طبق قاعده ی کــفر دون کفــر حکام دست نشانده سکولار معذورند (۳۰۴) جنگ روانی و شبهات سلفیون آمریکائی – سعودی و وعاظ السلاطین درباری

  • طبق قاعده ی کــفر دون کفــر حکام دست نشانده سکولار معذورند (۳۰۴) جنگ روانی و شبهات سلفیون آمریکائی – سعودی و وعاظ السلاطین درباری

 

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

شبهه« کفر دون کفر » به این دلیل تبلیغ می گرد تا در جنگی روانی به مردم بفهمانند که کفر  حکام دست نشانده ی کفار سکولار جهانی  کفر ارتدادی نیست .!

با وجود وضوح قضیه متاسفانه باز هم شاهد زنده شدن فکر ارجاء  تحت عنوان سلفیت آل سعود هستیم  ؛ که در مورد این روايت  شبهاتی را می آورند که منسوب به ابن عباس، طاووس وغیره است. چرا که عوام الناس هم گفتند حق است وما به حاکم غیر ما انزل الله نمی توانیم کافر بگوئیم ! ؛ پس از برسی خواهیم دید که اين گفته چه روایتا وچه درایتا هیچ قیمتی ندارد . از سلفيون آل سعود و اخوان الشیاطین مي پرسم که آيا شما شان نزول آیه را خوانده اید؟!

زمانی که رسول الله صل الله علیه وسلم  وارد مدینه نشده بود یهودیان با هم درگیر شدند وگروه غالب گفتند : که اگر شما از ما بکشید بايد دیه دو نفر را بدهید و اگر ما از شما بکشیم  دیه بايد نصف  باشد!!  روال چنین بود . اما زماني كه رسول الله صلي الله عليه وسلم وارد مدینه شد، یهود گفتند که :  انصاف نیست، برویم پیش محمد(صل الله علیه وسلم )تا اگر تائید کند ، این چيزي كه ما تعين كرده ايم ، روال باشد . ولی رسول الله صلي الله عليه وسلم  تائید نکرد وآیه ۴۴سوره مائده  نازل شد:” ‏إِنَّا أَنْزَلْنَا التَّوْرَاةَ فِيهَا هُدًى وَنُورٌ يَحْكُمُ بِهَا النَّبِيُّونَ الَّذِينَ أَسْلَمُوا لِلَّذِينَ هَادُوا وَالرَّبَّانِيُّونَ وَالْأَحْبَارُ بِمَا اسْتُحْفِظُوا مِنْ كِتَابِ اللَّهِ وَكَانُوا عَلَيْهِ شُهَدَاءَ فَلَا تَخْشَوُا النَّاسَ وَاخْشَوْنِ وَلَا تَشْتَرُوا بِآيَاتِي ثَمَنًا قَلِيلًا وَمَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ‏ “(مائده/۴۴)‏ ما تورات را (بر موسي) نازل كرديم كه در آن رهنمودي (به سوي حق) و نوري (زداينده‌ي تاريكيهاي جهل و ناداني، و پرتوانداز بر احكام الهي) بود . پيغمبراني كه تسليم فرمان خدا بودند بدان براي يهوديان حكم مي‌كردند ، و نيز خداپرستان و دانشمنداني بدان حكم مي‌كردند كه امانتداران و پاسداران كتاب خدا بودند . پس از مردم نهراسيد و بلكه از من بهراسيد و آيات مرا به بهاي ناچيز نفروشيد و (بدانيد كه) هركس برابر آن چيزي حكم نكند كه خداوند نازل كرده است او و امثال او بيگمان كافرند.

ودر بخاری آمده است كه ابن عمر رضي الله عنهما گوید که یهود نزد رسول الله صلي الله عليه وسلم آمدند وگفتند کسی زنا کرده حکمش چیست ؟ رسول الله جواب داد که حکم تورات چه بوده است؟ آنان گفتند که رویش را سیاه می کنیم وبا چوب می زنیم .عبد الله بن سلام تازه مسلم یهودی گفت که آنان دروغ می گویند تورات را ییاورند، می آورند ودستشان را روی آیه رجم می گزارند و ابن سلام می گوید که دستت را بر دار،  دستش را از روی آیه رجم بر مي دارد . تورات مشخص می شود که حکمش رجم بوده است . به نظر ابن عمر شان نزول آیه «َمَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ» این بوده است .

در صحیح مسلم ازالبراء بن عازب روایت شده است رسول الله شخصی را دید که رویش را سیاه کرده اند وچوب میزنند و اورا می چرخانند .  رسول الله صل الله علیه وسلم فرمود: که این چه کار است ؟ یهود گفتند:  که این حد زنا کار در نزد ماست . رسول الله صل الله علیه وسلم  گفت:  که آیا میتوانید قسم بخورید (شریعت موسی )چنین بود ؟ آنان گفتند که مادامی که قسممان دادی می گوییم ؛ گفتند شریعت موسی چنین نبود ولاکن ثروتمندان را نتوانستیم رجم کنیم وفقط فقرا رجم میشدند، ما گفتیم حکمی پیدا کنیم که برای همه مناسب باشد، این کار را شروع کردیم. در همان لحظه  آیه ي” وَمَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ ” (المائدة / ۴۴) هركس برابر آن چيزي حكم نكند كه خداوند نازل كرده است او و امثال او بيگمان كافرند. [۱] وَمَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ.( المائدة / ۴۵) هركس برابر آن چيزي حكم نكند كه خداوند نازل كرده است او و امثال او بيگمان كافرند .  وَمَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ(المائدة / ۴۷)  و كسي كه بدانچه خداوند نازل كرده است حكم نكند، او و امثال او متمرّد (از شريعت خدا) هستند. نازل شد[۲]

سلفیون آل سعود و به دنبال آنها دیگر وعاظ السلاطین می گویند : که حکم به غیر ما نزل الله کفر اصغر است .اما آیا آیه ای که شان نزول آن یهود است کفر اصغر در حق یهود معنی دارد؟ در حالی که ذاتا یهود کافر هستند؛ مگر یهودیان کنونی مسلمانند که کفراصغر و اکبر برایشان معنا داشته باشد؟!

اولا این روایت از طریق هشام بن حجیر المکى نقل شده است وضیف است . [۳] پس لازم است هم اكنون از لحاظ درایت به برسی آن پردازیم :

ولو اینکه سند قول بن عباس صحیح باشد، باید برسی شود که سیدنا بن عباس این قول را در کجا و چه موقعی و برای چه بیان می دارد ؟ او این قول را برای خوارج بیان می دارد که در قضیه حکمیت، سیدنا علی را تکفیر می کردند. نه حکام امروزی سیدنا علی هستند ونه ما خوارج  امروز .
اولا : اگر حکام مثل سیدنا علی بودند وما هم مثل خوارج ، فاعل گناه کبیره را کافر می دانستیم این صدق می کرد ! دوما : مگر ابن عباس کفر دون کفر را برای تفسیر آیه گفته است؟

خب،  پس ما باید موضوعی را که مربوط به دوران خود است را، با نص قیاس کنیم .چنانچه امام ابن کثیر در تفسیر ایه: أَفَحُکْمَ الْجَاهِلِیَّةِ یَبْغُونَ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُکْمًا لِقَوْمٍ یُوقِنُونَ (مائده/۵۰) آيا (آن فاسقان از پذيرش حكم تو بر طبق آنچه خدا نازل كرده است سرپيچي مي‌كنند و) جوياي حكم جاهليّت (ناشي از هوي و هوس) هستند ؟ آيا چه كسي براي افراد معتقد بهتر از خدا حكم مي‌كند ؟می گوید :  (در قضیه تاتارها و..) کفر آنها را صادر می کند [۴]

ما باید توجه داشته باشیم که در چه زمانی زندگی می کنیم؟ و با چه حکامی  روبرو هستيم؟ اکثر حکام سرزمینهای مسلمان نشین حکامی هستند که قوانین الله را زیر پا نهاده اند وقوانین سکولاریستی  فرانسه، اروپا وامریکا را آورده اند .

زمانی که خلافت حکومت عثمانی لغو شد، ملاها و شیوخ وارد پارلمان سکولاریستها  شدند اما مصطفی صبری آخرین شیخ الاسلام امت اسلام، فتوای کفر آنانی را صادر کرد که وارد پارلمان سکولاریستها شدند وافرادی که پشتوانه آنان هستند . با این که به واسطه ی این فتوا  ناچار به هجرت به مصر شد ودر انجا فوت کرد .

در مورد حجت بود ن قول صحابه نیز، علما بر چند نظر هستند ؛

نظر اول :  قول اصحاب حجت نیست

نظر دوم :  قول ابوبکر وعمر حجت است(بنا بر حدیث : بعد من بر ابابکر وعمر اقتدا کنید )

اما قول راجح ، قول   ابن قیم است . ايشان حجت بودن  قول اصحاب را با بيش از چهل دلیل بیان داشته ، که حجت بودنش شرطی باید داشته باشد و آن شرط هم ،  مخالف نبودن قول اصحاب با هم دیگر است .[۵]درمصنف عبد الرزاق آمده است که خود بن عباس  می گوید : کفر است!

عبد الله بن مسعود می گوید :اگر در حکم باشد کفر است ولی اگر رشوه باعث تغیر حکم باشد فرار وی است.  حذیفه  گوید: برای تمام کفار است وبرای امت اسلام نیز است . براء بن عازب گوید: در حق یهود آمد «وفی الکفار کلها» است.

همانگونه که دیدیم و لو این که این روایت از سیدنا بن عباس صحیح باشد، دیدیم که اقوال مخالف اصحاب با آن وجود دارد وشروط حجت بودن با آن سازگار نیست .

تغیر دادن حکم  الله با هوای نفسانی خود ، مثل پارتی بازی وفامیل بازی به دلیل تغیر نکردن حکم برای رضای خود کفر اصغر است و(گناه کبیره است) وگر نه استحلال تغیر حکم ، کفر ارتدادی است . مثل پارلمانیون سکولار که  جهت تدوین یا تعویض حکمی سکولاریستی به جای حکم الله گرد هم می آیند  وبا انگشت بلند کردن وپائین اوردن حلال وحرام، آزاد و ممنوع، قانونی و غیر  قانونی تعین می کنند . [۶] أَمْ لَهُمْ شُرَکَاءُ شَرَعُوا لَهُمْ مِنَ الدِّینِ مَا لَمْ یَأْذَنْ بِهِ اللَّهُ وَلَوْلَا کَلِمَةُ الْفَصْلِ لَقُضِیَ بَیْنَهُمْ وَإِنَّ الظَّالِمِینَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ  . (شوری/ ۲۱)‏ شايد آنان شریکانی دارند كه براي ايشان ديني را پديد آورده‌اند كه خدا بدان اجازه نداده است ( و از آن بي‌خبر است‌ ؟ ) اگر اين سخنِ قاطعانه و داورانه ( ي خدا ، مبني بر مهلت كافران و تأخير قيامت تا وقت معيّن آن ) نبود، ميانشان ( با اهلاك كافران و ابقاء مؤمنان ) داوري مي‌گرديد (و دستور عذاب صادر مي‌گشت و مجالي به كافران نمي‌داد . در عين حال آنان نبايد اين حقيقت را فراموش كنند كه ) قطعاً ستمگران عذاب دردناكي دارند .

[۱] نکات آیه طبق قواعد قران وعربی :
وَمَنْ لَمْ  : عام است یعنی شامل همه می شود
هم الکافرون  : چون الف لام دارد شامل کفر اکبر می شود
امام طبری گوید که بین روایات تضادی وجود ندارد(همه بر تعویض حکم الله با غیرش دلالت دارد )

[۲] صحصح مسلم ۲۸ – ( ۱۷۰۰ )

[۳] وهشام بن حجیر ضعفه الأئمة الثقاة ولم یتابعه على هذه الروایة أحد.
قال أحمد بن حنبل فی (هشام): ”لیس بالقوی“، وقال: ”مکی ضعیف الحدیث“ وهذا طعن من جهة الروایة.وضعفه یحیى بن سعید القطان وضرب على حدیثه، وضعفه علی بن المدینی وذکره العقیلی فی الضعفاء، وکذا ابن عدی.وهشام صالح فی دینه، لذا قال ابن شبرمة: ”لیس بمکة مثله“.وقال ابن معین: ”صالح“…فهذا فی الدین أو العبادة، بدلیل أن ابن معین نفسه قد قال فیه: ”ضعیف جداً“.وقال الحافظ ابن حجر: ”صدوق له أوهام“.والخلاصة أنه عرف مما سبق أنه لا حجة لمن حاول تقویة هشام بالاحتجاج بروایة البخاری ومسلم له.. لأنهما لم یرویا له استقلالاً ولکن متابعة.. وهذا من الأدلة على تضعیفه إذا انفرد .

[۴] در بدایه ونهایه هم چنین امده است

[۵] ابن قیم ، اعلام الموقعین ، ص ۱۸۲

[۶] متاسفانه عده اي فتوا فروش تحت نام سلفیت  و اخوان المفلسين ( اخوان المسلمين منحرف شده ) در آمده ودجالهائی مثل مدخلی وعبد الخالق و.. از آنها حمایت میکنند وتکفیر کنندگان اين سكولاريستهاي مرتد موجود در پارلمانها  را خوارج می پندارند .

حمله بر شهرها و مراکز تجاری کفار اشغالگر عامل بد نام شدن مسلمین (۳۰۳) جنگ روانی و شبهات سلفیون آمریکائی – سعودی و وعاظ السلاطین درباری

  • حمله بر شهرها و مراکز تجاری کفار اشغالگر عامل بد نام شدن مسلمین (۳۰۳) جنگ روانی و شبهات سلفیون آمریکائی – سعودی و وعاظ السلاطین درباری

 

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

با این که روزانه شاهد قتل عام زنان، کودکان، جوانان، پیران و حتی حیوانات سرزمینهای مسلمان نشین و تخریب منازل و زیر بناهای اقتصادی آنها و نابودی در ختان و محیط زیست سرزمینهای مسلمان شنین توسط بمب افکنه های کفار اشغالگر خارجی و نوکران دست نشانده ی آنها می باشیم؛ با این وجود عده ای به ظاهر  مسلمان ثروتمند و یا وابسته به سیستم اداری کفار اشغالگر خارجی و نوکران محلی آنها با بضاعت ناچیز علم شرعی که آشکارا از میدانهای جهاد دفع  دوری کرده اند، و به تقلید از تبلیغات کفار سکولار جهانی، مرتدین  و منافقین محلی، می پرسند که اسلام جهاد مسلحانه را در مقابل افراد مسلح دشمن واماکن نظامی  آنها اجازه داده است، اما حمله بر شهرها، مراکز تجاری، وافراد غیر نظامی را منع می کند، وفعلاً مجاهدین علاوه برافراد واماکن نظامی؛ مراکز تجارتی، شهرها و..  را نیز هدف قرار می دهند واین امر از نگاه شریعت ممنوع است.

آشکار است که هدف از جهاد، و بخصوص دفع دشمن صائل و اشغالگر خارجی و نوکران محلی آن، مغلوب ساختن نیروهای اشغالگر و از میان برداشتن همه ی فتنه ها است. پس هر آنچه که در تقویت نظام های طاغوتی وکفری نقشی داشته باشد وسبب فتنه برای مسلمانان باشد باید مورد حمله ی مجاهدین قرار گیرد. همچنان هر آنچه باعث تضعیف نیروی مادی ویا معنویات دشمن گردد مجاهدین می توانند به آن دست زنند.

نخستین غزوه میان مسلمانان وکفار مکه به دنبال عزم مسلمانان  جهت تسخیر قافله  تجارتی اهل مکه رخ داد، به دلیل ضربه زدن به این عنصر تجارتی  توسط مسلمین و محافظت کردن آن توسط سکولاریستهای قریش بود که کفار لشکر کشی نموده و غزوه ی بدر رخ داد. علاوه بر  آن، وبه شهادت قرآن، مسلمانان درختان خرمای یهودی های  مدینه را به حکم خداوندی قطع نمودند تا با آن دشمنان اسلام را به تسلیم شدن وادار سازند.

رسول الله صلی الله علیه وسلم  نیزدر حمله به قلعه ی یهودیان از منجنیق (بمبهاب امروزی) استفاده کرد. و بر سرشان بارانی از سنگ و آتش باراند . می دانیم که این سنگها هم خانه ها را ویران میکند، هم پیرها و کودکان و هم حیوانات و درختان را از بین می برد و…. ادامه خواندن حمله بر شهرها و مراکز تجاری کفار اشغالگر عامل بد نام شدن مسلمین (۳۰۳) جنگ روانی و شبهات سلفیون آمریکائی – سعودی و وعاظ السلاطین درباری

تاخیر جهاد تا زمان تشکیل دولت اسلامی و قوت یافتن آن در حد کفار (۳۰۲)جنگ روانی و شبهات سلفیون آمریکائی – سعودی و وعاظ السلاطین درباری

  • تاخیر جهاد تا زمان تشکیل دولت اسلامی و قوت یافتن آن در حد کفار (۳۰۲)جنگ روانی و شبهات سلفیون آمریکائی – سعودی و وعاظ السلاطین درباری

 

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

یکی از شبهات دیگری که دشمنان جهاد به آن استدلال می کنند این است که مسلمانان در زمان رسول الله صلی الله علیه وسلم وقتی اجازه جهاد یافتند که به مدینه ی منوره هجرت کردند ودولت اسلامی در آنجا بر پا شد، اما قبل از آن در مکه مکرمه جهاد بر آنان فرض نبود، وما فعلاً در چنین حالتی زندگی می کنیم که حکومت اسلامی وجود نداشته، مسلمانان در حالت ضعف قرار داشته ودشمن اسلحه ی قوی وپیشرفته ای در اختیاردارد  وما با دستان خالی نمی توانیم با آنها جهاد کنیم، پس باید منتظر بمانیم تا حکومت اسلامی برپا شود، مسلمانان قوت یابند واسلحه جدید وقوی به دست آورند، سپس اعلان جهاد نموده ودر مقابل دشمنان اسلام جهاد مسلحانه می کنیم! البته این شروط را به اندازه ای گسترش می دهند که در زمان حیات آنها هرگز تمامی ندارند و….

در ابتدا باید گفت که سالهاست که ما دارای دولت و حکومت اسلامی هستیم، هر چند این دولت اسلامی ممکن است در امور فقهی شخصی مخالفتهایی با مذهب خاص ما داشته باشد . پس نیازی به طی نمودن مراحل ساختگی دوران مکی و مدنی در زمانی که شریعت تکمیل گشته نمی باشد . در مورد برابری نمودن تجهیزات نظامی این دولت اسلامی با دولتهای کافر خارجی ممکن است هرگز به چنین درجه ای نرسد، پس همیشه باید جهاد را ترک نمود  و خود را جهت ذلیلی و تحت سلطه ی کفار اشغالگر و منافقین و مرتدین محلی باید آماده کنیم و … به نظر شما این استدلال  دوستان مسلمین است یا منافقین و دشمنان سرسخت مسلمین ؟

با کمی دقت می توان این وحی شیطان به مریدانش را نیز  با وحی الله بر پیامبرش صلی الله علیه وسلم باطل نمود :

  • بنا بر معنای صریح حدیث مبارک «الجهاد ماض إلی یوم القيامة» «جهاد تا به روز قیامت ادامه دارد» اجماع علمای اسلام در همه عصر ها بر این است که جهاد تا روز قیامت ادامه دارد وهیچ کسی بعد از پیامبر آخر زمان صلی الله علیه وسلم حق نسخ احکام دین را ندارد.
  • در اسلام مدار برخی احکام بر علتی استوار است، همچو سهم مؤلفة القلوب که در زمان ضعف اهل اسلام پرداخته می شود، وچون دولت اسلامی نیرومند گردد آن سهم ساقط می گردد، ولی چنانکه در نکته اول بیان نمودیم جهاد تا روز قیامت ادامه خواهد داشت، ودر هیچ زمانی حکم وجوب آن ساقط نمی گردد مگر پس از خاتمه همه نیروهای کفر در زمان نزول عیسی علیه السلام، پس جهاد از جمله احکامی است که وجود وعدم آن ، مربوط به وجود وعدم علت آن، نیست.

ادامه خواندن تاخیر جهاد تا زمان تشکیل دولت اسلامی و قوت یافتن آن در حد کفار (۳۰۲)جنگ روانی و شبهات سلفیون آمریکائی – سعودی و وعاظ السلاطین درباری

بدون وجود امام، جهادی نخواهد بود(۳۰۱)جنگ روانی و شبهات سلفیون آمریکائی – سعودی و وعاظ السلاطین درباری

  • بدون وجود امام، جهادی نخواهد بود(۳۰۱)جنگ روانی و شبهات سلفیون آمریکائی – سعودی و وعاظ السلاطین درباری

 

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

بعضی ها شبه ایی بیان می کنند و می گویند، چگونه جهاد کنیم و حال اینکه مسلمانان  رهبر و امامی ندارند؟ این شبه ایی است که شیطان بر خوارکنندگان و دلسردکنندگان جهاد در این زمان وحی می کند. خداوند می فرماید:  وَكَذَلِكَ جَعَلْنَا لِكُلِّ نِبِيٍّ عَدُوّاً شَيَاطِينَ الإِنسِ وَالْجِنِّ يُوحِي بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُوراً وَلَوْ شَاء رَبُّكَ مَا فَعَلُوهُ فَذَرْهُمْ وَمَا يَفْتَرُونَ * وَلِتَصْغَى إِلَيْهِ أَفْئِدَةُ الَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ وَلِيَرْضَوْهُ وَلِيَقْتَرِفُواْ مَا هُم مُّقْتَرِفُونَ (انعام/ ۱۱۲، ۱۱۳) همان گونه دشمناني از انسانهاي متمرّد و جنّيان سركش را در برابر هر پيغمبري عَلَم كرده‌ايم . گروهي از آنها سخنان فريبنده‌ي بي‌اساسي را نهاني به گروه ديگري پيام مي‌داده‌اند تا ايشان را (با ياوه‌سرائيهاي رنگين و وسوسه‌هاي دروغين) بفريبند . اگر پروردگار تو مي‌خواست، چنين كاري را نمي‌كردند (ولي همه‌ي اينها برابر تقدير و مشيّت خدا انجام گرفته و انجام مي‌گيرد) . پس بگذار دروغها به هم بافند تا دلهاي كساني كه به آخرت عقيده ندارند بدان (مزخرفات) گرايش يابد ، و از آن راضي و بدان خوشنود گردند ، و مرتكب هرچيزي شوند كه مي‌خواهند .  ‏

عده ایی نیز با حسن نیت به جهلشان نسبت به این موضوع، آن را نقل می کنند. بر مسلمانان واجب است که در غیاب امام، برای انجام فریضه جهاد، یکی از خودشان را به عنوان امیر انتخاب نمایند. و این قول بخاری است.[۱] و قول ابن حجر و الطحاوی و ابن منیر و ابن قدامه و شیخ الاسلام ابن تیمیه را در اول فصل ذکر کردم و اقوالشان در مسئله چهارم آورده شد. بخش عمده این مسأله شامل حدیث غزوه   مؤته می شود که صحابه  زمانی که امیرانشان به شهادت رسیدند و امام (پیامبر صلی الله علیه وسلم) غائب بودند، خالد را به عنوان امیر خود انتخاب نمودند و پیامبر صلی الله علیه وسلم  از این کارشان خشنود گشتند.

و در اینجا با استناد به این حدیث شبه ایی مطرح می شود و آن این که در مؤته امام غائب بودند اما هم اکنون امام وجود ندارد؟ دلیل دیگر، حدیث عبادة بن الصامت است که می گوید: «پیامبر صلى الله عليه وسلم ما را طلب کرد و ما با ايشان بيعت کرديم. از جمله اموري كه در مورد آنها از ما بيعت گرفت که فرمود: «سمع و طاعه در حالت خوشحالي و نگراني، سختي و آساني و ترجيح ديگران بر ما (اثره)، از ايشان (پیامبر صلى الله عليه وسلم) اطاعت کنيم. و همچنين نبايد با واليان و حکام، بخاطر حکومت، درگير شويم مگر زماني که کفر آشکاري ديديد و براي آن از جانب خدا، دليل و برهاني داشتيد.» پس خلیفه یا امامی که کفر ورزد ولایتش ساقط می گردد و خروج بر او و جنگ و عزل او و منصوب نمودن امامی عادل واجب است. و آنچنان که نووی و ابن حجر نقل می کنند به اجماع فقها این امر واجب است.[۲] ادامه خواندن بدون وجود امام، جهادی نخواهد بود(۳۰۱)جنگ روانی و شبهات سلفیون آمریکائی – سعودی و وعاظ السلاطین درباری

آمریکا و متحدینش بر اساس معاهداتی که مسلمین در آن بوده اند بر مسلمین حمله می کنند (۳۰۰)جنگ روانی و شبهات سلفیون آمریکائی – سعودی و وعاظ السلاطین درباری

  • آمریکا و متحدینش بر اساس معاهداتی که مسلمین در آن بوده اند بر مسلمین حمله می کنند (۳۰۰)جنگ روانی و شبهات سلفیون آمریکائی – سعودی و وعاظ السلاطین درباری

 

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

شبهه دیگری که شیطان به اولیای خود جهت محافظت از کفار اشغالگروحی نموده و میان مردمان مطرح شده  این است که امریکا ومتحدین آن بر اساس معاهده های خاصی به سرزمینهای مسلمان نشین حمله کرده اند که در این معاهدات مسلمانان نیز تحت پرچم و رهبری آمریکا شریک بوده اند، پس جنگ وجهاد در مقابل آنها نقض آن معاهدات است، وشرع نقض ویا شکستن معاهده با کفار را منع کرده است !

قبل از هر چیز باید گفت که در این گونه معاهدات هیچ مسلمانی جز مشتی از دست نشاندگان کفار سکولار خارجی – که با شهادت خود واربابان امریکایی شان آنها روزانه هزاران دلاراز اربابان سکولار خود می گیرند تا در برابر مسلمانان  بجنگند – شرکت نداشته است  وبه این ترتیب از نعمت اسلام محروم گردیده اند.

این شبهه و وحی شیطان به این معناست که اگر چند اوباش مرتد به نمایندگی از طرف مسلمین با کفار اشغالگر پیمان ببندند که قوانین شریعت الله را کنار نهاده و قوانین دین سکولاریسم را پیاده نمایند و در این راه با تمام مخالفین این کفر آشکار  بجنگند، به قرآن کریم اهانت کنند، مقدسات اسلام را پایمال کنند، سرزمینهای مسلمین را تسلم کفار سکولار خارجی نمایند، مردم کشور را به فحشاء وفسق وفجور بکشانند وخون فرزندان ملت را بریزند وبه هواپیما های دشمن بگویند که مناطق مجاهدین را بیشتر بمباران کنند ما باید به آن تعهدات احترام بگذاریم وآنرا نقض نکنیم !

پس پیمان یک مرتد با کفار اشغالگر خارجی برای مسلمین قابل احترام نیست . علاوه بر آن هر مسلمانی که از کافری بر علیه مسلمانی حمایت و پشتیبانی نماید مرتکب یکی از نواقض اسلام گشته و از دایره ی اسلام خارج می گردد و باز پیمان و تعهدات چنین مرتدی برای مسلمین قابل احترام نمی باشد.

فقهای اسلام بر اساس آیات قرآنی واحادیث نبوی موجود در قضیه صلح ومعاهده با کفار، بر این متفق هستند که حتی اگر شخصی مسلمان – چه فرد وچه دولت – به نمایندگی از مسلمانان با کفار معاهده صلح امضاء کند واین معاهده کلاً ویا بعضاً با احکام شریعت اسلامی مخالفت ویا تناقض داشته باشد، پس در آن صورت، یا این که معاهده مورد احترام قرار می گیرد به شرط آنکه ماده های مخالف با شریعت که درآن ذکر شده است باطل اعلان شود ویا اینکه به طور کلی باطل قرار گرفته  واز آن اظهار برائت صورت می گیرد. ادامه خواندن آمریکا و متحدینش بر اساس معاهداتی که مسلمین در آن بوده اند بر مسلمین حمله می کنند (۳۰۰)جنگ روانی و شبهات سلفیون آمریکائی – سعودی و وعاظ السلاطین درباری

اگر جهاد فرض عین است چرا این همه مفتی و ملا مخالف آن هستند ؟(۲۹۹)جنگ روانی و شبهات سلفیون آمریکائی – سعودی و وعاظ السلاطین درباری

  • اگر جهاد فرض عین است چرا این همه مفتی و ملا مخالف آن هستند ؟(۲۹۹)جنگ روانی و شبهات سلفیون آمریکائی – سعودی و وعاظ السلاطین درباری

 

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

امام شافعی رحمه الله در دو جا در کتاب «الرسالة» خویش، گفته اند:”لیس لأحد دون رسول الله  أن یقول إلا بالإستدلال”؛ یعنی غیر از پیام آور خالق،هیچ شخص دیگری حق ندارد بدون ارائه دلیل نظر بدهد؛یعنی اعتبار منطقی و شرعی آراء و فتاوا،مبتنی بر دلایل است نه اشخاص و بعد از حضرت رسول صلي الله عليه وسلم،هیچ شخصی چنان جایگاهی نخواهد داشت که شخصیتش پشتوانه صحت نظراتش باشد.

نتیجه تربیتی این نگرش،ضرورت اهتمام به سنجش و گزینش عقلی و تقویت تعقل و تقدس زدایی از اشخاص است؛به گفته صلاح الدین صفدی(متوفای۷۶۴ق)علت برگشت امام شافعی از اقوال قدیم خویش،که همان فتاوای امام مالک(رح) بود،مشاهده رسوخ نگرش تقدس گرایانه نسبت به امام مالک در میان مصریان،از جمله استفاده از کلاه امام مالک به هنگام استسقا و … بود؛شافعی از بیم این که مبادا نگرش های غلوآلودی همانند پندار نصارا درباره عیسی(ع)،نسبت به شخص امام مالک نیز تکوین و رواج یابد،از آرای وی برگشت تا مردم بدانند که وی نیز مجتهدی خطاپذیر بوده که در نظراتش هم خطا هست وهم صواب.[۱]

در این جا  استدلال به جای شخصیت پشتوانه صحت نظرات است و این روش صحیح اسلامی بوده است . با این وجود یکی از وحی های شیطان به یارانش که توسط منافقین و سکولار زده ها در میان مسلمین منتشر  گشته است این که : اگر جهاد مانند نماز فرض عین می بود پس چرا فلان ملا، مولوی صاحب، شیخ الحدیث، شیخ التفسیر، استاد، ماموستا و غیره دست به دست حکومت دست نشانده ی اشغالگران داده ودر مناصب حکومتی و منابر تائید شده و تحت نظارت حکومت مشغول کار هستند وفتوی داده اند که جنگ بر علیه آن و متحدین سکولار خارجی آن حرام می باشد ؟!

در اسلام دو نوع از احکام وجود دارند: احکام منصوص که در صریح قرآن وحدیث مذکور اند، واحکام غیر منصوص و اجتهادی که  متخصصین و اولی الامر هر رشته ای آنرا از قرآن وسنت با قواعد خاص و متناسب با نیاز و وضع موجود مسلمین استنباط و ارائه می دهند .  به عنوان مثال امور حکومتی و اداری جامعه را تنها از کانال رهبر دولت اسلامی و نمایندگان آن می گیریم که از راه شرعی انتخاب  گشته است . به همین ترتیب امور فقه شخصی خود را نیز تنها از کانال نماینده ی شورای متخصصین و اولی الامری می گیریم که در دولت اسلامی با یک رای واحد ارائه می گردد و به همین ترتیب سایر امور زندگی مسلمین نیز مدیریت گشته و به پیش می رود . ادامه خواندن اگر جهاد فرض عین است چرا این همه مفتی و ملا مخالف آن هستند ؟(۲۹۹)جنگ روانی و شبهات سلفیون آمریکائی – سعودی و وعاظ السلاطین درباری

اکراه و اجبار در یاری کردن اتحادیه ی کفار بر علیه مسلمین (۲۹۸)جنگ روانی و شبهات سلفیون آمریکائی – سعودی و وعاظ السلاطین درباری

  • اکراه و اجبار در یاری کردن اتحادیه ی کفار بر علیه مسلمین (۲۹۸)جنگ روانی و شبهات سلفیون آمریکائی – سعودی و وعاظ السلاطین درباری

 

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

وعاظ السلاطین حمایت و پشتیبانی رهبران دست نشانده خود آمریکا و اتحادیه ی ضد اسلامی آن را با چنین شبهه ای توجیه می کنند که ما در فتوا دادن بر علیه مسلمین آزادی خواه و رهبران ما در جنگیدن با آنها و همراهی با کفار سکولار جهانی اکراه داریم و مجبوریم زیرا اگر سر باز زنیم تحریم می شویم ویا ..

این شبهه نیز همچون سایر شبهات مفتیان و شیوخ نفتی و وعاظ السلاطین و خود روشنفکر بینان اخوان الشیاطین امر تازه ای نیست که دنبال جواب تازه گشت. الله متعال می فرمایند :
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آَمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْیَهُودَ وَالنَّصَارَى أَوْلِیَاءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاءُ بَعْضٍ وَمَنْ یَتَوَلَّهُمْ مِنْکُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ * فَتَرَى الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ یُسَارِعُونَ فِیهِمْ یَقُولُونَ نَخْشَى أَنْ تُصِیبَنَا دَائِرَةٌ فَعَسَى اللَّهُ أَنْ یَأْتِیَ بِالْفَتْحِ أَوْ أَمْرٍ مِنْ عِنْدِهِ فَیُصْبِحُوا عَلَى مَا أَسَرُّوا فِی أَنْفُسِهِمْ نَادِمِینَ (مائده/۵۱/۵۲) اي مؤمنان ! يهوديان و نصارا را به دوستي نگيريد (و به طريق اولي آنان را به سرپرستي نپذيريد) . ايشان برخي دوست برخي ديگرند (و در دشمني با شما يكسان و برابرند) . هركس از شما با ايشان دوستي ورزد (و آنان را به سرپرستي بپذيرد) بيگمان او از زمره‌ي ايشان بشمار است . و شكّ نيست كه خداوند افراد ستمگر را (به سوي ايمان) هدايت نمي‌كند .‏ مي‌بيني كساني كه بيماري (ضعف و شكّ و نفاق) به دل دارند،  (در دوستي و ياري با يهوديان و نصارا) بر يكديگر سبقت مي‌گيرند و مي‌گويند : مي‌ترسيم كه (روزگار برگردد و) بلائي بر سر ما آيد (و به كمك ايشان نيازمند شويم) . اميد است كه خداوند فتح ( مكّه ) را پيش بياورد يا از جانب خود كاري كند (و دشمنان اسلام را نابود و منافقان را رسوا نمايد) و اين دسته از آنچه در دل پنهان داشته‌اند، پشيمان گردند.

بدون شک حمایت از کفار علاوه بر آنکه یکی از نواقض اسلام به شمار می رود، نتایج غیر قابل جبرانی را نیز برای مسلمین به بار آورده است، که نمونه های اندلس، جنگهای صلیبی ،حمله مغولها و اشغال رزمینهای مسلمین در قرون معاصر نمونه ی انکار ناپذیر این مصیبت تکراری می باشد .  در این مورد مشخص نیز باید مساله ی اکراه و شروط آن را روشن نمود تا نفاق این دین فروشان خائن بر ملا گردد . اکراه از انجام دادن عملی کفر آمیز به گونه ای است که دشمنان  شخص مسلمان را به کشتن یا جدا کردن و ناقص کردن اعضای بدن تهدید کنند . ترساندن صرف و از میان بردن مال و شغل و عزل از مقام و منصب شامل اکراه نمی گردد . در حقیقت علت اساسی همکاری حکومتهای دست نشانده و دین فروشان خائن با کفار جهانی بر علیه مسلمین جهت حفظ مال دنیا، چاههای نفت، جلوگیری از تطبیق قانون شریعت الله  و حفظ مقام و منصب می باشد . ادامه خواندن اکراه و اجبار در یاری کردن اتحادیه ی کفار بر علیه مسلمین (۲۹۸)جنگ روانی و شبهات سلفیون آمریکائی – سعودی و وعاظ السلاطین درباری

اجازه ی حاکم و رئیس جمهور جامعه شرط انجام جهاد با کفار اشغالگر (۲۹۷)جنگ روانی و شبهات سلفیون آمریکائی – سعودی و وعاظ السلاطین درباری

  • اجازه ی حاکم و رئیس جمهور جامعه شرط انجام جهاد با کفار اشغالگر (۲۹۷)جنگ روانی و شبهات سلفیون آمریکائی – سعودی و وعاظ السلاطین درباری

 

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

شبهه دیگری که از طرف بعضی ها مطرح می شود این ست که در جهاد مسلحانه اجازه ی حاکمان کنونی شرط است،  وتا زمانی که رئیس جمهور و یا پادشاه یک سر زمین اعلان جهاد نکند شرکت مردمان آن کشور در جهاد نا مشروع است.

می خواهند بگویند که جهاد بدون اجازه ی حاکمان کنونی مشروعیت ندارد، وچون حاکمان سرزمینهای مسلمان نشین اصلاً به قانون شریعت الله ایمان نداشته و دست نشانده ی حکام کافر خارجی بر سرزمینهای مسلمان شنین جهت حفظ منافع آنها می باشند، هرگز اجازه  آنرا نخواهند داد که بر علیه آنها و اربابانشان کسی وارد جنگ مسلحانه گردد. پس بساط جهاد برای همیشه برچیده می شود .

بطلان این وحی شیطان بر یارانش را می توان از جهات مختلفی آشکار کرد از جمله :

  • جهاد در برابر کفر وظلم بر هر مسلمانی فرض است، وادای آن فریضه در هیچ آیه قرآن ویا حدیثی به اجازه ی کفار اشغالگر خارجی و رهبردست نشانده مشروط نگردیده است . حتی علماء به صراحت می نویسند که اگر بخشی از سرزمین اسلام زیر تسلط کفار رود جهاد بر همه فرض عین می گردد، ودر ادای فرض عین اذن هیچ کس مطرح نیست، حتی زن بدون اجازه شوهرش نیز می تواند تحت رهبریت فرمانده ی وقت وجاهدین در انجام این فرض عین مشارکت داشته باشد و اجازه ی کسی لازم نیست .
  • جمله ای که این شبهه پراکنان به آن استدلال می کنند که بعضی فقهاء در کتابهای خویش به آن اشاره نموده اند کلاً از وضعیت دیگری سخن می راند.

امام ابو یوسف رحمه الله در کتاب الخراج می فرماید: «ولا تسري السرية إلا بإذن الإمام» به این معنا که مسلمانان به دار الحرب لشکر کشی نکنند مگر به اجازه ی امام شان. ادامه خواندن اجازه ی حاکم و رئیس جمهور جامعه شرط انجام جهاد با کفار اشغالگر (۲۹۷)جنگ روانی و شبهات سلفیون آمریکائی – سعودی و وعاظ السلاطین درباری

قبل از جهاد مسلحانه تربیت اسلامی لازم است(۲۹۶)جنگ روانی و شبهات سلفیون آمریکائی – سعودی و وعاظ السلاطین درباری

  • قبل از جهاد مسلحانه تربیت اسلامی لازم است(۲۹۶)جنگ روانی و شبهات سلفیون آمریکائی – سعودی و وعاظ السلاطین درباری

 

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

 

یکی از شبهاتی که در راستای معطل ساختن جهاد مسلحانه بر علیه کفار اشغالگر خارجی در سرزمینهایی که حکام دست نشانده بر آن تسلط یافته واز نعمت دولت اسلامی محروم هستند مطرح می گردد این است که مجاهدین باید قبل از داخل شدن به سنگر های جهاد تربیت شوند؛ وبدون تربیت، جهاد ثمره نیکی نمی دهد وجهاد گذشته افغانان با شوروی و اکثر سرزمینهای مسلمان نشین نشان داد که  به خاطر نبود تربیت سالم مجاهدین، نتایج جهاد هدر رفته ومنجر به خونریزی در میان مسلمانان شد.

با  توجه به نزول تدریجی احکام تربیتی قرآن و زندگی صحابه  در می یابیم که اصحاب رسول الله صلی الله علیه وسلم هرگز در یک سطح تربیت قرار نگرفته بودند . کسانی وجود داشتند که به محض گفتن شهادتین و داخل   شدن در دایره ی اسلام وارد میدانهای جنگ مسلحانه گشته و به شهادت می رسیدند بدون ان دوره ای تربیتی را گذرانده باشند . به همین دلیل اکثر اصحاب همچون خالد بن ولید  دچار اشتباه می گشتند و اصلاح می گردیدند . در شریعت الله و زندگی بشری اولویتهایی وجود دارند که نمی توان آنها را نا دیده گرفت .

با اینکه تربیت یک رکن اساسی جهاد است اما جهاد مسلحانه در مقابل دشمن فرض عین بوده و تربیت مجاهدین از امور مستحب به شمار می رود، وبه خاطر مستحب نمی توان فرض عین را ترک کرد. علاوه بر آن تربیت با جهاد مسلحانه تضادی ندارد، بدین معنی که اگر جهاد مسلحانه آغاز گردد این امر مانع تربیت مجاهدین است، بدین لحاظ می توان  هر دو وظیفه را چنانچه در سیرت رسول اکرم  صلی الله علیه وسلم واضح وعیان است  هماهنگ به پیش برد.

اگر این قضیه را به عقل سلیم نیز محول کنیم در می یابیم که بخاطر جزء نمیتوان کُل را ترک کرد، بطور مثال: اگر مریضی در کنار مصرف دارو پرهیز  هم کند، بیماریش  طول نمی کشد وبه زود ترین فرصت علاج می شود، اما اگر وی پرهیز نکند آیا  دکتر آنرا از خوردن دارو نیز منع می کند. به همین شکل اگر جهاد مسلحانه بدون تربیت تا حدی نتایج مثبت به بار می آورد پس نباید بخاطر اینکه نتایج کامل بدست آید آنرا نیز ترک کرد تا باشد اسباب نتایج کامل همه یک جا  فراهم شوند . و نمی شوند چون انسانها هرگز در یک  سطح تربیتی قرار نمی گیرند .

در جهاد مهم منهج روشن و اسکله ی رهبری آن مهم است، چون ممکن است در میان سربازان کسانی بی تربیت منافق، ملی گرا، مال دوست و … وجود داشته باشند که  هرگزاصلاح پذیر  نیستند، یا مانند ارتش علی بن ابی طالب افرادی خوارج صفت و قاتل وجود داشته باشند و…. تمام این موارد نمی تواند مانع انجام جهاد گردند . بخصوص زمانی که این جهاد فرض عین جهاد دفع باشد .   ادامه خواندن قبل از جهاد مسلحانه تربیت اسلامی لازم است(۲۹۶)جنگ روانی و شبهات سلفیون آمریکائی – سعودی و وعاظ السلاطین درباری

جنگ روانی و شبهات سلفیون آمریکائی – سعودی (۲۹۵)جهاد با شیطان و نفس جهاد اکبر و کوچک و ناچیز بودن فرض عین جهاد دفع

  • جنگ روانی و شبهات سلفیون آمریکائی سعودی (۲۹۵)جهاد با شیطان و نفس جهاد اکبر و کوچک و ناچیز  بودن فرض عین جهاد دفع

 

جنگ روانی و شبهات سلفیون آمریکائی – سعودی و وعاظ السلاطین درباری

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

شبهات یعنی :  وحی شیطان به یارانش جهت مبارزه و مانع تراشی در برابر یکی از برنامه ها و قوانین شریعت الله. الله متعال می فرمایند : إِنَّ الشَّيَاطِينَ لَيُوحُونَ إِلَى أَوْلِيَائِهِمْ لِيُجَادِلُوكُمْ. (انعام/۱۲۱) بيگمان اهريمنان و شياطين صفتان، مطالب وسوسه‌انگيزي به طور مخفيانه به دوستان خود القاء مي‌كنند تا اين كه با شما منازعه و مجادله كنند.

یکی از شبهات مهمی که مخالفین جهاد مسلحانه بر علیه کفار اعم از حکم فرمایان مزدور ویا به اصطلاح خود شان دانشوران  رسمی و دولتی  ویا درباری آنرا مطرح ساخته ومی خواهند اذهان مردم مسلمان ما را تغیر دهند این است که جهاد مسلحانه جهاد اصغر ویا کوچک بوده وجهاد با نفس جهاد اکبر یا بزرگتر است، و این توهم خود را به این قول منسوب به پیغمبر صلی الله علیه وسلم مشروعیت می بخشند که گویا وی  بعد از اینکه از یکی از غزوات بر گشت فرمود: «رجعنا من الجهاد الأصغر إلى الجهاد الأكبر»، ترجمه: «از جهاد اصغر بسوی جهاد اکبر باز گشتیم»، ومنظور از جهاد اکبر جهاد با نفس است.

قبل ازینکه به شرح وتفصیل این قول منسوب به رسول الله صلی الله علیه وسلم بپردازیم باید یاد آور شویم که منظور آنعده کسانیکه چنین افواهات وشبهات را راه اندازی میکنند اینست که مردم مسلمان را از جهاد مسلحانه با کفار اشغالگر خارجی و دست نشاندگان آنها رو گردان ساخته وعملا، ورای سفسطه های تئوریک ، در دنیای واقع جهاد مسلحانه را به زمان نامعلومی تعطیل نموده ودر بسیاری موارد ، آن را موکول به خواست و سیاستهای اربابانشان می نمایند .

بر همین مبنا کلمه ی جهاد را در موارد دیگری به کار می گیرند که آن را از مفهوم اصلی آن خارج گردانند؛  مانند :  ادامه خواندن جنگ روانی و شبهات سلفیون آمریکائی – سعودی (۲۹۵)جهاد با شیطان و نفس جهاد اکبر و کوچک و ناچیز بودن فرض عین جهاد دفع