَقد دینت أمر بنیک حَتی ترکتیهمُ أدقَّ من الطَّحینِ
“از زمانی که امور پسرانت به تو واگذار شد (با آنان چنان رفتار کردی که) وقتی آنان را ترک کردی بسیار نرم تر از آرد بودند”.
همچنین در پندی آموزنده آمده است: الْكَيِّسُ مَنْ دَانَ نَفْسَهُ وَعَمِلَ لِمَا بَعْدَ الْمَوْتِ. یعنی: آدم زرنگ کسی است که بر نفس خود چیره و مسلط شود و آن را رام خویش گرداند و برای بعد از مرگ بکوشد.
از این رو در کلام عرب حاکمی را که استیلای کامل بر یک کشور، ملت یا قبیله داشته باشد، «دیّان» گویند و به همین دلیل است که أعشی حرمازی، شاعر عرب زبان، پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله و سلم را این چنین مورد خطاب قرار می دهد که: یا سیّد النّاس و دیّان العرب. ای سرور مردم و ای حاکم قدرتمند اعراب!