افراد غیر مسلح و بی گناه در قتال چه کسانی هستند? پاسخ به شبهاتی در مورد بی گناهان در جنگ مسلحانه

 

افراد غیر مسلح و بی گناه در قتال چه کسانی هستند? پاسخ به شبهاتی در مورد بی گناهان در جنگ مسلحانه

به قلم : ابومصعب

مطلب خود را با یک مثال آغاز می کنم که در سالهای گذشته ابزار دست منافقین و دشمنان اسلام  به مجاهدین شریعت گرا بوده است ، و آنهم اینکه اسامه بن لادن تقبله الله که به برجها حمله کرد ایا اشتباه کرد؟

جواب این شبهه شما از چندین وجه است:

وجه اول:

صعب بن جثامة رضی الله عنه از پیامبر صلی الله علیه وسلم روایت می کند که از رسول الله صلی الله علیه وسلم درباره اهل دیاری پرسیده شد که مشرک بوده و مورد شبیخون (ازسوی مسلمین) قرارمی گیرند و برخی از زنان و کودکانشان کشته می شوند، پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود« اینان ازهمانها محسوب می شوند »

این حدیث ثابت می کند که زنان و کودکان و هرکس که قتل او منفرداً جایز نباشد، اگر با غیرخود مختلط باشند و امکان جداسازی نباشد قتلشان جایزمی باشد، چون آنها از رسول الله صلی الله علیه وسلم درباره شبیخون پرسیدند و درشبیخون هم تمییز وجداسازی (کودکان و زنان از مردان یا به اصطلاح اینان نظامی و غیرنظامی) ممکن نیست، و رسول الله صلی الله علیه وسلم به این کار اجازه داد جون برخی از اموری که استقلالاً جایز نمی باشند، به تبعیت(وقتی با عاملی غیر از خود همراه می شود) جایزمی شوند.

وجه دوم:

فرماندهان مسلمین درجنگهاشان با کفار از منجنیق برای ضربه زدن به آنها استفاده می کردند و بدیهی است که منجنیق بین نظامی و غیر نظامی فرق نمی گذارد و ممکن است که برخی از این افرادی که اینان آنها را بی گناه می نامند هم آسیب ببینند ولی با این حال روش مسلمین در تمام جنگها در طول تاریخ به همین منوال بوده است.

  • ابن قدامه  استعمال منجنیق جایز است زیرا پیامبر صلی الله علیه وسلم:علیه اهل طائف منجنیق به کار برد والمغنی والشرح .» نیز عمرو بن عاص علیه اهل اسکندریه منجنیق را استعمال کرد[۱]
  • و ابن قاسم تیراندازی به کفار با منجنیق جایز است هرچند کودکان و زنان و « : در الحاشیه می گوید.» سالمندان و راهبان بدون قصد کشته شوند زیرا خسارت زدن به کفار )نکایه( به اجماع جایز است.
  • ابن رشد  می گوید :   نکایه )خسارت زدن( به اجماع به تمام انواع مشرکین جایزاست [۲]

وجه سوم:

فقهای مسلمین قتل مسلمانانی که”سپر انسانی” بشوند، را اجازه داده اند، یعنی مسلمانانی در دست کفار اسیرباشند و کفار برای در امان ماندن از تیرهای مسلمین آنها را سپر خود قراردهند. با اینکه این مسلمانانی که سپرانسانی قرار داده شده اند هیچ گناهی ندارند، تمام فقهای مسلمان در طول تاریخ اسلام قتل آنها را جایز دانستهاند، درحالی که طبق اصطلاحات اینان )معترضین(، آنها بی گناه محسوب می شوند و قتلشان نباید جایز باشد.

شیخ الاسلام ابن تیمیه  علماء اتفاق نظر دارند بر اینکه اگر ارتش کفار اسرای مسلمان را سپر « : می گویدخود کنند و ترس از این برود که اگر مسلمانان جنگ را ادامه ندهند به ضرر آنها تمام می شود باید جنگ را.» ادامه دهند هر چند این کار به کشته شدن آن مسلمانان سپر قرار داده شده بینجامد[۳]

ابن قاسم درالانصاف گفته است: و اگر مسلمانی را سپر خود کردند تیر اندازی به « : در الحاشیه می گوید سویشان جایز نیست، مگر اینکه از شکست مسلمانان بترسیم که در آن صورت باید به سویشان تیراندازی کرد و کفار را هدف گرفت، و دراین مطلب هیچ اختلافی نیست [۴]

در اینجا سؤالی را متوجه کسانی می کنم که آنچه در آمریکا اتفاق افتاده، را “تروریسم” نامیده اند و از آنها جواب می خواهم، و سؤال اینست که:

  • هنگامی که آمریکا با هواپیماها و موشکهایش به کارخانه داروسازی در سودان حمله ور شد و آن کارخانه را ویران کرد و تمام کارمندان و کارگران داخل آن کشته شدند، اسم این عمل را چه گذاشتند؟ آیا این کاری را که آمریکا با آن کارخانه در سودان کرد تروریسم محسوب نمی شود؟ و این کاری که این مردان با برجهای آمریکا کردند تروریسم محسوب می شود؟ چرا برای این اتفاقی که در آمریکا افتاد این همه هیاهو به راه انداختند ولی از یک نفر از آنها هم نشنیدیم که برای ویران کردن کارخانه داروسازی و کشتن ساکنانش توسط آمریکا اعتراضی کنند؟

من فرقی بین این دو عملیات نمی بینم الا اینکه اموالی که آن کارخانه با آن اداره می شد اموال مسلمین بود و کارمندان و کارگرانی که کارخانه بر سرشان ویران گشت و مردند، مسلمان بودند اما اموالی که برج های دو قلو با آن اداره می شد اموال کفار بود و مردمی هم که در انفجار مردند کافر بودند.آیا همین فرق موجب شده که برخی از برادرانمان حوادث آمریکا را تروریستی می نامند!!! و به آنچه در سودان رخ داد اعتراضی نمی کنند!! و آن را تروریستی نمی نامند!!

و نیز محاصره اقتصادی وگرسنگی که برملت لیبی و ملت عراق تحمیل شد؟ وحملات روزانه به مردم عراق؟ و محاصره اقتصادی و حملاتی که به دولت مسلمان افغانستان انجام گرفت؟ اینها را چه باید نامید؟ آیا اینها تروریسم است یا نه؟

و نیز از اینان می پرسیم که منظور شما از بی گناهان (وغیرنظامیها) چیست؟

وجواب اینان از این سه حالت خارج نخواهد بود:

حالت اول:

منظورکسانی باشند که همراه دولتشان با مسلمین نجنگیده اند و نه با بدن ونه با مال و نه با رأی و فکر ومشورت و نه با هیچ طریق دیگری به آنها کمک نکرده اند. این دسته قتلشان جایز نیست به شرطی که ازغیرشان متمایز بوده و مختلط نباشند، اما اگر با غیر خود مختلط بودند و تمایزشان و جداکردنشان ممکن نباشد،در این صورت قتل آنها از جهت تبعیت و الحاق به دیگران جایز می باشد )یعنی دیگران را هدف می گیریم وبه تبعیت از آنها اینان نیز کشته می شوند( مانند سالمندان و زنان و کودکان و بیماران و عاجزین و راهبان گوشه گیر.

ابن قدامه  می گوید:« قتل زنان و کودکان در شبیخون و در انبارهای زیرزمینی، اگر آنها را منفرداً و جداگانه  عمداً هدف قرار ندهند، جایز می باشد و نیز کشتن حیوانات در صورتی که منجر به کشتن و شکست دشمن کافر شود نیز جایز است و در این باره هیچ اختلافی نیست[۵]

و نیز می گوید :شبیخون هیچ اشکالی ندارد   شبیخون به دشمن جایز می باشد، احمد بن حنبل می گوید: « هیچ کسی را –از علماء– نمی شناسیم که شبیخون را ناپسند دانسته باشد ». و می گوید : آیا جنگ با روم به غیر از روش شبیخون بوده است[۶]

حالت دوم:

یا آنها کسانی هستند که مستقیماً همراه دولتشان درجنگ مشارکت نکرده اند اما با مال و یا با نظر و فکر به آنها یاری رسانده اند، این دسته را بی گناه نمی نامند بلکه محارب و اهل جنگ هستند یعنی همکارو یاری رسان به شمار می آیند.

  • ابن عبد البر در کتاب الاستذکار می گوید: علماء در این مورد هیچ اختالافی ندارند که زنان و پیرمردانی که با مسلیمن بجنگند قتلشان مباح است و نیز کودکانی که توانایی جنگیدن را داشته باشند وعملاً وارد جنگ با مسلمین شوند نیز کشتنشان مباح است[۷]
  • و نیز ابن قدامه در اباحت قتل زنان و کودکان و سالمندانی که به اقوام محاربشان برای جنگ کمک کنند،اجماع را نقل کرده است.
  • ابن عبد البر می گوید : علماء اجماع کرده اند که رسول الله درید بن الصمة را در روز حنین کشت چون اهل تجربه و دانای به تاکتیک جنگی بود. پس هر سالمندی که چنین باشد طبق نظر تمام علماء باید کشته شود.[۸]

 

  • امام نووی در شرح مسلم در کتاب جهاد حکایت اجماع را کرده است بر اینکه سالمندان کفار، اگر دارای فکر و نظر و تجربه جنگی باشند باید کشته شوند.
  • ابن قاسم در الحاشیه نقل کرده می گوید:  علماء اجماع کرده اند بر اینکه حکم عمل غیرمستقیم )رده( در

جهاد )کمک و یاری و امداد( حکم مستقیم )مباشر( را دارد. و از ابن تیمیه اجماع را بر این نقل کرده است وهمچنین از ابن تیمیه نقل کرده که یاران طائفه ممتنعه و انصارشان از خود آن طائفه محسوب می شوند و هررفتاری با اینان بشود با آنان نیز می شود

حالت سوم:

اینکه مسلمان باشند، که در این صورت کشتن آنها تا زمانی که مستقل و متمایز باشند جایز نمی باشد اما اگربا غیر خود مختلط شدند و انجام جهاد به غیر از کشتن آنها همراه دیگران، ممکن نباشد، جایز می شود و دلیل این، همان مسئله سپر انسانی است که قبلاً توضیح داده شد.

و این چیزی که بعضی آن را دائم تکرار می کنند و از معذور بودن بی گناهان سخن می گویند بدون اینکه بدانند بی گناه چه کسانی هستند از آثار تأثر به مصطلحات غربی و رسانه های جمعی می باشد به طوری که حتی کسانی که این کار از آنان بسیار بعید است )به خاطرعلمشان( می بینیم که این اصطلاحات و عبارات دیگران راکه با الفاظ شرعی مخالف است،تکرار می کنند.

و این را هم باید دانست که برای ما جایز است که مثل همان کاری را که کفار با ما می کنند، ما نیز با آنها بکنیم و این مطلب رد و تبیینی است بر کسانی که کلمه بی گناهان )و غیرنظامیها( را دائم تکرار می کنند، و الله سبحانه و تعالی این کار را برای ما مباح کرده است.

و از نصوصی که براین دلالت دارد این فرموده الله تعالی است:   وَإِنْ عَاقَبْتُمْ فَعَاقِبُواْ بِمِثْلِ مَا عُوقِبْتُم بِهِ (نحل/ ۱۲۶)

ای مسلمانان!( هرگاه خواستید مجازات کنید )کسانی را که به حقوق شما تعدّی و تجاوز کرده اند(، تنها بدان)

اندازه مجازات کنید و کیفر دهید که درباره شما روا شده است

و نیز الله تعالی می فرماید: وَالَّذِینَ إِذَا أَصَابَهُمُ الْبَغْیُ هُمْ یَنتَصِرُونَ  وَجَزَاء سَیِّئَةٍ سَیِّئَةٌ مِّثْلُهَا (شوری/ ۳۹ – ۴۰ )

و کسانی اند که اگر ستمی بدیشان شد، خویشتن را یاری می دهند )و زیر بار ظلم نمی روند(و کیفر هربدی ، کیفری همسان آن است.

 

 

…………………………………………………..

[۱] ( ۱۰ / ۵۰۳ )

[۲] الحاشیة علی الروض ۴ / ۲۷۰ ]

[۳] الفتاوی ۲۸ / ۵۳۷ / ۵۴۶ ،ج ۲۰ / ۵۲ ]

[۴] الحاشیه علی الروض [ .» ۴ / ۲۷۱ ]

[۵] المغنی و الشرح   ۱۰ / ۵۰۳

[۶] المغنی والشرح [ ۱۰ / ۵۰۳ ]

[۷] الاستذکار [۱۴ / ۷۴ ]

[۸] التمهید [۱۶ / ۱۴۲ ]

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *