رهنمودهای منهجی اسامه بن لادن رحمه الله در جهاد با آمریکا و رژیم صهیونیستی دشمنان شماره یک مسلمین (۳)
نویسنده : امام شهید ـ بأذن الله ـ اسامه بن لادن
می گویند: جهاد عبادت بزرگی است اما عبادات دیگر نیز وجود دارند!
اینان منهج محمد صلی الله علیه وسلم را نفهمیده اند و من در قصه کعب بن مالک رضی الله عنه این دروس و عبرت ها را ذکر نمودم که کعب رضی الله عنه وقتی در مدینه نشست بسیاری از عبادات را انجام می داد و او در مدینه بود و در حدیث آمده که طلب علم در مسجدالنبی علیه الصلاة و السلام مانند جهاد فی سبیل الله است[۱۳].با همه اینها و با وجود سابقه او در اسلام و در حالی که او از اصحاب بیعة العقبة بود-بیعتی که بسیار باارزش بود و جماعت مسلمین با آن تشکیل شد تا حکومت اسلامی برپاشود-، هیچ یک از این صفات در آن هنگام مد نظر گرفته نشد و از آن صفات سخنی به میان نیامد چون وقتی جهاد فرض عین می شود عبادات دیگر مجالی ندارند. در مقابل جهاد فقط از تخلف و خانه نشینی و عتاب و توبیخ سخن گفته می شود.نمی گویند”خدا به او پاداش خیر دهد که در مدینه است، چه ثوابی در حرم می برد”یا اینکه”در مسجد النبی تدریس می کند”.چنین سخنانی به نص قرآن گفته نمی شود{ قُلْ إِن كَانَ آبَاؤُكُمْ وَأَبْنَآؤُكُمْ وَإِخْوَانُكُمْ وَأَزْوَاجُكُمْ وَعَشِيرَتُكُمْ وَأَمْوَالٌ اقْتَرَفْتُمُوهَا وَتِجَارَةٌ تَخْشَوْنَ كَسَادَهَا وَمَسَاكِنُ تَرْضَوْنَهَا أَحَبَّ إِلَيْكُم مِّنَ اللّهِ وَرَسُولِهِ وَجِهَادٍ فِي سَبِيلِهِ فَتَرَبَّصُواْ حَتَّى يَأْتِيَ اللّهُ بِأَمْرِهِ وَاللّهُ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ : بگو : اگر پدران و فرزندان و برادران و همسران و قوم و قبيله شما ، و اموالي كه فراچنگش آورده‌ايد ، و بازرگاني و تجارتي كه از بي‌بازاري و بي‌رونقي آن مي‌ترسيد ، و منازلي كه مورد علاقه شما است ، اينها در نظرتان از خدا و پيغمبرش و جهاد در راه او محبوبتر باشد ، در انتظار باشيد كه خداوند كار خود را مي‌كند ( و عذاب خويش را فرو مي‌فرستد ) . خداوند كسان نافرمانبردار را ( به راه سعادت ) هدايت نمي‌نمايد .}.{توبه: ۲۴}.
اگر نصوص شریعت را در وصف خانه نشینان تارک جهاد دنبال کنید می بینید که همه در این مفهوم متواتر هستند چه در امت ما و چه در امتهای سابق.قوم موسی وقتی که تأخیر کردند الله تعالی آنها را به فسق توصیف نمود: { قَالَ رَبِّ إِنِّي لا أَمْلِكُ إِلاَّ نَفْسِي وَأَخِي فَافْرُقْ بَيْنَنَا وَبَيْنَ الْقَوْمِ الْفَاسِقِينَ : ( بدين هنگام موسي رو به درگاه كردگار كرد و عاجزانه ) گفت : پروردگارا ! من تنها اختيار خود و برادرم ( هارون ) را دارم ؛ ميان من و اين قوم ستم‌پيشه ، ( با عدالت خداوندي خود ) داوري كن ( و حساب ما را از حساب ايشان جدا فرما ، و ما را به عذاب آنان گرفتار منما ) . }{سوره مائده: ۲۵}.همچنین است اگر قصه کسانی را که از جنگ تبوک تخلف نمودند بررسی کنیم می بینیم که الله تعالی آنها را به فسق توصیف نموده است.
امروزه در روش حفظ دین و فعالسازی نیروها برای نصرت این دین خلل وجود دارد.امروزه کسی که برای نصرت دین کاری نمی کند احساس گناه نمی کند بلکه احساس می کند که در طاعت و عبادت است و از این گناه کبیره احساس گناه و عذاب وجدانی نمی کند در حالی که ده ها آیه برای تهدید در مورد ترک آن و تشویق به این عبادت وارد شده که ترک کنندگان آن را توبیخ کرده و کسانی را که به دنیا دل می بندند را به شدت تهدید می کند، و چه کسی را تهدید می کند؟صحابه رسول الله صلی الله علیه وسلم، تهدید پشت تهدید{ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ مَا لَكُمْ} این توبیخ است، { يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ مَا لَكُمْ إِذَا قِيلَ لَكُمُ انفِرُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ اثَّاقَلْتُمْ إِلَى الأَرْضِ أَرَضِيتُم بِالْحَيَاةِ الدُّنْيَا مِنَ الآخِرَةِ فَمَا مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فِي الآخِرَةِ إِلاَّ قَلِيلٌ }{توبه: ۳۸}.
آیا کسی از ما امروزه جرأت می کند که به پدر یا عمو یا استادش بگوید که: “تو دل به دنیا داده ای؟!فلسطین هشتاد سال است که اشغال است و تو حتی یک گلوله هم برای آزادسازی آن شلیک نکرده ای! و پایت را حتی یک روز در راه الله غبارآلود نکرده ای!تو از کسانی هستی که به دنیا دل بسته ای!”هیچ کس نمی تواند چنین سخنی را بگوید.یک خلل عمومی در فهم جنبش بیداری اسلامی و درباره روش محافظت از دین وجود دارد و آیات را اگر در این باره دنبال کنیم بسیار است.
جوانانی که توانایی فداکاری و قربانی دادن برای دین را دارند متأسفانه در مسئله سمع و طاعت دچار خلط شده و از علمای خانه نشین و تارک جهاد سمع و طاعت دارند، خانه نشین تارک جهاد نباید سمع و طاعتی از او شود. به خاطر همین است که نیروهای امت معطل و بی اثر می ماند چرا که این علماء آنها را از انجام فرض عین منصرف کرده و به فرض کفایه مانند طلب علم سوق می دهند.در حالی که اگر تمام مردم عالم شوند، باز هم دین پیروز نمی شود مگر با جماعت و سمع و طاعت و نصرت و جهاد.
برای همین ما باید جوانان را بفهمانیم که رهبران علمی آنان دل به دنیا بسته اند و از وظیفه سنگینی که برخی صحابه نیز از آن خوششان نمی آمد، فرار می کنند.الله تعالی این مطلب را چنین بیان می کند: { كَمَا أَخْرَجَكَ رَبُّكَ مِن بَيْتِكَ بِالْحَقِّ وَإِنَّ فَرِيقاً مِّنَ الْمُؤْمِنِينَ لَكَارِهُونَ : ( ناخوشنودي بعضي از شما از چگونگي تقسيم غنائم بدر ) همانند آن است كه خداوند تو را از خانه‌ات ( در مدينه ، به سوي ميدان بدر ) به حق بيرون فرستاد ، در حالي كه جمعي از مؤمنان ( چون آمادگي جنگ را نداشتند ، از اين امر ) ناخوشنود بودند ( ولي برخلاف ديد محدود آنان درباره احكام الهي ، سرانجامِ بدر پيروزي چشمگيري بود ) . }{سوره انفال: ۵}.
صحابه رضی الله عنه وقتی روز بدر بیرون رفتند به این نیت رفتند که کاروان تجاری را خواهند گرفت اما وقتی به انها خبر رسید که قریش با هزار مرد جنگی حرکت کرده برخی از آنان این را پسند نکردند.رسول الله صلی الله علیه وسلم-همانطور که ابو ایوب روایت می کند-فرمود: “به من مشورت دهید ای مردم”.ابو ایوب می گوید که ما اظهار کردیم که روبروشدن با دشمن را خوش نداریم و گفتیم: “ای رسول خدا ما برای جنگ با دشمن نیامده ایم و توانایی جنگیدن با آنها را نیز نداریم، ما فقط برای کاروان آمده ایم”.رسول خدا دوباره فرمود”به من مشورت بدهید ای مردم” ما جواب خود را تکرار کردیم و ایشان باز فرمود: “به من مشورت بدهید ای مردم”.مقداد بن عمرو رضی الله عنه سخن آغاز کرد و گفت: “ای رسول خدا!ما به تو آنچیزی را نمی گوییم که بنی اسرائیل به موسی گفت: { فَاذْهَبْ أَنتَ وَرَبُّكَ فَقَاتِلا إِنَّا هَاهُنَا قَاعِدُونَ: تو و پروردگارت برويد و ( با آن زورمندان قوي هيكل ) بجنگيد ؛ ما در اينجا نشسته‌ايم ( و منتظر پيروزي شما هستيم ! ) .}{مائده: ۲۴}.بلکه به تو می گوییم که : تو و پروردگارت بروید و بجنگید ما نیز همراه شما می جنگیم، سوگند به الله که از سمت راست و چپ و جلو و عقب شما با آنها می جنگیم.
وقتی صحابه که در جو جنگ و جهاد زندگی می کردند چنین بودند، وضعیت ما چطور باید باشد؟.جنگ بین اوس وخزرج ضررهای زیادی به آنها وارد کرده بود و ده ها سال این جنگ طول کشیده بود.اسلام وقتی آمد که آنها در مبارزاتی بی پایان بودند و جنگ برای اوس و خزرج در جاهلیت چیزی عادی بود و اسلام آمد و آنها را به جهاد تشویق کرد.
حال ما چگونه باید باشد؟!همگی دلها مانند هم شده و دست به دست هم داده اند که جهاد را ترک کنند.
جوانان باید بفهمند که خلل بزرگی وجود دارد و اینان را باید با صفاتی وصف کنیم که الله تعالی آنها را وصف نموده است.
هر کس که جهاد را بدون عذر ترک کند وصف او در قرآن واضح و آشکار بیان شده است: این عمل” فسق” است{ وَلَوْ أَرَادُواْ الْخُرُوجَ لأَعَدُّواْ لَهُ عُدَّةً وَلَكِن كَرِهَ اللّهُ انبِعَاثَهُمْ فَثَبَّطَهُمْ وَقِيلَ اقْعُدُواْ مَعَ الْقَاعِدِينَ : اگر ( اين منافقان نيّت پاك و درستي داشتند و ) مي‌خواستند ( براي جهاد ) بيرون روند ، توشه و ساز و برگ آن را آماده مي‌كردند ( و مسلّح و مجهّز در خدمت رسول راه مي‌افتادند . ) امّا خدا ( مي‌دانست كه اگر براي جهاد بيرون مي‌آمدند جز زيان و ضرر نداشتند . اين بود كه ) بيرون‌شدن و حركت‌كردن آنان را ( به سوي ميدان نبرد ) نپسنديد و ايشان را از ( اين كار ) بازداشت . و بديشان گفته شد : با نشستگان ( عاجز و ناتوان ، از قبيل : بيماران و پيران و كودكان و زنان ، در خانه ) بنشينيد ( چرا كه شايستگي آن را نداريد كه در كارهاي بزرگ و راه سترگ خدا گام برداريد ) . }{توبه: ۴۶}. کسانی که همرا زنان به خانه نشینی دلخوش باشند و جهاد را ترک کنند، اینان فقه و فهم دین ندارند هر چند که بهترین مدارک را از بهترین دانشگاه ها بگیرند.آنها نمی دانند و علم ندارند حتی اگر هم تمام استفتائات وتمام سؤالات متوجه انان باشد.الله تعالی می فرماید: { رَضُواْ بِأَن يَكُونُواْ مَعَ الْخَوَالِفِ: آنان بدين خوشنودند كه با زنان خانه‌نشين ( و پيران و بيماران و كودكان ) باقي بمانند .}کسی که دلی زنده و گوشی شنوا داشته باشد می داند که این مذمت بسیار شدیدی است.{ رَضُواْ: آنان خوشنودند} این مذمت است وسرزنش، { رَضُواْ بِأَن يَكُونُواْ مَعَ الْخَوَالِفِ وَطُبِعَ عَلَى قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لاَ يَفْقَهُونَ : آنان بدين خوشنودند كه با زنان خانه‌نشين ( و پيران و بيماران و كودكان ) باقي بمانند . دلهايشان ( با خوف و نفاق ) مهر زده شده است و لذا نمي‌فهمند ( كه عزّت دنيا و سعادت آخرت در جهاد و پيروي از پيغمبر است و بس ) .}.{توبه: ۸۷}.
مفتی مملکت، صاحب کتب و تألیفات بسیار، نمی فهمد و فقه ندارد چون ثمره علم خشیت الله تعالی است.آن زن ، ام سفیان رحمها الله گفت: “ای عالم!”. جواب داد: ”عالم کسی است که از الله بترسد .علم به کثرت روایت نیست بلکه علم عبادت الله تعالی و ترس وتقوای از اوست.
الله تعالی بعد از چند آیه می فرماید: { رَضُواْ بِأَن يَكُونُواْ مَعَ الْخَوَالِفِ وَطَبَعَ اللّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لاَ يَعْلَمُونَ: آنان بدين خوشنودند كه با زنان ( و سالخوردگان و كودكان و بيماران ) باقي بمانند . خداوند دلهايشان را مهر زده است ( چرا كه آنان دلهايشان را بر روي حقائق بسته‌اند و از ترس با ضعيفان در خانه نشسته‌اند ) و آنان نمي‌دانند}.اگر می دانستند و در دلشان یقین داشتند که نعمتهای بهشت بهتر از این دنیا است هرگز به آن دل نمی بستند و سستی نمی کردند بلکه سریعتر گام برمی داشتند و در این اعمال خیر برای رضایت الله تعالی از همدیگر سبقت می جستند.
من می گویم که باید این مفاهیم برای جوانان شرح داده شود و این قیود و بندهایی که آنها را مقید کرده و مانعشان شده برداشته شود.
به عنوان مثال، برادرمان ابو العباس نیروی بزرگی است-ومانند او در بلاد ما و بلاد اسلام بسیار زیاد است اما محدود و غیرفعال شده اند-که الله تعالی او را سودمند گرداند.او قید وبندهایی را که مانع حرکت او می شد را گسست و حرکت کرد و هنگامی که اینجا آمد، امور را آنطور که هست دید و آن وصیت بلیغش را برای بیدارکردن مردم از این توهم گفت: «این کار طلب علم که شما در آن هستید، امر عظیمی است و خیر بزرگی می باشد و از الله می خواهیم که شما را پاداش خیر دهد اما هنگامی که جهاد فرض عین گشت هیچ چیزی نمی تواند و نباید مانع آن شود».شیخ الاسلام ابن تیمیه رحمه الله می گوید: «هنگامی که واجبات مزاحم یکدیگر شدند مهمترین و مؤکدترین آنها مقدم باید شود». در مسلمین- وبخصوص جوانان جنبش بیداری اسلامی-خیر و خوبی و موارد مثبت بسیاری وجود دارد و نیروهای بالقوة زیادی در آنها نهفته می باشد و آنها برای فداکاری آماده اند اما مهم این است که این مه و تاریکی از بینش آنان زدوده شود.