سید قطب، اصطلاح اسلام آمریکائی تلاشی جهت دشمن شناسی شرعی و درجه بندی شرعی دشمنان
به قلم: مسعود سنه ای
سید قطب تقبله الله با آن درک بالا و سواد و معلوماتی که نسبت به اوضاع جهان اسلام و منطقه داشت و همچنین شناخت صحیحی که از دشمن اصلی که آمریکا باشد پیدا کرده بود، این واژه را ابداع کرد و فرمود هرکسی که بر این روش عمل کند، همان کاری را انجام می دهد که آمریکایی ها می خواهند.
اما سوال اینجاست که چرا از لقب آمریکایی برای اسلام استفاده کرد و مثلا نگفت که اسلام نجدی ؟! با آنکه در آن زمان سلفیت درباری خاص نجدیت نمایانگر ظاهری این نوع از اسلام مسخ شده بود .
پر واضح و آشکار است که مقصود وی این نبوده که با «سلفیت درباری خاص نجدیت» هم مسیر هستیم، یا مثلا اگر نامی از انگلیس و اسرائیل و روسیه و چین و … نیاورده است، معنایش این نیست که آنها جزء کفار نیستند؛ بلکه این نکته را می فهماند که او به درستی دین سکولاریسم و آمریکا به عنوان پرچمدار و رهبر اصلی دین سکولاریسم و دشمن اصلی را شناخته است و آنرا نشانه گرفته است که مسلمانان را بیدار کند تا دشمن اصلی خود را بشناسند و با اتحاد فراگیر میلیونی ریشه کفر و بی دینی و دشمنی با الله تعالی را بخشکانند و از اینکه خود را به معلولها و مسائل فقهی جزئی همدیگر و بر هم زدن دشمن شناسی شرعی و بر هم زدن درجه بندی شرعی دشمنان مشغول کنند بر حذر دارد .
کسانی که تفسیر آیات اولیه ی سوره ی روم را از اثر ماندگار سید قطب (فی ظلال القرآن) مطالعه کنند متوجه خواهند شد که این عالم بزرگوار به صورت ساده و مختصر دشمن شناسی شرعی و درجه بندی شرعی دشمنان را با آیات قرآن و سیره ی صحابه تبیین و روشن می گرداند و مسلمین را هوشیار می گرداند که اسلام قبل از تعلیم آداب مهمی چون زکات و جهاد و حدود و هزاران سنت دیگر دشمن شناسی شرعی درجه بندی شرعی دشمنان را به مسلمین آموزش می دهد .
این بود سیره و منهج بزرگان و علمای جهاد ما همچون سید قطب رحمه الله …
آیا ما امروز به سیره آنها عمل می کنیم، یا هر کدام می خواهیم طبق نقشه ی دشمنان و علمای سوء یا طبق خواهشهای نفسانی خود بازیگری سناریوی دشمنان اصلی اسلام باشیم ؟
آیا واقعا خواست آنها و حتی خود رسول الله صلی الله علیه و سلم این بود که نوک پیکانهای شمشیر به سمت مسلمانان برود و مسلمین به هم مشغول شوند و کفار مشرک (سکولار) با خیال آسوده و راحت به اشغال و تاراج سرزمینهای مسلمین بپردازند و در کمال آرامش از طریق علمای سوء به ایجاد نفاق بین صفوف مسلمین بپردازند و مسلمین روز به روز در مسیر تفرق بیشتر و ذلیلی در حرکت باشند یا اینکه تلاش آنها این بود که با حفظ دشمن شناسی شرعی و درجه بندی شرعی دشمنان به صورت شرعی از کفر به طاغوت و ولاء و براء خود محافظت کنیم و در مسیر عزت و قدرت و پیروزی در حرکت باشیم؟!