کوردهای شریعت گرای کوردستان سوریه و بررسی ابعاد گوناگون جنگ سکولاریستهای جهانی و کوردهای مرتد پ.ک.ک علیه آنان ( ۲ )

کوردهای شریعت گرای کوردستان سوریه و بررسی ابعاد گوناگون جنگ سکولاریستهای جهانی و کوردهای مرتد پ.ک.ک علیه آنان ( ۲ )

 

به قلم : احسان هورامی ( دانشجوی علوم سیاسی ) / کارزان شکاک و…

 

چرا با وجود آنکه مسلمانان شریعت گرا از هر گونه جنگی با پ.ک.ک و نوچه هایش پرهیز می نمود این جریان مرتد جنگ را بر آنها تحمیل نمود ؟
چنانچه قبلا گفته شد پس از توافقنامه میان هیأت عالی کُرد و جبهه النصره، تاکنون درگیری میان طرفین به وجود نیامد اما افزایش قدرت میدانی و نظامی جماعتهای شریعت گرائی چون جبهه النصره در سوریه و بخصوص خدمات و عدالت آن در حق مردم کورد موجب شد تا پ.ک.ک و نوچه ی سوریه ایش این جماعتهای شریعت گرا را خطری بزرگ برای موجودیت خود تلقی کند، به ویژه آنکه جبهه النصره از طریق کوردهای شریعت گرا ئی که اکثرا فرمانده هان آن را در مناطق کورد نشین تشکیل می دادند، تلاش بسیاری کرد تا با عدالت گستری خود مردم فریب خورده را به جدایی از ارتش مرتد سوریه و مرتدین محلی و پیوستن به مجاهدین شریعت گرا راضی کند. اما مهمترین عامل جنگ افروزی کوردهای مرتد پ.ک.ک و نوچه هایش علیه مجاهدین شریعت گرا دستوراتی بود که از طرف مافوقهایش در تصرف راس العین و حومه ی آن به آنها داده شده بود . آنها در ماه رمضان و بدون هیچ دلیلی به مقرهای مجاهدین ما در محله های حومه ی راس العین حمله نموده و با شکستن پیمان نامه و توافقات قبلی به صورت یک طرفه به مجاهدین ما اعلان جنگ نمودند . آنها با اعلان جنگ با مجاهدین شریعت گرا خیانت آشکار خود را علنی نموده و همچون یهودیان بنی نظیر خود را مستوجب خشم و انتقام مجاهدین نمودند .
اما این منطقه که خارج از مناطق کوردنشین قرار داشت چرا مورد هجوم ناگهانی مرتدین پ.ک.ک و نوچه هایش قرار گرفت ؟
حومه ی سری کانی یا راس العین که مجاهدین آنرا ماهها در تصرف خود داشتند یکی از مهمترین معابر انتقال سلاح ، مهمات و نفرات حکومت اسلامی عراق و شام و جماعتهای هم مسیر با آن است . مجاهدین از منطقه کرد و عرب نشین راس العین به سوی شهر تل التمر پیشروی می کنند و چون این شهر میان حلب و مرزها ترکیه قرار دارد، حفظ وآزادسازی دوباره ی آن برای مجاهدین بسیار اهمیت دارد، چرا که راه را برای نفوذ مجاهدین و ورود سلاح به حلب می گشاید. همچنین روزنه ای است برای حمایت از مجاهدین شریعت گرا در دیرالزور که به دلیل دوری جغرافیایی از سایر مناطق شمالی در انزوا قرار گرفته است .
به همین دلیل پ.ک.ک و نوچه هایش در روز سه شنبه هفته ی اول ماه مبارک رمضان به مجاهدین ما در راس العین بدون اخطار قبلی شبیخون زده و چند نفر از برادران ما را کشته وزخمی نمودند و براردان ما مجبور شدند به منطقه ی تل حلف ومنطقة أصفر ونجار در همان نزدیکی راس العین عقب نشینی نمایند . اما بهانه ی کودکانه و احمقانه ی آنها برای این جنگ افروزی وحشیانه که ممکن است درآینده جان صدها و بلکه هزاران انسان را بگیرد چه بود؟ : اینکه نمی خواهند زیر پرچم به قول خودشان اسلام سیاسی بروند و دیگری تردد مجاهدین در مناطق مسکونی . بله فقط همین . فقط به این دلیل جنگ یکطرفه ای را بر مردم مظلوم ما تحمیل نمودند . ادامه خواندن کوردهای شریعت گرای کوردستان سوریه و بررسی ابعاد گوناگون جنگ سکولاریستهای جهانی و کوردهای مرتد پ.ک.ک علیه آنان ( ۲ )

کوردهای شریعت گرای کوردستان سوریه و بررسی ابعاد گوناگون جنگ سکولاریستهای جهانی و کوردهای مرتد پ.ک.ک علیه آنان ( ۱ )

کوردهای شریعت گرای کوردستان سوریه و بررسی ابعاد گوناگون جنگ سکولاریستهای جهانی و کوردهای مرتد پ.ک.ک علیه آنان ( ۱ )

 

به قلم : احسان هورامی ( دانشجوی علوم سیاسی ) / کارزان شکاک و…

قال رسول الله: ” إذا وقعت الملاحم بعث الله من دمشق بعثاً من الموالي، أكرمُ العرب فرساً وأجودهم سلاحاً، يؤيد الله بهم الدين
کردهای سوریه اکنون در دو منطقه ناپیوسته در سوریه حضور دارند. نخست در شرق سوریه و استان حسکه و قامیشلو و دوم در منطقه جبل الاکراد . منطقه جبل الاکراد کنار استان هاتای یا اسکندورن در ترکیه است. بین این دو منطقه کردنشین مناطقی همچون عزاز وجود دارد که عرب نشین است و پیوستگی مناطق کوردی را قطع کرده است . یعنی چیزی بر خلاف کوردهای عراق یا ترکیه و چیزی شبیه کوردهای ایران که در خراسان و بلوچستان و هرمزگان و بوشهر و مازندران و گیلان و غرب و شمال غربی وغیره متفرق هستند .
در شناخت وضع موجود درسوریه و علی الخصوص در کوردستان سوریه به ناچار ابتدا باید به سه موضوع بنیادین پرداخت :
جنگ و جدال و زورآزمائی دو جناح شرق و غرب به رهبری روسیه – چین و آمریکا – ناتو .
تولید« صحوه » ها توسط اشغالگران خارجی و دولتهای فاسد محلی .
جایگاه نیروهای انقلابی مستقل
جنگ و جدال و زورآزمائی دو جناح شرق و غرب به رهبری روسیه – چین و آمریکا – ناتو .
چنانچه بر همگان آشکار گردیده است ، دو جناح امپریالیستی شرق و غرب سوریه را از طریق متحدین خود محل زورآزمائی و امتیازگرفتنهای رایج دیپلوماسی دنیای پلید سیستم سکولاریستی نموده اند . در این راستا عده ای از کشورها ی منطقه و احزاب داخلی سوریه ، هرکدام به نوبه ی خود طرف یکی از جناحهای بین المللی را گرفته و به نام مردم مظلوم سوریه صحبت می کنند . در این میان کوردستان سوریه نیز از این قاعده مستثنی نبوده و به روشنی آثار این دو امپریالیست جهانی را مشاهده می نمائیم که در لباس یکی از احزاب کوردی خود را به نمایش درآورده اند .
در یک طرف این قضیه جناح طرفدار حکومت سکولار سوسیالیست سوریه و امپریالیستهای روسیه – چین قرار دارد که در قالب پ.ک.ک و نماینده اش در کوردستان سوریه ، پ. ی .د ( حزب اتحاد دموکراتیک کردستان سوریه ) و شاخه ی نظامی آن ه . پ . گ ( نیروی محافظ خلق ) خود را به نمایش درآورده است . اینها خواهان ابقای حکومت سکولار سوسیالیست بشار اسد و دمکراتیزه شدن بیشتر آن هستند ؛ و در وضع موجود ، ملی گرائی و نژاد کوردی را در برابر نژاد عرب قرارداده و عقیده ی سکولار سوسیالیستی خود را در پشت این ملی گرائی مخفی نموده اند و با نام کورد و دفاع از کورد ، مردم کورد را قربانی عقاید سکولار سوسیالیستی خود می کنند و در برابر مخالفین خود قرار می دهند .
اینها تراژدی قاضی محمد و خیانت سوسیالیستهای شوروی را فراموش نکرده اند به همین دلیل صالح مسلم رهبر حزب PYD طی دیدار اخیر خود با میخائیل یوگدانوف معاون وزیر خارجه روسیه درخواست کرده است که برای حل بحران سوریه خواست حزب اتحاد دمکراتیک را در توافقات بین المللی که قرار است صورت گیرد فراموش نکنند . ادامه خواندن کوردهای شریعت گرای کوردستان سوریه و بررسی ابعاد گوناگون جنگ سکولاریستهای جهانی و کوردهای مرتد پ.ک.ک علیه آنان ( ۱ )

قتال تحت امارت امیر فاجر مابین افراط و تفریط

قتال تحت امارت امیر فاجر مابین افراط و تفریط

 

نویسنده: شیخ عاصم مقدسی
مترجم: ا . صدوقی

 

مسألهی جایز بودن قتال تحت امارت امیر فاجر برای دفع کافر هنگامی که امیر صالح برای دفع آن موجود نباشد و جز با امیر فاجر جهاد ممکن نباشد، مسألهای معلوم در نزد اهل سنت و جماعت میباشد.
این مسأله در نزد اهل سنت و جماعت مشهور است و در کتب فقه به کرات ذکر آن آمده است. همچنین در کتب عقیده هم برای مخالفت با اهل بدعت آن را ذکر نمودهاند و این مسألهای است که بر قاعدهی دفع مفسدهی بزرگ از میان دو مفسده با متحمل شدن مفسدهی کوچکتر «دفع أعظم المفسدتین باحتمال أدناهما» بناء شده است که قاعدهای معروف از قواعد فقه است.
شیخالإسلام ابن تیمیه (رحمهالله) در مجموع الفتاوی (۲۸/۵۰۶) میفرماید: «مسألهی جهاد تحت امارت هر امیر فاجر و نیکوکار از اصول اهل سنت و جماعت است چرا که خداوند متعال این دین را با فرد فاجر و اقوامی که هیچ نصیبی از خیر و اجر اخروی عائد آنها نمیشود، نصرت میدهد، همانگونه که پیامبر صلی الله علیه وسلم از آن خبر داده است، زیرا اگر جهاد جز به همراه اُمرای فاجر و یا سپاهی که فسق و فجور آن زیاد است ممکن نبود، در این حالت در بین یکی از این دو امر قرار خواهیم داشت: یا ترک جهاد به همراه آن امیرفاجر؛ که این امر تسلط افراد دیگری از کفار یا افرادی فاجرتر را بدنبال دارد که ضررشان برای دین و دنیا بزرگتر است و یا جهاد به همراه امیر فاجر؛ که بدینوسیله دفع فاجرتر یا کافر و بازگرداندن اکثر احکام اسلام ـ هرچند که نتوان همهی این احکام را اقامه کرد ـ حاصل میشود که این عمل ـ غزوه تحت امارت امیر فاجر ـ در این حالت و تمامی حالات مشابه آن، امری واجب میباشد، بویژه اینکه بسیاری از غزوههای بعد از خلفای راشدین جز به این شیوه نبوده است». ا.هـ
و امام طحاوی (رحمهالله) میفرماید: «وحج و جهاد تحت امارت ولی امر مسلمین، چه نیکوکار باشد و چه فاجر، تا قیامت باقی میماند و چیزی آن را باطل و نقض نمیکند» ا.هـ
و در این باره حدیث «الجهاد ماض مع البر و الفاجر» یعنی «جهاد باقی میماند تحت امارت هر امیر فاجر و نیکوکاری» روایت شده است، که ابوداود و ابویعلی آن را به صورت مرفوع و موقوف از ابوهریره رضی الله عنه روایت نمودهاند و ابن حجر عسقلانی در فتحالباری (-۱ «فتح الباری ـ تعلیق ابن باز» ـ باب: «الْجِهَادُ مَاضٍ مَعَ الْبَرِّ وَالْفَاجِرِ» ـ صـفحه ۵۶ ـ شماره ۲۸۵۲) میفرماید: «مشکلی در راویان آن نیست جز اینکه مکحول از ابوهریره حدیث نشنیده است و او را ندیده است».
همانطور که گفتم این مسأله امری معلوم در نزد اهل سنت و جماعت است و بسیاری از جوانان زمان ما در بسیاری از جبهات قتال، جهادشان را بر همین اساس بنا نمودهاند. اما مسئلهای که پاسخ آن بر بسیاری از جوانانمان مخفی مانده و دوست دارم که نسبت به آن آگاهی دهم، این است که مقصود از «امیر فاجر» که اهل سنت و جماعت، جهاد و قتال تحت امارت او برای دفع دشمن کافر را در حالت عدم امکان دفع آن مگر به همراه آن فاجر، جایز دانستهاند، چیست؟ ادامه خواندن قتال تحت امارت امیر فاجر مابین افراط و تفریط

حق نشناسی در قبال دعوت (فِصامیون)

حق نشناسی در قبال دعوت (فِصامیون)

 

مؤلف: شیخ عاصم مقدسی
مترجم: ا . صدوقی

بسم الله الرحمن الرحیم
بسیار ناراحت و محزون شدم آن روزی که در بند مخصوصم در زندان با یكی از همین فصامیون [۱] كه اخیراً از یکی از جبهات برگشته و جنگ آنجا او را به هیجان آورده بود، روبهرو شدم و او مرا با لحنی انکارآمیز خطاب قرار داد و گفت: «شما در این مناطق نشستید که مثلاً چیکار کنید؟!»
و این حرف او پاسخ متشنجی بود به برخی خاطرات که برایش تعریف کردم خاطراتی دربارهی تحریک و تشویق جوانان جهت سفر به آن جبهه و در نتیجه خالی شدن میدان دعوت از دعوتگران و فعالان.

به او گفتم: «اگر این حرف را میگفتی و من در خانهام همراه با زنان و فرزاندانم بودم هیچگاه ناراحت نمیشدم.» با وجود اینكه به فضل الله من تمام زندگیم را برای دعوت گذاشتهام و زنان من نیز میدانند كه دعوت به توحید شریك سوم زندگی آنان شده است، بلكه توحید بر آنان مقدم بوده و إعلا و سیادت ازآن توحید است. امید و رجایم به خداوند متعال است كه او را ملاقات نموده در حالی كه متمایل و ملتزم به توحید هستم و این میل و حب من نسبت به توحید به گونهای نیست كه خانوادهام از آن رنجور باشند بلكه به فضل خداوند متعال بسیار بر آن راضی و خوشحالند.

اما او، من را در حالی با آن كلام مخاطب قرار داد كه بنده در پشت ستونها و میلههای زندان بودم و فكر میكنم كه این گفتهی او ناشی از غفلت و عیب و نقص وی بود ..

من در اینجا نمیخواهم كه با به رخ کشیدن مصیبت و اسارتم، بر دین و دعوتم منت گذارم و از این امر به خداوند متعال پناه میبرم و از او طلب مغفرت دارم و میخواهم كه تمام اعمالمان را قبول فرماید .. اگر منت و فضل خداوند متعال بر ما نبود ‌هدایت نیافته و دعوت و جهاد نیز نمینمودیم و نمیتوانستیم در زندان و هر جای دیگری ثبات داشته باشیم ‌اما میخواستم كه توجهی به این شخص مخاصم داشته باشم كه جایگزین آن جبهاتی كه شما به آن تحریض و نفیر مینمایید و ما نیز از آن ترغیت و تحریض، حفاظت مینماییم هرگز خواب و نشستن و میل نمودن به سوی اولاد و ازدواج و دنیا نمیباشد چنانكه این فصامیون یا ـ بهتر بگوییم ـ خصامیون (اهل دشمنانگی) میبینند و میاندیشند؛ چرا كه آنان نوعی عداوت عجیب و غریب و جدایی تیره و تاری را میان دعوت و جهاد ابداع و اختراع نمودهاند!!

به همین خاطر ناراحتی و رنجش من از خطاب این دوستمان نه بخاطر شخص خودم بلکه بیشتر بخاطر دعوتم میباشد. دعوتی که تصورم بر این است و در نزد خداوند سبحان چنین احتساب میکنم که تنها بخاطر آن پشت میلههای زندان افتادهام حال همنشینم مرا به خاطر اشتغال به آن تحقیر کرده و سبک میشمارد. ادامه خواندن حق نشناسی در قبال دعوت (فِصامیون)

دموكراسی اسلامی يا اسلام دموكراتيك ، جايگزينی آمريكايی

دموكراسی اسلامی يا اسلام دموكراتيك ، جايگزينی آمريكايی

نويسنده: محمد سالم بن محمد امين مجلسی
مترجم : انجمن « اطعمهم من جوع و آمنهم من خوف » بیساران

علاوه بر تروريسم و مسائل مربوط به آن، دموكراسی از ديگر اموری است كه محققان آن را با من مطرح میكنند و چند شرط برای دموكراسی و احكامش صادر كردهاند – كه در مورد آن حرف خواهم زد- و بدان گوش سپردهاند و موارد بسياری كه مربوط به تكفير هستند را بر آنها بنا نهادهاند و هنجارهای جامعه را زير پا گذاشتهاند.
به هر حال من روی منبرها، نظرم را دربارهی دموكراسی اعلام كردهام و بسياری از كسانی كه به امر دعوت به اسلام همت میگمارند آن را ثبت و منتشر نمودهاند و من خدا را شکر، هنوز به آن اطمينان دارم، هرچند برخی از علما به نظر من، این مسئله را اشتباه فهميدهاند و ضعف وسستی نشان داده و راه چرب زبانی و تعارف را در پيش گرفتهاند و از جايی كه متوجه نيستند در دام دشمنان اسلام افتادهاند و اين كمترين چيزی است كه میتوان دربارهی آنان گفت ودر اين مسير تمهيداتی وجود دارد:
اول اينكه خداوند سبحان ميفرمايد: « فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّـهِ وَالرَّسُولِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّـهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ۚ ذَٰلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا »﴿ النساء/٥٩ ﴾ «و اگر در چيزی اختلاف داشتيد ( و در امری از امور كشمكش پيدا كرديد ) آن را به خدا ( با عرضه به قرآن ) و پيغمبر او ( با رجوع به سنّت نبوی ) برگردانيد ( تا در پرتو قرآن و سنّت ، حكم آن را بدانيد . چرا كه خدا قرآن را نازل و پيغمبر آن را بيان و روشن داشته است . بايد چنين عمل كنيد ) اگر به خدا و روز رستاخيز ايمان داريد . اين كار ( يعنی رجوع به قرآن و سنّت ) برای شما بهتر و خوش فرجام‌تر است».
منظور ارجاع امور به وحی است كه همان حجت پا برجاست، نه به نظريات و سلایق مردم و گفتههای دانشمندان در توجیه امور ، که تقليد از آن ناپسند است.
دوم اينكه خداوند سبحان می فرمايد: « فَلَا تَجْعَلُوا لِلَّـهِ أَندَادًا وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ » ﴿ البقرة/٢٢﴾ «پس شركا و همانندهایی برای خدا به وجود نياوريد ، در حالي كه شما ( از روی فطرت ) می ‌دانيد ( كه چنين كاری درست نيست )» و نيز می فرمايد: « وَإِنَّ فَرِيقًا مِّنْهُمْ لَيَكْتُمُونَ الْحَقَّ وَهُمْ يَعْلَمُونَ ﴿ البقرة/١٤٦﴾» ﴿ البقرة/١٤٦﴾ «برخی از آنان بی‌گمان حق را ( از جمله پيغمبری محمّد و قبلگي كعبه را ) پنهان می‌دارند ، در حالی كه می‌دانند» و نيز می فرمايد: « يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَخُونُوا اللَّـهَ وَالرَّسُولَ وَتَخُونُوا أَمَانَاتِكُمْ وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ»﴿الانفال/٢٧ ﴾ ‏«ای مؤمنان ! به خدا و پيغمبر ( با دوست داشت دشمنان حق ، پخش اسرار جنگی ، پشت سرافكندن برنامه‌های الهي ، و غيره ) خيانت مكنيد ، و در امانات خود نيز آگاهانه خيانت روا مداريد» .‏
منظور اين است كه فرد عالم نيز علاوه بر ديگران، با وجود دانشش گاه در اين مهلكههای بزرگ میافتد، زيرا اگر چنين چيزی غير ممكن بود، در قرآن از آن نهی نشده بود. هيثمی در مجمع اين را ذكر كرده و حديثي مرفوع از ابودرداء آورده است كه: (إن أخوف ما أخاف عليكم زلة عالم…) “آنچه كه بيش از همه از آن بيم دارم، لغزش فرد عالم است” و اين حديث ضعفي در آن موجود است، اما ابودرداء از معاذ روايت كرده و طبرانی نيز در الاوسط و خطيب بغدادی در تاريخ خود با استناد به سخن حسن از مسلم خولانی آورده است كه معاذ میگفت: (اتقوا زلة الحكيم).”بترسيد از لغزش انسان عالم” ادامه خواندن دموكراسی اسلامی يا اسلام دموكراتيك ، جايگزينی آمريكايی

ساختار روابط قدرتهای سکولاریستی جهانی و منطقه ای با pkk و تشابهات آن با سرانجام کومله و دموکرات کردستان ایران

ساختار روابط قدرتهای سکولاریستی جهانی و منطقه ای با pkk و تشابهات آن با سرانجام کومله و دموکرات کردستان ایران

 

به قلم : ابوسلیمان هورامی

بررسی روابط تاریخی حزب سكولار سوسياليست کارگران کردستان ppk و دولت سكولار سوسياليست سوریه مساله ای متاثر از واقعیات منطقه ای و بین المللی كردهاي مسلمان نيست بلكه متاثر از عقايد سكولار سوسياليستي و جناحهاي سكولاريستي بين المللي است. این روابط به طور تقریبی از آغاز تاسیس pkk وجود داشته و حتی در شرایط بحرانی تاکنون ادامه دارد. اما آنچه مهم است پاسخ به این سوال است که روابط حزب pkk سكولار سوسياليست و حكومت سكولار سوسياليست سوریه متاثر از چه فاکتورهایی است، ایدئولو‍ژیک، استراتژیک ؟ اهداف و نیات هرکدام از این دو چیست؟ و آیا pkk از این روابط استفاده های لازم را برده یا اینکه بازیگری ابزاری برای توازن منطقه ای است؟ پاسخ به این سوالات بدون پرداختن به تاریخچه، اهداف و نیات بازیگران نظام های منطقه ای و بین المللی میسر نخواهد بود.
تاریخچه روابط:
قبل از هر چیز باید گفت مساله ی کرد در سوریه به مانند دیگر کشورهای خاورمیانه متاثر از دلائل عقيدتي و استراتژ‍یک است. عبدالله اوجالان تا سال ۱۹۹۸ که مجبور به ترک سوریه شد، در دمشق اقامت داشت. در این زمان اوجالان نیروهای جوان کرد را در قالب pkk سازماندهی نمود و با کمک های فراوان دولت سوسياليست سوریه قندیل را به انبار pkk تبدیل نمود. در این زمان حتی کردهایی که تابعیت سوریه را داشتند در صورت پیوستن به pkk از خدمت سربازی معاف می شدند. در این راستا pkk ضربات مرگباری بر ارتش سكولار ترکیه وارد نمود و دشمنی ترک و کرد ( البته تركها و كوردها ي سكولار ) در این سالها بشدت افزایش یافت. اما در ۱۹۹۸ با فشارهای حكومت سكولار ليبرال ترکیه بر حكومت سكولار سوسياليست سوریه در زمان بولنت اجویت سوریه و ترکیه تا حد جنگ پیش رفتند اما اسد در دقیقه ۹۰ معادله را تغییر داد و با چرخشی ۱۸۰ درجه ای عبدالله اوجالان سكولار سوسياليست را از سوریه اخراج کرد. چون حافظ اسد به خوبی می دانست دیگر استفاده تاکتیکی از کردها ثمره ای ندارد. چنین سیاستی منافع سوریه را در دراز مدت تأمین نکرد و باعث شد که ترکیه، سوریه را تهدید به مداخله نماید، سوریه از آن دست کشید. اما چرا سوریه از عبدالله اوجالان حمایت می کرد:
اولین مساله كه اساسي ترين مسئله به شمار مي آيد به عقايد سكولار سوسياليستي آنها بر مي گردد كه قبلا خود را وابسته به جناح شرقي شوروس سوسياليستي و هم اكنون جناح روسيه – چين نموده اند ؛ هم حكومت حافظ و بشار اسد سكولار سوسياليست است و هم اوجالان از عقايد سكولار سوسياليستي پيروي مي كند . اما در برابرشان حكومت سكولار ليبرال تركيه قرار دارد كه عضو ناتو و متحد جناح غربي آمريكا – ناتو مي باشد . بدين سان سياستهاي سوريه و تركيه تابع اربابانشان مي باشد و سياستهاي اوجالان نيز تابع سوريه است كه سوريه نيزخودش نوكر و مجري ساستهاي روسيه – چين مي باشد . بدينسان اوجالان نوكري است كه در خدمت يك نوكر دیگری ايفاي وظيفه مي نمود . ادامه خواندن ساختار روابط قدرتهای سکولاریستی جهانی و منطقه ای با pkk و تشابهات آن با سرانجام کومله و دموکرات کردستان ایران

سیاست اوجلان و پ.ک.ک شکست راه حل سكولاريستي مسئله ی کرد های مسلمان کردستان را رقم زد

سیاست اوجلان و پ.ک.ک شکست راه حل سكولاريستي مسئله ی کرد های مسلمان کردستان را رقم زد

 

به قلم : ابوسلیمان هورامی

نوروزسال ۱٣۹۲ با پيام اوجلان و متعاقبا اعلام رسمی آتش بس چته هاي مرتد پ.ک.ک به دولت سكولار ترکیه ، برگ سياه ديگري در تاریخ جنبش مرتدين سكولار كورد در کردستانات ورق خورد. برخلاف آنچه اوجلان دوست داشت تحت عنوان آغاز تاریخ نوین به خورد طرفداران فريب خورده اش بدهد٬ این آغاز دوران افول جایگاه پ.ک.ک در کردستان تركيه و قبول رسمی شکست راه حل سكولاريستي مسئله کردهاي مسلمان است. حزب سكولار سوسياليست پ.ک.ک از سال ۹۹ میلادی وارد دوران تازه ای در حیات خود شد. در کنگره بعد از دستگیری اوجلان این حزب مرتد نه تنها اسم پ.ک.ک را تغییر داد٬ بلکه از خواست “کردستان مستقل” و حتی استقلال کردستان ترکیه هم دست برداشت. نه تنها این بلکه مطالباتی از نوع خودمختاری و فدرالیسم و …. هم که طرح و سیاست دیگر جریانات سكولار کرد در کشورهای دیگر بود را نيز مطرح نکرد. حاضر شدند به شرط آزادی اوجلان با کمترین امتیاز همراه و مجري سياستهاي دولت سكولارترکیه بشوند. اما ترکیه نپذیرفت.

اکنون در متن تحولاتی که در منطقه و بخصوص در سوريه آغاز شده است و تنگناهای قابل پیشبینی که پ.ک.ک آنرا در چشم انداز آتی خود دیده است٬ نوروزسال ۱٣۹۲شمسی با پيام اوجلان و توافق کادر رهبری پ.ک.ک بدون رسیدن به هیچ توافق رسمی با دولت سكولارترکیه اعلام کردند که دوران جنگ مسلحانه به پایان رسیده است و گفتند که نیروی مسلح پ.ک.ک از خاک کشور ترکیه خارج میشود. با این سیاست عملا و منطقا شکست راه حل سكولاريستي مسئله کرد را در تركيه اعلام کردند. اما در برابر بر عليه مسلمين شريعت گراي كوردستان سوريه و اعراب شريعت گرا و مخالفين بشار اسد سكولار سوسياليست اعلان جنگ نمودند .

نگاهی به تاریخ جنبش ارتدادي – سكولاريستي مرتدين کرد

تاریخا جریانات ارتدادي – سكولاريستي در کردستان راه حل استقلال٬ خودگردانی٬ خودمختاری و فدرالیسم را برای حل مسئله کرد مطرح کرده اند. با نگاهی به تاریخ جنبشهای ارتدادي – سكولاريستي در کردستان در هر چهار کشور ترکیه٬ ایران٬ عراق و سوریه اینها راه حلهایی بوده اند که تاریخا هم سران عشایر٬ ملاکین و خوانین کرد دنبال آن بوده اند و هم متعاقبا جریانات ارتدادي – سكولاريستي کرد به عنوان راه حل مسئله کرد مطرح کرده اند. این جریانات سنتا با استفاده از شکاف دولتهای منطقه و اتکا به دولتها و قدرتهای سكولاريستي جهانی٬ اساسا با استفاده از شکل مبارزه نظامی و پیشمرگانه٬ تلاش کرده اند به عنوان یک دولت و یا بخشی از یک دولت٬ به قدرت برسند و یا در قدرت ظالمين و اشغالگران شریک شوند. ادامه خواندن سیاست اوجلان و پ.ک.ک شکست راه حل سكولاريستي مسئله ی کرد های مسلمان کردستان را رقم زد

۵۰ خراپه‌ی رون‌و ئاشكرا له‌ دیموكراتی‌و هه‌ڵبژاردندا

۵۰خراپه‌ی رون‌و ئاشكرا له‌ دیموكراتی‌و هه‌ڵبژاردندا

 

نوسینی: شێخ عبدالمجید الریمی
وه‌رگێڕانی: مامۆستا ‌ غه‌ریب
بسم الله الرحمن الرحیم
وَمَن يَبْتَغِ غَيْرَ الإِسْلاَمِ دِينًا فَلَن يُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِي الآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ

الحمدلله ربالعالمین والعاقبە للمتقین و لا عدوان إلا علی الظالمین والصلاة والسلام علی رسول الله وعلی آ‌له وصحبه ومن والاه.

۱) دیموكراتیوه‌ك په‌یڕه‌و مه‌نهه‌ج و, هه‌ڵبژاردن وه‌ك ئالیه‌تی جێبه‌جێ كردنی ، ڕێگا وبه‌رنامه‌یه‌كی سه‌ربه‌خۆی نه‌فامی وجاهیلییه‌ و , پێچه‌وانه‌ و دژ به‌ په‌یام و مه‌نهه‌جی ئیسلام ده‌وه‌ستێته‌وه‌، هه‌ربۆیه‌ به‌ هیچ شێوه‌یه‌ك له‌گه‌ڵ ئیسلامدا یه‌ك ناگرن و پێكنایه‌نه‌وه‌، چونكه‌ ئیسلامی ڕوناكی خوایی و دیموكراتی تاریكی ڕێچكه‌كان هه‌رگیز یه‌كسان نابن (ومَا يَسْتَوِي الْأَعْمَى وَالْبَصِيرُ * وَلَا الظُّلُمَاتُ وَلَا النُّورُ) الفاطر:۲۰ یانی:( نابیناو بینا وه‌ك یه‌ك نین واته‌ مرۆڤی بروادارو بێ بروا وه‌ك یه‌ك نین, وه‌ نه‌تاریكیه‌كان ونه‌روناكایش ,واته‌ ئیمان و گومڕاییه‌كان وه‌ك یه‌ك نین).
۲) وه‌ ئیسلام هیددایه‌تی خواییه‌ به‌ڵام دیموكراتی گومڕایی و چه‌واشه‌كارییه . (قَدْ تَبَينَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ) واته‌: (بێ گومان ڕێگای هیدایه‌ت وڕاستی له‌ گومڕایی جیابۆته‌وه‌ ) .
وهه‌ ئیسلام مه‌نهه‌ج و په‌یامی ئاسمانی خواییه‌، به‌ڵام دیموكراتی زاده‌و به‌ری بیری ئاده‌میه‌، بێ گومان ئه‌مه‌ش جیاوازی و جوداییه‌كی گه‌وره‌یه‌ له‌ نێوانیاندا.
۳ ) چونه‌ نێو گه‌مه‌ی دیموكراتی له‌ خۆیدا وابه‌سته‌ بون وگوێڕایه‌ڵیه‌ بۆبێ باوه‌ڕان له‌ گاور و جوله‌كه‌كان، له‌ كاتێكدا فه‌رمانمان له‌ لایه‌ن خواوه‌ به‌ گوێڕایه‌ڵی نه‌كردنیان و پێچه‌وانه‌ بوونیان پێكراوه‌،( يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا إِنْ تُطِيعُوا فَرِيقًا مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ يَرُدُّوكُمْ بَعْدَ إِيمَانِكُمْ كَافِرِينَ) آل عمران, واته ‌: ئه‌ی ئیمانداران ئه‌گه‌ ئێوه‌ گوێڕایه‌ڵی له‌ ده‌سته‌یه‌كی دڵرقنی خاوه‌ن نامه‌كان بكه‌ن ئه‌وا كافرتان ده‌كه‌ن وله‌ دینی ئیسلام لاتان ده‌ده‌ن .وه‌ ده‌فه‌رموێت: (فلا تُطعِ الْكَافرينَ وَجَاهِدْهُمْ بِهِ جِهَادًا كَبِيرًا) واته‌: هه‌رگیز گوێڕایه‌ڵی بیێ باوه‌ڕان مه‌كه‌, وه‌ به‌ قورئان به‌هه‌موو هێزوو توانایه‌كت جیهادوو ململانێیه‌كی سه‌ختیان بكه‌ . وه‌ ده‌فه‌رموێت :
(وَلَا تُطِعِ الْكَافِرِينَ وَالْمُنَافِقِينَ وَدَعْ أَذَاهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ وَكَفَى بِاللَّهِ وَكِيلًا ) الأحزاب :۴۸ واته‌: گوێڕایه‌ڵی كافرو مونافقین مه‌كه‌ گوێ مه‌ده‌ره‌ ئه‌و ئه‌زیه‌ت و ئازاره‌ی پێشت دێنن وه‌پشت به‌ خواقایم بێت وته‌نها خوا به‌سه‌ چاودێرو یاریده‌ده‌رت بێت. وه‌ئایه‌ته‌كانی قورئان به‌م واتایه‌ زۆر و ئاشكرایه‌.
۴) دیموكراتی ئاین و ده‌وڵه‌ت له‌ یه‌كتر جیاده‌كاته‌وه‌ ، له‌ میانه‌ی كه‌نارخستنی شه‌رع وپه‌یامی خوا له‌ به‌ڕێوه‌بردنی ژیانی خه‌ڵكی و، مافی یاسادانان و ته‌شریعدانه‌ ده‌ست گه‌ل ،به‌به‌هانه‌ی پیاده‌ كردنی مافی دیموكراتی خۆی _وه‌ك ده‌ڵێن_ له‌ ڕێگه‌ی سندوقه‌كانی هه‌ڵبژاردن یان له‌ ڕێگه‌ی نوێنه‌رانی له‌ ئه‌نجومه‌نی نوێنه‌ران. ادامه خواندن ۵۰ خراپه‌ی رون‌و ئاشكرا له‌ دیموكراتی‌و هه‌ڵبژاردندا

“کــفر دون کفــر“ واثر سیدنا ابن عباس رضي الله عنهما در این باب [ سیف التــــوحید علی رئوس علمانیون وعباد حکام ]

“کــفر دون کفــر“ واثر سیدنا ابن عباس رضي الله عنهما در این باب [ سیف التــــوحید علی رئوس علمانیون وعباد حکام ]

 

مؤلف : ابو حنظله تركي فک الله اسره
مترجم :عبد الله ابو عبد الهادی

 

مقدمه ي مترجم

إِنْ الْحُکْمُ إِلاَّ لِلَّهِ ولو کره الکافرون -إِنْ الْحُکْمُ إِلاَّ لِلَّهِ ولو کره العلمانیون- إِنْ الْحُکْمُ إِلاَّ لِلَّهِ ولو کره الدیموقراطیون – إِنْ الْحُکْمُ إِلاَّ لِلَّهِ ولو کره الخوارج
یقول تعالى:
{قُلْ إِنِّی عَلَى بَیِّنَةٍ مِنْ رَبِّی وَکَذَّبْتُمْ بِهِ مَا عِندِی مَا تَسْتَعْجِلُونَ بِهِ إِنْ الْحُکْمُ إِلاَّ لِلَّهِ یَقُصُّ الْحَقَّ وَهُوَ خَیْرُ الْفَاصِلِینَ} [الأنعام: ۵۷].
اگر کسی در باب حکم وقضاوت عدل را رعایت نکند ، یا مرجئه میشود یا خوارج ؛ ومع هذا باید دقت زیادی را بر نصوص داشت.
در این بخش ، اگر شد ؛ کفر دون کفر را به صورت گذرا برسی میکنیم . واگر الله عمر بدهد هر وقت يك بار ، یک شبهه را برسی خواهیم کرد ، که از پیاده نمودن سخنرانیهای صوتی عالم اسیر ابوحنظله فک الله اسره و از تحقیقات خودم ، آن را ارائه خواهم داد.
شیوخ و ملاهاي حکومتی تا این که اهل قبر یا شيعه اي ، قولی را در این باب(قبور و…) می آورند فوری دهها سند وقول از علما در رد آن وتضعیف آن برای وی می آورند ؛ اما وقتی که قولی از قران وسنت را برای خود ، در دفاع از حکام خود می آورند ، دقت این را ندارند چرا ؟!
آنان از زمان وابستگی خود به حکام عیاش وامریکائی که موالات با کفار را از اهم اعمال خود میدانند، وپادگان نظامي را در سرزمينهاي مسلمين در اختيار امریکا قرار میدهند ، وسوخت به ناتو میدهند وبا آنان رقص شمشیر دوران جاهلیت را انجام داده و مشروبات میخورند ؛ در حالی که همين كفار اشغالگر در افغانستان قران آتش میزنند و به دختران مسلمان تجاوز میشود و در فلسطین ، عراق ، صومالي ، میانمار ، مالی و.. مردم در خون خود می غلتند وکاریکاتور رسول الله صل الله علیه را میکشند .. خود این شبهات را یدک میکشند [ و جوابي براي اين رسوائيهاي خود و اربابانشان ندارند ]
با اين وجود ، سلفيون حكومتي هرگز نتوانسته اند خود را بر سلفی جهادی غالب نشان دهند . حتی حکامشان به همراه مفتی حکومتی ال شیخ وقرضاویشان گفتند : اي مردم ، راهپيمائي برای ابراز خشم و انزجار از کشیدن کاریکاتور رسول الله صلي الله عليه وسلم ، ناشي از احساسات است . و مردم را به ترك راهپيمائي [ كه حداقل واكنش مسلمين مي باشد ] دعوت مي كردند !!
علاوه بر آن همين سلفيون حكومتي در راهپيمائيهاي موسوم به بهار عربي مي گفتند : ای مردم تظاهرات نکنید این کار را خوارج میکردند!!
ودهها شبهه پیش پا افتاده را برای مشوش کردن افکار عوام بکار میگیرند . که حقا به قول شیخ ابا حنظله حفظه الله و فك الله اسره ، اين شبهه ها را از وحی هائی که شیاطین انس وجن به آنها کرده اند در یافته اند . شبهاتي چون : ادامه خواندن “کــفر دون کفــر“ واثر سیدنا ابن عباس رضي الله عنهما در این باب [ سیف التــــوحید علی رئوس علمانیون وعباد حکام ]

زندانی شماره ۶۵۰ دیکتاتوری سکولاریسم : خانم دکتر عافیه صدیقی (نمونه ای از تحقیر زن در کشورهای غربیدموکراسیته)

زندانی شماره ۶۵۰ دیکتاتوری سکولاریسم : خانم دکتر عافیه صدیقی
(نمونه ای از تحقیر زن در کشورهای غربیدموکراسیته)

 

به قلم:دکتر محمد غوری
ترجمه: م . ع . ابراهیمی

 

ارائه دهنده : مسعود سنندجی
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله والصلاة والسلام على رسول الله وبعد..
فریادهایش گوش زندانبانها را میخراشید، اما آنها کسانی نبودند که دلهایشان هنگام شنیدن آه و ناله و فریاد، نرم شود،آنها آنقدر از این امور دیده بودند که دیگر برایشان اهمیتی نداشت و قلوبشان مانند سنگ سخت شده بود و بلکه سختتر از سنگ.
این زندان مخصوص مردان بود و در آن هیچ زنی نبود غیر از این زن بیچاره که سرنوشت، او را به این مکان وحشتناک کشانده بود.هنگامی که مجبور به استفاده از حمام میشد هیچ چارهای نداشت مگر حمامهایی که دیگران استفاده میکردند که همه ی آنها نیز مرد بودند، وحمامهای زندانها –همانطور که همه میدانند-درب ندارند.و زندانبانها در خوشگذارنیهای شبانهشان هرکاری که بیبندوبارترین افراد به فکرشان برسد،با او میکردند.او هنگامی که با خود تنها میشد از خود میپرسید:”من چه کردهام که شایسته چنین بلاهایی هستم که بر سرم میآید؟!”
خانم دکتر عافیه صدیقی،جوانیاش را در آمریکا برای کسب علم، و در دانشگاه ماساچوست گذراند تا اینکه به عنوان پزشک متخصص در علم اعصاب، که تخصص نادری است،فارغ التحصیل شد، سپس به وطنش پاکستان بازگشت تا به کشورش خدمت کند و در کم کردن دردهای ملت بدبخت پاکستان سهمی داشته باشد،ملتی که بلاهاپش ت سرهم ازسوی حکام نظامی ومدنی اش چه منتصبین وچه منتخبینشان،برسرشان میبارید.چرا که ملت پاکستان، آخرین چیزی است که حکامش به آن فکرمیکنند.
دکتر عافیه صدیقی زندگی آرامی را همراه خانواده و شغلش میگذراند. او ازدواج کرد و البته ازدواجش زیاد طول نکشید؛ همسرش دکتر امجد بعد از اینکه سه فرزند از او به دنیا آورده بود،او را طلاق داد و این کودکان، نزد مادرشان باقی ماندند. در یکی از روزهای تابستان]۲۰۰۳میلادی[ خانم دکتر از شهر راولبندی که محل کارش بود،برای دیدار مادر و خواهرش به شهرکراچی رفت،و بعد از پایان دیدار، از خانه مادرش خارج شد و یک تاکسی او را سوارکرد تا به ایستگاه قطار برساند،اما او هرگز به آنجا نرسید و هیچکس حتی خانوادهاش از او خبری پیدا نکردند،او به همراه سه فرزندش که بزرگترینشان چهار سال سن داشت وکوچکترینشان بیشتراز یک ماه عمر نداشت،گم شدند و هنگامی که خانوادهاش خواستندکه در مورد او تحقیق کنند، ازاین کار منع شدند؛ اداره اطلاعات و امنیت پاکستان با مادر  وخواهرش-که آن دو نیز پزشک بودند-تماس گرفت و از آنها خواست که سکوت کنند.و بعد از مدتـی که مـادر بریـافتن سرنوشت دختر ونوههایش اصرارداشت،وزیرکشور وقت که فیصل صالح حیات بود با او تماس گرفت و به او وعده داد که دختر و سه فرزندش به زودی بازمیگردند، اما آنها هرگزبازنگشتند.پنج سال گذشت و هیچ کس از آن زن خبری نداشت جز شایعاتی که درباره زنی مجهول الهویه گفته میشد که زندگی سختی را در زندان “بگرام” در افغانستان میگذراند، و به فکر هیچکس خطور نکرد که این زندانی زن بدبخت، همان دکتر عافیه صدیقی باشد. ادامه خواندن زندانی شماره ۶۵۰ دیکتاتوری سکولاریسم : خانم دکتر عافیه صدیقی (نمونه ای از تحقیر زن در کشورهای غربیدموکراسیته)