جهاد فرض عين است (۶)
تالیف:عبد الله بن يوسف عزام (تقبله الله و رحمه الله تعالي)
ارائه دهنده : احسان هورامی [دانشجوی علوم سیاسی ]
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله و الصلوة علی رسول الله وعلی آله وصحبه ومن بهدیه اهتدی.
اما بعد:
شما می دانید که در افغانستان به خاطر اعلای کلمة الله و برپایی دولت قرآن، جهاد آغاز شده و همچنان ادامه دارد. و تحقق این هدف به وجود مجاهدانی که با حقیقت و روح اسلام آگاهی داشته باشند و از اصالت جهاد اسلامی حراست نمایند، نیازمند است. بنابراین به حضور علما و داعیان نیاز شدید و مبرم داریم . تابه طور مداوم بهار شاد و بیداری و توجیه مشغول باشند. و جهت آگاهی باید گفت: بسیاری از علما و مربیان در افغانستان در میادین جهاد به شهادت رسیده اند. ما نیازمند وجود مردانی هستیم که در مدارس مجاهدین و اردوگاه ها و پادگان ها و جبهه ها به تدریس و توجیه و احیا گری بپردازند. تا خداوند ما را در راستای تحقق اهداف نهایی موفق بگرداند. نیاز ما به علما و دعوت گران از هر متخصص و پژوهشگر دیگری بیشتر است .
پکتیا- جاجی ۳شوال ۱۴۰۵ه ق
اجازه خواستن از والدین و شوهر و طلبکار
حکم اجازه خواستن به حالت دشمن بستگی دارد.
۱- اگر دشمن در شهرهای خود بسر می برد و تحرّکات نظامی و تجمعّی در مرزها و ثغور اسلامی نداشت. و شهرهای اسلامی در آرامش و آسایش به سرمی برد وبه حد کافی در مرزها سرباز مستقر بود، در این حالت جهاد فرض کفایه است و برای خروج باید اجازه خواست. زیرا فرمان برداری از والدین و شوهر فرض عین است و جهاد در این صورت، فرض کفایه است و فرض عین برفرض کفایه مقدّم است.
۲- اگر دشمن به مرزهای شهر های اسلامی تهاجم آورد و یا در شهرهای اسلامی داخل شد، درآن هنگام بر اهل آن شهر و اطرافیان آن، جهاد فرض عین می گردد. و در چنین شرایطی حکم اجازه خواستن ساقط شده و کسی نمی تواند مانع رفتن دیگری شود؛ تا جایی که فرزند بدون اجازه ی پدر و همسر بدون اجازه ی شوهر، و بدهکار بدون اجازه ی طلب کارش می تواند بیرون شود.
این حالت سقوط اجازه، تا ان هنگام ادا مه دارد که دشمن را از سرزمین اسلامی بیرون برانند. عده ای گرد هم آیند که توان بیرون راندن دشمن را داشته باشند ولو اینکه چنین گردهمایی با تجمع همه ی مسلمانان روی زمین هم امکان پذیر باشد.
وقتی که جهاد فرض عین گشت، بر اطاعت پدر نیز که فرض عین است، مقدم می باشد. زیرا جهاد حمایت از دین و اطاعت والدین، حمایت از نفس شان است، به این معنی که امکان دارد با شرکت فرزندشان آن دو ملول و غمگین شوند. ولی حفظ دین بر حفاظت از نفس مقدم است. گرچه جهاد خود، اتلاف جان مجاهد است، اگر او به خاطر حفاظت دین، شهید گردد. و حمایت از دین امر یقینی است، اما نابودی نفس والدین فقط در حدّ گمان است، بنابراین، یقین بر شک مقدّم است.
مثال فرض عین و کفایه
مثلاً گروهی در ساحل دریا درحال سیر و تفریح اند و در میان شان افرادی هست
که در شنا خوب مهارت دارند. در این میان کودکی را می بیند که درحال غرق شدن است و فریاد می زند، مرا نجات دهید. اما کسی از شنا گران به سویش التفاتی نمی کند. یکی از شنا گران می خواهد به نجات آن کوک بشتابد، اما پدرش او را از نجات وی باز می دارد. آیا کسی از فقها گفته است که در این حالت اطاعت پدرش واجب است؟؟ و کودک را به حال خود رها کنید تا غرق گردد؟!
امروزه مثال افغانستان همین است، که کودکانشان ذبح می شوند، به حیثیت ها هتک حرمت می شود، بی گناهان به قتل می رسند و آسیب دیده گان و مجروحان پراکنده، نقش بر زمین افتاده اند. در این میان برخی از جوانان صادق می خواهند برای نجات و کمک شان بشتابند، اما با عکس العمل منفی عده ای مواجه می شوند که داد می کشند، بدون اجازه ی والدین تان کجا می روید؟!!
پس، نجات کودک غرق شده بر همه شنا گرانی که او را می بینند فرض است. قبل از این که کسی از آنان، برای نجات او اقدام نماید، خطاب وجوب نجات او متوجه همه است. اما اگر یکی برای نجات او شتافت، گناه دیگران ساقت می شود. و اگر کسی از آنان برای نجات کودک اقدام ننمایند، گناه دامن گیر همه ی آن شناوران است.
قبل از اینکه شنا گری برای نجات او حرکت کند، اجازه از والدین لازم نیست و اگر پدری هم از نجات غریق بازداشت، اطاعت نشود. زیرا خطاب فرض کفایه در بدو امر، مانند فرض عین است و حکم این دو فقط در نهایت با هم متفاوت است؛ اگر برخی آن را انجام دادند، گناه از دیگران ساقط می گردد و اگر کسی اقدامی بعمل نیاورد، همه گناهکار می گردند.
شیخ الاسلام ابن تیمیه(رحمه الله) می گوید:
[ فامّا اذا هجم العدو فلا یبقی للخلاف وجه فان دفع ضررهم عن الدین و النفس الحرمة واجب اجماعاً] (الفتاوی الکبری۴/۶۰۷)
اما آنگاه که دشمن هجوم آورد، اختلاف نمی تواند توجیهی داشته باشد. زیرا دفع ضرر دشمن از دین، جان، حرمت به اجماع واجب است. و دلیل اجازه خواستن از والدین در فرض کفایه و عدم اجازه در فرض عین، تطبیق دادن میان این دو حدیث می باشد.
اول: حدیث بخاری
[ عن عبدالله بن عمروبن عاصt جاء رجل الی النبی صلی الله علیه وسلم یستأذنه فی الجهاد، فقال: أحی والدک؟ قال:نعم ، قال ففیهما فجاهد]
از حضرت عبدالله بن عمرو بن عاصtروایت شده که روزی مردی به محضر پیامبر اسلام صلی الله علیه وسلم آمد و برای شرکت در جهاد اجازه خواست.آن حضرت صلی الله علیه وسلم فرمودند: آیا پدر و مادرت زنده اند؟ گفت آری! آن حضرت صلی الله علیه وسلم فرمودند در راه آن دو جهاد کن.
ثانیاً: روی ابن حبان عن عبدالله بن عمرt[جاء رجل الی رسول الله صلی الله علیه وسلم ، فسأله عن افضل الأعمال، قال:الصلاة، قال:ثم مه قال:الجهاد، قال:فان لی والدین، فقال:آمرک بوالدیک خیراً، فقال: و الذی بعثک بالحق لأجاهدن و أترکهما قال:فأنت أعلم] قال الحافظ و هو محمول علی الجهاد فرض العین توفیقاَ بین الحدیثین]
فتح الباری۶/۱۰۶ رواه ابن حبان وصححه وسکت علیه الحافظ فی الفتح فهو حسن او صحیح
دوم: ابن حبان از حضرت عبد الله بن عمرt، روایت می کند:(( مردی به محضر رسول اکرم صلی الله علیه وسلم حاضر شد. از آن حضرت صلی الله علیه وسلم درباره ی برترین اعمال پرسید. فرمودند: نماز!آن مرد گفت: پس از نماز چه چیزی؟ فرمودند: جهاد! آن مرد گفت: من پدر و مادری دارم . آن حضرت صلی الله علیه وسلم فرمودند: تو را به نیکی کردن با پدر و مادرت توصیه می کنم . مرد پاسخ داد: قسم به ذاتی که تو را به حق فرستاده، قطعا من در جهاد شرکت خواهم کرد و آن دو را رها خواهم کرد . حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وسلم فرمودند خودت بهتر می دانی .
حافظ ابن حجر رحمه الله می گوید: این حدیث بر جهاد فرض عین محمول است. تا میان دو حدیث تطبیق حاصل شود.
اجازه خواستن از استاد و مربی
هیچ یک از فقهای سلف و خلف، تصریح نکرده اند که، حق اجازه شاگرد در عبادات منوط به استاد و مربی می باشد. و عبادات، اعم از فروض کفایه و فروض عین در این باره با هم فرقی ندارند . و کسی که نظری مخالف این دارد باید نصّ شرعی با دلیل واضح ارائه دهد. بر هر مسلمان لازم است که برای جهاد، بدون اجازه ی شیخ و استادش اقدام نماید. اجازه ی پروردگار عالمیان برهمه مقدم تراست. و خداوند نه تنها به جهاد اجازه داده، بلکه آن را فرض نموده است.
ابن هریره (رحمه الله) می گوید:
[ ان من مکائد الشیطان أن یقیم أوثانا فی المعنی تعبد من دون الله مثل أن یتبین له الحق فیقول: لیس هذا مذهبنا تقلیداً لمعظم عنده قد قدمه علی الحق] العقد الیاقوتیة /۱۰۴
بدون شک یکی از نیرنگ های شیطان این است که، در معنی بتهایی را برپا می دارد که به جای خداوند پرستش می شوند. به این صورت که حق برای انسان روشن است. اما می گوید این مذهب ما نیست. و قصد تقلید از آراء و نظریات موجود نزد خودش را دارد. و بدین ترتیب آن را بر حق مقدم کرد. اما اگر شاگردی قصد تحصیل در رشته ی ریاضی یا پزشکی یا تاریخ را در یکی از کشورهای غربی یا آمریکا داشته باشد. آنجایی که فتنه ها مانند شب دیجور فضا را پوشانده اند، جایی که امواج متلاطم فریبندگی و دریای نرخ گذاری شهوات و همهمه ی جفت گیری و شهوت رانی است. به نظرم اگر این شاگرد بدون اجازه ی استادش هم برود، استاد یا کسی دیگر براو خورده نمی گیرند و کارش را ناشایست نمی دانند.
اما اگر برای آموزش نظامی، برای دفاع از سرزمین خود به لشکری ملحق شد، یا برای جهاد بیرون رفت، همه ی زبانها او را آماج حملات خود قرار داده و می گویند: چگونه بدون اجازه بیرون می رود؟!! حتما استاد ایشان موفق به شنیدن این کلامم نبوی نشده اند که [حرس لیلة فی سبیل الله افضل من ألف لیلة یقام لیلها یصام نهارها] رواه ابن ماجه والطبرانی وصححه الحاکم واقره الذهبی وقال الحافظ اسناده حسن. الفتح الربانی۱/۹۵
نگهبانی یک شب در راه الله برتر از هزار شب است که شبهای آن عبادت و روزهایش، روزه گرفته شود. و در صحیح مسلم آمده است:
]رباط یوم ولیله خیرمن صیام شهر و قیامه وان مات جری علیه عمله الذی کان یعمل و أجری علیه رزقه و أمن الفتان]
مختصر مسلم رقم۱۰۷۵
بستن اسب خود و آمادگی نظامی یک شبانه روز، از روزه و شب زنده داری یک ماه بهتر است. اگر او در این حالت بمیرد، پاداش آن عملی که انجام می دهد به او می رسد و روزی اش جاری می شود و از فتنه ها در امان می ماند.
[غدوة فی سبیل الله أو روحة خیر من الدنیا و ما فیها] متفق علیه
صبح یا شامی در راه خدا راه رفتن از دنیا و آنچه در اوست، بهتر است.
استاد و شاگرد باید به انجام اعمال نیک بشتابند وبه سوی خوبی ها به رقابت بپردازند. و این نصیحت حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وسلم را فراموش نکنند که:
[اغتنم خمساً قبل خمس: حیاتک قبل موتک و صحتک قبل سقمک و فراغک قبل شغلک، و شبابک قبل هرمک، و غناک قبل فقرک]
رواه البیهقی والحاکم وهو صحیح مراجعه شود به صحیح الجامع الصغیر آلبانی/۱۰۸۸
پنج چیز را قبل از فرارسیدن پنج چیز دیگر غنیمت بشمارید: زندگی را قبل از مرگ، تندرستی و سلامتی را قبل از بیماری، فراغت را قبل از مشغولیت، جوانی را قبل از کهولت، و توانگری را قبل از فقر.
و سزاوار است که این حدیث صحیح را نیز آویزه ی گوش خود قرار دهند که: [قیام ساعة فی الصف القتال فی سبیل الله خیرمن قیام ستین سنة]
صحیح الجامع الصغیر آلبانی(رواه احمد والحاکم والدارس)
یک لحظه ایستادن در صف برای جنگیدن در راه خدا، بهتر از عبادت شصت سال است.
امام شافعی رحمه الله می گوید:
[أجمع المسلمون علی أن من استبان له سنة عن رسول الله
r لم یحل له أن یدعها لقول أحد]
مسلمانان اجماع نموده اند ،که هر گاه سنتی از حضرت رسول صلی الله علیه وسلم آشکار گردید.برای هیچ کسی روا نیست که آن را بخاطر گفته دیگران رها کند .
جهاد با مال
بدون شک، جهاد با جان به مراتب از جهاد با مال، برتر و عالیتر است.لذا در زمان رسول اکرم صلی الله علیه وسلم ثروتمند انی مانند حضرت عثمانtو عبدالرحمن بن عوفtاز مشارکت با جانشان در جهاد معاف نبودند.
از آن رو که جلا و صفای و تربیت ارواح به مشارکت عالی در جنگ وابسته است، آن حضرت t به یکی از اصحابش این گونه سفارش نمودند:
[… علیک بالجهاد فانه رهبانیه الاسلام]
صحیح الجامع الصغیر آلبانی/۴۳۰۵(رواه النسائی)
جهاد کن زیرا این رهبانیت اسلام است.
و هنگامی که از رسول الله صلی الله علیه وسلم پرسیده شد.
[أیفتتن المرء فی قبره؟ قال کفی ببارقة السیوف علی رأسه فتنة]
صحیح الجامع الصغیر آلبانی/۴۳۵۹
آیا در قبر شخص دچار عذاب می شود؟ ان حضرت
r فرمودند: آذرخش شمشیرها بر سرش برای عذاب او کافی است.
رسول گرامی اسلام صلی الله علیه وسلم از مشغول شدن به دنیا و رها نمودن جهاد، هشدار داده است. یک بار، به بیل شخم زنی اشاره کردند و فرمودند:
[لا یدخل هذا البیت قوم الاّ أدخله الله الذّل]
سلسلة الاحادیث الصحیحه آلبانی شماره ۱۱-۱۰(رواه البخاری فی صحیحه)
این درخانه ی هیچ قومی وارد نمی شود مگر اینکه خداوند ذلّت و خواری را درآنجا داخل می کند.
و در حدیثی صحصح آمده است:
[اذا تبایعتم بالعینة، و اخذتم بأذناب البقر و رضیتم بالزرع، و ترکتم الجهاد،سلط الله علیکم ذلّا لا ینزعه حتی ترجعوا الی دینکم]
رواه ابوداود
وقتی شما معامله عینیه کردید و دمهای گاوها را گرفتید وبه کشاورزی و زراعت راضی شدید و جهاد را رها کردید، خداوند بر شما خواری و ذلّت را مسلّط می کند و تا هنگامی که دوباره به دین بر نگردید، آن حالت را دگرگون نمی کند.
و همچنین در حدیث صحیح دیگری آمده است:
]لا تتخذوا الضیعة فترغبوا فی الدنیا] سلسله احادیث صحیح آلبانی شماره ۱۲
به زمین یا حرفه ای مشغول نشوید، چه، آن گاه به دنیا شوق و رغبت پیدا خواهید کرد.
در این احادیث حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وسلم در میان متاع دنیا و اسباب مشغولیت: کشاورزی تجارت با ربا و حیله ی معامله ی عینه و بهره برداری از حیوانات، صنعت و حرفه، جمع نموده است.
سرگرم شدن به این چیزها در زمانی که اسلام برای بقا یا ریشه کن شدنش وارد عرصه مبارزه و نبرد شده، حرام و هلاکت شرعی است. اما جهاد بامال، هنگامی که مجاهدان به آن نیاز پیدا کنند بر زنان و در اموال بچه های کوچک حتی درصورت فرض کفایه خواندن آن، فرض است. همانگونه که از ابن تیمیه(رحمه الله) آنرا تصریح نموده بود. الفتاوی الکبری ۴/۶۰۷
بنابراین در حالت نیاز به مال، ذخیره کردن ان حرام است. هنگامی که این سوال از ابن تیمیه(رحمه الله) پرسیده شد:
[لوضاق المال عم اطعام جیاع و الجهاد الذی یتضرر بترکه]،
اگر مال از غذای گرسنگان و جهادی که رها ساختن آن موجب ضرر است، کمتر بود، چکار کنیم؟ پاسخ داد:
[قدمنا الجهاد وان مات الجیاع، کما فی مسألة التترس و أولی فان هناک(التترس) نقتلهم بفعلنا و هنا یموتون بفعل الله] الفتاوی الکبری ۴/۶۰۸
ما جهاد را مقدّم می کنیم، گرچه گرسنگان از فقر جان بسپارند. همان گونه که درصورت سپر قراردادن مسلمانان در جنگ، ما خود آنها را می کشیم و در اینجا خداوند آنها را کشته است.
علامه قرطبی(رحمه الله) می گوید:
[اتفق العلماء علی أنه اذا نزلت بالمسلمین حاجة بعد أداء الزکاة فانه یجب صرف المال الیها] للقرطبی۲/۲۴۲
علما اتفاق نظر دارند، اگر مسلمانان پس از پرداخت زکات بازهم به زکات به مال نیاز پیدا کردند، صرف مال در جهت برآورده کردن حاجت، لازم است.
و امام مالک(رحمه الله) می گوید:
[یجب علی الناس فداء إسراهم وان استغرق ذلک أموالهم. و هذا اجماع ایضاً] للقرطبی۲/۲۴۲
به اجماع، بر مسلمانان آزادی سازی اسرای شان واجب است، گرچه تمام دارایی های آنها را هم فرا گیرد.
حفاظت و حراست از دین، بر حراست جانها مقدّم تراست و حفاظت جانها از حفظ مال مهم تر می باشد. اموال و دارایی ثروتمندان، از خون شهدا گرانبها تر و ارزشمند تر نیست.
ثروتمندان از حکم خداوند درقبال دارایی شان آگاه باشند. در برهه ای که جهاد سخت نیازمند مالی است و دین مسلمانان و سرزمین شان در معرض نابودی قرار گرفته، ثروتمندان در خوشگذرانی و شهوت پرستی غوطه ورند. اگر ثروتمندان یک روز از شهوات نفسانی را روزه بگیرند و از تضییع اموال در زندگی تجملاتی دست بردارند و آن را به مجاهدان افغانستان اختصاص دهند که از سرما جان می سپارند و سرمای برف و یخبندان پاهایشان را تکّه تکّه می کند و غذای روزانه را ندارند و پس اندازی که جان خود را نجات داده و خونهای شان را حفاظت کنند، هم در اختیار ندارند.
به نظرم اگر ثروتمندان هزینه مصرف یک روز را به مجاهدان افغان اختصاص دهند، قطعاً اموال شان تحول بزرگی را در پیروزی جهاد رقم خواهد زد. و علمای بزرگ و در رأس آنها، جناب شیخ عبدالعزیزبن باز(رحمه الله)، فتوا داده اند که اعطای زکات به مجاهدان افغان از بزرگی قربات و برترین صدقات محسوب می گردد.
یکی از موارد مصرف زکات در فقه اسلامی اختصاص آن به مجاهدین و جهاد می باشد.
خلاصه
۱- جهاد با مال برهمه ی مسلمانان روی زمین فرض عین است.
۲- در چنین شرایطی، نیازی به اجازه کسی برای شرکت در جهاد نیست و اجازه ی فرزند منوط بر والدین نیست.
۳- جهاد با مال نیز فرض عین است و ذخیره کردن مال در صورت نیاز مسلمانان به آن، حرام است.
۴- ترک جهاد مانند ترک نماز و روزه، بلکه در این روزها از ترک آنها نیز بدتر است. ابن رشد رحمه الله، اجماع علما را نقل نموده اند که: هنگام فرضیّت جهاد، رفتن به جهاد از حج فرض هم مهمتر است.