اعجاز عددی در قرآن شگفتیهای سوره کهف
به قلم:دکترعبد الدائم الکحیل
ترجمه: عمر ابراهیمی
دیر زمانی است که ملحدین به قصه اصحاب کهف تردید دارند،آیا هم اکنون زبان اعداد می تواند اثبات کند که این قصه وحیی از جانب الله است وبرای بشر ممکن نیست که مانند آن را بیاورد؟ بیایید بخوانیم….
قصه اصحاب کهف قصه عجیبی است،جوانانی از ظلم پادشاهی ستمگر فرار کرده وبه غار پناه برده واز خدا خواستند که آنها را در پناه خود قرار دهد وخداوند چنین اراده کرد که آنها را اکرام کرده ومعجزه ای برای آیندگان قرار دهد،وسوره کاملی نازل کرد که اسم “الکهف:غار” را به منظور تکریم این جوانان بر خود دارد.
ولی مشککین طبق عادتشان می خواهند از قرآن انتقاد کنند و می گویند:قرآن تألیف بشر است،چون برای انسان ممکن نیست که ۳۰۹ سال بخوابد وسپس بیدار شود،این فقط یک افسانه است-نعوذ بالله-.
من یقین دارم که معجزات قرآن از یکدیگر جدا نیستند واعجاز عددی تابع اعجاز بیانی است وهر دو به حروف وکلمات تکیه دارندو پیگیری معانی آیات، گاهی ما را به کشف معجزه ای عددی می رساند! و این مطلب را در قصه اصحاب کهف می یابیم،همه ما می دانیم که اصحاب کهف ۳۰۹ سال در غار ماندند واین مطلب را قرآن تصریح کرده است،الله تعالی می فرماید:{ وَلَبِثُوا فِي كَهْفِهِمْ ثَلَاثَ مِئَةٍ سِنِينَ وَازْدَادُوا تِسْعاً : اصحاب كهف مدّت سيصد و نه سال در غارشان ( در حال خواب ) ماندند . [کهف:۲۵]}.
قصه با این فرموده الله تعالی آغازمی شود:{ أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَابَ الْكَهْفِ وَالرَّقِيمِ كَانُوا مِنْ آيَاتِنَا عَجَباً * إِذْ أَوَى الْفِتْيَةُ إِلَى الْكَهْفِ فَقَالُوا رَبَّنَا آتِنَا مِن لَّدُنكَ رَحْمَةً وَهَيِّئْ لَنَا مِنْ أَمْرِنَا رَشَداً * فَضَرَبْنَا عَلَى آذَانِهِمْ فِي الْكَهْفِ سِنِينَ عَدَداً * ثُمَّ بَعَثْنَاهُمْ لِنَعْلَمَ أَيُّ الْحِزْبَيْنِ أَحْصَى لِمَا لَبِثُوا أَمَداً ….[کهف/۹-۱۲]}.ترجمه: آيا گمان ميبري كه ( خواب چندين ساله ) اصحاب كهف و رقيم ، در ميان عجائب و غرائبِ ( پراكنده در گستره هستيِ ) ما چيز شگفتي است ؟* ( يادآور شو ) آن گاه را كه اين جوانان به غار پناه بردند و ( رو به درگاه خدا آوردند و ) گفتند : پروردگارا ! ما را از رحمت خود بهرهمند ، و راه نجاتي برايمان فراهم فرما . * پس ( دعاي ايشان را برآورديم و پردههاي خواب را ) چندين سال بر گوشهايشان فرو افكنديم ( و در امن و امان به خواب نازشان فرو برديم ) . * پس از آن ايشان را برانگيختيم ( و بيدارشان كرديم ) تا ببينيم كدام يك از آن دو گروه مدّت ماندن خود را حساب كرده است.