اعجاز عددی در قرآن شگفتیهای سوره کهف

اعجاز عددی در قرآن شگفتیهای سوره کهف

 

به قلم:دکترعبد الدائم الکحیل

ترجمه: عمر ابراهیمی

 

دیر زمانی است که ملحدین به قصه اصحاب کهف تردید دارند،آیا هم اکنون زبان اعداد می تواند اثبات کند که این قصه وحیی از جانب الله است وبرای بشر ممکن نیست که مانند آن را بیاورد؟ بیایید بخوانیم….

قصه اصحاب کهف قصه عجیبی است،جوانانی از ظلم پادشاهی ستمگر فرار کرده وبه غار پناه برده واز خدا خواستند که آنها را در پناه خود قرار دهد وخداوند چنین اراده کرد که آنها را اکرام کرده ومعجزه ای برای آیندگان قرار دهد،وسوره کاملی نازل کرد که اسم “الکهف:غار” را به منظور تکریم این جوانان بر خود دارد.

ولی مشککین طبق عادتشان می خواهند از قرآن انتقاد کنند و می گویند:قرآن تألیف بشر است،چون برای انسان ممکن نیست که ۳۰۹ سال بخوابد وسپس بیدار شود،این فقط یک افسانه است-نعوذ بالله-.

من یقین دارم که معجزات قرآن از یکدیگر جدا نیستند واعجاز عددی تابع اعجاز بیانی است وهر دو به حروف وکلمات تکیه دارندو پیگیری معانی آیات، گاهی ما را به کشف معجزه ای عددی می رساند! و این مطلب را در قصه اصحاب کهف می یابیم،همه ما می دانیم که اصحاب کهف ۳۰۹ سال در غار ماندند واین مطلب را قرآن تصریح کرده است،الله تعالی می فرماید:{ ‏ وَلَبِثُوا فِي كَهْفِهِمْ ثَلَاثَ مِئَةٍ سِنِينَ وَازْدَادُوا تِسْعاً ‏: ‏ اصحاب كهف مدّت سيصد و نه سال در غارشان ( در حال خواب ) ماندند . ‏[کهف:۲۵]}.

قصه با این فرموده الله تعالی آغازمی شود:{ ‏ أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَابَ الْكَهْفِ وَالرَّقِيمِ كَانُوا مِنْ آيَاتِنَا عَجَباً ‏* ‏ إِذْ أَوَى الْفِتْيَةُ إِلَى الْكَهْفِ فَقَالُوا رَبَّنَا آتِنَا مِن لَّدُنكَ رَحْمَةً وَهَيِّئْ لَنَا مِنْ أَمْرِنَا رَشَداً ‏* ‏ فَضَرَبْنَا عَلَى آذَانِهِمْ فِي الْكَهْفِ سِنِينَ عَدَداً ‏* ‏ ثُمَّ بَعَثْنَاهُمْ لِنَعْلَمَ أَيُّ الْحِزْبَيْنِ أَحْصَى لِمَا لَبِثُوا أَمَداً ‏….[کهف/۹-۱۲]}.ترجمه: آيا گمان مي‌بري كه ( خواب چندين ساله ) اصحاب كهف و رقيم ، در ميان عجائب و غرائبِ ( پراكنده در گستره هستيِ ) ما چيز شگفتي است‌ ؟* ‏ ( يادآور شو ) آن گاه را كه اين جوانان به غار پناه بردند و ( رو به درگاه خدا آوردند و ) گفتند : پروردگارا ! ما را از رحمت خود بهره‌مند ، و راه نجاتي برايمان فراهم فرما . ‏* ‏ پس ( دعاي ايشان را برآورديم و پرده‌هاي خواب را ) چندين سال بر گوشهايشان فرو افكنديم ( و در امن و امان به خواب نازشان فرو برديم ) . ‏* ‏ پس از آن ايشان را برانگيختيم ( و بيدارشان كرديم ) تا ببينيم كدام يك از آن دو گروه مدّت ماندن خود را حساب كرده است. ‏

ادامه خواندن اعجاز عددی در قرآن شگفتیهای سوره کهف

در کشتن آمریکایی ها ومزدوران سکولارش با هیچ کس مشورت نکن، جنگ با شیطان نیازی به فتوا ندارد، نیاز به مشورت ندارد، نیاز به استخاره ندارد، آنها حزب شیطان هستند

در کشتن آمریکایی ها  ومزدوران سکولارش با هیچ کس مشورت نکن، جنگ با شیطان نیازی به فتوا ندارد، نیاز به مشورت ندارد، نیاز به استخاره ندارد، آنها حزب شیطان هستند

 

بسم الله الرحمن الرحيم
الحمد لله و الصلاة و السلام على سيدنا محمد و آله و صحبه و سلم

مسئولیت علماء و داعیان مسلمان، مسئولیتی عظیم است، در این شرایط بسیار سیاه که امت با خطرهای سرنوشت سازی مواجه است، نیاز شدیدی به توجیهات علماء دارد.

خداوند به این مطلب امر فرموده و کسانی که حق را کتمان می کنند، را بر حذر داشته است و می فرماید:
(إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنزَلْنَا مِنَ الْبَيِّنَاتِ وَالْهُدَى مِن بَعْدِ مَا بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْكِتَابِ أُولَـئِكَ يَلعَنُهُمُ اللّهُ وَيَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ * إِلاَّ الَّذِينَ تَابُواْ وَأَصْلَحُواْ وَبَيَّنُواْ فَأُوْلَـئِكَ أَتُوبُ عَلَيْهِمْ وَأَنَا التَّوَّابُ الرَّحِيمُ).
«‏ بي‌گمان كساني كه پنهان مي‌دارند آنچه را كه از دلائل روشن و هدايت فرو فرستاده‌ايم، بعد از آن كه آن را براي مردم در كتاب بيان و روشن نموده‌ايم، خدا و نفرين‌كنندگان ( چه از ميان فرشتگان و چه از ميان مؤمنان انس و جان ) ، ايشان را نفرين مي‌كنند ( و خواستار طرد آنان از رحمت خدا خواهند شد).‏»

و همچنین می فرماید:
(إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنزَلَ اللّهُ مِنَ الْكِتَابِ وَيَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَناً قَلِيلاً أُولَـئِكَ مَا يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ إِلاَّ النَّارَ وَلاَ يُكَلِّمُهُمُ اللّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلاَ يُزَكِّيهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ * أُولَـئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُاْ الضَّلاَلَةَ بِالْهُدَى وَالْعَذَابَ بِالْمَغْفِرَةِ فَمَا أَصْبَرَهُمْ عَلَى النَّارِ).
«‏كساني كه آنچه را خدا از كتاب ( آسماني ) نازل كرده است، پنهان مي‌دارند ( يا دست به تأويل ناروا و تحريف مي‌يازند ) و آن را به بهاي كم ( و ناچيز دنيا ) مي‌فروشند، آنان جز آتش چيزي نمي‌خورند.  (زيرا اموالي كه از رهگذر كتمان آيات آسماني و تحريف و تأويل نارواي حقائق رحماني به دست مي‌آيد، سبب نزول آنان به آتش دوزخ خواهد شد) و روز رستاخيز خدا ( از آنان روگردان بوده و ) با ايشان سخن نمي‌گويد و آنان را ( از كثافت گناهان با عفو و گذشت خويش ) پاكيزه نمي‌دارد. و ايشان را عذاب دردناكي است.‏»
ادامه خواندن در کشتن آمریکایی ها ومزدوران سکولارش با هیچ کس مشورت نکن، جنگ با شیطان نیازی به فتوا ندارد، نیاز به مشورت ندارد، نیاز به استخاره ندارد، آنها حزب شیطان هستند

زندان سکولاریستها؛ بوستان یا آتش

 

زندان سکولاریستها؛ بوستان یا آتش

نویسنده: ابومحمد عاصم

مترجم: ا. صدوقی

 

بسم الله الرحمن الرحیم

زندان آزمایشی است که مسلمان را پخته می­کند، درهم می­شکند، یا عقیده­اش را آلوده می­گرداند.

این مبحث را ما فارغ التحصیلان زندان ـ همانطور که بعضی­ها دوست دارند ما را به این نام بنامند ـ پیوسته تکرار می­کنیم، مقوله­ای که حاصل مشاهداتمان در محیط زندان است، لذا موضوع آن، بیان و توصیف حقیقت زندان و آثار گوناگون این محیط بر زندانیانی است که پشت میله­ها و زیر سقفش زندگی کرده­اند، در تک سلولی­هایش بوده­اند و با محیط­های شکنجه­اش دست و پنجه نرم کرده­اند.

هر کسی که در این محیط زندگی نکرده و آن را از نزدیک درک نکرده باشد، ممکن است که از بیانات و بازگشت­های عقیدتی (تراجعات) که از بسیاری از زندانیان دیده می­شود، تعجب نموده یا غافلگیر شود.

اما کسی که در چنین محیطی زندگی نموده باشد و طعم انواع و اقسام سختی­ها و آزار و شکنجه­ها را در محیط­های آن چشیده باشد، چه بسا قبل از صدور هرگونه حکمی در مورد زندانیانی که تصریحاتی مبهم و یا مشکوک و دور از انتظار از آنها رخ داده­است، مقداری درنگ و تأمل نماید یا چه بسا در قبول و پیروی از فتواهای مغـایر با عقاید و منـهج این زندانیان که گاهی تحت اجبـار و اکراه از آنها صادر مـی­شوند، درنگ و تأمل کند.

از این نظر زندانی، از لحاظ اعتبار اقوال و افعالش “قاصر الأهلیة” است یعنی، افعال و اقوالش معتبر نبوده زیرا در معرض فشار و اکراه قرار دارد، و به همین دلیل جائز نیست که مسئولیت همه­ی اقوالش بر او حمل شود، تا زمانی که از اسارت و زندان آزاد شده و با میل و اختیار خود و بدون هیچ گونه فشار و اکراهی اقوالش را آشکار کند،  و البته رعایت این مسئله در خصوص مشایخ حرکات جهادی، به دلیل شدید بودن دشمنی طواغیت با آنها و شدت فشارها و شکنجه­ها علیه ایشان، به مراتب اولی­تر و ضروری­تر می­باشد. بدیهی است که شدت دشمنی طواغیت با کسی که شمشیرش را در برابر آنها کشیده یا دیگران را بر این کار تحریض نموده، با شدت دشمنی آنها علیه سایرین متفاوت است.

و به همین دلیل تمام کسانی که با ما ملاقات نموده و به ما مراجعه نموده­اند را در مورد آنچه که از مشایخی همچون شیخ «الخضیر» و شیخ «ناصرالفهد» و امثال آنها ـ که در زندان هستند ـ صادر شده، نصیحت نموده­ایم که اولاً فریب فتاوا یا تراجعاتی که از آنها در زندان صادر شده است را نخورند، و ثانیاً مقداری درنگ و تأمل نموده و زبانشان را بر آبرو و حیثیت آن مشایخ دراز نگردانند و برایشان دعا کنند که خداوند متعال آنها را از کید طواغیت نجات دهد، و منتظر بمانند تا زمانیکه خداوند متعال آنها را آزاد می­گرداند.

ادامه خواندن زندان سکولاریستها؛ بوستان یا آتش

به خدا سوگند این دعوت شوخی نیست که مفلسان عهده دار امر آن شوند

به خدا سوگند این دعوت شوخی نیست که مفلسان عهده دار امر آن شوند

 

مؤلف: ابومحمد عاصم
مترجم: ا . صدوقی

بسم الله الرحمن الرحیم

این دعوت، دعوتی عظیم است، و این جهاد، کالایی گرانبها و نفیس است که هر کسی توان به دوش کشیدن آن را ندارد. مگر کسی که به حق آن را اخذ کرده و نسبت به حقیقت آن بصیرت داشته و تکالیـف آن را بشناسد و از هر دو جنبه علم شرعی و علم واقع بر آن احاطه داشته باشد.

«قُلْ هَذِهِ سَبِیلِی أَدْعُو إِلَى اللّهِ عَلَى بَصِیرَةٍ أَنَاْ وَمَنِ اتَّبَعَنِی» یوسف/۱۰۸

«بگو: این راه من است كه من (مردمان را) با آگاهی و بینش به سوی خدا می خوانم و پیروان من هم (چنین می باشند).»

همانا در بیان راه و طریق ابراهیم، هر عاقلی را آگاه ساخته ایم که این طریق با گُل و ریحان فرش نشده و یا با راحتی و آسایش پوشیده نشده، بلکه با سختی ها و اذیت و آزمون ها پوشیده شده، و با خون ها و زندان ها و بازداشتگاه ها، گل کاری شده، و این راهی است که در آن جدایی دوستان از هم و سر از گردن جدا شدن ها وجود دارد، و به همین دلیل کسی نمی تواند تکالیف این راه را به حق ادا کند، جز شیران بیشه و عقاب های تیزپرواز، نه پرندگان کندپرواز و نه دراویش.
اما بعضی از کسانی که این موضوع را درک نکرده و به آن توجهی نداشته اند و به نیرنگ دشمنان دین و اوج خشم و کینه ی آنها نسبت به دعوت و جهاد و مجاهدان، بصیرت ندارند چه بسا لباس این دعوت را به تن کنند و خود را بدان نسبت دهند بدون آنکه توانایی احقاق آن را داشته باشند. بطوریکه شخص خام و بی تجربه گمان می کند که این دعوت، تفرجگاهی است که در آن تفریحی می کند یا نوعی بازی است که با آن آرامشی می یابد.
پس متهورانه و بدون فکر به درون ساحه ی دعوت داخل می شود و پای به میدان و مرکز آن می نهد بدون اینکه نسبت به آن دعوت و ارکان آن بصیرتی داشته باشد و بدون اینکه حقیقت آن و حقیقت تکالیفش را بشناسد… و بدون اینکه راه دشمنان این دعوت را آشکار و واضح نموده باشد.
سپس هنگامی که مبتلا به بعضی از تکالیف دعوت می شود، صدمه ای که به او می رسد آنقدر بر او سخت است که ممکن است کمرش را بشکند و گاهی ممکن است که او را از بین ببرد، و سرش را بر زمین بکوبد و ممکن است مرتدگردد… چه مصیبت هایی را در زندان ها مشاهده نموده ام خصوصاً در بعضی از آن پرونده هایی که دشمنان خداوند آنها را بزرگ نشان داده وآنها را طوری نشان می دهد، به نحوی که اینها پرونده های تروریستی جدی و خطرناکی هستند، در حالی که در بسیاری از اوقات افراد این پرونده ها، جوانان کم سن و سال یا افراد خام و بی تجربه ای هستندکه هیچ خطر حقیقی را برای طواغیت و اربابان آمریکاییشان ایجاد نمی کنند، و دشمن نیز این را می داند اما با وجود آن، باز هم آنها را بزرگ و عظیم نموده تا بر پشت آنها خود را بالا بکشد و مزد از بین بردن توطئه های – به گمان خودشان – خطرناک و زشت آنها و به شکست رسانیدن نقشه های ترسناکی – که اکثرشان از خواب های بیداری و بافته های خیال است- را از اربابانشان دریافت کنند، و نیز چنین افکاری را از همان مهد وجود، زنده به گور نمایند، از ترس اینکه نکندکه فهم و درک صاحبان این افکار بیشتر گشته وآنها را تغییر داده و به حقایق تبدیل کنند.
ادامه خواندن به خدا سوگند این دعوت شوخی نیست که مفلسان عهده دار امر آن شوند

مجاهدین و هم مسیران فرقه ی ناجیه بين جائز و بهترین و بين مشروع و پرمنفعت­ترین

مجاهدین و هم مسیران فرقه ی ناجیه بين جائز و بهترین و بين مشروع و پرمنفعت­ترین

 

مؤلف:  ابومحمد عاصم
مترجم: ا. صدوقی

بسم الله الرحمن الرحیم

«براستی كه این قرآن به سوی اصلح (بهترین و ارزشمندترین) امور هدایت می­دهد»

یکی از دوستانم در زندان، که با هم در یک بند قرار داشتیم، در مورد، نشان دادن تصویر سر بریدن شهروند آمریکایی اسیر توسط مجاهدان، و نمایش آن در مقابل دوربین­ها و پخش آن در صفحات اینترنت، از من سئوال کرد و نظرم را جویا شد. بطوریکه تمام دنیا این تصاویر را مشاهده کرده و داستان آن بر زبان دور و نزدیک جاری می­شود تا جایی­که بر جنایات و رسوایی­های آمریکاییان و مدعیان حقوق بشر در زندان ابوغریب پرده گذاشته می­شود و کمتر از آن صحبت می­شود.

گفتم: اين امر را تأييد نمی­كنم و بدان از آن خرسند نمی­شوم، با وجود آنكه می­دانم (آن مجاهد) چنین فعلی را به خاطر شوق و علاقه­اش به دین خداوند سبحانه و تعالی انجام داده و حرص او برای اعزاز دین و دردمند گشتن وی به هنگام ديدن درد امت و غيظ او از اعمال دشمنان عليه امت، موجب گشته تا اين كار را انجام دهد و همه­ی اين اسباب موجب گشته تا در اعلان و انتشار خبر اين عمل شتاب نمايد، ولی با تمام اين وجود تأكيد می­كنم كه اين كار را نمی­پسندم و آرزو می­كنم كه ­ای كاش او چنين كاری را علنی نمی­كرد و انجام نمی­داد .. برای كسی كه به مدرسه­ی جهاد عظيم اسلامی می­پيوندد، اولی و شايسته است اعمالی را كه بر جهاد پاك اسلامی ضربه می­زنند، علنی انجام ندهد و از تمامی اموری كه آوازه­ی جهاد را لکه­دار می­سازند، دوری نمايد، و از انجام هر آنچه كه دشمن می­تواند از آن به نفع خود بهره­برداری، و در به هم زدن معادلات میدان و گمراه­سازی افکار عمومی از آن استفاده نموده و چهره­ی مجاهدان را مخدوش و اهداف خود را با آن محقق نماید، أکیداً اجتناب ورزد.

این دوست ما دوباره پرسید:
از این سخن شما متعجبم، چرا اين عمل شما را مسرور نمی­سازد، مگر اين عمل جايز نيست؟!

در پاسخ گفتم:
برادر عزیزم، وقتی که می­گويم بدان خشنود نيستم، این نشانه­ای برای مخالفت و خرده­گيری نيست، نزد من هيچ چيز از موافقت و الفت با خير، محبوب­تر نيست .. و اين (ناخرسندي) تنها حرص من برای دور نمودن آن چيزی است كه جهاد و آوازه­اش را به خطر می­اندازد، آنهم در زمانی كه جنگ، تنها در قتال خلاصه نمی­گردد، بلكه رسانه­ها در جنگ نقش بزرگی دارند، انتخاب من چنين است كه پاك­ترين و نافع­ترین امر برای دعوت و جهاد و مسلمانان در چنين شرايطی اتخاذ شود.
ادامه خواندن مجاهدین و هم مسیران فرقه ی ناجیه بين جائز و بهترین و بين مشروع و پرمنفعت­ترین

پاکترين راه برای جهاد و نافع­ترين براي دين خداوند و شديدترين عليه دشمن

 

پاکترين راه برای جهاد و نافع­ترين براي دين خداوند و شديدترين عليه دشمن

(وَ تَوَدُّونَ ­أنَّ غَیرذاتِ الشَّوکَهِ تَکُونِ لَکُم)‏

نویسنده: شیخ ابومحمد مقدسی فک الله اسره

مترجم: ا .صدوقی

بسم الله الرحمن الرحیم

خداوند می­فرماید: (يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِذَا ضَرَبْتُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ فَتَبَيَّنُواْ وَلاَ تَقُولُواْ لِمَنْ أَلْقَى إِلَيْكُمُ السَّلاَمَ لَسْتَ مُؤْمِناً تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فَعِندَ اللّهِ مَغَانِمُ كَثِيرَةٌ كَذَلِكَ كُنتُم مِّن قَبْلُ فَمَنَّ اللّهُ عَلَيْكُمْ فَتَبَيَّنُواْ إِنَّ اللّهَ كَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيراً)‏ نساء ۹۴

«اي كساني كه ايمان آورده‌ايد! هنگامي كه (براي جهاد) در راه خدا گام برداشتید (و خارج شدید) تحقيق كنيد (كه با چه كساني مي‌جنگيد. آيا مسلمانند يا كافر) و به كسي كه به شما سلام كرد (و سلام نشانه پذيرش اسلام است) نگویيد تو مؤمن نيستي و جوياي مال دنياي (او) باشيد. (بلكه سلام آنان را بپذيريد و پاسخ گویيد و بدانيد) كه در پيش خدا غنائم فراواني است، شما پيش از اين، چنين بوديد (و كفر را گردن نهاده بوديد و جنگهاي شما تنها انگيزه غارتگري داشت) ولي خداوند بر شما منّت نهاد (و نعمت اسلام را نصيبتان كرد) پس (به شكرانه اين نعمت بزرگ) تحقيق كنيد. بيگمان خداوند از آنچه مي‌كنيد باخبر است.»‏

شأن نزول آیه: چوپانی به همراه گوسفندانش از کنار چند نفر از صحابه­ی پیامبر صلی الله علیه وسلم  عبور ­کرد و بدیشان سلام نمود، اما اصحاب گفتند: بر ما سلام مکن بلکه خود را از ما در پناه­گیر زیرا ما تو را در سلامت و امنیت نخواهیم گذاشت، پس به سویش حمله کرده و وی را به قتل رساندند و گوسفندانش را به نزد پیامبر صلی الله علیه وسلم  آوردند، در چنین شرایطی بود که آیه نازل شد.

در روایتی که امام احمد : نقل می­کند، چنین آمده که آن صحابی، چوپان را بعد از مسلمان شدنش به قتل رسانید بخاطر اینکه بین او و چوپان در دوران جاهلیت مسائل و مشاکلی وجود داشت. و نزد امام ابن­جریر : چنین آمده که چوپان به ایشان سلام نمود که نشانه­ای برای مسلمان بودن می­باشد اما به خاطر کدورتی که در دروان جاهلیت بین آنها بود، مردی از ایشان نیزه­ای را به سوی وی پرتاپ کرد و او را به قتل رسانید.

امام بخاری : به صورت معلق از پیامبر صلی الله علیه وسلم  روایت می­کند که ایشان به مقداد فرمودند: «إذا كان رجل مؤمن يخفي إيمانه مع قوم كفار فقتلته ، فكذلك كنت تخفي إيمانك بمكة من قبل» یعنی «اگر مرد مؤمني، ايمانش را از کفار، پنهان مي­کرد سپس آنرا آشکار ساخت و تو او را به قتل رساندي.! بايد گفت که تو هم قبلا ايمانت را در مکه پنهان مي­کردي»

ادامه خواندن پاکترين راه برای جهاد و نافع­ترين براي دين خداوند و شديدترين عليه دشمن

حذر و کتمان؛ مابین افراط و تفریط

حذر و کتمان؛ مابین افراط و تفریط 

 

مؤلف: ابومحمد  عاصم
مترجم:  صدوقی

بسم الله الرحمن الرحیم

خداوند متعال می­فرماید:«يَا أَيُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ خُذُواْ حِذْرَكُمْ فَانفِرُواْ ثُبَاتٍ أَوِ انفِرُواْ جَمِیعاً» نساء ۷۱
«‏ای كسانی كه ایمان آورده‌اید! احتیاط نمائید و آمادگی خود را حفظ كنید، و دسته دسته یا همگی با هم (به سوی جنگ) بیرون روید.‏»

پس خداوند متعال قبل از امر به نفیر (خروج برای جهاد) به اخذ «حذر» امر نموده است.
و می­فرماید: «وَخُذُواْ حِذْرَكُمْ إِنَّ اللّهَ أَعَدَّ لِلْكَافِرِینَ عَذَاباً مُّهِیناً» نساء ۱۰۲
«و احتیاط خویش را بدارید، بیگمان خداوند برای كافران عذاب خواركننده‌ای فراهم ساخته است.»
بنابراین تمسک به اسباب احتیاط و حذر و کتمان در عمل جهادی، امری است مشروع در دین ما، بلکه در بسیاری از اوقات واجب است، و پیامبر صلی الله علیه و سلم به استعانت از اسباب کتمان، در رفع حاجات و حتی اموری غیر از امور نظامی و جهادی توصیه نموده است، تا چه رسد به عمل جهادی و می­فرماید:
«استعینوا علی ­قضاء حوائجکم ­بالکتمان» [۱]
«در انجام دادن و برآورده ساختن حاجاتتان از اسباب سر و کتمان کمک بگیرید»
حتی از اهمیت این موضوع اینکه، پیامبر صلی الله علیه و سلم در سنت و طریق خویش موضوع کتمان را به پوشیده ساختن امور بر دشمنان و فریب دادن آنان کشانده و رسانده است، و در نزد ایشان صلی الله علیه و سلم حذر نمودن تنها موقوف بر کتمان اسرار نبوده؛ بلکه همواره بر به هم زدن مراقبت دشمنان و گمراه ساختن جاسوسان آنها، حریص بودند، در حدیث کعب بن مالک در صحیح بخاری (۴۴۱۸) در قصه­ی نرفتنش به غزوه­ی تبوک آمده است که:

«و لم­ یکن ­رسول ­الله صلی الله علیه و سلم یرید غزوة­ إلا ورّی بغیرها…»
«پیامبر صلی الله علیه وسلم هرگاه که می­خواست به غزوه­ای برود، با اعلام مقصد حرکتی دیگر آن را مخفی می­داشت.»
ادامه خواندن حذر و کتمان؛ مابین افراط و تفریط

مجاهدین فرقه ی ناجیه بین جهاد نکایه و تمکین

مجاهدین فرقه ی ناجیه بین جهاد نکایه و تمکین

 

مؤلف:  ابومحمد عاصم
مترجم: ایمان . ص

بسم الله الرحمن الرحیم

آنچه معلوم است این است که علما، جهاد را از حیث حقیقت و نوع آن به دو نوع تقسیم می­کنند: جهاد دفع و جهاد طلب، اولی از این جهت «جهاد دفع» نامیده شده است که مسلمانان از دارالاسلام و حرماتشان در زمانی که دشمن به آنها هجوم آورده است، دفاع می­کنند و دومی از این جهت «جهاد طلب» نام دارد که با طلب کفار در سرزمینشان یا جنگ با آنها در هر جای دیگری صورت می­گیرد.

اما جهاد از لحاظ ثمرات و آثار و نتایج آن، به دو دسته­ی قتال نکایه [۱] و قتال تمکین [۲] تقسیم می­شود.

قتال نکایه، قتالی است که هدف از آن مجازات دشمنان خداوند است و ثمرات آن ضربه زدن و ضرر رسانیدن به دشمنان و خشمگین کردن و ترسانیدن آنان و جلوگیری از اذیت و آزار آنان نسبت به بعضی از مسلمانان و یا رها ساختن بعضی از مستضعفان از بند اسارت، می­باشد. این نوع جهاد حتی اگرچه عاجلاً منجر به تمکین برای مسلمانان نگردد، باز هم عمل صالح و مشروعی است و اهل آن إن شاء الله از جمله­ی محسنان هستند، حال چه افراد مهزوم و شسکت خورده و نشسته از جهاد راضی باشند و چه نباشند.
چرا که خداوند متعال فرموده است:

«وَلاَ يَطَؤُونَ مَوْطِئاً يَغِيظُ الْكُفَّارَ وَلاَ يَنَالُونَ مِنْ عَدُوٍّ نَّيْلاً إِلاَّ كُتِبَ لَهُم بِهِ عَمَلٌ صَالِحٌ إِنَّ اللّهَ لاَ يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ» توبه ۱۲۰
«وگامی به جلو برنمی­دارند كه موجب خشم كافران شود، و به دشمنان دستبردی نمی­زنند (و ضرب و قتل و جرحی نمی­چشانند و اسیر و غنيمتی نمی­گيرند) مگر اين كه به واسطه آن، كار نيكوئی برای آنان نوشته می­شود (و پاداش نيكوئی بدانان داده می­شود). بيگمان خداوند پاداش نيكوكاران را (بی­مزد نمی­گذارد و آن را) هدر نمی­دهد.»
ادامه خواندن مجاهدین فرقه ی ناجیه بین جهاد نکایه و تمکین

دەیانەوێت كام ئیرادەیە و چ شتێكمان بدزن و لێمان زەوت بكەن (۲)

دەیانەوێت كام ئیرادەیە و چ شتێكمان بدزن و لێمان زەوت بكەن (۲)

 

نوسینی : شێخ أبو بكر طرطوسی (خوای گەورە بیپارێزێت )

وەرگێڕانی : داود  . ع

 

ڕاست ی  فەرموو  پێغەمبەری خوا صلی علیە وسلم ئەو كاتەی كە فەرمووی : ((اذا تبایعتم بالعینه و اخذتم اذناب البقر و رضیتم بالزرع و ترکتم الجهاد سلط الله علیکم ذلاً لا ینزعه حتی ترجعوا إلی دینکم )) واتە : سەردەمێك كە  بە دوو دەست   ڕازی بون دەئیتر وای لە حاڵا و سەردەمێك  كە هەر تەركی جیهاد بكرێت و عقیدە و بیرو باوەڕی (ولاء وبراء) وازلێبهێنرێت و بە تەواوەتی پشتگوێ‌  بخرێت . . . لەم قۆناغ وكاتەدا سەرشۆڕی و زەلیلی بون چەند قات دەبێت    . . . گەردنی ئۆمەت و  گەلانی موسوڵمانان لەهەر لایەوكەوە دەگرێت زەلیلی و سەرشۆڕیەك هەتا سەرئەنجام و كۆتایەكەی  دەتوانین وەكو بێ‌ باوەڕی و نیفاق و دەرچون لەدین سەیری بكەین و بیخوێنینەوە.

وەكەسانێك كە لە ناو وەهم و خەیاڵدا دەژین . . . كەسانێك كە دەیانەوێت ئیسلام دور لە بیرو باوەڕی (ولاء وبراء)   بهێڵنەوە و ئاگاداری بكەن و بێ‌ ئەوەی كە  بیر و باوەڕی جیهاد قبوڵا بكەن  . . وە لەسەختیەكان و بەرپرسیاریەتی ئەوە هیچ شتێك هەڵبگرن . . . وە بەم حاڵا و بارەیانەوە گومان دەبەن لەسەر ڕێگای هەق و هیدایەتن و كارەكانیشیان كاری قبوڵا كراو باشە . . . زۆر بە دڵسۆزی و بە برایانەوە ئامۆژگاری ئەو جۆرە كەسانە دەكەین پێیان دەڵێین (( ئێوە لە لە ناو گومڕای و كوفرندان ئەگەر چی خۆتان بە موسوڵمان دەزانن و  ناوی ئیسلامیتان لێنراوە و لە خاك و وڵاتی ئیسلامدا ژیان بەسەر دەبەن .. !  بیر و باوەڕێك بە بێ‌ عقیدەی (ولاء وبراء)  و بە بێ‌ بیر و باوەڕ بە جیهاد لە پێناوی خوای گەورەدا دەتانەوێت بەكام كار و كردەوەیەتان داخلی بەهەشت ببن  ؟ ! ))

دوبارە بە دینەكەتاندا بچنەوە و جارێكی تر قورئان لە سەرەتاوە بخوێننەوە و دوای هیدایەت و ڕێگا نیشان دان و هەڵگرتنی بەرپرسیاریەتی لە خوای گەورە بكەن ، چونكە خوای گەورە لە قورئانەكەی دا دەفەرمێت :(( لاَّ يَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاء مِن دُوْنِ الْمُؤْمِنِينَ وَمَن يَفْعَلْ ذَلِكَ فَلَيْسَ مِنَ اللّهِ فِي شَيْءٍ إِلاَّ أَن تَتَّقُواْ مِنْهُمْ تُقَاةً وَيُحَذِّرُكُمُ اللّهُ نَفْسَهُ وَإِلَى اللّهِ الْمَصِيرُ))   آل عمران: ٢٨

واتە : نابێ‌ بڕواداران بێ بڕوایان بگرن بە دۆستی خۆیان لە جیاتی بڕواداران هەركەسێك وا بكات ئیتر پەیوەستی و پەیوەندی لەگەڵا خوادا نامێنێت مەگەر بۆ خۆپاراستنتان بێت لێیان  وە خوای گەورە دەتانترسێنێت لە سزای خۆی  وە هەر بۆ لای خوایە گەڕنەوەتان  .

وەلە جێگابەكی تردا دەفەرمێت خوای گەورە : ((وَمَن يَتَوَلَّهُم مِّنكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ  ))   المائدة: ٥١

واتە :  هەركەسێك لە ئێوە دۆستایەتی و پشتیوانی ئەوان بێت لەگەڵا ئەوان حسابی بۆ دەكەین و بە یەكێك لەوانی دەزانین .

ادامه خواندن دەیانەوێت كام ئیرادەیە و چ شتێكمان بدزن و لێمان زەوت بكەن (۲)

دەیانەوێت كام ئیرادەیە و چ شتێكمان بدزن و لێمان زەوت بكەن (۱)

دەیانەوێت كام ئیرادەیە و چ شتێكمان بدزن و لێمان زەوت بكەن (۱)

 

نوسینی : شێخ أبو بكر طرطوسی (خوای گەورە بیپارێزێت )

وەرگێڕانی : داود  . ع

 

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله والصلاە والسلام علی من نبی بعد ، وأما بعد . . .

ئەی برای موسوڵمان  !  بزانە و بە ئاگابە كە هیچ شتێك لە ئیسلام دا بە ئەندازەی  بیر و باوەڕی  (ولاء وبراء)( ۱) وە بیرو باوەڕ  بە جیهاد كردن لە پێناوی خوای گەورەدا (الجیهاد فی سبیل الله) ،گەلانی بێباوەڕ  و دوژمنانی ئیسلام  توڕە ناكات  . . . .  وە ئەوان بێتاقەت و نیگەران ناكات. . . . وە  بە هیوای پەك خستن و  تۆڵە كردنەوە ناكات . . . .

هیچ دانەیەك لە ئەرك و ڕوكن و  ئەركانەكانی  ئیسلام   تەنها جگە لە عقیدەی (ولاء وبراء )  و جیهاد كردن لە پێناوی خوای گەورەدا ئەوان ناخاتە ترس و دڵە ڕاو كێ و مەترسییەوە . . . . .

هەرسەردەم و كاتێك موسوڵمانان بیر و باوەڕی خۆشەویستی و رق لێبونەوە  (ولاء وبراء )و  جیهاد فی سبیل الله  واز لێبهێنن و پشت گوێی بیخەن و كاری بۆ نەكەن . . . ئەم ئیسلامە ، بەتەواوەتی جێگەی ڕەزامەندی و قبوڵی گەلانی كا فرە  و بە دینێكی پێشكەوت  خواز و ئازادی لە بیر  و باوەڕدا دێننە هەژمار كردن ، دینێك  كە  پێكەوە ژیان و یاساكانی ئەوان بە ئارامی و بێدەنگی قبوڵا بكات  !

هەركاتێك  هەر تاقم وگروپێك  . . . بیر و باوەڕەی خۆشەویستی و رق لێبونەوە  (ولاء وبراء) و جیهاد لە پێناوی خوای گەورەدا  وازلێبهێنن  . . . . وە ئەوبابەتانە لە وتار و كارو بارەكانی خۆیاندا دور بخەنەوە  و باسی نەكەن  . .  ئەم كۆمەڵا وگروپە لە دەرگای میلەتان و دونیای كوفرەوە نزدیك دەبنەوە و دەبنە جێگەی قبوڵی ئەوان و  دیاری و پلەو پایەی تایبەتیان پێدەدرێت و ئازادیەكی زۆریان بۆ دابین دەكەن  . . .چونكە ئەم گروپ و كۆمەڵانە بە هیچ شێوەیەك و لە هیچ بارو حاڵێكدا  بچوكترین زەرەر و زیانیان نیە بۆ ئەوان !

ادامه خواندن دەیانەوێت كام ئیرادەیە و چ شتێكمان بدزن و لێمان زەوت بكەن (۱)