قورباغه ابومحمد مقدسی و مردم سوریه
به قلم: ابوخالد کوردستانی
قاعده ی مورد پذیرش نزد اهل سنت این است که در هر امری از کسی طلب فتوا می شود که در آن مورد فقه و تخصص لازم را داشته باشد . چون ممکن است شخصی در صرف و نحو و بلاغه یا در اموری از شریعت تخصص داشته باشد اما در اموری تخصص نداشته باشد . مثلا شخصی در امر حدیث شناسی تخصص داشته باشد اما در قضاوت فاقد تخصص و زیرکی لازم باشد .
در کنار این اموری وجود دارند که تخصص در آنها حالت عمومیت دارد مثل پزشکی و مهندسی و اسلحه سازی و جنگ و… . در این امور الله تعالی قوانین و حدود کلی لازم را صادر کرده است اما تطبیق این کلیات و علم در جزئیات آن بر عهده ی متخصصن امر است و چنانچه کسی در این زمینه ها تخصص ندارد به طریق اولی حق ندارد در آن دخالت کند .
امور جهادی و جنگ مسلحانه هم یکی از این مواردی است که در آن فقط از علمای صادقی که به علم نظامی خود عامل هستند استفتاء می شود. يعنی از عالمی که در صحنه ی جهاد حضور دارد یا لا اقل در امور نظامی خبره است و قدرت مدیریت جنگ مسلحانه در مکان مورد بحث را دارد. اگر یک پزشک متخصص تنها در مورد جان یک انسان تصمیم می گیرد یک فرمانده و رهبر نظامی در مورد جان و ناموس و مال و وطن و دنیای هزاران انسان تصمیم می گیرد که ممکن است سالهای سال اثرات این تصمیمش بر نسلهای متعددی باقی بماند . پس تنها کسانی می توانند در این زمینه تصمیم بگیرند که تخصص آنها بسیار دقیقتر از تخصص یک متخصص پزشکی باشد .
شيخ الاسلام ابن تيميه می گويد: واجب است در امور جهاد رأی علمایی که اهل دين صحيح ، و خبره در امور دنيا هستند مورد اعتبار قرار گيرد نه علمايی که نظر به ظاهر دنيا در آنها غالب شده است پس رأی چنين عالمی گرفته نمی شود و همچنين رأی عالمی که در مورد امور دنيا خبره نيست نيز گرفته نمیشود و در مورد کسی که از او در مسائل جهاد سوال میشود شرط است از کسانی باشد که قادر به استنباط (در دين) هستند و همچنين مخلص وآگاه به طبيعت جنگ باشند و اهل جهاد را هم بشناسند.[۱]
بر خلاف این نگرش اهل سنت ما هم اکنون شاهد مفتی های کتابخانه ای ساکن در دارالکفرها و دارالحربها هستیم که در کنار یکی از طاغوتهای محارب هزاران کلیومتر آنطرفتر به سر برده و متناسب با نیاز طاغوتها برای مریدان خود فتوا بسته بندی و صادر می کنند .
این مفتی های کتابخانه ای و مجازی چنان از امور نظامی و اصول و قواعد جنگ مسلحانه و حتی واقعیتهای میدانهای جهاد و مردمان درگیر در ساحه جنگ مسلحانه غافل هستند که شخص به راحتی می تواند متوجه شود که اینها در فضائی خیالی سیر می کنند و جهاد و واقعیت سرزمینهای جهاد هم در مسیر دیگری در حرکت است .
به عنوان مثال در میان مردم کورد عبارت «جاش»(کره خر) برای کسانی به کار می رود که به ملت و دین خود خیانت می کنند، حالا در میان مردم سوریه هم از اصطلاح «ضفدع» (قورباغه- وزغ) برای خائنین استفاده می شود که کنایه از بسام ضفدع خائن معروف است. در این صورت مردم سوریه به هر کسی که به انها خیانت کند از عبارت «قورباغه» استفاده می کنند و همچنانکه اصطلاح «جاش» ربطی به کره خر ندارد اصطلاح «ضفدع» هم ربطی به قورباغه و وزغ ندارد . یعنی زمانی که گفته می شود جاشها و قورباغه ها را باید کشت منظور حیوانی خاص نیست بلکه منظور خائنین به مردم است .
در اینجا واکنش ابومحمد مقدسی ساکن در حیات خلوت اسرائیل و دارالحرب و دارالکفر اردن بسیار جالب و جای تأمل است که نشان از جهالت محض و قلت شناخت او از واقعیتهای موجود در سوریه و میدانهای جهاد است. این شخص در مورد این اصطلاح «ضفدع» فتوا می دهد : “ضفدع دابه ای است که تسبیح الله عز و جل را می کند و نبی صلی الله علیه و سلم از قتل آن نهی کرده است.”
حالا باید به این شخص و فتوایش خندید یا به حال جوانانی گریست که این اشخاص را مرشد خود کرده اند ؟ جوانان اهل سنت باید دقت کنند که امثال این شخص هستند که فتوای جنگ مسلحانه و جهاد یا صلح و غیره را صادر می کنند . این شخص به همراه امثال ابوبصیر طرطوسی و هانی السباعی و طارق عبدالحلیم و ابوقتاده و… هستند که در منازل خود نشسته و با بازی با آیات و روایات و سوء استفاده از وضع اسف بار مسلمین جوانان را در راه یکی از طاغوتهای جهانی و منطقه ای به سرابهای جنگ و قتال سوق می دهند .
اینها همان علمای سوء و «الرویبضه» و «ائمه المضلین» عصر ما هستند که رسول الله صلی الله علیه وسلم بعد از دجال بیشتر از اینها بر امتش هراس داشت . الله تعالی به جوانان ما فهم صحیح جهاد و فقه جهاد و دشمن شناسی شرعی عنایت فرماید و ما و جوانان ما را از شر این گمراهگران حفظ کند .
…………………
[۱] فتاوای کبری (۱۸۵/۴)