خطاب به
مخالفین جهاد با کفار سکولار و اشغالگر
جهانی و نوکران محلی آنها
ارائه دهنده : ابومحمود کندزی
جهاد فریضه ای است از فرائض و بهتر گویم از برترین فرائض است که بر فرد مسلمان فرض می شود و هر که از آن روی گرداند راه هلاکت را انتخاب نموده:
« و هر کس از آنها پشت کند مگر اینکه
برای جنگیدن منحرف شود یا بسوی گروهی دیگر جای گیرد بسوی غضب خدا برگشته و جایگاهش
دوزخ است و بد بازگشتی است »(انفال ۱۶)
چنانچه دیدید وعده
الله تعالی به مخالفان جهاد عاقبت شری است که هیچ بازگشتی ندارد و باید مخالفان
جهاد از این امر با خبر باشند که اگر بدنبال راه سعادت میگردند، راه سعادت راهی
نیست جز راه جهاد و اگر از این راه گریزان باشند بنا بر کلام خداوند راه منتخبشان
راه هلاکت است نه راه سعادت!
ای سعادت جویان!
اگر با جهاد مجاهدان افغانستان و عراق و … مشکل دارید جواب این سوال پروردگار
جهانیان را چه خواهید داد:
« چرا در راه خدا و مردان و زنان و
کودکانی که تضعیف شده اند
پیکار نمی کنید؟»(نساء آیه ۷۵)
مگر غیر این است که ارتش صلیبی به این دو کشور(عراق و
افغانستان) یورش برده و به زن و کودک مسلمانان هم رحمی نکرده است؟
مگر خبر کفار
سکولار و اشغالگر خارجی به رهبری آمریکا نداری با
دختران افغانی و عراقی چه ها کردند؟ اگر خبر نداری به تو می گویم که پرده عفت خواهرانت
دریده شده و خوکهای سکولاریست از آنان انواع استفاده ها را کرده اند و میکنند؛ از
دختران نوجوان در موسسات موسوم به خدماتی استفاده میکنند و قاتل هزاران زن و بچه در این
مناطق هستند و سکولارهای مرتد و سگهای دنبال استخوانشان هم با این ارتش نجس کفار
سکولار و اشغالگر خارجی به رهبری آمریکا همکاری
می کنند چنانچه در قتل مردم بی گناه فلوجه(منطقه سنی نشین عراق) دست داشتند و برادران
مجاهدمان برای ایشان به پیکار برخاستند و هنوز ایستاده اند تا آخرین قطره خونشان
به زمین بچکد.
سهم دشمنان مسلح و تبلیغی داخلی اهل
سنت در تعیین شاخصه های اهل سنت ایران
به قلم: ابوعبدالله موکریانی
اهل سنت یعنی تبعیت از قانون قرآن و سنت صحیح و
حرکت در مسیر حکومت اسلامی. کسانی مثل جیش العدل و سایر خواهر زاده های مسلحش و
شبکه های ماهواره ای چون کلمه و شبکه های مجازی چون سهاب و سایر مسخ شدگان که با نقاب
اسلام و اهل سنت به صورت مسلحانه یا روانی در حال جنگ برای تحکیم قانون دموکراسی و
سکولاریسم هستند حق ندارند در ترسیم شاخصه های حکومت و جامعه ی ما دخالت کنند.
اینها بر اساس هر چهار مذهب اهل سنت که آگاهانه، عمدا و به میل
خودشان برای دموکراسی سکولاریستها فعالیت می کنند از دین اسلام خارج شده اند و
باید تحت تعقیب قرار گرفته و پاکسازی شوند تا زمین از لوث وجود آنها پاک شود.
اینها بدون شک از موانع اساسی رسیدن مسلمین به اهداف مورد پذیرش الله
جهت تحکیم قانون شریعت الله در جامعه و مخل امنیت و رفاه اهل سنت هستند که قصد
دارند اهل سنت را در راه اهداف کفار سکولار جهانی و طاغوتها و دست نشاندگان محلی چون
آل سعود و امارات و غیره خرج کنند.
اینها سربازان زمینی و روانی
دشمن در میان اهل سنت هستند و اهل سنت هرگز به اهدافش نمی رسد مگر اینکه راه را با
خاکستر این خیانتکاران ابله صاف کند. این حق مسلمین است که در برابر نوکران دشمن، از
حق خودشان در زندگی، دفاع کنند.
این دشمنان اسلام و مسلمین و ساحران فرعون که با هم جنس بازان نیز
متحد شده اند در واقع از هر فضیلت و اخلاقی هم شانه خالی کرده اند.
دارودسته ی منافقین با تبلیغ دموکراسی و چنگ زدن به آراء شاذ به کجا
رسیده اند؟
به قلم: کارزان شکاک
دارودسته ی منافقین (سکولارزده ها) کسانی هستند که که در ظاهر ادعای
اسلام دارند و مثل سایر مسلمین عباداتی را انجام می دهند اما در واقع : مُذَبْذَبِينَ بَيْنَ
ذلِكَ لا إِلى هؤُلاءِ وَ لا إِلى هؤُلاءِ (نساء/۱۴۳) دو دل و مردّد هستند، نه
به سوی مؤمنان یکدل میروند و نه به جانب کافران.
با آنکه این سکولار زده ها اعتباری نزد مومنین ندارند می خواهند نزد
کفار چنین عزتی را پیدا کنند: الَّذِينَ يَتَّخِذُونَ الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاءَ مِنْ
دُونِ الْمُؤْمِنِينَ ۚ أَيَبْتَغُونَ عِنْدَهُمُ الْعِزَّةَ فَإِنَّ الْعِزَّةَ
لِلَّهِ جَمِيعًا (نساء/۱۳۹) کافران را به عنوان
اولیاء و دوست می گیرند و مؤمنان را ترک گویند، آیا نزد کافران عزّت میطلبند؟
عزّت همه نزد خداست.
دارودسته ی منافقین یا سکولارزده که مبلغ نوعی اسلام مسخ شده و
فرومایه هستند با چنگ زدن به آراء شاذ گذشته یا تفسیرات من در اوردی خود قصد دارند
به دنیای کفر و بخصوص به کفار سکولار جهانی و یهود چنین نشان دهند که اسلام واقعی
همین اسلام ذلیل و سازشکار و رنگ عوض کن آنهاست و دنیا را پر از هیاهو کرده اند که
اسلام همان دموکراسی و تسلیم شدن به سکولاریستها و بازی های رایج سکولاریستی است
و… اما در برابر اینهمه تنازل و ذلیلی و به ساز دشمن رقصیدن و سالها بر درگاه سکولاریستها
گریستن چه بدست آورده اند؟
تنها خواری و ننگ مزدوری و خیانت به دین و ملت و رسوائی نزد مسلمین و تاریخ اسلامی.
شبکه های دموکراسی خواه کلمه و … سکولاریستهای مجازی چون سهاب و جبهه سنت و سایر مزدورانی که رسماً در خدمت دین سکولاریسم و دموکراسی سکولاریستها قرار گرفته اند و در پناه این کفار سکولار جهانی و طاغوتهای محلی بر علیه قانون شریعت الله و حکومت اسلامی و مجاهدین شریعت گرا در حال جنگ روانی هستند، در همین جاده ی خفت و خیانت در حرکتند.
اهل
سنت به ماهیت این دشمنان قانون شریعت الله و خادمین کفار سکولار و دموکراسی پلید
آنها پی برده اند و در همان مسیر قانون شریعت الله در حرکت هستند. پس بگذار تا می
توانند از دور عوعو کنند چون: کاروان بیداری اسلامی در حرکت است و با پاس کردن
اینها از حرکت نمی ایستد.
اسلام کامل و اسلام ناقص آمریکائی و
تنها راه داشتن اسلام کامل
به قلم: ابوعبدالله جاف جوانرو
سید قطب رحمه الله زمانی که می فرمود: «یا اسلام کامل یا هیچ» در واقع
عملا به رد کسانی می پرداخت که خواهان اسلامی ناقص بودند که الله تعالی در موردشان
می فرماید: وَيَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ
وَنَكْفُرُ بِبَعْضٍ وَيُرِيدُونَ أَنْ يَتَّخِذُوا بَيْنَ ذَٰلِكَ سَبِيلًا (نساء/۱۵۰)
و میگویند: «به بعضی ایمان میآوریم، و بعضی را انکار می کنیم» و میخواهند در میان
این دو، راهی برای خود انتخاب کنند…
و در کنار این شعار پرمحتوا سید قطب رحمه الله برای این طرفداران
اسلام ناقص از عبارت اسلام آمریکائی استفاده کرد . اسلام
کامل یعنی اسلامی که با کفر به طاغوت و ولاء و براء و برائت از مشرکین(سکولاریستها)
تنها به قانون شریعت الله و حکومت اسلامی راضی است . یعنی اسلام ظلمستیز، اسلام
عدالتخواه، اسلام مجاهد، اسلام طرفدار محرومان، اسلام مدافع حقوق پابرهنگان و رنجدیدگان
و مستضعفان. اسلام آمریکائی هم یعنی اسلام تشریفاتی، اسلام بیتفاوت در مقابل ظلم،
در مقابل زیادهخواهی، اسلام بیتفاوت در مقابل دستاندازی به حقوق مظلومان، اسلام
کمک به زورگویان، اسلام کمک به اقویا، اسلامی که با همهی این مفاسد می سازد.
اسلام کامل هم، تنها در پناه قدرت حکومت اسلامی
و تحکیم شریعت الله امکان پیاده سازی و عمل به آن وجود دارد و جز با حاکمیت اسلام
و تشکیل نظام اسلامی امکانپذیر نیست به همین دلیل اگر ما دارای چنین قدرت حکومتی
هستیم حراست و صیانت از آن واجبترین واجبهاست؛ چون داشتن و صیانت از اسلام کامل
وابسته به داشتن و صیانت از قدرت حکومت اسلامی است و اسلام کامل بدون داشتن قدرت
حکومتی امکان پذیر نیست.
گزینه های پیشنهادی اسلام آمریکائی
توسط غرب به مسلمین
به قلم : ابوعبدالله جاف جوانرو
زمانی که سید قطب رحمه الله از اسلام
آمریکائی صحبت می کرد در واقع منظورش دسته ای از علمای سلفیت خاص نجدیت و درباری
آل سعود بود که خود را به مسائل ریز شخصی مشغول نموده و از مسائل اساسی چون حاکمیت
قانون شریعت الله و مبارزه با استعمار گران و مسائل اقتصادی، اجتماعی، آزادی خواهی
و جهاد به دور بوده اند .
این اسلام تحریف شده که در خدمت
طاغوتها در آمده است قابله ی نوعی اسلام تکفیری هم هست که بی رحمانه مسلمین را
مورد تهاجم قرار می دهد و مسلمین را به مسلمین مشغول نموده و تفرق را در میان آنها
دامن می زند و در هر جا رشد کرده باعث نابود شدن جبهه های جهادی بر علیه کفار
اشغالگر خارجی وباعث ترویج سكولاریزم و بیدینی شده اند.
«سلفیگری» اگر به معنای اصولگرائی در
كتاب و سنت و وفاداری به ارزشهای اصیل و مبارزه با خرافات و انحرافات و احیا شریعت
و نفی غربزدگی باشد، همگی ما سلفی هستیم، اما این جریان مقلدین دسته هائی از علمای
درباری آل سعود شده اند که خواسته یا ناخواسته در مسیر اهداف اربابان آل سعود قرار
گرفته اند و سلف صالح از اینها بیزار و برائت می جویند.
نوع دیگر از اسلام آمریکائی اسلام لائیک و سکولاری است که مشخصا توسط
دارودسته ی منافقین سازماندهی و مدیریت می شود و نماینده ی لیبرال دموکراسی بومی
شده در میان مسلمین است که یکی از اهدافش این است که مسلمین را به دام سرمايهدارى
غرب و مصرفزدگى و انحطاط اخلاقى بکشاند.
کفار سکولار جهانی و طاغوتهای محلی این دو نوع اسلام تحریف شده را به
مسلمین پیشنهاد می دهند و قصد دارند مسلمین را بین این دو گزینه قرار دهند تا الگوی «اسلام راستین» در میان
انقلابهای منطقه و تولید مومنین واقعی تقویت نشود.
ما به هر دو پیشنهاد غرب که با شبکه
های ماهواره ای و فضای مجازی و با هزینه های کلان تبلیغ می گردند بدبین بوده و جواب
رد می دهیم.
یا دین اسلام یا دین سکولاریسم، کدامیک را می پذیری؟
به قلم: ابوعبدالله موکریانی
در برابر کفار سکولار و اشغالگر جهانی و دارودسته ی مرتدین تنها آهن
و قدرت نظامی از کانال یکی از «۳ابزار» برتر[۱] است که از ما و عقاید و اندیشه
های ما حمایت می کند . تنها قدرت نظامی است که حرف اول را می زند.
زمانی که دین اسلام به صورت کامل آن تبلیغ می گردد و حتی زمانی که حکومتی
اسلامی تشکیل می شود بدون شک کفار سعی خواهند کرد با انواع روشهای نظامی و روانی و
اقتصادی به جنگ با آن بیایند.
انواع شکنجه ها و محاصره و
تحریم اقتصادی – اجتماعی مسلمین در شعب ابی طالب قبل از تشکیل حکومت اسلامی و
جنگهای احد و احزاب و دهها جنگ کوچک و بزرگ بعد از تشکیل حکومت اسلامی گواه روابط
متقابل دین اسلام و دین مشرکین (سکولاریستها) است .
در این صورت جنگ اسلام با مشرکین و برائت و بیزاری مسلمین از مشرکین(سکولاریستها)
اصلی است انکار ناپذیر که نشان می دهد هیچ گونه سازشی بین این دو وجود ندارد و
جنگی دائمی بین آنها حاکم است تا اینکه یکی تسلیم دیگری گردد.
مشرکین(سکولاریستها) یا واقعاً مسلمان می شوند و با منحصر کردن
مفاهیم و محتوای چهار گانه ی دین[۲] به دین اسلام، دین خود را برای الله خالص می
کنند یا اینکه در قالب منافقین فرو می روند و تنها در ظاهر و به صورت اجباری محتوا
و مفاهیم چهار گانه ی دین را به دین اسلام می دهند.
مسلمین هم یا مقاومت می کنند و دین خود را برای الله خالص می کنند (مُخلِصينَ لَهُ الدّينَ) یا اینکه به سبک دارودسته ی منافقین به میل خود یا اجباراً دست از
محتوا و مفاهیم چهار گانه ی دین خود کشیده و تسلیم محتوا و مفاهیم چهار گانه ی دین
سکولاریسم می گردند. الله تعالی در مورد این دسته می فرماید:
وَلاَ یَزَالُونَ یُقَاتِلُونَکُمْ
حَتَّىَ یَرُدُّوکُمْ عَن دِینِکُمْ إِنِ اسْتَطَاعُواْ وَمَن یَرْتَدِدْ مِنکُمْ
عَن دِینِهِ فَیَمُتْ وَهُوَ کَافِرٌ فَأُوْلَئِکَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فِی
الدُّنْیَا وَالآخِرَةِ وَأُوْلَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ (بقره/۲۱۷) ( مشرکان ) پیوسته با شما خواهند جنگید تا اگر بتوانند شما را از آئینتان
برگردانند، ولی کسی که از شما از آئین خود برگردد و در حال کفر بمیرد، چنین کسانی
اعمالشان در دنیا و آخرت بر باد میرود، و ایشان یاران آتش ( دوزخ ) میباشند و در
آن جاویدان میمانند .
پس، همه باید بدانیم که شخص یا دین اسلام را دارد یا دین مشرکین (سکولاریستها) را . شخص نمی تواند هم مسلمان باشد هم سکولار، هم مسلمان باشد هم دموکراسی خواه.
باید واضح و روشن و بدون کوچکترین ترس و تردیدی به این مشرکین (سکولاریستها)
گفت: قُلْ
یَا أَیُّهَا الْکَافِرُونَ ….. لَکُمْ دِینُکُمْ وَلِیَ
دِینِ (سوره کافرون آیه ۱ و۶) بگو : ای کافران !…دین
خودتان برای خودتان، و دین خودم برای خودم !
[۱] قانون شریعت الله و سپس تاریخ مسلمین تنها قدرت
نظامی ناشی از «۳ابزار» را به ما معرفی می کند که چهارمی ندارد . این سه ابزار
عبارتند از : ۱- خِلاَفَةٌ عَلَى مِنْهَاجِ النُّبُوَّةِ که اولین و مهمترین ابزار
و وسیله ست (مثل حکومت رسول الله صلی الله علیه وسلم و خلفای راشدین رضی الله
عنهم) ۲- حکومت بدیل اضطراری اسلامی که در زمان نبود خِلاَفَةٌ عَلَى مِنْهَاجِ
النُّبُوَّةِ انجام وظیفه می کند (مثل حکومت امویها و عباسی ها و عثمانی ها) ۳-
شورای واحد مجاهدین که در صورت نبود خِلاَفَةٌ عَلَى مِنْهَاجِ النُّبُوَّةِ و
حکومت بدیل اضطراری اسلامی انجام وظیفه می کند .
غیر از این «سه ابزار» که تنها و سیله
و ابزارهای ضمانت حفظ وحدت و حتی ایجاد وحدت و شورای متخصصین هستند دیگر هیچ ابزار
و وسیه ی دیگری برای مسلمین وجود ندارد که بتواند به پیروزی و نصرتی که الله وعده
اش را داده دست پیدا کند، و هر چه بعد از این «سه ابزار» آگاهانه، هدفمند و حرکتی
وجود دارد کلا تفرق و سستی و ذلیلی و هدر رفتن انرژی مسلمین است.
[۲] ۱- قدرت حاکمیت ۲- قانون و
برنامه ۳- اطاعت از این قانون و حاکمیت ۳- مجازات کردن و پاداش دادن بر اساس این
قوانین و توسط این حاکمیت
بگذار دارودسته ی منافقین در شبهات خود در باره ی حکومت اسلامی بتازند
به قلم کارزان شکاک
زمانی که دارودسته ی منافقین در قالب احزاب به ظاهر اسلامگرا در مورد
حکومت مطلوب خود صحبت می کنند، تصویری از حکومتهای سکولار غربی با تمام اسکلت بندی
و موسسات آن را با ادبیات و شعارها و رنگ آمیزی شبه اسلامی ارائه می دهند.
البته جهت محکم کاری بدون توجه به قرآن و سنت صحیح و آراء ائمه ی خیر
القرون دنبال آراء شاذ فقهی می گردند که به نحوی با چهره ی مسخ شده ای که ارائه
داده اند سازگاری ایجاد کنند.
با این وجود زمانی که سقوط فکری در توهّم ادله ی آنها توسط اهل علم ثابت می
شود، در توجیه افکار فاسد خود و یا وجود احزاب کفری سکولاریستی
که در سیستم دموکراسی و دین سکولاریسم به آن اجازه داده شده است با پشت گوش
انداختن اصول و مبانی قانون شریعت الله به وقایع تاریخی استناد می کنند. به عنوان
مثال به وجود منافقین در زمان حکومت اسلامی رسول الله صلی الله علیه وسلم استدلال می کنند .
منافقین اصلی با آنکه بسیاری از مسلمین ضعیف الایمان را هم دور خود
جمع کرده اند با این وجود کافر هستند و چنین به مخاطبین خود می فهمانند که در
حکومت اسلامی این کفار به عنوان حزبی سیاسی بودند و رسول الله صلی الله علیه وسلم آنها
را می شناخت ولی آنها را از پرداختن به فعالیتهایی که حقّ حزبی آنها بود منع نکرد،
پس کفار و مرتدین محلی هم در هر شکل و قالبی مثل احزاب کمونیست و لیبرال و همجنس
باز و… باید اجازه ی فعالیت داشته باشند.
اما این جاهلها هنوز نمی دانند که همین دارودسته ی منافقین در دنیا
حکم مسلمین را دارند، چون در دنیا تابع قوانین اسلامی هستند نه قوانین کفری که در
باطن پنهان کرده اند، و رسول الله صلی الله علیه وسلم تنها تعدادی از منافقین اصلی
که کافر هستند را که الله تعالی معرفی کرده بود می شناخت نه همه ی آنها را، و سایر
صحابه غیر از حذیفه رضی الله عنه این تعداد کم را نیز نمی شناختند. پس اینها در
دنیا تابع قانون شریعت الله هستند نه قوانین کفری دیگر و در دنیا جزو مسلمین هستند
نه کفار.
عده ای دیگر از همین دارودسته ی منافقین جهت توجیه وجود خود و سایر
احزاب سکولار کفری به مثال خوارج استناد می کنند که رسول الله آنها را سگهای اهل جهنم
نام برده است اما خوارج که در زمان علی بن ابی طالب رضی الله عنه به صورت گسترده ظهور
کردند آنها را از اعمال حق فکریشان منع نکرد و فقط به خاطر اینکه آنها
علیه جامعه مسلمان دست به اسلحه بردند با آنها جنگید.
باز این احزاب مفلس و بی حیاء از یاد برده اند که خوارج نیز تابع
قانون شریعت الله و مسلمان بودند و طبیعی است که هر مسلمانی مادام که مرتد نشده
باشد مشمول حکم مسلمین می گردد و نمی توان یک مسلمان مخالف یا حتی اهل بغی را با
کافری سکولار(مشرک) مقایسه کرد.
همین احزاب به ظاهر اسلامگرا و دارودسته ی منافقین بودند که عبارتها و اصطلاحات ترکیبی و التقاطی چون کمونیستهای مسلمان و سوسیالیستهای مسلمان و مسلمین سکولار و اسلام دموکراتیک و… را میان مسلمین شایع کردند، یعنی به زبان دیگر به مسلمین می گفتند که اسلام یهودی، اسلام نصرانی، اسلام مشرک (سکولار) و سایر ترکیبات هم داریم و اشکالی ندارد .
اما بگذار این احزاب و جریانات فاسدی که هم اکنون از پشتوانه ی ماهواره
ای و مجازی چون کلمه و وصال و جبهه سنت و سهاب و غیره برخوردارند و در دهها گروه
مجازی و حزب سیاسی مختلف و متفرق اعلام موجودیت کرده اند در توهمات خود در مورد
حکومت اسلامی بتازند؛ حکومت اسلامی جای جولان این آشغالهای بی غیرت نیست که حتی با
هم جنس بازان نیز خود را سازگار نموده اند.
به اسلام مطلوب آمریکائی – انگلیسی بدبین
و از مبلغین آن دوری کنید
به قلم : کیوان مریوانی
دینی که از محتوای چهار گانه ی آن یعنی
۱- قدرت حاکمیت ۲- قانون و برنامه ۳- اطاعت ۴- پاداش و جزا خالی و تهی باشد در واقع تنها اسم دین را دارد.
اسلامی که کفار سکولار جهانی با همکاری طاغوتهای محلی و علمای دین فروش به مردم
عرضه داشته اند اسلامی است که از این مفاهیم اساسی خالی و تهی است .
پس باید به این اسلام مطلوب واشنگتن و لندن بدبین باشید؛ چه از نوع لائیک و غربگرا از کانال حکومت سکولار و مرتد ترکیه، و چه از نوع متحجر و خشن آن از کانال طاغوتهای فاسد و مرتد آل سعود. به اسلامی که رژیم صهیونیستی را تحمل می کند، ولی با مذاهب اسلامیِ دیگر بیرحمانه مواجه می شود، دست آشتی به سوی آمریکا و ناتو دراز می کند، ولی در داخل به جنگهای قبیلهای و مذهبی دامن می زند و اشدّاء با مؤمنین و رحماء با کفار است، اعتماد نکنید. به اسلام آمریکائی و انگلیسی بدبین باشید، که شما را به دام سرمایهداری غرب و مصرفزدگی و انحطاط اخلاقی می کشانند.
این همان نکته ی حساس و مهمی است که
بزرگانی چون سید قطب رحمه الله تحت عنوان اسلام آمریکائی مسلمین را به پرهیز از آن
سفارش می کرد و ما هم اکنون در شبکه های ماهواره ای منتسب به تسنن و تشیع شاهدش
هستیم .
الحمد لله و کفی والصلاة والسلام على
عبده المصطفى وعلى آله و صحبه الذين اصطفى و على من اتبع هديهم و اقتفى أثرهم و
اكتفى، وبعد …
کسی که به حال کنونی امت مان نظری بیندازد
به خاطر تناقضات بزرگی که در ظاهر امت می بیند به ناچار دچار احساس غریبی می شود.
به خاطر امکانات بسیار زیادی که در تملک این امت است و بین حقیقت کنونی اش که امتی
است به جای مانده و غرق در وارونگی ها و شکست ها و عقب نشینی های پی در پی در تمام
زمینه ها ..
این امت تمام امکانات و نیروهایی را که
دولتها و امتهای در حال پیشرفت ـ بر حسب تعبیر امروزی ـ در رؤیاهایشان می پرورانند
در اختیار دارد و بلکه به مراتب بیشتر از آن را ..
از ناحیه ی نیروی بشری ما صاحب جمعیتی بیش
از یک میلیارد و دویست و پنجاه ملیون نفر هستیم که اغلب آن را جوانان تشکیل می دهند
و این نیروی اساسی و بلکه ستون فقرات هر امتی به شمار می آید
و از لحاظ انرژی های طبیعی (نفت، گاز و
…) صاحب چنان قابلیت هایی هستیم که سرزمین هایمان ذخایر درجه¬ی یک این منابع به
حساب می آیند و حرص و طمع و اشتیاق شدید دولتهای استعماری، چه در گذشته و چه در
حال، برای تقسیم سرزمین هایمان خود دلیل قاطعی است برصحت آنچه که بیان شد.
دشمنانمان حتی به خاطر موقعیت جغرافیایی
که این امت در آن قرار گرفته بر ما حسد می¬ورزند چرا که موقعیتی حساس و استراتژیکی
است. همه ی اینها به اضافه ی آب های فراوان و زمین های حاصلخیز، ودیگر مسائلی
مانند وحدت دین و اعتقادات و نگرش های میان امت ..
امت ما توانمندی ها، پتانسیل ها و شایستگی
های لازم را برای نمایندگی بشریت و به دست گرفتن رهبری آن را دارد و شرعاً نیز چنین
چیزی از آن خواسته شده است چنانکه خداوند می¬فرماید:
«شما بهترین امتی هستید که به سود انسانها پدیدار شده¬اید (مادام که) امر به معروف و نهی از منکر می¬نمایید و به خدا ایمان دارید.»
و این آن چیزی است که این امت فقیر باید
از نو آن را درک کند .. تا حقیقت و ارزش خویش را بشناسد و پی ببرد که برای این به
وجود آمده است که نمونه و پیشگام باشد، پیشوا در خیر باشد نه در شر، پیشوایی در
سرمشق شدن و قدرت باشد نه در ضعف و سستی و تبعیت از دیگران.
پیام تبریک شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی به مناسبت فرا رسیدن
عید سعید قربان ۹۸
بسم الله و
الحمد لله
الله أکبرُ الله
أکبرُ الله أکبر، لا إله إلا الله، الله أکبر، الله أکبر ولله الحمد
اما بعد:
السلام علیکم
ورحمه الله و برکاته
تقبّلَ اللهُ منّا
ومنكم صالحَ الاعمال، أعادهُ اللهُ علينا وعليكم بالخيرِ واليُمنِ والبركاتِ وفي
أحسنِ حالٍ على المسلمینَ جميعاً، مع اختلافِ
مذاهبهم وآراءهم ومدارسهم و تَنَوُّعِ
لغاتهم وألسنتهم وقومیاتهم .
روز دهم ماه ذی
الحجه که روز عید بزرگ قربان است را به همه ی مسلمین تبریک می گویم واز الله تعالی
خواستارم که جهاد و اعمال ۹روز گذشته، به خصوص روز عرفه را، از ما بپذیرد که در
فضیلت و بزرگی این دهه مبارک فرموده است: وَالْفَجْرِ* وَلَیَالٍ عَشْرٍ (الفجر/۲-۱) قسم به سپیده دم و قسم به شب های دهگانه؛ و الله سبحانه و
تعالی به مسلمین سفارش می کند که در این ایام مبارک: وَيَذْكُرُوا
اسْمَ اللَّهِ فِي أَيَّامٍ مَّعْلُومَاتٍ (الحج/۲۸)
ونام الله را یاد کنند در روزهای مشخص.
از ابن عمر رضی الله عنهما هم روایت است که رسول
الله صلی الله علیه و سلم فرمودند: «مَا مِنْ
أَيَّامٍ أَعْظَمُ عِنْدَ اللهِ، وَلَا أَحَبُّ إِلَيْهِ مِنَ الْعَمَلِ فِيهِنَّ
مِنْ هَذِهِ الْأَيَّامِ الْعَشْرِ، فَأَكْثِرُوا فِيهِنَّ مِنَ التَّهْلِيلِ،
وَالتَّكْبِيرِ، وَالتَّحْمِيدِ» «هیچ ایامی نیست که عمل صالح در آن محبوبتر از
این ایام دهگانه باشد؛ پس در آنها بسیار تهلیل (لا اله الا الله) و تکبیر (الله
اکبر) و تحمید (الحمدلله) بگویید»[۱] از سَمُرَة بن
جُنْدُب رضی الله عنه روایت شده که
گفت: رسول الله صلى الله علیه وسلم فرمودند: محبوب ترین سخن نزد الله چهار چیز
است: سبحان الله و الحمد لله و لا اله الا الله والله اکبر است و با هر کدام از
اینها که شروع کردی اشکالی ندارد.[۲]
امروز لازم است
که مسلمین بار دیگر با کفر به طاغوت و مقتضای «لا اله» و منحصر کردن مفاهیم و محتوای
چهار گانه ی[۳]
دین به دین اسلام، دین خود شان را برای الله تعالی خالص کنند چنانچه می فرماید: اَلَا لِلَّهِ الدِّینُ الْخَالِصُ (زمر/۳)
آگاه باشید! تنها دین خالصانه برای خدا
است و بس. در این صورت: فَادْعُوا اللَّهَ
مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ وَلَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ (غافر/۱۴) اکنون که چنین
است، خدا را به فریاد بخوانید و دین را خاصّ او بدانید، هر چند که کافران دوست
نداشته باشند.
با این مقدمه ی
ضروری است که «الا الله» وَالتَّكْبِيرِ وَالتَّحْمِيدِ ما روح می گیرد، و ما را
در مسیر کسانی قرار می دهد که الله تعالی در موردشان فرموده است: فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَیُؤْمِن
بِاللّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىَ لاَ انفِصَامَ لَهَا
(بقره/۲۵۶) کسی که کفر به طاغوت کند (و از طاغوت نافرمانی کند) و به الله ایمان بیاورد، به محکمترین دستاویز چنگ
زده است ( و او را از سقوط و هلاکت میرهاند و) اصلاً گسستن ندارد .
در این صورت
همان بخش اول شهادتین، یعنی «لا اله» کفر به تمام طاغوتها[۴] را می
رساند که، یکی از طاغوتها همین سکولاریستها و باورهایشان هستند. برائت از مشرکین و
سکولاریستها بخشی از کفر به طاغوت و قسمتی از توحید را شامل می شود که در آن،
اجتهادی وجود ندارد. اما علاوه بر این و به صورت مختص و ویژه، در حج اکبراصل دیگری
تحت عنوان برائت و بیزاری از همین سکولاریستهای نجس[۵] مطرح
می شود و الله متعال می فرمایند:«وَأَذَانٌ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ إِلَى
النَّاسِ يَوْمَ الْحَجِّ الْأَكْبَرِ أَنَّ اللَّهَ بَرِيءٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ
وَرَسُولُهُ» (توبه/۳) و این اعلامى است
از ناحیه ی الله و پیامبرش به (عموم) مردم در روز حج اکبر (روز عید قربان) که الله و پیامبر او از مشرکان بری و بیزارند… .