وصیت نامهء  مجاهد ۱۴ ساله ای  که دیروز در ننگرهار به کفار سکولار و اشغالگر آمریکائی و مرتدین محلی  حمله کرد!

وصیت نامهء  مجاهد ۱۴ ساله ای  که دیروز در ننگرهار به کفار سکولار و اشغالگر آمریکائی و مرتدین محلی  حمله کرد!

ارائه دهنده: ابوصلاح الدین الکوردی

وصیت نامه از نوجوانی است که هنوز پای در رکاب جوانی نگذاشته بود و نه یک گل از امید هایش شگفته بود،که فخر تاریخ گردید و نامش جاویدان شد.

نو جوان  مجاهد  به دنبال درگیری مسلحانه با ارتش کفار اشغالگر آمریکائی و نوکران محلی آنها یک سرباز امریکایی را مردار نموده که در نهایت  برادر قهرمان ما از سوی مرتدین به شهادت رسید. نحسبه کذالک و الله حسیبه.

وصیت نامه

بسم الله الرحمان الرحیم

من سید محمد از تمام اعضای فامیل بخشش خواسته و در مبایل “خان” بدون اجازه وی گیم (بازی) کرده ام از وی هم بخشش می خواهم.

خدمت خاص مادرم را انجام نداده ام از ایشان بخشش می خواهم .

اگر بر اطفال ترحم و شفقت نکرده باشم ،از آنها هم امید بخشش را دارم .

تومانچه “تفنگچه ” را بدون اجازه بخاطر جهاد برده ام امید است که الله در مال تان برکت باندازد و مرا بخشیده و امید که شهادت نصیبم شود.

روز جمعه به جهاد خواهم رفت و الله مرا شهادت نصیب نماید.

اگر در آوردن سبزی یا دیگر مواد خوراکی که از من خواسته شده بود کوتاهی کرده باشم مرا ببخشید.

روز قیامت بسیار دشوار است،پدر ،مادر ،کاکا ،پسران کاکا و همسایه ها همه تان مرا ببخشید

جنگ روانی زیرکانه ی کفار سکولار جهانی و خیانت علمای سوء در برابر  جهاد مشروع ملت افغانستان

جنگ روانی زیرکانه ی کفار سکولار جهانی و خیانت علمای سوء در برابر  جهاد مشروع ملت افغانستان

ارائه دهنده: ابوصلاح الدین الکوردی

بعد از گذشت نزدیک به هیجده سال از اشغال سرزمین اسلامی افغانستان  توسط کفار سکولار جهانی به رهبری ناتو و آمریکا  حالا دیگر دوست و دشمن یقین نموده ‌اند که سرزمین اسلامی افغانستان یکی از همان دژهای تسخیر ناپذیر است. مقاومت جانانه و دفاع قهرمانانهء ملت مسلمان افغان به همراه مهاجرین مسلمان سایر سرزمینهای مسلمان نشین دشمن را در میدان نظامی از پای در آورده است.

به همین جهت کفار سکولار و اشغالگر جهانی به فکر افتادند تا شکست خود را در میدان نظامی به وسیله‌ی ترفندهای مکارانهء ‌شان بپوشانند. آن‌ ها هر از گاهی عالِم ‌نماها و جانشینان “بلعم باعورا” را با تطمیع گرد هم می آورند و از آن‌ها علیه جهاد و دفاع از کیان اسلامی فتوا می‌گیرند.

عجیب است! مستفتی “ترامپ” است و مفتی، کسی است که از الفبای عقیده و ابجدیات دین تهی است. و فتوای وارونه و نادرستِ این مفتی‌نماها، در مورد یکی از احکام بدیهیِ اسلام، و از مسلّمات تمام ادیان و اقوام است؛ یعنی حق دفاع مشروع از خاک، ناموس و عقیده.

یا این‌که ترامپ، این عالم‌نماها و ملّاهای درباری را به باد مسخره گرفته است و از دنیادوستی و خیانتشان نسبت به دین و مسلمین، سوء استفاده می‌کند، این عالِم‌ نماها دیده و دانسته، آب به آسیاب دشمن می ریزند و از این رهگذر، به دین و امت خویش خیانت می ‌ورزند.

از یک طرف، عالم‌ نماها را جمع می‌کند؛ حق دفاع مجاهدان را نامشروع می ‌خواند و آن ‌ها را به صلح فرا می‌خواند، اما از طرف دیگر و با فاصله‌ی زمانیِ یک روز، سران ناتو در بروکسل جمع می‌شوند و اعتبار نظامی خود را افزایش می ‌دهند تا راحت ‌تر بتوانند به وحشی‌گری و کارهای جنایتکارانه ی خود در حق ملت مسلمان افغانستان دست بیاندازند.

از یک طرف طالبان را به صلح و آشتی دعوت می ‌دهند و از طرف دیگر، انگلیسِ مکّار، تعداد نیروهایش را در افغانستان افزایش می ‌دهد !  وقت آن رسیده است که این عالِم‌ نماها و ملاهای درباری به خود آیند و این تناقض‌گویی و دو رنگیِ کفار سکولار جهانی‌  را درک بکنند و بیش از این، همکار و همیارِ آن‌ ها در این نبرد آشکار میان دین سکولاریسم  و دین اسلام  نباشند.

این کفار سکولار جهانی تنها «تسلیم شدن» در برابر قوانین کفری خود و «تسلیم شدن» در برابر خودشان را می خواهند نه «صلح» را . همه بای بدانند که بین «تسلیم شدن» با «صلح» فرق وجود دارد .

«والله غالب على أمره ولكن أكثر الناس لا يعلمون»

زمانی که سلفیت نجدی و علمای ساکن در دارالکفر ولاء و براء و دشمن شناسی ارائه می دهند

زمانی که سلفیت نجدی و علمای ساکن در دارالکفر ولاء و براء و دشمن شناسی ارائه می دهند

به قلم: ابوابراهیم هورامی

درمنهج ابوبصیر طرطوسی (ساکن انگلیس) و هانی السباعی(ساکن انگلیس) و طارق عبدالحلیم (ساکن کانادا) و ابوقتاده فلسطینی و ابومحمد مقدسی (ساکنین اردن حیات خلوت اسرائیل و مرکز جاسوسی آمریکا در خاورمیانه) و علمای درباری آل سعود،  مجاهدین دوله آن زمان که حکومت و قدرتی داشتند خوارج بودند و کشتن آنها بهتر از کشتن کفار اصلی معرفی می شد.

از دیدگاه طارق کانادا نشین سربازان دوله همگی کافر و مرتد هستند. ابوقتاده هم تمام سربازان گروههای مخالف هیئت تحریر جولانی را مرتد معرفی می کند. در برابر ابوبصیر هم گروه جولانی را سگهای جهنم و کشتار آنها را مقدم بر کشتار کفار اصلی می داند.

ابوبصیر قبلا در کتابی سراسر دروغ و افترا با مخلوط نمودن ناشیانه ی عقاید غلات و روافض با عقاید شیعه، تمام شیعیان جهان را مرتد معرفی نموده و قطعا جنگ با اینها را مقدم بر جنگ با کفار اصلی معرفی می کند که هم اکنون یکی از بندهای منهجی گروههای سلفی نجدی شده است.

از نگاه سلفیون نجدی دوله هم علاوه بر تمام شیعاین جهان تمام گروههای مخالف از جمله القاعده ی الظواهری و طالبان و…  همگی مرتد هستند و حکم اینها سنگین تر از حکم کفار اصلی  مثل آمریکا و انگلیس و اسرائیل و نصارا و یهود و ارتش ناتو و…  است .

در این صورت تمام این علمای ساکن در دارالحربها و سلفیت نجدی عملا قتال و جنگ مسلحانه با گروههای اطراف خود را بر قتال با آمریکا و ناتو و اسرائیل و روسیه و سایر کفار اصلی ترجیح می دهند . و حتی  چنین توجیه می کنند که چون عداوت و سنگینی حکم مرتد بیشتر از حکم کافر اصلی است پس دفع این مرتدین به دست کفار اصلی به صلاح است و حتی در مواردی هماهنگ با کفار اصلی با این گروههائی که آنها را خوارج یا مرتد می دانند وارد جنگ می شوند.  در اینجا واضح است که این گروههای کج فهم و فریب خورده آشکارا خواهان پیروزی کفار اصلی بر گروههای مخالف خود هستند که به صورت غیر شرعی حکم خوارج بودن یا ارتداد آنها را صادر کرده اند و به پیروز شدن کفار اصلی بر این گروهها خوشحال می شوند .

این علمای ساکن در دارالکفر ها و دارالحربها همواره با مسلمانان در حال در گیری و بگو مگویند و میان مسلمانان جدائی ایجاد می کنند ولی برای کفار اصلی و ستمکاران دوستان خوبی هستند و یاریشان می رسانند . رسول الله  صلی الله علیه و سلم می فرماید: «یَقْتُلُونَ أَهْلَ الْإِسْلَامِ وَیَدَعُونَ أَهْلَ الْأَوْثَانِ» (صحیح البخاری – و صحیح مسلم)؛ یعنی مسلمان را می کشند و بت پرستان را به حال خود وا می گذارند. بت پرستان همان مشرکین هستند که امروزه به نام سکولاریستها مشهور شده اند .

این یکی از صفات و نشانه های خوارج است که آشکار در میان این مفتی های ساکن در دارالحربها مشاهده اش کرده ایم و گروههای زیادی از مسلمین را نیز به خود آلوده کرده اند .پس هوشیار باش که  اینها برای کفار بهترین و سودمندترین گروه اهل بدعتند. زیرا باعث پراکنده شدن مسلمانان و ایجاد جنگ و درگیری در میان اهل قبله می شوند .خدمت اینها به کفار اصلی و اشغالگران سکولار(مشرک) خارجی بی نظیر است . کفار اصلی همیشه این خادمین را حمایت کرده اند و می بینیم که آنها را زیر پروبال خود نگه داشته اند .

ای برادر مجاهد و دلسوزم  تو بیدار شو و هوشیار باش و فریب نخور. حیف است دنیا و قیامت خودت را به خاطر تنفر و کینه از فلان قوم و گروه یا حسادت  در چنین مسیری هدر دهی.

افغانستان و  دو نشست همزمان مزدوران دین فروش آمریکا در عربستان و نظامیان ناتو در مورد جهاد افغانستان

افغانستان و  دو نشست همزمان مزدوران دین فروش آمریکا در عربستان و نظامیان ناتو در مورد جهاد افغانستان

ارائه دهنده: خان  افغانی

یکی دو روز گذشته در بروکسل (مرکز ناتو) هم نشست جریان دارد و در شهر جده (عربستان سعودی) هم. مقامات کابل هدف این دو نشست را برای رسانه ها چنین بیان می کنند که گویا برای حل معضلهء افغانستان، از دوستان خارجی شان خواسته اند این نشست ها را دائر بکنند.

فرق هر دو نشست اینست که در نشست ناتو، هر دو رییس رژیم کابل خواستار زیادت عساکر اشغالگر، تداوم اشغال و کمک های دالری از باداران خارجی شان هستند. اما از ملاهای که در سعودی گردهم آورده شده اند می خواهند که بر ضد جهاد کنونی فتوی بدهند .

صرف نظر ازینکه این نشست های متضاد نتیجه ای خواهد داشت یا خیر، این نسخه های ناکامی است که در سال های گذشته بارها آزموده شده است.

این نشست ها در حالی جریان دارد که در عین همین شب و روزها، کافران اشغالگر در بخش های مختلف کشور به همکاری مزدوران داخلی شان برای کشتار گروهی و دسته جمعی افغان های بی گناه کمر بسته اند و از هیچ گونه جنایت دریغ نمی ورزند.

ویدیوهای دردناک و منظره های وحشتناک بمباران بی رحمانه و چاپه های و حشیانهء آن ها در لوگر، ننگرهار، خوست، بلخ، هلمند، غزنی، زابل، فاریاب و بعضی مناطق دیگر را می توان در رسانه های آزاد و شبکه های اجتماعی به چشم سر مشاهده نمود.

از سوی دیگر نمایندهء ترامپ/وزیر خارجهء امریکا مایک پمپیو مخفیانه به کابل می آید، با غلامان ارگ نشین اش می بیند و صبح آن روز اعلان می کند که ما در افغانستان باقی می مانیم، وی در همان روز هر دو رییس رژیم مزدور را به نشست سران ناتو روان می کند، تا ازان ها مطالبه بکنند که عساکر و دالر را اضافه بکنید.

از  یکطرف کفار اشغالگر و مزدوران داخلی شان برای تداوم اشغال و ادامهء وحشت و جنایت چنین دست و پا می زنند، اما از سوی دیگر نشستی را در سعودی به نام صلح طلب می کنند، آیا این دو کار با هم تضاد ندارد ؟ آیا این گونه صلح امکان دارد که از یکسو تلاش ها برای بقای اشغال شدت یابد و در عین حال نعره های صلح زمزمه شود ؟

این نیز نشان دهندهء منافقت مزدوران خود فروخته است که عنوان نشست را صلح می گذارند و لیکن از اشتراک کنندگان نشست مطالبه می کنند که فتوای تحریم جهاد مقدس در برابر اشغال ظالمانهء امریکا را صادر بکنند. ادامه خواندن افغانستان و  دو نشست همزمان مزدوران دین فروش آمریکا در عربستان و نظامیان ناتو در مورد جهاد افغانستان

در پناه رژیم آل سعود و در روزهای شکست امریکا در افغانستان جنگ روانی علمای دین فروش بر علیه جهاد مردم افغانستان

در پناه رژیم آل سعود و در روزهای شکست امریکا در افغانستان جنگ روانی علمای دین فروش بر علیه جهاد مردم افغانستان

ارائه دهنده: ابومحمود کندزی

می بینیم که  در عربستان سعودی علماء به اصطلاح جمع آمده تا به حساب جنگ افغانستان نظریات شرعی خود را یکجا و در فتوایی به اصطلاح در محکومیت جنگ به خوش رضایتی امریکا و دل خوشی اداره بی صلاحیت کابل متنی صادر کنند تا بدین وسیله جهاد مجاهدان راه حق و شریعت در افغانستان را زیر سوال ببرند.

اما ایکاش این علماء که آنجا گردهم آمده علمایی که دل شان به حال امت اسلامی در افغانستان واقعا سوخته و اکنون به فکر چاره آن پس از نزدیک به ۱۸ سال از آغاز جنگ امریکا، قصد همکاری دارند کمی نیز صدای آزادیخواهان و مبارزان حق طلب در جانب مقابل امریکا و اداره دست نشانده آن در کابل را نیز می شنیدند.

کاش به حقیقت موضوع خود را آگاه ساخته و چنان فیصله و فتوایی را صادر کنند که فردای قیامت در برابر الله متعال و بندگان مبارز و مظلومان امت شرمنده و رسوا نشوند، کاش بدانند که همانها که در برابر امریکا امروز در افغانستان قدعلم کرده و مردانه وار در سنگرهای حق و باطل شرکت کرده و علیه طاغوت و ایادی اجیر آن می جنگند از جنس دین و علماء دینی اند یا طلباء دروس دینی اند یا شیوخ الحدیث و علمای جان برکف شریعت که بر اساس فتوای دین و حکم شرعی، به ندای وجدان های آزاد لبیک گفته و با احساس حریت و ادای تکلیف شرعی، در برابر مستکبران تا دندان مسلح می رزمند.

ای کاش به جای آنکه عالمان دین در نشستهای مثل نشست سعودی، نشست اندونزیا و نشست کابل، بازوی کفار و غلامان شکست خورده آنها در جنگ شوند، حامی فرزندان واقعی و رشید اسلام گشته و به جای آنکه گردن خود را بسته، از قید بردگی و بندگی امریکا رهایی بخشیده و مثل علماء واقعی دین در طول تاریخ، جفای حاکمان و مستکبران زمان را در حق امت اسلامی غیر قابل تحمل، و تحمل چنان خفت را جفای نبخشودنی در حق اسلام و مسلمانان تلقی کرده و بدون در نظرداشت کدام مفاد دنیایی و منافع سیاسی، صدای حق را کشیده و حق را به مستضعفان امت که با استفاده از تمام داشته های ناچیز خود در برابر کفار تا دندان مسلح جهانی ایستاده و به دفاع از شریعت و خاک خود جانانه مبارزه می کنند، داده و می گفتند آن چیزی را که الله و رسول اش – صلی الله علیه و سلم – و نصوص شریعت مقدس اسلام در چنین مرحلهٔ بر امت فرض کرده همین کاری است که همینک مجاهدان راستین راه خدا در افغانستان بدان عمل می کنند.

جای تاسف است که به اسم عالم دین اکنون در روزهای شکست امریکا در افغانستان در کشوری مثل سعودی   جمع شده و عین همان چیزهای از ادرس دین به مردم دنیا در مورد افغانستان گفته شود که ناتو و جنرالان امریکایی به سناتورها و ملت امریکا در توجیه شکست خود در جنگ می گویند؛ و به جای آنکه روحیهٔ حق طلبان جهان را در لباس عالم دین تقویه کنند غیر مستقیم متاسفانه روحیهٔ سربازان وحشی صفت و جنایت پیشهٔ کفار که بر هیچ چیز مسلمانان رحم ندارند را بلند برده و به اصطلاح با فتواء و سخن غیر شرعی خود آب در آسیاب استعمارگران متجاوزان بریزند.

عالمان دین در نشست سعودی باید قبل از هر چیز به صدای مظلومین افغان گوش می دادند به صدای مبارزان که آنها چه می خواهند به سربازان طالبان که آنها چه گروهی و براساس کدام باور در سنگرها به سر می برند؛ و نیز از خود می پرسیدند که چرا امریکا اکنون به یاد فتوای علمای دین در مورد جنگ افغانستان اُفتیده چرا آن سالهای اول تجاوز به فکر دین و فتوای علمای دین نشدند و چرا اکنون که شکست شان طبق تحلیل تمام کارشناسان سیاسی و تحلیل گران مسایل نظامی حتمی است به یاد علماء دین افتاده و از منظر دین در تکاپوی به چالش کشاندن جهاد علماء و مردم مجاهد افغانستان شده، آیا حیف نیست که ناخواسته آخرین مرمی های زنگ زده استکبار جهانی در جنگ افغانستان علماء شده و یا خدا نخواسته از نام علماء استفادهٔ ابزاری شود؟؟؟

به امید آنکه همه جهان اسلام دست یاری به سوی برادران افغان خود در جهت شکست استکبار دراز نموده و هیچ کسی در هیچ میدانی کفار و اتباع آن را تقویه و یا مساعدت نکند.

اجلاس علمای دین فروش طواغیت حاکم بر سرزمینهای مسلمان نشین در عربستان بر علیه جهاد افغانستان و واکنش طالبان به آن

اجلاس علمای دین فروش طواغیت حاکم بر سرزمینهای مسلمان نشین در عربستان بر علیه جهاد افغانستان و واکنش طالبان به آن

ارائه دهنده: ابوصلاح الدین الکوردی

به خاطر داریم که در زمان جهاد مردم مسلمان افغانستان بر علیه کفار سکولار و کمونیست اشغالگر خارجی به رهبری شوروی  طواغیت حاکم بر سرزمینهای مسلمان نشین که در سازمانی تحت عنوان « سازمان همکاری اسلامی » جمع شده اند همگی در کنار مردم افغانستان و بر علیه شوروی قرار گرفتند. چرا؟ چون آمریکا بر علیه دشمنش این را می خواست . اما زمانی که شوروی ها بیرون رانده شدند و آمریکا به اشغال افغانستان پرداخت و جای اشغالگران روس را گرفت اینبار همین سازمان « سازمان همکاری اسلامی » بر علیه مجاهدین ایستاده و هر گونه جنگی بر علیه اشغالگران آمریکائی و متحدین آن در افغانستان را نامشروع و غلط می دانند.!! این یعنی چه؟ یعنی اینکه سازمانی به نام همکاری اسلامی وجود ندارد بلکه سازمان همکاری با آمریکا وجود دارد که در مسیر منافع آمریکا عمل می کند .

همین سازمان در یکی دو روز گذشته اجلاسی را در جده و مکه در راستای ایجاد جنگ روانی بر علیه ملت مسلمان و مجاهد افغانستان و خدمت به اشغالگران آمریکائی و نوکران محلی آنها برگذار کردند.

در این نشست که با عنوان “سازش در اسلام، نقش علما در صلح و ثبات افغانستان” برگزار شده، حدود صد عالم دین فروش درباری از ۳۷ کشور مسلمان نشین عضو این سازمان حضور دارند. شوقی ابراهیم عبدالکریم علّام، مفتی خائن و رسوای مصر هم از شرکت‌کنندگان این اجلاس است.

هدف تمام این ملاهای دین فروش این است که مشروعیت جهاد در افغانستان را زیر سوال ببرند و ایمان مسلمین به جهاد در برابر کفار سکولار خارجی به رهبری آمریکا را ضعیف کنند و ملت مسلمان افغانستان را با شعار دروغین «صلح» در برابر دشمنان کافر اشغالگر خارجی و نوکران محلی آنها وادار به «تسلیم» کنند .

به همین  دلیل است همچنانکه انتظار می رفت مثل نشست این دین فروشان در اندونزی  نشست آنها در عربستان هم جنگ  مجاهدین بر علیه اشغالگران کافر خارجی در افغانستان را نامشروع عنوان کردند. علاوه بر این دین فروشان موجود در این جلسه ی رسوائی از دیگر دین فروشان سرزمینهای مسلمان نشین درخواست کردند که به یاریشان بشتابند و از رهبران طاغوت و دست نشانده ی سرزمینهای مسلمان نشین هم درخواست کردند که هیأتی را برای گفت‌وگو با طالبان تعیین کنند  .

این یعنی عین ذلیلی و شکست آشکار در عرصه ی نظامی که کفار سکولار و اشغالگر جهانی به رهبری آمریکا در افغانستان در آن افتاده اند که اینچنین ذلیلانه درخواست هر گونه گفتگو و سازشی با مجاهدین افغان را مطرح می کنند .

در این نشست خفت بار نوکران آمریکا همچنانکه انتظار می رفت هیچ نماینده ای از جانب ایران حضور نداشت .

در برابر این توطئه ی حساب شده  طالبان  با نشر بیانیه‌ای گفته‌اند که جنگ در افغانستان علیه “اشغال آمریکاست و “بین‌الافغانی” و بین مسلمانان نیست. این گروه همچنین افزوده “هر کسی اگر تلاش کند تا به خاطر خوشحالی آمریکا احکام دینی را باطل اعلام کند، کمکی است به اشغال آمریکا در افغانستان”.

بخشی از متن اعلامیه ی امارت اسلامی در مورد گردهمایی این علمای دین فروش در عربستان به شرح زیر است: ادامه خواندن اجلاس علمای دین فروش طواغیت حاکم بر سرزمینهای مسلمان نشین در عربستان بر علیه جهاد افغانستان و واکنش طالبان به آن

ضعف نظامی کفار سکولار جهانی به رهبر آمریکا در افغانستان و  پناه بردن به روباهان مکار دین فروش

ضعف نظامی کفار سکولار جهانی به رهبر آمریکا در افغانستان و  پناه بردن به روباهان مکار دین فروش

ارائه دهنده: ابوصلاح الدین الکوردی

زمانی که قدرت نظامی و زور وجود داشته باشد و قدرت برتر باشد معمولا  مکر و حیله و تزویر و حتی استفاده از پول زر زیاد تأثیر ندارد . اما زمانی که می بینید که کفار سکولار و اشغالگر جهانی به رهبری آمریکا در این چند سال گذشته در افغانستان به انواع دین فروشان و دسیسه های همه جانبه و جنگ تبلیغاتی وسیع و فریب بازی ها در افغانستان  روی آورده اند این نشان از آن است که قدرت نظامی و زور و توانایی رزمی آنان یا نابود شده و یا به صورت جدی تضعیف شده است .

زمانی که  بوش رئیس جمهور آمریکا علنا و در جلو رسانه ها و چندین میلیارد انسان  هر کسی را که در جنگ افغانستان با آنها نباشد را دشمن و در برابر خود معرفی کرد و وعده داد که مجاهدین طالبان را زنده یا مرده به چنگ خواهد و هر گونه صلحی با طالبان را نخواهد پذیرفت و… حملات هوائی وحشیانه ی خود بر مسلمین افغانستان را آغاز کرد . البته غلامان و مزدورانش هم از طریق زمینی جنایات خود را شروع کردند .

این کفار سکولار جهانی به رهبری آمریکا و همراهی مزدوران محلی اش بدترین جنایات را در حق مردم مسلمان افغانستان شروع کردند و چنان مغرور و متکبر بودند که قطعا با آنان حرف زده نمی شد و کسی جرئت هم نداشت تا بر وحشت و جنایات آنان ایراد بگیرد.

همین امریکایی ها چنان حالتی را بر سر افغان ها  آورده بودند که  نام از ملا، عالم دین و رهبران جهادی گرفته نمی شد، حتی سخن محاکمه هر عمامه بر سر و ریشدار زم زمه می شد، در رادیو ها و رسانه ها تبصره ها می شد، بعضی می گفتند امروز سیاف محاکمه می شود، بعضی می گفت امروز نوبت ربانی است و فردا نوبت محقق و پس فردا نوبت فلان ریشدار و عمامه بر سر که زمانی هم از جهاد و مجاهدین سخن گفته بود، چنین مردم ناقضین حقوق بشر خوانده می شدند.

حتی همین رهبران عمامه برسر و ملاها و علمای سلطان که اکنون عرض اندام نموده اند و در ساز امریکایی ها رقصیده به نفع آن ها آیات جهاد را تحریف می کنند و مردم را از جهاد باز می دارند، چنان خاموش شده بودند که گویا مرده اند و یا خفه شده اند. بلی، چنین بودند و از خوف محاکمه خود می ترسیدند.

حتی نمی دانم در ان وقت جامعه ی نام نهاد جهانی و اسلامی و همین مفتی های امروزی که در نشست ها و کنفرانس های فرمایشی شرکت می کنند کجا بودند و کشورهای که امروز به آرزوی صلح در افغانستان هستند وجودی هم داشتند یا خیر ؟ چه برسد به اینکه کنفرانس های علمای دین برگزار می کردند ؟!!! ادامه خواندن ضعف نظامی کفار سکولار جهانی به رهبر آمریکا در افغانستان و  پناه بردن به روباهان مکار دین فروش

یک بام وچند هوای بلندگوی رسانه ای تمکین در برخورد با دیدگاههای ابوقتاده ی فلسطینی (قسمت سوم و پایانی )

 

یک بام وچند هوای بلندگوی رسانه ای تمکین در برخورد با دیدگاههای ابوقتاده ی فلسطینی (قسمت سوم و پایانی )

به قلم : ابوخالد کردستانی

آنچه  از درجه بندی  مرتدین سکولار ترکیه و انتخاب اخف الضررین توسط ابوقتاده فلسطینی و اشاره به آیه ی ««لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِلَّذِينَ آَمَنُوا الْيَهُودَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا وَلَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُمْ مَوَدَّةً لِلَّذِينَ آَمَنُوا الَّذِينَ قَالُوا إِنَّا نَصَارَى ذَلِكَ بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّيسِينَ وَرُهْبَانًا وَأَنَّهُمْ لَا يَسْتَكْبِرُونَ»» به دست می آید می تواند ما را به نوعی از درجه بندی دشمنان راهنمائی کند .

در اینجا الله تعالی به در جه بندی سه دسته از کفار و دشمنان مسلمین اشاره دارد . یهود و مشرکین( به زبان امروزین = سکولاریستها) را دشمنان شماره یک و سرسخت ترین دشمنان قرار می دهد. همین مشركين و سکولاریستها در همان دوره مكي هم دشمن شماره يك مسلمين بودند و در دوره مدني و كسب قدرت و حكومت توسط مسلمين هم باز دشمن شماره يك بوده اند، و با تصويب قرآن تا روز قيامت دشمن شماره يك مسلمين باقي می مانند، و تنها موقعیت و میزان قدرت مسلمین و روش برخورد آنهاست كه تعيين مي‌كند هم پيمان باشند يا دشمن جنگي. چون به صورت عموم و کلی و بدون در نظر گرفتن استثنائات تا روز قیامت دیپلماسی و زبان گفتگوی سکولاریستها با مسلمین زبان جنگ و اسلحه ست تا زمانی که مسلمین دست از آن ۴ مفهوم و معنی و محتوای دین بکشند که قدرت و حاکمیت، قانون و شریعت، اطاعت پذیری از این قانون و حکومت و در نهایت مجازات و پاداش بر مبنای این قانون و شریعت است که از قانون و شریعت الله منبعث می شود . وَلاَ يَزَالُونَ يُقَاتِلُونَكُمْ حَتَّىَ يَرُدُّوكُمْ عَن دِينِكُمْ إِنِ اسْتَطَاعُواْ .

اینها تا زمانی که ما تابع حکومت و قانون و سیستم مجازات و پاداش آنها نشویم و از آنها اطاعت نکنیم با ما خواهند جنگید. زمانی که دست از قدرت حکومت اسلامی و قانون شریعت الله و اطاعت کردن از قانون شریعت الله و مجازات و پاداش دادن بر اساس قانون شریعت الله کشیدیم آنوقت است  که دست از جنگ با ما می کشند . چون ما را چیزی مثل خودشان کردند و تابع حکومت و قانون خودشان کردند و یک اسلام تو خالی برایمان  جا گذاشتند.

به این شیوه الله تعالی، هم دشمنان شماره یک ما را معرفی میکند و هم اینکه بیان می کنند که سکولاریستها که دسته ای از این دشمنان شماره یک ما هستند به صورت مداوم با مسلمین «قتال» می کنند، یعنی جنگ و کشت و کشتار؛ تا کی؟ تا زمانی که مسلمین دست از اون مفاهیم چهارگانه ی دین و محتوای دین بردارند و انار به ظاهر سالمی را در اختیار داشته باشند که محتوایش را خالی کردند.   ادامه خواندن یک بام وچند هوای بلندگوی رسانه ای تمکین در برخورد با دیدگاههای ابوقتاده ی فلسطینی (قسمت سوم و پایانی )

چرا ، چگونه وتحت چه شرایطی قاضی محمد مرتد تسلیم نیروهای ارتش سکولارایران شد ؟

چرا ، چگونه  وتحت چه شرایطی  قاضی محمد  مرتد تسلیم نیروهای ارتش سکولارایران  شد ؟

ارائه دهنده : رسول هورامی ( دبیر  تاریخ  )

پس از جنگ جهانی دوم،روس‌ها از حضور ارتش خود در ایران بهره برده و دو هدف را در راستای هم پی گرفتند: تجزیه ی آذربایجان و شمال کردستان در راستای وصیت‌نامه‌ی پتر و الحاق این سرزمین‌ها به سرزمین خویش (هم چون دیگر بخش های جدا شده از ایران در قراردادهای گلستان و ترکمنچای و نیز گرفتن امتیاز نفت شمال و در نتیجه گستراندن بساطی به مانند انگلیس‌ها در جنوب ایران .

روس‏ها خواهان رسیدن به یکی از این دو هدف یا هردوی آن در کنار هم بودند و از حضور ارتش خود در ایران،  برای رسیدن به اهدافشان سخت در تلاش بودند.

از این‌رو، روز ۲۱ آذر۱۳۲۴ میر جعفر پیشه‌وری، به دستور مستقیم روس‌ها، برپایی فرقه‌ی دموکرات آذربایجان و حکومت خودمختار را در آذربایجان اعلام کرد. چندی پس از آن، قاضی محمد نیز به دستور روس‌ها، با اعلام حزب دموکرات کردستان در راستای تجزیه‌ی بخشی از مناطق کردنشین، در مهاباد اعلام جمهوری کرد و برای خودش پرچمی مجزا و آرم ونشانه ای مجزا به سبک جمهوری های شوروی کمونیستی ساخت .

بالاخره قوام با سیاست های سکولاریستی و بده بستانی  خود توانست کاری کند که روسیه ارتش خود را از ایران خارج کند؛ بدین ترتیب پشت حزب‌هایی که از سوی روس‌ها در ایران ساخته بود یعنی دو حزب دموکرات آذربایجان و کردستان، خالی شد.

روز هفدهم آذر، در حالی که زدوخوردهای پراکنده در محور زنجان ـ میانه، ادامه داشت، سران فرقه‌ی دموکرات آذربایجان (پیشه‌وری،شبستری،پادگان، جاوید و غلام یحیی) که هنوز هم نمی‌توانستند حقایق را آن‌گونه که هست دریابند، با لحن ملتمسانه‌ای از رهبران شوروی، درخواست کردند: (۱)

«اگر قوام در جنگ علیه ما، دست به خون‌ریزی بزند، ما می‌توانیم در مناطق مناسبی، عملیات جنگی را آغاز کنیم و با سرنگون کردن حکومت ارتجاعی تهران، به متشکل کردن نیروهای آزادی‌خواه ایران که قادر به برقراری یک حکومت دموکراتیک باشند، بپردازیم. امیدواریم در این کار، مانع ما نشوید. اگر این کار را صلاح  نمی‌دانید، ‌به ما اجازه دهید تا تمام مناسبات خود را با دولت ایران، قطع کنیم و بار دیگر حکومت ملی خود را برپا کنیم. خلق ما، حزب ما و رهبران آن، همه و همه، تنها به جنگ‌افزار، امید بسته‌اند و رهایی خود را در مسلح شدن می‌بینند. موفقیت در این کار، بستگی به یاری شما دارد » .

در اولین ساعت‌های بامداد روز نوزدهم آذرماه ۱۳۲۵، احمد قوام نخست‌وزیر سکولاریست ایران ، فرمان حرکت نیروهای نظامی به سوی آذربایجان را صادر کرد. در همان روز ، ستاد ارتش ضمن اطلاعیه‌ای، اعلام داشت: ادامه خواندن چرا ، چگونه وتحت چه شرایطی قاضی محمد مرتد تسلیم نیروهای ارتش سکولارایران شد ؟

یک بام وچند هوای بلندگوی رسانه ای تمکین در برخورد با دیدگاههای ابوقتاده ی فلسطینی (قسمت دوم)

یک بام وچند هوای بلندگوی رسانه ای تمکین در برخورد با دیدگاههای ابوقتاده ی فلسطینی (قسمت دوم)

به قلم : ابوخالد کردستانی

ابوقتاده فلسطینی به دنبال این احکام صریح، در مورد حکامی مثل اردوغان، که قانون شریعت الله را با قوانین سکولاریستی و تولید شده توسط بشرعوض نموده اند، آشکارا حکم ارتداد کسانی را هم صادر می کند که به همراه ارتش سکولار ترکیه بر علیه مسلمین می جنگند و می گوید: وقلت بأن من ذهب يقاتل مع الجيش التركي المرتد الكافر ضد جماعة مسلمة تحت راية هذا الجيش حكمه حكم هذا الجيش، … فكان الحكم الذي اعتقده والذي عليه إجماع الناس أن من ذهب ليقاتل تحت راية الجيش التركي العلماني المرتد أنه مثله، فهو كافر مرتد.[۱]

علاوه بر این در مبحثی تحت عنوان «هل یعذر من لم یکفر اردوغان» با اشاره به اختلافات فقهی در ارکان فتوا و اشاره به دیدگاههای مرجئه، کفر صریح و بواح اردوغان را با کفر ابولهب مقایسه می کند.

ابوقتاده می گوید: جنگیدن تحت پرچم حکومت سکولار و مرتد ترکیه منجر به رسیدن این مرتدین به اهدافشان و مستحکم شدن و برقراری قدرت حکومتی و دین آنها می شود که دین سکولاریسم است .[۲] و ارتش ترکیه ارتشی سکولاریست است که احکام این دین شرکی را اجراء و پیاده می کند همچنانکه در کشورش پیاده کرده و سکولاریسم بدون شک دینی است که هیچ مسلمانی در کفر و شرک بودن آن شکی ندارد .[۳] و الله تعالی از موافقت در کوچکترین موارد دین سکولاریسم و سایر کفار ما را نهی کرده است : وَاحْذَرْهُمْ أَنْ يَفْتِنُوكَ عَنْ بَعْضِ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَيْكَ . و رسول الله صلی الله علیه وسلم از گرایش به دین مشرکین ( سکولاریسم) هر چند که ناچیز هم باشد نهی کرده است : وَلَوْلَا أَنْ ثَبَّتْنَاكَ لَقَدْ كِدْتَ تَرْكَنُ إِلَيْهِمْ شَيْئًا قَلِيلًا * إِذًا لَأَذَقْنَاكَ ضِعْفَ الْحَيَاةِ وَضِعْفَ الْمَمَاتِ ثُمَّ لَا تَجِدُ لَكَ عَلَيْنَا نَصِيرًا

در ادامه در مورد اردوغان می گوید که: اردوغان به نسبت سایر حکام مرتدی که بر مسلمین حاکمیت دارند بیشتر با اهل اسلام موافق است اما با این وجود در مواردی با دین مشرکین( سکولاریستها) موافق است و همین امر باعث خروج او از دایره ی کفر نمی گردد و باز او هم کافر مرتدی است مثل سایر حکام سکولار و مرتد و این حکم الله تعالی است . [۴]

در اینجاست که ابوقتاده فلسطینی با تأکید بر سکولاریست بودن ارتش ترکیه و اردوغان، به تقسیم انواع سکولاریسم می پردازد و سخن از سکولاریسم تند رو راستگرای قومی و سکولاریسم معتدل و نرم اردوغان می راند. و این سکولاریسم نرم را برای مسلمین بهتر از سکولاریسم رادیکال و تندرو می داند.[۵] و تأکید می کند که این تند رو بودن یا میانه رو بودن تفاوتی در اصل حکم کفر دین سکولاریسم و ارتداد سکولاریستها ندارد. و هر کسی که تحت پرچم ارتش مرتد ترکیه بجنگد حکمش ارتداد و کفر است[۶]

به دنبال این تقسیم بندی سکولاریستهای موجود در ترکیه است که آیه ی : «لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِلَّذِينَ آَمَنُوا الْيَهُودَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا وَلَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُمْ مَوَدَّةً لِلَّذِينَ آَمَنُوا الَّذِينَ قَالُوا إِنَّا نَصَارَى ذَلِكَ بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّيسِينَ وَرُهْبَانًا وَأَنَّهُمْ لَا يَسْتَكْبِرُونَ» را می آورد که در واقع هیچ ربطی به این تقسیم بندی ندارد بلکه از تقسیم بندی دیگری صحبت می کند که در آن یهود و مشرکین (سکولاریستها) دشمنان شماره یک مسلمین هستند و نصارا در درجات بعدی قرار می گیرند.[۷]

در هر صورت با آنکه ابوقتاده مسأله ی دشمن شناسی و درجه بندی دشمنان را به شیوه ی شرعی آن متوجه نشده است اما با تقسیم سکولاریستهای ترکیه و آوردن این آیه از نوعی درجه بندی دشمنان صحبت می کند که هر چند در ابتدای راه قرار گرفته است اماجای امیدواری و قدمی رو به جلو محسوب می شود .

بر این اساس است که ابوقتاده فلسطینی به نسبت سکولاریسم ارتدادی و تندرو راستگرای قومی،  سکولاریسم ارتدادی و نرم اردوغان را برای مسلمین ترکیه بهتر می داند و می گوید: در وضعیتی که اکنون قرار داریم در لیست انتخاب هایمان گروهی اسلامی بر مبنای خلافت راشده وجود ندارد و جای اردوغان را زندیق ها خواهند گرفت.”[۸] و نمونه های چین و میانمار را می آورد که اگر حکومتی کافر معتدل تری سر کار بیاد که به مسلمین اجازه ی فعالیت دینی بیشتری بدهد باز بهتر از آنی است که الان وجود دارد  و می گوید: اگر همچنین دولتی بیاید ما خوشحال خواهیم شد اما آیا این سبب می شود که ما آن را دولتی اسلامی بنامیم؟! .. میان این دو تفاوت وجود دارد.

با این نگرش ابوقتاده ی فلسطینی – که امثال تمکین او را به عنوان یکی از منابع فکری خودشان انتخاب کرده اند – اگر به فعالیتهای تبلیغی و بلندگوی رسانه ای تمکین که زبان حال انصارالاسلام فعلی محسوب می شود نگاه کنیم متوجه خواهیم شد که به نسبت حکومت شیعه مذهب ایران و سکولاریستهای مرتدی که ازآنها در برابر این حکومت شیعه مذهب حمایت تبلغی می کند نوعی تضاد و پارادوکسی آشکار با دیدگاههای ابوقتاده وجود دارد که تمکین آن را ترویج می دهد.

این جایگزینهائی که سایت تمکین از آنها بر علیه حکومت شیعه مذهب ایران حمایت تبلیغی می کند تماماً سکولاریست و کافر و مرتد هستند. از سلطنت طلبان سکولار بگیر تا مرتدین حزب دمکرات کوردستان ایران و سایر مرتدین کوردی و غیر کوردی که همگی اپوزیسیون مخالف با حکومت شیعه مذهب ایران را تشکیل داده اند که چندی پیش در آمریکا کنفرانس مشترکی را تحت نظارت وزارت امور خارجه ی آمریکا انجام دادند .

اگر برادران کورد ما در انصارالاسلام و بخصوص در پایگاه رسانه ای خودشان تمکین حتی به درجه بندی ابوقتاده هم راضی نیستند و نمی توانند درک کنند که چرا ابوقتاده کافر مرتدی مثل اردوغان را برای مسلمین ترکیه بهتراز کافر مرتد تندروقومگرا می داند، آیا جنایات سکولاریستهای مرتد دمکراتها و کومله ها و بارزانی ها و طالبانی ها و اوجالان ها و… را تجربه نکرده اند؟ آیا دوران چند ماهه ی حکومت کوردهای سکولار و مرتد کومله ها و دمکراتها در کوردستان ایران را فراموش کرده اند؟ مگر همین الان جنایات کوردهای سکولار و مرتد در سوریه را نمی بینند؟ آیا هم اکنون تفاوت فاحش وضعیت آزادی های عقیدتی و رفتاری کوردهای اهل سنت در ایران را نمی توانند با کوردهای اهل سنت در سوریه و عراق و ترکیه مقایسه کنند؟

در این صورت این جایگزینهای کلاً کافر و مرتدی که امثال تمکین و جبهه ی باسامی از آنها حمایت تبلیغی می کنند چه توجیه شرعی و حتی عقلی برایش دارند؟ آیا حاکمیت یافتن کوردهای مرتد و سلطنت طلبان و سایر کفار مرتدی که «تمکین» از آنها حمایت تبلیغی می کند برای اهل سنت ایران مفیدتر بوده است یا حاکمیت یافتن حکومت شیعه مذهب ایران؟

زمانی که بلندگوی رسانه ای «تمکین» دیدگاههای ابوقتاده در برخورد با انواع سکولاریستهای کافر و مرتد در ترکیه را بیان می کند و اردوغان را به عنوان یک کافر مرتد معتدل برای مسلمین ترکیه بهتر می داند با چه استدلالی سکولاریستهای کافر و مرتد کوردی و غیر کوردی – که کارنامه ی خونین و ننگینی در برخورد با اهل سنت داشته اند-  را بر علیه حکومت شیعه مذهب ایران حمایت تبلیغی می کنند؟

بلند گوی رسانه ای تمکین هنوز تکلیف خودش را با قانون شریعت الله در دشمن شناسی و درجه بندی دشمنان که ارتباط مستقیمی به ولاء و براء دارد مشخص و یکسره نکرده است. حتی نمی تواند تکلیف خودش را با دیدگاههای ابوقتاده ای که خودش را مروج آن می داند روشن کند . این نشان از نوعی سرگردانی آشکار و جایگزنی تنفر و کینه ی نابجا به جای عدالت است که الله تعالی ما را از چنین بیماری نهی کرده است : يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ لِلَّهِ شُهَدَاءَ بِالْقِسْطِ ۖ وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَىٰ أَلَّا تَعْدِلُوا ۚ اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَىٰ ۖ وَاتَّقُوا اللَّهَ ۚ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ  (مائده/۸) ای مؤمنان ! بر ادای واجبات خدا مواظبت داشته باشید و از روی دادگری گواهی دهید، و دشمنانگی قومی شما را بر آن ندارد که ( با ایشان ) عدالت و دادگری نکنید. عدالت و دادگری کنید که دادگری (به ویژه با دشمنان) به پرهیزگاری نزدیکتر است . از خدا بترسید که خدا آگاه از هر آن چیزی است که انجام می‌دهید

ادامه دارد …. ان شاء الله

 

………………

[۱] https://www.watanserb.com/2016/07/30/%D8%A3%D8%A8%D9%88%D9%82%D8%AA%D8%A7%D8%AF%D8%A9%D8%A7%D9%84%D9%81%D9%84%D8%B3%D8%B7%D9%8A%D9%86%D9%8A%D8%A3%D8%B1%D8%AF%D9%88%D8%BA%D8%A7%D9%86%D9%85%D8%B1%D8%AA%D8%AF%D9%91-%D9%88%D8%A7/

[۲] كما يعلم كل طالب علم هذا الحكم في القتال تحت راية كفرية لتحقيق غايتها من إقامة سلطانها ودينها.

[۳] والجيش التركي جيش علماني يقيم أحكام هذا الدين الشركي كما هو في بلده، أي العلمانية، وهي دين لا يشك مسلم أنه كفر وشرك،

[۴] أردوغان يوافق أهل الإسلام في أمور أكثر من غيره من حكام المسلمين المرتدين ولا شك، لكنه يوافق المشركين في بعض دينهم، فهذا وإن جعله أقل كفراً منهم، لكن لا يخرجه من دائرة الكفر كما هو حكم الله تعالى.

[۵] فالجيش التركي جيش علماني، وحاكم تركيا اليوم أردوغان حاكم علماني، هو بعلمانيته اللينة خير من علمانية الأحزاب التركية اليسارية والقومية،

[۶] ولهذا كل من قاتل تحت راية الجيش التركي المرتد فحكمه الردة والكفر.

[۷] به درس پنجم مقدماتی شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی مراجعه شود .

[۸] ▫️ (https://b.top4top.net/p_906b4idf1.jpg)@Tammkeen | تمکین