سقوط آخرین پایگاههای دوله در افغانستان سقوط یک منهج یا….؟

سقوط آخرین پایگاههای دوله در افغانستان سقوط یک منهج یا….؟

به قلم: ابوبکر الخرسانی

با سقوط آخرین پایگاه دوله در افغانستان و آنهمه کشت و کشتار احزاب مختلف سلفی نجدی در سوریه و عراق و یمن و لیبی و غیره با هم و با سایر تفاسیر اسلامی، و در نهایت سقوط پایگاه اجتماعی و حتی از دست رفتن سرزمینهای تحت تصرف آنها، چنین به نظر می رسد که این سقوطها در واقع سقوط تفکر سلفیت خاص نجدیت است نه صدها حزب و گروه متعلق به نجد.

اگر می بینیم که در چند روز گذشته نزدیک به ۸۵۰ نفر از طرفداران دوله به جای آنکه خود را تسلیم مسلمین امارت اسلامی نمایند باز خود را همچون جوزجان خود را تسلیم نیروهای مزدور آمریکائی و مرتد حکومت افغانستان می نمایند و ناموس مسلمین را تسلیم این کفار کرده اند، این اتفاق در سوریه هم رخ داده است و هم اکنون هزاران زن و دختر و پیر و جوان اهل سنت در زندانهای مزدوران آمریکا به سر می برند.

 در حالی که گروههای هم فکر خودشان چون گروه جولانی و فتاحی و انصارالاسلام و احرار الشام و دهها گروه دیگر ادلب و چندین شهر بزرگ اطراف ادلب را نیز در اختیار داشتند، اما دیدیم که نیروهای دوله به جای تسلیم شدن به نیروهای سلفی نجدی حاکم در ادلب خود را به نیروهای مرتد و مزدور آمریکا تسلیم نمودند.

در اینجا واضح است که یک اندیشه و تفکر از نظر منهجی سقوط کرده نه یک گروه . منهج سلفیت خاص نجدیت واضح سقوط خود را به نمایش گذاشته است نه دوله یا گروه جولانی و انصار و فتاحی و …

البته این سقوط فکری را آشکارا در میان رهبران فکری آنها نیز دیده ایم . مگر نمی دانیم که طارق عبدالحلیم و هانی السباعی و ابوقتاده فلسطینی و عبدالرزاق مهدی و ابومحمد مقدسی و ابوبصیر طرطوسی و صدها شیخ و رهبر فکری سلفیت خاص نجدیت چه جنگهائی در براربر هم داشته و با چه ادبیات زشتی با هم برخورد می کنند؟

 این برخورد این سلفی های نجدی با هم است که هیچ رحم و ادب اسلامی در آن دیده نمی شود، به نظر شما برخورد آنها با مسلمین غیر نجدی باید چگونه باشد؟

در این صورت باید بدانیم که سلفیت نجدیت تنها زمین و پایگاه اجتماعی خود را از دست نداده است بلکه در واقع از لحاظ منهجی و فکری نیزسقوط کرده است و همین سقوط منهجی باعث سقوط سرزمینهای تحت تصرف آن نیز گردید.

اهل سنت در برابر وحدت فراگیر اسلامی و شعارهای تخدیری احزاب و شبکه های رسانه ای

اهل سنت در برابر وحدت فراگیر اسلامی و شعارهای تخدیری احزاب و شبکه های رسانه ای

به قلم : کیوان مریوانی

تمام احزاب به ظاهر اسلام گرای ما  گاهگاهی دادو فریاد می زنند که «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا» و گاه دهها مقاله و سخنرانی و حتی کنفرانس هم در شبکه های مختلف ماهواره ای ترتیب می دهند اما در عمل هیچ حرکتی برای وحدت ظاهری از آنها دیده نمی شود.

این احزاب و گروههای متفرق و رنگارنگ در برابر افکار عمومی مسلمین هیچ بهانه ای برایشان نمانده است. چون مردم می دانند با خدائی واحد و پیامبری واحد و قرآنی واحد و آخرتی واحد و دشمنانی واحد و هزاران نقاط مشترکی که وجود دارد مساله ی اتحاد و وحدت برای مسلمینی که شبیه به هم هستندو تاریخ مشترکی دارند پرتنش تر از اتحاد میان چین و آمریکا و ناتو و صدها فرقه ی سکولاریستی چپ و راست نیست که بر علیه مسلمین هر وقت بخواهند با هم متحد می شوند.

مسلمین هم اکنون فهمیده اند که مساله ی وحدت نه پرتنش است و نه زمان بر؛ تنها مشکل این است که در میان رهبران این احزاب و گروهها میل و اراده ای صادقانه برای اتحاد وجود ندارد و وضعیت فعلی باب میل این رهبران و شبکه ها است که هر کدام عده ای را با خود همراه کرده و با شعارها و غوغاسالاری خاص خودشان روزگار میگذرانند.

پس اهل سنتی که خواهان وحدت اسلامی با تمام مسلمین و فرق اسلامی هستند باید بدانند که اگر به میل این احزاب و گروهها باشد هرگز در کوتاه مدت و حتی در دراز مدت اتحادی اسلامی شکل نمیگیرد و اگر می بینند هر از گاهی این احزاب و گروهها و شبکه های ماهواره ای و مجازی آنها بحثهائی در مورد وحدت و اتحاد مسلمین را شروع می کنند تنها وقت کشی و تخدیر طرفداران ساده و فریب خورده ی آنهاست.

پس با گذشت اینهمه سال و ثابت ماندن این احزاب، که حتی به صورت مذاهب مدرنی هم درآمده و صفت «کلُّ حزبٍ بَما لَدَیهِمْ فَرِحُونَ» را در خود جمع کرده و در سطح رهبری آنها هیچ واکنش عملی صادقانه ای برای وحدت صورت نمی گیرد، در این صورت اهل سنت باید با تمسک به منابع شرعی و آنهمه مشترکاتی که وجود دارد بیخیال این رهبران و احزاب رنگارنگ آنها شده و خودشان قدمهای عملی بردارند و اجازه ندهند که سرنوشت دنیا و قیامت آنها توسط این احزاب به بازی و حتی به سخره گرفته شود.

وحدت تنها از کانال یکی از «۳ابزار»برتر صورت می گیرد که عبارتند از:

۱-    خِلاَفَةٌ عَلَى مِنْهَاجِ النُّبُوَّةِ که اولین و مهمترین ابزار و وسیله ست (مثل حکومت رسول الله صلی الله علیه وسلم و خلفای راشدین رضی الله عنهم)

۲-    حکومت بدیل اضطراری اسلامی که در زمان نبود خِلاَفَةٌ عَلَى مِنْهَاجِ النُّبُوَّةِ انجام وظیفه می کند (مثل حکومت امویها و عباسی ها و عثمانی ها و تمام حکومتهائی که  بر اساس یکی از مذاهب اسلامی حنفی و شافعی و شیعی زیدی و ۱۲ امامی و مالکی و… تاکنون حکومت کرده اند)

۳-    شورای واحد مجاهدین که در صورت نبود خِلاَفَةٌ عَلَى مِنْهَاجِ النُّبُوَّةِ و حکومت بدیل اضطراری اسلامی انجام وظیفه می کند .

غیر از این «سه ابزار» که تنها  وسیله و ابزارهای ضمانت حفظ وحدت و حتی ایجاد وحدت هستند دیگر هیچ ابزار و وسیله ی دیگری برای اتحاد مسلمین وجود ندارد، و هر چه بعد از این «سه ابزار» وجود دارد کلاً تفرق و سستی و ذلیلی و هدر رفتن انرژی مسلمین است.

مصاحبه ی اختصاصی سایت بنیان جهاد علیه دین سکولاریسم و مذاهب مختلف آن در کوردستان و هورامان با شیخ مجاهد ابوحمزه المهاجر هورامی حفظه الله (۱۱/۷/۹۸)

مصاحبه ی اختصاصی سایت بنیان جهاد علیه دین سکولاریسم و مذاهب مختلف آن در کوردستان و هورامان با شیخ مجاهد ابوحمزه المهاجر هورامی حفظه الله (۱۱/۷/۹۸)

مصاحبه کننده ها: کارزان شکاک، ابوعبدالله موکریانی (اعضای شورای مدیریت سایت)[۱]

دانلود به صورت pdf :

دانلود به صورت word :


[۱]  پاورقی ها و منبع نویسی ها توسط شورای مدیریت سایت «بنیان جهاد علیه دین سکولاریسم و مذاهب مختلف آن در کوردستان و هورامان» صورت گرفته است .



آیا می‌توان با استفاده از دموکراسی اسلام را حاکم ساخت؟

آیا می‌توان با استفاده از دموکراسی اسلام را حاکم ساخت؟

به قلم: محمد قطب رحمه الله

«به داعیان مسلمانی که به دموکراسی دعوت می‌کنند صادقانه و دلسوزانه می‌گویم: دموکراسی به شکل فعلی آن در جهان، هیچگاه آنها را به اسلام نخواهد رساند؛ چرا که دموکراسی به طور اساسی با هر گونه التزامی حتی اگر از جانب خداوند باشد مخالف است و حتی اولین چیزی که این دموکراسی با آن مبارزه می‌کند التزام به آن چیزی است که از سوی خداوند آمده است.

سپس به آنها می‌گویم دموکراسی هیچگاه آنها را به اسلام نخواهد رساند زیرا کسانی که وارد بازی دموکراسی شده‌اند، درها را برای هر فاسد و مفسدی در زمین می‌گشایند اما هیچگاه آن را برای اسلام باز نمی‌کنند و قضیه الجزایر در این رابطه همچنان حی و حاضر است و از اذهان پاک نشده است. حق هر گروهی از بشریت است که اکثریت صندلی‌های پارلمان را به دست آورد جز مسلمانان.

پس با خود و مردم رو راست باشیم؛ قطعا چیزی که خواهان آن هستیم فقط اسلام است و بر همین اساس نامی جز اسلام نیز برای آن وجو ندارد. این داعیان چنین گمان نکنند که اگر آنها هویت خود را مخفی سازند و نقاب دموکراسی بر چهره زنند به آنها اجازه داه می‌شود و می‌توانند مسیر خود را طی کنند؟! هرگز بلکه سگان شکاری شامه‌ای قوی دارند و از دور تشخیص می‌دهند.

(فَاصْدَعْ بِمَا تُؤْمَرُ وَأَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ‏) [حجر ۹۴]

‏ «پس آشكارا بيان كن آنچه را كه بدان فرمان داده مي‌شوی (كه دعوت حق است) و به مشركان اعتنا مكن (كه چه می‌گويند و چه می‌كنند).»

آمادگی هائی که تهیه کرده ایم ما را در کدام دسته قرار داده؟ آنهائی که به الله حسن ظن دارند یا سوء ظن!

آمادگی هائی که تهیه کرده ایم ما را در کدام دسته قرار داده؟ آنهائی که به الله حسن ظن دارند یا سوء ظن!

به قلم: احسان هورامی (کارشناس ارشد تاریخ اسلام)

الله متعال می فرماید: ‏وَیُعَذِّبَ الْمُنَافِقِینَ وَالْمُنَافِقَاتِ وَالْمُشْرِکِینَ وَالْمُشْرِکَاتِ الظَّانِّینَ بِاللَّهِ ظَنَّ السَّوْءِ عَلَیْهِمْ دَائِرَةُ السَّوْءِ وَغَضِبَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ وَلَعَنَهُمْ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَهَنَّمَ وَسَاءتْ مَصِیراً ‏(فتح/۶) و تا این که مردان و زنان منافق، و مردان و زنان مشرکی را عذاب کند که به خدا گمان بد می‌برند. بدیها و بلاها تنها ایشان را در برمی‌گیرد (و فقط بر آنان چنبره می‌زند) و خداوند بر ایشان خشمگین می‌گردد، و آنان را نفرین می‌کند (و از رحمت خود محروم می‌سازد) و دوزخ را برای ایشان آماده ساخته است، و دوزخ چه جایگاه نهائی بدی است !‏

در اینجا الله تعالی یکی از ویژگی های منافقین و مشرکین(سکولاریستها) را سوء ظن به الله تعالی می داند و به این شکل لعنت و خشم خود را شامل آنها کرده و به انها وعده ی جهنم نیز می دهد. اما مسلمین چگونه باید به الله تعالی حسن ظن داشته باشند و از این صفت ناپسند و خطرناک دوری کنند؟

زمانی که الله متعال می فرماید: یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِن تَنصُرُوا اللَّهَ یَنصُرْکُمْ وَیُثَبِّتْ أَقْدَامَکُمْ ‏(محمد/۷) ای مؤمنان ! اگر (دین) خدا را یاری کنید، خدا شما را یاری می‌کند (و بر دشمنانتان پیروز می‌گرداند) و گامهایتان را استوار می‌دارد (و کار و بارتان را استقرار می‌بخشد).‏

یا زمانی که می فرماید: وَلَیَنصُرَنَّ اللَّهُ مَن یَنصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِیٌّ عَزِیزٌ ‏(حج/۴۰) به طور مسلم خدا یاری می‌دهد کسانی را که (با دفاع از دین) او را یاری دهند .

اگر شما این را باور کردی یعنی به الله تعالی اعتماد و اطمینان و حسن ظن پیدا کرده ای. اما نصرت دین الله حرکت به سوی اهداف اسلامی و تطبیق قانون شریعت الله  و مسلح شدن در برابر تمام توطئه ها و جنگ روانی و مسلحانه ی دشمنان اسلام و مسلمین است. این یعنی آماده باش و حضور فعال در تمام عرصه های مدیریتی و اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی و علمی و سیاسی و فنی و…

حالا چگونه متوجه شویم که مومنین به بیماری دارودسته ی منافقین و مشرکین(سکولاریستها) آلوده نشده اند؟ تنها با آمادگی و تهیه ی اسباب عملی در این زمینه هاست چنانچه الله تعالی می فرماید: وَلَوْ أَرَادُوا الْخُرُوجَ لَأَعَدُّوا لَهُ عُدَّةً وَلَٰكِن كَرِهَ اللَّهُ انبِعَاثَهُمْ فَثَبَّطَهُمْ وَقِيلَ اقْعُدُوا مَعَ الْقَاعِدِينَ (توبه/۴۶)

ادامه خواندن آمادگی هائی که تهیه کرده ایم ما را در کدام دسته قرار داده؟ آنهائی که به الله حسن ظن دارند یا سوء ظن!

اعتماد و عمل ما در برابر جبهه ی گوناگون اما متحد دشمنان

اعتماد و عمل ما در برابر جبهه ی گوناگون اما متحد دشمنان

به قلم: ابوعبدالله جاف جوانرو

متاسفانه در چند روز گذشته شاهد کشته شدن چند جوان جوانرودی بودیم که به جای اعتماد به قانون شریعت الله و عمل بر اساس مبانی شریعت به مجریان جنگ روانی دشمنان اعتماد کرده و خود را فدای طرحهای سکولاریستی و دموکراسی خواهانه ی ضد اسلامی آنها نمودند؛ به همین دلیل لازم می دانم نکاتی را به صورت عام خدمت برادران و خواهرانم ارائه دهم.

چنانچه پیداست هم اکنون اهل قبله و حتی شریعتهای آسمانی نسخ شده چون یهودیت و نصرانیت در برابر جنگ بزرگ و پیچیده و همه جانبه ای از سوی مشرکین(سکولاریستها) قرار گرفته اند. در این میدانِ بزرگِ جنگی در یکطرف تمام مذاهب اسلامی و شریعتهای آسمانی قرار گرفته اند که متأسفانه متفرق و گاه بر علیه هم قدم بر میدارند و در طرف دیگر اینها نیز جبهه ی وسیع اما متحد و قدرتمندی از مشرکین قرار گرفته اند که طبق قاعده ی « وَلاَ یَزَالُونَ یُقَاتِلُونَکُمْ حَتَّىَ یَرُدُّوکُمْ عَن دِینِکُمْ إِنِ اسْتَطَاعُواْ» با همه ی اینها قتال و جنگ مسلحانه می کنند تا اینکه محتوای چهارگانه ی دین[۱] را از آنها گرفته و به دین سکولاریسم اختصاص دهد و چیزی تهی شده و پوشالی با ظاهری شبه دینی برای آنها باقی بگذارند.

در اینجا لازم است که حداقل مسلمین با درک این واقعیت آشکاری که همه می بینیم به این دستور الله تعالی گوش می دادند و اطاعت می کردند که می فرماید: وَقَاتِلُواْ الْمُشْرِکِینَ کَآفَّةً کَمَا یُقَاتِلُونَکُمْ کَآفَّةً (توبه/۳۶) (ای مؤمنان ! ) با همه مشرکان (سکولاریستها) بجنگید همان گونه که آنان جملگی با شما می‌جنگند.

در این جنگی که می بینیم – و سرویسهای جاسوسی این مشرکین (سکولاریستها) محور اصلی آن بوده اند- چنانچه دست از تفرق و جنگ داخلی و ضعیف کردن خود بر نداریم و یا دچار غفلت شویم شکست خواهیم خورد و حتی اگر دچار ساده اندیشی گردیم قطعاً ضربه خواهیم خورد.

یکی از صحنه های ساده اندیشی این است که خیال کنی:

ادامه خواندن اعتماد و عمل ما در برابر جبهه ی گوناگون اما متحد دشمنان

انتظار مومنین اهل سنت از سیستم قضائی ایران در برخورد با جبهه ی معترضین گرانی بنزین

انتظار  مومنین اهل سنت از سیستم قضائی ایران در برخورد با جبهه ی معترضین گرانی بنزین

به قلم: ابوبکر .م. بوکانی / دبیر

بدون شک نهاد قضاوت در هر سیستمی باید برای کسانی که در جامعه به آنها ظلم می شود ملجأ و پناهگاه اجرای عدالت باشد و این نهاد با ظلم هر كسی، در هر حدی و در هر درجه ای، برخورد كند.

در این زمینه شیعیان داستانی از اجرای حکم شرعی بر شاعر علی بن ابی طالب رضی الله عنه را ذکر می کنند که سیدنا علی رضی الله عنه بدون در نظر گرفتن جایگاه و نزدیکی آن به خود مجری حد الهی و عدالت می شود. اما این اجرای عدالت هم ممکن است بازخوردهای مختلفی داشته باشد.  عده ای ممکن است تسلیم حکم الله شده و اجرای حکم را عاملی برای پاک شدن خود از گناه بدانند و دسته ای هم ممکن است به چنان درجه ای از ایمان نرسیده باشند و اجرای حکم الله سببی بر تغییر مسیر آنها گردد.

بدون شک در هر جامعه ای منافقین و دارودسته ی آنها وجود دارند که دنبال زخم خوردگان حکومت و عدالت اسلامی می گردند تا به سراغ آنها رفته و دل آنها را با اصل نظام قضائی و حکومت اسلامی مکدر و مخالف کنند. به همین دلیل می بینیم که این دسته به راحتی این شاعر زخم خورده (که حکم مجری جنگ روانی خلافت اسلامی در آن عصر داشت) را از خلافت اسلامی جدا کرده و به سمت معاویه فراری دادند و اینبار شد مجری جنگ روانی معاویه بر علیه خلافت راشده ی سیدنا علی بن ابی طالب رضی الله عنه.

این افراد در میان گروههای اسلامی مختلف هم بسیار دیده شده اند که در مراحلی مدافع بودند و سرانجام دشمن شدند. اینها چرا مخالف شدند؟ به خاطر اجرای عدالت. بدون شک این برای هر سیستم و نظامی مایه ی افتخار است که افرادی به خاطر اجرای عدالت در برابر آنها قرار بگیرند و نعمتی است برای پالفتن و تصفیه ی نخاله ها از سیستم حکومتی و اجرائی جامعه.

سرافکندگی و شرمساری و ننگ برای حاکمیت و سیستم قضائی آن زمانی است که مومنین به خاطر عدم اجرای عدالت با نظام حکومتی مخالفت کنند.

ادامه خواندن انتظار مومنین اهل سنت از سیستم قضائی ایران در برخورد با جبهه ی معترضین گرانی بنزین

تعریف صحیح آزادی و مرزهای آن از زبان الله متعال و اهل بهشت

تعریف صحیح آزادی و مرزهای آن از زبان الله متعال و اهل بهشت

به قلم : کارزان شکاک

الله متعال در مورد خلقت آسمانها و زمین و تکوین می فرماید: خَلَقَ اللَّهُ السَّماواتِ وَالأَرضَ بِالحَقِّ ۚ إِنَّ في ذٰلِكَ لَآيَةً لِلمُؤمِنينَ (عنکبوت/۴۴) خداوند، آسمانها و زمین را بحق آفرید؛ و در این آیتی است برای مؤمنان.

همچنین در مورد قرآن و احکام آن و تشریع نیز می فرماید: ذٰلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ نَزَّلَ الكِتابَ بِالحَقِّ ۗ وَإِنَّ الَّذينَ اختَلَفوا فِي الكِتابِ لَفي شِقاقٍ بَعيدٍ (بقره/۱۷۶) اینها، به خاطر آن است که خداوند، کتاب (قرآن) را به حق نازل کرده؛ و آنها که در آن اختلاف می‌کنند، در شکاف و (پراکندگی) عمیقی قرار دارند.

در اینجا و چندین آیه ی دیگر الله تعالی آزادی را حق و در مقابل باطل قرار داده است. یعنی تعریف آزادی در اسلام در حقی که الله تعالی آن را حق می داند منحصر و تعریف می گردد؛ و مرزهای آزادی نیز تا آنجائی است که الله تعالی در خلقت و قرآن و شریعتش تحت عنوان حق بیان کرده است.

در این صورت اگر از ما بپرسند که آزادی از نگاه شما یعنی چه؟ ما در پاسخ خواهیم گفت: آزادی یعنی حرکت در دایره ی شریعت و قانون الله.

ادامه خواندن تعریف صحیح آزادی و مرزهای آن از زبان الله متعال و اهل بهشت

مطالبات مشروع مردم و خطر نفوذ عوامل دشمن

مطالبات مشروع مردم و خطر نفوذ عوامل دشمن

به قلم: آغسار تورکمن

بدون شک در هر سرزمینی در سیستم اجرائی ممکن است اشتباهاتی رخ دهد ومردم به شیوه های مختلف مدنی خواهان رفع این اشتباهات باشند.همچنانکه در زمان عثمان بن عفان رضی الله عنه پاره ای اعتراضات به برخی از مسئولین اجرائی حکومتی وجود داشت و مسلمین خواهان مطالباتی شرعی بودند.

دشمنان حکومت اسلامی که از دو کانال اصلی جنگ روانی ونرم و سپس جنگ مسلحانه و عملی با مسلمین وارد میدان می شوند سعی می کنند با وارد کردن چند نفر از عوامل نفوذی خود (که معمولاً از کانال دارودسته ی منافقین همیشه در میان مسلمین زندگی می کنند) این مطالبات مسالمت آمیز مردم را به آشوب بکشانند و مسیر را به سمتی ببرند که می خواهند.

اگر در زمان خلیفه ی سوم رسول الله صلی الله علیه وسلم  مردم مطالباتی داشته اند این امر طبیعی خواهد بود که هم اکنون نیز مردم نسبت به پاره ای از مسائل اقتصادی و اجرائی مطالبات، اقتصادی، کارگری‌، شهری، دانشجوئی و …داشته باشند. در چنین موقعیتهائی دشمنان اصلی با طرح نقشه هائی سعی می کنند عوامل نفوذی خود را در این اجتماعات وارد کنند تا تجمعات آرام ومسالمت آمیز مردم را به حرکتی آشوبگرایانه و ضدّ امنیّتی تبدیل کنند و به این شکل از مسلمین بر علیه مسلمین سوء استفاده کنند.

مسلمین از زمان خلیفه ی سوم رسول الله صلی الله علیه وسلم تاکنون چندین تجربه ی ترسناک و فاجعه آمیز داشته اند که در آن یک خواسته ی شرعی اقتصادی یا امنیتی آنها و یا اعتراض آنها نسبت به یک مسئول اجرائی، ابزاری برای سوء استفاده ی عوامل نفوذی دشمن و ایجاد حرکتهای آشوبگرایانه ی ضد مردمی شده است که به کرات دیده ایم چگونه در زمان امویان و عباسیان و عثمانیها دشمنان از این مطالبات شرعی مسلمین سوء استفاده کرده و در نهایت آنها را به سمت و سوی کفر و الحادی مثل مزدکی ها و مانوی ها و بابک خرمدین و غیره کشانده اند.

اینجاست که هم اکنون مسلمین با اینهمه تجربیات ناگوار تاریخی باید هوشیاری خود را حفظ کنند و اجازه ندهند که مطالبات شرعی و آرام آنها ابزاری جهت سوء استفاده ی سکولاریستها و دموکراسی خواهان سکولار و منافقینی شود که هیچ اعتقادی به قانون شریعت الله ندارند و برایشان فرق ندارد این قوانین توسط یک مذهب سنی باشد یا شیعی .

اگر امروزه دشمن از سه کانال جنگ روانی و اقتصادی و عملی قصد سیطره بر ما دارد  باید هوشیار باشیم که عوامل نفوذی دشمن از ما بر علیه ما سوء استفاده نکنند و ما را به سمتی که میخواهند نکشانند. الله تعالی می فرماید:

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ خُذُواْ حِذْرَکُمْ (نساء/۷۱) ای کسانی که ایمان آورده‌اید ! احتیاط نمائید و هوشیار باشید و آمادگی خود را (برای مقابله با دشمنان ) حفظ کنید.

مسلمینی که به بازی گرفته شده و طبق نقشه ی دشمنان به پیش می روند

مسلمینی که به بازی گرفته شده و طبق نقشه ی دشمنان به پیش می روند

به قلم: بِراهُندگ بلوچ

زمانی که رئیس جمهور آمریکا(ترامپ) رسماً از سربازان جنگ روانی و مسلحانه ی خود می خواهد که در افغانستان شرایط جنگ داخلی و مسلحانه بین دوله با امارت اسلامی و سایر همفکران آنها را جهت تضعیف جبهه ی مسلمین فراهم کنند، در واکنش به این دستور آمریکا:

  •  فوراً می بینیم که آل سعود در جنگ روانی  با صرف میلیاردها دلار شبکه های ماهواره ای مبلغ سلفیت خاص نجدیت را با آوردن چند مجری افغانی تقویت نموده و حتی در افغانستان نیز اقدام به ایجاد دانشگاه ومدارسی جهت ترویج سلفیت درباری آل سعود می نماید و خطبای مساجد وابسته به خود را نیز وارد میدان می کند.
  • در بخش نظامی نیز نیروهای مزدور حکومت کابل نقش دایه ی مهربانتر از مادر را بازی می کنند و زمانی که بین امارت اسلامی و دوله جنگی اتفاق می افتد سعی می نکند جهت توازن قوا ودامن زدن به تفرق و جنگ روانی، به نفع یکی وارد جنگ شوند یا زمنیه را برای نجات یکی از دست دیگری فراهم کنند.

در اینجا هم توازن قوا برقرار شده و هم آتش جنگ داخلی میان آنها شعله ورتر می گردد چون هر بار که نیروهای کابل به داد  نیروهای طالبان می رسند فوراً نیروهای دوله اعلام می کنند که طالبان چنین وچنان است و زمانی که باز نیروهای حکومت کابل به داد نیروهای دوله می رسند فوراً نیروهای طالبان اعلام می کنند که دوله چنین و چنان است و شعله های جنگ گسترش یافته و حتی رنگ وبوی عقیدتی هم به خود می گیرد…. این افراد به این سبک و به همین راحتی از سوی دشمنان بازی می خورند.

در این راستا باز ما چندین بار دیده ایم که نیروهای دوله خود را به نیروهای حکومت دست نشانده ی آمریکا تسلیم کرده اند که تازه ترین آن تسلیم شدن بیش از ۳۰۰ نفر در همین چند روز گذشته در شرق افغانستان و توابع شهرستان اچین ولایت ننگرهار بود.

اگر می بینیم که دشمنان بر بازی دادن گروههای مختلف اسلامی (شیعه و سنی) و ایجاد تفرق و جنگ داخلی میان آنها متمرکز شده اند باید متوجه بشویم که در مسأله ی وحدت و بخصوص دشمن شناسی و درجه بندی شرعی دشمنان خلأها و ضعفهایی وجود دارد که دشمن توانسته از آنجاها نفوذ کرده و دست به تخریبات بزند.

ادامه خواندن مسلمینی که به بازی گرفته شده و طبق نقشه ی دشمنان به پیش می روند