زمانی که اخلاص و عدم تقیه ی دوله و جماعت بغدادی سایر سلفیون نجدی را در تنگناه منهجی قرار داد
به قلم: ابوصلاح الدین الکوردی
بدون شک مشکل اهل سنت با سلفیون نجدی به مسائل منهجی چون تعریف توحید و شرک و مسلمان و دشمن شناسی و عذرهای معتبر شرعی و تکفیر و… برمی گردد که برای هر یک نوعی جهانبینی خاصی تولید کرده است.
به عنوان مثال اهل سنت به شیوه ای به مسلمین و دشمنان مسلمین می نگرد و سلفیت خاص آل سعود نیز به شیوه ی دیگری، همین تفاوت در نگرش باعث اتخاذ سیاستهای عملی مختلفی هم شده است که آشکارا نشان داده است این سیاستهای مخالف با اهل سنتی که سلفیون نجدی اتخاذ کرده اند کاملا غیر شرعی اند که برای مسلمین غیر از تفرق و جنگ داخلی و ذلیلی و شکست در بر نداشته است .
عده ای از سلفیون نجدی چون ابوبصیر طرطوسی و ابوقتاده فلسطینی و ابو محمد مقدسی و طارق عبدالحلیم و هانی السباعی و غیره قصد دارند ایجاد این آفتها و مشکلات برای مسلمین را تنها به سیاستهای دوله یا گروههای سلفی نجدی مخالف خود چون گروه جولانی و احرار الشام و … محدود و منحصر کنند و به نحوی منهج و عقاید سلفی نجدی دوله و سایر گروهها را تبرئه نمایند؛ اما واقعیت نشان داده است که دوله و جماعت ابوبکر بغدادی تنها کسانی هستند که با اخلاص تمام و بدون تقیه و ریاکاری به تطبیق منهج سلفیت نوع سوم اقدام کرده اند و عمل جماعت ابوبکر بغدادی یعنی منهج کامل سلفیت نجدی و عمل سایر گروهها و افرادی که ادعای سلفیت نجدی را دارند یعنی سلفیت ناقص و ریاکار و اهل تقیه و فرصت طلب و سازگار با وضع موجود.
در این صورت مشکل در منهج است نه در فرعیاتی که از این منهج سرچشمه گرفته اند؛ و زمانی که امثال ابومحمد مقدسی مجاهدین افغان را مشرک و دکتر عبدالله عزام تقبله الله را مدافع مشرکین و مانع توحید معرفی کنند یا دكتور أحمد الجزائري به تکفیر فله ای علماء و مجاهدین افغانستان و… می پردازد یا امثال سيد إمام اکثریت مردم مصر را تکفیر می کند و… اینها به همراه دهها مورد دیگر هستند که سم و آلودگی را به جریان جهادی اهل سنت تزریق کرده اند و زمانی که بیماران علائم این سم و بیماری را بروز می دهند اولین کار این علمای نجدی این است که جهت حفظ جایگاه و موقعیت خود و فراافکنی و غوغاسالاری از این آلوده شده ها و بیماران دوری کرده و موزیانه می خواهند منهج فاسد خود را با دوری از این ثمراتشان محفوظ نگه دارند.
اما زمانی که شرعی های دوله و جماعت ابوبکر بغدادی می گفتند که چرا ما را خوارج و… می نامید در حالی که ما به منهج و فرعیات این منهج و تطبیق احامش اقدام کرده ایم؟! چرا در برابر ما قرار گرفته اید در حالی که این منهج را ما از شماها یاد گرفته ایم و این همان چیزی است که هم اکنون شماها به سوی آن دعوت می دهید و… ؟!! در اینجا بود که به تمام مخالفین سلفی نجدی مسلح و غیر مسلح و دولتی و غیر دولتیِ جماعت ابوبکر بغدادی شوک وارد می شد و همه در برابر این سوالات حقیقی جماعت بغدادی مجبور به سکوت و طفره رفتن و غوغاسلاری و فرار از جواب می شدند، کاری که تا کنون در حال انجام آن هستند.
با آنکه مرجئه در کنار طواغیت قرار گرفته اند و رسما به فساد میان عوام مسلمین مشغولند اما این منهج غلط سلفیت نجدی نیز علاوه بر خدمت به طاغوتها دسته ای از آن به فساد میان اهل جهاد مشغول است و بدون شک ضرر اینها برای دین و دنیای مسلمین بیشتر بوده است.
اگر می بینیم که فساد این منهج در چند دهه ی گذشته ابتدا در الجزائر و سپس در چچن و عراق و سوریه و یمن و لیبی دوباره خودش را نشان می دهد به دلیل ظروفی است که این جریان در آن قرار گرفته است. چون قبلا تنها به عنوان مخالفین طواغیت و یا خادمین سایر گروههای جهادی خود را نشان می دادند و حتی یک روستا هم در اختیارشان نبود که به تطبیق منهج خود بپردازند، به همین دلیل جایگاه ویژه ای نزد مسلمین و مخالفین طواغیت و اشغالگران داشتند؛ اما تسلط آنها بر روستاها و شهرها و تطبیق منهج سلفیت نوع سوم توسط این گروهها ماهیت منهج و تمام گروههای همسو با این منهج را برای تمام مسلمین برملاء کرد، و بخصوص جماعت ابوبکر بغدادی با تطبیق دقیق و بدون تقیه ی این منهج آینده ی سایر سلفیون درباری و غیر درباری مسلح و غیر مسلح را برای اهل سنت به نمایش گذاشت و تمام گروههای مروج این منهج را به چالش جدی کشاند و در تنگناه منهجی وحشتناکی قرار داده است .
اهل سنت دریافته است که مخالفتهای بخشهائی از این تفکر سلفی نجدی با طاغوتها و ظالمین مثل مخالفت سایر گروههای دموکراسی خواه و سکولار با این طاغوتها هرگز به این معنی نخواهد بود که اگر اینها جایگزین طاغوت قبلی شوند شرشان برای مسلمین کمتر خواهد بود.
گروههای سکولار و دموکراسی خواه به شیوه ای به مسلمین صدمه می زنند و گروههای سلفی نجدی هم به شیوه ی خودشان، و تنها راه بازگشت به منهج صحیح اهل سنت و حرکت در مسیر شورا و وحدت و پرهیز از تفرق و جنگ داخلی و دفاع از تطبیق قانون شریعت الله در زمین از کانال یکی از «۳ابزار» برتر است.