در وضع موجود عملیات مسلحانه اهل سنت در کردستان ایران (۳۷۲) واکنش عموم مسلمین در برابر جنگ روانی دین سکولاریسم
بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم
مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی
سوالی که عده ای از برادران ما مطرح نموده اند این که : بعضي از جوانان دوست دارند كه در شهر خودشان بر عليه مرتدين عمليات مسلحانه انجام دهند، اما شما آنها را در كردستان ايران منع نموده ايد ! چرا ؟ مگر مرتدين كُرد به صورت مسلحانه دوستان را ما را ترور نكرده اند ؟ و همين الان هم ترور نمي كنند ؟ و برادران و خواهران ما را در عراق و سوريه و تركيه به فجيع ترين شيوه ي ممكن قتل عام نمي كنند ؟ مگر اينها صدها بار نگفته اند كه به نمايندگي از جهان كفر، بخصوص آمريكا و اروپا در حال جنگ با مسلمين هستند ؟ و…
شکی نیست که دهها سال است که اهل سنت كردستان ايران و حتي كردستان عراق و سوريه و تركيه هم در تاريخ از قربانيان اصلي جنايات سكولاريستهاي مرتد محلي و كفار خارجي بوده اند و الان هم هستند . كسي نمي تواند كثافت اين مرتدين سکولار را در تاريخ كردهاي اهل سنت انكار كند و تاريخ ما از وجود چنين موجودات خائن و وطن فروش و مردم فروشي شرمگين است . اما با اين وجود، تطبيق احكام داراي شروط و ويژگيهاي خاص خود است که باید مهر زمان حاضر و شرایط روز و وضع موجود را داشته باشد .
كسي كه قصد دارد به ناموس شما بي احترامي كند و يا قصد دارد شما را به قتل برساندو يا به الله و رسولش صلي الله عليه و سلم فوش مي دهد، روش دفع آن با روش دفع كسي كه تن فروشي مي كند و يا كسي كه ديگري را به قتل رسانده و يا مشروب و مواد مخدر خريد و فروش مي كند تفاوت دارد . در مورد اولي شما مي توانيد به صورت شخصي از چنين كاري جلوگيري كنيد و اگر هم در اين راه كشته شوي – به قول رسول الله صلي الله عليه وسلم – شهيد هستي كه من قتل دون عرضه فهو شهيد و در مورد فوش دهنده به الله و رسول هم جاي خود دارد، چون ما الله و رسول را از ناموس و فرزندان خود هم بيشتر دوست داريم ، در مورد دوم (كسي كه مي خواهد شما را بكشد) اين هم يك حق شخصي و دفع دشمن صائل است و راهي جز دفع آن وجود ندارد حتي اگر يكي از طرفين كشته شوند؛اما در ساير موارد، اين كار شخص شما نيست بلكه بايد از سوي افراد متمكن انجام شود .
فقهاء اهل سنت اتفاق دارند كه اجراي حدود از وظايف حاكم شرعي جامعه است ، حالا فرق نمي كند اين حاكم شرعي طبق كدام يك از مذاهب اسلامي به تطبيق قانون شريعت الله بپردازد ؛ غير از مساله ي برده و كنيز كه اختلاف جزئي در آن وجود دارد ، فقهاء فی الجمله اتفاق دارند كه شريعت اجازه نمي دهد هركسي به صورت انفرادي اجراي حدود كند . چون فتح این باب و قبول اين مساله باعث ايجاد هرج و مرج در ميان مردم شده و فساد آن بيشتر از منافعش مي باشد . چون اگر حكومتي كوچك يابزرگ نباشد كه امور جامعه را سازماندهي نموده و عدالت را بر قرار نمايد در آن صورت هر کس که شخصی را بکشد او را متهم خواهد کرد که با فلان سخن مرتد گشته یا ساحر و …. بوده است و بنابراین برای افراد جایز نیست که به این وظائف که از ویژگیهای سلطه شرعی است بپردازند.
نكته ي ديگر اينكه جهاد و عملیات و نکایه (خسارت زدن به کفار) بايد با طائفه محارب و ممتنع بالشوکة اي انجام شود كه در درجه ي اول دشمني با مسلمين قرار گرفته اند، و نباید ملاک انتخاب اهداف، آسان بودن آن باشد و یا اهدافی باشد که افرادش محارب با دین نبوده وسر جنگ با اهل دین ندارند؛ در انجام این گونه اعمال هیچ مصلحتی برای جهادو مسلمين ستمديده وجود ندارد .
به همين دليل من برادرانم در كردستان ايران و همه برادرانی که شبیه این سؤال را دارند ، نصیحت می کنم که با مرور زندگانی دکتر عبدالله عزام اگرتوانایی دارند در این مرحله به میادین جهاد و قتالي بشتابند كه كفار و مرتدين به صورت آشكار در صف مقابل آنها قرار گرفته و آشكارا از سيستم پليد سكولاريستي حمايت نموده و مسلمين را به دليل پيروي از قانون شريعت الله قتل عام مي نمايند ، اين كار را انجام داده و هجرت نمايند ؛ و اگر توان چنين هجرتي را ندارند ، در جنگ رواني و نرم بر عليه كفار اشغالگر خارجي و بخصوص سكولاريستهاي مرتد محلي شركت جسته و پايگاه اجتماعي مرتدين را در انديشه ، دل و منزل وخانواده ي ، اطرافيان و همشهريان و همزبانان خود نابود نمايند و اگر باز – با يك كلمه و آيه هم باشد – جرئت و يا توان چنين كاري را ندارند ، فکرکنند که به چه طریقی می توانند برادران مجاهدشان را یاری رسانند تا اینکه برادرانشان برای اقامه شریعت الله تعالی تمکین پیدا کنند حتي اگر با دعا كردن و برائت از كفار و مرتدين هم باشد كه اين كمترين كاري است كه هر مسلماني بايد انجام دهد و پايين تر از آن اميدي براي مومن به اسلام ماندن وجود ندارد .