میزان موفقیت دیپلماسی آمریکا در سوق دادن ایران و طالبان به انزواطلبی و تسلیم شدن
به قلم: مسعود سنه ای
آمریکا به عنوان ببر کاغذی زمان ما اگر توان نظامی و دیپلماتیک داشته باشد بدون معطلی چهره ی وحشی و خونخوار خود را نشان می دهد، و هرگز از تکرار تراژدی هائی چون ویتنام و افغانستان و عراق و سوریه و لیبی و سومالی و یمن و غیره جهت حفظ منافعش صرفنظر نخواهد کرد.
اولین قدم او این است که رقبای خود را به انزوا بکشاند و سعی کند با به راه انداختن جنگ روانی ابتدا از لحاظ ایمانی و درونی مردمان طرف مقابل خود را به تسلیم وادارد و سپس با به راه انداختن جنگ مسلحانه به صورت کامل مخالفین خود را تسلیم کند. در این زمینه تا چه اندازه توانسته است ایران و طالبان و سایر متحدین این دو قدرت اسلامی را به انزوا کشانده و یا وادار به تسلیم نماید؟
زمانی که شخص یا حتی جماعت و کشوری در خودش احساس توانمندی نکند و از عزت نفس پائینی برخوردار باشد و نتواند آنچه هست را بروز دهد باعث جدایی از فعالیت های گروهی و روابط اجتماعی و سایر فعالیتهای سیاسی و اقتصادی و نظامی و غیره می شود؛ و این یعنی انزوا طلبی .
ما اگر به کارنامه ی این چند دهه ی جمهوری اسلامی ایران نگاه کنیم به راحتی متوجه خواهیم شد که ایران نه انزوا پذیر است و نه تسلیم پذیر. یعنی نه تن به نزواطلبی می دهد و نه تسلیم خواسته های دشمنانش شده است.
امارت اسلامی افغانستان نیز سالهاست که از همین سیاست پیروی می کند و سعی دارد با برقراری روابط دیپلماتیک با تمام دشمنان آمریکا و ناتو از حالت انزوای بین المللی بیرون آمده و با تمرکز بر دشمن اصلی و اصرار بر خواسته های خود، دشمنان نتوانند او را وادار به تسلیم کنند . خواسته هائی چون بیرون راندن اشغالگران آمریکائی و ناتو از کشور و تطبیق قانون شریعت الله.
اگر ما می بینیم که چند سالی است که امارت اسلامی افغانستان و جمهوری اسلامی ایران به عنوان دو حکومت بدیل اضطراری اسلامی همسایه سعی نمی کنند روابط خود را از چشم رسانه های جهانی مخفی کنند به دلیل قدرتمند بودن آنها و ضعف دشمنان آنهاست که حتی باعث منزوی شدن آمریکا و تسلیم شدن آن در برابر خواسته های اسلامی این دو قدرت بزرگ اسلامی و متحدین آنها چون حماس و جهاد اسلامی و اتحادیه ی شافعی ها و حوثی های یمن و غیره شده است .