نكاتي چند از آخرين پيام ايمن الظواهري : “امتی واحد در جنگی واحد و در جبهات گوناگون”
به قلم: احسان هورامی
ايمن الظواهري اخيرا پيامي صوتي تحت عنوان “امتی واحد در جنگی واحد و در جبهات گوناگون” را منتشر نمود كه عده اي از تحليلگران آن را ناشي از آشفتگي هاي فكري اين شخص در مديريت يك جماعت جهادي مي باشد . در اين پيام جديد وي مي توان به چند نكته اشاره نمود :
- با آنكه ايمن الظواهري حكومت سكولار آمريكا را پرچمدار و رهبر كنوني جنگ بر عليه مسلمين معرفي مي كند اما باز چنين اتحادي را تحت عنوان صليبي بودن شرق و غرب معرفي مي نمايد. در حالي كه واضح است، قدرت شرق، يعني چين، كشوري سكولار كمونيستي است و غرب هم به رهبري آمريكا و اتحاديه ي اروپا، كشورهائي سكولار ليبرال هستند.
هيچ يك از اين دو جناح به هيچ يك از قوانين نصرانيت اعتقادي نداشته و رسما خود را سكولار مي نامند . اما ايمن الظوارهي با ادبيات چند قرن گذشته و عصر صلاح الدين ايوبي و قبل از آن به توجيه وضع موجود مي پردازد. بر همين اساس مي توان گفت كه اين شخص از درك وضع موجود عاجز است .
- با آنكه به جنگ كنوني جهاني بر عليه مسلمين اشاره مي كند و با تاكيد بر اخوت اسلامي و اتحاد، مجاهدين را از محدود شدن به نقشه هاي كنوني باز مي دارد اما در پيش گرفتن اين سياست هم بر خلاف سياستهاي قبلي وي مي باشد كه بر اثر آن خود هزاران انسان بي گناه ريخته شد.
الظواهري در اين پيام مي گويد: امروز کسانی هستند که می خواهند ما را به تقسیمات گذشته برگردانند. تقسیماتی که دشمنان اشغالگر آن را برایمان رسم کردند. (و زبان حالشان می گوید) پاکستان برای پاکستانی ها و سوریه برای سوری ها و فلسطین برای فلسطینی ها،این سخنان به مصلحت چه کسانی است؟”
اما همين شخص زماني كه شعله هاي جنگ در سوريه را شعله ور مي كرد بر اين امر تأكيد داشت كه سوريه را به اهل سوريه بايد سپرد و ديگران را غير مستقيم خارجي مي ناميد كه بر اثر اين سياست غلط هزاران انسان بي گناه به قتل رسيدند. و در همين پيام حديثي از رسول الله صلي الله عليه وسلم مي آورد كه می فرماید: « خون مسلمانان دارای ارزشی یکسان است؛ و آنان بر ضد غير مسلمانان، يكپارچه‌اند؛ كوچكترين مسلمان مي‌تواند غير مسلمان را به ذمه خود درآورد.»[۱]. جاي تعجب است كه از يك سو به كشتن مسلمين تشويق مي كند و از ديگر سو به جايگاه خون مسلمين مي پردازد. اين دمدمي بودن نشان از نبود يك استراتژي صحيح شرعي است.
- در مورد آمريكا مي گويد: می بینی که بیشترین نقش را در این ائتلاف شوم، آمریکا ایفا می کند سپس سایر دولتها بر حسب قدرت و مصلحت شان، در این جنایات دست دارند. با این حال چگونه با این ائتلاف جنایتکارانه برخورد کنیم؟ “
در اين صورت آمريكا دشمن شماره يك مسلمين در وضع موجود است كه داراي عقايد سكولاريستي مي باشد و با تمام متحدينش بر همين اساس سكولاريستي متحد مي شود. در اين صورت اولين قدم دشمن شناسي و در جه بندي دشمنان است، كه متأسفانه در عمل جماعتي كه هم اكنون ايمن الظواهري آن را هدايت مي كند از آن محروم مي باشد .
ايمن الظواهري از عباراتي چون شرق و غرب صليبي، حكومتهاي چيني( با چه عقيده اي؟) هندي، روافض صفوي و… به نحوي سخن به ميان مي آورد كه بيشتر شبيه سخن ملاي يك روستاي پرت است تا رهبر يك جماعتي كه مدعي بين المللي بودن است.
اينها نشان از ضعف ايدئولوژيكي است تا جائي كه كساني چون هاني السباعي ساكن در انگليس را حكيم و امين خود و طارق عبدالحليم و ابوبصير و… را علماي خود مي دانند و به اينها پناه مي آورند.
از روي اين موارد و موارد مشابه مي توان به بخشي از تفاوتهاي القاعده ي ايمن الظواهري با القاعده ي اسامه بن لادن تقبله الله پي برد.
………………………………………..
[۱] سنن ابی داود حدیث ۴۵۳۰ (آلبانی گفته است حدیث صحیح است.)
اسلام علیکم
باز هم سفسطه، بازی با کلمات، سخنانی غیر واقعی با ظاهری منطقی و مستدل….
گفتید : اين دو جناح به قوانين نصرانيت اعتقادي نداشته و رسما خود را سكولار مي نامند . اما ايمن الظواهری با ادبيات چند قرن گذشته به توجيه وضع موجود مي پردازد.مي توان گفت كه اين شخص از درك وضع موجود عاجز است
قطعا نمیشود گفت شیخ حفظه الله از درک وضع موجود عاجز است زیرا شیخ ظواهری حفظه الله و باقی مشایخ قاعده بارها در صوتیات قبلی خود بیان نموده اند که این حکومت ها همه سکولار هستند، طبیعتا تمام دشمنان اسلام با یک اندیشه با مسلمین نمیجنگند ولو اگر همه به سکولاریسم اعتقاد داشته باشند
شیخ حفظه الله آنان را بر اساس اندیشه های که با آن به مبارزه با مسلمین میپردازن جدا می کند
مطمئنا شیعه های غالی یا صوفی های متحد با سکولار ها با اندیشه ی که ناشی از کج فهمی از دین است با مجاهدین و اهل سنت میجنگند و همچنین سرباز امریکایی و روسی که بر اساس این اندیشه ی مذهبیش با مسلمین میجنگد و منظور شیخ حفظه الله این است همه اندیشه های باطل در یک جبهه به رهبری سکولار ها علیه مسلمین جمع شده اند
گفتید : مجاهدين را از محدود شدن به نقشه هاي كنوني باز مي دارد اما در پيش گرفتن اين سياست هم بر خلاف سياستهاي قبلي وي مي باشد
بازم بدون شک این حرف نمیتونه درست باشه زیرا شیخ حفظه الله از جمله کسانی بودند مجاهدین داغستان را به یکی شدن دعوت کردند و مجاهدین یمن و حجاز را تحت یک امیر واحد شیخ وحیشی رحمه الله جمع کرد
پس مطمئنا دستور بازگشت دوله به عراق که از دستور یک امیر به زیردستش بود نمی تواند به دلیل اعتراف به مرز های سایکس بیکو باشد و دلایل دیگری داشت که لازم به گفتنش نیست…
و در آخر گفتید : از روي اين موارد و موارد مشابه مي توان به بخشي از تفاوتهاي القاعده ي ايمن الظواهري با القاعده ي اسامه بن لادن تقبله الله پي برد.
خواهش می کنم تمام چیز های که نوشتم رو فراموش کنید. فقط با دلیل این را اثبات کنید که آیا در موضوع دشمن شناسی و سیاست شیخ اسامه رحمه الله در قبال امریکا و متحدینش تفاوتی بین قاعده شیخ اسامه و قاعده شیخ ایمن وجود دارد ؟؟
ولی تاکید میکنم : دوله را معیار این موضوع قرار ندید و هرچه شود انتقاد های کاملا بی اساس و پیش پا افتاده را مطرح کنید مانند :
دستور بازگشت دوله به عراق
تایید نکردت خلافت بغدادی
دستور دادن ریختن خون مجاهدین دوله
اختلاف انداختن بین مجاهدین و دوله…وووو از این اتهامات بی اساس که فقط و فقط دوله را معیار حق و باطل قرار داده اید لطفا دلیل موجه تر و با سند محکم حرف بزنید بسم الله
یکی از تفاوتهای القاعده ی شیخ اسامه بن لادن تقبله الله با الظواهری در دشمن شناسی است .
شیخ اسامه تقبله الله آمریکا را دشمن شماره یک خود می دانست و با آن می جنگید اما القاعده ی ایمن الظواهری هم اکنون در سوریه اجازه ی هر فعالیتی را به آمریکا می دهد و حتی با متحدین آمریکا نیز متحد می شود .
این یکی بقیه ش تا بعد .