زمانی که تحت حاکمیت سکولاریستها و دموکراسی خواهان گرگ خود را در پوست میش مخفی می کند، و روباه ردای زهد و تقوا بر دوش می اندازد
رائه دهنده: معتصم روانسری
مدتهاست که دسته ای از منافقین(سکولار زده ها) با تشکیل کانالهای مجازی (چون سهاب و جبهه سنت و…)و ماهواره ای (چون نور و کلمه و وصال حق و …) و حتی تشکیل گروههای مسلحی (چون جیش العدل و فرقان و…) با شعار «تثبیت دین دموکراسی و سکولاریسم» در ایران و فدرالیسمی سکولار و دموکراسی خواه، در کنار دشمنان سکولار و اشغالگر مسلمین چون آمریکا و انگلیس و رژیم صهیونیستی و سایر طاغوتها و مزدوران محلی آنها قرار گرفته اند .
عبدالعزیز سلیمی در توضیح وضع
موجودی که این سه دشمن ۱- سکولار جهانی و ۲- مرتدین محلی و ۳- منافقین (سکولار زده
ها) در جنگ گرم و سرد خود به وجود آورده اند می گوید :
وقتی
از صاحب خانه ای که خانه اش مورد تهاجم قرار گرفته و او را از بیشتر بخشهای ان
بیرون کرده اند،خواسته می شود که با مهاجم مهربان باشد وبا او صلح و سازش نماید و
بر رویش لبخند بزند ، و از او به خاطر بخشهای باقیمانده ی خانه اش تشکرکند.
زمانی
که از شلاق خورده خواسته می شود داد و فریاد سر ندهد، تا فریادش شلاق بدست را
آزرده خاطر نگرداند و سرش را به درد نیاورد !
زمانی که قربانی را به آرامش فرا
می خوانند ،تا تکان و تقلای او مانع اقدام قصاب نشود و کفش و لباس او را خون آلود
نگرداند!
زمانی
که برای دقت هدف گیری موشک های شلیک شده از هلیکوپترهای آپاچی آمریکایی به وسیله ی
شیاطین یهود ،که شیخ فاضل و مجاهدی را که از نماز بامداد بر روی ویلچر او را باز
میگردانیدند،به شهادت می رساند، هورا کشیده می شود ومورد تحسین قرار می گیرد !
آنگاه که بولدوزرهای شیاطین یهود درختان زیتون پیر زنان و یتیمان فلسطینی را قلع و قمع می نمایند و اگر اعتراض کنند با باتوم و قنداق تفنگ سربازان هرزه و سرمست و وحشی صهیونیست روبه رو می شوند؟!
زمانی که دشمنان تاریخی ملت کرد در پی آنند «نژادپرستی» را جایگزین «خدا پرستی» بگردانند، و تاریکی را بر نور پیروز نمایند!
وقتی که حاکمان مردم مسلمان با نام اسلام به اسلام خیانت می کنند و در برابر بت آمریکا ، اسرائیل و انگلیس سر تعظیم فرود می آورند ، و خود نیز مردم مسلمان را از عدالت و دادگری و آزادی محروم می نمایند!
زمانی که« ستم و تجاوز وجنگ » را«دادگری و آزادسازی و صلح » می نامند و تروریسم افسار گسیخته دولتی و قتل عام دسته جمعی و غارت ثروت های مردم را « گسترش دمکراسی و دفاع از خود » و مقاومت و مبارزه را « تروریسم » می نامند!
در چنان شرایطی همه ارزش های آسمانی و زمینی بی رنگ می شوند، معیارها مختل می گردنند، امید ها به نا امیدی تبدیل می شوند، حق و باطل با هم مشتبه می گردند، و گرگ خود را در پوست میش مخفی می کند، و روباه ردای زهد و تقوا بر دوش می اندازد.
و واژه ها معانی دیگری پیدا کرده و مردم به فرهنگ لغت جدیدی نیاز پیدا می کنند، و در آن لغتنامه می بینندکه « ظلم » را «عدالت ” ، «بردگی ” را «آزادی ” ، «استبداد” را«دمکراسی ” ، «تبعیض ” را «مساوات ” ، «زورگویی غارتگران و مستکبران ” را «گفتگوی میان تمدن ها و ادیان ” ، «تبعیت ” را «تعاون ” ، «قتل ” را عین«زندگانی ” ، «فساد ” را «اصلاح ” ،«فریاد مظلوم ” را «تروریسم ” ، «مجاهد ” را «مجرم ” و «شهادت و از جان گذشتگی ” را «خودکشی و انتحار ” معنی می کند
اما سرنوشت محتوم ستمکاران و
زورگویان بجز خواری و درماندگی دنیوی و اخروی چیز دیگری نخواهد بود، و:
« سیعلم
الّذین ظلموا ایّ منقلب ینقلبون.»( الشعرا:۲۲۷) و
کسانی که ستم می کنند خواهند فهمیدکه بازگشتشان به کجا و سرنوشتشان .چگونه خواهد
شد