پس از آنکه
مدتها جنگ داخلی میان طالبان و دوله خاموش شده بود دوله به صورت هماهنگ هم به
شیعان کابل حمله کرد که در نتیجهی آن ۵۰
نفر کشته و دهها نفر زخمی شدند و هم در کنر جبهه ی جنگ با طالبان را گشود .
سربازان دوله بر جایگاه های طالبان در منطقه (جبه دره ) واقع
در کنر با انواع مختلف اسلحه حمله کردند، و پس از قتل یک طالب و به اسارت گرفتن دو
عنصر دیگر از آنها بر روستاهای (ورسک و تنکی و کربو و ناکوار ) تسلط پیدا کردند .
این جنگهای
داخلی در حالی شروع می شود که آمریکائیان و حکومت مزدور کابل در بدترین شرایط امنی
به سر می برند . این جنگهای داخلی می تواند پس از تضعیف دوله و طالبان به تقویت
کفار اشغالگر و مزدوران محلی منتهی شود .
مخالفت اردوغان
خلیفه ی سکولار زده ها و دموکراسی خواهان با تبدیل شدن دوباره ی ایاصوفیه به مسجد
به قلم : کارزان
شکاک
زمانی که سرزمین
فعلی ترکیه توسط مسلمین فتح گردید و شهر
اسلام بول (استامبول) بنا گردید به تدریج مردمان آن دیار مسلمان شدند و
همچون سایر سرزمینهای آزاد شده معابد و کلیساهای آنها تبدیل به مسجد گردید . مسجدی
که همان تازه مسلمانان در آن به عبادت می
پرداختند .
ایاصوفیه یکی از
این کلیساهائی بود که تبدیل به مسجد شد اما با روی کار آمدن سکولاریستها و
دموکراسی خواهان در ترکیه این مسجد تبدیل به موزه گردید .
حالا که افکار
عمومی و مسلمین آن دیار خواهان تبدیل شدن مجدد این مکان به مسجد هستند اردوغان
سکولار با آن مخالفت می کند . حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکیلُ
سکولاریسم یک
دیکتاتوری به تمام معناست و دموکراسی خواهان در برابر قانون شریعت الله سرسخت ترین
دشمنان هستند . حالا یکی مثل چین و روسیه و اتحادیه اروپا و … به صراحت در برابر
قانون شریعت و حکومتهای اسلامی ایستاده اند و دیگری مثل اردوغان و جبهه منتسب به
اهل سنت و گروههای مسلح بلوچ و شبکه های ماهواره ای مثل کلمه و نور و … به سبک منافقین
و سکولار زده ها با ریاکاری و دروغپردازی و حقه بازی همان هدف را دنبال می کنند .
دارودسته ی
جولانی عروسک خیمه شب بازی دست حکومت بشار و ناتو
به قلم: ابوخالد
کردستانی
حکومت مرکزی
سوریه طبق توافقات به عمل آمده با ترکیه و روسیه به صورت منظم و هدفمند ادلب و
اطراف آن را بمباران می کند . علاوه بر آن در تدارک عملیاتی فراگیر و بیرون راندن
دارودسته ی جولانی و سایر مزدوران آمریکا
و ناتو از این مناطق می باشد.
نکته ی قابل توجه این است که دارودسته ی جولانی
با وجود اینهمه علائم آشکار باز در حال نگهبانی کاروانهای ارتش ناتو (از کانال حکومت
سکولار ترکیه) است و بعد از اینهمه مزدوری و خیانت به اهل سنت سوریه و بخصوص
مهاجرین اهل سنت به مریدانش می گوید ما چاره ای جز پناه بردن به ارتش سکولار و
مرتد ترکیه نداریم و گرنه غرق می شویم و…
این است سرانجام
مزدوری برای آمریکا و ناتو و پی بردن به این حقیقت که این طاغوتها متحد نمی خواهند
بلکه مزدور می خواهند و هر زمان که وظیفه ی مزدوران خاتمه یافت طی معامله ای آنها
را خرج می کنند .
البته قابل ذکر
است دارودسته ی جولانی و هم مسیرانش در ادلب هر کسی که با آمریکا و حکوت سکولار و
مرتد ترکیه مخالف باشد را خوارج و یا باغی و… می نامند و خشن ترین اعمال را در
برابرش انجام می دهد .
ذلیل در برابر
کفار و مرتدین ، سخت گیر و خشن و قلدر در برابر مسلمین .
استدلال و زیر
بناهای صدور فتوای دوله برای جنگ مسلحانه اهل سنت ایران بر علیه حکومت مرکزی
به قلم: ابوصلاح
الدین الکوردی
مجله نهاوند -۲-
مطالبی تحت عنوان «جهاد در ایران… چرا؟ » آورده و در ضمن این مطلب به ذکر دلایلی
در توجیه جنگ داخلی در ایران پرداخته که جای تامل و گاه تاسف و تاثر است که چگونه
دوله بعد از کشته شدن شرعی ها و علمایش به چنین درجه ای از ضعف علمی و استلالی
رسیده است .
در اینجا هدف
دفاع از حکومت شیعه مذهب ایران نیست بلکه توجه مخاطبین به پایه های استدلالات
سلفیت خاص نجدیت است که دوله به عنوان مخلصترین مجری این تفسیر در حال پیاده کردن
آن است. سلفیتی که با دوری از منهج صحیح اهل سنت به راحتی طالبان را مرتد، اکثریت
قاطع مسلمین را مشرک و… می داند .
در این مورد
خاص، رسانه ی رسمی دوله پس از طاغوتی معرفی کردن حکومت ایران می گوید که : علیـه اسلام
و مسـلمین فعالیـت می کنـد، لـذا قتـال بـا آن واجـب اسـت.
در حالی که ما
می بینیم تنها حکومتی که در دنیا برای عقاید دینی خودش هزینه های گزاف مالی و جانی
می دهد همین حکومت است . پس این حکومت برای اسلام به فهم مذهب شیعه ی ۱۲ امامی وسیعترین
فعالیتها و خدمات را در طول چند قرن گذشته داشته است .
در کنار این
حکومت شیعه مذهب ایران با سایر مسلمین و مذاهب اسلامی که با او جنگ نکنند و در
مسیر جنگ با دشمن مشترک و منابفع مشترک باشند متحد و هماهنگ شده و حتی خدمات غیر
قابل انکاری هم انجام داده است . از حماس اخوانی و جهاد اسلامی سلفی و علی باپیر سلفی و … بگیر
تا طالبان حنفی ماتریدی و حوثی های زیدی و …. .
در این صورت
ادعای جنگ این حکومت با اسلام و مسلمین دقیقا مثل اعدای الان آنهاست که طالبان را
مرتد و دشمن اسلام و مسلمین می دانند و منظورشان از اسلام و مسلمین نیز تفسیر خاص
سلفیت نجدیت مورد نظر خودشان است .
مورد دومی که باز جای تامل و تاسف دارد اینکه گفته اند : ۲. قانـون اساسـی حکومـت ایـران، دارای بندهـای مخالـف بـا احـکام اسلامی بـوده و مشـتمل بـر کفرهـای متعـددی اسـت، ولـی بـا ایـن همـه حکومـت ایـران بـر آن اسـتوار می باشـد در حالیکـه علمـای اسلام اجمـاع کـرده انـد بـر کفـر چنیـن قانونی و بـر وجـوب قتـال بـا چنیـن حکومتـی،
?مخالفـت هـای قانون اساسـی ایـران با اسلام، مخالفـت هایی اسـت همچون؛
الحمدلله وحده، والصلاة والسلام علی من لا نبی بعده،
و بعد…
سکولاریسم یعنی جدایی دین از دولت و سیاست و
میدانهای رهبری و شؤنات زندگی .. و منحصر کردن فعالیتها، اهداف و وظایف دین درگوشهی
صومعهها و کنیسهها و مساجد .. تا اینکه دین تبدیل به مسئلهای شخصی و فردی شود
.. دینی که از فعالیت و نشاطهای زندگی دنیا دور و تهی است .. به معنای دیگر، یعنی
اینکه دین فعالیت و وظایفش فقط در حد ارتباط بنده با پروردگارش باشد و حق خداوند بر
بندگانش فقط در انجام عبادات و شعائر تعبدی و دور از چهارچوب زندگی سیاسی و حکومت داری
و ادارهی زندگی باشد .. و داعیانش این گونه ندا سر میدهند که: سهم خداوند از فعالیت
روزمرهی افراد فقط گوشهی مسجد و کلیسا و عبـادت بنـدگان در این امـاکن میباشد
.. و دیگر کـارهایی مانند: حکـومتداری و مباحث دولت و سیاست و اهداف کـلی آن و
چهارچوب و جزئیات زندگی مردم همهاش مربوط به قیصر { قیصر در اینجا نماد حاکمان و
رهبران و فرمانروایان است. } و خصوصیات اوست .. وآنچه که مربوط به قیصر است خداوند
را درآن دخالتی نیست و از آن بیبهره است .. وآنچه که حق مسلم اوست به قیصر تعلق میگیرد
و برای او حق کاملی وجود دارد که دخالت و مشارکت نماید .. چه این دخالت، منع کردن و
حذر دادن از چیزی باشد که خداوند آنرا روا نموده باشد و یا حلال کردن حرامهایش باشد.
{لذا میبینیم که در بسیاری مواقع و موارد (قیصر و سربازانش) حتی وارد فعالیت
مساجد میشوند و کلمات خطیبان و داعیان را خود نوشته و یا دست کاری میکنند و
اینکه چه وقت باز باشد یا بسته .. چه وقت فعالیت کند یا تعطیل باشد .. چه کسی وارد
و یا خارج میشود .. و برای این کار دوربینها و جاسوسانی را گماشتهاند که رکوع و
سجود بندگان خدا را کنترل کنند .. سبحان الله حتی مساجد، در شریعت و قانون این
قیصریان سکولار معاصر خالصانه برای خدا نیست و در آن دخالت میکنند }
«بت پرستان هميشه دچار اوهام و خرافاتند مثلاً اينگونه که: مشركان سهمي از زراعت و چهارپاياني را كه خدا آنها را آفريده است براي خدا قرار ميدهند و به گمان خود ميگويند: اين براي خدا است (و با اين سهم به خدا تقرّب ميجوئيم و بدين منظور آن را به مهمانان و ناتوانان ميدهيم) و اين براي شركاء (و معبودهاي) ما است (و با اين سهم نيز به بتها و اصنام تقرّب ميجوئيم و بدين منظور آن را صرف رؤسا و پردهداران و خادمان بتكدهها و معابد مينمائيم) امّا آنچه به شركاء (و معبودهاي) ايشان تعلّق ميگيرد به خدا نميرسد (و صرف آن در راه او ممنوع است) و آنچه متعلّق به خدا ميباشد به شركاء (و معبودهاي) ايشان ميرسد (و ميتواند صرف آنها گردد و به سرپرستان و خدمتگذاران اصنام ايشان داده شود). چه بد داوري ميكنند».{ ابنکثیر در تفسیر این آیه میفرماید: «… این سرزنش و توبیخی است از طرف خداوند متعال به مشرکانی که بدعت و کفر و شرک را اختراع میکنند و برای خدا بهره و نصیب ناچیزی از متاع و کالایی دنیایی قرار میدادند، حال آنکه او خود خالق همه چیز است ..» ج۳ ص۳۴۴٫
با دین و ديندارى
نبايد ستيزه كرد زيرا گرايش به دين در وجدان جهانى جاى دارد و در همه جا مظاهر آن ديده
ميشود و هيچ قدرت نظامى يا انديشة فلسفى يا نگرش علمى، نتوانستهاست ريشة دينباورى
را بر كند و يا رسوم آنرا بكلي بر اندازد! اما ديندارى هم مانند ديگر پديدههاى طبيعى،
آفاتى دارد كه آنرا بيمارگونه ميكند. بايد آفتها را شناخت و با آنها به مبارزه برخاست.
نزاع با ديگران درباره بنياد دين، درست نيست وبجايى هم نخواهد رسيد.
شمشير “دينستيزان”
كندتر و كوتاهتر از آنست كه ريشۀ ديندارى را بزند بويژه كه خود، حيران و گمگشتهاند
و راه خدا را بدرستي نميشناسند! پس چنانكه گفتيم بايد آفتهاي دينباوري را شناخت و
بدترين آنها، بيترديد خرافات است كه در گذشت روزگار چون غباري بر چهـــــرة دين نشسته
و صورت پاك و روشن آنرا تيره ساخته است. نسل نو را بايد از خرافهها با خبـــر و بر
حذر داشت تا فرداي دين، فرداي روشني باشد. بعلاوه پيروان اديان توحيـــدي بهتر است
بجــــاي ستيزهگريهاى با يكديگر، هر كدام فوائد و امتيازات دين خود را با دليل و مدرك
نشان دهند و خدمات آئين شان را به بشريت بازگو كنند و آنگاه گزينش دين فردا را به نسل
فردا سپارند.
ما در اينجا از خدمات
فرهنگ و تمدن اسلامي به جهانيان و نقشي كه اسلام در اين باره بر عهده داشته، سخنى نميگوييم
زيرا كه “اين رشته سر دراز دارد” ولي در خلال چند اصل، از مباني اين آئين الهی سخن
بميان ميآوريم و داورى را بخوانندگان ارجمند ميسپاريم:
۱- اسلام، دين خرد
گرايى و ارزشمند شمردن “عقل” و “فكر” و “برهان” است و آيات قرآني كه دراين باره آمده
از هفتاد آيه در ميگذرد. قرآن كريم ميفرماید:(وَيَجْعَلُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِينَ
لَا يَعْقِلُونَ) يونس: ۱۰۰٫ يعني: «(الله)
پليدى را بر كساني مينهد كه عقل و خرد را بكار نميبرند».
چپ را در
کردستان فراموش كن
[ نوشته های یک سکولار قدیم سوسیالیست در کردستان]
نوشته : یونس قربانی فر
چپ تداعي گر بسي خاطره هاست ؛شورشگري
،مبارزه،مقاومت،پايداري،عدالت طلبي،انسان دوستي و بسياري ديگر از زيباترين جلوه ها
و نمود ها ي كردار انساني. و سركوب ،كشتار،اعدام ،تبعيد ، شكنجه ، نابردباري و در
كل برپايي دوزخ براي زمينيان، بخشي ديگر از خاطره هاي مرتبط با چپ هستند كه نمود
پليد ترين وظالمانه ترين كردار هاي انساني مي باشند.
اين خاطره ها در گستره ي تاريخ جهاني تنها مختص
به مردماني نيستند كه تجربه حاكميت و قدرت مداري احزاب و گروه هاي چپ را از سر
گذرانيده باشند،بلكه در اذهان تاريخي تماني مردماني وجود دارند كه تجربه ي حضور و
كنشگري گروه هاي چپ را از سر گذرانيده اند.در ميان ما نيز كه انديشه گري و عملگري
سياسي را باچپ آغازيديم ،تاريخ چپ يادآور همان خاطره هاست؛مبارزه،شورشگري و
ايستادگي در يك سو و در سوي ديگرنابردباري سياسي،اتهام زني به مخالفان ،عدم تساهل
سياسي،عدم درك ديگري ،راديكاليسم بي بنياد،انشعاب ،تصفيه ،خيانت ودر كل رواج ضد
دموكراتيك ترين رفتار هاي سياسي، كه خاطره هاي چپ در تاريخ ماست.
اگرچه مومنان جزم انديش اين ايدئولوژي در خاطره
پردازي به شيوه اي خاص خاطره گزيني مي كنند و تنها بخشي از اين خاطرات را به يادها
مي آورندو امروز نيز كه به صورت گروهي حاشيه اي درآمده اند از آن خاطره ها بنياد
تاريخي پر افتخار مي نهند وريشه هاي مشروعيت و تدوام خويش را در
اين شيوه از خاطره گزيني مي جويند.
البته اين مومنان حاشيه نشين امروز نيز
خاطره افريني مي كنند ، كه آن خاطره ها چيزي نيستند جز؛ انشعاب ،خيانت ،عدم
درك ديگري ،اتهام زني به مخالفان و همه را با بر چسب فرسوده و اشمئزاز آور مرتجع
طرد و نفي نمودن و ترويج كردارهاي ضد دموكراتيك كه هر روز گروه هاي چند نفره يا
چند صد نفره از بنيادگرايان چپ بر خاطرات خود مي افزايند.
بمباران شیمیائی
حلبچه یکی از هدیه ها و دستاوردهای کفار سکولار جهانی و سکولاریستهای محلی به
کوردها
به قلم: شیرکوه
موکریانی
حکومت سکولاریست
صدام حسین در روز ۲۵ اسفند سال ۱۳۶۶شمسی با ۵۰ بمب افکن به شهر حلبچه بزرگترین شهر
هورامان غربی حمله نمود که طی آن ۵هزار مسلمان شهید شده و بیش از ۷ هزار نفر نیز
مصدم شیمیائی شدند که عده ای تا کنون با این آلودگی دست و پنجه نرم می کنند .
جهت انجام این
حمله کشورهای سکولاری چون آلمان و اسپانیا و آمریکا و انگلیس بیشترین نقش را
داشتند . اینها تجهیزات شیمائی را در اختیار حکومت سکولار صدام حسین قرار داده
بودند . بر روی قطعات باقی مانده از بمبهای شیمیائی مارکهای کشورهای سکولار آلمان
اسپانیا دیده می شد .
این
بمبها توسط هواپیماهای جنگی ساخته شده توسط کشورهای سکولارفرانسوی و آمریکایی
پرتاب شدهاند
دستیابی رژیم صدام به جنگ افزار شیمیایی و
میکروبی با همکاری شرکتهای اروپایی و حمایت مالی آمریکا و برخی کشورهای دست نشانده
ی عرب مثل آل سعود و کویت و امارات و … از صدام امکان پذیر شد . دهها شرکت
آلمانی ، هلندی ، فرانسوی و بلژیکی در ارسال مواد شیمیایی و تکنولوزِی استفاده از
آن به عراق ، سهم داشتند .
بنا به استناد گزارش هايي كه از سوي سازمان ملل متحد
و انجمن هاي دفاع از قربانيان سلاح هاي شيميايي ايران و جهان مورد تاييد قرار
گرفته، كشورهاي سکولار امريكا، هلند، انگليس، آلمان، بلژيك، ايتاليا، فرانسه،
اتريش، سويس، اسپانيا، ژاپن، كره جنوبي، چين، آرژانتين، برزيل، مصر، اردن، روسيه و
اوكراين، دولت عراق را در تامين مواد شيميايي براي ساخت سلاح شيميايي ياري كردند.
همچنين انتشار علني گزارش ۱۲ هزار صفحه يي عراق درباره تسليحات اين كشور در فاصله
سال هاي ۱۹۶۰ تا ۱۹۹۸، تاييد مي كند كه طي سال هايي كه دولت وقت عراق با ايران در
جنگ بوده، ۴۴۵ شركت از ۶۰ كشور، تجهيزات مورد نياز عراق براي توليد سلاح هاي
شيميايي يا ساير ادوات جنگي را تامين كرده اند كه يك سوم از اين تعداد، آلماني، ۲۴
شركت، انگليسي، بيش از ۲۰ شركت، امريكايي و باقي، ژاپني، هلندي، سوئدي، بلژيكي،
اسپانيايي و فرانسوي بوده اند.
ما در ایران
نیازی به تکرار فجایع سوریه و تکرار سناریوهای شیوخ سلفیت خاص نجدیت نداریم
به قلم : کاوه
مریوانی
ما در اینجا جمع
شده ایم که در برابر جنگ روانی طاغوتها و برادران متشدد خودمان خدمتی به اهل سنت
داشته باشیم . درسته ؟ و بنده بر این باورم که علمای معلوم الحال خارج از ایران مثل
ابوقتاده و هانی السباعی و عبدالرزاق مهدی و… نمی توانند برای اهل سنت ایران
تعیین تکلیف کنند که چکار کنند …. . هر
کسی می خواهد باشد .
– ابزاری در
اختیار سیاستهای آمریکا و ناتو سایر طاغوتها شدن
– و منحرف نمودن
جنگ ازدشمن اصلی به دیگران
– ومشغول نمودن
مسلمین به مسلمین
و تفرق و جنگ
داخلی تنها سودش به جیب آمریکا و متحدینش، و تمام ضررش به مسلمین افغانستان و جهان
بر می گردد؛ پس عده ای سعی نکنن با برجسته
کردن یکی از شیوخ سابقه دار خود سناریوی
سوریه در سرزمین ما تکرار شود و همچون گروههای مسلح سوری جهادشان خواسته یا
ناخواسته فی سبیل آمریکا و فی سبیل ناتو (از کانال حکومت سکولار و مرتد ترکیه)
قرار گیرد .
?برای ما در مورد ایران تنها علمای موجود در میان مردم قابل پیروی هستن و در چچن علمای آنجا و در سومالی و یمن و… هم علمای همانجا . چون اینها به وضع مناطق خود آگاهترند و می توانند وحدت عمل را حفظ کنند و از تفرق جلوگیری کنند. تصور کنین اگه یک کورد بیاد به جای سخنان علمای خود حرف ابوقتاده را بگیرد و دیگری حرفهای ابومحمد مقدسی را و دیگری حرفهای طارق عبدالحلیم را و دیگری حرفهای ابوبصیر طرطوسی را و دیگری حرفهای ترکی بنعلی را و … می دانی چه اتفاقی می افتد ؟ اینها همه با هم مخالفند و بدون شک طرفداران و دسته هائی تولید می کنند که همه با هم مخالف هستن و نتیجه می شود آنچه در سوریه به دست آمده . تفرق و جنگ داخی و ذلیلی و شکست .????بنده اگه یک عالم به نمایندگی از اهل سنت منطقه ی خودمان چیزی در مورد وضع موجود و راهکار عمل در ایران بگه و هزاران نفر مثل ابوقتاده چیز دیگه ای بگن من این عالم نزدیک خودم را که به وضعم آگاهتره را می پذیرم و سخنان دیگران را به دیوار می کوبم . این نظر بنده ست در مورد حفظ وحدت و پرهیز از تفرق از کانال یکی از «۳ ابزار» و شما هم می تونین نظر خودتان را داشته باشین .
ما تجربه ی
سوریه و چندین سرزمین دیگه رو داریم که این شیوخ سلفی نجدی هر کدام از دسته ای
حمایت کردند و این دسته ها نیز با ایجاد جنگ داخلی باعث ضعف همدیگه و قدرت گیری
دشمنان شدند . ابوبصیر طرطوسی از گروههای درع فرات حمایت می کرد ، عبدالرزاق مهدی
از احرار الشام، ابومحمد مقدسی از حراس الدین، ابوقتاده از هیئت جولانی، طارق
عبدالحلیم هم از القاعده، هانی السباعی و
…. هم هر کدام گروه خودشان را داشتند و هیچ کدام از اینها همدیگه رو قبول
نداشتند و مریدان و گروههای اونهام با هم
درگیر بودند و هزاران مسلمان را قتل عام کردند
و نتیجه آن شده که می بینیم ….. نقد این شیوخ نزد مریدانشان از نقد اسلام
هم بدتره و چنان عصبانی می شوند انگار به مبادی اسلامی توهین شده و…. مگه ندیدیم
.؟ آیا ما خواستار تکرار چنین تراژدی
وحشتناکی در مناطق خود هستیم ؟ نه . ما نیازی به
تفرق و حزب سازی و فشل و ذلیلی و صدها حزب سلفی مسلک ضد هم نداریم . مخصوصا الان که اهل سنت ما در حال بیداری و
حرکت به سوی وحدت فراگیر در حال حرکت است .
شناخت
انصارالاسلام – هم مسیران دارودسته ی جولانی- در سخنان ابومحمد مقدسی
ارائه دهنده:
عبدالله مسلم
ابومحمد مقدسی
مرجع روحی انصارالاسلام در مورد معیاری برای شناخت افراد و جماعتها صحبت کرده است
که با مطالعه ی این نوشته و فهم این معیار به راحتی می توان به ماهیت واقعی گروه
انصارالاسلام به عنوان یکی از متحدین دارودسته ی
جولانی پی برد .
عبدالله بن
مبارک رحمه الله میگوید : « کسی که بدعتش
بر ما پوشیده باشد، دوستان و آشناهایش بر ما پوشیده نیست.» (یعنی کسی که معلوم
نبود که بدعتی است یانه، از طریق دوستانش شناخته میشود؛ اگر با اهل بدعت دوستی
داشت بدعتی است و…)
به همین خاطر ما
مردم و حال آنها را از کسانی که از آنها دفاع میکنند، میشناسیم و از گرایشات و
جانبداری های شان آنها را طبقهبندی کرده
و جدا میکنیم؛ و کسی که سخنان صریحش بر ما پوشیده باشد، آنها را از طرز سخن
گفتنشان و دفاع شان میشناسیم.
مدافعان طواغیت
تنها خود را فاش و طبقهبندی نکردند بلکه همراه آنان هرکس که از باطل این مدافعان
طواغیت دفاع کرد و آنها را تعظیم کرده و به آنها درخشش داد با آنکه میداند که
آنها مدافع طواغیت هستند، طبقهبندی و آشکار شد.
این اشخاص دورو
و متلون که تا دیروز قصد داشتند که برای آنها در میان جوانان جریان جهادی که ستارهی
آن در حال صعود بود و بر بیشتری سرزمینها و جماعت ها تسلط و تفوق داشت، جایگاهی
پیدا شود؛ ولی امروز بخاطر تمییع منهج شان و برگشت از این راه، علیه این جریان در
حال دسیسه چینی هستند؛ و اینها آشکار و برملا شده و با دفاع شان از حامیان طواغیت،
حقیقت شان ظاهر میشود؛…
و ما پایدار
هستیم و با برملا ساختن افتضاحات و انحرافات عمامه های سؤ شان که از آنها دفاع میکنند،
به شدت با آنها مقابله کرده و آنها را دفع میکنیم تا اینکه از باطل شان بیزاری
اعلام کنند یا اینکه مثل بقیه به صراحت اعلام کنند که : « ما اصلاً از جریان سلفی
جهادی نیستیم و از آن بیزار هستیم.»
مالک بن دینار
به مغيرة بن حبيب گفت : ای مغیره مردم به اشکال و انواع مختلف هستند؛ کبوتر با
کبوتر باز با باز و صعوه با صعوه و هرچیز با همجنس خود است.
هم اکنون گروه انصارالاسلام در کنار دارودسته ی جولانی با آنکه در
اطاق عملیاتی «و حرض المومنین» عملیاتهائی ناچیز را بر علیه حکومت بشار اسد انجام
می دهد اما در نهایت و در شکل کلان تابع سیاستهای دارودستهی جولانی است که این گروه هم برای خاص و عام
شناخته شده است که تابع سیاتهای ناتو از کانال حکومت سکولار و مرتد ترکیه می باشد
.
انصارالاسلام هم
اکنون خواسته یا ناخواسته به عنوان یکی از شرکای دارودسته ی جولانی
محسوب می گردد که سرنوشت خودش را به این گروه مافیائی گره زده است .