آنهائی که به نام توحید با اهل توحید می جنگند

آنهائی که به نام توحید با اهل توحید می جنگند

ارائه دهنده : مجاهد

اهل توحید یعنی کسانی که به «لا اله الا الله» و رسالت محمد رسول الله صلی الله علیه وسلم اقرار کرده اند و با خواندن نماز به صورت مجمل وارد دایره ی اسلام شده اند . این مسلمین همگی در یک سطح قرار نگرفته اند و به دلایل مختلفی چون نبود حکومت یکپارچه ی اسلامی و نبود شورای واحد فقهای اسلامی و دهها دلیل دیگر  به انواع اشتباهات و آلودگی ها مبتلا شده اند اما با این وجود دارای عذرهای معتبر شرعی هستند که باعث می شوند این آلودگی ها و اشتباهات جاهلانه و غیر عمدی به اسلام آنها صدمه ای نزند و اهل سنت طی قرون متمادی با این دسته تعاملی دلسوزانه و حکیمانه داشته اند .  

اما با ظهور آل سعود دسته ای علمای نجد پدید آمده اند که به نام توحید دارند با اهل توحید می جنگند. توحیدی اختراع کرده اند همانند توحید خوارج که گناه کبیره را شرک و کفر اکبر می دانند. مگر ندیدیم که در داخل لجنه مفوضه دوله، بحث تکفیر نووی و ابن قدامه را کردند . این عقیده چرا از آنجا سر برآورد؟ و کسانی که تکفیر نمی کنند ولی معتقد هستند که درخواست دعا از میت شرک اکبر است، دچار تناقض شده اند. چون از یک طرف می گویند در شرک اکبر هیچ عذری نیست و اسم شرک بر فاعلش ثابت می شود، از طرف دیگر علمایی که به زعمشان شرک اکبر کرده اند را تکفیر نمی کنند!

و این همه تناقض ها بخاطر دور شدنشان از اهل سنت است. هزار فرقه و گروه شده اند. بخاطر همین تناقضاتشان میبینید در مساله عذر به جهل گیج و سرگردان شده اند یک عده میگویند در شرک اکبر عذر هست یه عده میگن عذر نیست یک عده قبل از اقامه تکفیر می کنند یک عده بعد از اقامه و همه اینها بخاطر سرگردان شدنشان است.  چنین کسی هنوز کیفیت شرک مشرکان را نشناخته، پس چطور می تواند موحدان را بشناسد. علمای منتسب به دعوت نجد و مشهور به سلفی، قریب به اتفاقشون چنین عقیده ای دارند.

تحلیلی بر سخنان مولوی عبدالحمید اسماعیل زهی امام جمعه اهل سنت زاهدان در باره مذاکره با آمریکا

 تحلیلی بر سخنان مولوی عبدالحمید اسماعیل زهی امام جمعه اهل سنت زاهدان در باره مذاکره با آمریکا

به قلم : کارزان شکاک

مولوی عبدالحمید اسماعیل زهی امام جمعه اهل سنت زاهدان در براره مذاکره با آمریکا می گوید : ما اهل مذاکره و گفتمان هستیم، حتی اگر این گفتمان با دشمنان درجۀ یک ما باشد. اصل «گفتمان» در اسلام ایرادی ندارد، چنان‌که رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم با بدترین دشمنان‌شان که مشرکین مکه بودند به مذاکره نشستند و فرمودند که با هر نشست و گفته‌ای که به صلح بینجامد همکاری می‌کنم. لذا ما نیز نباید باب گفتمان را ببندیم، بلکه ضمن دفاع از حقوق خودمان، باید با دشمنان‌مان هم مذاکره و گفتمان داشته باشیم .

بدون شک اسلام مخالف دیپلماسی و گفتگو با دشمنان نیست و در این مذاکرات اهداف کلی دیپلماسی را اینگونه بر می شمارد:

  • حفظ کیان اسلام
  • حفظ منافع دار السلام
  • تغییر موازنه به سمت منافع مسلمین

  در کنار این به شدت به پایبند بودن به عهد و پیمان دعوت می دهد و در جاهای مختلفی می فرماید :

–    يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُودِ …  (مائده /۱) اي مؤمنان ! به پيمانها و قراردادها وفا كنيد

–  الْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُوا …(بقره/۱۷۷) و (نيكي كردار كساني است كه) وفاكنندگان به پيمان خود بوده هنگامي كه پيمان بندند .

–    ‏الَّذِينَ يُوفُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَلَا يَنْقُضُونَ الْمِيثَاقَ‏ .( رعد/۲۰) ‏ ( خردمندان ، يعني ) آن كساني كه به عهد خدا وفا مي‌كنند ، و پيمان ( موجود ميان خود و بندگان ) را نمي‌شكنند

–    وَأَوْفُوا بِالْعَهْدِ إِنَّ الْعَهْدَ كَانَ مَسْئُولًا .( اسراء/۳۴) و به عهد و پيمان ( خود كه با خدا يا مردم بسته‌ايد ) وفا كنيد ، چرا كه از ( شما روز رستاخيز درباره‌ي ) عهد و پيمان پرسيده مي‌شود .

بر این اساس همچنانکه مسلمین را به پایبند بودن به عهد و پیمان دعوت می کند با هر گونه عهد شکنی دشمنان نیز برخورد جدی کرده و هیچ عذر و بهانه ای را از آنها نمی پذیرد . به عنوان مثال :

  1. منشور مدینه  یا اولین قانون اساسی دولت اسلامی، که مهم ترین و جامع ترین پیمانی است که بوسیله پیامبر اسلام با جوامع دیگر، از اهل کتاب و مشرکین تنظیم و تدوین گردید .

در این پیمان آمده است که هیچ کس نباید در حق هم پیمان خود ستم کند  و  یهودیان و مشرکین پیمان می بندند هرگز بر ضرر رسول خدا و یاران وی قدمی برندارند و به وسیله زبان و دست ضرری به او نزنند…؛ حالا اگر مثل یهودیان بنی نضیر دچار غدر و پیمان شکنی شدند چه ؟

رسول الله صلی الله علیه وسلم  در اینجا قاطعیت به خرج داده و هیچ عذری را از پیمان شکنان قبول نمی کند و ۱۰ روز به آنها فرصت می دهد که مدینه را ترک کنند و این تصمیم هم اجرائی می شود .

یکی دیگر از مفاد این پیمان نامه این است که :« قریش و دوستانشان پناه داده نمی‌شوند. اگر کسی به مدینه حمله کرد همه دفاع خواهند کرد» حالا اگر مثل یهودیان بنی قینقاع و بنی قریظه دچار غدر و پیمان شکنی شدند چه ؟

رسول الله صلی الله و سلم قاطعانه هیچ عذر و بهانه ای را از آنها قبول نمی کند و قضاوت  «سعد بن معاذ» رئیس قبیله اوس  گه گفت : «رأی من این است که مردان آنان کشته و زنان و فرزندان آنان اسیر گردند». را اجراء کرد .

د رمورد عهد شکنان بنی قینقاع و خیبر هم کوچکترین مدارائی صورت نگرفت و قاطعانه بدون پذیرش عذر و بهانه ای مجازات شدند .

  • صلح حدیبیه هم یکی از پیمانهای مهمی بود که باعث تغییرات مهمی در شبه جزیره ی عربستان و جهان گردید .

بر اساس یکی از مفاد این پیمان نامه دو طرف می‌توانند با هر قبیله‌ای که خواستند هم‌پیمان شوند. (در عرف آن زمان چنین بود که حمله به هم‌پیمان در حکم حمله و تعرض به خود آن طرف تلقی می‌شد.)  حالا اگر مشرکان قریش به عهد خود خیانت کردند و به قبیله ی مشرک خزاعه که هم پیمان پیامبر بود حمله کردند چه ؟

در اینجا باز رسول الله صلی الله علیه وسلم هیچ عذر و بهانه ای را از امثال ابوسفیان نماینده ی قریش نمی پذیرد و قاطعانه تصمیم به فتح مکه و نابودی مرکز و پایتخت مشرکین ان زمان می گیرد .

باز ما چنین قاطعیتهائی را در مورد پیمان شکنانی چون عرنیین و … دیده ایم و هرگز رسول الله صلی الله علیه وسلم در این زمینه اجازه نداده است دشمن دوباره وی را فریب دهد چون خودش می فرماید : لا يلدغ المؤمن من جحر واحد مرتين» مومن از یک سوراخ دوبار گزیده نمی شود .

حتی اگر مسلمین طبق دلایل و مستندات صریح و واضح ترس داشته باشند که دشمنان مرتکب پیمان شکنی می شوند باز این دشمنان مشمول همان حکم خائنین و پیمان شکنان می گردند . الله تعالی می فرماید : « ‏وَإِمَّا تَخَافَنَّ مِنْ قَوْمٍ خِيَانَةً فَانْبِذْ إِلَيْهِمْ عَلَى سَوَاءٍ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْخَائِنِينَ‏(انفال/۵۸) و هر گاه (با ظهور نشانه هایی) از خیانت گروهی بیم داشته باشی (که عهد خود را شکسته، حمله غافلگیرانه کنند)، به طور عادلانه به آنها اعلام کن که پیمان شان لغو شده است، زیرا خداوند، خائنان را دوست نمی دارد.

علاوه بر این همه می دانیم که زبان گفتمان مشرکین(سکولاریستها) همیشه اسلحه بوده است تا زمانی که ما دست از محتوا و مفاهیم ۴ گانه ی دین خود بکشیم : وَلا یَزَالُونَ یُقَاتِلُونَکُمْ حَتَّى یَرُدُّوکُمْ عَنْ دِینِکُمْ إِنِ اسْتَطَاعُوا وَمَنْ یَرْتَدِدْ مِنْکُمْ عَنْ دِینِهِ فَیَمُتْ وَهُوَ کَافِرٌ فَأُوْلَئِکَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فِی الدُّنْیَا وَالآخِرَهِ وَأُوْلَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ (البقره:۲۱۷ )

پس اینها تا زمانی با ما می جنگند که ما دست از مفاهیم و محتوای ۴ گانه ی  دین خود بکشیم که عبارتند از :

۱-        قدرت و حاکمیت.

۲-        قوانین، حدود و راه و روشی که مردمان تحت نفوذ این حاکمیت از آن پیروی می کنند.

۳-        اطاعت و فرمانبرداری از قدرت حاکمیت و قانونی که اجرا می کند.

۴-        و در نهایت محاسبه، قضاوت، پاداش دادن یا مجازات کردن.

آمریکا به عنوان قریش زمان هم اکنون از با زور اسلحه قصد دارد با تهی کردن دین اسلام از این مفاهیم  اسلامی تو خالی و مسخ شده برای مسلمین باقی بماند و مسلمین در این چهار مورد تابع و تسلیم  دین سکولاریسم و سکولاریستها (مشرکین)شوند و عملا  تابع ۱- حاکمیت ۲- قوانین ۳- اطاعت از این حاکمیت و قوانین ۴- مجازات کردن و پاداش دادن توسط این حاکمیت وقوانین شوند .

تمام گفتگوها و مذاکره های آمریکا در این راستا است که تا کنون علاوه بر این هزاران بار نسبت به دیگران دچار پیمان شکنی و خیانت و فریبکاری آشکار شده است و تمام تبلیغات دروغین آن طبق قاعد«الحرب خدعة» یکی از تاکتیکهای او در جنگ روانی و نرم  می باشد.

در این صورت هر کسی که تحت چنین شرایطی دم از گفتگو و مذاکره با چنین دشمنی می زند در بهترین گمان چنین به نظر می رسد که بر مفاهیم شرعی عهد و پیمان آشنا نیست و گرنه تحت چنین شرایطی دعوت به مذاکره در واقع دعوت به ذلت و تسلیم شدن محض به دشمن و انحراف از مسیر اصلی شریعت و تحریک دشمن به پیشروی بیشتر و صدمه زدن به مسلمین است .

 تجربیات و عبرتهائی که از پیمان بستنهای آمریکا با اهل قبله داریم عقل هر انسان متعادلی را قانع می کند که آمریکا کلاهبردار غداری است که مذاکرات و گفتگوهای او زمانی انجام می شود که از طریق نظامی نتوانسته باشد مخالفین را به تسلیم وادارد و علاوه بر آن اهل وفای به هیچ عهد و پیمانی هم نیست ، آمریکا هرگز متحد و معاهد نمی خواهد بلکه آمریکا تنها مزدورانی می خواهد که تسلیم شرایط او شده باشند .  

 با آمریکا (قریش زمان) که اینهمه دچار غدر و خیانت شده است تنها باید قاطعانه از موضع قدرت نظامی صحبت کرد و شرایط خود را بر آن تحمیل کرد .

شیخ عبدالرزاق مهدی نجدی، ساحرقبلی گروه فتاحی و آوردن عذر برای اردوغان سکولار و مرتد

  شیخ عبدالرزاق مهدی نجدی، ساحرقبلی گروه فتاحی و آوردن عذر برای اردوغان سکولار و مرتد

به قلم : ابوعبدالله موکریانی

همه ی ما می دانیم که کفار اصلی با آمدن پیامبر خاتم صلی الله علیه وسلم و نازل شدن قرآن  اقامه ی حجت شده اند و در این دنیا عذری ندارند اما اهل قبله بر خلاف کفار دارای عذرهای معتبر شرعی هستند .

در کنار این دسته از کفار اصلی دسته ای دیگر از کفار نیز هستند که قبلا مسلمان بوده اند اما ۱- آگاهانه، ۲- عمدا  و ۳-  به میل خودشان  دست از کل اسلام یا بخشهای از آن کشیده و تابع قوانین دین دیگری شده اند . به این دسته از کفار در ادبیات اسلام لفظ مرتد اطلاق می گردد .

اردوغان حاکم حکومت سکولارو مرتد ترکیه و از اعضای برجسته ی پیمان نظامی ناتو  قبلا در حزب اسلامی نجم الدین اربکان حضور داشت که هدف خود را بازگرداندن جامعه به قانون شریعت الله و تشکیل حکومتی اسلامی اعلام کرده بودند، اما اردوغان به اربکان خیانت کرد و مسیر خود را به کلی از رهبر و استادش جدا کرد و در مسیر دین سکولاریسم قرار گرفت و به این شکل آشکار و به صورت آگاهانه، عمدی و اختیاری مرتد گشت . اربکان هم به صراحت در مصاحبه با القدس العربی اعلام کرد که اردوغان خائن و دست نشانده ی رژیم صهیونیستی است.

 البته با روی کار آمدن اردوغان بسیاری از قوانین ضد شرعی به تصویب رسید و حتی یک قانون در مسیر کمک به قانون شریعت الله به تصویب نرسیده است .

حالا شیخی مثل عبدالرزاق مهدی که قبلا از شیوخ برجسته ی گروه فتاحی و جولانی بود با استناد به سخنان شیخش طریفی می گوید : اردوغان بخاطر تاویل عذر دارد و حکم به اسلامش داده می شود!!

اولا همه می دانیم که تاویل معتبر شرعی باید از قرآن و سنت صحیح انجام شود حالا سوال اینجاست که :

  • کنار زدن کلی قانون شریعت الله در امور اداره ی زندگی حکومتی ، اجتماعی اقتصادی ، فرهنگی ، حقوقی، اموزشی و…. و دفاع از قوانین کفری دین مشرکین (سکولاریستها)  از کدام آیه یا حدیث تاویل شده است؟
  • شرکت در ارتش کفار ناتو و قتل عام مسلمین افغانستان و عراق و سوریه و سومالی و لیبی و…  به نفع کفار از کدام آیه یا حدیث تاویل شده است؟
  • دادن پایگاه نظامی انجرلیک به قریش زمان آمریکا جهت قتل عام مسلمین در عراق و سوریه و… از کدام آیه یا حدیث تاویل شده است؟
  • قانونی کردن تن فروشی و فاحشه گری از کدام آیه یا حدیث تاویل شده است؟
  • قانونی کردن هم جنس بازی از کدام آیه یا حدیث تاویل شده است؟
  • و….

این ساحران سلفی نجدی که بدون شرم و حیاء ، به همین سادگی برای طاغوتهای مرتد دست به تولید عذر تراشی های غیر شرعی می زنند و حکم به اسلام آنها می دهند، در عوض با استناد به هزاران شبهه و زبان بازی های غیر شرعی سعی دارند عذرهای معتبر شرعی را از مسلمین نفی نموده و به سادگی اهل قبله را تشریک و تبدیل و تکفیر و ضال و مضل و… می دانند و مسلمین را به سمت و سوی جنگ داخلی و تفرق بیشتر سوق می دهند .

این است ماهیت واقعی علمای سوء، الرویبضه، دعاه علی ابوب جهنم، علمای سوء و بلعم های باعورائی که در کنار جنگ نظامی کفار سکولار جهانی و مرتدین سکولار محلی ، جنگ روانی را نیز بر مسلمین تحمیل کرده اند . این دسته از ساحران ایمان مسلمین را هدف گرفته اند و  با ایجاد تفرق بیشتر و تولید جنگهای داخلی و تضعیف مسلمین زمینه  را برای تسلط کفار اصلی و مرتدین محلی فراهم می کنند .  

فرمانده ی نظامی القاعده ی سومالی : فرقی بین اشغالگران ترکیه ای و آمریکائی و انگلیسی و… نمی گذاریم

فرمانده ی نظامی القاعده ی سومالی : فرقی بین اشغالگران ترکیه ای و آمریکائی و انگلیسی و… نمی گذاریم

به قلم : مسعود سنه ای

همچنانکه می دانیم حکومت سکولار و مرتد ترکیه به عنوان بازوی عملیاتی ناتو در سرزمینهای مسلمان نشین عمل می کند و تا کنون باعث قتل عام هزاران مسلمان در افغانستان و عراق و سوریه و سومالی و لیبی و… شده است .

الشيخ عبد العزيز أبو مصعب فرمانده ی نظامی حرکت جوانان مجاهد در سومالی که شاخه ای از القاعده به شمار می رود به صراحت اعلام کرد که : “لا فرق عندنا بين الجندي التركي والأمريكي والكيني والبريطاني، فكلهم غزاة محاربون للشريعة، يجب دفعهم وقتالهم”.

نزد ما فرقی بین سرباز ترکیه ای و آمریکائی و کنیائی و انگلیسی وجود ندارد . تما اینها اشغالگران و مهاجمینی هستند که با قانون شریعت الله می جنگند، اخراج کردن و جنگیدن با اینها واجب است .

این است سیاست عزتمندانه و درست شرعی در برابر کفار سکولار و اشغالگر خارجی و مرتدین محلی که در اختیار این کفار در آمده و به اشغال سرزمینهای مسلمین اقدام می کنند، نه سیاست ذلیلانه و نوکرمنشی امثال دارودسته ی جولانی که غیر از فشل و بی ابهتی و سستی و تفرق و شکست برای مسلمین  و قدرت گیری و پیروزی برای دشمنان ثمره ای در بر نداشته است .

پیامی مهم از دل حوادث به هیئت جولانی و متحدین آن در ادلب و حومه ی آن

پیامی مهم از دل حوادث به هیئت جولانی و متحدین آن در ادلب و حومه ی آن

به قلم : مجاهد مهاجر

یکی از شرعی هائی که دارودسته ی فتحای مدتی با آن بر علیه همه مانور می داند  ابویقظان مصری بود . البته قبل از آن با عبدالرزاق مهدی هم چنین خیمه شب بازی هائی را انجام داده بودند . اما ابوقظان هم مثل عبدالرزاق مهدی و د.علا الشریف و د.ابراهیم شاشو و دهها مورد دیگر از گروه مافیائی جولانی فاصله گرفتند .  البته ساحران دیگر جولانی مثل نایف العنی که در لباس شرعی ها خود را نشان داده اند به این جدا شدنها ایراد گرفته اند .

ابویقظان در پاسخ به این دسته ازشرعی ها علت جدائی خودش را :

  1. موافقت و عمل به پیمان سوچی
  2. بندگی برای طاغوتها
  3. قتل و کشتن به ناحق مهاجرین  می داند .

به همین دلیل در پاسخ به سوال یکی از اعضای داخل گروه جولانی که آیا داخل مجموعه ی جولانی بماند یا نه ؟ می گوید :  “برای کشتن مهاجران و اخراجشان نقشه می کشند و به سوتشی ایمان دارند و جولانی با روس ها نشست داشته… از هیئت خارج  شوید…”

علاوه بر این ابویقضان به صراحت می گوید که جولانی کذاب و دروغگو است و ادامه می دهد : “اخبار به من رسیده که جولانی با نظام و روسیه نشست داشته و قبول کرده که در مناطق محرر باشند…؛”

این دقیقا همان چیزهائی است که ما سالها پیش در مورد جولانی و گروه مافیائیش گفته ایم اما چون ما چنین حقایقی را فاش می کردیم همین شرعی ها به ما می گفتند  خوارج و…. . حالا که فهمیده اند چه کلاهی سرشان رفته است دارند از غم و غصه می میرند . پس ?موتوا بغیظکم… مادام که در همین منجلاب ادلبی که جولانی به دستور اربابانش اداره اش می کند مانده اید .

 حالا سوال این است : مادام که گروه چند نفره ی فتاحی و پس مانده های انصار الاسلام از همین جنایتکار دستور می گیرند و برای کارهایشان حق العمل در یافت می کنند هر گز صادقانه از خود پرسیده اید تا کی قرار است به این خفت و ذلیلی و نوکری تحت شعار جهاد و دفاع از اهل سنت و…. ادامه دهید ؟

  • مگر ندیدی که جولانی چگونه به دوله و ظواهری و تمام کسانی که با او بودند خیانت کرد؟
  • مگر ندیدی که جولانی چگونه ناتو را از کانال ترکیه وارد ادلب کرد؟
  • مگر ندیدی که جولانی چگونه با ناتو حتی درمورد ادلب نشست برقرار می کرد؟ مگه خودش هم اقرار نکرد؟
  • مگر ندیدی که جولانی چگونه غدارانه مهاجرین را به قتل می رساند؟
  • مگر ندیدی که جولانی چگونه به حریم زنان و دختران و خانواده ی مهاجرین تجاوز می کرد و زنان را دستگیر و زندانی می کرد ؟
  • مگر همین روز پنجشنبه ترکیه با هواپیماهای روسیه تنسیق نداشت!؟
  • مگر ترکیه به همراه هواپیماهای روسیه ادلب را نزده است؟
  • و….

شما نمی توانید بگوئید که ترکیه خیانت کرده چون طبق  توافق سوچی و آستانه عمل می کند و اگر خیانتی در کار بود باید گروه مافیائی جولانی ترکیه را از ادلب خارج می کرد، اما می بینیم همچنان با قدرت بیشتر در آنجا مانده است !!

آیا بعد از اینهمه حقایق روشن بهانه ای برایتان مانده است ؟ تا کی می خواهید اسباب بازی دست جولانی و اربابانش شوید و با شعار جهاد و دفاع از اهل سنت و… هم به خودتان ظلم کنید و هم به اهل سنت؟  

لطفا بیدار شوید تا فرصت هست، این به نفع همه است .

تضاد مذهب نجدی با مذاهب اهل سنت و جماعت

  تضاد  مذهب نجدی با مذاهب اهل سنت و جماعت

به قلم :  «مجاهد دین»

➖انس بن مالک رضی الله عنه از پیامبر صلی الله علیه وسلم روایت می کند که می فرماید: «الأنْبياءُ أحياءٌ في قُبورِهِمْ يُصَلُّونَ».

ترجمه: «پیامبران زنده هستند در قبرهایشان نماز می خوانند».[۱]

همچنین پیامبر صلی الله علیه وسلم در سفر اسراء و معراج که در بیداری ایشان رخ داد نه در خواب ، موسی علیه السلام را در قبرش می بیند که نماز می خواند.

➖در صحیح مسلم آمده است: «عَنْ اَنْسِ بْنِ مَالِکٍ اَنَّ رَسُوْلَ اللّٰهِ صَلَّی اللہُ عَلَیْہِ وَسَلَّمَ قَالَ : اَتَیْتُ (وَ فِیْ رِوَایِة ھَدَّابٍ) مَرَرْتُ عَلٰی مُوْسٰی لَیْلَةَ اُسْرِیَ بِیْ عِنْدَ الْکَثِیْبِ الْاَحْمَرِ وَھُوَ قَائِمٌ یُّصَلِّیْ فِیْ قَبْرِہٖ».[۲]

ترجمه: «انس بن مالک رضی اللہ عنه بیان می کند که رسول اللہ صلی اللہ علیه وسلم فرمودند:

در شب معراج من بر قبر حضرت موسیٰ علیه السلام رد شدم که در نزدیک تپه های قرمز او را دیدم که در قبر خود ایستاده نماز می خواندند».

⚡️و شيخ الاسلام ابن تیمیه رحمه الله می گوید: « إن الذي عليه جماهير السلف والخلف أنه كان يقظة».

ترجمه: «آنچه که جماهیر سلف و خلف بر آن هستند این است که معراج پیامبر در بیداری ایشان بوده است».[۳]

❌اما شیخ محمد بن صالح العثیمین رحمه الله از علمای دعوت نجد، می گوید: « أما رؤية النبي صلى الله عليه وسلم لموسى فهي أيضاً من الرؤيا التي لا نعلم كيفيتها، رآه يصلي في قبره لكن لا ندري كيفية ذلك، ونحن الآن نشاهد في رؤيا المنام بعض الأموات وهم يتطوعون لله عز وجل، ربما تشاهد أباك أو أخاك أو أحداً من أقاربك في المنام يصلي وهو ميت».

ترجمه: «اما رویت پیامبر صلی الله علیه وسلم از موسی، این هم از رؤیایی است که کیفیت آن را نمی دانیم، او را در قبرش دید منتها کیفیت آن را نمی دانیم، و ما الآن نیز در رؤیای خواب بعضی از مردگان را مشاهده می کنیم و آنان مشغول عبادت خداوند عزوجل هستند، چه بسا پدرت یا برادرت یا یکی از نزدیکانت که مرده است را در خواب ببینی که دارد نماز می خواند».[۴]

?چنانکه مشاهده می کنید، واقعه اسراء و معراج پیامبر صلی الله علیه وسلم که در بیداری رخ داده است و در آن واقعه، پیامبر صلی الله علیه وسلم از کنار قبر موسی گذر کرد و او را در قبرش دید که نماز می خواند اما شیخ عثیمین رحمه الله می گوید پیامبر صلی الله علیه وسلم، موسی علیه السلام را در خواب دیده است و مثالی برای آن می زند و می گوید همانند این است که یکی از ما در خواب یکی از مردگان را ببیند که دارد نماز می خواند، و این نوع خواب را قیاس می کند و شبیه می داند به دیدن پیامبر صلی الله علیه وسلم از موسی در شب اسراء و معراج!

? علت اینکه علمای دعوت نجد، تمایل به انکار قدرت عمل مردگان در عالم برزخ دارند، این است که آنها می گویند دعا کردن یک نوع عمل است، و درخواست دعا از میت شرک اکبر است برای اینکه مردگان نمی توانند چنین عملی انجام بدهند و درخواست عمل از آنان یعنی درخواست از آنان در چیزی که جز الله بر آن قادر نیست «فیما لا یقدر علیه إلا الله»!

?عموم علمای دعوت نجد، کلمۀ «إله» را به معبود تعریف کرده‌اند و می‌گویند معنای لا إله إلا الله، یعنی هیچ معبود (به حقی) جز الله وجود ندارد.

ادامه خواندن تضاد مذهب نجدی با مذاهب اهل سنت و جماعت

نقش ابومحمد مقدسی و ابوقتاده فلسطینی در خیانت به اهل سنت اردن و منطقه و خدمت به طاغوت اردن و متحدین آن

نقش ابومحمد مقدسی و ابوقتاده فلسطینی در خیانت به اهل سنت اردن و منطقه و خدمت به طاغوت اردن و متحدین آن

به قلم : ابوخالد کوردستانی

دقیقا زمانی که دوله در سوریه تبدیل به قدرت برتر شده بود و در اردن عملیاتهائی چون عملیات معان در جنوب اردن را انجام می داد «دادگاه امنیت دولت اردن» در جلسه‌ای غیر مترقبه حکم تبرئه «ابو قتاده فلسطینی» را صادر کرد . ابوقتاده به جرم دست داشتن در قضیه «بمبگذاری‌های الالفیه» در زندان به سر می برد. ابوقتاده اولین کسی بود که فتوای خوارج بودن دوله را صادر کرد و جرقه های جنگ داخلی میان گروههای سوری با دوله را شعله ور ساخت .

به همراه آزادی ابوقتاده چهره ی شناخته دیگری به نام ابومحمد مقدسی نیز آزاد شد که او هم با خوارج خواندن دوله و تکفیر بعضی از گروههای مسلح سوری در کنار ابوقتاده نقش به سزائی در جنگ داخلی و تضعیف گروههای مسلح اهل سنت سوریه ایفاء کرد.

در این ارتباط «محمد ابو رمان»، کارشناس امور جنبش‌ها و حرکت‌های اسلامی می‌گوید که تبرئه ابو قتاده در صورتی که در کنار تبرئه ابو محمد المقدسی صورت گیرد، به این معناست که اردن تلاش می‌کند، خود را با تحولات و تغییرات منطقه‌ای همراه و منسجم کند.

اردن با آزاد نمودن این دو فرد و بعضی دیگر از همفکران اینها در واقع جریانی موازی با دوله را تحت مدیریت و برنامه های خود سازماندهی و اداره کرد تا به این شکل ابتدا به نوعی خود را همراه با اینها نشان دهد و جلو پیوستن مردم اردن به دوله را بگیرد و از دیگر سو  به دوله و سایر گروههای سلفی جهادی در منزل خودشان در سوریه و عراق با جنگ روانی این افراد در کنار جنگ نظامی ضربه بزند .

البته لازم است گفته شود که این اقدام طاغوت اردن که متحد استراتژیک اسرائیل و آمریکا به شمار می رود امر جدید و تازه‌ای نیست بلکه قبلا که  ابومصعب زرقاوی در عراق قدرت گرفته بود و عملیاتهائی را در اردن انجام داد باز ابومحمد مقدسی و بسیاری از همفکرانش آزاد شدند تا با فتواهای شبه انگیزش به این شاگرد غیر قابل کنترلش از پشت خنجر بزند . اردن  به خوبی از این ابزار استفاده کرد .

آمریکا و اسرائیل و طاغوت اردن و تقریبا تمام دوستان و دشمنان اسلامی می دانند که فعالیتهای امثال ابومحمد مقدسی و ابوقتاده فلسطینی و طارق عبدالحلیم و ابوصیر طرطوسی و هانی السباعی و امثالهم در سرزمینهائی که در آن به سر می برند کاملا مسالمیت آمیز و در چارچوب قوانین کفری حاکم بر آن کشورهاست و به نحوی همکاری آشکاری بین این افراد با دستگاههای امنیتی و مدیریتی این کشورها در قانونمند کردن مریدانشان وجود دارد  و به سبک خودشان مریدان را برای طاغوتها رام و قابل کنترل می کنند .

  با آنکه این طاغوتها به موجودیت این اشخاص راضی نیستند، اما چون می توانند از این جریان برای اهداف خود بهره داری کنند، میل به مدیریت و سازماندهی این جریان در آنها را افزایش می دهد؛ بخصو اگر وجود یک دشمن خارجی هم فکر با اینها چون زرقاوی و دوله مشاهده شود.

 به همین دلیل آزادی المقدسی و تبرئه ابو قتاده امری پیش بینی شده بود، چون منطقه در شرایط بسیار حساس و سختی به سر می‌برد و لازم بود که دارالکفر اردن (حیات خلوت اسرائیل و مرکز جاسوسی آمریکا در منطقه) پایگاه‌های اجتماعی و مردمی دوله در داخل این کشور را با تقویت جریان موازی امثال ابوقتاده و ابومحمد مقدسی و.. از بین برده و خشک کند و به طور کامل راه ورود دوله به داخل اردن را ببندد، چون درس‌های لازم را از اوضاع جاری در عراق گرفته بود و علاوه بر آن با فتواهای برنامه ریزی شده ی این مفتی ها و دعواهای زرگری انها، به صورت تدریجی و نوبتی گروههای مسلح سوریه را به جان هم انداخته و با تولید جنگ داخلی از درون آنها را از بین ببرند و به این سبک دشمن را خارج از مرزهای خود نابود کنند .

این ماموریتی است که مفتی های ساکن در دارالکفرهای انگلیس و کانادا و اردن و آل سعود و ترکیه و… با موفقیت انجامش داده اند. آیا قرار نیست اهل سنت بیدار شوند؟

.

مذهب ابومحمد مقدسی از زبان خودش

مذهب ابومحمد مقدسی از زبان خودش

به قلم : ابوعبدالله موکریانی

ابومحمد مقدسی که عده ای سعی دارند او را به عنوان عالم اهل سنت جا بزنند ، واقعیت این است که این شخص خود را متعلق به مذهب نجدی می داند و هم اکنون نیز در میان صدها گروه و فرقه ی مختلف و متضاد نجدی تنها عده ای قلیل او را قبول دارند .

با این وجود لازم است که مذهب نجدی این شخص را از زبان خودش بخوانیم . ابومحمد مقدسی  با آنکه می گوید کتابهای امثال ابن تیمیه و ابن قیم (سلفیت نوع دوم)[۱] را مطالعه کرده است اما در نهایت تاثیر پذیری وی از آثار علمای نجد (سلفیت نوع سوم) بوده است و در این زمینه می گوید :

فعكفت على مطالعة كتب شيخ الإسلام ابن تيمية وتلميذه ابن القيّم، ثمّ لفت انتباهي في فترات تردّدي على المدينة المنوّرة كتب الشيخ محمد بن عبدالوهّاب وتلاميذه وأولاده وأحفاده من أئمة الدعوة النجدية التي تزخر بها المكتبات العامة والخاصّة هناك، فعكفت عليها وقتاً طويلاً ولا أظنّني تركت كتاباً لهم مطبوعاً إلا طالعته، فكان لهذه الكتب بالتحديد أثر عظيم في توجّهي بعد ذلك، وسافرت إلی الباکستان وأفغانستان مرارًا …  وهناك كان أول طبعة لكتاب «ملة إبراهيم» الذي كتبته في تلك الفترة، وكان تأثري بكتب أئمة الدعوة النجدية فيه واضحا جليا؛[۲]

مشغول مطالعهٔ کتاب های ابن‌تیمیه و شاگردش ابن‌قیم شدم، سپس در آن روزهایی که به مدینهٔ منوره رفت و آمد داشتم، کتاب­های محمد بن عبدالوهاب، شاگردان، فرزندان و نوادگانش از علمای دعوت نجدی ، که در کتابخانه­های عمومی و خصوصی مدینه به وفور یافت می شود، توجه مرا به خود جلب کرد. پس وقت زیادی را برای مطالعهٔ آن گذاشتم، به‌طوری‌که هیچ کتاب منتشر شده از آنان نبود مگر این‌که آن را مطالعه کردم، پس این کتاب‌ها به‌طور واقع اثر زیادی در گرایش فکری من بعد از آن گذاشت. و بارها به كشور افغانستان و پاکستان مسافرت کردم و در آن‌جا اولین چاپ از کتاب «ملت ابراهیم»[۳] بود که در در آن ایام نگاشتم و تأثیرپذیری من از کتاب‌های بزرگان دعوت نجدی، روشن و آشکار است..

علاوه بر این در مصاحبه اش با «مجلة العصر»، خودش را تربیت‌یافتهٔ مدرسهٔ سلفی نوع سومی چون بن باز، بن عثیمین و البانی معرفی کرده و دراین‌ باره می گوید:

أنا شخصیا فأنا من الناس الذین درسوا وتتلمذوا علی مشایخ السلفیة في زماننا أمثال الشیخ ابن باز وابن عثیمین والألبانی وغیرهم سواء مباشرة من خلال حضور کثیر من محاضراتهم ودروسهم أو من خلال سماع أشرطتهم وقراءة مؤلفاتهم؛[۴]

من به شخصه ازجمله كسانی هستم كه نزد بزرگان سلفیه در عصر ما، همچون بن باز، بن عثیمین، البانی و غیر آنان،  شاگردی و کسب علم کردم، و  این علوم را یا به‌طور مستقیم و با حضور در بسیاری از مجالس سخنرانی و کلاس های درس آنان، و یا در خلال شنیدن نوارها و خواندن تألیفات آنان به دست آوردم.

ابومحمد مقدسی در نهایت این مذهب را به ابومصعب زرقاوی تزریق نمود، بخصوص زمانی که در زندان با وی آشنا شد و دیدیم که زرقاوی هرگز در افغانستان و پاکستان به شیخ اسامه بن لادن هم بیعت نداد، چون ابومحمد مقدسی هم شیخ عبدالله عزام و هم شیخ اسامه بن لادن را دارای منهج آلوده و مدافع مشرکین افغان و… می دانست. ابومصعب تنها در عراق جهت جذب نیروهای مهاجر بود که به القاعده بیعت داد و پس از مرگ ابوانس شامی (شرعی جماعت القاعده) کلا منهجش را به سمت منهج مذهب نجدی ابومحمد مقدسی کشاند و با منتقل شدن این مذهب به دوله باعث آنهمه تفرق و ذلیلی و شکست و نابودی برای اهل سنت عراق و سوریه و افغانستان و… تا کنون گشته است .


[۱] سلفیت نوع اول شامل علمایی چون امام مالک، و امام شافعی و امام احمد بن حنبل و علمای اهل حدیث خیر القرون می گردد

[۲] ابومحمد المقدسی، حوار أبي محمد المقدسي مع مجلة “نداء الاسلام” (مقابلة نداء الإسلام ۱۴۱۸ق)، ص۲٫

[۳] ابوبصیر طرطوسی یکی دیگر از ملاهای مذهب نجدی بر این باور است که این کتاب را ابومحمد مقدسی از از روی کتاب ملت ایراهیم جهیمان العتیبی رونوشت کرده و متعلق به مقدسی نیست .

[۴] ابومحمد مقدسی، مقابلة مع مجلة العصر ۱۴۲۳ق (حوار أبي محمد المقدسي مع مجلة “العصر”)، ص۵٫

ابومحمد مقدسی در برابر جهاد مسلمین و شیخ عبدالله عزام حق می گوید و ناحق می خواهد

  ابومحمد مقدسی در برابر جهاد مسلمین و شیخ عبدالله عزام حق می گوید و ناحق می خواهد

به قلم : کارزان شکاک

ابومحمد مقدسی در نوشته های اخیرش اش مدعی است که  منهج شیخ عبدالله عزام رحمه الله اخوانی است و در این منهج تلاشی برای معالجه ی شرکیات افغانها و آگاه کردن وجود نداشت و این کار را به آینده موکول کرده بود . بعد می گوید: ”  این انکار شرک و آگاه سازی مردم از بزرگترین برکات جهاد است؛ اساس و پایه اسلام همین یاد دادن توحید به مردم و نهی آنها از شرک است؛ در واقع جهاد وسیله‌ای جهت دستیابی به این هدف است. ”  

همه ی ما می دانیم که بسیاری از اصلاحات عقیدتی و نهی از منکرات تا زمانی که کفار و مرتدین حاکمیت جامعه را بر عهده دارند غیر ممکن است . همین الان هم اگر نگاه کنید متوجه می شوید که دایره ی اصلاح در کشورهای اروپائی و سرزمینهای مسلمان نشینی که طاغوتها بر آن حاکم هستند بسیار تنگ و محدود است و مسلمین تنها در چارچوب این قوانین کفری می توانند به بعضی از فعالیتهای خود ادامه دهند. پس حاکمیت طاغوتها خودش بزرگترین مانع در راه اصلاح جامعه بوده است .

حالا تصور کنید ما ۳۰-۴۰ سال پیش در سرزمینی مثل افغانستان باشیم که کفار سکولار خارجی آن را اشغال نموده و دست نشاندگان مرتد خود را بر آن حاکم کرده باشند و مسلمین بخواهند با وحدت فراگیر قدرتی بزرگ در برابر این دشمن بزرگ به وجود بیاورند؛ در چنین وضعیتی شخصی مثل دکتر عبدالله عزام کتاب  “الدفاع عن  أراضي المسلمين أهم فروض الأعيان” را می نویسد و بر این باور است که در وضع موجود  وحدت و دفاع از سرزمینهای مسلمین مهمترین فرض عین است که حتی سایر فرضها را نیز تحت شعال قرار می دهد مثل نماز و روزه و …[۱]

در چنین وضعیتی و در زمان شکست روسهای سکولار جامیها و مدخلی ها از طرف دستگاه آل سعود و آمریکا و افرادی چون قدسی سر می رسند و به بهانه ی مشرک بودن مسلمین افغانستان با شعار فریبنده ی  “التَّوحيد أولاً و دائماً  مسلمین را به تفرق و چند دستگی و مشغول کردن آنها به همدیگر به جای وحدت بر علیه دشمن مشترک تحریک می کنند.

همه ی ما می دانیم که در وحدت قدرت و عزت و ابهت و شکوه و پیروزی وجود دارد و در تفرق فشل و سستی و بی ابهتی و ذلیلی و شکست . رسالت بزرگ امثال ابومحمد مقدسی و ابوقتاده فلسطینی و هانی السباعی و طارق عبدالحلیم و تمام بزرگان مذهب نجدیت وارد کردن این مصیبتها بر مسلمین بوده است که در نهایت به قدرت گیری کفار سکولار جهانی و مرتدین و طاغوتهای محلی ختم شده است .

لازم است هم اکنون که پشت پرده ی شعار «التَّوحيد أولاً و دائماً» آنها روشن شده است بگوئیم : «کلمة حقّ یراد بها الباطل» این سخن حقی است که از آن اراده باطل می شود.  حق می گویند و ناحق می خواهند.


[۱] چون در جنگ شخص  ممکن است روزه اش را بشکند یا نمازش را به سبک دیگری بخواند و حتی آنرا به تاخیر بیاندازد و…

عذر بدتر از گناه ابومحمد مقدسی در توجیه تکفیر مجاهدین افغانستان

 عذر بدتر از گناه  ابومحمد مقدسی در توجیه تکفیر مجاهدین افغانستان

به قلم:  ابوعبدالله جاف جوانرو

پس از آنکه علمای اهل سنت در برابر زیاده روی ها و اتهامات نابجای ابومحمد مقدسی به مسلمین افغانستان در زمان جهاد بر علیه سکولاریستهای شوروی و ترور شخصیتی عبدالله عزام توسط این ملای سلفی نجدی ساکن در دارالکفر اردن[۱] واکنشهای شرعی نشان دادند، این شخص نجدی مذهب هم در دفاع از خود مطالبی تحت عنوان «درد دلی با بعضی از دوستان» آورده است که به نحوی عذر بدتر از گناه بوده و حائز اهمیت هستند.

  1. این شخص می گوید : در آن زمان تزکیه برای خائنان و دعوتگران دموکراسی همچون سیاف و ربانی و امثالشان صادر شد تا اینکه دولتشان که برپایه دموکراسی بود را بر روی جسد شهدا پایه‌گذاری کردند؛ حتی زنان هم در آن زمان چنین افراد دموکراسی خواهی را تکفیر می‌کردند. اما با این وجود کسانی که از روی بصیرت و دلایل چنین خائنانی را تکفیر می‌کردند، متهم به غلو و تندروی می‌شدند.

ج:  بدون شک در آن برهه از زمان نه سیاف و ربانی و… ادعای دموکراسی خواهی داشتند ونه احمد شاه مسعود و حکمتیار و غیره.  تمام اینها در ظاهر خواستار تحکیم شریعت الله بودند. آثار این اشخاص تماما مبین این واقعیت است و کسی نمی تواند در آن زمان از آثار این اشخاص دلیلی برای دعوت به دین دموکراسی سکولاریستها بیاورد بلکه تماما در مورد تطبیق قانون شریعت الله و تشکیل حکومتی اسلامی بود  .

 حالا اینها بعدها مثل ابومحمد مقدسی و ابوقتاده و طارق عبدالحلیم و غیره با مصلحت تراشی ها و عوام فریبی های خاص خودشان تابع قوانین طواغیت دموکراسی خواه شده و به زندگی ننگین تحت این قوانین رضایت دادند فرق دارد با آنچه که قبل از این دوران ادعایش را می کردند و در آثار و سخنرانی هایشان بیان می کردند. شیخ عبدالله عزام غیب نداشت تا ببیند که در میان صدها فرمانده ی موجود چند نفر از آنها مرتد شده و تابع طاغوتهای منطقه ای و جهانی می شوند و چند نفر از آنها صادقانه تا آخر ثابت قدم می مانند .   

پس علت تکفیر مجاهدین افغان به صورت عام  نزد ابومحمد مقدسی و امثالهم اموری بوده است که بر اساس مذهب نجدی، آنها را شرک و مرتکبین را مشرک و خارج از اسلامی می دانستند، و به همین سادگی نه تنها مجاهدین افغان بلکه اکثریت مطلق مسلمین افغانستان و حتی جهان اسلام را نیز مشرک دانسته و تکفیر می کردند .  

مذهب سلفیت نجدی که به دروغ مدعی است برای اتحاد مذاهب کار می کند اما در واقع مذهبی انعطاف ناپذیر است که دارای دهها فرقه ی ضد و نقیض بوده و با برداشتن عذرهای شرعی برای مسلمین و برداشت اشتباه از کلمه ی مشرک و مشرکین و… به راحتی اهل قبله را از دایره ی اسلام خارج نموده و تکفیر می کند .

امثال ابومحمد مقدسی که به سادگی تمام اهل سنت افغانستان و حتی جهان اسلام را بر اساس مذهب نجدی اش به جرم مشرک بودن تکفیر می کند و در مورد تمام سرزمینهای مسلمان نشین رای داده و حکم صادر می کند تا کنون حکم طاغوت اردن را صادر نکرده است با وجود آنکه صدها بار از سوی کسانی چون عبدالرزاق مهدی و … از وی درخواست شده تا حکم این شخص مرتد را بیان کند .

این دسته از سلفی های نجدی عملا در اختیار طاغوتهای حاکم بر کشورشان هستند و با آنکه دهها فرقه و گروه هستند اما هر کدام به نحوی به طاغوتهای حاکم بر خودشان خدمت می کنند و در عوض بی رحمانه بر علیه هر آنچه خارج از سرزمین محل اقامت خودشان است فتوا صادر می کنند و همه را از دم تیغ تکفیر خود می گذرانند .


[۱] مرکز جاسوسی آمریکا در خاورمیانه و حیاط خلوت اسرائیل