قتال تحت امارت امیر فاجر مابین افراط و تفریط

قتال تحت امارت امیر فاجر مابین افراط و تفریط 

 

نویسنده: ابومحمد عاصم

مترجم: ا . صدوقی

مسأله­ ی جایز بودن قتال تحت امارت امیر فاجر برای دفع کافر هنگامی که امیر صالح برای دفع آن موجود نباشد و جز با امیر فاجر جهاد ممکن نباشد، مسأله ­ای معلوم در نزد اهل سنت و جماعت می­باشد.

این مسأله در نزد اهل سنت و جماعت مشهور است و در کتب فقه به کرات ذکر آن آمده است. همچنین در کتب عقیده هم برای مخالفت با اهل بدعت آن را ذکر نموده ­اند و این مسأله­ای است که بر قاعده­ ی دفع مفسده­ ی بزرگ از میان دو مفسده با متحمل شدن مفسده­ ی کوچکتر «دفع أعظم المفسدتین باحتمال أدناهما» بناء شده است که قاعده­ ای معروف از قواعد فقه است.

شیخ­الإسلام ابن تیمیه (رحمه­الله) در مجموع الفتاوی (۲۸/۵۰۶) می­فرماید: «مسأله­ی جهاد تحت امارت هر امیر فاجر و نیکوکار از اصول اهل سنت و جماعت است چرا که خداوند متعال این دین را با فرد فاجر و اقوامی که هیچ نصیبی از خیر و اجر اخروی عائد آنها نمی­شود، نصرت می­دهد، همانگونه که پیامبر صلی الله علیه وسلم از آن خبر داده است، زیرا اگر جهاد جز به همراه اُمرای فاجر و یا سپاهی که فسق و فجور آن زیاد است ممکن نبود، در این حالت در بین یکی از این دو امر قرار خواهیم داشت: یا ترک جهاد به همراه آن امیرفاجر؛ که این امر تسلط افراد دیگری از کفار یا افرادی فاجرتر را بدنبال دارد که ضررشان برای دین و دنیا بزرگ­تر است و یا جهاد به همراه امیر فاجر؛ که بدینوسیله دفع فاجرتر یا کافر و بازگرداندن اکثر احکام اسلام ـ هرچند که نتوان همه­ی این احکام را اقامه کرد ـ حاصل می­شود که این عمل ـ غزوه تحت امارت امیر فاجر ـ در این حالت و تمامی حالات مشابه آن، امری واجب می­باشد، بویژه اینکه بسیاری از غزوه­های بعد از خلفای راشدین جز به این شیوه نبوده است». ا.هـ

و امام طحاوی (رحمه­الله) می­فرماید: «وحج و جهاد تحت امارت ولی امر مسلمین، چه نیکوکار باشد و چه فاجر، تا قیامت باقی می­ماند و چیزی آن را باطل و نقض نمی­کند» ا.هـ

ادامه خواندن قتال تحت امارت امیر فاجر مابین افراط و تفریط

اشتباهاتی در جهاد که به هیچ وجه سکوت در برابر آنها جایز نیست

اشتباهاتی در جهاد  که به هیچ وجه سکوت در برابر آنها جایز نیست

 

نویسنده: شیخ ابومحمد عاصم

مترجم: ا . صدوقی


در این زمان چقدر نیازمند وجود مردانی امثال «محمد عطاء» و «زیاد الجراح» و «مروان الشحی» و «احمدالغامدی» و برادرانشان هستیم .. نه بخاطر شجاعتشان، که در شجاعتشان شکی ندارم، و امروز امت اسلام از وجود افراد شجاع کمبودی ندارد و نه بخاطر فداکاری و جان فدائیشان، چرا که در امت ما بسیارند کسانی که تمنا دارند ای کاش فرصتی برایشان فراهم می­آمد تا به کاری مانند آنچه که آنها انجام دادند اقدام کنند و به مانند آنها جان خود را در راه دین قربانی کنند .. بلکه به خاطر کار گروهی منظم و با برنامه­ی مداومشان که با تغییرات و تحولات ظروف و شرایط و تغییرات احوال متأثر نگشت. امروز ما از مشکل و بحران عدم وجود کار گروهی جدی و با برنامه و منضبط و پیوسته و خالی از اضطراب و بی­قراری و انقطاع، رنج می­بریم.

اینکه گروهی مانند گروه مبارک آن برادران، هدف مشروع خود را برای چندین سال حفظ کرده، از مقصد و هدفی که برای خود مشخص نموده دور نگردیده و در طول سال­ها آموزش و تمرین پرواز با هواپیما و امور دیگری که برای آن عمل نیاز داشته، زبانشان را از حرافی و اطاله­ی کلام حفظ نموده و آموزش جدی و خودسازی مداومشان را ادامه داده و علی رغم تغییرات و تحولات احوال و ظروف و شرایط و حوادث بی­المللی پیرامونشان، کار مستمر خود را قطع نکرده و به عمل دیگری نپرداخته، تا به هدف مطلوب خود رسیده و هدف و مقصد خود را تحقق بخشند، این امر، امری نادر در کار جمعی و گروهی اسلامی در زمان ماست و واجب است به این خصلت­ها توجه نموده و بر آنها ترکیز شود، زیرا نبود این خصلت­ها در میان مجاهدان و عاملین این دین، نقایص بسیاری ایجاد می­کند.

هر کس که در میادین جهاد زندگی کرده و از جوانان امت اسلامی دوری نگزیده باشد و در عمل دعوی یا جهادی گروهی شرکت کرده یا با اهل دعوت و جهاد و جماعت­های آن اختلاط کرده باشد، می­داند که ما از نقص و کمبود افراد شجاع و یا صالح و یا افراد متقی و صاحب ورع، یا کسانی که استعداد قربانی دادن و فداکاری در راه خداوند را داشته باشند، رنج نمی­بریم چرا که در امت اسلام مردان بسیاری هستند که در عهد و پیمانشان با خداوند متعال صادقند و زندگیشان را برای نصرت دین خداوند تخصیص داده­اند و مرگ در راه خداوند از بزرگ­ترین آروزهای آنهاست، که بعضی از آنها عهد خود را به سر بردند و به آرزوی خود رسیدند و بعضی دیگر از آنان هنوز منتظرند و هیچ تغییر و تبدیلی در آنها حاصل نشده است.

ادامه خواندن اشتباهاتی در جهاد که به هیچ وجه سکوت در برابر آنها جایز نیست

آزمایش مسیر علماست

آزمایش مسیر علماست

 ( و پیروزی واقعی محقق نخواهد شد مگر زمانیکه امت، به پیروزی ثبات و پایداری در اصول و اعتقاداتش، رسیده باشد  )

مؤلف: ناصرالدین التمیمی
مترجم: صادق مهاجر

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله رب العالمین، والعاقبة للمتقین، ولا عُدوان إلا على القومِ الظالمین، والصلاة والسلام على خیر البریة أجمعین، محمد وعلى آله وصحبه أجمعین، ثمّ أمّا بعد:

آزمایش و ابتلاء، سنتی الهی است که تا برپایی قیامت ماندگار خواهد بود .. خداوند بندگانش را برای برگزیدنشان ـ در حالی که به اوضاع آنها آگاه است ـ آزمایش می­کند .. آنان را مورد ابتلاء و آزمایش قرار می­دهد تا خبیث را از پاک مشخص و جدا گرداند .. پس خداوند عزوجل بلا و آزمایش را یک صافی برای جداکردن راستگو از دروغگو قرار داده است.

خداوند عزوجل می­فرماید: «أَحَسِبَ النَّاسُ أَن يُتْرَكُوا أَن يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ * وَلَقَدْ فَتَنَّا الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ فَلَيَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِينَ صَدَقُوا وَلَيَعْلَمَنَّ الْكَاذِبِينَ» عنکبوت ۲ و ۳
‏«آیا مردم گمان برده­اند همین كه بگویند ایمان آورده­ایم (و به یگانگی خدا و رسالت پیغمبر اقرار كرده­ایم) به حال خود رها می­شوند و ایشان (با تكالیف و وظائف و رنج­ها و سختیهایی كه باید در راه آئین آسمانی تحمّل كرد) آزمایش نمی­گردند؟! ما كسانی را كه قبل از ایشان بوده­اند (با انواع تكالیف و مشقّات و با اقسام نعمت­ها و محنت­ها) آزمایش كرده­ایم، و قطعا خداوند می­داند که چه کسانی راست گفته­اند و نیز بر حال دروغ گویان آگاه است.»

و این سنتی جاری است بر همه امت، و هیچ خلاف و تغییری در آن نیست ..

به راستی که خداوند می­خواهد مؤمنین را آزمایش کند و آنان را برگزیند تا ایمانشان را سره و خالص گرداند و سپس آنان را در زمین عزت و تمکین می­بخشد ..

علما شدیدتر از مردم مورد آزمایش قرار می­گیرند

ادامه خواندن آزمایش مسیر علماست

آزادی کفر؛محور اصلی دموکراسی

آزادی کفر؛محور اصلی دموکراسی

نویسنده :  مجلة أنصار ، العراق

مترجم : انجمن ” اطعمهم من جوع و آمنهم من خوف ” بيساران

 

در طول دهه های متمادی، تلاش های بسیاری صورت گرفته است تا از طریق کتب، جلسات، کنفرانس ها و گفتگوهای مختلف، چهره ی قبیح دموکراسی را در نظر مسلمانان خوب جلوه دهند تا جایی که بعضی از مسلمانان دین دوست، تحت تاثیر رسانه های دموکراتیک، تا حد زیادی افسرده شده و شکست روحی خورده اند و به کسانی پیوسته اند که برای ایجاد بخش های مشترک بین اسلام و دموکراسی تلاش می کنند و سعی می کنند با استدلال به این که این عقیده، عقیده ی زمان است و راه فراری از آن نیست، آن را بیارایند و یا این که از روش دموکراسی برای رسیدن به اهداف اسلامی استفاده کنند!

حتی در نظر این افراد، “دموکراسی” موثرترین راه برای حل تمام مشکلات است!

با توجه به این واقعیت استبدادی که مسلمانان تحت سلطه ی طاغوتهای سکولار و یا وابسطه به سیستم جهانی سکولاریسم  در آن زندگی می کنند، گروه شکست خورده ای که در بالا به آن ها اشاره کردیم، دموکراسی را روز به روز به عنوان جایگزینی برای حکومت در این نظام مجسم کردند.

ما در این جا در صدد تکذیب دموکراسی نیستیم، زیرا بسیاری از دانشمندان فرهیخته در این امر بر ما پیشی گرفته و بطلان این دین را ثابت کرده اند. ما می خواهیم به قدر توان خود بر یکی از ارکان این دین فاسد که غربی ها و در پشت سرشان شکست خوردگان روحی و فکری، درباره ی آن مبالغه می کنند، تمرکز کنیم و آن مسئله، چیزی نیست جز آزادی کفر.

تهاجم وحشیانه ی توهین هایی که در چارچوب سکولاریسم  پا را از حد خود فراتر گذاشته و کار را به جایی رسانده اند که قرآن کریم و رسول گرامی ما محمد صلی الله علیه و سلم را به سخره می گیرند، بار دیگر این حقیقت را به خوبی روشن می سازد  که ادعای “آزادی بیان” حربه ای است جهت نشان دادن کینه ی پنهانی بر ضد اسلام .  و فیلم ها و سریال ها و برنامه های رادیویی و کاریکاتورها و مقالات و کتب و پژوهش ها و قصه ها و روایات و متون درسی و روش های آموزشی و نوشته هایی با محتوای روسپیگری، همگی در جهت زشت نمودن چهره ی اسلام عمل می کنند تا به این وسیله چشم غربی ها را بر اسلام ببندند و آن ها را نسبت به این دین و تمدن مسلمین ناآگاه نگه دارند و به این ترتیب در ذهن شخص غربی چهره ی متخاصمی از اسلام رسوخ کند و غربی ها را ضمن نقشه های صهیونیسم صلیبی جدید که سکان کنترل اوضاع جنگ علیه اسلام و مسلمین در غرب را به دست دارند، تحت انقیاد خود در آورند.

ادامه خواندن آزادی کفر؛محور اصلی دموکراسی

ئیمه و قه و میه تی کوردی

ئیمه و قه و میه تی کوردی

 

من قورئانه که م عه ره بیه و پیغه مبه ره که م عه ره به و شوینی که وتوم و شانازیشی پیوه ده که م و هه موو کورد به گه وره و بچوکه وه ، عه شره ت و قه وم و دایك و باوکیشم به فیدای ئه و پیغه مبه ره م ده که م که هاولاتی و هاو عه شیره ت و بنه ماله ی خوم نه بوه و ته نها له به ر خاتری الله شوینی که وتوم، چونکه به عه قیده ی ده زانم و ر ه زامه ندی الله و پاشان به هه شت به ده ست هینانی هه میشه یی جگه له و ریگایه هیچ ریگایه کی تری نیه  ، پاشان له دینی ئيسلام دا کورد و عه ره ب و تورك و فارس هیچ جیاوازیه کی تیدا ناکریت و نه کراوه و ئيمه ئازادی زمان و کلتور و فه رهه نگ و داب و نه ریتی ره سه نی خومان ته نها له ده وله تی ئيسلام دا ده بینینه وه ، هه ر داب و نه ریتیکیش پیچه وانه ی فه رمایشتی خوا و پیغه مبه ری ئازیز بیت “صلی الله علیه وسلم” ئه وا ده یخه ینه ژیر پیمانه وه، هه ر چون هاوه لانی پیغه مبه ر “صلی الله علیه وسلم” که له ی سه ری ئه بو جه هل ی گه وره ی عه ره بیان خسته ژیر پی له پیناو رازی کردنی “الله” و هه رچون نوح کوره که ی خوی سواری که شتی نه کردو له پیش چاویه وه غه رقی لافاو بو خنکاو هه رچون ابراهیم به قه ومه که ی خوی ده وت گه وج و بیعه قلن، ئيمه ش هیچ باکمان له هیچکه سیك نیه ئه گه ر سه ریشی له لاشه ی جیا بکه ینه وه ئه گه رچی برای دایك و بابیشمان بیت .

زور که س پیمان ده لین ئيوه دیفاع له  فارس و عه ره ب ده که ن و به سه ر کوردا سه ریان ده خه ن و کاری نامه ردی له گه ل میله تی خوتان ده که ن! به لام من دلنیاتان ده که م  لیره هه موو نه ته وه ییک به یه ك ده نگ و یه ك زار و یه ك گه روو هاوار ده که ن گه رانه وه ی شه ریعه تی خوا بو سه ر زه وی ته نها ئامانجمانه و پیغه مبه ری خواش کاتیك لییان پرسی ئایا ئه و غه ریبانه کین که تو باسیان ده که یت ومژده یان پی ده ده یت و له ئاخیر زه ماندا ئاینی ئيسلام وه کو خوی ده گه ریننه وه ؟ له وه لامدا فه رمووی (النزاع من القبائل) واته له هه ر نه ته وه و قه بیله یه ك خه لکیكی ده رکه وتون و خوای گه وره ش هه ر ئه وانه سه رکه وتو ده کات.

زور به راشکاوی ده لیم هه ر کوردیك گه ر کورد نه بیت برای خوم بیت گه ر برام نه بیت باوك یان کور یان هه رکه سیكی تر بیت و دل به من خوش ده کات، گه ر بیرو باوه ری کوفری سیکولاریسم ( عه لمانی ) هه بیت و ئه و ئالآیه به رزکاته وه و به شان و بالی بتی په رله مان و دیموکراتی بتی سه رده مدا ته عریف بکات ، ئه وا ده یهینم خوم ده ست و پیی ده به ستمه وه و فارس و عه ره بیکی ره ش پیستی قاچ باریکی له خواترسی خه لکی ناوه راستی ئه فریقای بو ده هینم و چه قوی بو تیژ ده که م و ده لیم ئاده ی ئه و کافره بکوژه، له پاش کوشتنی داوا ده که م له خوا لیمی قبول بکات و له قیامه تیش هیچ کافریك به چاو نه بینم.

 

نامه یه کی کراوه . . . . .بؤ سه گمه رگه ی هه لگه راوه.

نامه یه کی کراوه . . . . .بؤ سه گمه رگه ی هه لگه راوه. 

 
گه ر لیم ده پرسن بؤچی نامه که ت سه لامی تیدا نیه! ئه وه له وه لآمدا پیتان ده لیم سه لام واته ئاشتی ،ئاشتیش له گه ل مورته د و خؤ فرؤش و به د ره وشتی وه ك ئيوه هه رکه س بیکات ، ئه وه ئه و که سه ش له ئيوه سوکترو له ئيوه بئ مانا ترو چلیس تره لای خواو به شه ر.

بؤیه به پرسیار ده ست پئ ده که م.

ئایا ده زانن ئيوه سپه ری مانه وه ی حوکمی یاسای ده ستکردی کوفری سیکولاریسم (عه لمانیه ت)و سه گی پاراستنی بتی په رله مان و پاریزه ری سه دان یاسای دژه ئیسلام و هاوه ل دانن بؤ الله ، ته نها بؤ چوار وه ره قه دؤلار؟!
ئایا ده زانن که ئيوه شه و نخونی و سه رما ده چیژن و له سه نگه ری به رگری کردندان بؤمانه وه ی سه دان خانه ی له شفرؤشی و عاره قخانه و سه نته ری جؤراوجؤری فه ساد و ده یان که نال و روژنامه و چاپخانه و ده زگای بلاو کردنه وه ی دوژمنایه تی کردنی زاتی الله و پیغه مبه ره که ی به ئاشکرا؟ جگه له و هه موو فه ساده ی که بلآوی ده که نه وه؟

ئایا ده زانن که ئيوه بزماری پته و کردنی عه رشی ده سه لاتی طاغوت و جیگه ی دلخؤشی هه موو ولآتانی سیکولاری جیهانی و تورکیا و ولآتانی عه ره بی و بیانین، که به وه کاله ت ئيسته ئيوه شه ریان بؤ ده که ن و تا ئيوه مابن ده ستی ئيمه ناگاته سه ر سنوری ئه وان؟

ئایا ده زانن ئيمه په یامی داگیر کردنی خاك و مال و بازار و هیچ شتیکی هیچکه سیکی موسولمانی بئ لایه نمان پئ نیه جگه له وه ی پییان ده لیین بگه رینه وه بؤ دین و فه رهه نگ و ره وشتی ره سه نی کؤنی کورده واری خؤتان که سالآنیکی زوره به هؤی حیزبه کافره سیکولاره کان و سه رکرده طاغوته کانتانه وه زؤر کال بوه ته وه له ناو کوردستانی خؤشه ویستمان؟

ئه ی مه لای خؤفرؤش و دینفرؤش که به پیشمه رگه ده لییت موجاهید و شه هید تؤ په یامه که مت جوان خوینده وه؟

ئه گه ر جوابی هه مو پرسیاره کانم به نه خیره و نه تانزانیوه ، ئه وه به کوردی پیمان گه یاندون و بیزانن ، ده رگای ته وبه کردنيش لای الله دانه خراوه پیاتان ده لیم پیش ده سگیر بون ته وبه بکه ن پیمان خؤشه ببنه برامان نه ك دوژمنایه تی و کوشتن.

ئه گه ریش وه لآمی پرسیاره کان ده زانن و هه ر به رده وام ده بن له کوفر و هاوه لدانان و پاریزگاریتان بؤ مانه وه ی طاغوت، ئه وا ملتان بؤ شمشیره کانمان گه رمکه ن سویند به په روه ردگاری جیهانیان ده ستمان لیتان گیر بیت هیچ ره حم و به زه ییه کمان لئ چاوه روان نه بن ، دلنیابن دیر بیت یان زوو به شوینتانا دیین و کوردستانتان لئ پاك ده که ینه وه و له ناو ئؤردوگاکانی ولاتانی ده وروبه ریش ژیانتان لی ده ستینین.

 

پرسیاری روژی قیامه ت له هه موو پیشمه رگه و په رله مان تار و حیزبه کانی ناو په رله مان و مه لاکانی نوکه ری ده سه لاتی طاغوت

پرسیاری  روژی قیامه ت له هه موو پیشمه رگه و په رله مان تار و حیزبه کانی ناو په رله مان و مه لاکانی نوکه ری ده سه لاتی طاغوت

 

له روژی قیامه ت هه موو پیشمه رگه و پولیس و په رله مان تار و حیزبه کانی ناو په رله مان و مه لاکانی نوکه ری ده سه لاتی طاغوت ده هینن و پرسیاریان لی ده که ن و پییان ده لین : مه گه ر خوا پیغه مبه ری بو نه ناردن ؟ مه گه ر قورئانی بو نه هینان؟ ئایا بوچی کافر بوون؟

پاشان من لیره پرسیار ده که م

ئایا هاتنی پیغه مبه ر و قورئان به لگه و حوجه ت نیه له سه ر هه موو خه لکي ئاخر زه مان که له قیامه ت که س بیانو نه گریت و بلیت هیچم پی نه گه یشت؟ به تأکید به لی به لگه و حوجه تن.

ئایا کورد پیغه مبه رو کتیبی ئاسمانی تری پیویسته به کوردی و باسی په رله مان و یاسایان بو بکات و بلیت کوفره نزیکی مه که ون؟ به ته ئکید پیویستی نیه و محمد صلی الله علیه وسلم له گه ل قورئان بو هه موو خه لک هاتوه و دوای محمد که سی تر نابیته پیغه مبه ر.

باشه خه لك ده بیت خویان به شوینیدا بچن و بزانن له کویوه ریگه بو به هه شت بدوزنه وه و کافر نه بن و نه چن بو ناو ئاگری هه تا هه تایی یان قورئان و پیغه مبه ر صلی الله علیه وسلم ده بیت به شوین ئه واندا بگه رین و ده ستیان بگرن و ئه گه ریش قبولیان نه کرد هه ر خه لکیکی بی زانست بلین عوزریان هه یه و؟!

که واته هه موو ئه وانه ی کوفر ده که ن و ناچن بگه رین و کوفر بناسن هه موویان کافرن و له قیامه ت قورئان و پیغه مبه ری خوا صلی الله علیه وسلم شا یه دیان له سه ر ده ده ن.

هه ر مه لایه کیش فتوایان بو ده دات بو کوفر کردن پیش ئه و که سه ، مه لاکه ده خه نه ناو ئاگر. به لام دلنیابن عه قیده به تقلید و لاسایی کردنه وه نیه و کافر بونی مه لاکان هیچ له سزای ئه و که سه که م ناکاته وه که شوین فتوا کوفریه کانی ده که ویت و خوی لی ده کات به نه زان و گیل.

 

 

کاکی نویژ خوین ئایا ده زانیت حکومه تی سیکولار(عه لمانی ) واته پیاو له پیاو ماره کردن؟!

کاکی نویژ خوین ئایا ده زانیت حکومه تی سیکولار(عه لمانی ) واته پیاو له پیاو ماره کردن؟!

 

وه ره بگه ریوه بؤ لای ئيسلامه که ت و ته وبه بکه ، سویند به خوا گه ر نه گه رییته وه له قیامه ت له گه ل ئه و که سانه حه شر ده کرییت که ده لین پیاو له پیاو ماره بکریت ، که ده لین جوین دان به خوا و پیغه مبه ر له یاسادا واته ئازادی را ده ر برین ، تکایه بیریك بکه وه ، عه یب نیه گه ر له عه قیده شاره زا نیت و ته نها وه ك لاسایی کردنه وه ی دایك و باوک فیری نویژ بویت و خوات خؤش ده ویت و قورئانت خؤش ده ویت ، وه ره پرسیار بکه دلنیات ده که م ئيمه ش به ئایه تی قورئان جوابت ده ده ینه وه ، زؤرباشیش دلنیابه ده وله تیکی ئیسلامی چه نده به من براوه هینده ش هی تؤیه ، به لآم تؤ خؤت ناکه یته خاوه نی و سویند به خوا له تاواندا ده ژیت به خوا باجه که ی له دنیا به زه لیل بونی ژیر ده ستی کافران و له قیامه تیش به سزای ئاگرد ده ده یته وه ، په روه ردگارمان ده فه رمویت ( إلا تنفروا یعذبکم عذابا ألیما ویستبدل قوما غیرکم)
واته گه ر را نه په رن و یه کلا نه بنه وه سزا ده درین سزای به ئازار و پاشان ئيوه باوتان نامینیت و خه لکیکی تر دین و راپه ریو ده بن بؤ سه ر خستنی دین.
زانایانی ته فسیر ده لین” عذابا ألیما ”واته دو دانه سزا ده درین ، یه که م سزای زه لیل بون له دنیا ، دوه م سزای ئاگر له جهنم.

کاکی نویژخوین تؤ گه ر باوه رت وایه ئيمه هه له بین و گوئ بؤ به لگه ی قورئان و سونته ت ناگرین کاتیك تؤ بییت و هه له کانمان راست بکه یته وه ، ئه ی چی ئه و باوه ره ی لا دروست کردویت که پیکه وه ژیان له گه ل عه لمانی و کومه نیست و حیزبی که ران و یه زیدی و کاکه یی لات ئاسایی بکاته وه ؟ ئایا ئه وان گويت بؤ ده گرن ؟!

له خوا بترسه ئيمه خه واریج نین ، ئيمه ته سلیمی قورئان و سوننه تین ، ئيمه امریکا و عه لمانی و په رله مان و دیموکراتی تکفیر ده که ین ، ئایا ته کفیر کردنی ئه مانه خه لك ده کات به خه وارج؟!

دوباره له الله شه رم بکه و بگه ریوه بؤ باوه شی یاسای ئیسلامه که ت بؤ خزمه ت کردن به ئو مه ته که ت والله تؤ له تاواندا ده ژیت هه تا یاسای نوسراوی ده ستکردی سیکولاری به سه ر شاره که ته وه حوکم بکات ، خؤشت باش ده زانیت یاسا واتا ی چی و له چی وه رگیراوه گه ر نازانیت سه ردانیکی ”البدایة والنهایه” ی ابن کثیر بکه زه ره ر ناکه ی.

 

وه ره له گوئ جاده یه کی خاکی ئيسلامدا چادریك هه لده و….

وه ره له گوئ جاده یه کی خاکی ئيسلامدا چادریك هه لده و….

ئه گه ر به یانی هه ستین له خه و هه موو سه ربازه کانی ئه م ده وله ته ی ئیمه بکوژرین ، یان جیهاده که به جئ بهیلت و هه مو ولات یه ك موجاهیدی تیدا نه مینیت ! ئيمه باوه رمان وایه که وا الله تعالی خه لکانیکی تر ده هینیت و ده یانکاته سه نگه ر نشین و دینه که ی خؤی و شه ریعه ته که ی خؤی ده گیریته وه بؤ سه ر هه موو زه وی داگیر کراو له لایه ن شوینکه وتوانی شه یطانه وه ، که واته ده بیت ئيمه زؤر شوکری الله بکه ین که ئيسته ئه و ته کلیفه ی به ئيمه داوه و ده بیت لئ ی بپاریینه وه بؤقیامه تمان ليمانی وه ر بگریت و سستی و دو دلی رومان تئ نه کات .

به و به ریزانه ش له م نیعمه ته گه وره یه بئ به شن ده لیین :

ئه ی به نده ی خوا ئایا پیت خؤش نیه که تؤ يه کیك بیت له هه لبژیردراوه کانی الله بؤ هینانه وه ی شه رعه که ی؟

وه ره گه ر توانای چه ك و رو به رو بونه وه ت نیه خزمه تی برینداره کان بکه، وه ره له مزگه وتی گوندیکی ده وله تی ئيسلامدا مندالان و لاوان فیری دینه که یان بکه ، وه ره نان بکه چیشت بکه دلنیات ده که م هیچ کاریك بؤ خوای بکه ی ون نابیت ، گه ر هیچیك له وانه ت پئ نه کرا ، چیدی له ولآتیكی     سیکولاردا دامه نیشه به ئاشکرا کوفری تیدا ده کریت و زینای تیدا حه لال کراوه.

وه ره له گوئ جاده یه کی خاکی ئيسلامدا چادریك هه لده و تییدا عیباده تی الله بکه به س نیه گویت له کوفر نابیت و کافر نابینیت.

تکایه پئ مه که نه دنیا هینده ی تیا به سه ر نیه و ده شمریت ناگه یت به وه ی که هه ولی بؤ ده ده یت.

 

ئايا ده زانيت كه پيشمه رگه خه واريجه!!!

ئايا ده زانيت كه پيشمه رگه خه واريجه!!!

پيشمه رگه خه وارجن له به ر ئه وه ي ده ستان له طاعه تي (صدام حسين )ده رهيناو و كورايه لي نه كرد ليي ده ر جون و شه ريان له گه ل كرد كه واته : پيشمه رگه خه وارجن و سه گي ناو ئاگرن وه هه روه ها شه ريش له گه ليان واجبه له سه ر هه مو موسولمانيك ..ئيوه له كوين ئه ي مه دخه ليه كان ئايا ئيوه حه ق بيژ نه بون پيشمه رگه خه وارج نيه ؟؟؟؟؟؟جوابمان بده نه وه ئه گه ر راست ده كه ن يا ن ئيوه كه سانيكن كوفرتان پيخوشتره له ئيمان