ارمغاني به بندگان از فضائل جهاد با دشمنان/ فضائل هجرت در راه الله تعالي (۱)

ارمغاني به بندگان از فضائل جهاد با دشمنان/  فضائل هجرت در راه الله تعالي (۱)

مؤلف : شیخ عبدالله بن يوسف عزام رحمه الله تعالي

 

فصل دوم:

فضائل هجرت در راه الله تعالي

استمرار داشتن هجرت تا روز قیامت «إِنَّ الْهِجْرَه لَا تَنْقَطِعُ مَا دَامَ الْجِهَادُ .»: «همانا هجرت پايان نمي يابد تا زماني که جهاد بر پا است»

و در حديث ديگری مي فرمايد:« لَنْ تَنْقَطِعَ الْهِجْرَه مَا قُتِلَ الْکُفَّارُ .» «به هیچ وجه هجرت قطع نميشود مادامي که با کفار جهاد مي شود.»

و اين نشان مي دهد که هجرت به جهاد مرتبط است و در حقیقت اينگونه است که جهاد را نمي توان از هجرت جدا کرد و هجرت تا قیامت باقي است چون جهاد تا روز قیامت باقي است.

امر به هجرت

«إِنَّ اللَّهَ أَمَرَ يَحْیَى بْنَ زَکَرِيَّا بِخَمْسِ کَلِمَاتٍ وَأَنَا آمُرُکُمْ بِخَمْسِ کَلِمَاتٍ أَمَرَنِي اللَّهُ بِهِن:َّ الْجَمَاعَه، وَالسَّمْع،ِ وَالطَّاعَه، وَالْهِجْرَه، وَالْجِهَادِ فِي سَبِیلِ اللَّهِ» .« الله تعالي يحیي بن زکريا علیهم السلام را به پنج کلمه امر کرد و من نیز شما را به پنج کلمه ای که الله سبحانه و تعالي مرا به آن امر کرده است امر مي کنم: جماعت(يعني همراه جماعت مسلمانان بودن) شنیدن و اطاعت کردن، و هجرت، وجهاد در راه خدا .»

امام عیني رحمه الله تعالي مي گويد: هجرت در شرع يعني ترک کردن سرزمین کفار به قصد سرزمین اسلام از ترس افتادن در فتنه و به خاطر برپايي دين در سرزمین اسلام. و امام ابن حجر رحمه الله تعالي مي گويد هجرت در اسلام به دو صورت رخ مي دهد:

۱- انتقال از سرزمیني که در آن امنیت نیست به سرزمیني که در آن امنیت بر قرار است همانطور که در هجرتِ حبشه رخ داد.

۲- انتقال از سرزمین کفر به سرزمین ايمان و اين در زماني رخ داد که رسول الله صلي الله علیه وسلم در مدينه استقرار يافت. ادامه خواندن ارمغاني به بندگان از فضائل جهاد با دشمنان/ فضائل هجرت در راه الله تعالي (۱)

ارمغاني به بندگان از فضائل جهاد با دشمنان/ فضل شهادت (۴)

ارمغاني به بندگان از فضائل جهاد با دشمنان/  فضل شهادت (۴)

مؤلف : شیخ عبدالله بن يوسف عزام رحمه الله تعالي

 

جهاد در دريا

«غَزْوَه فِي الْبَحْرِ خَیْرٌ مِنْ عَشْرِ غَزَوَاتٍ فِي الْبَر،ِّ وَمَنْ أَجَازَ الْبَحْر،َ فَکَأَنَّمَا أَجَازَالْأَوْدِيَه کُلَّهَا، وَالْمَائِدُ فِیهَا کَالْمُتَشَحِّطِ فِي دَمِهِ.»[۱]

«غزوه ای در دريا بهتر از ده غزوه در خشکي است، کسي که دريا را برای جهاد سیر و سفر کند، مانند کسي است که تمام وادی ها را گشته وکسي که در دريا دچار سرگیجه و تهوع شود مانند کسي است که در خشکي شهید شده و در خون خود بغلتد(نشان از شهادت با فضیلت تر).»

گناهان شهید

«يُغْفَرُ لِلشَّهِیدِ کُلُّ ذَنْبٍ إِلَّا الدَّيْنَ »[۲] « تمام گناهان شهید، بخشیده مي شود إلا قرض» امام قرطبي رحمه الله تعالي مي فرمايد: قرضي که باعث مي شود صاحبش از  بهشت محروم بماند –والله اعلم- قرضي است که بعد از خود چیزی از مال به ارث بگذارد ولي وصیت به ادای قرضش نکند يا اينکه قادر به ادای آن باشد ولي آن را ادا نکند يا اينکه مال باقي مانده را در چیز بي مورد و غیر واجبي صرف کند ولي اگر در واجبي يا مشکلي صرف کند و بمیرد و چیزی از خود به جای نگذارد، إن شاءالله خداوند سبحان او را از بهشت محروم نمي کند.

و اما شهیدی که از جنت محروم مي شود روحش بر کنار رودی بهشتي به نام بارق بر در بهشت در قبه ای سبز که روزيشان شب و روز از بهشت برايشان خارج مي شود قرار می گیرد-والله اعلم-

و اينجا سوالي که پیش مي آيد اين است که: کدام يک از اينها برای قرض دار افضل است آيا در راه الله تعالي برای جهاد خروج کند يا اينکه کار کند تا قرضش را ادا کند و سپس خروج کند ؟

جواب: بدهکار بايد نگاه کند به شرايط اگر نتواند قرض خود را ادا کند برای جهاد خارج شود و منتظر ادای قرض نباشد ولي اگر بدهکار بداند که همزمان با ادای دينش به صاحب قرض او، آن قرض را در راه جهاد به کار مي برد، واجب است که قرض خود را ادا کند برای به دست آوردن دو مصلحت: ۱- ادای قرض  ۲- جهاد (کمک به جهاد، چون فايده ی ادای قرض او باز به مجاهدان باز مي گردد) و شیخ الاسلام امام مجاهد ابن تیمیه رحمه الله تعالي مي گويد: بر زنان وکودکان جهاد با اموالشان واجب است، اگر مالشان اضافه است(از نیازشان،) زيرا زماني که دشمن هجوم کند ويورش آورد دفع ضررشان از دين، جان و حُرمات(ابرو و…) اجماعاً واجب است.

شهیدی که برای الله يک رکوع هم نکرد ادامه خواندن ارمغاني به بندگان از فضائل جهاد با دشمنان/ فضل شهادت (۴)

ارمغاني به بندگان از فضائل جهاد با دشمنان/ فضل شهادت (۳)

ارمغاني به بندگان از فضائل جهاد با دشمنان/  فضل شهادت (۳)

مؤلف : شیخ عبدالله بن يوسف عزام رحمه الله تعالي

 

ارواح شهداء از ثمرات بهشت مي خورد

 

« إِنَّ أَرْوَاحَ الشُّهَدَاءِ فِي طَیْرٍ خُضْرٍ تَعْلُقُ مِنْ ثَمَارِ الجَنَّه » .[۱] « ارواح شهداء در چینه دان پرنده ی سبز رنگي که از میوه های بهشت مي

خورد، قرار دارد.»

کشته ها (شهدای مسلمین)را در جاهايي که شهید مي شوند دفن کنید

«ادْفِنُوا الْقَتْلَى فِي مَصَارِعِهِمْ .»[۲]« کشته ها (شهدای مسلمین) را در محل کشته شدنشان، دفن کنید.»مخالفت اين سنت باعث چه مشکلاتي که نشده است مثلا برادر افغاني شهید مي شد و مجاهدان برای نجات جسدش از میدان جنگ اصرار مي کردند و عده ای از مجاهدان در اين عملیات کشته مي شدند.

« فَبَیْنَمَا أَنَا فِي النَّظَّارِينَ إِذْ جَاءَتْ عَمَّتِي بِأَبِي، وَخَالِي عَادِلَتَهُمَا عَلَى نَاضِحٍ، فَدَخَلَتْ بِهِمَا الْمَدِينَه لِتَدْفِنَهُمَا فِي مَقَابِرِنَا، إِذْ لَحِقَ رَجُلٌ يُنَادِی: أَلَا «إِنَّ النَّبِيَّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ يَأْمُرُکُمْ أَنْ تَرْجِعُوا بِالْقَتْلَى، فَتَدْفِنُوهَا فِي مَصَارِعِهَا حَیْثُ قُتِلَتْ» ، فَرَجَعْنَا بِهِمَا فَدَفَنَّاهُمَا حَیْثُ قُتِلَا فَبَیْنَمَا أَنَا فِي خِلَافَه مُعَاوِيَه بْنِ أَبِي سُفْیَانَ إِذْ جَاءَنِي رَجُلٌ فَقَال:َ يَا جَابِرُ بْنَ عَبْدِ اللَّه،ِ وَاللَّهِ لَقَدْ أَثَارَ أَبَاکَ عُمَّالَ مُعَاوِيَه، فَبَدَا فَخَرَجَ طَائِفَه مِنْه،ُ فَأَتَیْتُهُ فَوَجَدْتُهُ عَلَى النَّحْوِالَّذِی دَفَنْتُهُ، لَمْ يَتَغَیَّرْ إِلَّا مَا لَمْ يَدَعِ الْقَتْلُ – أَوِ الْقَتِیلُ – فَوَارَيْتُهُ ، فصارت سنه الشهداء أن يدفنوا في مصارعهم».

« جابر رضي الله عنه مي گويد من در حال انتظار بودم که ديدم عمويم جنازهی پدرم و دايیم را آورد و من نیز آنها را بر شتر قرار دادم به گونه ای که يکي را به اين طرف شتر و ديگری را به طرف ديگر قرار دادم تا تعادل حفظ شود و وارد مدينه شدم تا در مقابرمان(مقابر مسلمین) دفن کنم تا اينکه مردی آمد در حالي که ندا مي داد که متوجه باشید که رسول الله صلى الله علیه وسلم به شما امر مي کند که کشته ها را برگردانید و در جايي که کشته شده اند، دفن کنید، ما اجساد را برگردانديم و آنها را آنجايي که کشته شده بودند دفن کرديم. و در زمان خلافت معاويه بن ابي سفیان رضي الله عنهما روزی مردی نزدم آمده و گفت: ای جابر کارگران معاويه باعث شده اند که جسد پدرت پیدا شود و قسمتي از آن بیرون بیايد جابر رضي الله عنه مي گويد: رفتم و آنها را همانگونه که دفن کرده بودم، يافتم و ديدم که چیزی از اجسادشان تغییر نکرده بود مگر آنچه که به سبب کشته شدن تغییر کرده بود(يعني همانگونه مانده بودند که دفن کرده بودم) سپس اجسادشان را با خاک پوشاندم، اينگونه شد که دفن کردن شهدا در جايي که کشته شده بودند سنت شد.»

پنج چیز که هرکس با يکي از آنها بمیرد، شهید است ادامه خواندن ارمغاني به بندگان از فضائل جهاد با دشمنان/ فضل شهادت (۳)