
روح و جهت گیریهای متفاوت دو نوع اسلام در دنیای کنونی
به قلم: ابوعبدالله جاف جوانرو
برای هر کسی که از اوضاع و مسائل کنونی جهان آگاهی داشته باشد متوجه خواهد شد که در دنیا، حقیقت واضح و آشکار قابل روئیت و محسوسی وجود دارد که غیر قابل انکار بوده، و به صورت نرم و سریع در جوامع بشری در حال رشد و نفوذ است، و آن اسلام است اما کدام اسلام؟
دو اسلام که در بسیاری موارد شباهتهائی با هم دارند اما در روح و جهتگیری با هم اختلاف دارند را می توان دید . یکی اسلام کامل و حقیقی که با ورود به قلب و جوامع انسانی باعث تولید انسان و جامعه ای جدید با قوانین و حاکمیتی جدید خواهد شد و ریشه های طاغوت و جاهلیت را خواهد خشکاند و زندگی جدیدی را تولید خواهد کرد، و دیگری اسلامی ناقص و تو خالی که از مفاهیم چهار گانه ای دین (۱- قدرت حاکمیت۲- قانون و برنامه ۳- اطاعت کردن ۴- مجازات و پاداش دادن) تهی شده و تنها ظاهرش مثل اسلام است و علاوه بر این در خدمت طاغوتها و دشمنان سکولار شرقی و غربی قرار گرفته است .
آنهانی که مثل آمریکا و انگلیس و رژیمهای فاسدی چون آل سعود و امارت و ترکیه و قطر و… و شبکه های واهواره ای چون کلمه و وصال و .. به همراه شبکه های مجازی از این اسلام بی روح و مسخ شده جانبنداری می کنند در واقع قصد حمله به اسلام زنده و حرکتی را دارند، و اسلام برای آنها یک دکان و وسیلهی حیات و قدرت و بسیج مردم است .
امکان ندارد شخصی هم ادعای اسلامی بودن داشته باشد و هم روحی اسلامی نداشته و جهت گیری او هم در مسیر اهداف دشمنان بوده و و مطیع آمریکا و انگلیس و سایر کفار باشد؛ و علاوه بر این مثل آل سعود به مردم ظلم کند و در رأس قدرت ظالمانهیی قرار داشته باشد و به میل دشمنان اسلام بر مسلمانها فشار وارد کند. این اسلام از روح اسلام واقعی تهی است و جهت گیری آن هم با جهت گیری اسلام واقعی فرق دارد.
به همین دلیل است که دیده می شود در کشورهای عربی و حتی غیر عرب توده های وسیعی از مسلمین در مساجد هستند اما زمانی که گروهی برای دفاع از قانون شریعت الله و تشکیل حکومتی اسلامی و مبارزه با طاغوتها و اشغالگران قیام می کنند از سوی حکومتها به عنوان انسانهای تروریست و خرابکار معرفی می شوند و علمای سوئ هم مردم را با این شعارهای طاغوتها هماهنگ می کنند . این یعنی چه؟ یعنی اینکه مردم از روح و لُب و محتوا و حقیقت اسلام فاصله گرفته اند به همین دلیل جهت گیریهای آنها نیز غیر اسلامی شده و در جهت منافع دشمنان عمل می کنند.
این اسلام جعلی، یا به قول سید قطب «اسلام آمریکائی»، اسلامی سازگار با جاهلیت و طاغوتها، نخواهد توانست بر دلهای حقیقت جو دوام زیادی داشته باشد، تنها اسلام حقیقی است که بر دلها نفوذ خواهد کرد.