جبهه اهل سنت ایران یا جبهه اقمار آل سعود علیه اهل سنت ایران

جبهه اهل سنت ایران یا جبهه اقمار آل سعود علیه اهل سنت ایران

به قلم: ابوخالد کوردستانی

اهل سنت یعنی : تبعیت بی قید و شرط از قانون شریعت الله از طریق قرآن و سنت صحیح رسول الله صلی الله علیه وسلم، اجماع، قیاس که متفق علیه است .

در این صورت جبهه ای که باید شکل بگیرد باید در راستای تطبیق قانون شریعت الله باشد و هرکسی غیر از این ادعائی داشته باشد بدون شک یا شیاد دروغگوئی است که در حال خدمت به دشمنان اهل سنت است یا جاهل نفهمی است که در خدمت دشمنان قانون شریعت الله و دشمنان اهل سنت در آمده است .

بر همگان واضح و آشکار است که این جبهه ی مجازی توسط دارودسته ی شبکه ی ماهواره ای کلمه شکل گرفته است که از یکطرف در اختیار سیاستهای فاسد حکومت آل سعود و از طرف دیگر خواهان دموکراسی به سبک غربی و سکولاریسم است که ما به صورت آشکار این سیاستهای کفری آنها را مشاهده می کنیم .

این جبهه ی دروغین و شبکه جهانی کلمه اش در تمام سخنانشان شیعیان را مسلمان می نامند و آنها را برادر خطاب می کنند،اما در برابر، به همراه تمام کفار جهانی و سکولاریستهای کافر و مرتد محلی جبهه ای واحد را علیه این کسانی که انها را مسلمان می دانند تشکیل داده اند.

در همین ابتدای امر باید طبق همین سخنان خودشان پرسیده شود : حکم کسی که کافر یا مرتدی را بر علیه یک مسلمانی مظاهرت و پشتیبانی کند چیست؟ بدون شک این یکی از نواقض آشکار اسلام است و شخص را به همین راحتی از اسلام خارج می کند .

نکته ی دیگر اینکه همه ی ما روزانه می بینیم که چگونه مجری های انها به مرتدینی از میان اهل سنت چون رهبران کومله های کمونیست و رهبران دموکراتهای سوسیال دموکرات و شیعیان مرتدی چون حسینی و سایر مرتدین مصاحبه می کنند و همه را حول و حوش سکولاریسم و دموکراسی دور خودشان جمع کرده اند. این بر کسی پوشیده نیست.

وجه مشترک همه ی انها جنگ با حکومت مذهبی ایران و تشکیل حکومتی سکولار و دموکراسی خواه است . اینها به همراه تمام کفار جهانی و مرتدین محلی جبهه ای را برای تحکیم و حاکم گردانیدن چیزی تشکیل داده اند که در نظر اهل سنت کفر محض است و هر کسی که به سوی آن دعوت دهد از اسلام خارج می گردد .

با این وصف شایسته است که این جبهه را جبهه ی دموکراسی خواهان و سکولارزده های اقمار آل سعود نامید که بر علیه تمام مبانی اهل سنت و جهت انحراف خواسته های بر حق اهل سنت و سوء استفاده از احساسات اهل سنت تشکیل شده است، و هیچ ربطی به مبانی اهل سنت و قانون شریعت الله نداشته و ندارد .

 

عذر به تأویل از موانع تکفیر (۵)

عذر به تأویل از موانع تکفیر (۵)

به قلم : مجاهد دین

دیدگاه دولت خلافت اسلامی‌ درباره‌ی علمای متقدمینی که توسط غلات تکفیر شدند

دولت اسلامی ‌در قسمت اول از «سلسلة علمية في بيان مسائل منهجية» می‌گوید: «وننكر أشدّ النّكير على من يبغي ويتعدّى فيكفّر العلماء أمثال ابن قدامة المقدسي والنّووي وابن حجر العسقلاني وغيرهم رحمهم الله، ممن لهم على أمّة الإسلام أياد بيضاء في نشر العلم ونصرة الشريعة، بل نحفظ مكانتهم ونترحّم عليهم ونعتذر عمّا بدر عنهم من أخطاء وزلّات».

ترجمه: «و ما به شدیدترین حالت انکار می‌کنیم، بر کسانی که تجاوز و بغی می‌کنند و علمایی امثال ابن قدامه مقدسی و نووی و ابن حجر عسقلانی و غیره رحمهم الله را تکفیر می‌کنند. علمایی که در امّت اسلامی ‌‌سابقه‌ی درخشانی در نشر علم و نصرت اسلام، و پرونده‌ی نیکویی در دفاع از شریعت دارند. بلکه جایگاهشان را حفظ می‌کنیم و بر آن‌ها رحمت می‌فرستیم و در اشتباهات و لغزش‌هایی که داشتند معذورشان می‌دانیم».

مشاهده می‌کنیم که دولت اسلامی، علمایی مانند ابن قدامه مقدسی، نووی و ابن حجر عسقلانی و … را نام می‌برد و بر خلاف غلات تکفیری که همه‌ی این علما را تکفیر می‌کنند، دولت اسلامی ‌تکفیر این علما را به شدّت انکار کرده و تکفیر آنان را تجاوز و بغی می‌داند و می‌گوید که در اشتباهات و خطاهایی که کرده‌اند معذورشان می‌دانیم.

مسلّما منظور از عذر، عذر به جهل نمی‌باشد، برای اینکه آنان جاهل نیستند بلکه عالم هستند، پس منظور، عذر به تأویل می‌باشد یعنی تأویل آنان در اشتباهات و خطاهایی که کرده‌اند را قبول نموده و آنان را معذور دانسته است.

اکنون سخن هریک از این سه عالمی ‌که نام برده شدند را نقل می‌کنیم تا خواننده متوجه بشود که سخن این علما چه بوده و تأویل آنان چگونه و به چه شکلی بوده است.

ابن قدامه المقدسی

شیخ الاسلام موفق الدین ابو محمد عبد الله بن احمد بن محمد بن قدامه المقدسی، متولد ۵۴۱ و متوفای ۶۲۰ هجری، مجاهد و عالم بزرگ در مذهب حنبلی می‌باشد، او در روستای «جماعیل» از توابع نابلس در سرزمین فلسطین به دنیا آمد، و در ده سالگی بخاطر جنگ‌های صلیبیان همراه خانواده‌اش به دمشق هجرت کرد. در ۲۰ سالگی به بغداد رفت و از شیوخی مانند هبة الله دقائق، ابن بطی و عبد القادر گیلانی شیخ حنابه در آن زمان، و دیگر مشایخ بغداد کسب علم کرد، به مکه و موصل و بغداد نیز رفته و در آنجا از شیوخ زیادی مانند مبارک بن طباح و ابو الفتح بن منّی و… کسب علم کرده است. ابن قدامه با تالیفات گران‌سنگ خود خدمت بسیار بزرگی به فقه حنبلی نمود، او بیش از سی تألیف دارد و بعضی از تألیفات مهم او مانند العمدة، المقنع، الكافي في فقه الامام أحمد بن حنبل، و المغني می‌باشد. ادامه خواندن عذر به تأویل از موانع تکفیر (۵)

عذر به تأویل از موانع تکفیر (۴)

عذر به تأویل از موانع تکفیر (۴)

به قلم : مجاهد دین

تکفیر با مآل یا با لازمه‌ی قول :

کلمه‌ی مآل نیز مشتق شده از کلمه‌ی اول است و به موضوع تأویل ارتباط دارد و با لازمه‌ی قول تقریباً یکی است. منظور از لازمه‌ی قول این است که مثلاً شخصی حرفی می‌زند و شما از حرف او بنابر برداشت خودت، نتایجی می‌گیری و به او می‌گویی از این حرف تو چنین لازم می‌آید که فلان چیز را هم قبول بکنی و اگر فلان چیز را قبول کنی پس بهمان چیز را هم باید قبول کنی و…

مثلاً شخصی می‌گوید هر کس بگوید خداوند بر عرش استوی[۱] دارد کافر است. به او گفته می‌شود چرا کافر است؟ می‌گوید چون استوی لازمه‌اش این است که خداوند جهت داشته باشد و جهت، لازمه‌اش این است که حرکت و انتقال داشته باشد و لازمه‌ی آن این است که خداوند جسم باشد و لازمه‌ی جسم بودن خداوند هم این است که خداوند را به مخلوقات تشبیه کرده است؛ پس در نتیجه هرکس بگوید خداوند بر عرش استوی دارد کافر است و باید استوی را به استیلا تأویل نمود!

طرف مقابل نیز به او می‌گوید: تو که استوی را به استولی تأویل نمودی نیز کافر شدی. شخص اول می‌گوید چرا کافر شدم؟ می‌گوید: برای اینکه استولی که به معنای چیره‌شدن است لازمه‌اش این است که قبلاً در سیطره و چیرگی خداوند نبوده است و لازمه‌ی عدم چیرگی قبلی خداوند این است که خداوند قبلاً قدرت کافی برای چیرگی‌اش را نداشت تا اینکه بر آن قدرت یافت و چیره شد، و لازمه‌ی عدم قدرت خداوند این است که قدرت خداوند تنقیض شود و هرکس قدرت خداوند را نقض نماید پس کافر شده است.

شخص دوم می‌گوید اما منظور من از تأویل استوی به استولی تنقیض قدرت خداوند نبود، بلکه خواستم خداوند را از جاه و مکان و حرکت و… تنزیه نمایم؛ برای همین می‌گویم که خداوند بر عرشش استولی یافت منتها استولایی که لایق جلال او است نه آن استولایی که تو گفتی.

شخص دوم می‌گوید: خب خدا پدرت را بیامرزد چرا از همان ابتدا درباره‌ی استوی چنین نگفتی، اینکه بگویی استوی که در لفظ آیه آمده است را ثابت می‌کنم منتها استوایی که لایق جلال اوتعالی است و بدون هیچ تشبیه و تکییف و تمثیلی؟

مثال‌های زیاد دیگری می‌توان زد و همانطور که مشاهده می‌کنید هیچ کدام از اشخاصی که در مثال بالا بوسیله‌ی لازمه‌ی قولشان یا با مآلات تکفیر شدند، آن مآلات را قبول نداشتند و آن لوازم قولشان را نپذیرفتند؛ بلکه به شدّت هم انکار می‌کنند. برای همین است که اهل سنّت و جماعت به آن صفاتی که در نصوص قرآن و سنّت آمده است ایمان می‌آورند بدون تکییف و تمثیل و تعطیل و تشبیه. و تفصیل عقیده‌ی اهل سنّت و جماعت درباره‌ی اسماء و صفات در کتاب‌های مربوطه آمده است و اینجا محل بسط دادن آن نیست. ادامه خواندن عذر به تأویل از موانع تکفیر (۴)

عذر به تأویل از موانع تکفیر (۳)

عذر به تأویل از موانع تکفیر (۳)

به قلم : مجاهد دین

تأویل صحیح مقبول (مستساغ)

حال که تأویل فاسدِ مردود غیر مستساغ را شناختیم، به معرفی تأویل صحیح مقبول می‌پردازیم و آن، حمل لفظ بر معنایی است که احتمال آن معنا را دارد منتها غیر متبادر به ذهن می‌باشد و تأویل‌کننده به دلیلی اعتماد کرده است که مقتضای چنین معنایی است همراه با اینکه شخص تأویل کننده، خودش اهل اجتهاد باشد.

چنین تأویلی مختص به اهل قبله می‌باشد و در عموم رخصت خطای اهل قبله قرار می‌گیرد، چنانکه خداوند متعال می‌فرماید:

﴿رَبَّنَا لاَ تُؤَاخِذْنَا إِن نَّسِينَا أَوْ أَخْطَأْنَا﴾ [البقرة: ۲۸۶]

«پروردگارا! اگر فراموش یا خطا کردیم، ما را مؤاخذه نکن».

و می‌فرماید:

﴿وَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ فِيمَا أَخْطَأْتُم بِهِ وَلَكِن مَّا تَعَمَّدَتْ قُلُوبُكُمْ﴾ [الأحزاب: ۵].

«و در آنچه که خطا کرده‌اید، گناهی بر شما نیست، و لیکن آنچه را که دل‌های شما از روی عمد می‌خواهد (گناه است)».

و پیامبر ص می‌فرماید: «إِذَا حَكَمَ الْحَاكِمُ فَاجْتَهَدَ فَأَصَابَ فَلَهُ أَجْرَانِ، وَإِذَا حَكَمَ فَاجْتَهَدَ فَأَخْطَأَ فَلَهُ أَجْرٌ».

ترجمه: «اگر حاکم اجتهاد کرد و درست بود پس برای او دو پاداش است و اگر خطا کرد پس برای او یک پاداش است».[۱]

و حدیث دیگر: «إِنَّ اللَّهَ قَدْ تَجَاوَزَ عَنْ أُمَّتِي الْخَطَأَ، وَالنِّسْيَانَ، وَمَا اسْتُكْرِهُوا عَلَيْهِ»؛

ترجمه: «خداوند برای امّت من از خطا و فراموشی و آنچه که بر آن اکراه می‌شوند گذشت کرده است».[۲]

خطایی که در آیات و احادیث فوق آمده است، ناشی از تأویل و اجتهاد می‌باشد و چنانکه گفتیم، تأویل در فروع می‌باشد نه در اصل دین و اصول عقاید و مسلّمات دین. ادامه خواندن عذر به تأویل از موانع تکفیر (۳)

پاسخ به برخی از شبهات و اتهامات دوله در مورد مجاهدین امارت اسلامی طالبان[۱]

پاسخ به برخی از شبهات و اتهامات دوله در مورد مجاهدین امارت اسلامی طالبان[۱]

به قلم : ابو حفص

بسم الله الرحمن الرحیم

در این برهه زمانی که مجاهدین امارت اسلامی مورد هجوم های گسترده  نظامی و تبلیغاتی از  جانب کفار اشغالگر قرار گرفته اند و در مقابل  مجاهدین شب و روز در حال مبارزه عقیدتی و نظامی با این کفار  داخلی و خارجی هستند عده ای با سو استفاده از این امر و برای گسترش جماعت خود در خراسان با اتهاماتی چون مرتد صوفی قبر پرست عمیل پاکستان و غیره دست به حمله ای تبلیغاتی (همراه با جبهه کفار اشغالگر ) علیه امارت اسلامی اعزها الله زده اند

اکنون که کفار اشغالگر قصد دارن تا نیرو های امارت را به جبهاتی غیر از جنگ با انان مشغول کنند میبینیم مجاهدین امارت با درک این قضیه هیچگاه رسانه ها و لوله ی تفنگ خود را به طرف مسلمین گمراه و حتی حاملان افکار خوارج و ملا های مزدور و غیره نشانه نمیروند

به عنوان مثال میبینیم شب و روز جماعت دوله در اصداراتش به مجاهدین حمله ور میشود انان را قتل عام میکند و بیانیه ها و کتاب ها و مقالات بسیاری را در صادر کردن حکم رده بر مجاهدین منتشر میکند

اما در مقابل مجاهدین امارت حتی یک بیانیه یا رساله هم به طور جدی علیه انان ننوشته و خود را به انان (بر خلاف میل کفار) مشغول نمی کنند

به همین خاطر سبب شده تا این جماعت گمان کنند که در راه حق قدم بر میدارند

و چه زیبا گفته است امام علی رضی الله عنه : هنگامی که اهل حق بر باطل ساکت شوند اهل باطل گمان می کنند حق هستند

در این رساله مختصر قصد داریم برخی از اتهامات این افراد جاهل و بدون اطلاع از افکار مشایخ جهادی را پاسخ بدیم باشد که خداوند به سبب ان به ما خیری برساند و باعث اگاهی ولو یک مسلمان نیز بشود

 

اتهاماتی که بر امارت اسلامی وارد می کنند

 

۱): امارت اسلامی مرگ ملا عمر رحمه الله را سالها مخفی کرد و این یک نوع خیانت محسوب میشود ادامه خواندن پاسخ به برخی از شبهات و اتهامات دوله در مورد مجاهدین امارت اسلامی طالبان[۱]

عذر به تأویل از موانع تکفیر (۲)

عذر به تأویل از موانع تکفیر (۲)

به قلم : مجاهد دین

انواع تأویل

تأویل فاسدِ مردود (غیر مستساغ)

تأویل فاسدِ مردود یا تأویل غیر مستساغ یا تأویل غیر سائغ، یا تأویل ناجایز، تأویلی است که در آن تأویل‌کننده، لفظ را بر معنایی حمل می‌کند که اصلاً به هیچ وجه احتمال چنین معنایی را ندارد یا احتمال آن معنا را دارد اما مرجوح است و دلیلی که مقتضای چنین معنایی باشد ندارد، یا اصلاً اهلیت اجتهاد کردن را ندارد، یا تأویلش در اصل دین یا اصول اعتقادی باشد نه در فروعات.

مثلاً جایز نیست که در تعداد رکعات نمازها یا در واجب‌بودن حج و روزه، یا اینکه الله یکی است و ند و همتایی ندارد، یا اینکه مردگان در قیامت زنده می‌شوند یا در وجود داشتن ملائکه و… اجتهاد و تأویل کرد.

مثلاً در قرآن لفظ «الصلاة» آمده است و الصلاة در لغت به معنای دعا می‌باشد، پس جایز نیست کسی تأویل کند و بگوید مراد از نماز، فقط دعا است و آن نمازی که با شروط و ارکان و فرایض و سنّت‌ها و هیئت‌هایش که انجام می‌شود را همگی رد کند و بگوید منظور از نماز «الصلاة»، تنها دعا است؛ سپس بگوید من برای این دیدگاهم تأویل دارم و اجتهاد کرده‌ام!

یا کسی این آیه ﴿إِنَّا نَحۡنُ نَزَّلۡنَا ٱلذِّكۡرَ وَإِنَّا لَهُۥ لَحَٰفِظُونَ٩﴾ [الحجر: ۹]

«همانا ما قرآن را نازل کردیم و قطعاً ما نگهبان آن هستیم».

را تأویل کند و بگوید کلمات ﴿إِنَّا﴾ و ﴿نَحۡنُ﴾ و ﴿نَزَّلۡنَا﴾ همه‌ی‌شان بر جمع دلالت دارند، پس در نتیجه تعدد خدایان را ثابت کند و معتقد باشد که بیش از یک اله وجود دارد! برای اینکه چنین تأویلی، باعث هدم کل اساس دین که بر توحید استوار است می‌شود، و به عبارتی دیگر، چنین کسانی را باطنیه می‌گویند که تمام آیات و مفاهیم اسلامی‌ را منقلب نموده و به ادعای خود باطن آیات را جستجو کرده و به زندقه و الحاد کشیده شده‌اند.

پس چنانکه گفتیم، تأویل در اصل دین و اصول اعتقادی اسلام جایز نمی‌باشد، برای اینکه چنین تأویلی مصادم با خود اسلام بوده و شخص را از دایره‌ی اسلام خارج می‌کند. ادامه خواندن عذر به تأویل از موانع تکفیر (۲)

عذر به تاویل از موانع تکفیر (۱)

عذر به تأویل از موانع تکفیر (۱)

به قلم : مجاهد دین

فهرست مطالب

 

فهرست مطالب… أ‌

مقدمه. ۱

تعریف تأویل.. ۲

تأویل در لغت: ۲

تأویل در اصطلاح: ۲

الفاظ واضح الدّلاله و غیر واضح الدّلاله. ۵

لفظ واضح الدّلاله. ۵

لفظ غیر واضح الدّلاله. ۷

انواع تأویل.. ۱۱

تأویل فاسدِ مردود (غیر مستساغ) ۱۱

تأویل صحیح مقبول (مستساغ) ۱۸

تکفیر با مآل یا با لازمه‌ی قول.. ۲۳

دیدگاه دولت خلافت اسلامی‌ درباره‌ی علمای متقدمینی که توسط غلات تکفیر شدند   ۳۴ ادامه خواندن عذر به تاویل از موانع تکفیر (۱)

الرویبضه، دروغگویانی که در ساحه ی عقیده و جهاد در برابر راستگویان تصدیق می شوند

الرویبضه، دروغگویانی که در ساحه ی عقیده و جهاد  در برابر راستگویان تصدیق می شوند  

به قلم : ابو صلاح الدین الکوردی

ﻗﺎﻝ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ ﺻﻠﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭﺳﻠﻢ: ﺳﺘﺎﺗﻰ ﻋﻠﻰ ﺃﻣﺘﻰ ﺳﻨﻮﺍﺕ ﺧﺪﺍﻋﺎﺕ ﻳﻜﺬﺏ ﻓﻴﻬﺎ ﺍﻟﺼﺎﺩﻕ ﻭ ﻳﺼﺪﻕ ﻓﻴﻬﺎ ﺍﻟﻜﺎﺫﺏ ﻭﻳﺆﺗﻤﻦ ﺍﻟﺨﺎﺋﻦ ﻭ ﻳﺨﻮﻥ ﻓﻴﻬﺎ ﺍﻻﻣﻴﻦ ﻭﻳﻨﻄﻖ ﻓﻴﻬﺎ ﺍﻟﺮﻭﻳﺒﻀﻪ ، ﻗﻴﻞ  ﻭﻣﺎ ﺍﻟﺮﻭﻳﺒﻀﻪ؟  ﻗﺎﻝ: ‏ﺍﻟﺮﺟﻞ ﺍﻟﺘﺎﻓﻪ ﺍﻟﺴﻔﻴﻪ ﻳﺘﻜﻠﻢ ﻓﻰ ﺃﻣﺮ ﺍﻟﻌﺎﻣﺔ .

ﺳﺎﻟﻬﺎﯾﯽ ﻓﺮﯾﺒﮕﺮ ﻭ ﮔﻮﻝ ﺯﻧﻨﺪﻩ ﺑﺮ ﻣﺮﺩﻡ ﻓﺮﺍ ﻣﯽ ﺭﺳﺪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺩﺭﻭﻏﮕﻮ ﺗﺼﺪﯾﻖ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺭﺍﺳﺘﮕﻮ ﺗﮑﺬﯾﺐ ﻣﯽ ﮔﺮﺩﺩ. ﺧﺎﺋﻦ ﺑﻌﻨﻮﺍﻥ ﺷﺨﺺ ﺍﻣﺎﻧﺘﺪﺍﺭ ﺷﻨﺎﺧﺘﻪ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺍﻣﯿﻦ ﻭ ﺩﺭﺳﺘﮑﺎﺭ ، ﺧﯿﺎﻧﺘﮑﺎﺭ ﺑﻪ ﺣﺴﺎﺏ ﻣﯽ ﺁﯾﺪ ﻭ  “ﺭﻭﯾﺒﻀﻪ ” ﺩﺭ ﺍﻣﺮ ﻣﺮﺩﻡ ﺳﺨﻦ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ. ﺍﺯ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠﯽ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﯿﻪ ﻭ ﺍﻟﻪ ﻭ ﺳﻠﻢ ﺳﺆﺍﻝ ﺷﺪ: ” ﺭﻭﯾﺒﻀﻪ ” ﭼﻪ ﮐﺴﯽ ﺍﺳﺖ؟ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ  صلی الله علیه وسلم ﻓﺮﻣﻮﺩ : ﺍﻧﺴﺎﻥ ﭘﺴﺖ ﻭ ﺑﯽ ﺍﺭﺯﺷﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻣﺴﺎﯾﻞ ﻋﻤﻮﻣﯽ ﺻﺤﺒﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ .

نگاه کنید که چگونه این حدیث مبارک به وقوع پیوسته است و انسانهای خائن امین مردم شده اند. هزاران کفرو الحاد از شخصی یا عالمی دیده میشود اما چون بر علیه فلان فرقه ی مخالف به دروغ تبلیغات می کند او در نگاه مردمی که از آن گروه و فرقه کینه دارند و متنفر هستند صادق می ماند و انسانهای امینی که واقعیتهای شریعت را در مورد دوست و دشمن، اهل قبله و غیر اهل قبله بیان می کنند چون با مذاق آنها خوش نمی آید خائن شمرده می شوند .

ﻗﺎﻝ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ ﺻﻠﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭﺳﻠﻢ ﻓﻲ ﺍﻟﺤﺪﻳﺚ ﺍﻟﺼﺤﻴﺢ :” ﺇِﻥَّ ﺍﻟﻠَّﻪَ ﻟَﺎ ﻳَﻘْﺒِﺾُ ﺍﻟْﻌِﻠْﻢَ ﺍﻧْﺘِﺰَﺍﻋًﺎ ﻳَﻨْﺘَﺰِﻋُﻪُ ﻣِﻦَ ﺍﻟْﻌِﺒَﺎﺩِ ﻭَﻟَﻜِﻦْ ﻳَﻘْﺒِﺾُ ﺍﻟْﻌِﻠْﻢَ ﺑِﻘَﺒْﺾِ ﺍﻟْﻌُﻠَﻤَﺎﺀِ ﺣَﺘَّﻰ ﺇِﺫَﺍ ﻟَﻢْ ﻳُﺒْﻖِ ﻋَﺎﻟِﻤًﺎ ﺍﺗَّﺨَﺬَ ﺍﻟﻨَّﺎﺱُ ﺭُﺀُﻭﺳًﺎ ﺟُﻬَّﺎﻟًﺎ ﻓَﺴُﺌِﻠُﻮﺍ ﻓَﺄَﻓْﺘَﻮْﺍ ﺑِﻐَﻴْﺮِ ﻋِﻠْﻢٍ ﻓَﻀَﻠُّﻮﺍ ﻭَﺃَﺿَﻠُّﻮﺍ .

خداوند علم را با بیرون کشیدن از بندگان از بین نمی برد بلکه علم را با برکندن و نماندن علما بر می کند، هنگامی که عالمی باقی نگذارد  مردم رئیسان جاهلی را بر می گزینند و از آنها سوال می کنند و آنها بدون علم فتوا می دهند و خود گمراه می شوند و مردم را نیز گمراه می کنند

موقف پیامبران و صحابه را ببینید که در مقابل اهل قبله و دشمنانشان چگونه بوده است و عالم های سوء را هم ببینید که چیکار میکنند …

موقف پیروان راستین پیامبران و صحابه ی کرام  و بزرگان اهل جهاد چون صلاح الدین ایوبی، ابن تیمیه، عمر مختار، دکتر عبدالله عزام، اسامه بن لادن، ابوانس شامی، ابوحمزه المهاجر هورامی را در مقابل اهل قبله و دشمنان ببینید و در برابر الرویبضه و غلات و مسلمین نامتعال و نامیزان و حتی نیمه دیوانه را ببینید که چگونه با دین الله و بندگان الله بازی می کنند؟

نگاه کنید که چگونه اندیشه های مسموم علمای درباری دستگاه آل سعود از کانالهای مختلف معیار برای همه شده و آشکارا عده ای عقل و شعور خودشان را به این الرویبضه اجاره داده اند و با تقدیس و برتر دادن آرای این علمای درباری به صراحت در برابر آیات الله تعالی و رای کل اهل سنت هم می ایستندف و جالب اینجاست که عده ای از این انسانهای نامتعادل و نامیزان ناخواسته در این دام افتاده اند و اگر حق را هم بشنوند مثل انسانهای نیمه دیوانه با انواع برچسبها در برابر این حق موضع گیری می کنند .

این مریدان و مقلدین چشم و گوش بسته ی علمای درباری آل سعود و علمای ساکن در دارالکفرهای انگلیس و اردن و کانادا و غیره آیات الله رو هم تنها با تفسیر و تأویل این اشخاص قبول دارند و اگر برایشان آیات الله هم آورده شود باز می گویند فلان عالم این را گفته . و مصیبت بدتر اینکه رای این علمای درباری آل سعود را اجماع امت هم می دانند.

عده با ابن عباس رضي الله عنهما احتجاج کردند که آنها حج مفرد را ترجیح می دادند، ابن عباس گفت: نزدیک است که از آسمان بر شما سنگ ببارد، من میگویم: رسول الله صلى الله عليه وسلم فرمود ومیگویید: ابوبکر وعمر گفت؟ ادامه خواندن الرویبضه، دروغگویانی که در ساحه ی عقیده و جهاد در برابر راستگویان تصدیق می شوند

فاجعه ی شیمائی حلبچه جنایت فراموش نشده ی سکولاریستهای جهانی، منطقه ای و محلی در تاریخ کوردها

فاجعه ی شیمائی حلبچه جنایت فراموش نشده ی سکولاریستهای جهانی، منطقه ای و محلی  در  تاریخ کوردها

 

شیمائی مردم مسلمان حلبچه نتیجه ی فروش این مواد از طرف کشور سکولاریستی آلمان به حکومت سکولاریستی صدام حسین و خیانت آشکار سکولاریستهای محلی چون گروه طالبانی و بارزانی بود .  ملت مسلمان کورد هرگز این خیانت آشکار سکولاریستهای جهانی و منطقه ای و سکولاریستهای مردم فروش و همیشه مزدور بومی را نخواهد بخشید .

عدم دشمن شناسی و درجه بندی شرعی دشمنان از عوامل اشتباهات فاحش ماموستا کریکار

عدم دشمن شناسی و درجه بندی شرعی دشمنان از عوامل اشتباهات فاحش ماموستا کریکار

به قلم: شاهو کوردستانی

معمولا بسیاری از علمای کوردستان که به نحوی با فضای حاکم بر منطقه آشکاری دارند به نحوی عملا به نسبتهای مختلفی به ناسیونالیسم که فراورده ای سکولاریستیه آلوده شده اند هر چند که در زبان هم صد در صد بر خلاف این سکولاریسم پلید باشند .

ماموستا کریکار یکی از این علمای شناخته شدی کوردستان است که «عملا» نسبتهائی از ناسیونالیسم را با خود داشته و همین آلودگی باعث بهم خوردن دشمن شناسی شرعی و درجه بندی شرعی دشمنان نزد ایشان و بسیاری از پیروان ایشان شده است. این صفات بارز ماموستا کریکار را به وضوح در مصاحبه های او و موضع گیری هایش در مورد اتفاقات روز کوردستان مشاهده می کنیم.

بعضی وقتها انسان فکر می کند که ماموستا کریکار اصلا از دشمن شناسی شرعی و درجه بندی شرعی دشمنان بی خبر است و یا در حال بازی کردن با احساسات و عقل مردم اهل سنت است  . به عنوان مثال می گوید:اگر نوشیروان مصطفی روی کار آید اذان ها را به عربی باز می گرداند . این سوال این جا مطرح است  مگر در کردستان عراق به زبان کردی و یا هر زبان دیگری غیر از عربی اذان گفته می شود. ؟

لازم به تذکر است طبق تحقیقات اینجانب تا اکنون یک بار هم نشده است که اذان به زبان دیگری غیر از عربی در کردستان داده شود. و آیا بر فرض اگر اذان به زبانی دیگر غیر از عربی گفته شود . برای بازگرداندن آن به عربی می بایست مدح یک سکولار کمونیست کرده شود و او را در انتخابات یاری دهی که اهداف واهیت را به سرانجام برسانید.

ماموستا کریکار هنگامی هم که در هورامان عراق امارت اسلامی بود ، نروژ سکولار و دموکراسی خواه را به آنجا ترجیح داد، ومسئولین امارت اسلامی هورامان غربی هنگامی که ماموستا کریکار را از رهبریت خلع کرد در نواری که مربوط به این امارت اسلامی است می گویند : ماموستا کریکار به دلیل مخالفت با منهج جماعت عزل شد.

ماموستا کریکار از فن سخنوری  قوی برخورداره که گاه انسان فکر می کند مخاطبانش را سحر می کند و کسی توجه نمی کند که چه ها گفته است . اما با کمی دقت در اسکلت نگرش ماموستا به وضع موجود مسلمین متوجه نوعی آشفتگی می شویم که غیر قابل انکار است .

اینکه می گوید:  قانون اروپا و دموکراسی مقدس است ، یا اگر یک کمونیست سر کار آمد مستحق است به او تبریک گفته شود، یا برای یک مرتد جنایتکاری چون عمر نوشیروان مصطفای  دعای طول عمر طولانی می کند، یا ابراهیم جعفری  و رجل طیب اردوغان سکولار و کافر و قاتل مسلمین و عضو ناتو را مدح و ستایش می کند، یا می گوید: برای اجرای قوانین سکولاریستی چه اشکالی دارد پارلمان این حکم را اجرا کند ، یا می گوید : به دموکراسی باور دارم و …

اینها از جمله مواردی هستن که بنده بر این باورم که نمی توان تأویلی شرعی برای اکثر آنها پیدا کرد و نشان میدهند که ماموستا کریکار از دشمن شناسی شرعی و درجه بندی شرعی دشمنان برخوردار نیست و همین امر باعث شده است که عمل و رفتارهایش بر خلاف بسیاری از گفتارهایش در مورد طاغوت وولاء و براء  و دین سکولاریسم باشد .

 

و آخر دعوانا أن الحمدلله رب العالمین