تحکیم شریعت به عنوان قانون اساسی جامعه ؛ واجب شرعی و ضرورت عصر
مترجم: مهاجر
بسم الله الرحمن الرحیم
إن الحمدَ لله نحمدُه و نستعینُه و نستغفره، و نعوذ بالله من شرور أنفسنا و من سیئات أعمالنا، من یهده اللهُ فلا مُضل له، و من يُضلل فلا هادی له و أشهد أن لا إله إلا الله وحده لا شریك له، و أشهد أن محمداً عبده و رسوله ..
اگر بگوییم که مسئله نبود حکم شریعت در سرزمین مسلمین یکی از بزرگترین و غریبترین مصیبتهایی است که این امت بدان دچار شدهاند، مبالغه نکردهایم. با وجود آشکار بودن این مسئله در دین خداوند متعال که مانند وضوح خورشید در وسط روز است – وجود تحکیم شریعت طبق کتاب و سنت و اجماع، واجب است و بلکه از ضروریات آشکار دین است – دشمنان این امت توانستهاند که این شریعت گرانبها و با ارزش را، از حکم کردن در میان اهل آن دور نگه دارند. زمان زیادی بر این وضعیت گذشت به گونهای که بسیاری از مسلمانان این وضعیت را عادی شمردند، بلکه حتی از این بدتر کسانی را میبینیم که کسانیکه برای تطبیق شریعت دعوت میکند به مقابله برمیخیزند، یا آن را تهمتی میپندارند که باید از آن اظهار برائت کنند، سپس بر این گمانند که همچنان مسلمان هستند و چه بسا مؤمنانی کامل الایمان هستند.
براستی قضیه حکم به آنچه خداوند نازل کرده، مسئله مهمی در این دین است که با پذیرش آن، مردم دسته دسته وارد دین میشوند و با رد آن و حکم به غیر شرع خدا، دسته دسته از دین خارج میشوند. پس ایمان و اسلامی برای کسی که به حکم شریعت راضی نباشد و به احکام کافران و هوای نفس گمراهان، کافر نباشد، وجود ندارد. حکمی غیر از حکم اسلام، به نص قرآن حکم جاهلیت است، همان طور که خداوند متعال میفرماید:
«أَفَحُكْمَ الْجَاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُكْمًا لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ» مائده ۵۰
«آیا (آن فاسقان از پذیرش حكم تو بر طبق آنچه خدا نازل كرده است سرپیچی میكنند و) جویای حكم جاهليّت (ناشی از هوی و هوس) هستند؟ آیا چه كسی برای افراد معتقد بهتر از خدا حكم میكند؟»
و همچنین میفرماید: «أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِینَ يَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُوا بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ يُرِیدُونَ أَنْ يَتَحَاكَمُوا إِلَى الطَّاغُوتِ وَقَدْ أُمِرُوا أَنْ يَكْفُرُوا بِهِ وَيُرِیدُ الشَّيْطَانُ أَنْ يُضِلَّهُمْ ضَلَالًا بَعِیدًا» نساء ۶۰
«(ای پیغمبر!) آیا تعجّب نمیكنی از كسانی كه میگویند كه آنان بدانچه بر تو نازل شده و بدانچه پیش از تو نازل شده ایمان دارند (ولی با وجود تصدیق كتابهای آسمانی) میخواهند داوری را به پیش طاغوت ببرند (و حكم او را به جای حكم خدا بپذیرند؟!). و حال آن كه بدیشان فرمان داده شده است كه (به خدا ایمان داشته و) به طاغوت ایمان نداشته باشند. و اهریمن میخواهد كه ایشان را بسی گمراه (و از راه حق و حقیقت بدر) كند.»
و میفرماید: «فَلَا وَرَبِّكَ لَا يُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَكِّمُوكَ فِیمَا شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لَا يَجِدُوا فِی أَنْفُسِهِمْ حَرَجًا مِمَّا قَضَيْتَ وَيُسَلِّمُوا تَسْلِیمًا» نساء ۶۵
«امّا، نه ! به پروردگارت سوگند كه آنان مؤمن بشمار نمیآیند تا تو را در اختلافات و درگیریهای خود به داوری نطلبند و سپس ملالی در دل خود از داوری تو نداشته و كاملاً تسلیم (قضاوت تو) باشند.»
شیخ الاسلام ابن تیمیه رحمه الله میفرماید: «پس هرکس که از سنت رسول الله صلی الله عليه وسلم و شریعتش خارج شود خداوند به ذات مقدسش سوگند یاد کرده است کـه ایمان ندارد مگر زمانی کـه در همه اختلافات و درگیریها خود، از امور دنیا و دین، به حکم رسول الله صلی الله عليه وسلم راضی باشند و در قلبشان هیچ ناراحتی و حرجی نسبت به حکم ایشان، نداشته بـاشند». و همچنین شیخ در ادامه میفرماید: «مسلین بر این اتفاق نمودهاند که بر مسلمانان واجب است در همه اختلافات و درگیریها در امور دینی و دنیوی و در اصول و فروعش باید به حکم رسول الله صلی الله عليه وسلم حکم شود و بر همه آنهاست، هنگامی که به امری حکم شد، در وجودشان نسبت به آنچه حکم شده هیچ حرج و ناراحتی نداشته باشند و کاملاً تسلیم آن باشند.»
خداوند متعال میفرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِی شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِیلًا» نساء ۵۹
«ای كسانی كه ایمان آوردهاید! از خدا (با پیروی از قرآن) و از پیغمبر (با تمسّك به سنّت او) اطاعت كنید، و از كارداران و فرماندهان مسلمان خود فرمانبرداری نمائید (مادام كه دادگر و حقّگرا بوده و مجری احكام شریعت اسلام باشند) و اگر در چیزی اختلاف داشتید (و در امری از امور كشمكش پیدا كردید) آن را به خدا (با عرضهی به قرآن) و پیغمبر او (با رجوع به سنّت) برگردانید (تا در پرتو قرآن و سنّت، حكم آن را بدانید. چرا كه خدا قرآن را نازل، و پیغمبر آن را بیان و روشن داشته است. باید چنین عمل كنید) اگر به خدا و روز رستاخیز ایمان دارید. این كار (یعنی رجوع به قرآن و سنّت) برای شما بهتر و خوش فرجامتر است.»
سعدی رحمه الله در تفسیر این آیه میفرماید: «پس بازگشت به کتاب و سنت شرط ایمان است و به این خاطر است که خداوند متعال میفرماید: «إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ» [۱] و این دلیل بر آن است که هرکس مسائل اختلافی را نزد آنها نبرد مؤمن حقیقی نیست، بلکه مؤمن به طاغوت است، همانطور که در آیه بعدی ذکر میکند.»
و خداوند متعال روشن ساخته است هر کس که به حکم کردن به کتاب الله دعوت شود ولی از آن روی گردان شود و به آن پشت کند، از منافقان است و از مؤمنان نیست و هیچ ارزش ندارد.
و خداوند متعال میفرماید: «وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ تَعَالَوْا إِلَى مَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَإِلَى الرَّسُولِ رَأَيْتَ الْمُنَافِقِینَ يَصُدُّونَ عَنْكَ صُدُودًا» نساء ۶۱
«و زمانی كه بدیشان گفته شود: به سوی چیزی بیائید كه خداوند آن را (بر محمّد) نازل كرده است، و به سوی پیغمبر روی آورید، منافقان را خواهی دید كه سخت به تو پشت میكنند (و از تو میگریزند و دیگران را نیز از تو باز میدارند).»
و میفرماید: «وَيَقُولُونَ آمَنَّا بِاللَّهِ وَبِالرَّسُولِ وَأَطَعْنَا ثُمَّ يَتَوَلَّى فَرِیقٌ مِنْهُمْ مِنْ بَعْدِ ذَلِكَ وَمَا أُولَئِكَ بِالْمُؤْمِنِینَ * وَإِذَا دُعُوا إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ إِذَا فَرِیقٌ مِنْهُمْ مُعْرِضُونَ * وَإِنْ يَكُنْ لَهُمُ الْحَقُّ يَأْتُوا إِلَيْهِ مُذْعِنِینَ * أَفِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ أَمِ ارْتَابُوا أَمْ يَخَافُونَ أَنْ يَحِیفَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَرَسُولُهُ بَلْ أُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ * إِنَّمَا كَانَ قَوْلَ الْمُؤْمِنِینَ إِذَا دُعُوا إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ أَنْ يَقُولُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ» نور ۵۱-۴۷
«و میگویند: به خدا و پیامبر ایمان داریم و (از اوامرشان) اطاعت میكنیم، امّا پس از این ادّعا، گروهی از ایشان (از شركت در اعمال خیر همچون جهاد، و از حكم قضاوت شرعی) رویگردان میشوند، و آنان در حقیقت مؤمن نیستند. هنگامی كه ایشان به سوی خدا و پیغمبرش فرا خوانده میشوند تا (پیغمبر، برابر چیزی كه خدا نازل فرموده است) در میانشان داوری كند، بعضی از آنان (نفاقشان ظاهر میشود و از قضاوت او) رویگردان میگردند. (زیرا میدانند حق به جانب ایشان نیست). ولی اگر حق داشته باشند (چون داوری به نفعآنان خواهد بود) با نهایت تسلیم به سوی او میآیند. آیا در دلهایشان بیماری (كفر) است؟ یا (در حقّانيّت قرآن) شكّ و تردید دارند؟ یا میترسند خدا و پیغمبرش بر آنان ستم كنند؟ (بلی! ایشان دچار بیماری كفر و گرفتار شكّ بوده و از داوری پیغمبر كه برابر احكام الهی است هراسناك میباشند. خوب میدانند كه خدا و رسولش ستمگر نبوده) بلكه خودشان ستمگرند. مؤمنان هنگامی كه به سوی خدا و پیغمبرش فرا خوانده شوند تا میان آنان داوری كند، سخنشان تنها این است كه میگویند: شنیدیم و اطاعت كردیم! و رستگاران واقعی ایشانند.»
شیخ الاسلام رحمه الله میفرماید: «پس خداوند آشکار و روشن نموده است که هر کس ادعای دوستی و اطاعت از پیامبر صلی الله عليه وسلم را داشته باشد ولی از حکم ایشان روی گرداند، پس او از منافقان است و از مؤمنین نیست و همانا مؤمن کسی است که بگوید که شنیدیم و اطاعت کردیم».
پس هرکس راضی شد و به کلمه “لا اله الا الله” اقرار کرد، تبعاً بر او لازم است که راضی باشد و اقرار کند که هیچ حاکم و شارع بحقی غیر از خداوند نیست و این امری است که در میان مسلمانان در مورد آن اختلافی نیست مگر در تعدادی از ملحدین و بسیاری از گمراهان گمراه کننده.
خداوند متعال میفرماید: «إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ أَمَرَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ ذَلِكَ الدِّینُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ» یوسف۴۰
«فرمانروایی و حکم کردن از آن خدا است و بس. خداوند دستور داده است كه جز او را نپرستید. این است دین راست و ثابتی (كه ادلّه و براهین عقلی و نقلی بر صدق آن رهبرند) ولی بیشتر مردم نمیدانند (كه حق این است و جز این پوچ و ناروا است).»
شیخ محمد ابراهیم رحمه الله میفرماید: «تحکیم و برپـایی شریعت به تنهـایی و جدای از غیر آن، شقیقِ [۲] عبادت خداوند به یکتایی و بدون شریک است، زیرا معنای شهادتین این است که خداوند تنها معبود برحق است و شریکی ندارد و رسول الله صلی الله عليه وسلم تنها کسی است که باید از او تبعیت شود و تنها باید به آنچه او آورده حکم شود، و شمشیرهای جهاد جز به خاطر برای برپایی عملی و بنیادی آن و تحکم به شرع در هنگام نزاع، برکشیده نمیشوند.»
همانا کتاب خداوند متعال برای این آمده است تا بدان حکم داده شوند نه بوسیله آن حکم رانی شود، تا به تنهای به آن حکم شود و هیچ چیزی دیگری را شریک آن نکنند، همانطور که بعضیها شیطان بر آنها تسلط پیدا کرده و دچار جهل شدهاند و هوای نفس بر آنها غلبه کرده است.
خداوند متعال میفرماید: «وَأَنْزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِیمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ» بقره ۲۱۳
«و كتاب (آسمانی) كه مشتمل بر حق بود و به سوی حقیقت (و عدالت) دعوت میكرد، بر آنان نازل كرد تا در میان مردمان راجع بدانچه اختلاف میورزیدند داوری كند.»
و همچنین میفرماید: «وَلَا يُشْرِكُ فِی حُكْمِهِ أَحَدًا» کهف ۲۶
«و در فرماندهی و قضاوت خود كسی را انباز نمیگرداند.»
بخاطر این که صاحب این کتاب، پروردگار جهانیان، خالق مخلوقات، آگاه و دانا، حق را میگوید و او بهترین جداکننده حق از باطل است.
خداوند متعال میفرماید: «إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ يَقُصُّ الْحَقَّ وَهُوَ خَيْرُ الْفَاصِلِینَ» انعام ۲۶
«فرمان فقط در دست خدا است. خدا به دنبال حق میرود (و كارهایش برابر حكمت انجام میشود. لذا اگر خواست عذاب واقع میگردد و اگر نخواست عذاب واقع نمیشود) و او بهترین (قاضی میان من و شما و) جدا كننده (ی حق از باطل) است.»
این ردی است بر کسانی که به غیر شرع خداوند متعال حکم میکنند که دلیل و برهانی برای آنها از سوی خداوند متعال نازل نشده است و حرام را حلال میکنند و حلال را حرام و چنین افرادی فاجرترین و فاسدترین خلق خداوند هستند و درک و عقلشان فاسد و قلبهایشان بیمار شده است.
شکی نیست هر آنچه از مصیبت همچون ذلت و خواری و فقر و ترس و گرسنگی و بلاهای که مسلمانان به آن دچار گشتهاند و غیر از خدا کسی نمیداند تا کی ادامه پیدا میکند، همه اینها بخاطر دوری آنها از دین حق است. این دوری به اوج خود رسیده است و پیمانهیشان لبریز شده است برای کنار زدن شریعت خداوند از حکم، و به چیزی غیر از آن و از اهواء و گمراهیها تحاکم میکنند.
خداوند متعال میفرماید: «وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكَـاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَلَكِنْ كَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُمْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ» اعراف ۹۶
«اگر مردمـان این شهرهـا و آبادیهـا (به خدا و انبیاء) ایمان میآوردند و (از كفر و معاصی) پرهیز میكردند، (درگاه خیرات و) بركات آسمان و زمین را بر روی آنان میگشودیم (و از بلایا و آفات به دورشان میداشتیم) ولی آنان به تكذیب (پیغمبران و انكار حقائق) پرداختند و ما هم ایشان را به كیفر اعمالشان گرفتار و مجازات نمودیم (و عبرت جهانیانشان كردیم).»
همچنین خداوند متعال میفرماید: «وَلَوْ أَنَّهُمْ أَقَامُوا التَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِیلَ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْهِمْ مِنْ رَبِّهِمْ لَأَكَلُوا مِنْ فَوْقِهِمْ وَمِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ مِنْهُمْ أُمَّةٌ مُقْتَصِدَةٌ وَكَثِیرٌ مِنْهُمْ سَاءَ مَا يَعْمَلُونَ» مائده ۶۶
«و اگر آنان به تورات و انجیل (اصلی و دستنخورده) و بدانچه كه از سوی پروردگارشان (به نـام قرآن) بر آنـان نازل شده است عمل بكنند (و در میـان خود قوانین الهی را پیاده كنند و برپای دارند) از بالای سر خود و از زیرپای خود (و از هر سو ، غرق در نعمت شده و از آسمان و زمین) روزی خواهند خورد. (اهل كتاب همه یكسان نیستند) جمعی از آنان عادل و میانهروند (و به اسلام میگروند و به محمّد ایمان میآورند) ولی بسیاری از ایشان (نااهل و كجروند و) بدترین كاری را انجام میدهند.»
از عبدالله بن عمر رضی الله عنهما روایت شده است که پیامبر صلی الله عليه وسلم به ما روی کرد و فرمودند: «يَـا مَعْشَرَ الْمُهَاجِرِینَ خَمْسٌ إِذَا ابْتُلِیتُمْ بِهِنَّ وَأَعُوذُ بِاللَّهِ أَنْ تُدْرِكُوهُنَّ لَمْ تَظْهَرِ الْفَاحِشَةُ فِى قَوْمٍ قَطُّ حَتَّى يُعْلِنُوا بِهَا إِلاَّ فَشَا فِیهِمُ الطَّاعُونُ وَالأَوْجَاعُ الَّتِى لَمْ تَكُنْ مَضَتْ فِى أَسْلاَفِهِمُ الِّذِینَ مَضَوْا. وَلَمْ يَنْقُصُوا الْمِكْيَالَ وَالْمِیزَانَ إِلاَّ أُخِذُوا بِالسِّنِینَ وَشِدَّةِ الْمَؤُنَةِ وَجَوْرِ السُّلْطَانِ عَلَيْهِمْ. وَلَمْ يَمْنَعُوا زَكَاةَ أَمْوَالِهِمْ إِلاَّ مُنِعُوا الْقَطْرَ مِنَ السَّمَاءِ وَلَوْلاَ الْبَهَائِمُ لَمْ يُمْطَرُوا وَلَمْ يَنْقُضُوا عَهْدَ اللَّهِ وَعَهْدَ رَسُولِهِ إِلاَّ سَلَّطَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ عَدُوًّا مِنْ غَيْرِهِمْ فَأَخَذُوا بَعْضَ مَا فِى أَيْدِیهِمْ. وَمَا لَمْ تَحْكُمْ أَئِمَّتُهُمْ بِكِتَابِ اللَّهِ وَيَتَخَيَّرُوا مِمَّا أَنْزَلَ اللَّهُ إِلاَّ جَعَلَ اللَّهُ بَأْسَهُمْ بَيْنَهُمْ»
«ای گروه مهاجرین پنج چیز هست که از خدا میخواهم آن را نبینید و در میانتان شایع نشود، اول هرگاه فحشا در ملتی پیدا آید و آن را آشکار سازند، طاعون و قحطی و گرسنگی در میان آن ملت پیش میآید که در گذشتگانشان نبوده، و چون در پیمانه وزن و ترازو کم کنند، دچار گرانی خرج و ستم سلطان بر خود میشوند، و اگر زکات مال و داراییهایشان را پرداخت نکنند، از نعمت و رحمت باران محروم میگردند و اگر به خاطر حیوانات و چهارپایان نباشد هیچ بارانی در سرزمینشان نخواهد بارید، و اگر پیمان خدا و پیامبرش را بشکنند، خداوند دشمنی بیگانه را برآنها چیره میسازد تا هرچه داشته باشند از آنها بگیرد، و چون پیشوایانشان براساس کتاب خدا عمل نکنند وآن چه را که خدا فرو فرستاده برتر ندانند، خداوند آسیب و زیانشان را در میان خودشان میاندازد.»
در روایتی از ابن عباس رضی الله عنهما: «به غیر از آنچه که خدا نازل کرده حکم نمیکنند، مگر فقر در میانشان منتشر میشود.»
ابن قیم رحمه الله حال روی گردانان از حکم خدا و رسولش را اینگونه وصف میکند: «هنگامی که مردم از حکم کردن به کتاب و سنت و رجوع حکم به آنها روی گردانی کردند و به عدم کافی بودن آن دو اعتقاد پیدا کردند و احکام شریعت را به آراء، قیاس و استحسان و اقوال بزرگانشان تغییر دادند. به این خاطر فساد در درونشان بوجود آمد و تاریکی در قلبهایشان پدید آمد و درک و مفاهیمشان آلوده شد و برکت از عقلشان رخت بست و این امور در آنها فراگیرشد و بر آنها چیره گشت تا اینکه فرزندنشان بر این منوال بزرگ شد و بزرگشان بر آن پیر گشت و آن را منکر ندیدند. پس حکومت دیگری بر سر کار آمد که در آن بدعتها جای سنتها را گرفتند و نفس جایگزین عقل شد و هوا و هوس جایگزین راه راست شدند، و گمراهی جای هدایت، و منکر جای معروف، و جهل جای علم، و ریاء جای اخلاص، و باطل جای حق، و کذب و دروغ جای صداقت، و مداهنه جای نصیحت، و ظلم جای عدل را گرفت و حکومت و غلبه در اختیار این امور گشت. و اهل این امور به مردم مشهورت میدهند در حالی که قبل از آن حکومت و غلبه از آنِ امور مخالف امور منکر ذکر شده بود و اهل امور معروف مشهور در میان مردم بودند.»
پس هرگز بلا و مصیبت از این امت دور نمیشود و هرگز از امنیت، آسایش، نعمت و خوشبختی بهرمند نمیشود، مگر با بازگشت به سمت خدا و تحکیم شریعتش در تمام جوانب زندگی، این تنها راه ممکن است. هر مسیر دیگری که امت آن را پیمودهاند مرتکب مصیبتها شدهاند و فساد بسیاری در دین و دنیایشان بوجود آمده است. «إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ» رعد ۱۱
«خداوند حال و وضع هیچ قوم و ملّتی را تغییر نمیدهد (و ایشان را از بدبختی به خوشبختی، از نادانی به دانائی، از ذلّت به عزّت، از نوكری به سروری، و . . . و بالعكس نمیكشاند) مگر این كه آنان احوال خود را تغییر دهند.»
بخاطر اهمیت این موضوع، بر مخلصین این امت ـ عالمان و دعوتگران و مجاهدین و … ـ ضروری و لازم میدانم که باید گردهم آیند و متحدانه برای تحکیم شریعت خداوند در سرزمین اسلام با تمامی امکانات و ابزارهای شرعی تلاش نمایند -همچون جهاد، دعوت و… از وسایلی که اینجا فرصت بیان و شرح وجود ندارد- کسانی که قواعد سیاست شرعی را رعایت کنند و به کتاب و سنت پایبند باشند و از هوا و هوسی که به عنوان مانعی در برابر تحکیم شریعت به حساب میآید، روی گردان باشند.
بر آنها واجب است که از وسایل شبه انگیز و راههای منحرف دوری کنند، درحالی بعضیها بدان مشغول هستند و فکر میکنند که کار خوب و شایستهای انجام میدهند. در قدیم میگفتند: اسلام سوسیالیستی، در حالی که سهمی از اسلام نداشتند و امروز اسلام دمکراسی و طرفدارانش ظاهر شدهاند که اینها نیز سهمی از اسلام ندارند، آنان درک نمیکنند که این دین با تقوی و عمل صالح برپا میشود، با پیروی از کتاب خداوند و سنت رسولش ، این چیزی نیست که آن را «مسیر دمکراسی» بنامند و کسانی که با تأویلات فاسد و منافع موهوم در تلاش برای داخل شدن به قانون کافران و گمراهان است.
این راهها انحرافی هستند کـه رونده آن در تلاش برای اجماع بین حق و باطل، هدایت و گمراهی، نور و تاریکی و خوشبختی و بدبختی هستند و شکی نیست که آنها گمراه هستند. پس این طریق جدا و فاصله بین صدق و کذب و واقعیت و ادعاست.
براستی خداوند بسیاری از موانعی که در بین امت و بازگشت به دینشان، فاصله انداخته بود را از بین برده است. پس بعضی از نظامهای طاغوتی سقوط کردند ـ و به خواست خدا مابقی نیز به همین سرنوشت دچار میشوند ـ و پرده از جریانهای کفری و سکولاریست که ملت مسلمان از آنها به ستوه آمده بودند، برداشته شد و آنها را دور انداختند و دوستان و همراهان شیطان ـ آمریکا و همپیمانانش ـ را با شکست و خواری و با متحمل کردن خسارت شدید، از عراق بیرون کردند. و وضعیت آنها در افغانستان بسیار بدتر است. تمامی اینها بـه همراه بحرانهای زیادی است که در انواع زمینهها با آن درگیر هستند و میزانش معلوم نیست و فقط خدا میداند. و در نتیجه آنچه کـه «نظام نوین جهانی» نامیده میشود ـ کـه معنای آن تسلط ظالمان و متکبرین بر مستضعفین است ـ دچار ضعف و ناتوانی گردید و همراه آن این نظامهای ظالم مرتدی که نقش اساسی در دور کردن شریعت از حکم و جنگ با داعیان تحکیم شریعت و مجاهدان راه تحکیم آن داشتند، نیز ضعیف شدهاند.
بعد از فضل و بزرگی خداوند ، جهاد و مجاهدین در ضعف و سست کردن این نظامها بزرگترین نقش را دارند. با جهاد و خونشان بنایی برای یاری دین و تحکیم شریعت برپا کردهاند، و در این راه دچار مصیبتهای همچون جراحت، اسارت، شهادت و یا مهاجری غریب و یا مجاهدی فراری شدند .. شاید خداوند همه اینها را تسکینی برای بندگان مؤمن مستضعفش قرار داده باشد، تا دلهایشان را قوی و بردبار گرداند و بسیاری از بهانههای که بسیاری بدان بین حق و باطل تمسک میجویند را از بین ببرد، در حالی نمیدانند که این خود باطل است .. هرگز کسی که ذرهای از ایمان در قلبش باشد از این تفکر باز نمیایستد .. چه برسد به کسی که قبلش سرشار از ایمان است. این زمان عصر اسلام و قدرت اسلام است. به خواست الله جل جلاله هیچ کس و با هر قدرتی، توانایی رویاروی با این پیشرفت اسلامی را ندارد و هیچ قدرتی ـ هراندازه کـه باشد ـ توانایی جلوگیری از تمکین این دین را ندارد کـه به خواست خداوند به قدرت خواهد رسید و پیامبرش صلی الله عليه وسلم نیز به این امر بشارت داده است.
پیامبر صلی الله عليه وسلم در این باره میفرماید: «تكون النبوة فیكم ما شاء الله أن تكون، ثم یرفعها إذا شاء أن یرفعها، ثم تكون خلافه علی منهاج النبوة، فتکون ما شاء الله ان تكون ثم یرفعها إذا شاء الله أن یرفعها، ثم تكون ملكا عاضّا فیكون ما شاء الله ان یكون ثم یرفعها إذا شاء أن یرفعها، ثم تكون ملكا جبریةً فتكون ما شاء الله ان تكون ثم یرفعها إذا شاء أن یرفعها، ثم تكون خلافه علی منهاج النبوّة»
«خداوند تـا هر زمانی کـه بخواهد نبوت در میـان شمـا خواهد بود، سپس هر وقت بخواهد آن را برمیدارد، سپس خلافتی بر اساس منهاج نبوت خواهد بود و این وضع تا هر وقت که خداوند بخواهد ادامه پیدا میکند و هـر وقت بخواهد آن را برمیچیند، سپس حکومت بر اساس پادشاهی جانشینی خواهد بود و این وضع تا هر وقت که خداوند بخواهد ادامه پیدا میکند و هر وقت بخواهد آن را برمیچیند، سپس به حکومت پادشاهی ظالمانهای خواهد شد و این وضع تا هر وقت که خداوند بخواهد ادامه پیدا میکند و هر وقت بخواهد آن را برمیچیند، سپس حکومت خلافتی بر اساس منهاج نبوت خواهد بود.»
همانا حوادث و اتفاقاتی که در سرزمینهای اسلامی رخ داده است ثابت کرده است که ملتهای مسلمان قادر به انجام کارهای بسیاری هستند و این بردوام خواهد بود تا زمانی که مسلمانان اسلام و شریعت را دوست دارند و همه چیزهای با ارزش خود را به خاطر یاری این دین و برافراشتن پرچمش تقدیم میکنند و برای مخلصین و صادقین چیزی غیر از توجیه و تفهیم این ملتها و دعوت و رهبریشان به سمت هر آنچه که برای دین و دنیایشان بهتر است باقی نمانده است و خیری بهتر از حکم این ملتها به شریعت پروردگارشان نیست و این دلایل برگشت به دین پروردگار است. پس بر اهل خیر واجب است که برای تحقق این هدف جمع شوند. هرکس بر حسب توانایاش، خود را برای یاری این شریعت آماده کند و یاران دین را بسیج کند و به طور واضح و بدون هیچ ابهامی بین مسلمین به تبلیغ این قضیه و احکام شریعی در این باره بپردازد. ـ بعضی از آنها را در این جا بیان کردیم ـ
احکامی که برای مخاطبین غریب هستند بسبب تحریف از جانب علماء شیطان و داعیان و تشکیلات رسانههای مختلف هستند که شب و روز در حال دعوت برای خارج کردن مردم از دین خداوند و داخل کردن آنها به جهنم به صورت گروهی هستند. آنها برایشان سخت است که به تنهایی وارد جهنم شوند، لذا تلاش میکنند تا هر آنچه که میتوانند از مسلمانان جاهل را با خود همراه کنند – خداوند تلاششان را بیهوده گرداند و مسلمانان را از مکرشان حفظ نماید – و این با وجود سکوت بسیاری از علماء و داعیان از گفتن سخن حق به بهانههای مختلف است. هر کس از آنها سخنی بگوید دچار انواع مشکلات و شکنجهها میشود که بر کسی پوشیده نیست. همه اینها و سایر مسائل که پیش آمده است، باعث غریب شدن این احکام و دینی که به خاطر آن نازل شده و داعیان آن و مجاهدینی که به خاطر تحکیم این دین جهاد میکنند، شده است. باید به طور آشکارا و طنین انداز بیان کنیم که حاکم فقط خداوند است و هرکس به آنچه که خداوند متعال نازل کرده است حکم نکند، کافر است و هرکس با خداوند در حاکمیتش شریکی قرار دهد، از مشرکین است. هر کس به شریعتی غیر از اسلام حکم کند، از اسلام نصیبی نبرده است و او رابطهای با دین ندارد.
کسی گمان نمیبرد که راه از مشکلات و بلاها خالی است، پس راه انبیاء و پیروانشان، راه صبر و آزمایش است، پس هیچ وقت قادر به انجام این کار نخواهیم شد مگر اینکه مورد آزمایش قرار بگیریم.
خداوند متعال میفرماید: «وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ حَتَّى نَعْلَمَ الْمُجَاهِدِینَ مِنْكُمْ وَالصَّابِرِینَ» محمد ۳۱
«ما همهی شما را (با وجود آگاهی از اعمالتان) قطعاً آزمایش میكنیم، تا معلوم شود مجاهدان (واقعی) و صابران شما كیانند (و مجاهدنماها و ناشكیبایان سستعنصر كیان).»
خداوند متعال میفرماید: «وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا لَمَّا صَبَرُوا وَكَانُوا بِآيَاتِنَا يُوقِنُونَ» سجده ۲۴
«و از میان آنها پیشوایانی را پدیدار كردیم كـه به فرمان ما (و برابر قوانین مـا، مردمـان را) راهنمائی مینمودند، بدان گاه كه (در راه خدا بر تحمّل سختیها) شكیبائی ورزیدند و به آیات ما ایمان كامل پیدا كردند.»
هر کس گمـان کند کـه میتواند بدون اینکـه مورد آزمایش قرار گیرد، صداقتش آشکـار شود تمکین پیدا نماید او مغرور و فریب خورده است. پس اگر مورد آزمایش قرار گیرد و صبر کند، تمکین پیدا خواهد کرد. اما اگر حرکت در این راه را ترک کند و در راه هوای نفس و گمراهی قدم بردارد، پس دین خداوند عزیز و کریم غیر از صادقین و پایبندان به کتاب خدا و سنت رسولش صلی الله عليه وسلم کسی حامل آن نخواهد بود. ما نیز به این خاطر از خداوند خواهان بلا و مصیبت نیستیم، بلکه خواهان پایداری و سلامت هستیم. اما سنت خداوند تغییر و تحولی در آن نیست و سیرت پیامبر صلی الله عليه وسلم و سیرت همه پیامبران و صالحین همین روند را پیموده است.
پس ای بندگان خدا، به سوی یاری دین خدا بشتابید و به تحکیم شریعت اسلام روی بیاورید. به خدا سوگند در این سعادت دنیا و آخرت وجود دارد و مسلمانان – بلکه همه بشریت – هرگز خوشبخت نمیشوند تا زمانی که به کتاب خداوند برنگردند و بینشان حکم نکند.
به إذن خداوند روزی خواهد رسید که در آن حاکم بودن شریعت خداوند و والا مقام بودن سخن خداوند و پست و دون بودن سخن کافران را میبینیم. روزی خواهد رسید که شاهد خواهیم بود که یهودیان در پشت درخت و سنگ خود را مخفی میکنند، پس درخت و سنگ به سخن میآیند و میگویند: ای مسلمان، ای عبدالله، این یهودی در پشت من است، پس بیا و او را بکش.
«وَيَقُولُونَ مَتَى هُوَ قُلْ عَسَى أَنْ يَكُونَ قَرِیبًا» [۳]
والحمدلله رب العالمین
۱- «اگر به خدا و روز رستاخیز ایمان دارید.» نساء ۵۹
۲- به معنی نیمهی یک چیز دو نیمه شده که به هر کدام میگویند.
۳- «و میگویند: چه زمانی این خواهد بود؟ بگو: شاید كه نزدیك باشد.» اسراء ۵۱۹۲