أخلاق مجاهد ( قسمت سوم )

أخلاق مجاهد  (  قسمت سوم )

نویسنده: ابوعمر السیف

مترجم : انجمن ” اطعمهم من جوع و آمنهم من خوف ” بيساران

 

فصل؛ مقدار دردی که شهید هنگام شهادت تحمل می­کند

عن أبي هريرة رضي الله عنه، قال: قال رسول الله صلى الله عليه وسلم: (ما يجد الشهيد من مس القتل إلا كما يجد أحدكم من مس القرصة) [رواه الترمذي].

ابوهریرة – رضی الله عنه- روایت می­کند که رسول الله – صلی الله علیه وسلم- فرمودند: “دردی که شهید به هنگام شهادت تحمل می­کند، همانند دردی­ست که از نیش گزندگان به شما می­رسد.” ( ترمذی)

فصل؛ فضیلت مقاومت و پایداری در راه خدا

خداوند متعال می­فرماید: ” يا أيها الذين آمنوا اصبروا وصابروا ورابطوا واتقوا الله لعلكم تفلحون” ( آل عمران: ۲۰۰)

‏اي كساني كه ايمان آورده‌ايد !  ( در برابر شدائد و ناملايمات ) شكيبايي ورزيد و ( در مقابل دشمنان ) استقامت و پايداري كنيد و ( از مرزهاي مملكت خويش ) مراقبت به عمل آوريد و از ( خشم ) خدا بپرهيزيد ، تا اين كه رستگار شويد .‏

عن أبي هريرة رضي الله عنه، قال سمعت رسول الله صلى الله عليه وسلم يقول: (موقف ساعة في سبيل الله خير من قيام ليلة القدر عند الحجر الأسود) [رواه ابن حبان والبيهقي وغيرهما].
ابوهریرة – رضی الله عنه- می­گوید از رسول الله – صلی الله علیه وسلم- شنیدم که فرمودند: ” ساعتی پایداری در راه خدا بهتر است از قیام در شب قدر در کنار حجر الاسود.” ( ابن حیان و بیهقی و دیگران)

وعن سهل بن سعد رضي الله عنه أن رسول الله صلى الله عليه وسلم قال: (رباط يوم في سبيل الله خير من الدنيا وما عليها، وموضع سوط أحدكم من الجنة خير من الدنيا وما عليها، والروحة يروحها العبد في سبيل الله تعالى أو الغدوة خير من الدنيا وما عليها) [متفق عليه].

سهل بن سعد- رضی الله عنه- روایت می­کند که رسول الله- صلی الله علیه وسلم- فرمودند: یک روز پایداری در راه خدا بهتر است از دنیا و هرآنچه در آن است و بهره­ای از بهشت که به خاطر نبردتان به شما داده می­شود نیز از دنیا و هر آنچه در آن است بهتر است و همچنین حرکت شما در شامگاه یا صبحگاه، در راه خدا از دنیا و هر آنچه در آن است بهتر است.( متفق علیه) ادامه خواندن أخلاق مجاهد ( قسمت سوم )

أخلاق مجاهد ( قسمت دوم )

أخلاق مجاهد  (  قسمت دوم  )

نویسنده: ابوعمر السیف

مترجم : انجمن ” اطعمهم من جوع و آمنهم من خوف ” بيساران

فصل؛ اسباب پیروزی مجاهدین، صفات آن و تهدید آنها از ارتكاب  گناهان.

خداوند متعال می­فرماید: ” إن الذين تولوا منكم يوم التقى الجمعان إنما استزلهم الشيطان ببعض ما كسبوا ولقد عفى الله عنهم إن الله غفور حليم”( آل عمران: ۱۵۵)

‏آنان كه در روز روياروئي دو گروه ( مسلمانان و كافران در جنگ احد ) فرار كردند ، بيگمان اهريمن به سبب پاره‌اي از آنچه كرده بودند ( كه سركشي از فرمان خدا بود ) آنان را به لغزش انداخت و خداوند ايشان را بخشيد ، چرا كه خداوند آمرزنده و شكيبا است .‏

و می­فرماید:” أولما أصابتكم مصيبة قد أصبتم مثليها قلتم أنى هذا قل هو من عند أنفسكم إن الله على كل شيء قدير” (آل عمران : ۱۶۵)

‏(آيا ( به ناله و افغان افتاده‌ايد و بي‌حال و زبون شده‌ايد ) هنگامي كه مصيبتي ( در جنگ احد ) به شما دست داده است ( و مي‌گوئيد : ) اين ( كشتار و فرار ) از كجا است‌ ؟ ! و حال آن كه ( در جنگ بدر ) دو برابر آن ،  ( پيروزي ) كسب كرده‌ايد ( و از طرف كشته و اسير گرفته‌ايد ؟ ! ) بگو : اين ( شكست خوردن و كشته‌شدن ) از ناحيه خودتان ( و نتيجه مخالفت با رهنمودهاي رسول خدا و پيروي از حرص و آزتان ) است . بيگمان خداوند بر هر چيزي توانا است   .‏

و می­فرماید: ” وما أصابكم من مصيبة فبما كسبت أيديكم ويعفو عن كثير )”شوری: ۳۰)

‏آنچه از مصائب و بلا به شما مي‌رسد ، به خاطر كارهائي است كه خود كرده‌ايد . تازه خداوند از بسياري ( از كارهاي شما ) گذشت مي‌كند ( كه شما از آنها توبه نموده‌ايد و يا با كارهاي نيك آنها را از نامه اعمال زدوده و پاك كرده‌ايد ) .‏

و می­فرماید: ” يا أيها الذين آمنوا إن تنصروا الله ينصركم ويثبت أقدامكم” ( محمد: ۷)

‏(اي مؤمنان ! اگر ( دين ) خدا را ياري كنيد ، خدا شما را ياري مي‌كند ( و بر دشمنانتان پيروز مي‌گرداند ) و گامهايتان را استوار مي‌دارد ( و كار و بارتان را استقرار مي‌بخشد )

و می فرماید: ” إنا لننصر رسلنا والذين آمنوا في الحياة الدنيا ويوم يقوم الأشهاد ، يوم لا ينفع الظالمين معذرتهم ولهم اللعنة ولهم سوء الدار” ( غافر: ۵۱)

‏ما قطعاً پيغمبران خود را و مؤمنان را در زندگي دنيا و در آن روزي كه گواهان بپا مي‌خيزند ياري مي‌دهيم و دستگيري مي‌كنيم .‏ ‏آن روزي كه عذرخواهي ستمگران بديشان سودي نمي‌رساند ، و نفرين ( و طرد از رحمت خدا ) بهره آنان خواهد بود و سراي بد ( دوزخ ) از آن ايشان خواهد شد .‏

و می فرماید: ” ولينصرن الله من ينصره إن الله لقوي عزيز، الذين إن مكناهم في الأرض أقاموا الصلاة وآتوا الزكاة وأمروا بالمعروف ونهوا عن المنكر ولله عاقبة الأمور” ( حج: ۴۰) ادامه خواندن أخلاق مجاهد ( قسمت دوم )

أخلاق مجاهد ( قسمت اول )

أخلاق مجاهد  (  قسمت اول )

نویسنده: ابوعمر السیف

مترجم : انجمن ” اطعمهم من جوع و آمنهم من خوف ” بيساران

مقدمه

” بسم الله الرحمن الرحیم”

الحمد لله و الصلاة و السلام علی رسول الله

أما بعد … .

نوشته­ی حاضر مقاله­ای است در مورد جهاد، صفات مجاهدین، دلایل پیروزی­شان و نعمت­های پایدار و در جات والایی که خداوند در بهشت برای آن­ها آماده کرده است.

امیدوارم این مقاله موجب تشویق و ترغیب مجاهدان شود و سببی باشد برای ترسیدن کسانی که از جهاد دست کشیده و به دنیا تکیه کرده­اند.

درود خدا بر پیامبر ما محمد و آل و اصحابش

فصل اخلاص

خداوند متعال می­ فرماید: ” وما أمروا إلا ليعبدوا الله مخلصين له الدين حنفاء” ( بینه: ۵)

‏در حالي كه جز اين بديشان دستور داده نشده است كه مخلصانه و حقگرايانه خداي را بپرستند و تنها شريعت او را آئين ( خود ) بدانند.

عن عمر ابن الخطاب رضي الله عنه، قال سمعت رسول الله صلى الله عليه وسلم يقول: (إنما الأعمال بالنيات وإنما لكل امرئ ما نوى، فمن كانت هجرته إلى الله ورسوله فهجرته إلى الله ورسوله، ومن كانت هجرته لدنيا يصيبها أو امرأة ينكحها فهجرته إلى ما هاجر إليه) [رواه البخاري ومسلم].

عمر- رضی الله عنه- می­گوید: که از رسول خدا صلی الله علیه وسلم شنیدم می­فرماید: اعمال انسان به نیت وابسته است و هر انسانی بر چیزی است که نیت کرده است . هر کس نیتش از هجرت ، خدا و رسولش باشد پس هجرتش به سوی خدا و رسولش است و هرکس نیتش دنیا یا ازدواج با زنی که می­خواهد باشد ، پس هجرتش به سوی چیزی است که به خاطر آن هجرت کرده است. (بخاری، مسلم)

وعن أبي أمامة رضي الله عنه، قال: جاء رجل إلى رسول الله صلى الله عليه وسلم فقال: أرأيت رجلا غزى يلتمس الأجر والذكر ما له؟ فقال رسول الله صلى الله عليه وسلم: (لا شيء)، فأعادها ثلاث مرات، قال: يقول رسول الله صلى الله عليه وسلم: (لا شيء)، ثم قال: (إن الله لا يقبل من العمل إلا ما كان خالصا وابتغي به وجهه) [رواه أبو داود والنسائي].

ابوامامه- رضی الله عنه- روایت می­کند که مردی نزد رسول الله- صلی الله علیه وسلم- آمد و گفت : آیا دیده­ای کسی به خاطر دستمزد و یا کسب نام بجنگد؟ رسول خدا – صلی الله علیه وسلم- فرمود( هیچ) سه بار این جمله را تکرار کرد. ابوامامه گفت: رسول خدا- صلی الله علیه و سلم- فرمود( هیچ) سپس فرمود: خداوند عمل انسان را قبول نمی­کند مگر اینکه خالص برای رضای او باشد.) ( ابو داود، نسائی) ادامه خواندن أخلاق مجاهد ( قسمت اول )

علت نا امیدی سکولارهای کمونیست حزب مزدوران اوجالان پ.ک.ک از اهل سنت و روی آوردن به جوانان ناآگاه کرد شیعه

علت نا امیدی سکولارهای کمونیست حزب مزدوران اوجالان پ.ک.ک از اهل سنت و روی آوردن به جوانان ناآگاه کرد شیعه

ارائه دهنده: ابو عبدالله موکریانی
هنگامی که کشورهای سکولار استعمارگر، به‎دلیل افزایش سطح آگاهی و بیداری ملت‎ها و نیز اوج‎گیری قیام‎های استقلال‎طلبانه، مجبور به ترک تدریجی مستعمراتشان شدند، برای آن‎که جای پایی در آن‎جا داشته باشند تا در مواقع نیاز بتوانند خواسته‎هایشان را عملی کنند، به چاره‎اندیشی افتادند که نتیجه‎اش در مرزبندی کشورها عیان شد. آن‎ها به شکلی مرزهای بین کشورها را مشخص نمودند که اولا یک قومیت در چند کشور تقسیم شود، ثانیا تا حد امکان، قومیت و مذهب مرزنشینان با مرکزنشین‎ها متفاوت باشد و به اصطلاح، مرزها استخوان‎های لای زخمی باشند که در هنگام ضرورت، بستر بحران و فتنه علیه حکومت مرکزی شوند. نمونه‎های فراوانی دال بر این مطلب، در جای‎جای کره خاکی می‎توان سراغ گرفت که محسوس‎ترین آن در ایران عزیزمان و کشورهای همسایه‎اش است. کردها در شمال عراق و در شرق و جنوب ترکیه، ارمنی‎ها در آذربایجان، کشمیر در هند و پاکستان و… .

از جمله بارزترین این مرزبندی‎ها ی سکولاریستها ، تقسیم کردهای اکثرا”سنی مذهب ایرانی تبار بین چهار کشور ترکیه لائیک، سوریه علوی، عراق سنی و ایران شیعی است که در اکثر آن‎ها زبان و قومیت مرکزی چیزی غیر از کردی است. همین تقسیم‎بندی باعث شده است در چند دهه‎ اخیر، کشورهای فوق‎الذکر هرکدام به‎نحوی با کردهای جدایی‎طلب دست و پنجه نرم کنند. در همین‎جا ذکر این نکته ضروری می‎نماید که منظور از کردهای تجزیه‎طلب، تمامی قوم کرد نیست، چراکه اکثریت مردم شریف و میهن‎دوست کرد (در ایران)، علاقه‎مند به کشور شان هستند؛ اگرچه خواسته‎ها و انتظاراتی نیز دارند. خاستگاه فعالیت‎های تجزیه‎طلبانه کردها در کشورهای منطقه در دوران معاصر، به ترکیه باز‎می‎گردد. پس از امضای قرارداد لوزان و تأسیس کشور سکولاریستی ترکیه، عدم به رسمیت شناختن قوم کرد سبب شد قیام‎های متعددی در این کشور شکل بگیرد که همگی به شدت سرکوب شدند. در پی این حوادث و افزایش ریشه‎های داخلی و خارجی نارضایتی در بین کردها، انجمنی سکولاریستی به نام «تحصیل‎کردگان دموکرات وطن‎پرست آنکارا» تشکیل شد و در سال ۱۹۷۸ با انتشار منشوری تحت عنوان «مسیر انقلاب کردستان»، رسما فعالیت خود را آغاز کرد. این حزب سکولار اولین کنگره خود را در ۱۵ جولای ۱۹۸۱ در مرز سوریه و لبنان تشکیل داد و همان‎جا مبارزه مسلحانه علیه دولت سکولار ترکیه را تصویب کرد. سومین کنگره این حزب سکولار در سال ۱۹۸۶ با تأسیس ارتش آزادی‎بخش خلق کردستان همراه شد. تئوری آن‎ها بر اساس نظریه‎های مارکسیستی – لنینیستی استوار بود و اعتقاد داشتند که کردستان یک مستعمره است که به چهار قسمت در کشورهای ترکیه، سوریه، عراق و ایران تقسیم شده است و رهایی آن جز به‎وسیله مبارزه مسلحانه ممکن نیست. مبارزه مسلحانه آن‎ها به رهبری عبدا… اوجالان بعد از جنگ عراق (۱۹۹۱) و فدرال شدن کردستان عراق وارد مرحله جدیدی شد. در این دوره افزایش سلاح و مهمات ارسالی به این حزب از کردستان عراق و نیز وجود یک پشتیبان معنوی، سبب شد که حملاتشان علیه ارتش سکولار ترکیه و مردم ترک گسترده‎تر شود. در مقابل، ارتش سکولار ترکیه هم در خلال سال‎های ۱۹۹۳ تا ۱۹۹۹ علیه مواضع آن‎ها وارد عمل شد که در جریان آن خساراتی نیز به روستاهای مرزی ایران وارد آمد که با اعتراض گسترده ایران همراه بود. ادامه خواندن علت نا امیدی سکولارهای کمونیست حزب مزدوران اوجالان پ.ک.ک از اهل سنت و روی آوردن به جوانان ناآگاه کرد شیعه

چرا فرقه ي ناجيه جنگ مسلحانه را برگزيده و اخوان الشياطين همزيستي مسالمت آميز با كفارسکولار را؟ كداميك برحق اند ؟

چرا فرقه ي ناجيه جنگ مسلحانه را برگزيده و اخوان الشياطين همزيستي مسالمت آميز با كفارسکولار  را؟ كداميك برحق اند ؟

 به قلم : ابوسليمان هورامي

در اينكه در شريعت اسلام هدف جنگ برانداختن جنگ است ؛ شكي نيست و چون جاهليت و ستمگران سکولاریست لايزال و پيوسته با  مسلمين و اهل توحيد مي جنگند تا اينكه آنها را از دين خود برگردانند ، پس  اتمام جنگ و انهدام صلح آميز قوانين شركي دین سکولاریسم ساخت بشر و جايگزين  شدن احكام شريعت الله  به صورت مسالمت آميز و از طريق انتخابات و دلبخواهي توهمي بيش نيست . و براي برانداختن جنگ تحمیلی دین سکولاریسم  فقط يك راه موجود است :بوسيله جنگ با جنگ مقابله كردن ؛ بوسيله جهاد مسلحانه اسلامي با جنگ ضد انساني دین سکولاریسم مقابله كردن .

تاريخ فقط دو نوع جنگ ديده است – جنگ عادلانه اي كه شريعت آنرا عادلانه دانسته است نه انسانها  و جنگ غيرعادلانه اي كه شريعت آنرا غير عادلانه دانسته است . ما موافق جنگهاي عادلانه اسلامي و مخالف جنگهاي غيرعادلانه هستيم. كليه جنگهاي جاهلي غير عادلانه اند، كليه جنگهاي منطبق با شريعت اسلام عادلانه اند. ما عاقبت در اولين قدم  با دستان خود بدوران جنگهاي جاهلي اهل شرك و سكولاريستهاي جهاني و مرتدين محلي  در سرزمينهاي مسلمان نشين  پايان خواهيم داد و بدون شك جهاد مسلحانه اي كه ما اكنون در گير آنيم ، بخشي از اين پيكار نهائي است. ولي بدون ترديد جنگي كه به رهبریت آمریکا و سایر سکولاریستهای متحد با اون در مقابل ما قرار گرفته، بخشي از بزرگترين و بيرحمانه ترين جنگهاست.

بزرگترين و بيرحمانه ترين جنگهاي غيرعادلانه ضد اسلامي و ضد بشری به رهبری آمریکا و توطئه های رژیم صهیونیستی و رژیمهای فاسد وابسته به آنها چون رژیم فاسد آل سعود و امارات و ترکیه و اردن و غیره دركمين ما نشسته است ؛ اگر ما درفش جنگ عادلانه را برنيفروزيم، مصيبتي خانمانسوز گريبانگيراكثريت عظيم بشريت خواهد شد. ادامه خواندن چرا فرقه ي ناجيه جنگ مسلحانه را برگزيده و اخوان الشياطين همزيستي مسالمت آميز با كفارسکولار را؟ كداميك برحق اند ؟

مختصری از تاریخ حركتهاي مسلحانه ی سکولاریستهای حزب دمکرات کردستان ایران و حزب کومله با دولت شیعه مذهب ایران

مختصری از تاریخ حركتهاي مسلحانه ی  سکولاریستهای حزب دمکرات کردستان ایران و حزب کومله با دولت شیعه مذهب ایران 

ارائه دهنده : رسول هورامی (دانشجوی تاریخ )

 

وجود اختلافات قومي و عقیدتی براي هر دشمن و بیگانه پرستی غنيمت است. دشمنان هميشه سعي مي‌كنند چنين اختلافاتي را به‌عنوان يك اهرم فشار در آستين روابط موزیانه ی خود نگاه‌ ‌دارند. در جريان جنگ ايران و عراق شاهد بهره‌برداري کشورهای متجاوز از احزاب و گروهک های سکولاریست و مرتد كرد ، عليه مردم مسلمان  کردستان  بودیم.

مهمترين اين موارد، تحريك سرکردگان گروهک سکولاریست کومله به سرکردگی عبدالله مهتدی و ابراهیم علیزاده مي‌باشد كه در بهمن سال ۱۳۵۷ و به تبع برهم‌خوردن ثبات رهبریت دینی کردها و ثبات سياسي ايران، به‌عنوان سران کومله به تشکیل سازمان سکولاریستی و تقويت آن پرداخت. البته کومله از حزبهای سکولار باسابقه ايران نبود ، اما در فضاي سياسي سال های ۵۸ الی ۶۰  به‌وجود آمد و با فراز و فرودهايي تداوم پيدا كرد. اما تقويت و تاثير سياسي مهم آن، بيشتر به‌دوران پس از جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و نقش آنها در حركتهاي ارتدادی سکولاریستی  و همكاري با رژيم  سکولاریست صدام در جنگ عليه کردهای اهل سنت و حکومت شیعه مذهب  ايران مربوط مي‌شود. اتحاد اين گروه  سکولار کمونیست با گروهک اتحاد مبارزان کمونیست نيز که منجر به تشکیل حزب کمونیست ایران در دوازدهم شهریور ماه سال ۱۳۶۲ گردید، يكي از نكته‌هاي مهم درباره آن است.

اما نکته ای که بسیار حائز اهمیت است این است که این حزب سکولار یست در طول سال های  تاریک جنگ میان سکولاریستهای بعث عراق با حکومت شیعه مذهب ایران ؛ با همکاری صدام با انسداد جاده ها، تهدید و آدم ربایی، مین گذاری و اعزام تیم های ترور و حمله به علمای دینی ، حمله به مراکز دینی  چونمکتب قرآن مریوان و…، حمله به شهرها و به شهادت رساندن بسیاری از هموطنان اهل سنت فعال در کردستان و هورامان نقش زیادی در کمک به رشد جریانات سکولاریستی و در انزوا قرار گرفتن جریانات مذهبی اهل سنت  داشت .

وضعيت كردستان در آستانه انقلاب مذهبی ۱۳۵۷ ایران

ادامه خواندن مختصری از تاریخ حركتهاي مسلحانه ی سکولاریستهای حزب دمکرات کردستان ایران و حزب کومله با دولت شیعه مذهب ایران

شناساندن و معرفی سلفيون آل سعود به مردم ( قسمت سوم )

شناساندن و معرفی  سلفيون  آل سعود  به مردم ( قسمت سوم )

نوشته : شيخ حسين  العربی

مترجم : ابوبصير بيساراني

 

نشانه هاي جاميگري :

۱-     جدا نمودن نوشته هاي جاميها از غير اينها زياد سخت نيست . جاميها نوشته هايشان را با دوري جستن از مجاهدين و جماعتهايشان و سپس بسمله شروع مي كنند ، و نوشته هايشان تماما جمع شده است حول و حوش : واجب بودن فرمانبرداري از مسئولين حكومتي و حرام بودن نافرماني و مخالفت کردن با آنها در هركاري ، انكار نمودن جهاد مجاهدين به خاطر نبودن پرچم درست يا نارضايتي مسئولين حكومتي ، طعنه زدن به سيد قطب و مبتدع دانست وي ، مبتدع دانستن حسن البناء و جماعت اخوان ( چه اخوان المسلمين قبل از انحراف و چه اخوان الشياطين كنوني ) ، زشت جلوه دادن جماعتهاي اسلامي و تمام كساني كه سازماندهي شده به صورت جماعت بر عليه جاهليت موجود و اشغالگران در حال مبارزه اند ، ناسزا گفتن به  محمد بن سرور بن زین العابدین،  ناسزا گفتن به رهبران مجاهدين  ، ناسزا گفتن به داعيان و مبلغين راستين اهل سنت ، انكار كردن ارهاب و ترساندن و خشونت نسبت به دشمنان اسلام و مجرمين  و عذر بدتر از گناه آوردن براي جرمهاي مسئولين حكومتي ( بخصوص آل سعود )آنهم از طريق تحريف و تكه كردن  دلايل شرعي و عوض نمودن  و دور نمودن از هدف واقعي اين دلايل شرعي  و سرانجام  تلاش جهت حلال دانستن تمام كارهايي كه مسئولین حکومتی انجام مي دهند

۲-     در نوشته هايي نقد آميز و يا نقل و انتقالهايي  كه جامي ها از خود برجا گذاشته اند ،  يكساني و شباهت فاحشي ديده مي شود و پيداست كه آنها در بسياري از نوشته ها ، مطالب را از هم ديگر گرفته و كپي آنرا دوباره ارائه مي دهند و نوعي  قطع كردن و چسپاندن و نقل و انتقال تكراري مطالب است . باز آنها را مي بيني كه چيزهايي كاملا مشخص از اهل علم را حفظ نموده و بدون آنكه  بفهمند كه علما براي چه هدف و مناسبتي اين جملات را گفته اند ،  درمناسبتهاي بي ربط و حتي نامناسب  ، در مجالس و سخنرانيها آن را بازگو مي كنند . اينهم باز نوعي  قطع كردن و چسپاندن و نقل و انتقال تكراري مطالب  جهت برآورده كردن اهداف مشخص است .

شيوخي كه هم اكنون جاميگري  مطالبش را گرفته و نقل مي كنند انگشت شمارند كه مي توان به افراد زير اشاره كرد : ربیع المدخلي، أحمد النجمي، مقبل الوادعي

۳-     چون دانشجويان علم  ، منابع خاص خودشان از سلف و خلف و علماي معاصر را دارند ، به همین دلیل, اين به ظاهر علمايان  انگشت شمار جاميگري  ، در مراكز علمي منبعي به حساب نمي آيند ، عموما داشجويان و علماي واقعي چيزي از آنها نقل نمي كنند . …

۴-     بعضي نظريات مشخص و ثابتي دارند كه از آن تخطي و سرپيچي نمي كنند . البته اكثر اين آراء اجتهاد شيوخشان هستند ،اما چنين تبليغ مي كنند اين نظريات اجتهادي خالصا از منهج  سلف هستند . به همین ترتیب  و با این استدلال ضعیف  ، “ولاء والبراء” ( دوستي كردن و دشمني كردن ) خودشان را بر اين مبناء استوار مي گردانند . در اين صورت هركسي در اين نظريات با آنها موافق باشد ، پس يك سلفي مسلمان است و هركسي هم با آنها مخالف باشد  ، يك خوارج گمراه مي باشد !!! ادامه خواندن شناساندن و معرفی سلفيون آل سعود به مردم ( قسمت سوم )

شناساندن و معرفی سلفيون آل سعود به مردم ( قسمت دوم )

شناساندن و معرفی  سلفيون  آل سعود  به مردم ( قسمت دوم )

نوشته : شيخ حسين  العربی

مترجم : ابوبصير بيساراني

 

۸-     جامي گري دايره ي بدعت را بسيار وسيع مي گردانند ، و بر اين باورند كه مقابله كردن با بعضي از بدعتهاي كوچك  مهمتر از مقابله كردن با يهود و نصارا مي باشد ، در نتيجه و با اين وجود  هيچ برنامه اي جهت مقابله كردن با كافران ندارند و با وجود دامنه و وسعت شاخه هاي جهاد در جهاد شركت  نكرده اند ( عده اي از آنها تبليغ مي كنند كه در جنگ افغعانستان  بر عليه حكومت سوسياليستي شوروي جهاد كرده اند . اين هم دروغ است . چونكه اينها از پيشاور يا از پادگان آموزشي ” صدي ” جلو تر نرفته اند و در جنگ يك گلوله هم در نكرده اند )

هيچ چهار چوبه و معيار آشكاري در مفهوم و معني واقعي بدعة  و چگونگي حكم دادن بر سر اهل بدعة ندارند ، در حقيقت منابع شرعي تنها عاملي در دستشان هستند جهت برآورده كردن منافعشان و نزديكتر شدن به مسئولين حكومتي ….براي اينكه خواننده به درك صحيح گذشتگان صالح اين امت در مورد بدعة و چگونگي حكم دادن بر سر اهل بدعة دست يافته و اين درك صحيح را با حرفها و احوال جامي گري مقايسه نمايد ، بهتر است كه كتاب  (أصول الحكم علی المبتدعة عند شیخ الإسلام إبن تیمیة” تاليف : “د. أحمد الحلیبي” را مطالعه نمايد .

۹-     مريدان جامي گري از جاهل ترين افراد هستند نسبت به سوالهاي مورد اختلاف و روشهاي گفتگو كردن علمي . بر اين باورند كه راي آنها عين حقيقت و جاي هيچ گونه اختلافي را نمي گذارد ، در حالي كه در ميان خودشان هم دچار اختلاف هستند ، اينهم يكي از ويژگيها و خصوصيات عجيب آنها ست كه تا حد زيادي شبيه فلسفه ي غلات مي باشد .

شیخ الإسلام “إبن تیمیة” رحمه الله فرموده است : ” بسياري اوقات در ميان جاهلان بي سواد و كساني كه كلمات را به شيوه اي عوض مي نمايند كه نشانه هايي از دورويي و نفاقشان در آن نمايان است حق پايمال مي شود . همچنانكه خداوند بزرگ مي فرمايند :: (أَفَتَطْمَعُونَ أَنْ يُؤْمِنُوا لَكُمْ وَقَدْ كَانَ فَرِيقٌ مِنْهُمْ يَسْمَعُونَ كَلَامَ اللَّهِ ثُمَّ يُحَرِّفُونَهُ مِنْ بَعْدِ مَا عَقَلُوهُ وَهُمْ يَعْلَمُونَ (البقرة :٧٥)) مجموع الفتاوی: ۲۵\۱۲۹

۱۰-   مريدان جامي گري با وجود اينهمه بلا و مصيبتي كه به بار آورده اند چنين تبليغ كرده و مدعي هستند كه  ” سلفي ” مي باشند و از تمام انسانهاي ديگر هم  بيشتر شايسته ي اين اسم و لقب مي باشند !! و چنين مي پندارند تنها موافقين افكار و مذهب گمراه آنها هستند كه شايستگي لقب سلفيت را داشته و در آن داخل مي گردند !!.

سلفيت  مخصوص آنها هم يعني : تبديع و تفسيق ( اهل بدعت و فاسق دانستن) دعوتگران و مسلمين و تمجيد و تعريف از حاكمان ( بخصوص آل سعود ) و پاك دانستن آنها از عيب و نقص و اشتباه  و ناسزا گفتن به مجاهدين و درست كردن شك و گمان در پرچم و علمهايشان ،و ناسزا گفتن به احزاب و جماعتهاي اسلامي تابع فرقه ي ناجيه  . ادامه خواندن شناساندن و معرفی سلفيون آل سعود به مردم ( قسمت دوم )

شناساندن و معرفی سلفيون آل سعود به مردم ( قسمت اول )

شناساندن و معرفی  سلفيون  آل سعود  به مردم ( قسمت اول )

نوشته : شيخ حسين  العربی

مترجم : ابوبصير بيساراني

 

اين مقاله به خاطر درخواست چند برادر ي نوشته شده است كه ، از دست پاره اي از گرد و غبار و مه فكري ناشي از چگونگي برخورد با فرقه ي جامي كه در ميدان تبليغاتي و رسانه اي و شبكه هاي اينترنتي  پخش مي شود ، مي نالند .

به همين جهت برادران از من خواستند احوال و واقعيت اين فرقه ي بدعي ، كه هدفشان انهدام یکپارچگی مسلمانان و ايجاد تفرقه و همچنين انحراف فكري آنان و مشغول نمودن مسلمين به خودشان به جاي مشغول شدن به حل معضل دشمنان اشغالگري كه وطنشان را به تصرف خود در آورده اند ، می باشد را به صورت مختصر روشن نمایم .

و اگر ترس از اين نبود كه حيله و مكر اين آمهاي خود فروخته ی بی ارزش بر سر مردم عوام مسلمان  گسترش يابد ، خود را به اين گونه افراد مشغول كردن جوري مسخره و هدر دادن زمان است . راي برادران بر اين بود كه مقاله اي وجود داشته باشد و و حال اين فرقه ي گمراه از راه به در را  روشن نموده و مردم را از اين فرقه  و منهج و مبلغانشان هوشيار و آگاه  بگرداند ، چون احتمال دارد كسي كه داراي علم و اگاهي شرعي نباشد و ريز و درشت را از هم تشخيص ندهد و گولشان را بخورد …..

 

شروع مي كنيم به شناساندن اين فرقه :

 

۱ .  “الجامیة” فرقه‌ی گمراهي است كه ‌ “محمد أمان الجامي الحبشي” آن را بنيان نهاده كه در شهر مدينه ساكن بوده و در سال ۱۴۱۶ ه . قمري  مرده است ، برخي بر اين باورند كه سرآغاز پيدايش اين فرقه به جنگ دوم خليج فارس در سال ۱۴۱۱ بر مي گردد . اين هم به اين دليل است كه بسياري از علما از اينكه آمريكا وارد خاك “جزيره العرب ”  شود مخالفت نموده و اين اشغالگري را رد نموده و محكوم نمودند ، اما فرقه ي جاميت تبديل به سلاح وزارت داخلي آل سعود بر عليه اين علماء گشت  و “محمد الجامي” گزارش اين شيوخ و علمائي كه سياستهاي آل سعود را رد مي نمودند را به وزارت داخلي ارسال مي كرد . پس از مرگ وي “ربیع بن هادي المدخلي”  جانشين وي شده و رهبريت اين فرقه را برعهده گرفت كه وی نیز نقش همان بازنده را عمل نمود . ادامه خواندن شناساندن و معرفی سلفيون آل سعود به مردم ( قسمت اول )

مختصری از داستان زندگی سید قطب رحمه الله

 

مختصری از  داستان زندگی  سید قطب رحمه الله

 

ارائه دهنده: عبدالرحیم بلوچ

سید قطب در تاریخ ۹/۱۰/۱۹۰۶/۱۲۸۵ ه.ش. در روستای موشه(موشا) از توابع استان اسیوط مصر- که به روستای عبد الفتاح نیز معروف است- دیده به جهان گشود. او در سن شش سالگی وارد مدرسه شد، در سال دوم ابتدایی شروع به حفظ قرآن کرد و در سال چهارم ابتدایی در سن ده سالگی حافظ کل قرآن کریم شد. ایشان در سال ۱۹۲۲م/۱۳۰۱ه.ش. در حدود سن شانزده سالگی وارد دانشسرای عبدالعزیر قاهره گردید. سید قطب پس از سه سال تحصیلی از طرف دانشسرا، گواهینامه تدریس در مدارس ابتدایی را دریافت کرد. او بعد از مدتی وارد دانشگاه دارالعلوم گردی.
زمانی که سید دانشجوی دانشگاه بود، ریاست آن بر عهده دکتر طه حسین بود.
او مثل سایر دانشجویان افسرده و سر به زیر نبود بلکه با نشاط و آگاه بود و از بحث با اساتید در زمینه های علمی ، اقتصادی ، اجتماعی و … واهمه ای نداشت.

فعالیت های مطبوعاتی سید قطب
سید قطب از سنین نوجوانی در مطبوعات مصر مقاله می نوشت و به روزنامه نگاری علاقه وافری داشت. اولین مقاله وی در سن شانزده سالگی در مجله”صحیفه بلاغ” به چاپ رسید. وی با نشریات معروفی چون البلاغ، البلاغ الاسبوعی، الجهاد، الاهرام و … همکاری می کرد.
او در مجله “اللواء الجدید” که توسط شاخه جوان حزب وطنی مصر چاپ می شد مقاله می نوشت اما پس از تعطیلی این مجله دست از مبارزه نکشید و به عنوان سردبیر و نویسنده مجله “الدعوه” کار خود را ادامه داد.
در سال ۱۹۴۸م/ ۱۳۲۷ه.ش. با همکاری جمعیت اخوان المسلمین مجله “الفکر الجدید” را تاسیس کرد. راه و روش مجله الفکر الجدید که مجله ای انقلابی بود، طرفداری از اصلاحات و تغییر روش های حاکم بود .
سید قطب در طول حیات ۲۵ ساله مطبوعاتی خود ۴۵۵ مقاله و قصیده، در مجلات و روزنامه های مختلف مصر ، به چاپ رساند.

استادان او
افراد متعددی بر سید قطب تاثیر عقیدتی داشتند که به اسامی برخی از این دانشوران اشاره می کنیم؛
۱- ابوالأعلا مودودی: یکی از متفکران بزرگ پاکستانی که معتقد به ضرورت تشکیل جامعه اسلامی و مبارزه با استعمار بود. سید قطب در زندان با افکار و آثار ابوالأعلا آشنا شد. ابوالأعلا درباره قانون می گوید؛ قانون فقط باید قانون خدا باشد و تشریع حق خداست ، اگر قانون و تشریع بشری باشد جامعه ، اجتماعی می شود که در جاهلیت زندگی می کند.
۲- عباس محمود عقاد: سید قطب پس از ورود به قاهره به واسطه دائی اش “احمد حسین عثمان” با عباس محمود عقاد آشنا شد و تحت تاثیر افکار او قرار گرفت. عقاد به خاطر شخصیت ادبی و علمی اش بر سید تاثیر گذاشت.
۳-   حسن البناء:بنیان گذار اخوان المسلمین از چهره های تاثیرگذار بر سید قطب محسوب می شود. ادامه خواندن مختصری از داستان زندگی سید قطب رحمه الله