علمای نجد و تکفیر نابجای مسلمین(۲)
به قلم: ابوابراهیم هورامی
چنانچه می دانیم شیخ محمد بن عبدالوهاب در ناقض سوم می گوید: الناقِض الثالث: من لم يُكَفِّر المشركين أو شَكَّ في كُفرهم، أو صحَّح مذهبهم. اما واقعاً این قاعده اصلش چگونه است و چرا شیخ محمد و پیروانش آن را تغییر داده اند؟!
قاضی عیاض مالکی مذهب در کتابش «الشفاء» می گوید: ولهذا نكفر من دان بغير ملة المسلمين من الملل، أو توقف منهم أو شك أو صحح مذهبهم، وإن أظهر الإسلام واعتقده، واعتقد إبطال كل مذهب سواه فهو كافر بإظهار ما أظهر من خلاف ذلك.
همچنین در کتاب «القناع» البهوتی حنبلی مذهب نیز امده است: من لم يكفر من دان أي تدين بغير الإسلام كالنصارى واليهود أو شك في كفرهم أو صحح مذهبهم فهو كافر.
در این صورت واضح است که اصل قاعده این است: من لم یُکَفِّر الکافرَ او شکَّ فی کفره فقد کَفَرَ؛
اما تبدلیش کرده اند به : من لم یُکَفِّر المشرکین او شَکَّ فی کفرهم او صَحَّحَ مَذهبَهم کَفَرَ
با تعاریفی که شیخ محمد و علمای نجد از مشرکین کرده اند و با ترکیباتی چون مشرکین منتسب به اسلام که تولید کرده، و هزاران مسلمان را به خاطر این ترکیب غیر شرعی تا کنون قتل عام کرده اند، باید متوجه شده باشیم که علت تغییر این قاعده توسط سلفیت نوع سوم نجد در واقع ترفندی جهت دور زدن ظوابط شرعی تکفیر و توجیه این جنایات بر علیه مسلمین بوده است. اما چگونه؟
می دانیم که رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرماید: لَا يَحِلُّ دَمُ امْرِئٍ مُسْلِمٍ يَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ، وأَنِّي رَسُولُ اللَّهِ، إِلَّا بِإِحْدَى ثَلَاثٍ: الثَّيِّب الزَّانِي، والنَّفْس بِالنَّفْسِ، والتَّارِك لِدِينِهِ الْمُفَارِق لِلْجَمَاعَةِ.[۱] جایز (مباح) نیست خون شخص مسلمانی که شهادت می دهد معبودی برحق بجز خداوند نیست و من رسول الله هستم مگر به یکی از این سه چیز ؛ نفس در برابر نفس (قصاص) ، رجم زانی ( زن و مرد ی که ازدواج کردند و مرتکب زنا شدند) و مرتدی که از جماعت مسلمانان خارج شده است
در این صورت واضح است که باید پرسیده شود خون مسلمین را به کدامیک از این ۳ جرم می ریزند؟
بدون شک اینها نمی توانند بگویند به دلیل قصاص یا رجم. چون در این زمینه همه چیز واضح است. در مورد ارتداد نیز باز نمی توانند به آسانی خون مسلمین را بریزند چون مسلمین برای تکفیر شخص مسلمان دارای ظوابط و شروط و موانعی هستند و شخص مسلمان تنها زمانی تکفیر می شود که ۱- آگاهانه ۲- عمداً ۳- به میل خودش و اختیاری دچار مکفره ای شده باشد .
در اینجاست که سلفیت نوع سوم نجد با بکار بردن عبارت مشرک و مشرکین برای مسلمین تمام این قواعد اهل سنت را دور زده و ظالمانه حکم کفار مشرک را بر مسلمین تطبیق می دهد.
یعنی در واقع بدون آنکه کلمه ی مرتد را بر زبان بیاورند مسلمین را از دایره ی اسلام خارج و تکفیر نموده و حکم مرتدین را نیز بر مسلمین اجرا می کنند.
آیا زمان آن نرسیده است که مریدان این منهج اشتباه به خود آیند و بدانند که :
لزوال
الدنيا أهون عند الله من قتل رجل مسلم[۲] نابودی دنیا آسان تر است نزد خداوند از قتل فرد مسلمان
[۱] صحيح البخاري:۴/۳۱۷٫ ومسلم۵/۱۰۶، ومسند أحمد:۱/۳۸۲، وابن ماجة ۲/۸۴۷٫ وأبي داوود ۲/۳۲۷، والترمذي ۲/۴۲۹)
[۲] سنن النسائي الكبرى ۲ / ۲۸۴ ح ۳۴۴۸؛ سنن الترمذي ۴ / ۱۶ ح ۱۳۹۵