تطبیق بندهای سوچی و گشت زنی های ارتش ترکیه در مناطق تحت نفوذ دارودسته ی جولانی

تطبیق بندهای سوچی و گشت زنی های ارتش ترکیه در مناطق تحت نفوذ دارودسته ی جولانی

به قلم : مجاهد مهاجر

امروز اولین گشت زنی های نیروهای ناتو(از کانال حکومت سکولار و مرتد ترکیه) در شما سوریه شروع شد . این کار از بندهای سوچی است که یک قدم به جلو جهت نابودی کامل گروههائی چون دارودسته ی جولانی و فروش آنها برداشته شده است.

طبق عادت همیشگی ما در برابر این اتفاق هم شاهد سکوت کامل شرعی ها و مفتی ها و رهبران نظامی و رسانه های تبلیغی آنها هستیم . البته انتظار می رود که فشار افکار عمومی مسلمین در برابر این خیانت آشکار و نوکری واضح برای کفار جهانی و مرتدین محلی ساحران جولانی را به واکنش مجبور نموده و با دادن فتواهای آبکی و مصلحت تراشی های طاغوت مآبانه به توجیه این خیانت آشکار بپردازند .

اما لازم است به شما بگویم که : أقسم بالله العظيم الذي رفع السماء بلا عمد این تنازل و ذلیلی و نوکری دارودسته ی  جولانی مقدمه ی یک تدارک و معامله، تصفیه ی کامل و فروش نهائی این گروهها و بخصوص مهاجرین اهل سنت موجود در سوریه است که فریب شعارهای این گروهها و ساحرانشان را خورده اند .

در پایان باید بدانید که  گروه چند نفره ی فتاحی به عنوان بخشی از دارودسته ی مجرم جولانی برای چه کسی نگهبانی می دهد؟ و با این ذلیلی و خفتی که به قیمت ریخته شدن خون هزاران مسلمان و از بین رفتن نوامیس مسلمین و از بین رفتن خانه و کاشانه ی مسلمین برای خود درست کرده اند چه سرانجامی در انتظارشان است .؟

فاعتبروا یا اولی الابصار 

پاسخ شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی به شبهات ابومحمد مقدسی در مورد شیخ عبدالله عزام تقبله الله

پاسخ شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی به شبهات ابومحمد مقدسی در مورد شیخ عبدالله عزام تقبله الله

ارائه دهنده: کارزان شکاک

اخیرا دیدیم که دوله به شیخ عطیه الله لیبی از بزرگان جهاد و القاعده به عنوان یک بت حمله نمود و ابومحمد مقدسی هم به شیخ عبدالله عزام، که امیر ، الگو و رهبری جریان وحدت گرای جهادی معاصر اهل سنت بر علیه کفار سکولار جهانی و مزدوران آنها می باشد، تحت عناوین مدافع قبر پرستان و مشرکین و بندگان دموکراسی و … و مانع نشر توحید و مبارزه با مشرکین و… شبهات و اتهاماتی را وارد کرده است .

ابومحمد مقدسی بدون درک منهج اسلامی اهل سنت و گیر کردن در دایره ی تنگ و محدود یک تفسیر از علمای یکی دو قرن اخیر اهل سنت نجد شبهاتی را به شیخ عبدالله عزام تقبله الله و ادامه دهندگان منهج ایشان نسبت داده است که بدون درک منهج صحیح جهادی اهل سنت در امر دعوت و جهاد نمی توان به پاسخ و رفع این شبهات رسید .

شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی در بحثی تحت عنوان «نشانه های عدم درک صحیح  مراحل  تدریجی  دعوت و جهاد» پاسخی جامع و مانع به این شخص و تمام ادامه دهندگان منهجهای اشتباه داده است که مسیری غیر از مسیر صحیح را می پیمایند و ضمن آسیب شناسی این جریان به  ارائه ی راهکار مناسب می پردازد .

شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی می گوید :

با وجود اهميت و جايگاه والاي قرآن كريم و آگاهي از دانش و روشنگري هاي آن ، مناسبترين راه اين است كه شخص ابتدا بر مفاد« لا اله» ( كفر به طاغوت و برائت از مشركين) و به دنبال آن «الا الله» (‏إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ‏) و در نهايت « محمد رسول الله » تسليم شده و ايمان بياورد .

با طي نمودن اين مسير كوتاه ، اما حساس و زيربنائي ، يادگيري و حفظ سوره ي فاتحه به همراه آنچه كه در نماز بيان مي گردد و چند سوره ي كوتاه از قرآن آغاز مي گردد . در سومين گام  قيامت شناسي مهمترين و كليدي ترين اقدامي است كه بايد به آن پرداخت . با گذراندن اين مراحل است كه تطبيق و عملي نمودن قوانين اجرائي و دنيوي شريعت بدون كوچكترين فشار و اجباري، به صورت داوطلبانه و مشتاقانه، سهل و آسان مي گردد .  

از جندب بن عبدالله البجلي رضي الله عنه روايت است كه  مي فرمايد : كنا علي عهد النبي صلي الله عليه وسلم غلماناٌ حزاوره – جمع حَزور – و هو الذي قارب البلوغ – تعلمنا الإيمان قبل أن نتعلم القرآن ، ثم تعلمنا القرآن فأزددنا به إيماناٌ .[۱]

يعني : ما در زمان پيامبر صلي الله عليه وسلم نوجوان بوديم (حول و حوش بالغ شدن)، قبل از اينكه قرآن را ياد بگيريم ايمان را ياد گرفتيم ؛ به دنبال آن قرآن را آموختيم و با آموختن قرآن ايمان ما بيشتر مي شد .

همچنين از ام امومنين روايت است كه: حدثنا ابراهیم بن موسی اخبرنا هشام بن یوسف ان ابن جریج اخبرهم قال و اخبرنی یوسف بن ماهک قال انی عند عائشه ام المومنین اذ جاءها عراقی فقال ای الکفن خیر قالت ویحک و ما یضرک قال یا ام المومنین ارینی مصحفک قالت لم قال لعلی اولف القرآن علیه فانه یقرا غیر مولف قالت و مایضرک ایه قرات قبل انما نزل اول ما نزل منه سوره من المفضل فیها ذکر الجنه و النار حتی اذا ثاب الناس الی الاسلام نزل الحلال و الحرام و لو نزل اول شی ء لا تشربوا الخمر لقالو لا ندع الخمر ابدا و لو نزل لا تزنوا  لقالو لا ندع الزنا ابدا لقد نزل بمکه علی محمد و انی لجاریه العب ” ‏بَلِ السَّاعَةُ مَوْعِدُهُمْ وَالسَّاعَةُ أَدْهَى وَأَمَرُّ‏ ” و ما نزلت سوره البقره و النساء الا و انا عنده  قال فاخرجت له المصحف فاملت علیه ای السور  .[2]

ابن جریج روایت کرد که یوسف بن ماهک گفت : پیش ام المومنین عائشه صدیقه بودم که ناگهان مردی عراقی آمد و گفت : کدام نوع کفن بهتر است ؟ عائشه گفت : رحم برتو باد ! تورا چه زیانی می رساند ( هر نوع کفنی که باشد ) گفت : ای ام المومنین مصحف (قرآن) خود را به من نشان بده ، ام المومنین  گفت : تو را چه ضرر می رساند که کدام آیه را قبلا ( یا بعد تر ) بخوانی ، آن چه اول نازل شده ، سوره ای از سوره های مفصل بوده که در آن از بهشت و جهنم یاد شده است ، تا مردم به اسلام روی آورند ، آنگاه آیات حلال و حرام نازل شد و اگر اول این چیز نازل می شد : شراب ننوشید ، می گفتند : ما هرگز شراب را ترک نمی کنیم . و اگر نازل می شد : زنا نکنید ، می گفتند : ما هرگز زنا را ترک نمی کنیم . این آیه در مکه بر محمد نازل شده و در آن زمان من دخترکی خردسال بودم که بازی می کردم . ” ‏بَلِ السَّاعَةُ مَوْعِدُهُمْ وَالسَّاعَةُ أَدْهَى وَأَمَرُّ‏ ” بلکه قیامت و عده گاه آنها است و قیامت سخت تر و تلخ تر است. و سوره بقره و النساء نازل نشده است مگر آنکه من پیش پیامبر بودم. راوی گفت : ام المومنین مصحف ( قرآن ) را برای او آورد و سوره را بر او خواند .

اين همان مسير صحيح و هدفمندي است كه رسول الله صلي الله عليه وسلم و اصحاب بزرگوارش جهت تغيير در افراد و جامعه آن را طي نموده اند . 

علاوه بر این روایت آموزنده می بینیم الله رسول الله صلی الله علیه وسلم  که در روش اداره ی  جامعه و مدیریت تعامل با دشمنان قانون شریعت به صورت  تدریجی و سیستماتیک و متناسب  با وضع موجود ، امکانات  ونیازهای روز مسلمین برخورد می کردند . همچون خود داری از کشتن منافقی که مفسده ای به دنبال داشت . در این زمان پیامبر ­صلی الله علیه وسلم از كشتن كسی كه قتل او مفسده­ای به دنبال داشت، خودداری می­­نمود. اذیت منافقان را می­­ دید و می­­ شنید و اصحاب نیز از وی اجازه­ ی قتل منافقان را می­­خواستند اما ایشان می­­ فرمود:

ادامه خواندن پاسخ شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی به شبهات ابومحمد مقدسی در مورد شیخ عبدالله عزام تقبله الله

عملکرد یکسان سلفیت خاص نجدیت و فاش نمودن نقش ابومحمد مقدسی در زمان شیخ عبدالله عزام تقبله الله به عنوان یک عبرت (قسمت دوم)

عملکرد یکسان سلفیت خاص نجدیت و فاش نمودن نقش ابومحمد مقدسی در زمان شیخ عبدالله عزام تقبله الله به عنوان یک عبرت (قسمت دوم)

به قلم: ابوصلاح الدین الکوردی

ابومحمد مقدسی که عده ای سابقه ی چند روزه ی او در یکی از اردوگاههای پیشاور را به عنوان سابقه ای شکوهمند برای او به حساب می آورند و به او اجازه می دهند که در امور مجاهدین دخالت و… کند در خاطراتی تحت عنوان «من ذاكرة أفغانستان» به ذکر حقایقی پرداخت که بسیار قابل توجه و تامل است و می تواند برای مجاهدین در شناخت بخشی از سابقه ی این تفکر و برخورد با سلفیت خاص نجدیت درس عبرت بزرگی باشد.

ابومحمد مقدسی بیان می کند قبل از ورود به این پادگان آموزشی عده ای از دوستان گفتند : من نمی توانم وضع حاکم بر این پادگاه را تحمل کنم . منهج طاغی حاکم بر پادگاه منهج اخوان المسلمین بود که خطاهای افغانی ها در نواقض توحید و عقیده ی صحیح نادیده گرفته می شدند، علاوه بر این از صحبت کردن در مورد این خطاها و تبلیغ بر علیه این خطاها و انکار آنها دیگران را نیز منع می کردند  و مانع صحبت کردن در این موارد می شدند . عبدالله عزام تا زمان مرگش از این روش دست نکشید و بر این روش ماند .  ولم يتراجع عنه إلى يوم مقتله.  با این وجود قبل از ورود به افغانستان بر رفتن به پادگان صدی اصرار کردم و این اولین آموزش نظامی من بود .[۱]

 علت خارج شدن او از پادگان صدی که پادگان شیخ عبدالله عزام بود را به این دلایل می داند که بسیار قابل تامل هستند :

  • دکتر عبدالله عزام قبرپرستان و  کسانی که از تمیمه و تعویذ و طلسم استفاده می کردند را مجاهد می نامید .
  • عبدالله عزام بندگان دموکراسی و برادران طواغیت چون ربانی و احمد شاه مسعود و غیره را در میان برادران مجاهد راه می داد.
  • –          شیخ عبدالله عزام مانع انکار شرکیات منتشر شده بین افغانها بود و از ما می خواست در برابر این قبرپرستان و شرکیات آنها سکوت کنیم.[۲] اما من بعد از نماز مغرب و در جلو همه با او در منع انکار شرکیات در میان افغانها با او مناقشه کردم .[۳]
  • در برابر منکرات و امور باطل افغانها سکوت می کرد و حتی به تعریف و تمجید و تزکیه ی آنها می پرداخت با آنکه برادران طواغیت و بندگان دموکراسی بودند.[۴]
  • او موحدین و مشرکین (یعنی افغانها) را یکسان مورد خطاب قرار می داد و همه ی آنها نزدش مجاهد بودند .[۵]  و این ثمره ی  خبیث تاخیر توحید است [۶]
  • در آن زمان در برابر کتاب دکتر عبدالله عزام که جهاد را مهمترین فرض عین معرفی کرده بود دکتر سفر الحوالی به برکات تعلیمات دعوت نجدی توحید را مهمترین فرض عین دانست و…[۷]

 ابومحمد مقدسی بیان می کند که به این دلایل پادگان آموزشی عبدالله عزام را ترک کرده است و می دانیم بعد از این چند روزی که تماما در درگیری با منهج سید قطبی حاکم بر پادگان و شخص عبدالله عزام تقبله الله به عنوان نماینده ی  این منهج می گذرد دیگر خبری از حضور ابومحمد مقدسی در میان مجاهدین نیست.

بعد از این دوره ی چند روزه ی پر تنش کلا زندگی ابومحمد مقدسی صرف این منهج سلفیت خاص نجدیت و مبارزه با منهج اشخاصی چون عبدالله عزام تقبله الله و منهج جهادی سید قطب تقبله الله و سایر مجاهدین اهل سنت حنفی و شافعی و… و جایگزین نمودن تدریجی منهج سلفیت خاص نجدیت می گذرد که در نهایت از کانال ابومصعب زرقاوی به تدریج این منهج قدرت می گیرد تا به الان دوله و دارودسته ی جولانی و امثالهم رسیده است.  

 اینها همان اشخاصی هستند که شیخ عبدالله عزام در حین تفسیر سوره ی  توبه از آنها گله و شکایت داشت و به عنوان یک مانع و آفت از آنها یاد می کرد .

اگر برادران مجاهد ما هم اکنون به تبلیغات براردان دوله بر علیه مجاهدین امارت اسلامی افغانستان و سایر گروههای جهادی مثل القاعده نگاه کنند دقیقا متوجه خواهند شد که فرقی بین اتهامات اینها با اتهامات ابومحمد مقدسی به عبدالله عزام و مردم افغانستان و مجاهدین آن زمان افغان وجود ندارد .

ادامه خواندن عملکرد یکسان سلفیت خاص نجدیت و فاش نمودن نقش ابومحمد مقدسی در زمان شیخ عبدالله عزام تقبله الله به عنوان یک عبرت (قسمت دوم)

ابومحمد مقدسی و پشت پرده تلاش مشکوک سلفیت آمریکائی- سعودی در ترور شخصیتی عبدالله عزام، عطیه الله لیبی و… (قسمت اول)

ابومحمد مقدسی و پشت پرده  تلاش مشکوک سلفیت آمریکائی- سعودی در ترور شخصیتی عبدالله عزام ، عطیه الله لیبی و…  

به قلم : ابوصلاح الدین الکوردی

اخیرا متوجه شدیم که ابومحمد مقدسی یکی از علمای سلفیت نوع سوم که در دارالکفر اردن (حیات خلوت اسرائیل و آمریکا) سکونت دارد با ذکر بیاناتی ما را به سالها قبل و زمان شیخ عبدالله عزام رحمه الله کشاند .

ابومحمد مقدسی به صراحت در این بیانات مجاهدین افغان را دسته ای مشرک و قبرپرست و… معرفی می کند که برای ما تازگی ندارد اما آنچه برای عده ای تازگی دارد این است که  شیخ عبدالله عزام را مدافع قبر پرستان و مشرکین و دموکراسی پرستان و مانعین اهل توحید و… معرفی می کند که واکنشهای مختلفی را در برداشت و پیام واضحی برای اهل خرد و اندیشه در برداشت .  

برای آشنائی بیشتر جوانان با عمق و هدف ابومحمد مقدسی از این گفته هایش لازم است در این زمینه توضیحات مفصلتری داده شود تا برای همه ی عزیزان مشخص شود این تفکرات از کجا سرچشمه گرفته اند و چهره ی اصلی این اشخاص که پشت کلی گوئی های آنها و تهاجماتشان به طاغوتهای سایر سرزمینها پنهان شده چگونه است؟

بارها عرض شده است که سلفیت خاص نجدیت و بخصوص آنچه امروزه از کانال آل سعود ارائه می گردد به عنوان یک مذهب انعطاف ناپذیر تمامیت خواه – که خود را برابر با اسلام و اهل سنت می داند و مخالفین خود را مخالف با اسلام و اهل سنت معرفی کرده است – همیشه سعی کرده با اتهامات مختلف ابتدا به ترور شخصیتی مخالفین و تشکیک در باورها و اعمال آنها پرداخته و سپس با زدن اتهامتی چون مشرک و اهل بدعت و … و در نهایت صدور حکم کفر و ارتداد، و در صورت وجود قدرت فیزیکی، سعی در حذف این مخالفین به صورت مستقیم و یا پشتیبانی از طاغوتها جهت حذف این مخالفین نموده اند .

 و این یعنی مطلق انگاری و دیکتاوری محض سلفیت مسخ شده ای از نوع خاص نجدیت و بت کردن رای اغلب اشتباه علمای یکی دو قرن اخیر نجد و بخصوص رای هر یک از علمای پیرو این تفکر در زمان حال که به نحوی با آنچه آمریکا و آل سعود تولید نموده اند آلوده شده اند .

البته سلفیت مسخ شده نیز خودش به دهها فرقه و شعبه تقسیم می شود که هیچ یک آن دیگری را قبول ندارد و هر ملاء و شیخی در این تفکر خودش تبدیل به مرجع تقلید جداگانه با مریدان جداگانه ای می باشد .

 ابو محمد مقدسی یکی از شیوخ و ملاهای این تفکر است که برای خودش دارودسته ای کاملا متمایز راه انداخته است که تحت هیچ شرایطی سایر ملاها و شیوخ این تفکر را نیز قبول ندارند حالا چه رسد به علمای سایر فرق و مذاهب اسلامی؛ البته آنها نیز او را قبول ندارند . اما وجه مشترک تمام این جریان سلفیت تولید شده توسط آمریکا و آل سعود جنگ روانی و سرد و تبلیغی و گاه جنگ گرم با مخالفین افکار خودشان است .

شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی در کتاب ارزشمند « روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم» در تاریخچه ی مختصر سلفیت نوین آمریکا – آل سعود  با ارجاع به آثار شیخ عبدالله عزام رحمه الله از سابقه ی این جریان سخن گفته و می نویسد:

 …برخي بر اين باورند كه سرآغاز پيدايش اين فرقه به جنگ دوم خليج فارس در سال ۱۴۱۱ بر مي گردد ….اما پس از بررسي و تحقيق در سخنرانيها و مقالات دكتر عبدالله عزام آشکار می گردد كه این جریان قبل از جنگ دوم خليج درست شده است و با تاكيد بر چند سال آخري كه از جهاد افغانستان بر عليه حكومت سوسياليستي شوروي مانده بود در مي يابيم كه اینها به شهر پيشاور مي رفتند و جوانان را از جهاد مسلحانه بر عليه اشغالگران سوسياليست در افغانستان سرد مي نمودند، وعلاوه بر آن در كشورهاي خليج فعاليت داشتند و با آوردن بهانه ها و شبهات متعددي از جمله اينكه :

–  مردم افغانستان مشرك و قبر پرست و… هستند

– و جنگ افغانستان جنگي اسلامي نيست

– و بسياري از رهبران جنگ افغانستان از نظر عقيده سالم نبوده و يا با بعضي از كشورهاي خارجي در ارتباط هستند

و با چندين شبه و بهانه ي ديگر مردم را از دادن كمكهاي مادي هم منصرف مي كردند و عاملي شدند جهت سرد نمودن بسياري از مردم از پشتيباني كردن و ياري رساندن به جهاد افغانستان در سالهاي پاياني اش  .

دكتر عبدالله عزام رحمه الله از كار اينها بسيار گله داشت و نمي دانست كه اين فرقه ي گمراه ثمره ی کار مشترک سی .آی . ای  آمریکا و سازمان اطلاعات سعودي بوده و از فرزندان نامشروع این دو منبع فساد می باشد. همچنان كه قاديانيها از فرزندان انگليس بود و توسط آنها توليد شده اند .

ادامه خواندن ابومحمد مقدسی و پشت پرده تلاش مشکوک سلفیت آمریکائی- سعودی در ترور شخصیتی عبدالله عزام، عطیه الله لیبی و… (قسمت اول)

مزدوران اوجالان با نظارت آمریکا دو برادر مخالف را در شرق دیرالزور پس از دستگیری آتش زدند

مزدوران حزب کارگران اوجالان که هم اکنون به عنوان پیاده نظام آمریکا در سوریه عمل می کنند ، پس از آنکه هوایماهای ائتلاف به رهبری آمریکا زمینه های سوخته ای را بر جای می گذارند این پهلوان پنبه ها نیز وارد این اماکن بدون درگیری شده و شروع به مانور دهی و تبیلغات دروغین می کنند .

در این اماکن نیز که اهالی آن بر می گردند نوعی دیکتاتوری به سبک پرولتاریائی را بر مردم تحمیل کرده و به بدترین شیوه ی ممکن با مخالفین مسلمان و غیر مسلمان برخورد می کنند . معیار برای آنها ابتدا منافع آمریکا و بعد اندیشه های پوسیده و کپک زده ی کمونیستی اوجالان در اولیت قرار دارد . هر کسی با این دو معیار مخالف باشد هم ملیتش از او گرفته می شود و هم حقوقش . یعنی شخص که با آنها نباشد دیگر کورد نیست و به عنوان دشمن نگریسته می شود . این همان کاری است که قبلا کومله ها و دموکراتها و بارزانی ها و طالبانی ها و همین مزدوران اوجالان و سایر سکولاریستها مرتد کوردستان با مخالفین خود کرده اند .

این بار و در جنایتی جدید، مزدوران مرتد و کپک زده ی اوجالان بعد از دستگیری دو برادر در روستای حریجیه دیرالزور آنها را آتش زدند.

وَلَا تَحْسَبَنَّ اللَّهَ غَافِلًا عَمَّا يَعْمَلُ الظَّالِمُونَ ۚ (ابراهیم/۴۲) و هرگز مپندار که خدا از کردار ستمکاران غافل است.

ما این جنایت را در کارنامه ی سکولاریستها یاد داشت خواهیم کرد و هرگز فراموش نخواهیم کرد این مجرمین و ظالمین با ملت ما و دین ما چه کردند و مرتکب چه جنایاتی شده اند . ان شاء الله پاسخ مناسبی دریافت خواهند کرد. این خائنین تا کی می توانند در پناه این کفار و طاغوتها به ملت مسلمان کوردستان ظلم کنند ؟

فتوای ارتداد حزب نور سلفی مصر توسط ابوقتاده فلسطینی، آنهم پس از اینهمه سال، پیام و هشداری به ‌‌اولوالالبـاب‌

فتوای ارتداد حزب نور سلفی مصر توسط ابوقتاده فلسطینی، آنهم پس از اینهمه سال، پیام و هشداری به ‌‌اولوالالبـاب‌

به قلم : ابوعبدالله موکریانی

من طبق آنچه که از این دسته از اشخاص دیده ام بر خود لازم می دانم که مثل آنها کتمان شهادت نکنم . چون زمانی که از آنها در مورد حکم طاغوت اردن و … می پرسند یا سکوت می کنند یا به سوال کننده حمله  . الله تعالی می فرماید : وَلْيَتَّقِ اللّهَ رَبَّهُ وَلاَ تَكْتُمُواْ الشَّهَادَةَ وَمَن يَكْتُمْهَا فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ وَاللّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِيمٌ ‏ (بقره/۲۸۳)  و از خدائي كه پروردگار او است بترسد ، و گواهي را پنهان نكنيد و هركس آن را پنهان دارد قلبش بزهكار است ، و خدا بدانچه انجام ميدهيد آگاه است .‏

با این گفتار می رویم سراغ فتوای ابوقتاده و سایر شرکایش تا بفهمیم دایره ی این فتوا تا کجاها کشیده می شود و چه پیامی در این گونه فتواها برای خردمندان و اولوالالبـاب‌ نهفته است ؟!

بدون شک زمانی که می گوئیم حزب مسیلمه ی کذاب و سجاع مرتد هستند به این معناست که هر کسی که در حزب مسیلمه ی کذاب و سجاع قرار دارد مادام که در این حزب است و قبل از دستیابی به آن مثل خود مسیلمه توبه نکرده است مشمول حکم مرتدین می گردد. یعنی در دادن حکم ارتداد و اجرای حکم ارتداد فرقی بین مسیلمه با مریدانش وجود ندارد .

این حکم همچنانکه در مورد حزب سجاع و مسیلمه ی  کذاب در زمان خلفای راشدین صدق می کند در همین زمان هم در مورد حزب اوجالان و بارزانی و سیسی و غیره نیز صدق می کندو قابل تعمیم است. چرا؟ چون تنها الله تعالی حق دارد حکم دهد چه کسی مسلمان است و چه کسی کافر و مسلمان نیز تحت چه شرایطی مرتد می شود.

 در این صورت هم حکم ثابت و تا روز قیامت لایتغییر است و هم معیارها ثابت هستند و نمی توان گفت که این حکم مسلمان بودن یا کافر بودن یک کافر اصلی یا مرتد بودن یک قدیم مسلمان تنها به زمان و مکان و اشخاص مشخصی تعلق می گیرد و شامل زمانها و مکانهای دیگر و اشخاص مشابه دیگری نمی گردد .

اما زمانی که می گوئیم : «جبهه ی مرتدین»؛  به این معناست که در این جبهه ممکن است مسلمانانی هم وجود داشته باشند که به کل شریعت منجمله حکم زکات اعتقاد دارند اما معتقدند که این زکات شرعی نباید به خلیفه ی مسلمین پرداخت شود و اینها خودشان باید آن را میان مستمندان خود تقسیم کنند به همین دلیل با تاویلات اشتباهی که دارند هماهنگ با حزب مرتدین مسلیمه ی کذاب و سجاع و منکرین شرعی بودن زکات و دیگران با مسلمین وارد جنگ شده و «جبهه ی واحدی» را تشکیل می دهند . 

یا باز ممکن است که این «جبهه ی مرتدین» بر منطقه ای تسلط پیدا کرده باشند که در این منطقه مسلمانان ثابت قدمی هم در روستاها و محلات متفرق و کوچکی وجود داشته باشند که واقعا با جریان مرتدین نیستند اما در مناطق تحت تصرف مرتدین گیر کرده اند و قابل تشخیص برای مسلمین نیستند؛ به همین دلیل صحابه در جنگ با جبهه ی مرتدین تمام تلاش خود را می کردند این دسته های مسلمان را به همراه اهل تاویل از مرتدین جدا کنند.

با این توضیحات بر می گردیم به فتوای ابوقتاده فلسطینی در مورد حزب نور سلفی مصر که به سبکی غیر از سبک ابوقتاده و هانی و مشابهین آنها در حال خدمت به یکی از طواغیت دست اول و دوم هستند :

–        ابوقتاده فلسطینی مناط و علت تکفیر حزب سلفی نور مصر را حضور این افراد در جبهه ی سیسی و تائید و پشتیبانی و دفاع از حکومت کافر و مرتد در برابر مسلمین می داند

 در اینجا علت واضح و روشن است و مشول هر شخصی می گردد که با دست یا زبان از چنین حکومتهای کافری در برابر مسلمین حمایت کند و یا در جبهه ی این کفار بر علیه مسلمین وارد جنگ نظامی یا روانی و تبلیغی شود .

در این صورت می توان گفت تمام کسانی که به این سبک در جبهه ی طاغوتهائی چون آل سعود ، اردن، امارات، کویت، افغانستان، پاکستان، الجزائر، سومالی و انگلیس و کانادا و غیره بر علیه مسلمین وارد جنگ سرد یا گرم می گردند مشمول همین حکم می گردند . چون تمام افراد جبهه مشمول یک حکم می گردند .

ادامه خواندن فتوای ارتداد حزب نور سلفی مصر توسط ابوقتاده فلسطینی، آنهم پس از اینهمه سال، پیام و هشداری به ‌‌اولوالالبـاب‌

سلسلۀ جنایات و جرایم محمد بن عبد الوهّاب در حق مسلمانان (۶)

? سلسلۀ جنایات و جرایم محمد بن عبد الوهّاب در حق مسلمانان (۶)

? نویسنده: مجاهد دین

▫️در قسمت قبل گفتیم که سلیمان بن عبد الوهاب کتابی در رد برادرش محمد بن عبد الوهاب نوشت و آن را برای مردم شهر عیینه فرستاد. سلیمان خودش در شهر حریملاء بود که یک سال بعد از نوشتن آن کتاب، محمد بن عبد الوهاب به حریملاء حمله کرده و آنجا را به اشغال خودش در می‌آورد و سلیمان به عبد الوهاب از آنجا فرار کرده و به شهر سدیر می‌رود.

▫️ابن بشر در حوادث سال ۱۱۶۸، می‌نویسد که شهر حریملاء را در طی یک سری عملیات و جنگ‌ها، فتح! می‌کنند و سلیمان بن عبد الوهاب که در آن شهر بود، فرار کرده و به شهر سدیر می‌رود.

?نکته‌ای که حائز اهمیت است، نوع نگاه محمد بن عبد الوهاب به برداشت خودش از دین است. او هرگز گمانش این نبود که راه و روش و برنامۀ او،  اجتهادی و خطاپذیر باشد، بلکه بر این باور بود که راه او دقیقا همان راه الله و رسولش است و هرکسی با او مخالفت کند، با او مخالفت نکرده است بلکه با الله و رسولش مخالفت کرده است. لذا خودش و پیروانش را مسلمین می‌نامید، و مخالفانش را به عام کافر و مشرک می‌دانست. و ما برای نمونه، یکی از مخالفان محمد بن عبد الوهاب را مثال زدیم که برادرش بود، و کتاب او اکنون موجود است و از پیروان محمد بن عبدالوهاب می‌خواهیم به ما نشان بدهند که عقیدۀ سلیمان بن عبد الوهاب که در کتابش آمده است چگونه از عقیدۀ مشرکان زمان پیامبر صلی الله علیه وسلم بدتر بوده است؟ مشرکانی که برای خداوند زن و همسر قائل بودند و برایشان شریک و ولی و ظهیر و اولیاء من الذل قائل بودند، مشرکانی که در مقام دفاع از إله هایشان به الله دشنام می‌دادند، مشرکانی که منکر قیامت و زنده شدن بودند. اما متاسفانه محمد بن عبد الوهاب نه شرک و عقیدۀ مشرکان زمان پیامبر صلی الله علیه وسلم را شناخته بود، و نه توحید پیامبران را. و با فهم خوارج مآبانه‌اش و ظاهرگرایی و عدم تفقه در دین، آیاتی که دربارۀ مشرکان نازل شده بود را برای مسلمانان به کار می‌برد.

?اکنون به بعضی دیگر از غارت گری‌ها و کشتارها و تخریب‌ها و جنایت‌های محمد بن عبد الوهاب و پیروانش در حق مسلمانان نگاه کنید.

?ابن بشر در وقایع سال ۱۱۷۳ می‌گوید: «سار عبد العزيز بجنود المسلمين الى جهة منيخ فواقع أهل المجمعة وحصل بينهم مناوشة قتال فقتل من أهل المجمعة علي بن دخان وأربعة رجال غيره وعقروا عليهم كثيراً من الدواب».

?ترجمه: «عبد العزیز با لشکر مسلمانان به سمت منیخ رفت و با اهل المجعمه روبرو شده و بینشان درگیری  درافتاد و از اهل المجمعه، علی بن دخان و چهار مرد دیگر کشته شدند و بسیاری از چهارپایانشان زخمی شدند».

?عنوان المجد، ص ۸۳٫

?و در مان سال می‌نویسد: «وقصد الدلم والخرج، وقاتل أهلها من فزع أهل البلد سبعة رجال وغنم عليهم إبلا كثيرا».

?ترجمه: «عبد العزیز به سمت شهر الدلم و الخرج رفت و با اهل آنجا جنگید و هفت نفر از ترسویانشان را کشت و شتران بسیاری را به غنیمت گرفت».

عنوان المجد ، ص ۸۳٫

?و در دامه می‌نویسد: «وركب الشيخ إلی العيينة فأمر بهدم قصر بن معمر، فهدم ثم غزا عبد العزیز منفوحة، و أشعل في زرعها النار».

?ترجمه: «و شیخ محمد بن عبد الوهاب به عیینه رفت و دستور به ویران کردن قصر عثمان بن معمر داد و قصرش را ویران کردند، سپس عبد العزیز با شهر منفوحه جنگید و مزارعش را به آتش کشید».

ادامه خواندن سلسلۀ جنایات و جرایم محمد بن عبد الوهّاب در حق مسلمانان (۶)

نسل کشی مسلمین توسط آمریکا و مزدوران اوجالان در باغوز سوریه

 نسل کشی مسلمین توسط آمریکا و مزدوران اوجالان در باغوز سوریه

به قلم: کارزان شکاک

اردوگاه باغوز واقع در حومه شرقی دیرالزور سوریه که در آن آوارگان دوله پناه گرفته اند و شاهد قحطی شدید است طی ۳۶ ساعت گذشته شاهد شدیدترین حملات هوائی و خمپاره اندازی مزدوران اوجالان بوده است که در ضمن این جنایات نابخشودنی بیش از بیش از ۱۰۰۰ مسلمان غیرنظامی کشته شده‌اند. استفاده بیش از حد جنگنده‌های ائتلاف به رهبری آمریکا از قدرت و بمباران منطقه، بدون توجه به امنیت غیرنظامیان، و خمپاره اندازیهای وحشیانه ی مزدوران اوجالان قصد و نیت ائتلاف و مزدورانش برای از بین بردن همه کسانی که در محاصره گرفتار شده‌اند حتی کودکان، را تایید می‌کند.

اینهم به کارنامه ی سیاه آمریکا و مزدوران اوجالان که هم اکنون در اختیار آمریکا قرار گرفته اند و نیز به کارنامه ی آل سعود و قطر و ترکیه و امارات که بخشی از این بمبارانها توسط جنگنده های آنها صورت می گیرد و یا هواپیماهای آمریکا از فرودگاههای آنها به پرواز در آمده و مسلمین را قتل عام می کنند اضافه خواهد شد تا برای احمق ترین انسانها ثابت شود حقوق بشر سکولاریستی و دموکراسی غرب و مزدورانش به چه معناست  و اسلام مورد نظر ترکیه و قطر و آل سعود هم یعنی چه؟ و این جنایتکاران سکولار و دموکراسی خواه چه ارزشی برای انسانهای مخالف خود قائلند؟

لازم به ذکر است که با آنکه پایگاه العدید در قطر؛ مهمترین مرکز عملیات های آمریکا در خاورمیانه است اما پایگاه انجرلیک آمریکا در ترکیه و پایگاههای آمریکا در حفرالباطن و طائف و جنوب جده در عربستان و پایگاه آمریکائیها در بحرین و امارت و اردن هم سهم به سزائی در قتل عام مسلمین ایفاء می کنند .

جنگ روانی برادران دوله پس از عملیات پرشهامت و افتخار آمیز فدائیان امارت اسلامی افغانستان در شوراب

جنگ روانی برادران دوله پس از عملیات پرشهامت و افتخار آمیز فدائیان امارت اسلامی افغانستان در شوراب   

به قلم : ابوبکر الخراسانی

هیچ مسلمانی شک ندارد که آمریکا دولتی کافر است که افغانستان را در اشغال خود در آورده است . در این اشغالگری  مزدوران و اجیرانی از افغانستان چه با اسلحه و چه با کلمه و جنگ روانی آمریکای کافر و متحدین او را کمک می کنند .

ضرر کسانی که در جنگ روانی و تبلیغی در ماهواره ها و منابر مساجد و جلسات سخنرانی و روزنامه ها و فضای مجازی به نفع آمریکا و به ضرر مجاهدین کار می کنند گاه بسیار بیشتر از دهها سرباز اسلحه به دست بوده است. چرا؟ چون آن سرباز اسلحه به دست تنها جسم مسلمین را هدف می گیرد و تنها چند مجاهد را شهید می کند و دهها مجاهد مومن با ایمانی قوی جای او را می گیرند، اما این مجریان جنگ روانی مستقیما ایمان مسلمین را هدف قرار می دهند؛ که نشان می دهد ضرر زبان و قلم مفسدین بسیار بیشتر از جنگ اسلحه ی دشمنان است .

عده ای از این قلم به دستان و دین فروشان مثل عبدالله عبدالله و سیاف و… آگاهانه و عمدا و به میل خودشان برای کسب مال و مقام دنیا و خدمت به کفار اشغالگر بر علیه مجاهدین صحبت می کنند، اما دسته ی دیگری از جاهلین و فریب خوردگان نیز وجود دارند که بدون مزد و مجانی و حتی ناخواسته بر علیه مجاهدین و به نفع کفار اشغالگر و مزدوران محلی آنها زبان به سخن و قلم به دست می گیرند .

مناصرین دوله جزو همین گروه اخیر هستند که با تفکرات اشتباه و عقاید کج روانه ی خود ناخواسته در خدمت به آمریکا و سایر طاغوتها قدم بر می دارند .

عملیات افتخار آمیز و سلحشورانه ی شوراب در ولایت هلمند بر علیه آمریکائیان و مزدورانش نیز آزمایشی جدید برای شناسائی خادمین با مزد و بی مزد آمریکا در جنگ روانی بر علیه مجاهدین استشهادی و امارت اسلامی طالبان شد .

مزدوران مستقیم آمریکا از یکطرف جنگ روانی خود را شروع کردند و مناصرین دوله هم بدون مزد و مجانی از سوی دیگر . مناصرین دوله نیز به خاطر حسادت زیاد و علم کم و افکار و عقاید اشتباه جهت کم کردن ارزش عملیات فدائی و استشهادی برادران ما بر علیه آمریکا و مزدورانش از کلماتی استفاده می کنند و چنان نشان می دهند که مسیر این مجاهدین استشهادی جهنم است . نعوذ بالله

اما نگا کنیم و ببینیم که رسول الله صلی الله علیه وسلم در این زمینه ها چه می فرماید :

رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرماید : ” لَا يَجْتَمِعُ كَافِرٌ وَقَاتِلُهُ فِي النَّارِ أَبَدًا “.[۱] از حضرت ابوهریره -رضی الله عنه- روایت است که رسول الله -صلی الله علیه و سلم- فرموده‌اند : ” هیچگاه کافری همراه با قاتلش در جهنم جمع نخواهد شد “

در این حدیث مبارک ترغیب است برای کشتن دشمنان اسلام  و این که کشتن کافر، باعث عدم دخول آن مجاهد در جهنم با همسایگی آن کافر می‌شود. زیرا کافر جایش جهنم است، اما مجاهد غازی جایش جنت الهی است.

رسول الله صلی الله علیه وسلم آشکارا و فصیح جواب مناصرین دوله را داده است . مناصرینی که برادران استشهادی ما را با تهمتهای مختلفی متسحق جهنم می کردند .

حالا سوال اینجاست رسول الله صلی الله علیه وسلم راست می گوید یا این مزدوران بی مزد؟ بدون شک رسول الله صلی الله علیه وسلم صادق است و اینها کاذب و تهمت زن و دروغپرداز.


[۱]   رواه مسلم/حدیث ۱۸۹۱

جایگاه آزادی بیان و امر به معروف و نهی از منکر و روش برخورد با مخالفین خودی و غیر خودی نزد دارودسته ی جولانی

جایگاه آزادی بیان و امر به معروف و نهی از منکر و  روش برخورد با مخالفین خودی و غیر خودی نزد دارودسته ی جولانی

به قلم :  ابوخالد کردستانی

از مانی که جولانی خیانت و بیعت شکنیهای مکرر خود نسبت به مسلمین را شروع و تکرار کرده ، و از زمانی که دست خودش و گروهش به دستور اربابان خارجی به خون هزاران مسلمان و بخصوص مهاجرین اهل سنت آلوده شده است، به تدریج ما شاهد جدا شدن مخلصین و حق طلبان از گروه مافیائیش و نشر انتقادات و افشاگری از طرف اعضای حق گوی این گروه بوده ایم .

روش برخورد این گروه با مخالفینی که تنها از طریق بیان انتقاداتی کرده اند خیلی جالب و قابل تامل است. و جالبتر اینکه برایش فرق نمی کند این مخالف از اعضای وفادار خودش باشد یا متعلق به سایر گروهها و جماعتهای اهل سنت باشد .

همین چند روز پیش بود که همه دیدیم یکی از خواهران مسلمان به نام دکتر علا الشريف که از طرفداران پروپاقرص این گروه بود به سادگی به دلیل نقد یکی از اعضای آنها – آنهم در فضای مجازی – دستگیر و زندانی شد که بعد از تلاشهای مستمر مجاهدین و فشار رسانه ای و افکار عمومی مجبور به آزادی او شدند .

اتفاق دیگری که در این روزها روی داد ترور نافرجام یکی از سربازان با سابقه ی هممسیر با این گروه به نام عبدالباسط ساروت بود که در کلیپی تصویری از خیانت دارودسته ی جولانی به خون شهداء و خطرهای سیاستهای سازشکارانه ی این گروه و خطرهای رهبران فاسد این گروه و… صحبت کرده است . بعد از نشر این کلیپ تصویری این شخص با یک بمب جاسازی شده مورد سوء قصد قرار گرفت که منجر به قتلش نشد و جان سالم به در برد .

عبدالباسط ساروت از کسانی است که در همان ابتدا در راهپیمائی های خیابانی به عنوان یکی از رهبران مخالف در حمص شرکت کرده بود و… و بعد رهبر دو کتیبه به نام   كتيبة شهداء البياضة وفيلق حمص   شد . در اواخر ۲۰۱۴ قصد داشت با دوله جهت جنگ با حکومت بشار اسد به همراه ۱۰۰ نفر از جنگجویانش بعیت دهد به شرطی که از جنگ با سایر گروهها شرکت نکند ؛ اما دوله چنین بیعتی را به دلیل ناقص بودن نپذیرفت به همین دلیل ساروت همچنان مستقل باقی ماند .

در خرداد ۹۶  از طرف گروه جولانی تهدید شد که یا سوریه را باید ترک کند یا خودش را تسلیم گروه جولانی کند . ساروت به میل خود تسلیم نیروهای جولانی شد و حاضر به ترک سوریه نشد. در پی زندانی شدن وی مادرش که مادر ۵ شهید از زمان شروع اغتشاشات در سوریه است تهدید کرد که اگر گروه جولانی این پسرش را آزاد نکند خودش وارد میدان شده و…. که در نهایت گروه جولانی مجبور به آزادی او شد .

 با تمام اختلافاتی که ما با این شخص و امثال این شخص داریم اما لازم است گفته شود این شیوه ی برخورد با منتقدین و کسانی که خواهان امربه معروف و نهی از منکر هستند تنها کار دیکتاتوران مستبد و خون آشام کمونیستی و جوجه طاغوتهای محلی است نه مسلمینی که ادعای تبعیت از قانون شریعت را دارند .  

دارودسته ی فتاحی که بخشی بسیار ناچیز از این گروه مافیائی است – اما در تمام جرمهایش شریک -با چه روئی دم از آزادی بیان و عقیده و احقاق حقوق وغیره می زنند؟

 این است ثمره ی جنگ فی سبیل ترکیه و ناتو و …. و انحراف از جهاد فی سبیل الله و قانون شریعت الله و تبعیت از رهبران فاسد و ساحران توجیه گر و مصلحت تراشی که با ادبیاتی شبه اسلامی به استحمار و فریب مریدان می پردازند .