تقسیم جهان اسلام از (سایکس بیکو) به (امریکا بیکو)
ارائه دهنده: نذیر احمد کندزی افغان سایکس بیکو” همان توافق شوم و سری است که انگلیس و فرانسه در میان خود برای تقسیم جهان اسلام به آن دست یافتند. این توافق بعد از آن صورت گرفت که بریتانیا شریف حسین و فرزندانش را به انقلاب برای بر اندازی خلافت اسلامی (عثمانی) تشویق و یاری کرد و به آنها وعدهء حاکمیت کشور پادشاهی عربستان (سعودی فعلی) را داد.
انگلیس نه تنها که برای تقسیم جهان اسلام میان خود و فرانسه اکتفاء نکرد، بلکه در عین زمان تمام تلاش خود را برای زمینه سازی اقامهء دولت صهیونیستی بکار برد. و این شعار را سر لوحهء تلاشهای خود قرار داد: ما میخواهیم سر زمینی را از صاحبان اصلی اش بگیریم و به ملتی که وطن ندارد بدهیم. تقسیم جهان اسلام، بويژه کشورهای عربی با آغاز سرکوب و نکبت ملت فلسطین همراه بود.
هدف بریتانیا از تقسیم جهان اسلام تنها بسط سیطره و نفوذ آن بر این کشور ها نبود، بلکه این نقشه ای بود برای تقسیم و جدایی ابدی جهان اسلام و محدد بودن مرز های کشور های عربی و اسلامی.
با وجود تلاش و سر کشی بعضی از حکام اسلامی از این تقسیمات و ایجاد بدیلی برای آن، جهان اسلام و کشور های عربی تا حال اسیر این تقسیمات است و این تلاشها بجایی نرسیده است.
بریتانیا نه تنها به جدایی و تقسیم جهان اسلام حریص است، بلکه بسیار تلاش میکند، تا جهان عرب ارتباطی با سایر کشور های اسلامی نداشته باشد. همهء توطئه ها بر این امر استوار است که؛ در جهان قضایای با هم متفاوت و مشکلاتی از هم جداست. مشکلات که دامنگیر جهان عرب است و مشکلاتی که جهان اسلام بدان مواجه است. و این مشکلات ها با هم هیچ ارتباط تاریخی، تمدنی و دینی ندارند. گویا اینکه هیچ ارتباط برادرانه ای میان مسلمان عربی، ترکی، فلسطینی، ایرانی، پاکستانی، افغانی و.. وجود ندارد؟
در اثر این توطئه های خائنانه و شیطانی انگلیس رشته های ارتباط میان جهان اسلام قطع شد و هر کدام بحیث کشور های کوچک، ضعیف و مستقل با دشمن معامله میکنند و در رابطه با کشور اسلامی دیگری بی تفاوت هستند، گویا اینکه این ملتها از هم جدا اند… حالت امروزی جهان اسلام و کشور های اسلامی قابل تأسف است.
زمینه سازی برای احتیاج و دنباله روی:
این یک حالت غیر منتظره نیست که یک کشور عربی و یا اسلامی از جنایات و نقشه های شوم صهیونیستی و امریکایی رنج می برد، در عین زمان کشور دیگری عربی یا اسلامی آغوش دوستی را برای موسسهء اسرائیلی یا امریکایی باز گذاشته است. این وضعیت اسف بار در سطح کشور های عربی و اسلامی روز تا روز بدتر و بحرانی تر میگردد. با تأسف…
بدینسان انگلیس و در پی آن امریکا و یا (صهیون امریکانیزم) توانستند دولتهای اسلامی و عربی را از هم جدا نگاهدارند، تا حسابات خود را با آنها به سادگی و آسانی بتوانند تصفیه کنند. گویا اینکه دردی که هر کشور و مردمی را آزار میدهد مربوط به صاحبش است و دیگران در برابر آن مسئولیتی ندارند. همین ضرب المثل عامیانهء بر ما صدق میکند ( کس نخارد پشت تو ، جز ناخن انگشت تو)
اینجا قابل تقدیر و یاد آوری است که، بعضی از تلاشهای اسلامی و عربی در جریان است تا از این نقشهء طرح کرده ای انگلیس سر باز زنند، ولی این تلاشها تا حال به ثمر ننشسته است و نتوانسته است که از معاملات جداگانه و تنهایی هر کشور اسلامی با دشمنان جلو گیری نماید.
از جانب دیگر، انگلیس تماما تلاش خود را برای جلوگیری از این تلاشهای اسلامی برای جلوگیری نقشه های استعماری انگلیس بکار بست، همهء پایه های و اساسات را که برای وحدت جهان اسلام ضروری بود نا بود ساخت و تلاش خود را با تلاشهای صهیونیزم در بر اندازی خلافت اسلامی در اوایل قرن نوزدهم شریک نمود.
جلادسون” که در قرن گذشته ریاست مجلس نمایندگان انگلیس ( پارلمان ) را بدوش داشت اعلان کرد: اگر بریتانیای کبیر میخواهد بر شرق تسلط داشته باشد، باید اول قرآن را پاره کند و نابود سازد!
لورانس عرب”، نویسندهء کتاب ( ستونهای هفتگانهء حکمت ) با تمام توان خود انقلاب شریف حسین را برای از میان بردن پایه های وحدت جهان اسلام( خلافت اسلامی ) یاری و پشتیبانی کرد.
همچنان کرومر” ( ریس مجلس استعماری انگلیس در مصر ) بی مهابا چنین گفت: به مصر آمده ام تا سه چیز را از میان بر دارم: قرآن، کعبه و فامیل مسلمان را.
استعمار اسرائیلی امریکایی عوض انگلیس فرانسوی:
با تغیرات اقلیمی و بین المللی، انگلیس این میراث استعماری خود را به اسرائیل و امریکا تحویل داد. امروز این استعمار اسرائیلی ملت فلسطین و لبنان را در حلقهء محاصرهء استعماری خود گرفته است. امریکا هم ملت عراق را به اسارت گرفته و سر زمین تمدن اسلامی را اشغال کرده است، این استعمار امریکایی زمینه سازی نمود و با کوبیدن یکی بر سر دیگری، ملت مسلمان افغانستان را مستقیما در اسارت خود بگیرد… در سودان و صومالیا هم دارد چنین نقشه های را دنبال میکند…
اسرائیل و امریکا همهء تلاشهای خود را بکار می بندند تا تلاشهای کشورهای عربی و اسلامی را برای نزدیک شدن خنثی نمایند، تا این کشور ها نتوانند خود را از اسعمار اسرائیلی امریکایی که باز ماندهء میراث انگلیسی است نجات دهند. همهء تلاش آنها امروز بر این متمرکز است تا اساسات و اصولی که هر گاه میتوانند علت و بنیاد اتحاد جهان اسلام را تشکیل دهند از میان بردارند. آنها این مبارزه را تحت نام مبارزه بر ضد تروریزم آغاز کرده اند. این مبارزه در گذشته تحت عناوین دیگر جریان داشت و هر روز دارد بخود نام دیگری می گیرد..
نقطه های متشنج و جنجال بر انگیز:
وقتی انگلیس داشت دامن استعمار مستقیم خود را بر میچید و به سر زمین خود بر میگشت، نقاطی را در همهء سر زمین های اسلامی برای آتش افروزی بر جای گذاشت، تا در آینده دستاویزی باشد برای ایجاد اختلاف میان امت اسلامی و تامین مصالح انگلیس و استعمار…
همین حالا اختلاف مرزی میان سوریه و ترکیه، امارات عربی و ایران، مصر و سودان در رابطه با ترسیم حدود و تقسیم ثروتهای منطقه ای در جریان است. این اختلافات میان پاکستان و افغانستان، میان پاکستان و هند در کشمیر، میان کشورها مغرب عربی ( المغرب، الجزایر و…) از میراث بر جای گذاشتهء انگلیس است…
اسرائیل و امریکا امروز به همان روش استعمار پیر انگلیس در کشور های اسلامی سرو صدا های نژادی، قومی و مذهبی را شعله ور میسازند، تا این کشور های تقسیم شده را یکبار دیگر تقسیم کنند و پهلوی ضعف آنها را بر جسته تر بسازند. آنها گرو های جدای طلب را تحت نامهای حقوق اقلیت ها و … تشویق و همکاری میکنند… در صورت به ثمر نشستن این تلاشها امریکا و اسرائیل بخوبی میتوانند استعمار خود را برای مدتها زیادی پایدار نگاهدارند و ثروت و دارایی های این ملتها مستعمره را برای قرنها بچاپند و خود در کشور های خود در تنعم و تنغم زندگی کنند.
ترساندن از نهضتهای اسلامی:
امروز امریکا در همکاری با اسرائیل همهء توان خود را بکار بسته اند تا حکومتها و نظامهای سرزمینهای مسلمان نشین را از گسترش و قوت گرفتن نهضتهای اسلامی بترسانند. اینها می خواهند چهره های این نهضتها را وحشتناک جلوه دهند…. حکام را تشویق و یاری میکنند تا ملتها را سرکوب سازند و منافع استعمار را نگاهدارند.
نقش اداره های مشبوه:
از این هم عمیق تر و خطرناکتر کمک و یاری مؤسسات مشبوه تحت نامهای مشبوه، ظاهر فریب و پر طمراق و شعار گونه ( مثل حقوق بشر، آزادی بیان و…) که تحت نامهای رسمی از جانب ملل متحد ( ادارهء استعمار ) کار میکنند، بخشی از مصارف این مؤسسات هم بدوش مسلمانها و عربها افتیده. این مؤسسات بیشترین و اساسی ترین کمکهای خود را از موسسات اسرائیلی و امریکایی بدست می آورند. مشاورات و راهنمای این مؤسسات هم از جانب امریکا و اسرائیل صورت میگیرد. تا این حد که این مؤسسات کار جاسوسان امریکا و اسرائیل را انجام میدهند.
این واضح و آشکار است که اسرائیل و امریکا بر این باور شده اند که، جغرافیای جهان اسلامی را یکبار دیگر تغییر دهند و باید یک تغیرات اساسی را در نقشهء تقسیم شدهء سایس بیکو وارد کنند. این دو موسسهء خوابهای سیاهی دارند مبنی بر اینکه با احتیاط بسیار باید بعضی از مؤسسات اسلامی و عربی را از میان بردارند و بعضی از این دولتها را به چندین دولت تقسیم نمایند.( سعودی، مصر، سودان، ایران، عراق، لبنان و… در دور اول این نقشه قرار دارند)
تیمور شرقی از اندونیزیا جدا کرده شد، سعی بسیار وجود دارد تا سودان و صومالیا به چندین دولت تقسیم شوند، تقسیم عراق در دست اجراست، تلاش بسیار بی شرمانه جریان دارد تا لبنان را به چهار مربع تقسیم کنند.
تلاش دیگری این دو مؤسسه مطابق خواسته های استعماری اسرائیل و امریکا، پیچانیدن و فراموشی قضیهء فلسطین است.
تلاشهای بعدی تقسیم پاکستان، افغانستان، ایران و مالیزیا است، و شاید این طرح اجرا شده ای ( سایس بیکو ) به طرح( امریکا بیکو) تغییر نام دهد و بانجامد.