رابطه حضور آمریکا در افغانستان با صلح در این کشور

 رابطه حضور آمریکا در افغانستان با صلح

 ارائه دهنده: ابومحمود کندزی

بعد از اشغال مستقیم افغانستان توسط آمریکا در سال ۲۰۰۱  آمریکا به تدریج پایگاه های خود را در مناطق مختلف افغانستان مستحکم نموده که از آنجا حملات وحشیانه خود را تا حال بر علیه مسلمین افغانستان سازماندهی و آنرا تمدید می نماید. از سوی دیگر آمریکا توسط یک تعداد از جیره خواران اش دست به تطبیق پروژه های مختلف زده که هدف از آن سکولاریزه ساختن یک تعداد از نخبگان جامعه است تا اینکه الگوی باشند برای اقشار مختلف جامعه، که تا الحال کار این پروژه ها با اسالیب مختلف توسط نهاد های مختلف ادامه دارد.

 اگر در اصل قضیه برگردیم حکام و بعضی از سیاسیون اغوا شده ای که در کاسه آمریکا غذا می‏خورند دلیل حضور آمریکا و ناتو را در افغانستان مبارزه با تروریزم، ایجاد صلح سرتاسری و ثبات پایدار در افغانستان عنوان می کنند، در حالی که نخست سرخط رسانه ها را صلح با حزب اسلامی به خود مشغول کرده بود، مذاکرات دولت افغانستان با حزب اسلامی پایان یافت و حزب اسلامی به رهبری حکمتیار به پروسه صلح پیوست که اصلا تحول در بهبود وضعیت امنیتی کشور دیده نشد و این درست زمانی است که چندی بعد دونالد ترامپ راهبرد جنگی اش را در مورد افغانستان اعلام نمود که اوضاع افغانستان بیشتر از پیش به حالت وخامت درآمد، حملات هوای را شدت بخشیدند، جنگ در میادین نبرد شعله ورتر شد و حملات در پایتخت و ولایات خصوصا بالای اماکن مذهبی افزایش یافت، چنانچه یوناما می گوید: “در حملات بالای اماکن مذهبی در افغانستان ۲۶۱ تن کشته شده اند” و همچنان طبق توافق دولت آمریکا، حکومت افغانستان می‏خواهد رقم تلفات نظامیان را در میادین جنگ پنهان نگهدارد که این خود نشان دهنده رقم بیشتر تلفات نظامیان نسبت به گذشته است.

حال اینکه حزب اسلامی به پروسه صلح پیوسته و خطری از جانب آن به حکومت افغانستان متصور نیست و اینکه بحث و گفتگوها در مورد به میز مذاکره کشانیدن طالبان فضای گرم رسانه ها را به خود مشغول نموده است و در این اواخر فشار های هم بالای رهبری سیاسی و نظامی پاکستان از سوی دولت آمریکا وارد می‏شود تا اینکه پای طالبان را به میز مذاکره با دولت افغانستان بکشاند چنانچه رکس تیلرسون وزیر خارجه آمریکا در جریان سفرش به تاریخ (۱/۸/۱۳۹۶) به افغانستان و ملاقات با سران حکومت وحدت ملی در فرودگاه بگرام گفت؛ روابط آمریکا با پاکستان مشروط به همکاری های آن کشور در پروسه صلح افغانستان خواهد بود.

پرسش در اینجاست که آیا بعد از به میز مذاکره کشانیدن طالبان و پیوستن آنها به پروسه صلح، امنیت و ثبات در افغانستان تامین خواهد شد یا خیر؟! پس سخن واضح است که نخیر!  و این سروصدا های صلح هم سرابی بیش نیست و فریب ایست برای افکار عمومی، و همین که طالبان به درخواست دولت افغانستان لبیک بگویند و به پروسه صلح هم بپیوندند آمریکا دست اش سبک می‏شود برای تولید گروهی مسلح معارض با حکومت دست نشانده و موافق با خود بر علیه چین و روسیه و ایران .

 پس شعله ورتر شدن آتش جنگ در افغانستان که هیزم سوخت آن مردم بی دفاع افغانستان اند وسیله ایست برای رسیدن اهداف خصمانه آمریکا در منطقه و در حقیقت صلحی که آمریکا خواهان آن است جنگ است و تا زمانیکه دست آمریکای اشغالگر و مزدوران اش از سر سرزمین مان قطع نگردد به وجود آمدن صلح خیال است و محال. صلح واقعی زمانی به میان میآید که امت وحدت نموده و زیر چتر یک حکومت اسلامی مجری قانون شریعت الله، یک  رهبر و در یک جغرافیای واحد در یک فضای صمیمیت اخوت و برادری با هم زیست نمایند و بدون شک که امام(رهبر اسلامی )سپری است که از عقب آن می جنگید و توسط آن محافظت می‏شوید!

بازی دموکراسی سکولاریستها مسلمین را در چه وضعیتی قرار می دهد؟

بازی دموکراسی سکولاریستها مسلمین را در چه وضعیتی قرار می دهد؟

نویسنده : محمد قطب رحمه الله

آنگاه که وارد بازی دموکراسی می گردیم ناچاریم پذیرای مشروعیت فردی باشیم که حائز اکثریت آراء گردیده حتی اگر بر اساس شرع الله عمل ننماید زیرا این، قاعده و اصل بازی است و نمی توانیم با آن مخالفت ورزیم و در اینجاست که با ممنوعیتی عقیدتی مواجه می گردیم که عبارتست از مشروعیت بخشیدن به چیزی که الله آنرا کفر خوانده، و به رسمیت شناختن حکم و تشریع به غیر از آنچه که الله نازل فرموده است!

و اگر بارها و بارها در نهان و آشکار خود بگوییم که ما موافق حکم نمودن به «غَيْرَ مَا أَنْزَلَ الله» نمی باشیم اما باز مجبوریم که به قواعد بازی احترام گذاشته و در مقابل آن گردن کج کنیم زیرا موافقت کرده ایم که بازی کنیم و فراتر از آن، در بسیاری از اوقات درخواست نموده ایم که به ما نیز اجازه بازی دهند و آن هنگام که ما را از این حق!! محروم می دارند لب به اعتراض گشوده ایم.

دشمنانمان نیز از فرصت درگیر شدن ما در بازی دموکراسی استفاده می نمایند تا ما را در تنگنا قرار دهند، آنان حلقه محاصره را تنگتر می کنند و به ما می گویند: اگر در انتخابات ورود کنید و پیروز نگردید و افرادی غیر از شما که به شریعت حکم نمی کنند حائز اکثریت آراء شوند چه موضعی خواهید داشت؟ و ما -در کمال تعجب- جواب خواهیم داد: به رای ملت احترام می گذاریم!! می پرسند: اگر حکومت را در دست داشتید و ملت از شما روی برگرداند و به گروهی غیر از شما رای داد چه واکنشی نشان می دهید؟ در کمال تعجب باز هم می گوییم: به رای ملت احترام می گذاریم!! آیا حتی اگر رای ملت با آنچه که الله مقرر فرموده نیز در تناقض باشد (باز هم بدان گردن می نهید)؟!

آیا کمرنگ گشتن و ضایع شدن قضیه «لا َإِلٰهَ إِلا الله» و مسأله مشروعیت از این شدیدتر نیز می تواند وجود داشته باشد؟[۱]


[۱] کتاب چگونگی دعوت به اسلام

بازنگری و نقدی بر دیدگاههای ابوقتاده و…. (۲) جهل ابوقتاده فلسطینی به تاریخ ایران و تشیع (قسمت اول)

بازنگری و نقدی بر دیدگاههای ابوقتاده و…. (۲) جهل ابوقتاده فلسطینی به تاریخ ایران و تشیع (قسمت اول)

به قلم: کارزان شکاک (عضو شورای مدیریت بنیان جهاد علیه دین سکولاریسم )

ابوقتاده فلسطینی در آخرین مطلب خود در مورد ایران[۱] به نکات تاریخی و عقیدتی اشاره کرده است که در این قسمت بررسی مختصر یکی از آنها می تواند میزان دانش این شخص تفرقه اندازو عامل جنگ روانی بر علیه مسلمین را در این زمینه ی مشخص  نشان دهد .

 محمد قطب رحمه الله  می گوید هدف از پرداختن به تاریخ اسلام کسب شناخت بیشتر از حقیقت اسلام است و تاریخ اسلام خودش هدف نیست بلکه ابزاری برای شناخت حقیقی دین اسلام است[۲] روایات متعددی که در تواریخ گذشته وجود داشت و باعث سردرگمی خواننده می شد را نقد نموده و درکنار آن تواریخ جدیدی که توسط مستشرقین و عوامل غرب و طاغوتها نوشته می شد را نیز توطئه ی غربی ها علیه اسلام و به کلی مردود می دانست و معتقد بود تاریخ اسلام باید بازنویسی شود [۳]و تاریخ جهان و بشرهم لازم است از دیدگاه اسلامی نوشته شود [۴] در مورد تاریخ هر سرزمینی هم باز نیاز به همین اندازه دقت و حساسیت هستیم .

به همین دلیل معمولا زمانی که از تاریخ صحبت می شود نیاز به منبع و سند دارد و شخص نمی تواند تصورات و برداشتها و خیالات خود را به جای منبع و سند قرار داده و توهمات خود را به نام تاریخ به مخاطبین بخوراند . با این نگرش به مباحث تاریخی ابوقتاده در همین آخرین بیانیه اش می پردازیم که تا حدودی می تواند بخش دیگری از چهره ی علمی و اهداف پشت پرده ی سخنان این شخص معلوم الحال ساکن در دارالکفر اردن (حیات خلوت اسرائیل و مرکز سازمان جاسوسی آمریکا در منطقه) را برای مسلمین حق طلب روشن گرداند .

  این شخص بدون ارائه ی سند و مدرک می گوید :

  1. در حالیکه در نزد تمام کسانی که انقلاب (سال ۵۷ ایران) را بررسی کرده اند این اتفاق نظر وجود دارد که خمینی در معادله ی انقلاب چیزی نبود جز یک عدد کوچک از آن و به طور کلی دیگر آخوندها هم همینطور
ادامه خواندن بازنگری و نقدی بر دیدگاههای ابوقتاده و…. (۲) جهل ابوقتاده فلسطینی به تاریخ ایران و تشیع (قسمت اول)

خیمه شب بازی انتخابات افغانستان افول منافقین (سکولار زده ها) و شکست خوردگان روحی و عقلی

خیمه شب بازی انتخابات  افغانستان افول منافقین (سکولار زده ها) و شکست خوردگان روحی و عقلی

 به قلم : م . افغانی  

در افغانستان عده ی قلیلی از مردم هستند که در انتخابات حکومت دست نشانده شرکت می کنند. چون بیشتر از ۷۰ درصد از خاک افغانستان توسط طالبان آزاد شده است و این افراد بدون شک در این انتخابات شرکت نمی کنند، علاوه بر این در سرزمینهای  تحت کنترل حکومت دست نشانده هم باز مسلمین زیادی هستند که مثل سایر کشورها در این خیمه شب بازی و انتخابات تصنعی اشغالگران شرکت نمی کنند .  به همین دلیل نمی توان این انتخابات را انتخابات مردم مسلمان افغانستان نامید بلکه باید آن را انتخابات طبقه ای خاص از مردم افغانستان نامگذاری کرد که به نحوی یا جاهل به سیاستهای این حکومت دست نشانده هستند و یا اینکه بخشی از این نظام فاسد را تشکیل می دهند .

اعلام نتایج ابتدایی انتخابات پارلمانی افغانستان در ۲۵ ولایت نمایان می‌سازد که در میان چهره‌های برندۀ انتخابات، افرادِ وابسته به احزاب به ظاهر اسلامی، مجاهدین بدنام اسبق و به ظاهر اسلام‌گراها کمتر دیده می‌شود و در عوض بخش اعظم افراد برنده را وکلای قبلی و چهره‌های جدیدی تشکیل می‌دهند که شامل تجار و قراردادی‌های امریکایی، جوانان و تکنوکرات‌ها و در مواردی معدود پسران رهبران سیاسی می‌باشند.

آن‌چه از نتایج ابتدایی انتخابات واضحاً معلوم می‌گردد، این است که قشر سیکولر و کسانی‌که پیشینۀ مذهبی و عضویت در احزاب به ظاهر اسلامی را نداشته و فاقد پایگاه اجتماعی و مردمی اند، برندۀ انتخابات شده‌اند و از عناصر به ظاهر اسلام‌گرا و مجاهدین بدنام اسبقِ پیشی گرفته‌اند. این ناکامی این نکته را به صراحت بیان می‌دارد که میزان محبوبیت و پایگاه اجتماعی منافقین (سکولار زده ها) وشکست خوردگان روحی و عقلی در حال افت است.

شکست شکست خوردگان روحی و عقلی به ظاهر اسلام‌گرا و قشر مجاهدین اسبق در انتخابات پارلمانی کار یک شبه نبوده که اتفاق افتاده، و این تنها میدان انتخابات نیست که آنان به ناکامی مواجه شده‌اند، بلکه در بسیاری از میدان‌های دیگر نیز ضربات سهمگینی از دولت دست نشانده ی افغانستان و حامیان بین‌المللی‌اش خورده‌اند، که جبران آن کار بس دشواری است.

هر صاحب فکر و بصیرتی می‌خواهد بداند چه بر سَر مجاهدین اسبق آمد که این چنین منزوی شدند و لگام کار و سیاست از پیش شان رفت؟

ادامه خواندن خیمه شب بازی انتخابات افغانستان افول منافقین (سکولار زده ها) و شکست خوردگان روحی و عقلی

واکنش ریاکارانه ی منافقین(سکولار زده ها) به خروج نیروهای آمریکائی از افغانستان

واکنش ریاکارانه ی منافقین(سکولار زده ها) به خروج نیروهای آمریکائی از افغانستان

ارائه دهنده: ابومحمود کندزی

با آغاز مذاکرات مستقیم با امریکا و اعلان خروج نیمی از نیروهای امریکایی از سوی ترامپ، بعضی حلقاتی داخل و خارج از کشور که ظاهراً خود را از رژیم جدا جلوه می دهند، همزمان ابراز نگرانی می کنند که گویا در آینده از خانه جنگی هراس دارند.

به همین اساس به امریکا مشوره می دهند که مسئولانه برخورد بکند و گویا در رابطه به خروج از افغانستان عجولانه تصمیم نگیرد.

مشورهء برخورد مسئولانه به امریکا بجا است، اما برخورد مسئولانه را باید ایشان از دیدگاه نادرست خود تعریف نکنند، با استفاده از پوشش «برخورد مسئولانه» نباید برای مصالح شخصی خود خواستار بقای نیروهای خارجی در کشور باشند، زیرا این کار نه در خیر مردم امریکا و نه هم در خیر مردم افغانستان است. بلکه تنها به نفع حلقات شریر داخلی و خارجی است که فایدهء خود را در اشغال کنونی می دانند.

امارت اسلامی هیچگاه ارادهء جنگ های داخلی ندارد و نه هم به کسی اجازه می دهد که با چنین تبلیغات زهرآگین برای چنین جنگ ها زمینه سازی بکند.

رژیم کابل نیز با چنین بهانه ها برای بقای نیروهای اشغالگر تلاش می کند. در حالی که هم اکنون در حضور اشغالگران، صدها نفر ملکی هر روز از سوی اشغالگران و رژیم کابل به شهادت می رسند. اما باز هم ناله می کند که نیروهای اشغالگر از افغانستان خارج نشوند، وگرنه درین جا جنگ های داخلی شروع می شود.

آیا در این اشغال هژده ساله، اشغالگران و رژیم کابل تا هنوز از کشتار مردم بی گناه دریغ کرده اند، که امروز توطئهء ترس از آغاز جنگ های داخلی را به راه انداخته اند ؟

امارت اسلامی که برای از بین بردن جنگ های داخلی و محو شر و فساد به وجود آمده است، هیچگاه به کسی اجازه نمی دهد که برای جنگ های داخلی زمینه سازی بکند. امارت اسلامی چنانکه با کمال متانت و به نرخ جان از دین و میهن خود در برابر اشغالگران دفاع کرده است، در آینده نیز در برابر هر گونه شر و فساد و منازعات داخلی ایستادگی می کند. دوشادوش هموطنان خود از همه آن عواملی جلوگیری می کند که سبب خانه جنگی می شود. حالا هم درین راستا کار زیادی صورت گرفته است. مردم باید تحت تاثیر کمپاین های نگران کننده قرار نگیرند.

کی قرار است دوله و سایر گروهها و جماعتها بیدار شوند ؟

کی قرار است دوله و سایر گروهها و جماعتها بیدار شوند ؟

به قلم: ابوعبدالله موکریانی

ما بارها دیده ایم که هواپیماهای اسرائیلی مواضع حکومت شیعه مذهب ایران و گروههای مذهبی همسو با آن چون حزب الله را مورد حملات هوائی و توپخانه ای قرار داده اند و ما نه تنها سکوت کرده ایم بلکه در مواردی جاهلانه احساس خوشحالی و رضایت هم داشته ایم .  

در کنار این، رسانه های اسرائیلی به نقل از منابع امنیتی خود و از زبان فرمانده کل نیروهای نظامی اسرائیل گادی ایزنکوت اعلام نمودند که در سالهای گذشته هواپیماهای جنگی اسرائیل بارها پایگاهها و مناطق تحت کنترل دوله را در سوریه و مصر و کشورهای دیگر مورد هدف قرار داده اند . حالا این کشورهای دیگر کجاها هستند که دوله در آن قدرتی داشته  به عنوان یک مجهول باقی مانده است . اما شکی نیست که عراق و یمن از این کشورها هستند که با همکاری و تعاون حکومت سکولار ترکیه و رژیم فاسد آل سعود و اردن هواپیماهای جنگی اسرائیل توانسته اند از مرز هوائی آنها رد شده و مناطق تحت کنترل دوله را در این کشورها مورد هدف قرار دهند.

در کنار این ما بارها و بارها شاهد کشتار زنان و کودکان و مسلمین افغانستان و سوریه و سومالی و یمن و عراق و غزه و غیره توسط جنگنده های آمریکا و ناتو و اسرائیل بوده ایم  . در اینجا واضح است که مسلمین با تمام فرق و مذاهبی که دارند دارای دشمنان مشترکی هستند و این دشمنان برایشان فرقی ندارد فلانی سنی است یا شیعه، سلفی است یا حنفی و شافعی و …..

با این وجود ما می بینیم که غلات سنی و شیعه یا این دشمنان اصلی را رها کرده و به جان مذاهب اسلامی مخالف خود افتاده اند، و یا ضمن جنگ با این دشمنان، شدت عمل آنها بیشتر متوجه مذاهب مخالف خودشان است، که تمام این مصیبتها ناشی از عدم درجه بندی شرعی دشمنان اسلام و مسلمین بوده است؛ هر چند عده ای(چون مدخلیسم وسیاف و ربانی و حکمتیار و صلاح الدین بهاء الدین و مفتی های خائن الحرمین و… و شکبه های ماهواره ای چون کلمه و نور و …  ) آگاهانه سعی دارند مسلمین را در این جهل نگه دارند و با مشغول کردن مسلمین به مسلمین راه را برای چپاول بیشتر و اشغالگری بیشتر کفار و مرتدین باز گذاشته و مسلمین  را در راه اهداف دشمنان اصلی خرج کنند .

زمانی که ما می بینیم شبکه ی ماهواره ای کلمه با افتخار اعلام می کند که در جنگ روانی و بسیج افکار عمومی مسلمین جهت خدمت به دین سکولاریسم و دموکراسی آن گوی سبقت را از سایر مرتدین اصلی و سکولار ربوده است، هشداری جدیست که نشان می دهد  ایمان مسلمین در معرض خطر قرار گرفته است، و در کنار جنگ گرم کفار اصلی و مرتدین، جنگی روانی و نرم توسط رسانه های کفار اصلی و مرتدین و بخصوص توسط منافقین (سکولار زده ها) در جریان است که صدمات آن بسیار بیشتر از جنگ گرم بوده است .

ادامه خواندن کی قرار است دوله و سایر گروهها و جماعتها بیدار شوند ؟

گروه جولانی و شریک کوچک آن فتاحی و انصار و … در جنگ بین رژیم صهیونیستی و ایران در کدام سمت ایستاده اند؟

گروه جولانی و شریک کوچک آن فتاحی و انصار و … در جنگ بین رژیم صهیونیستی و ایران در کدام سمت ایستاده اند؟

کاتب : ابوعبدالله جاف جوانرو  

این سوالی است که معمولا پس از مطالعه ی اخبار رسانه های وابسته به جولانی و گروهک کوچک انصار الاسلام و امثالهم  به ذهن مخاطبین خطور می کند که این گروهها «عملا» در کدام سمت ایستاده اند؟ چون زمانی که توپخانه، سامانه های موشکی و جنگنده های اسرائیلی  به یکی از مراکز متعلق به حزب الله لبنان یا پایگاههای نظامی ایران در سوریه حملاتی را انجام می دهند با تأئید اخبار کفار و صهیونیستها و نقل گزارشات رسانه ای  آنها نوعی اعلام رضایت در اخبار این گروهها نسبت به چنین عملیاتهائی مشاهده می شود .  حتی عده ای از برادران دوله با ذکر حملات آمریکا و ناتو به مجاهدین طالبان و کشتار زنان و کودکان اهل سنت حنفی مذهب ماتریدی نوعی اظهار خوشحالی و  رضایت هم در لحن آنها دیده می شود .

در اینجا سوالی که مطرح می شود این است که در نگرش اهل سنت و با استناد به آیات اولیه ی سوره ی روم  اگر بین یک کافر شبه اهل کتاب با یک کافر اهل کتاب (جنگ ساسانیان مجوس و روم نصرانی) جنگی رخ دهد یک مسلمان با ید با قلب و زبان و دست در کدام سمت قرار گیرد؟ مشخص است در جبهه ی کفار اهل کتاب قرار می گیرد .

یا پائین تر از آن اگر بین یک کافر مشرک(سکولار) و یهودی با یک مسلمان مخالف جنگی رخ بدهد ما باید در کدام سمت قرار بگیریم؟ حتی اگر بین یک کافر مشرک(سکولار) یا نصرانی با یک گروه اهل بدعت (مثل عبیدیان در عصر صلاح الدین ایوبی رحمه الله) جنگی رخ بدهد یک مسلمان اهل سنت باید در کدام سمت قرار گیرد؟  باز با استناد به منابع اصلی اهل سنت مشخص است که یک مسلمان همیشه در جبهه ی اهل قبله باقی می ماند هر چند که این اهل قبله مخالف او یا اهل بدعت هم باشد .

حالا سوال نهائی این است که دارودسته ی جولانی و گروهکهای مبلغ دموکراسی چرا به این سادگی برخلاف منهج اهل سنت عمل می کنند و گاه در صف ناتو و آمریکا و گاه در صف مزدوران انها چون آل سعود و قطر و کویت و پاکستان و غیره آشکارا بر علیه مسلمین مخالف خود وارد جنگ روانی یا حتی جنگ روانی – نظامی می گردند؟

اینها در صف و جبهه ای خطرناک ایستاده اند که  سرانجامی غیر از ذلیلی و شکست و نابودی در دنیا و (در صورت آگاهی و اختیار) غیر از عاقبت شری در قیامت چیزی در انتظارشان نیست .

 الله تعالی برادران ما را به منهج  صحیح اسلامی  در دشمن شناسی و درجه بندی شرعی دشمنان بازگرداند و با کنار نهادن تنفر نابجا عدالت را به قضاوتهای آنها برگرداند تا بار دیگر منبع قدرت و وحدت و عزت مسلمین گردند  که الله تعالی می فرماید :

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ کُونُواْ قَوَّامِینَ لِلّهِ شُهَدَاء بِالْقِسْطِ وَلاَ یَجْرِمَنَّکُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَى أَلاَّ تَعْدِلُواْ اعْدِلُواْ هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى وَاتَّقُواْ اللّهَ إِنَّ اللّهَ خَبِیرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ ‏(مائده/۸) ای مؤمنان ! بر ادای واجبات خدا مواظبت داشته باشید و از روی دادگری گواهی دهید ، و دشمنانگی قومی شما را بر آن ندارد که ( با ایشان ) دادگری نکنید . دادگری کنید که دادگری ( به ویژه با دشمنان ) به پرهیزگاری نزدیکتر ( و کوتاه‌ترین راه به تقوا و بهترین وسیله برای دوری از خشم خدا ) است . از خدا بترسید که خدا آگاه از هر آن چیزی است که انجام می‌دهید .‏

تکفیر کل جماعت بین المللی القاعده توسط دوله پیامی ترسناک به عموم تفاسیر و مذاهب اسلامی

تکفیر کل جماعت بین المللی القاعده توسط دوله پیامی ترسناک به عموم تفاسیر و مذاهب اسلامی

به قلم: ابوصلاح الدین الکوردی

المكتب الإعلامي دوله در آخرین اصدار تصویری خود در ولاية البركة تحت عنوان « صولات الموحدين ۳» در همان ابتدای امر به تکفیر تمام جماعت بین المللی اعضای القاعده پرداخته و این جماعت بین المللی سلفی را در ردیف مرتدین قرار می دهد . دوله  با از بین رفتن علمای خود زمانی چنین اقدامی را انجام می دهد که چند سال پیش ابی جعفر حطاب قاضی  بزرگ خود را تنها به دلیل تکفیر ایمن الظواهری ذبح کرد.!  این یعنی اینکه اگر ابوبکر بغدادی و افرادی که هم اکنون در راس دوله قرار گرفته اند در آن زمان چنین آشکار به تکفیر کل جریان القاعده می پرداختند بدون شک به جرم غلو، خوارج بودن ، نشر اندیشه های غیر اسلامی و … ذبح و اعدام می شدند چون جو غالب در آن زمان در اختیار اهل غلو نبود .

واضح و آشکار است که این تکفیر کردنهای نابجای اهل قبله با مجوز رسمی ابوبکر بغدادی و ارگانهای تحت مدیریت او صورت می گیرد و نمی توان گفت عده ای خودسر در داخل دوله این کار را انجام می دهند و ربطی به ابوبکر بغدادی و سیستم او ندارد . چون این اصدار به صورت رسمی و با مجوز رسمی دوله نشر شده است و دوله مثل بیانیه ی ۷ ماده ای به  رد و اصلاح آن و … نپرداخته است.  

علاوه بر این می دانیم که ابوبکر بغدادی قبل از تشکیل دولت اسلامی در عراق و شام تا کنون امیر ثابت دوله بوده است و این پروسه نشان می دهد که از همان ابتدای امر تفکر غالب بر ارگان رهبری کننده ی دوله همین تفکر فعلی است، و اگر در زمانهائی بعضی از اعضای خود را به جرم خوارج بودن قربانی می کند در واقع به دلیل مدیریت این تفکر و جلوگیری از تک روی افراد خودسر بوده است .

 چون می بینیم که هماهنگ با اعدام چند نفر به جرم خوارج بودن علمای بزرگ خود مثل ترکی بنعلی و قحطانی و غیره را که با تندروی های افراد موجود در دوله مخالفتهائی داشتند به شیوه های مشکوکی از سر راه برداشته و یا اینکه آنها را به اتهاماتی توخالی چون «شق صف و تجزیه طلبی، تحریک بر علیه امراء و ایجاد فتنه» در زندانها نگه داشته و اسباب حذف آنها را فراهم می کند . مثل الشیخ المجاهد : ابو حفص الهمدانی – تقبله الله –  و الشیخ المجاهد :ابی مصعب الصحراوی – تقبله الله –   و الشیخ المجاهد : ابی اسامه الغریب – تقبله الله –و دهها عالم و طلبه ی دیگر که چندی پیش در زندانهای دوله به صورت دسته جمعی قتل عام شدند .

این اقدامات پیامی آشکار و رسا به تمام مسلمین دارد و آن اینکه : دوله دارای  «تفسیری خاص از سلفیت خاص نجدیت» یا همان «سلفیت نوع سومی» است که به صورت یک مذهب انعطاف ناپذیر در برابر تمام مذاهب و تفاسیر اسلامی دیگر قرار گرفته است و هر کسی با آن مخالف باشد باید پاکسازی گردد، حتی اگر این شخص مخالف خودش هم ۹۹ درصد با سلفیت نوع سوم خاص نجدیت موافق باشد،[۱] حالا چه رسد به پیروان سایر مذاهب اسلامی و تفاسیر اسلامی دیگر که هر یک به اتهاماتی در ردیف مشرکین(سکولاریستها) و مرتدین قرار گرفته اند، که طرز معامله با آنها بدتر از طرز معامله با کفار نصرانی و یهودی و مجوس و صابئین است . حسبنا الله و نعم الوکیل .


[۱] مثل مجاهد دین که ابتدا یک منتقد ساده ی دوله بود اما تکفیرهای نابجای دوله و ضعف استدلالی آنها در برابر این انتقادات ساده و ریز به تدریج زوایای بیشتری از تفکر نجدیت را به وی نشان داد و هم اکنون مثل بسیاری از رطفداران سابق دوله به یکی از  مخالفین برجسته ی مذهب سلفیت خاص نجدیت تبدیل شده است .

ایمن الظواهری در مسیر بازگشت به منهج شیخ اسامه بن لادن یا …؟

ایمن الظواهری در مسیر بازگشت به منهج شیخ اسامه بن لادن  یا …؟

به قلم: ابوخالد کردستانی

چنانچه می دانیم نزدیک به چند دهه است که آمریکا و متحدینش در کنار نوکران محلی  خود به عنوان دشمنان شماره یک مسلمین در سرزمینهای مسلمان نشین اعلام وجود کرده اند. بر این اساس از زمانی که  سید قطب آمریکا را شیطان بزرگ نامیده تا کنون آمریکا همچنان در این جایگاه باقی مانده است .

آیت الله خمینی به عنوان رهبر انقلابی معاصر شیعیان تا آخر عمر همین مسیر دشمن شناسی و تمرکز بر دشمن اصلی را رفت و شیخ اسامه بن لادن هم عملا همین مسیر را پیمود و از هر گونه جنگ مذهبی و یا دامن زدن به اختلافات مذهبی میان مسلمین و گروههای اسلامی و باز کردن جبهات انحرافی اجتناب ورزید .

انتظار می رفت که بعد از شیخ اسامه جانشین او هم همان مسیر را طی کند اما ظاهرا بیماری «عدم درک دشمن شناسی شرعی و درجه بندی شرعی دشمنان» سراغ این مجاهد کهنه کار هم رسیده و باعث آشفتگی در تصمیمات این شخص در برخورد با دشمنان اصلی و گروهها و مذاهب فقهی اسلامی شده است . به همین دلیل می بینیم که به راحتی ابزار دست خائنی چون جولانی شده و جهاد را از دشمن اصلی منحرف گردانده و باعث ریخته شدن خون هزاران مسلمان بی گناه می گردد .

با آنکه دکتر ایمن الظواهری طی یک پیام صوتی آنلاین ۱۴دقیقه‌ای، با مولوی هیبت‌الله آخندزاده که اخیرا به رهبری طالبان انتخاب شده بیعت کرد اما جماعتهای هم سو با او «عملا» تابع طالبان نیستند . با آنکه در این پیام صوتی می گوید: «بعنوان رهبر جماعت قاعدة الجهاد ، بیعت خود را بار دیگر اعلام می‌کنم که رویکرد شیخ اسامه رحمه الله جهت دعوت از ملت مسلمان برای حمایت از امارت اسلامی است» اما امارت اسلامی طالبان، آمریکا و ناتو را دشمنان اصلی خود می داند و بر این دشمنان اصلی و مزدوران محلی آنها تمرکز نموده است ، در حالی که جماعت وابسته به دکتر ایمن الظواهری در سوریه آمریکا و ناتو و متحدینش را رها نموده و در جبهات دیگری خود را مشغول نموده اند و حتی در مواردی با متحدین ناتو چون جولانی هم پیمان شده و یا با نوکران مستقیم آمریکا چون مزدوران اوجالان پیمان نانوشته ی صلح امضاء کرده و «عملا» به آن پایبند می شوند و…

با این وجود در چند پیام اخیر دکتر ایمن الظواهری نشانه هائی از بازگشت به مسیر اصلی دیده می شود که مستقیما آمریکا و مزدور اصلی آن در منطقه – رژیم فاسد آل سعود- را به عنوان دشمن اصلی و هدف اصلی جهاد معرفی کرده است . به عنوان مثال به مناسبت شانزدهمين سالگرد حملات يازدهم سپتامبر در واشنگتن، نيويورک و پنسیلوانیا آشکارا از آمریکا به عنوان دشمن اصلی یاد می  کند .

ادامه خواندن ایمن الظواهری در مسیر بازگشت به منهج شیخ اسامه بن لادن یا …؟

سکولاریستها يادمان مي اندازند که ….

سکولاریستها يادمان مي اندازند که ….

سکولاریستها يادمان مي اندازند که ما از جنس متفاوتى هستيم، که ما خود را نبايد آلوده بحث قدرت کنيم. تا ما اسم قدرت را مياوريم، فرياد ميزنند که آى مستبدين و تروريستها  آمدند. در حالي كه  زندانها مال خود آنهاست، دادگاهها مال خود آنهاست، مردم را خود آنها مي بندند و مي  زنند، جنجال براي متهم كردن و برچسب زني به مجاهدين و مخالفين حكام مستبد و مرتد را خود آنها راه انداخته اند، جنگها را خود آنها راه انداخته اند، هرروز کوهى از چرک و کثافت و تهديد و گلوله را به سمت ما پرتاب مي کنند تا در همان گوشه بمانيم و سربلند نکنيم و به دخالت در جامعه و به مکانيسم هاى اجتماعى دخالت در جامعه و ايجاد تغيير در جامعه کارى نداشته باشيم. برويم در دنياي خيالي اسلام مورد نظر آنها  زندگى کنيم.

(روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم . ابوحمزه المهاجر هورامی )