جهاد فرض عين است (۹ و پایانی)
تالیف:عبد الله بن يوسف عزام
(تقبله الله و رحمه الله تعالي)
ارائه دهنده : احسان هورامی [دانشجوی علوم سیاسی ]
د:نظریه حنابله:
ابن قدامه رحمه الله می گوید:
[وعن أحمد ما یدل علی جواز الاستعانة بالمشرک بل روی، عن أحمد أنه یسهم للکافر من الغنائم اذا غزامع الامام خلافاً للجمهور الذین لا یسهمون له ] المغنی۸/۴۱۴
رویات منقول از امام احمد دلالت بر جواز کمک گرفتن از مشرک دارد. بلکه از ایشان روایت شده است، که برای کافر در صورتی که همراه امام در نبرد شرکت کرده، از غنایم سهمی در نظر گرفته شود. برخلاف جمهور که به کافر سهم نمی دهند. بسیاری از نویسندگان، هنگامی که درباره ی جواز صلح می نویسند، دچار اشتباه می شوند. این عده از نصوص قرآنی بدون شناخت مراحل تاریخی نصوص ، استشهاد می گیرند بنابراین، شناخت مراحل تدریجی نصوص جهادی در قرآن، تا نزول آیه ی ((سیف)) از سوره ی توبه، ضروری است.
[وَقَاتِلُواْ الْمُشْرِكِينَ كَآفَّةً كَمَا يُقَاتِلُونَكُمْ كَآفَّةً وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ] ﴿التوبه۳۶﴾با مشركان بجنگيد چنانكه آنان همگى با شما مىجنگند و بدانيد كه خدا با پرهيزگاران است .
[فَاقْتُلُواْ الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدتُّمُوهُمْ وَخُذُوهُمْ وَاحْصُرُوهُمْ وَاقْعُدُواْ لَهُمْ كُلَّ مَرْصَدٍ] ﴿التوبه ۵﴾مشركان را هر كجا يافتيد بكشيد و آنان را دستگير كنيد و به محاصره درآوريد و در هر كمينگاهى به كمين آنان بنشينيد.
ابن قیم رحمه الله در زاد المعاد، تصریح نموده اند که ، جهاد در مکه مکرمه حرام بود. پس از هجرت اجازه داده شد. و پس از ان دستور داده شد آنانی که آغازگر جنگ با شما بودند با آنها بجنگید، و سپس به نبرد همه مشرکان دستور داده شد./ حاشیه ابن عابدین ۳/۲۳۹
علامه ابن عابد رحمه الله می نویسید:
[ اعلم أن الأمر بالقتال نزل مرتبّا فقد کان رسول الله صلی الله علیه وسلم مأموراً اولاً بالتبلیغ والاعراض. یقول الله : U[فَاصْدَعْ بِمَا تُؤْمَرُ وَأَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ ](الحجر/۹۴) ثم بالمجادلة بالأحسن[ادْعُ إِلِى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُم بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ] (النحل /۱۲۵) ثم اذن لهم بالقتال[أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَإِنَّ اللَّهَ عَلَى نَصْرِهِمْ لَقَدِيرٌ](الحج/۳۹) ثم امرو بالقتال ان قاتلوهم [فان، قاتلوکم کذلک جزاء الکافرین] (التوبة/۵) ثم أمروا بالقتال بشرط انسلاخ الءشهر الحرام[فَإِذَا انسَلَخَ الأَشْهُرُ الْحُرُمُ فَاقْتُلُواْ الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدتُّمُوهُمْ] ثم أمروا به مطلقاً[ وقاتلوا فی سبیل الله الذین یقاتلونکم ولا تعتدوا ان الله لا یحب المعتدین ]فتح العلی المالک۱/۲۸۹
بدان که دستور نبرد وجهاد به ترتیب نازل شده است. پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه وسلم در بدو امر، مأمور تبلیغ واعتنا نکردن به اعتراضات مشرکین بودند. خداوند می فرمایند: پس آشکارا بیان کن آنچه را ، بدان فرمان داده می شوی ، وبه مشرکان اعتنا مکن. سپس مأمور مباحثه ی نیکو شد: ای پیامبر مردمان را با سخنان استوار و بجا و اندرزهای نیکو و زیبا به راه پروردگارت فرا خوان وبا ایشان به شیوه ی هر چه نیکو تر و بهتر گفتوگو کن. بعد از آن به آنها اجازه ی نبرد داده شد: اجازه ی ( دفاع از خود) به کسانی داده می شود که جنگ به آنها تحمیل می گردد، چرا که به ایشان ستم رفته است و خداوند براین که ایشان را پیروز کند تواناست.
پس از آن درصورتی که با مسلمانان بجنگند، با آنها نبرد کنند: پس اگر با شما جنگیدند ایشان را بکشید. سزای کافران چنین است. سپس با سپری شدن ماههای حرام به پیکار دستور داده شده اند: و در راه خدا بجنگید با کسانی که با شما می جنگند و تجاوز وتعدی نکنید. زیرا خداوند تجاوز گران را دوست ندارد. بنابراین باید مرحله زمانی را که آیه در آن نازل گشته، فهمید. باید به این گونه اشاره کرد که ، در مراحل اولیه ی دعوت قبل از اینکه کیان و سلطه ای که مبادی آنرا حراست نماید، شکل گیرد، مذاکرات و گفتوگو های سیاستمداران روا نیست. هنگامی که دعوت اسلامی در زیر بازی سیاست و دام دولتی نابود می گردد. ادامه خواندن جهاد فرض عين است (۹ و پایانی)