جایگاه سوسیالیسم و کمونیسم در تعیین عمل حزب سکولاریست و مرتد دمکرات کردستان

جایگاه سوسیالیسم و کمونیسم در تعیین عمل حزب سکولاریست و مرتد دمکرات کردستان

به قلم : ابوسلیمان هورامی

 

هم چنان که می دانیم کمونیسم مکتب و آیینی است که از اجزاء مختلفی تشکیل شده، در مسئله ی به وجود آورنده و خالق ماتریالیسم دیاللتیک را مطرح می کنند و در مسئله اقتصاد سوسیالیسم را به پیش می کشند و در مسئله ی اخلاق هم نسبیت اخلاق را مطرح می کنند که انگلس در کتاب خانواده و مسئله ی مالکیت به آن اشاراتی دارد در مسئله ی سیاسیت ، فرهنگ ، هنر ، دین ، زن و جامعه ، آزادی ، دیکتاتوری ، مبارزات رفورمیستی ، قهر انقلابی و انقلاب و… در تمام شاخه ها و شعبه های زندگی رأی و نظر خاص خودش را دارد.

اما چه شد که مرتدین در اوایل انقلاب ۵۷ و حتی از زمان قاضی مرتد به این طرف با وجود آن که کمونیسم را آن طوری که هست پذیرفته بودند اما در صحبت با مردم تا این اواخر تنها انگشت بر روی اقتصاد آن و مطرح کردن مسئله سوسیالیسم می گذاشتند؟ چرا هرگز ما ندیدیم که غیر از جلسات خصوصی خودشان که معمولاً کادرهای رده بالا در آن حضور داشتند هرگز جرئت نکردند علناً ماتریالیسم و مسئله ی مادی گرایی و بی خدایی را مطرح کنند، چطور شد که عرضه ی بیان نسبیت اخلاق و عشق آزاد را در میان مردم با ناموس و متدین منطقه نداشتند و به همین ترتیب شاخه های دیگر کمونیسم غیر از سوسیالیسم مطرح نشد.

جواب این سئوال بر می گردد به دستور استالین مبنی بر ارائه ی اندیشه ی کمونیسم به شیوه ای که در میان مردمان سنتی حساسیت ایجاد نکند و مرحله به مرحله به پیش روند تا به غایت هدف برسند. و دیگر این که وجود مشکلات اقتصادی در منطقه و تبعیض در تقسیم منابع مالی در آن زمان بهترین و قویترین عامل محسوب می شد که با مطرح کردن مسئله ی ملی گرایی و ناسیونالیسمی که هیچ جایگاهی در انترناسیونالیسم سوسیالیسم ندارد به عنوان یک تاکتیک کارآمد آن را به عنوان دری به خانه ی مکتب پر از اوهام و خیالی کمونیسم برای مردم مجسم و آرایش دادند.

سوسیالیسم شعاری بود که هم از جانب کومله داده می شد و هم از جانب دمکرات و هدف هر دو رسیدن به جامعه ای سوسیالیستی بود که در آن پرولتاریا یا همان کارگران صنعتی با دیکتاتوری پرولتاریا قدرت را در دستان خود قبضه کنند. راه هر دو، آیین هر دو مکتب هر دو یکی بود اما بر سر شیوه ی رسیدن به آن با همدیگر اختلاف داشتند و آن همه از همدیگر را قتل و عام نمودند.

دمکرات می گفت ما الان مسئله ی سوسیالیسم و حقوق ملیت ها را مطرح می کنیم و در زمان کسب قدرت و رسیدن به حکومت دیگر اجزاء کمونیسم را مطرح می کنیم و الان با بعضی از عقاید مردم کنار می آییم تا زمان کسب قدرت. اما کومله معتقد بود که از همین ابتدا باید به آن چه که اعتقاد دارد عمل کند و آن را نیز به همان شیوه ای که هست برای مردم تشریح کند و… .

چنان چه قبلاً ذکر شد با ورود قاضی مرتد کمونیسم هم آرام آرام و خزنده وارد کومله ی ژ.کاف شد چنان چه حسن زاده مرتد دبیر کل یکی از جناح های حزب مرتد دمکرات در مصاحبه ی فروردین هشتاد و دو خود می گوید: شاید این اتهام به حزب دمکرات وارد باشد که از اتحاد شوروی آن زمان متأثر بوده، از تعلیمات احزاب کمونیستی متأثر بوده و حتی در فرموله کردن برنامه و اساسنامه نیز از آن الهام گرفته است این ها احتمال دارند، لیکن این اتهام ها به هیچ وجه به ژ.ک نمی چسبد… شما در سخنان این منافق مرتد کمی تعمق کنید سپس به گوشه ای از مدارک و اسناد اشاراتی گذرا می نماییم. تا روی کثیف و چهره ی پلیدشان آن طوری که هست نمایان گردد.

حزب دموکرات کردستان ایران در ارگان خود «کوردستان» با استقبال از نزدیکی قاضی محمد در یک مصاحبه مطبوعاتی که در تهران برگزار شد اظهار داشت: خلق کرد برای کسب آزادی در هیچ قرنی به ویژه در قرن بیستم اسلحه به زمین نگذاشته است پس از پیروزی انقلاب بزرگ اکتبر در روسیه و تأسیس نخستین کشور سوسیالیستی ، در مبارزه خلق کرد نیز تحول عمیق و اساسی روی داد. پرتو انقلاب اکتبر آسمان کردستان را نیز روشن ساخت. استعمار تلاش فراوانی کرده است که خلق ما را از این فروغ بی بهره سازد، ولی نتوانسته است کاری از پیش ببرد.

از نظر حزب دموکرات کردستان ورود قاضی محمد به کومله (ژ.ک) موجب نفوذ ایدئولوژی سوسیالیستی و گرایش مثبت به شوروی در حزب کومله (ژ.ک) گردیده و از آن تمجید شده است.

به قول «کوردستان» ارگان کمیته مرکزی حزب «دموکرات کردستان» ورود قاضی به صفوف کومله (ژ.ک) تنها در بسط و توسعه کومله مؤثر واقع نشد بلکه از نظر ایدئولوژی کومله ژ.ک نیز تحول چشمگیری به وجود آورد.

در اوایل سال ۱۳۲۴ در مورخ ۲/۱۲/۱۳۲۳ «انجمن روابط فرهنگی کردستان و شوروی» با ورود کنسولگری شوروی به مهاباد تشکیل شد. وزارت جنگ ایران درگزارشی می نویسد: کنسول روس از رضاییه به مهاباد رفته و کلیه خوانین و رؤسای عشایر طایفه دهبکری و منگور و مامش و گورک را احضار و به انتظار ورود آنان چند نفر از اشرار را تحت تعلیمات نظامی قرار داده و خودش منتظر یکی از  اکراد می باشد که بنا ست از قفقاز بیاید و مجمعی نیز در مهاباد از کلیه خوانین و عشایر تشکیل گردیده ولی مقصد و مرام آنان هنوز معلوم نیست. وزارت جنگ در گزارش دیگری می نویسد: «قونسول رضاییه در معیت شریف اف و یک نفر افسر دیگر وارد مهاباد شد. انجمن روابط فرهنگی ایران و شوروی را در منزل قاضی محمد افتتاح و از ده نفر هیئت مدیره و صد و یک نفر مؤسسین اسم نویسی گردید و سر پرچم ایران و تمثال اعلیحضرت همایون زیب مجلس نبود… . در گزارش تکمیلی وزارت جنگ به نخست وزیر آمده قونسول شوروی در مهاباد «حضور عده ای از اهالی و اشرار نطقی ایراد و اظهار داشته ما به کردها استقلال خواهیم داد و هیچ دولتی هم نمی تواند مانع مقصود ما گردد. آن کردی هم که از قفقاز باید بیاید موسوم به صمداف می باشد».

آرچی روزولت که خود یکی از شاهدان عینی تحولات مهاباد در آن سال هاست می نویسد که:

« وکس voks ، سازمان بین المللی تبلیغات شوروی ، دست اندرکار تأسیس تعدادی «انجمن روابط فرهنگی ایران و شوروی» در مناطق ایران بود و تأسیس این انجمن در مهاباد نه با نام «انجمن روابط فرهنگی ایران و شوروی» بلکه با عنوان مداخله جویانه و نافی تمامیت ارضی ایران یعنی «انجمن روابط فرهنگی کردستان و شوروی» تأسیس گردید. در مراسم افتتاح انجمن نمایشی به نام مام میهن «دایک نیشتمان» به نمایش در آمد که در آن زنی (مام میهن) مورد تجاوز سه اوباش گردن کلفت واقع می شود. سپس دستی حامل داس و چکش و پرچمی سرخ (نمادهای شوروی) از پس پرده به در آمد زنجیر را از دست و پای زن گشود و چادر از پیکرش فرو افتاد و بر سینه اش پرچمی سرخ پدیدار شد که این کلمات بر آن نقش بسته بودند «زنده باد استالین ، رهاننده ملل کوچک».

در گزارش وزیر جنگ در مورخ ۲۱/۹/۱۳۲۲ به نخست وزیر به صراحت می بینیم که سیف قاضی میتینگ (جلسه سخنرانی) خود را با چنین جمله هایی خاتمه داده است که: « زنده باد استالین و زنده باد حزب دمکرات».

پس از اعدام قاضی مرتد تا سال ۵۹ رابطه ی تنگاتنگی میان آن عده ی قلیل باقی مانده از حزب مرتد دمکرات با حزب توده ایران وجود داشت و این رابطه و نزدیکی به حدی بود که بسیاری این دو حزب را یکی می پنداشتند و حتی اعضای آن ها در تهران و مناطق غیر کردنشین غالباً خود را توده ای و در مناطق کردنشین دمکرات معرفی می کردند.

قاسملو مرتد در متینگی در تاریخ ۱/۴/۱۳۵۹ در مهاباد می گوید:

« آن چیزی که حزب دمکرات کردستان در پیش گرفته است سیاستی است انقلابی دست چپی و مترقی… ما از آن هنگام که حزب تشکیل داده ایم همه ی نیروهای مترقی جهان، کشورهای سوسیالیستی و به خصوص اتحاد شوروی را دوست خود می دانیم. من می خواهم در این جا به نام حزب دمکرات کردستان ایران به نام همه شما اعلام کنم که سیاست درست ما در سطح بین المللی به همین طریق ادامه دارد و بهتان و تهمت چند نفر نمی تواند سبب آن گردد که ما دوست [           ] و دشمن [        ] خود را در سطح بین المللی نشناسیم. این را فراموش نکنید که عده ای که خود را مترقی معرفی می کنند و در واقع مرتجعند می خواهند ما را به ارتجاعی بودن متهم نمایند. ضد سوسیالیسم بخوانند. نخیر، ما هوادار سوسیالیسم هستیم ، این در برنامه حزب ما آمده است، هوادار همه نیروهای مترقی دنیا [          ] و دوست کشورهای سوسیالیستی هستیم. بگذار این را همه بدانند».[۱]

همین قاسملو مرتد می افزاید:

« سوسیالیسم این امکان را برای کردستان فراهم می آورد که طی یک نسل، از یک منطقه عقب مانده دهقانی به یک سرزمین رشد یافته صنعتی تبدیل شود. کردستانی با داشتن منابع فراوان به ویژه ذخایر نفتی چشمگیر و با داشتن مردمی جسور و کارآمد، در همسایگی اتحاد شوروی قرار گرفته که آماده است کمک های باارزش و همه جانبه در اختیار ممالکی قرار بدهد که در حال ایجاد سوسیالیسم هستند. چنین کردستانی می تواند در یک دوران کوتاه تاریخی به باغ نو شکفته خاورمیانه تبدیل شود».[۲]

کیخسروی یکی از اعضای جناح های انشعابی حزب دمکرات که به اصلاح طلبان مشهور بودند (اما در واقع همان مفسدون بوده اند) و در همان اوایل اعلام جنگ مسلحانه حزب مرتد دمکرات از آن جدا شد درباره ی عقیده و ایدئولوژی این جناح نیز می گوید:

« در این که کاکه غنی بلوریان و اکثریت کادر رهبری ۷ نفره پیروان کنگره چهارم گرایش به چپ و دوستی با بلوک شرق و احزاب کمونیستی دنیا از جمله حزب توده ایران داشتند تردیدی نیست».

همین مرتد مفسده جو ادامه می دهد:

«… در جبهه کشورهای سوسیالیستی و کمونیستی هم همسویی با حقوق مساوی وجود نداشت و به جای احزاب برادر در حقیقت رابطه فرماندهی و اطاعت بین حزب کمونیست اتحاد شوروی و دیگر احزاب کمونیستی در دیگر کشورهای جهان حتی در احزاب حاکم کشورهای بلوک شرق هم وجود داشت و این احزاب حاضربودند منافع ملی کشور خود را فدای منافع برادر بزرگ تر یا در واقع ستاد فرماندهی خود نمایند. صادقانه اعتراف می کنم که شناخت من و دیگر همفکرانم در کادر رهبری پیروان کنگره چهارم حزب دموکرات کردستان از این پدیده ناقص بود و مرحوم دکتر قاسملو که خود زمانی رسماً عضو حزب توده ایران بوده و در ایام ماجرای دوبچک در چکسلواکی زندگی می کرد، شناخت بیشتری نسبت به این جریانات داشت. علیرغم این موضوع خود دکتر قاسملو هم همواره از اتحاد شوروی به عنوان دوست بزرگ ملت کرد نام می برد… ».[۳]

خواننده ی عزیز الان باید برایتان بیشتر قابل لمس باشد زمانی که گفته می شود قاضی مرتد ، یا قاسملو مرتد یا حزب دمکرات یا کومله ی مرتد یا سکولاریست های مرتد یعنی چه، در این جا هم چنان که مشاهده کردید مسئله، مسئله ی عقیده و ایدئولوژی ست و باید بدون دخالت عقل خود تمامی این مفاهیم و مکاتب را به قرآن و سنت صحیح آن هم بر اساس فهم امامان اهل سنت و سلف صالح این امت مراجعه داد تا برایمان روشن شود که الله جل جلاله و رسولش صلی الله علیه و سلم و صحابه ی کرام رضی الله عنهم اجمعین و دیگر امامان صالح این امت چه حکمی در مورد چنین افرادی که به این روشنی و آشکارا عقیده و مرام خاص خود را اعلام می دارند، چیست. و هم چنین ببینیم حکم طرفداران و هواداران آن ها و یا کسی که یک ذره دوستی و ولاء نسبت به آن ها داشته باشد از نگاه دین چیست. ببینیم که قرآن به چه کسی می گوید مرتد و پیامبر صلی الله علیه و سلم چگونه آیات را تفسیر و روشن نموده و عمل امام ابوبکر رضی الله عنه در این مورد چه بوده و فتوای امام شافعی و دیگر امامان اهل سنت در مورد مرتد چیست؟ آن وقت با چنین شناختی بیاییم و قضاوت خودمان را اعلام نماییم تا خدای ناکرده جزو زیان کاران و هوا پرستان نشویم.

به نظر شما چرا همه ی علما و بزرگان دین بر این اصل اتفاق نظر دارند که هر کس در یک مسئله ، رسالت و پیام رسول الله صلی الله علیه و سلم را قبول کند اما در مسأله ی دیگری، پیام و دستور را نپذیرد، مرتد و کافر شده است؟ خوب حالا اگر کسی پیدا شود هم چون چنگیز که قانون و مرامنامه ی جدیدی چون «یاسا» را بر مردم تحمیل کرده باشد به جای قانون و حکم خدا به نظر شما رأی سلف صالح در مورد چنین موجودی چه بوده است؟ و اگر کسی پیدا شود و بخواهد در زمان کنونی ما حکم و مرامنامه ی جدیدی را که بر مبنای سکولاریسم آن هم سکولاریسمی از نوع سوسیالیستی اش را جایگزین حکم و قانون الله گرداند حکمش چیست؟

آیا شده که برای یکبار هم که شده از غبار فتنه انگیزی که علمای سوء این زمان و تأویل تراشان و وعاظ السلاطین به وجود آورده اند عبور کرده و به عمل صحابه رسول الله صلی الله علیه و سلم و رأی امامان اهل سنت در باب «اهل رده» و مرتدین و احکام جاری مرتدین مراجعه نمایید؟

آیا فکر کرده اید که چرا رسول الله صلی الله علیه و سلم پس از هجرت به مدینه یعنی بیشتر از ده- دوازده سال به دنبال اعلام انقلابی و سازش ناپذیرانه ی توحید دیگر احکامی چون منع شراب نوشیدن، منع زنا کردن، امر به حجاب و… را به شیوه ای تدریجی و آرام آرام و حکیمانه مطرح نمودند آیا میان این شیوه هرگز فرق گذاشته اید؟ آیا گناهی بالاتر از شرک و همتا قرار دان برای الله جل جلاله در مسئله ی حکم و قانون و استعانت وجود دارد؟ و… .

 

…………………………

 

[۱] . نشریه شماره ۶۸ کوردستان تیر ماه ۱۳۵۹

[۲] . قاسملو ، کرد و کردستان ، ترجمه کردی حسن زاده ۱۳۵۳ هـ.ش صفحه ۳۴۲

[۳] . چشم انداز ایران – کردستان ۲ – صفحات ۶۶ – ۶۵

یک دیدگاه در “جایگاه سوسیالیسم و کمونیسم در تعیین عمل حزب سکولاریست و مرتد دمکرات کردستان”

  1. سلام علیکم
    جزاکم الله خیرا واقعا مقالات برادر ابو سلیمان عالی است
    خداوند به ایشان و برادران سایت جزای خیر بدهد

    خواهشی از برادران سایت دارم و اینکه در کجا میشود مقالات و آثار ایشان را به طور کامل پیدا کرد؟؟
    میدانم تعدادی از آنها در سایت موجود است اما بیشتر یا کلی تر از ایشان وجود دارد؟؟ و اگر دارد کجا میتوان پیدا کرد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *