مختصر متین از کتاب تحفة الموحدین (۳) ( در شناخت طاغوت سکولاریسم و دموکراسی و… )

مختصر متین از کتاب تحفة الموحدین (۳) ( در شناخت طاغوت سکولاریسم و دموکراسی و… )

تهیه شده در:  کمیته شرعی جماعة التوحیدو الجهاد بیت المقدس

ذي الحجة ۱۴۳۰

طاغوت سکولاریسم

*سکولاریسم دین کفری است که به دنبال دورکردن دین اسلام از هرگونه تأثیری در دنیا است.

*دین سکولاریسم (دین مشرکین) دو مذهب کلان دارد، که هر کدام از آن دیگری زشت تر است:

– مذهب اول: سکولاریسم ملحد: که به طوری کلی منکر دین اسلام و شریعتهای آسمانی است و وجود الله را انکار کرده و به هیچ چیز غیر از ماده ایمان ندارد.( مثل دهری ها)

– مذهب دوم : سکولاریسم غیرملحد: سکولاریسمی که منکر وجود الله نیست و به طور تئوریک به او ایمان دارد اما منکر دخالت دین اسلام و شریعتهای آسمانی در مسائل دنیوی است و خواستار دورکردن دین اسلام از امور دنیا است.(مثل مشرکین قریش)

*نتائج دین سکولاریسم در سرزمینهای مسلمین عبارتند از:

-ردّ حکم بما انزل الله و دور کردن شریعت از تمام عرصه های زندگی و جایگزین کردن قوانین دین سکولاریسم به جای آن.

– تحریف و جعل تاریخ اسلام و ترسیم دوران طلایی فتوحات اسلامی به شکل دوران وحشی گری.

– فاسد کردن آموزش و تربیت و آن را خدمتگزار نشر دین سکولاریسم قرار دادن.

– از بین بردن مرزها و فرقها بین مسلمین و کفار   و همه آنها را از حیث ظاهر به منزله یک چیز قرار دادن.

– انتشار اباحی گری و بی بند وباری و ویران کردن بنیان خانواده و تشویق و تحریک به آن.

– مبارزه با دعوت اسلامی

– تحت تعقیب قرار دادن داعیان الی الله و مبارزه با آنان و چسباندن اتهامات باطل به آنان و توصیفشان با القاب مذموم.

– رهایی از مسلمینی که با دین سکولاریسم سازش نمی کنند از راه تبعید یا زندان یا قتل.

– انکار فریضه جهاد فی سبیل الله و هجوم به آن و آن را نوعی وحشی گری و راهزنی به شمار آوردن.

– دعوت به قوم پرستی و وطن پرستی بنابر این اساس که دین اسلام عاملی از عوامل جامعه نباشد.

ادامه خواندن مختصر متین از کتاب تحفة الموحدین (۳) ( در شناخت طاغوت سکولاریسم و دموکراسی و… )

مختصر متین از کتاب تحفة الموحدین (۲) ( در شناخت طاغوت سکولاریسم و دموکراسی و… )

مختصر متین از کتاب تحفة الموحدین (۲) ( در شناخت طاغوت سکولاریسم و دموکراسی و… )

تهیه شده در:  کمیته شرعی جماعة التوحیدو الجهاد بیت المقدس

ذي الحجة ۱۴۳۰

طاغوت دموکراسی

*دموکراسی یعنی: حکم ملت،  و بر اصولی استوار است که همگیشان با اسلام تناقض دارد که عبارتند از:

– ملت مصدر قدرت بوده و هنگام تنازع حکم یگانه تنها اوست نه قانون شریعت الله

– آزادی دین سکولاریسم و اعتقاد به هر چیزی .

-آزادی بیان و لو اینکه مفاد آن طعن و ناسزا به ذات الهی باشد.

-جدایی دین اسلام و شریعتهای آسمانی از دولت و سیاست و زندگی

-آزادی شخصی مادامی که با قانون سکولاریستی کشور مغایرت نداشته باشد.

-آزادی تشکیل احزاب و تجمعات در چارچوب رعایت دین سکولاریسم بدون در نظر گرفتن عقائد آنها.

-معیار و میزان بودن موضع اکثریت و انجام آنچه که اکثریت می خواهد  ولو اینکه در برابر قانون شریعت الله باشد.

-مساوات و برابری در حقوق و واجبات و وظایف بین افراد جامعه با معیار دین سکولاریسم .

*فرق بین دموکراسی سکولاریستها(مشرکین)  و شورا:

-در شورا حکم در اختیار الله است اما در دموکراسی سکولاریستها(مشرکین) حکم در اختیار ملت است.

– شورا در اسلام در مسائل اجتهادی است و دموکراسی سکولاریستها(مشرکین) خلاف این است.

-شورا در اسلام محصور در اهل حل و عقد و اهل خبره و متخصص است و دموکراسی سکولاریستها(مشرکین) چنین نیست.

– شورا واجب است اما الزام آور نیست در حالیکه در دموکراسی سکولاریستها(مشرکین) آراء الزام آور و واجب التنفیذ است.

*یکی از نهاد های دموکراسی سکولاریستها(مشرکین)  آن است که مجالس قانونگذاری نامیده می شود، و حکم دخول در این مجالس در اصل تحریم است اما کسی که وارد آن شود دو حالت دارد:

-بر احترام به قانون کفری سکولاریستها(مشرکین) قسم یاد کند، ؛چنین کسی کافر و مرتد از اسلام است.

-بر احترام به قانون کفری سکولاریستها(مشرکین)  قسم یاد نکند ؛چنین کسی کافر نمی شود اما به سه شرط:

اول: حکمی طاغوتی را تأییدنکرده و بدان اقرار نکند.

دوم: حکمی طاغوتی را تشریع و قانونگذاری نکند.

سوم: بر آنان اعتراض کرده و به کفرشان تصریح نموده و دشمنی و برائت از آنان را آشکار کند یا اینکه از مجلس بیرون رود.

*حکم کاندیدای مجلس قانونگذاری سکولاریستها(مشرکین)  به سه نوع تقسیم می شود:

ادامه خواندن مختصر متین از کتاب تحفة الموحدین (۲) ( در شناخت طاغوت سکولاریسم و دموکراسی و… )

مختصر متین از کتاب تحفة الموحدین (۱) ( در شناخت طاغوت سکولاریسم و دموکراسی و… )

بسم الله الرحمن الرحيم

مختصر متین از کتاب تحفة الموحدین (۱) ( در شناخت طاغوت سکولاریسم و دموکراسی و… )

تهیه شده در:  کمیته شرعی جماعة التوحیدو الجهاد بیت المقدس

ذي الحجة ۱۴۳۰

آنچه که خدمت شما ارائه می شود خلاصه ای مفید و «ترجمه ای آزاد» از کتاب تحفة الموحدین فی أهم مسائل اصول الدین است که توسط کمیته شرعی جماعت التوحید و الجهاد بیت المقدس گردآوری شده است .

مقدمه

الحمدلله و الصلاة و السلام علی رسول الله و رضی الله عن آله و صحبه و من والاه و بعد…

از آنجایی که کتاب تحفة الموحدین-علی رغم اختصارش-به عنوان متنی علمی به مانند متون علمی که علمایمان در انواع فنون شرعی نوشته اند و با ویژگی هایی چون کوتاهی عبارات و پرمعنایی الفاظ و تکمیل مفاهیم متمایز می شوندنبود ، برادرانتان در کمیته شرعی تصمیم گرفتند که مختصری از آن کتاب را تهیه کنند تا متنی علمی باشد به طوریکه حفظ آن آسان بوده و کتاب” تحفة “به مثابه شرحی بر این متن باشد و چنانکه گفته اند: متن برای حفظ است و شرح برای فهم.

گمان نمی کنیم که کسی که از حفظ این مختصر فارغ شود این سروده علامه مقریزی رحمه الله را با صداقت زمزمه نکند که:

وقد أعرضت نفسی عن اللهو جملة     وملت لقاء الناس حتی و إن جلّوا

وصار بحمدالله شغلی و شاغلی     فوائد علم لست من شغلها أخلو

فطورا یراعی کاتب لفوائد    بصحتها قد جاءنا العقل و النقل

وآونة للعلم صدری جامع    فتزکو به نفسی و عن همها تسلو

ترجمه ابیات:  نفس من از امور بیهوده تماماً رویگران شده و دیدار با مردم برایم ملال آور شده حتی اگر آن مردم از بزرگان باشند. و به شکر خدا تمام کارو بارم و هم و غمّم علم آموزی شده و وقت فراغتی ندارم.گاه گاهی کاتبی به دنبال نکته های علمی است که عقل ونقل صحت آن را تأیید کرده اند. و گاهی سینه ام دربردارنده علم است و نفسم با آن پاک می شود و آرامش خاطر می یابد.

از الله تعالی اخلاص در قول وعمل و آشکار و پنهان را خواستاریم و از او تقاضای توفیق ویاری می خواهیم در هر آنچه که مورد محبت و رضایت اوست.

و آخر دعوانا أن الحمد لله رب العالمین و صلی الله و سلم علی المبعوث رحمة للعالمین.

برادرانتان در

کمیته شرعی در جماعت التوحید و الجهادبیت المقدس

اسماء و  احکام

مرجع اسماء شرعی: مانند اسم مسلمان، کافرمشرک، کافر یهودی و نصرانی و مجوس و صابئی، مبتدع و فاسق آن است که شارع معیِّن کرده باشد هم از جهت حقیقت و هم از جهت معنا.

و کسی که بین حقائق این مسمیّات فرق نگذارد و آنها را بدون علم، تصوّر کند دچار خطا و لعزش و خلط خواهد شد. الله تعالی کسی را که حدود آنچه را که بر رسولش نازل کرده نداند مذمت نموده است: { الأَعْرَابُ أَشَدُّ كُفْراً وَنِفَاقاً وَأَجْدَرُ أَلاَّ يَعْلَمُواْ حُدُودَ مَا أَنزَلَ اللّهُ عَلَى رَسُولِهِ:  باديه‌نشينان عرب ،  كفر و نفاقشان شديدتر است از ( كفر و نفاق شهرنشينان عرب . زيرا سنگدل‌تر و جفاپيشه‌ترند و با اهل خير و صلاح نشست و برخاست كمتري دارند ) و آنان بيشتر سزاوارند كه از مقرّرات و قوانين چيزي بي‌خبر باشند كه خداوند بر پيغمبرش نازل كرده است .}[توبه: ۹۷]

*******

طاغوت

*طاغوت یعنی: «هر کس یا هر چیز که از مرز بندگی تجاوز کند چه معبود باشد یا متبوع[تبیعت شده] و یا مطاع[اطاعت شده]»یا : «هر کس یا هر چیز که در کفر از حد تجاوز کند».

*بر انسان واجب است به عموم جنس(یعنی: همه انواع)طاغوت کفر  بورزد(چون این شرط اسلام است).انسان مسلمان محسوب نمی شود و عصمتی برای خون و مال و ناموسش نخواهد بود مگر با رعایت این شرط،  هر چند که افراد و جزء جزء طاغوت ها را نشناسد و یا خود آنها را نبیند.

ادامه خواندن مختصر متین از کتاب تحفة الموحدین (۱) ( در شناخت طاغوت سکولاریسم و دموکراسی و… )

در تکفیر نابجای اهل قبله برادران دوله صادقند یا سلفی های مخالف آنها ؟

   در تکفیر نابجای اهل قبله برادران دوله صادقند یا سلفی های مخالف آنها ؟

به قلم : ابوعایشه مریوانی

با شناختی که از مسلمین سراسر جهان داریم می دانیم اکثریت مطلق این مسلمین به شیوه های مختلفی و با تاویلاتی که دارند احترام خاصی برای قبور کسانی قائل هستند که یا در منطقه و روستای آنها جزو بزرگان و خادمین دین شمره می شوند یا در میان تمام مسلمین جزو بزرگان دین به شمار می روند .

 این مسلمین گاه به دلایل مختلفی چون نبود حکومت یکپارچه ی اسلامی و نرسیدن حقایق از طریق دعوتگران شورای اولی الامر این حکومت  و… دچار اشتباهات غیر عمدی می شوند . سلفیت خاص نجدیت بدون در نظر گرفتن عذرهای معتبر شرعی برای مسلمین فورا سراغ تکفیر این مسلمین می روند که بیشتر از ۹۰ درصد مسلمین جهان را تشکیل می دهند .

در کتاب الدرر السنیه می خوانیم :   قال جماعة من أئمة الدعوة -رحمهم الله-:”‏لا تصح إمامة من لا يكفر الجهمية، والقبوريين، أو يشك في تكفيرهم”

 دسته‌ای از پیشوایان دعوت -رحمهم الله- می گویند: “امامت (پیش نمازی) کسی که جهمیه و قبر پرستان را تکفیر نکند، یا در تکفیرشان شک دارد، صحیح نیست”

دقت کردید چه شد؟ اینها به همین راحتی به اتهام قبوری بودن اینهمه مسلمان را تکفیر می کنند و بعد هر کسی هم که در تکفیر اینهمه مسلمان شک کند پشت سرش نماز نمی خوانند و امامتش را صحیح نمی دانند .

این است سلفیت خاص نجدیتی که در گروههای مختلف خودشان را موحد و اهل توحید می دانند انگار که دیگران اهل شرک و بدعت و … هستند .

 پس زمانی که برادران دوله به صراحت دست به تکفیر می شوند و مسلمین را به جرم صوفی بودن و مشرک بودن و قبرپرست بودن و… می کشند در واقع دارند به مبانی اصلی سلفیت خاص نجدیت عمل می کنند و در این مسیرِ عمل به سلفیت خاص نجدیت انسانهائی صادق و بی ریا هستند .

بقیه ی کسانی که ادعای سلفیت خاص نجدی را دارند اما دوله را خوارج و اهل تکفیر می دانند که مسلمین را می کشد باید بدانند که خودشان یا جاهل به سلفیت نجدی هستند که پذیرفته اند یا ریاکاران و حقه بازان نان به نرخ روز خوری هستند که عقاید اصلی خود را پنهان نموده و تنها به خاطر قدرت و حسادت و حسابات دنیوی با دوله مخالفند نه چیز دیگری .

کارنامه ی حکمتیار و ماموریت آن در افغانستان

کارنامه ی حکمتیار و ماموریت آن در افغانستان

به قلم : ابومحمود کندزی

حکمتیار زمانی می گفت اگر من به افغانستان وارد شوم و آمریکا در آنجا باشد پس من بر امت محمد نباشم و همراهان با امریکا و ناتو را مزدور خطاب می کرد و نيروهاي خود را به مبارزه مسلحانه به منظور نابودي امريكا، فرا می خواند .

حکمتیار رهبر حزب اسلامی که تا چند سال پیش یکی از دشمنان سرسخت نیروهای خارجی خصوصا امریکا در افغانستان بود و زمانی هواداران و نيروهاي خود را به ادامه مبارزه مسلحانه به منظور نابودي امريكا، بریتانیا و رژيم صهيونيستي و آزاد ساختن سرزمين‌هاي فلسطين، عراق و افغانستان فرا می خواند و خود را یکی از دشمنان سرسخت نیروهای امریکایی در افغانستان وآنمود می کرد.
بر اساس مستنداتی که آژانس خبررسانی فرانسه نشر کرده است رهبر حزب اسلامی گفته بود جنگ بر ضد افغانستان و عراق جنگ صليبي دوم بوده با اين تفاوت كه ايتاليا اولين جنگ صليبي را هدايت و رهبري مي كرد ولي حمله كنوني را امريكا رهبري مي كند. او حتی سوگند یاد کرده بود که تا هنگامی که امریکایی ها در افغانستان حضور دارند، دست از مبارزه با آنها نخواهد کشید.

حکمتیار که پیشتر همراهان با امریکا و ناتو را مزدور خطاب می کرد گویا اکنون خود به این مزدوری افتخار می کند و اکنون زانو به زانوی آنان نشسته است.
همانطور که بر همگان آشکار است گلبدین حکمتیار نه تنها به اصول فکری و عقیدتی خود مبنی برمبارزه با اشغالگران در افغانستان پابند نمانده است بلکه با ماموریت دامن زدن به اختلافات قومی، زبانی، نژادی و مذهبی به افغانستان آمده است.

​حکمتیار در طول حیات سیاسی خود همواره با دامن زدن به اختلافات قومی، زبانی و مخصوصاً مذهبی یک طرف نزاع و معضل در افغانستان بوده است و بار دیگر با این ماموریت وارد افغانستان شده است و برای خشنودی آمریکا، اسرائیل و آل سعود به نفاق دامن زده و  قصد دارد دشمنش ناسی شرعی  مسلمین را بر هم زده و توجه مسلمین را از دشمن اصلی به خود مسلمین متمرکز کند به همین دلیل جهت مخالفت با سیاستهای وحدت طلبانه ی امارت اسلامی در خاموش کردن جنگ مذهبی بین شیعه وسنی علیه شیعیان هزاره افغانستان و جمهوری اسلامی ایران موضع گیری می‌کند.

کار حکمتیار به اندازه ی مضحکه و آشکار است که سایر مزدوران  و رسانه های کفار نیز به آن پی برده اند . «عبدالطیف پدرام»  نماینده بدخشان در پارلمان دست نشانده ی افغانستان و رهبر حزب کنگره ملی در گردهمایی در کابل، «گلبدین حکمتیار» را به دامن زدن به اختلافات قومی و مذهبی متهم کرد و گفت :موضع گیری  حکمتیارعلیه شیعیان و جمهوری اسلامی ایران برای خوشحال کردن آمریکا، اسرائیل و برخی از کشورهای عربی انجام می‌گیرد.
رهبر حزب کنگره ملی افغانستان همچنین با اشاره به تهدیدهای انجام گرفته از سوی حکمتیار گفت اگر رهبر حزب اسلامی قدرت داشته باشد،جنایات جنگی را که در گذشته مرتکب شده دوباره انجام خواهد داد.وی افزود: حکمتیار از سوی دولت آمریکا برای راه اندازی جنگ و کشتار مردم به کابل آمده است.

برای کسانی که اهل عقل سالم و دلی حق پذیر باشند همین کافی است تا به توطئه های آمریکا در منطقه پی ببرند و اگر سخنان اهل جهاد در مورد مزدوران را نمی پذیرند باید سخنان و افشاگریهای مزدوران در مورد مزدوران را قبول کنند .

داستان و پیامی عبرت انگیز از چنگیز خان مغول به مزدوران فعلی آمریکا و ناتو

داستان و پیامی عبرت انگیز از چنگیز خان مغول  به مزدوران فعلی آمریکا و ناتو

ارائه دهنده : ابوبکر الخراسانی

▪️هنگامی که مغول‌ها به شهر بخارا یکی از شهرهای سرزمین مسلمان خراسان تاخت و تاز کردند، از وارد شدن به آن عاجز ماندند، پس چنگیز خان نامه‌ای برای اهل شهر نوشت : هر کس سلاحش را به ما تسلیم کند و در صف نا بایستد در امان خواهد بود و هر کس که تسلیم کردن را رد کند پس هیچ کسی جز نفس خویش را ملامت نکند.

▪️این بود که صف مسلمانان به دو دسته تقسیم شد :

 ➊ پس برخی از آنان (آن عمل را) رد کرده و گفتند: اگر می‌توانستند که با ما بجنگند از ما درخواست مذاکره نمی‌کردند! لذا این (رد کردن و جنگ با آن‌ها) یکی از دو نیکی هاست : یا پیروزی از جانب خداوند که موحدان با شادمان می‌شوند و یا اینکه شهادت است که با آن دشمن را به خشم می‌آوریم.

 ➋ اما دسته دوم از رویاروی ترسیدند و گفتند: ما می‌خواهیم از خون‌ریزی جلوگیری کنیم و مارا یارای جنگ با آنان نیست، آیا مگر تعداد و مهمات‌شان را نمی بینید؟ 

▪️پس چنگیز برای کسی که تن در داده و تسلیم شدند نامه‌ای نوشت مبنی بر اینکه ما را در جنگ با کسانی از شما که پیام ما را رد کردند کمک کنید، بعد از آن‌ها امور شهرتان را به شما خواهیم سپرد، لذا مردم از امید و بیم شدت و سختی‌شان فریب سخنانش را خوردند، و فرمان او را به اجرا گذارده و جنگ میان دو گروه شعله‌ور شد، گروهی در پابر جا بودن بر اهداف‌شان دفاع کردند تا کشته شدند و گروه گم گشته نیز خود را به تاتارها فروختند و به بنده‌ای از بندگانشان تبدیل شدند،  و در پایان نیز گروه تسلیم شدگی و مزدوری پیروز شدند، اما شوک بزرگ اینجا بود که تاتارها اسلحه را از آن‌ها بازپس گرفته و فرمان دادند که همانند میش سر بریده شوند، و در اینجا بود که چنگیز آن سخن مشهورش را گفت: «اگر در کنار این‌ها بودن امنیت می‌داشت به خاطر ما به برادران شان خیانت نمی‌کردند در حالی که ما (برایشان) بیگانه هستیم».

این حقیقت کفاری چون چنگیز و آمریکا و انگلیس و ناتو در برابر مزدورانشان است که ما با چشم سر در افغانستان و سوریه و یمن و غیره دیده ایم . آیا مسلمینی که فریب این خائنین را خورده اند تا زمانی که وقت هست و فرصت دارند هوشیار می شوند ؟

پیام اهل سنت بلوچستان به دایه هایی که ادای دلسوزی برای بلوچها را در می آورند

پیام اهل سنت بلوچستان به دایه هایی که ادای دلسوزی برای بلوچها را در می آورند

کاتب :  بِراهُندگ بلوچ

کسانی که در جنگ روانی توسط ماهواره ها و فضای مجازی و حتی از طریق گروههای مسلح با اسم و رسم دلسوزان اها سنت ایران  وارد بحث می شوند لطفا توجه کنید : کوچیکترین طرفداری شما از دین سکولاریسم و دموکراسی آنها و متحد شدن با سکولاریستهای نجس و مرتد باعث اخراج شما از منهج اهل سنت می شود .

شماهائی که آگاهانه و عمدا و به میل خودتان در خدمت دین سکولاریسم و دموکراسی سکولاریستها (مشرکین) در آمده اید بیدار کردن شما خیلی سخت است، شما خودتان را به خواب زده اید و به شما می گویم تا وقتیکه از مذهب و قانون سکولاریسم و دموکراسی کفری  طرفداری کنی که مخالف قانون الله هستند  از شما راضی می شوند و هر موقع خلاف قانون آنها بودی از نظر آنها تو یک تروریست هستی و باید خونت را بریزند و کودکان شمار را بکشند و زنان شمار را به زندان ها بیندازند  و…

به فریب خوردگان این رهبران آگاه می گوئیم : برای حقیقت  سکولاریستها و دموکراسی خواهان کافر و مرتد لازم نیست تاریخ را بخوانید  و به گذشته نگاه بکنید ، فقط کافی است همین الان افغانستان و چین و ازبکستان و تاجیکستان و  سوریه و عراق  و سومالی و میانمار و … را  ببینید که چه بر سر مسلمانان طرفدار قانون شریعت الله آورده اند و این رسانه های فاسد دموکراسی خواه  در کنار برادران سکولار آمریکائی و اروپائی و چینی و روسی و .. خودشان چقدر اهل سنت را قتل عام کرده اند .

پس به صوت واضح پیام اهل سنت بلوچستان به این احزاب و شبکه های دلسوز تر از مادر این است : از زمانی که نقاب خود را برداشته و رسما از سکولاریسم و دموکراسی سکولاریستها (مشرکین) حمایت می کنید از آن زمان تا کنون در برابر الله و سنت رسول صلی الله علیه وسلم و قانون شریعت الله و خلفای راشدین و تمام ائمه ی اهل سنت و همه ی مسلمین اعلام جنگ کرده اید و هیچ ربطی به اسلام و اهل سنت و بلوچستان ندارید .

بلوچستان جائی برای تبلیغات کفار سکولار(مشرک) و دارودسته ی  منافقین(سکولار زده ها) نیست .  

امیدوارم  فریب خوردگان پیام واضح و آشکار اهل سنت بلوچستان را متوجه شده باشند و بیدار شوند هر چند که امید کمی به رهبران آنها که خود را به خواب زده اند وجود دارد .    

سیاست و مصلحتی که دارودسته ی منافقین (سکولار زده ها) با آن به جنگ اسلام و مسلمین آمده اند

سیاست و مصلحتی که دارودسته ی  منافقین (سکولار زده ها) با آن به جنگ اسلام و مسلمین آمده اند

به قلم : مسعود سنه ای

بارها و بارها شنیده ایم که دارودسته ی جولانی و بخصوص مجریان شبکه های ماهواره ای چون کلمه و وصال و.. و گروههای مسلحی چون جیش العدل و الفرقان و…گفته اند که : سیاست اقتضا می کند که فعلا در راستای مصلحت و مسائل راهبردی با کفار سکولار و مرتدین محلی روابط  و اتحادهائی بر علیه فلان گروه یا حزب اسلامی داشته باشیم.

زمانی که این شبکه ها و احزاب و گروهها از طرف مسلمین مورد اتهام مزدوری برای کفار منطقه ای و مرتدین محلی و خیانت به قانون شریعت الله  قرار می گیرند این سخنان عوامفریبانه گفته می شوند.

زمانی که این شبکه های و گروهها دلیلی قوی از قانون شریعت الله برای این خیانت آشکار خود نمی بینند معیارشان می شود سیاست سکولاریستها و می گویند سیاست اقتضا می کند نه فلان آیه یا حدیث یا فلان حکم شریعت الله که مجموعه ی اینها می شود سیاست شرعی .

بعد از این حیله، مساله ی  مصلحت را پیش می کشند تا خیانتها و اعمال ضد شرعی خود را لاپوشانی کنند و به قول سید قطب رحمه الله : این گروهها از کلمه ی مصلحت بتی ساخته اند که به جای الله پرستیده می شود .

نکته ی جالب این سناریو این است که گفتن «سایت اقتضا می کند» و «مصلحت چنین است» تنها در انحصار همان گروه و شبکه است و اگر مثلا یک گروه یا شبکه ی دیگر از ان استفاده کند می شود خیانت و مزدوری و ظلم و….

به عنوان مثال دارودسته ی جولانی مزدوری برای ناتو از کانال حکومت سکولار ترکیه را با استناد به این جملات توجیه می کند، اما زمانی که احرار شام و جیش الحر و… با همین ادبیات برای همان ترکیه و آمریکا و غیره مزدوری می کنند تبدیل می شوند به مزدور و خائن به انقلاب و …

یا شبکه های ماهواره ای چون کلمه  و نور و … که با تمام کفار جهانی و سکولاریستهای مرتد محلی برای تثبیت کفر دموکراسی و آشتی دادن مسلمین با کفر سکولاریسم بر علیه فلان گروه اسلامی چون طالبان و القاعده و دوله و ایران و شباب صومالی و تمام مجاهدین اهل سنت متحد شده اند می شود «سایت اقتضا می کند» و «مصلحت چنین است» اما اگر یک مسلمان با یک تفسیر اسلامی بر علیه کفار سکولار و جنایتکار و اشغالگر خارجی و مرتدین و دست نشاندگان آنها متحد شود این عمل مساویست با خیانت و …

زمانی که الله تعالی می فرماید مکر شیطان ضعیف است  «انّ کید الشیطان کان ضعیفاً » باید ایمان داشت که مکر مریدان او هم ضعیف است به شرطی که مسلمین هوشیار باشند .

ما باید بگوئیم قانون شریعت الله اقتضاء می کند که سیاست اسلامی است نه قانون کفری سکولاریسم و دموکراسی که سیاست شیطان است و انسان را به سمت کفر و خدمت به کفار و مزدوران آنها می کشاند .

اهل سنت باید بیدار باشند و اجازه ندهند منافقین (سکولار زده ها) آنها را در مسیر اهداف کفری سکولاریستها و دموکراسی خواهان خرج کنند

شناخت ساده و علمی سکولاریسم و دموکراسی (۲) تعاریف دین سکولاریسم

شناخت ساده و علمی سکولاریسم و دموکراسی (۲) تعاریف دین سکولاریسم

ارائه دهنده : ام عثمان موکریانی

بیائید تعریف واقعی سکولاریسم را آنگونه که هست بشناسیم و اجازه ندهیم کفار سکولار جهانی و مرتدین سکولار محلی و بخصوص منافقین(سکولار زده ها) با ادبیاتی شبه اسلامی ما را فریب دهند .

تعاریف دین سکولاریسم[۱]

  1. واژه ی لاتين سكولاريسم، سكولوم،[۲]به معناى قرن و سده مى‏باشد. سكولوم در زبان كلاسيك مسيحيت، نقطه ی مقابل ابديت و جاودانگى الوهيت؛ يعنى زمان حاضر است و در اصطلاح به معناى هر چيزى است كه به اين جهان تعلق دارد و به همان مقدار، از خداوند و الوهيت دور است. واژه ی ژرمنى آن (Weltich) به معناى «اين جهانى» است كه به دنياى كنونى و مسائل آن نظر دارد.[۳]
  2. واژه ی سكولاریسم از ماده «سکولار» اخذ گردیده است این واژه نیز از (سکولوم) كه لاتینی است،مشتق شده است واژه (سکولوم) به معنای گیتی و دنیا به ویژه دنیا در برابر مسیحیت (دین) تعریف می‌شود.[۴]
  3. سکولاریسم واژه ای انگلیسی است که از ریشه ی لاتین سکولوم، به معنای این جهان، گرفته شده است.[۵]
  4. دنیاپرستی، اعتقاد به اصالت امور دنیوی، غیر دین گرایی، جدا شدن دین از دنیا[۶]
  5. مخالفت با شرعیات و مطالب دینی[۷]
  6. عرف گرایی[۸]
  7. و تقدّس زدایی[۹]
  8. غیر دین گرایى، نا دینى گرى، جدا شدن دین از دنیا، دنیویت[۱۰]
  9. اعتقاد به اصالت امور دنیوى[۱۱]
  10. دنیاپرستى[۱۲]
  11. سکولاریسم از واژه ی «سکولوم» و به معناى گیتى و دنیاست.[۱۳]
  12. در فرهنگ آکسفورد معناى سکولاریسم چنین ارائه شده است: تنظیم امور معاش از قبیل تعلیم و تربیت، سیاست، اخلاق و جنبه‏هاى دیگرى که مربوط به انسان است، با توجه به دنیا و بدون توجه به خدا و آخرت.[۱۴]
  13. در فرهنگ آریانپور هم سکولاریسم چنین آمده است:سکولاریسم به معناى مخالفت با شرعیات و مطالب دینى، روح دنیادارى، طرفدارى از اصول دنیوى و عرفى است و سکولاریست به معناى شخصى است که مخالف با تعلیم شرعیات و مطالب دینى و طرفدار اصول دنیوى و عرفى باشد.[۱۵]در فرهنگ «وبستر» آمده است: «سكولاريسم عبارت است از اعتقاد به اين كه زندگى و امور مربوط به آن، بايد از دين فاصله بگيرد و ملاحظات دين ناديده گرفته شود. بر اين اساس، ارزش‏هاى اخلاقى و روش‏هاى اجتماعى بايد با توجه به معيشت دنيوى و رفاه اجتماعى تعيين شود نه با رجوع به دين».[۱۶]
  14. سکولاریسم دکترینى است که همه ی ملاحظات ناشى از ایمان به خدا یا ایمان به آخرت بر مبناى این دیدگاه، بایستى کاملاً سکولار باشد، حتى آموزش و پرورش یا تحصیلات عمومى مردم که طى آن اخلاقیات صرفاً بر مراعات رفاه انسان در زندگى حاضر بنا گذارده مى شود.[۱۷]
  15. سروش پس از بررسى معانى گوناگون، به تعریفى از سکولاریسم دست مى یازد که عبارت است از:توجه کردن به عالم ماده و چشم برگرفتن از مراتب دیگر وجود؛ مراتبى که وراى این حیات تنگ مادى قرار دارد، و این چشم برگرفتن در دو جا تحقق پیدا مى کند: یکى در اندیشه هاى ما و دیگرى در انگیزه هاى ما. سکولاریسم در اندیشه؛ یعنى انسان دانسته هاى خود را منحصر مى کند به آنچه در این عالم ماده مى شود دید و خواند. از آن طرف، انگیزه هاى ما هم اگر سکولار بشود بدین معناست که انسان فقط براى همین حیات و همین معیشت دنیوى تلاش کند و کوشش خود را معطوف به این امر بکند؛ به چیز دیگر نیندیشد و براى دیگرى کار نکند، و حساب دیگرى در زندگى و عمل و ذهن خویش براى هیچ چیز باز نکند.[۱۸]
  16. اصطلاح سکولاریسم بر هر آن چیزى که غیرمذهبى است دلالت مى کند.[۱۹]
  17. سکولاریسم در یک معناى گسترده، نوعى دین قلمداد شده[۲۰]که هم تبیین کننده ی جهان است و هم تعیین کننده ی ارزش ها.[۲۱]
  18. نوعى شیوه و تفسیر زندگى است که اشیا و موجودات را در یک نظم طبیعى مى بیند و براى خدا یا موجودات روحانى هیچ گونه ارزشى در زندگى قایل نیست.[۲۲]
  19. تفکّر سکولار یعنی تبیین مستقل امور اخلاقی و طبیعی، بدون توسّل به حضور خداوند.[۲۳]
  20. در زبان کلاسیک مسیحیت، «سکولوم‏» به معناى زمانى است که فى‏الواقع در آن به سر مى‏بریم و نقطه ی تقابل ابدیت و جاودانگى الوهیت است. لذا، به معناى هرچیزى که به این جهان تعلق دارد نیز مى‏باشد. سکولاریسم یعنی رهایى از پیروی از قوانین الوهیت.[۲۴]
  21. مدافعان عرف گرایی یا سکولاریسم، به طورآگاهانه، همه ی اشکال وصور اعتقاد به امور ماورای طبیعی را رد می کنند و اصول غیردینی و یا ضددینی را بنیاد اخلاق شخصی و سازمان دهی اجتماع قرار می دهند.[۲۵]
  22. ماكس وبر، سكولاریسم را به معنای «جدا بودن جامعه ی دینی از جامعه ی سیاسی» می‌داند به طوری كه دولت، حق هیچ گونه اعمال قدرت در امور دینی نداشته باشد و كلیسا نیز نتواند در امور سیاسی مداخله كند.[۲۶]
  23. ۲۳-«سكولاریسم» عقیده ای عقلانی است كه روابط بین افراد، گروهها، مؤسسات را با دولت براساس مبادی و قوانین خود كه متضمن تساوی افراد جامعه در قبال آن است تنظیم می‌كند كه برخی از مهم‌ترین شاخصه‌های آن: جدایی قوانین دین از دولت، برقراری مساوات بین افراد ملّت علی‌رغم اختلاف دینی كه محاكم مدنی عمومی قوانین آن را تنظیم می‌كنند، اخذ حاكمیت و مشروعیت حكومت از ملّت، منزلت داشتن فرهنگ علمی و عقلانی، جدا کردن دین از سیطره ی دولت و دولت از سیطره ی دین، می‌باشد.[۲۷]
  24. درعصر جدید سكولاریسم به معنای كنار گذاشتن آگاهانه ی دین از صحنه ی معیشت و سیاست معرفی شده است.[۲۸]
  25. سکولاریسم مشتق از واژه ی لاتین «سکولوم» و معناى آن «گروهى از مردم‏» است.در پى تحولات کلیسا، این واژه از معناى لغوى به معناى اصطلاحى منحصر شده است و به عالم مادى در قبال عالم معنوى اشاره دارد. واژه ی سکولاریسم در کشورهایى با مذهب پروتستان مصطلح است، اما در کشورهایى با مذهب کاتولیک‏از آن به واژه ی لاییک[۲۹]تعبیر مى‏شود. این واژهدر قانون اساسى کشور ترکیه نیز به کار برده شده و مشتق از دوکلمه یونانى«لاوس»[۳۰] به معناى مردم و«لایکوس»[۳۱]به معناى عامه ی مردم است،به‏گونه‏اى که جدا از پادشاهان لحاظ شده‏اند.[۳۲]
  26. سكولاریسم نظامی است كه بین دو جنبه ی روحانی و دنیوی فاصله می‌اندازد.[۳۳]
  27. سکولاریسم به معنای بی اعتقادی یا بی اعتنایی یا به حاشیه قرار دادن دین وامور مبتنی بر مذهب از فعالیت های مختلف زندگی بشری از قبیل حکومت، سیاست، اخلاق، فرهنگ وغیره است. اعتقاد به این که قوانین آموزشی وسایر امور اجتماعی به جای آنکه مبتنی بر مذهب باشد، بر داده های علمی بنا شود.[۳۴]
  28. سکولارها معتقدند که برای تفسیر جهان نباید از زبان دینی استفاده کرد و تنها با زبان بشر می توان جهان را کشف و تبیین نمود و علم و دانش بشر راه گشای جهان بهتر و زندگی نیکوتر است.
  29. دنیاگرایی[یا سکولاریسم‏] یک ایدئولوژی است که طرفدارانش، آگاهانه مافوق طبیعت گرایی و سازمان‏های مربوط به آن را انکار می‏کنند. از نظر اصطلاح این واژه در سیر تاریخی  خود در غرب، معانی گوناگونی به خود گرفته است: به صورت رسمی اولین بار در معاهده ی وستفالی (۱۶۸۴) به مفهوم خروج سرزمین هایی از تملک کلیسا به کار رفت. پس از آن به مرور، معانی دیگری همچون، ترخیص کشیشیان، تفکیک دین از سیاست، تفوق بر کلیسا، تقلیب دین، و در نهایت مفهوم جدایی دین از ساحت اجتماعی و زندگی انسان را به خود گرفت.جورج ژاکوب هولیوک این نام را در ۱۸۵۱ برای توضیح افکارش برگزیده و در ۱۸۵۸ کتابی با عنوان اصول سکولاریسم‏ نگاشت.[۳۵]
  30. سکولاریسم در تاریخ غرب در مفاهیم و معانى متفاوتى مانند: جدا انگارى دین و دنیا، تفکیک دین از سیاست، غیر مقدس و غیرروحانى، عقلانیت، علم‏گرایى، نوگرایى و تلقى عصرى و تفکر اکنونى به کار مى‏رود.[۳۶]
  31. ملکم همیلتون، در جامعه شناسی دین به نقل از شاینر ۶ معنا یا کاربرد برای اصطلاح سکولاریسم نقل کرده است که به اختصار به قرار زیر است:

. نخستین معنا مربوط به زوال دین است بدین ترتیب که نهادها و آموزه ها و نهادهای مذهبی پیشین حیثیت و اعتبارشان را از دست می دهند و در نتیجه راه برای جامعه ی بدون دین باز می شود.

. معنای دوم به سازگاری هرچه بیشتر با این جهان مربوط است به این معنا که در این جهان توجه آدمها از عوامل فراطبیعی منفک شده و به ضرورتهای زندگی دنیوی و مسائل آن جلب می شود.

. سومین کاربرد به معنای جدایی دین و جامعه است. در این کاربرد، دین به قلمرو خاص خودش عقب می نشیند و منحصر به زندگی خصوصی می شود. و خصلتی یکسره درونی پیدا می کند و تسلطش را بر هر یک از جنبه های زندگی اجتماعی خارج از قلمرو دین از دست می دهد.

. دنیاگرایی در کاربرد چهارم به معنای جایگزینی صورتهای مذهبی به جای باورداشتها و نهادهای مذهبی است. در این معنا دانش،رفتار نهادهایی که زمانی مبتنی بر قدرت خدایی تصور می شوند به پدیده های آفریده ی انسان و تحت مسئولیت او تبدیل می شوند و در این جا با دین انسانی شده روبرو می شویم.

.  دنیاگرایی در کاربرد پنجم به معنای سلب تقدس از جهان است. جهان خصلت مقدسش را از دست می دهد و انسان و طبیعت موضوع تبیین عقلانی می شوند…در این جهان نیروهای فراطبیعی هیچ نقشی ندارند.

.  سرانجام دنیاگرایی به معنای حرکت از جامعه ی دنیوی است.به این ترتیب که جامعه هرگونه پایبندی اش را به ارزشها و عملکردهای دینی را رها میکند و ضمن پذیرش دگرگونی، همه ی تصمیم ها و کنشهایش را بر یک مبنای عقلانی و فایده گرایانه انجام می دهد.[۳۷]

ادامه خواندن شناخت ساده و علمی سکولاریسم و دموکراسی (۲) تعاریف دین سکولاریسم

شناخت ساده و علمی سکولاریسم و دموکراسی (۱) دین سکولاریسم و بنیانهای نوین آن

شناخت ساده و علمی سکولاریسم و دموکراسی (۱) دین سکولاریسم و بنیانهای نوین آن[۱]

ارائه دهنده : ام عثمان موکریانی  

همه ی ما می دانیم که شبکه های ماهواره ای منتسب به اهل سنت نزدیک به دو سال است که نقاب از چهره ی خود برداشته و علنا به سوی دین سکولاریسم و دموکراسی تبلیغ می کنند . در این صورت شناخت دین سکولاریسم برای اهل سنت یک نیاز روز است و لازم است سکولاریسم را آنگونه که هست بشناسیم نه آنگونه که دارودسته ی  منافقین(سکولار زده ها)  جهت فریب اهل سنت معرفی می کنند .

پس بیائیم دین سکولاریسم و دموکراسی آن را آنگونه که هست بشناسیم تا در دام کفار سکولار جهانی و مرتدین محلی و دارودسته ی منافقین (سکولار زده ها)  گرفتار نشویم . من آثار ماموستا ابوحمزه المهاجر هورامی را بهترین، ساده ترین و علمی ترین گزینه یافتم و تصمیم گرفته ام در چند شماره این دانستنی ها را ارائه دهم . ان شاء الله .

”  تعریف دین سکولاریسم: نخستين گام در بحث مربوط به سكولاريسم تبيين واژه‏ها و مفاهيمى است كه در زبان انگليسى و زبان‏هاى ديگر در اين باره به كار رفته است.

واژه ی سكولار:[۲]

واژه ی سكولار وصف است و انسان، جامعه، فرهنگ، حكومت، علم و غيره به آن توصيف شده و گفته مى‏شود: انسان سكولار، جامعه ی سكولار، حكومت سكولار و… .برای واژه ی سكولار معادل‌های متفاوتی در زبان فارسی ذكر شده است. از جمله معادل‌های زیر:

بشری، زمینی (غیر معنوی)، دنیوی، غیر مذهبی، این دنیایی، عرفی و این جهانی می‌باشد.[۳]

دنيوى، مادى، غيرمذهبى، نادين مدار، بى‏اعتنا به امور مذهبى و معنوى، دنيايى، اين جهانى، گيتى باور، دين گريز، از مردم عام (عامى)، كشيش بى‏فرقه، عرفى، خارج از صومعه، طرفدار دنيوى شدن امور، معانى و كاربردهايى است كه در فرهنگ‏هاى لغت براى واژه ی سكولار گفته شده است.[۴]

واژه ی سكولاريسم:[۵]

واژه ی سكولاريسم بيانگر مكتب و ايدئولوژى خاصى است كه به قوانین،عقاید و ارزشهای سكولار اعتقاد دارد و آن را ترويج و تأييد مى‏كند، و ریشه در دین مشرکین  باستان دارد و مبتنی بر وحی و امور فرا طبیعی نیست.

پسوند«ایسم»[۶]در انگلیسی نشان دهنده ی مکتب است و پشتوانه ای ایدئولوژیکی دارد مانند: اومانیسم[۷](مکتب اصالت انسان)، لیبرالیسم. سکولاریسم نیز اسمِ یک مکتب و ایدئولوژی است با طرز فکر ویژه ای که برای سکولاریزه کردن جامعه و جداانگاری شریعت های آسمانی و دنیا طرح، نقشه و برنامه دارد و برای رسیدن به آن هدف تلاش می کند.سکولاریسم، دینی است که حضور شریعت های آسمانی در ابعاد مختلف زندگی بشر را نفی می کند. در این دین، در نرم ترین واکنش، شریعت های آسمانی فقط با مسائل درونی افراد سر و کار دارد نه مسائل ظاهری واجتماعی آن‌ها. آموزشو پرورش، اقتصاد، سیاست و… باید بر عقلیت دین سکولاریسم مبتنی باشد نه هیچ دین دیگری.

سکولاریسم یعنی این که از قوانین خدا و غیر بشری برای اداره و پیشبرد کارها استفاده نکنیم، به زبان ساده تر از آسمان برای اداره ی زمین استفاده نکنیم. دین سکولاریسم بر این پایه بنا شده‌ است که زندگی با در نظر گرفتن امیال و خواسته های بشر پسندیده‌است و دنیا را با استفاده از دلیل و منطق عقلی، بدون استفاده از تعاریفی مانند خدا و یا هر نیروی ماورای طبیعی دیگری، بهتر می‌توان توضیح داد.”

برادران و خواهران اهل سنت من بدانید این همان دینی است که مشرکین(سکولاریستها) و دارودسته ی  منافقین(سکولار زده ها) قصد دارند بر ما تحمیل کنند؛ آیا به چنین کفر آشکاری راضی هستی ؟


[۱] برگرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم ، اثرماموستا ابوحمزه المهاجر هورامی ، جلد ۱ صفحه ۱۱۷

[۲]Secular

[۳]– ماری بریجانیان، فرهنگ اصطلاحات فلسفه و علوم اجتماعی، ویراست بهاء الدین خرمشاهی، تهران، مركز مطالعات فرهنگی،۱۳۷۱، ص ۴۸

[۴]– داریوش آشورى،  فرهنگ علوم انسانی انگلیسی- فارسی، تهران، انتشارات  مرکز، ص ۵۶، فرهنگ آكسفورد، فرهنگ انگليسى – فارسى باطنى، فرهنگ كامل انگليسى – فارسى آريانپور، فرهنگ وبستر

[۵]Secularism

[۶]ism

humanism[7]