چرا اسلام دين جهانى و برای تمام عصرهاست
ارائه دهنده : ابو محمد مهابادی / مدرس
با دین و ديندارى نبايد ستيزه كرد زيرا گرايش به دين در وجدان جهانى جاى دارد و در همه جا مظاهر آن ديده ميشود و هيچ قدرت نظامى يا انديشة فلسفى يا نگرش علمى، نتوانستهاست ريشة دينباورى را بر كند و يا رسوم آنرا بكلي بر اندازد! اما ديندارى هم مانند ديگر پديدههاى طبيعى، آفاتى دارد كه آنرا بيمارگونه ميكند. بايد آفتها را شناخت و با آنها به مبارزه برخاست. نزاع با ديگران درباره بنياد دين، درست نيست وبجايى هم نخواهد رسيد.
شمشير “دينستيزان” كندتر و كوتاهتر از آنست كه ريشۀ ديندارى را بزند بويژه كه خود، حيران و گمگشتهاند و راه خدا را بدرستي نميشناسند! پس چنانكه گفتيم بايد آفتهاي دينباوري را شناخت و بدترين آنها، بيترديد خرافات است كه در گذشت روزگار چون غباري بر چهـــــرة دين نشسته و صورت پاك و روشن آنرا تيره ساخته است. نسل نو را بايد از خرافهها با خبـــر و بر حذر داشت تا فرداي دين، فرداي روشني باشد. بعلاوه پيروان اديان توحيـــدي بهتر است بجــــاي ستيزهگريهاى با يكديگر، هر كدام فوائد و امتيازات دين خود را با دليل و مدرك نشان دهند و خدمات آئين شان را به بشريت بازگو كنند و آنگاه گزينش دين فردا را به نسل فردا سپارند.
ما در اينجا از خدمات فرهنگ و تمدن اسلامي به جهانيان و نقشي كه اسلام در اين باره بر عهده داشته، سخنى نميگوييم زيرا كه “اين رشته سر دراز دارد” ولي در خلال چند اصل، از مباني اين آئين الهی سخن بميان ميآوريم و داورى را بخوانندگان ارجمند ميسپاريم:
۱- اسلام، دين خرد گرايى و ارزشمند شمردن “عقل” و “فكر” و “برهان” است و آيات قرآني كه دراين باره آمده از هفتاد آيه در ميگذرد. قرآن كريم ميفرماید:(وَيَجْعَلُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِينَ لَا يَعْقِلُونَ) يونس: ۱۰۰٫ يعني: «(الله) پليدى را بر كساني مينهد كه عقل و خرد را بكار نميبرند».
۲- اسلام سفارش ميكند كه مردم بكوشند تا هر سخنى را بشنوند آنگاه بهترين گفتار را پيروى كنند چنانکه الله جل جلاله فرمود: (الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولَئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُولَئِكَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ) الزمر: ۱۸ يعنى: «بندگان مرا نويد ده! آنانكه به هر سخنى گوش فرا ميدهند سپس بهترينش را پيروى ميكنند».
۳- اسلام به توحيد ناب و خالص فرا ميخواند و مردم را از هر گونه شرك به الله پرهيز ميدهد، طوریکه قرآن کریم میفرماید: (أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ) يوسف: ۴۰ «جز او كسى را نپرستيد» و میفرماید: (وَلَا يُشْرِكُ فِي حُكْمِهِ أَحَدًا) الكهف: ۲۶ « او (الله)هيچكس را در فرمان خود شريك نميكند». و میفرماید: (فَادْعُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ) غافر: ۱۴ «او را بخوانيد و دينتان را براى او خالص كنيد».
۴- اسلام، خدا را شبيـــــه و مانند هيچ چيز و هيچ كس نميشمارد: (ليس كمثله شيء) الشورى: ۱۱ «هيچ چيزى همانند او نيست».
۵- اسلام، مردم را به رحمت خداونــــد اميدوار ميسازد: «و رحمتي وسعت كل شيء) الأعراف: ۱۵۶ « رحمت من همهچيز را فرا گرفتهاست» و میفرماید: (نَبِّئْ عِبَادِي أَنِّي أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِيمُ) الحجر: ۴۹ «به بندگانم خبر ده كه منم بسيار آمرزنده و مهربان».
۶- اسلام، از دوستى دو جانبه ميان الله جل جلاله و بندگان نيكش، خبر ميدهد:(يحبهم و يحبونه) المائده: ۵۴ « (الله)آنانرا دوست ميدارد و آنها دوستش ميدارند».
۷- اسلام، دينداران را از غلو در دین باز ميدارد: ( يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لَا تَغْلُوا فِي دِينِكُمْ وَلَا تَقُولُوا عَلَى اللَّهِ إِلَّا الْحَقَّ إِنَّمَا الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ رَسُولُ اللَّهِ..) النساء: ۱۷۱
« اى اهل كتاب! در دينتان غلو مكنيد و جز سخن حق در بارة الله مگوييد. مسح، عيسي پسر مريم فقط پيامبر الله است … ».
۸- اسلام، از اينكه مردم، علماى دين يا پارسايان را به اربابي گيرند نهى ميكند:
(اتَّخَذُوا أَحْبَارَهُمْ وَرُهْبَانَهُمْ أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ) التوبه: ۳۱ «دانشمندان و پارسايان خود را سواى الله به اربابي گرفتهاند!»
۹- اسلام، هيچ فرد يا دستهاى را در پرستش الله ميان او و بندگانش واسطه قرار نميدهد و همه را به پرستش مستقيم الله فرا ميخواند: «فاستقيموا اليه و استغفروه» فصلت: ۶
«پس مستقيم بسوى او رويد و از وى آمرزش خواهيد».
۱۰- اسلام، فهم دين را ويژه طبقهاى معين قرار نداده و راه درك معارف و احكام خود را به روي همه باز گذاشتهاست:(هذا بيان للناس) آل عمران: ۱۳۸ «اين (آيات)، براي عموم مردم مايه روشنگرى است». و میفرماید: (كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَيْكَ مُبَارَكٌ لِيَدَّبَّرُوا آَيَاتِهِ وَلِيَتَذَكَّرَ أُولُو الْأَلْبَابِ) ص: ۲۹ «كتابي است خجسته كه آنرا بر تو فرو فرستاديم تا در آياتش انديشه كنند و خردمندان (از آن) پند گيرند». و میفرماید: (كَلَّا إِنَّهَا تَذْكِرَةٌ * فَمَنْ شَاءَ ذَكَرَهُ) عبس: ۱۱-۱۲
«زنهار، اين آيات پندى است. هر كس خواهد از آن پند گيرد».
۱۱- اسلام، هدف از فرستادن پيامبران را “اجراى عدالت جهانى” معرفي ميكند:
(لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ)الحديد: ۲۵
«پيامبران خود را با دلايل روشن فرستاديم و كتاب و ميزان با آنها نازل كرديم تا همة مردم به اجراى عدالت برخيزند».
۱۲- اسلام، در اجراى عدالت پافشارى بسيار دارد بگونهاى كه مسلمانان را موظف ميشمارد حتــــى نسبت به دشمنان خود از عدالت فاصله نگيرند: (و وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآَنُ قَوْمٍ عَلَى أَلَّا تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى) المائده: ۸ «دشمنى با گروهى شما را وادار نكند كه عدالت نكنيد، عدالت كنيد».
۱۳- اسلام، پيروان خود را به عفو و گذشت سفارش مينمايد:(وَلْيَعْفُوا وَلْيَصْفَحُوا أَلَا تُحِبُّونَ أَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَكُمْ) النور: ۲۲ «پس بايد عفو كنند و در گذرند، آيا دوست نداريد كه الله شما را بيامرزد؟»
۱۴- اسلام، مسلمانان را به نيكرفتارى و دادگرى در برابر مخالفان (بشرط آنكه سر جنگ نداشتهباشند) سفارش كردهاست: (لَا يَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقَاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَلَمْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ دِيَارِكُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ ) الممتحنة: ۸
«الله شما را از نيكى و عدالت به كسانى كه در امر دين به پيكارتان نيامدند و از خانههايتان بيرون نراندند، باز نميدارد، الله دادگران را دوست ميدارد».
۱۵- اسلام، قراردادهاى بينالمللى را محترم شمرده و نقض يكطرفة آنها را ممنوع كردهاست:
(إِلَّا الَّذِينَ عَاهَدْتُمْ عِنْدَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ فَمَا اسْتَقَامُوا لَكُمْ فَاسْتَقِيمُوا لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ)التوبه: ۷ «مگر با كسانى كه در كنار مسجد الحرام پيمان بستيد پس تا هنگامى كه بر پيمان خود براى شما پايدار باشند، براى آنان پايدارى كنيد».
۱۶- اسلام، از هر گونه دهشت گری و تجاوز به حقوق ملتها و مردمى كه با آنها قرارداد صلح دارد، نهى كردهاست: (فَإِنِ اعْتَزَلُوكُمْ فَلَمْ يُقَاتِلُوكُمْ وَأَلْقَوْا إِلَيْكُمُ السَّلَمَ فَمَا جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ عَلَيْهِمْ سَبِيلًا) النساء: ۹۰ «پس اگر از شما كناره گرفتند و با شما كارزار نكردند و بسويتان طرح صلح افكندند، در اينصورت الله هيچ راهى در تجاوز به ايشان برايتان قرار ندادهاست».
۱۷- اسلام با وعدههاى دروغ به مردم مخالفت دارد و همراهى با راستگويان را سفارش ميكند: (و أوفوا بالعهد إن العهد كان مسئولاً) الإسراء: ۳۴ «به پيمان وفا كنيد كه از پيمان بازخواست ميشود». و میفرماید: ( كونوا مع الصادقين) التوبه: ۱۱۹ «ياور راستگويان باشيد».
۱۸- اسلام، دين جهانى است و به سرزمين ويژهاى اختصاص ندارد از اينرو لازمست در شرايط و احوال گوناگون، جوامع بشرى را رهنمايى كند بنابر اين “اجتهاد آزاد” از لوازم چنين دينى شمردهميشود و جمود و تعصب در آراء فقهى و حقوقى گذشتگان كه با زمان و مكان نميسازد، از ديدگاه اسلام صحيح نيست: ( يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ جَمِيعًا) الأعراف: ۱۵۸ «بگو اى مردم من فرستادة خدا بسوى همة شما هستم». و ميفرمايد: (و ما أرسلناك إلا كافه للناس) السبأ: ۲۸ «تو را جز براى عموم مردم نفرستاديم».
۱۹- اسلام، هيچكس را بر ديگرى جز در سايه دانش و تقوى برترى ندادهاست:
(قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَالَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ) الزمر: ۹ «آيا دانشمندان با نادانان برابرند؟». و میفرماید: (إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ) الحجرات: ۱۳ «گرامىترين شما نزد الله كسى است كه پرهيزگارتر باشد».
۲۰- اسلام، رهبانيت و ترك دنيا را براى نزديكى به الله، روا نميشمرد: (قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِينَةَ اللَّهِ الَّتِي أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ وَالطَّيِّبَاتِ مِنَ الرِّزْقِ) الأعراف: ۳۲ «بگو چه كسي زينتهايى را كه خدا براي بندگانش بيرون آورده و روزيهاى پاكيزه را حرام كردهاست؟!»
۲۱- اسلام، با اين مسئله كه ثروت در ميان ثروتمندان دست بدست بگردد و گروههاى ديگر محروم مانند هيچگاه موافقت ندارد:(كَيْ لَا يَكُونَ دُولَةً بَيْنَ الْأَغْنِيَاءِ مِنْكُمْ)الحشر: ۷
«تا ثروت در ميان اغنياء شما دست بدست نگردد».
۲۲- اسلام، مردان مسلمان را به خوشرفتارى با زنان و رعايت حقوق ايشان سفارش كردهاست: (وَعَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ) النساء: ۱۹ «با زنان به نيكى و شايستگى رفتار كنيد».
۲۳- اسلام، مسلمانان را از تفرقه و پراكندگى باز ميدارد: (وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا) آل عمران: ۱۰۳ «همگي به رشته الله چنگ زنيد و پراكنده نشويد».
خوانندۀ عزیز! شما قضاوت کنید آیا اسلام عزیز با چنین قوانین و دساتیروالا و ارزنده اش نمیتواند جهان را تا روز رستاخیز رهبری کند؟! ولی مشروط بر اینکه ما آمادۀ آن باشیم و قبل از دیگران خود را عملا به برنامه های آن هماهنگ و یکرنگ ساخته و همدست و متحد در این راه مبارزه نماییم.