سرازیر شدن و شکل گیری احزاب سکولار غیر بومی متحد با مرتدین سکولاریست محلی در کردستان

سرازیر شدن و شکل گیری احزاب غیر بومی متحد با مرتدین سکولاریست محلی در کردستان

به قلم : ابوسلیمان هورامی

در این که چه عواملی باعث شدند که گروه های سکولار چپ  و لیبرال غیر بومی به کردستان سرازیر شوند، و چه شد که یونسی کمونیست توده ای استاندار کردستان گردید و غیر مستقیم گروه های چپ را مسلح کرد در حالی که صفدری یک آخوند شیعه مذهب هم فرمانده پادگان و دیگر نیروهای مسلح رسمی بود که سلاح از آن جا به میان مردم درز می کرد و… وارد بحث نمی شویم. دکتر جمشید حقگر استاندار وقت آذربایجان غربی در این باره می گوید:

« واقعیت است در ماه های اول انقلاب به دنبال آزاد شدن فضای سیاسی کشور- به خصوص پس از سال ها جو اختناق و خفقان حاکم- مردم خواسته ها و انتظاراتی داشتند ، تا آن جا که ممکن بود به تریج جواب داده می شد اما گاهی هم این خواسته ها مستمسک اغراض و اهداف نه چندان موجه و مشروع بعضی از گروه هایی بود که در همان روزهای اول انقلاب می خواستند به خواسته های صد درصدی خود هر چه زودتر و به زور جامه عمل بپوشانند. این مسئله به خصوص در مناطق کردنشین نمود بیشتری پیدا کرد به طوری که نه تنها بعضی گروه های سیاسی کرد بلکه خیلی از گروه های چپ مارکیستی غیر کرد نیز از اقصی نقاط کشور به مناطق کردنشین سرازیر شدند تا در قالب خواسته ها و انتظارات مردم زحمتکش  و رنج دیده کردها برای تحریک مردم علیه دولت نو پای انقلاب استفاده کنند».[۱] 

مهندس شاه اویسی هم می گوید:

« بعضی گروه ها هم که توان عرض اندام نداشتند به سان کاتالیزور در حاد کردن شرایط عمل می کردند که اغلب بومی هم نبودند ، ولی با تندروی های خود جو را تند و امنیتی می کردند و بهای آن را مردم شریف کردستان پرداختند. گویی نقش این گروه های غیر بومی هم رادیکالیزه و لاینحل کردن خواسته های منطقی کردان و سوء استفاده از خواسته های مردمی بود که می شد به سادگی بر غالب آن ها در آرامش جامه عمل پوشاند. این گونه گروه ها با تحریک به کشتار و بگیر و ببند و زندان کردن ها بر مردم حکم می راندند و از طرفی شعارهای فریبنده می دادند که خواهان نان ، مسکن و کار و… . ولی اینان مجال بیرون آمدن و ایجاد کار کردن را به کسی نمی دادند ، ولی شعارشان زیبا و فریبنده بود. ولی چه سود ، کردند آن چه کردند و گریختند. آن چه بر جای ماند ویرانی بود و خون ریخته هموطنان.

این عوامل تحریک شده نه از تجربه مبارزه ای برخوردار بودند نه درد کرد را حس می کردند ، غالباً کرد هم نبودند».[۲]

برای دولت ترکیه که خود نماد ارتداد و سکولاریسم است جنگ با کردهای مرتد سکولار برایش مشکل تر از جنگ با اسلامگرایان می باشد ، چون راضی کردن مردمی سکولار در جنگ با حزبی سکولار سخت تر از راضی کردن آن ها در جنگ با اسلامگرایان ضد سکولاریسم می باشد. حکومت بعث عراق هم همین مشکل را با کردهای سوسیالیست و کمونیست مخالفش داشت دولت ایران هم چون دولتی است مذهبی قطعاً جنگیدن با مذهبیون بی نهایت برایش مشکل ساز است هم در داخل ایران و هم در سراسر دنیای اسلام. به همین دلیل برای ایران و انقلاب شیعه مذهب آن جنگ با کمونیسم و سکولاریسم ، هم راحت و برای ملتش هم توجیه پذیر است و هم ممکن است مورد تایید و پشتیبانی دیگر دول عرب مجاور هم قرار بگیرد. به همین دلیل دست هایی در کارند که سعی دارند با گرم نگه داشتن بازار مرتدین سکولار جدا از مردم خواسته های مشروع مردم اهل سنت کردستان و هورامان از کانال سکولارهای مرتد ارائه گردد و مدافع تشکیلاتی منظمی برای دفاع از دین و مردم نطقه وجود نداشته باشد تا با چنین چتر تبلیغاتی که مرتدین به وجود می آورند دیگران راحت تر بتوانند در میان مردم به اهداف دارز مدت خود دست یابند. هم بدون سر و صدا نفوذ کنند و بدون سر و صدا استقرار یابند و بعد مرحله ی تهاجم خود را عملی سازند. که در آن صورت اهل سنت فریب خورده ی غفلت زده نه راه فراری داشته باشند و نه وسیله ی دفاعی. اهل سنت از یک طرف با چنین نقشه ی خطرناک اما بی سر و صدا و خزنده ای رو به رو ست و از دیگر سو با مرتدینی طرف است که با وجود شعارهای فریبنده یشان هدف نهایی آن ها انهدام مسلمین است به بهانه ی «مرتجعین» .

آن ها همه ی مسلمین را «مرتجع و کهنه پرست» می دانند و سرکوب و نابودی آن ها دروازه ی ورود آن ها به جامعه ی سوسیالیستی یا سرمایه داری شان می باشد و منظورشان از خودمختاری هم ، خود مختاری ست بدون وجود حکومت اسلامی و چنان چه خود مختاری با قانون و حکم اسلام به آن ها داده شود قطعاً با آن مخالفت می کنند.

خود مرتدین در این مورد می گویند: « خلق کرد می گوید: ما خواستار خود مختاری در چارچوب  ایران آزاد و دموکراتیک هستیم و این امر تحقق نخواهد یافت مگر با سرکوب و نابودی تمامی فئودال های چپاول گر و مرتجعین محلی و پیشبرد قاطعانه مبارزه ضد امپریالیستی و ضد سرمایه داری وابسته، تنها از این طریق است که خلق کرد شکوفایی خود را باز خواهد یافت».[۳]

این هم سیاست روشن مرتدین که کراراً و روزانه از رسانه هایشان پخش و اعلام می گردد.

ولله الحمد والمنه

و الله اكبر

ابوسلیمان هورامی


[۱] . کردستان ۲ – صفحات ۴۵ – ۴۴

[۲] . همان – صفحات ۱۷ – ۱۶

[۳] . کتاب دوشنبه ۳۱ – صفحات ۳۸ – ۳۷

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *