? سلسلۀ جنایات و جرایم محمد بن عبد الوهّاب در حق مسلمانان (۲)
?نویسنده: مجاهد دین
➖محمد بن عبد الوهاب همۀ شهرها و سرزمینهای اسلامی زمان خودش را تکفیر کرده بود و مال و جان همۀ ساکنان آن را بطور عموم برای خود حلال کرده بود و مناطق خودش را دار التوحید و غیر آن را دار الشرک میدانست و شرک مردمان زمان خودش را شدید تر از شرک مشرکان زمان پیامبر صلی الله علیه وسلم میدانست، و مردم را نیز ملزم میکرد که به سوی او هجرت کنند.
➖بعد از آنکه مردمانی فریب او را خوردند و به سوی او هجرت کردند، هزینه و مخارج آن مردمان برای محمد بن عبدالوهاب بسیار زیاد شد،
?چنانکه مورّخ پیرو محمد بن عبدالوهاب، ابن بشر میگوید: «ولما هاجر من هاجر إلى الدرعية واستوطنوها كانوا في أضيق عيش وأشد حاجة وابتلوا ابتلاء شديداً فكانوا في الليل يأخذون الأجرة ويحترفون وفي النهار يجلسون عند الشيخ في درس الحديث والمذاكرة ».[۱]
?ترجمه: «هنگامیکه (طرفدارانش) به شهر درعیه هجرت کردند و در آنجا سکونت گزیدند، در معیشتی تنگ و نیازی شدید گرفتار آمدند و دچار ابتلای سختی شدند؛ طوری که شبها کارگری و پیشهوری میکردند و روزها در کلاس درسِ حدیث و مذاکرۀ شیخ مینشستند».
?در ادامه ابن بشر میگوید: «وكان الشيخ -رحمه الله- لما هاجر إليه المهاجرون يتحمل الدَّين الكثير في ذمته لمؤونتهم وما يحتاجون إليه، وفي حوائج الناس وجوائز الوفود إليه من أهل البلدان والبوادي، ذكر لي أنه حين فتح الرياض وفي ذمته أربعون ألف محمدية فقضاها من غنائمها».[۲]
?ترجمه: «و شیخ محمد بن عبد الوهاب رحمه الله آنگاه که مهاجران به سوی او هجرت کردند، بخاطر هزینهها و خرج و مخارج آنان و نیازمندیهای مردم و همچنین جوایزی که به وفدهای شهرها و روستاها (وفد گروهی است که برای کارهای مهم نزد سلطان فرستاده میشود) میداد، بدهیهای بسیاری بر گردن او افتاد. برایم ذکر شده که او (محمد بن عبد الوهّاب) هنگامیکه شهر ریاض را فتح کرد، چهل هزار محمدی (واحد پول) بدهکار بود که آنها را از غنایمی (که از شهر ریاض به دست آورده بود) پرداخت کرد».
?در ادامه در همان صفحه میگوید: «وكان لا يمسك على درهم ولا دينار وما أوتى إليه من الأخماس والزكاة يفرقه في أوانه، وكان يعطى العطاء الجزيل بحيث إنه يهب خمس الغنيمة العظيمة للاثنين أو الثلاثة، فكانت الأخماس والزكاة وما يجبى إلى الدرعية من دقيق الأشياء وجليلها تدفع إليه بيده، ويضعها حيث يشاء».[۳]
?ترجمه: «و او (محمد بن عبد الوهّاب) آن درهم و دینارها و آن خمسها و زکاتهایی که نزدش میآمد را نگه نمیداشت و بلافاصله تقسیم میکرد، و عطاهای زیادی میبخشید، طوری که خمسِ غنیمت بسیار زیادی را به دو یا سه نفر میبخشید. به این شکل، خمسها و زکاتها و کم و بیش چیزهایی که به درعیه میآمد به دست او میرسید و در هرجا که میخواست پخش مینمود».
? در این عبارتهایی که ابن بشر نوشته است، به کلمات «خمس» و «غنیمت» خوب توجه کنید. چنانکه مشاهده میکنید محمد بن عبد الوهّاب به شهر «ریاض» حمله میکند و اموال آنجا را به غنیمت و خمس میگیرد و سپس مبلغ چهل هزار محمدی که بدهکار بود را بوسیله غارت کردن و غنیمت گرفتن اموال مسلمین بیچاره و آوارۀ شهر ریاض پرداخت میکند!
❓اکنون از او و پیروانش میپرسیم، که به چه حقّی اموال مسلمین ریاض را برای خودش حلال کرده است؟
❓آیا مردم آنجا مسلمان نبودند؟
❓آیا غیر از این است که محمد بن عبد الوهاب به عموم تمام مردم شهر ریاض را کافر اصلی میدانسته است؟
❓وگرنه چگونه از مال مسلمان غنیمت گرفته میشود؟
❓در کجای شریعت آمده است که مال مسلمان را میتوان به غنیمت گرفت؟؟ چراکه اموال مسلمانان به هیچ وجهی از وجوه به غنیمت گرفته نمیشود.
✔️پس وقتی که محمد بن عبد الوهّاب جان و مال مردم ریاض را برای خود حلال کرده، تنها یک معنا دارد و آن اینکه محمد بن عبد الوهّاب مخالفانش را کافر میدانست.
و نه تنها شهر ریاض بلکه تمام شهرها و سرزمینها و ممالک و دولتهای اسلامی زمان خودش را به عموم کافر میدانست و در ادامۀ این سلسلۀ مطالب، این موضوع را نشان خواهم داد.
ادامه دارد…
ان شاء الله
[۱] عنوان المجد فی تاریخ النجد، ج ۱ ص ۱۳٫
[۲] عنوان المجد فی تاریخ النجد، ج ۱ ص ۱۵٫
[۳] عنوان المجد فی تاریخ النجد، ج ۱ ص ۱۵٫