متن کامل توافقنامه صلح میان امریکا و طالبان

متن کامل توافقنامه صلح میان امریکا و طالبان

توافقنامه صلح بین امریکا و طالبان امروز (شنبه ۱۰ حوت/اسفند ۹۸) در دوحه قطر به امضا رسید مطابق این توافقنامه ایالات متحده امریکا عرض ۱۴ ماه تمام نیروهای نظامی، متحدان و شرکای ائتلافی، به‌شمول تمام کارمندان غیرنظامی و غیردیپلماتیک، پیمان‌کاران امنیتی خصوصی، مربیان، مشاوران و پرسنل خدمات حمایتی خود را از افغانستان خارج خواهد کرد.

موافقت‌نامه‌ی آوردن صلح به افغانستان

بین امارات اسلامی افغانستان که توسط ایالات متحده به‌عنوان یک دولت به رسمیت شناخته نمی‌شود و به نام طالبان شناخته می‌شود و ایالات متحده امریکا

۲۹ فبروری ۲۰۲۰ مطابق با ۵ رجب ۱۴۴۱ هجری قمری و ۱۰ حوت ۱۳۹۸ هجری شمسی

توافقنامه صلح امریکا و طالبان متشکل از چهار بخش است:

  • تضمین‌ها و میکانیزم‌های اجرایی که از استفاده از خاک افغانستان توسط هرگونه گروه یا فرد علیه امنیت ایالات متحده و متحدان آن جلوگیری کند.
  • تضمین‌ها، میکانیزم‌های اجرایی و اعلام جدول زمانی برای خروج تمام نیروهای خارجی از افغانستان.
  • پس از اعلام تضمین‌ها برای خروج کامل نیروهای خارجی و جدول‌زمانی در حضور شاهدان بین‌المللی، و تضمین و اعلام این‌که از خاک افغانستان علیه امنیت ایالات متحده و متحدانش استفاده نخواهد شد، در حضور شاهدان بین‌المللی، امارت اسلامی طالبان که توسط ایالات متحده به‌عنوان یک دولت شناخته نمی‌شود و به‌نام طالبان معروف است/شناخته می‌شود مذاکرات بین‌الافغانی را با طرف‌های افغان در ۱۰ مارچ ۲۰۲۰ مطابق ۱۵ رجب ۱۴۴۱ هجری قمری و ۲۰ حوت ۱۳۹۸ هجری شمسی شروع خواهد کرد.
  • آتش‌بس دائمی و جامع یک موضوع آجندای گفت‌وگو و مذاکرات بین‌الافغانی خواهد بود. شرکت‌کنندگان مذاکرات بین‌الافغانی در مورد تاریخ و چگونگی آتش‌بس دائمی و فراگیر، از جمله میکانیزم‌های اجرایی بحث خواهند کرد که همراه با تکمیل و توافق در مورد نقشه راه سیاسی آینده افغانستان اعلام خواهد شد.

چهار بخش فوق با هم مرتبط و با هم وابسته هستند و هر یک مطابق جدول زمانی توافق‌‌شده و شرایط توافق‌شده تطبیق خواهد شد. توافق در مورد دو بخش اول راه را برای دو بخش آخر هموار می‌کند.

ادامه خواندن متن کامل توافقنامه صلح میان امریکا و طالبان

سکولاریستها و ابزارهای تولید تفرق (۳)

سکولاریستها و ابزارهای تولید تفرق (۳)

به قلم: ابوبکر الخراسانی

اینکه شما از تشیع یا تسنن یا بردار و خواهر و پدر و مادرت متنفر باشی یا نه، چیز نو و عجیبی  نیست؛ بلکه مهمتر از آن این است که با وجود تنفرت دارای عدالت باشید، و این تنفر باعث نگردد که از مسیر عدالت دور گردی ، چنانکه الله تعالی فرموده است:

” يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ كُونُواْ قَوَّامِينَ لِلّهِ شُهَدَاء بِالْقِسْطِ وَلاَ يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَى أَلاَّ تَعْدِلُواْ اعْدِلُواْ هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى وَاتَّقُواْ اللّهَ إِنَّ اللّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ  ” . 

 اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! قيام كننده براى خدا و شاهدان ( نمونه های عینی ) به عدل و داد باشيد. و البته نبايد دشمنى عده‏اى شما را بر آن دارد كه عدالت نكنيد. دادگرى كنيد كه آن به تقوا نزديك‏تر است، و از خدا بترسيد كه خدا به آنچه انجام مى‏دهيد آگاه است . (سوره المائدة : آیه / ۸ )  

چانچه می دانیم فرقه هایی چون معتزله ، صوفیه ، صفویه ، قادیانی ، بریلوی ، مرجئه و… از مذاهب اهل سنت منشعب شده اند، حالا یک شافعی مذهب به خود حق می دهد که طبق موازین خود اینها را اهل سنت ندانسته و علاوه بر آن تلاش کند که احادیث و تاریخش را از فرقه های منحرف، اسرائلیات و خرافاتی که وارد مذاهب گشته پالفته گرداند و علاوه بر آن علمای آن دارای چنان قدرت حکومتی گردند که جلو خرافه بافان فرقه ساز را گرفته و مسلمین را به سمت و سوی شورای منطقه ای و جهانی تمام مذاهب اسلامی، و در نهایت وحدت حقیقی، سوق دهند؛  دقیقاً باید همین حق را نیز به طرف مقابل خود بدهد که آن نیز همین « تنها مسیر وحدت و اصلاحگری» را پیموده و از دسته های غالی و منحرف اظهار برائت نماید و علاوه بر آن  تلاشش را جهت زدودن اسرائلیات و انحرافات وارد شده به رسمیت بشناسد و چنانچه نمی تواند یا نمی خواهد  کمکی به آن بکند در برابرش سد نگردد .

در پایان باید بگویم : در این مواردی که به عنوان نمونه هایی از جریانات معاصر سرزمینهای مسلمان نشین، تشریح نموده ام، هر کسی که هدفش حق بوده و بخواهد آن را پیدا کند تنها یکی از این اسناد و دلایل برایش کافی است؛ اما کسی که هوس باز بوده و دنباله رو هوسش باشد  هزاران دلیل هم برایش کفایت نمی کند، همچنانکه الله تعالی می فرمایند :

‏ إِنَّ الَّذِینَ حَقَّتْ عَلَیْهِمْ کَلِمَتُ رَبِّکَ لاَ یُؤْمِنُونَ ‏ * ‏ وَلَوْ جَاءتْهُمْ کُلُّ آیَةٍ حَتَّى یَرَوُاْ الْعَذَابَ الأَلِیمَ ‏

‏بیگمان کسانی که ( خودخواه و سیاه‌دل هستند و به اوج طغیان رسیده‌اند و از جهالت به گرداب ضلالت افتاده‌اند و سعی در رستگاری خود از کفر و نفاق ندارند ) حکم پروردگارت نسبت بدیشان این است که ( همچون فرعون ) ایمان نمی‌آورند ( مگر وقتی که عذاب را با چشم خود ببینند ) .‏

‏هرچند که همه دلائل روشن ( و تمام آیات و معجزات الهی ) به سراغ آنان بیاید ، ( ایمان نمی‌آورند ) تا زمانی که عذاب دردناک را مشاهده کنند ( که در این هنگام ایمان آوردن سودی نمی‌بخشد ) .‏ (سوره یونس آیه ۹۶ /۹۷ )

فَسَتَذْكُرُونَ مَا أَقُولُ لَكُمْ وَأُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ ‏
‏به زودي آنچه من به شما مي‌گويم به خاطر خواهيد آورد ( و به صدق گفتار من پي خواهيد برد ) . من كار و بار خود را به خدا وا مي‌گذارم و حوالت مي‌دارم . خداوند بندگان را مي‌بيند ( و پندار و گفتار و كردارشان را مي‌پايد ) .‏ (سوره غافر آيه ۴۴ )

سکولاریستها و ابزارهای تولید تفرق (۲)

سکولاریستها و ابزارهای تولید تفرق (۲)

به قلم: ابوبکر الخراسانی

چنانچه در سراسر دنیای سکولار مشاهده می کنیم تمام کسانی که دین اسلام را رها کرده و دچار فرقه سازی مذهبی گشته اند از غده های چرکینی سرچشمه گرفته اند که از منبع خرافه منشعب گشته اند و اکنون نیز، همین بساط را گسترانده اند و در برابر بیداری بزرگ امت اسلامی از خرافه و فرقه های خرافی بهره می برند. علمای دین، وظیفه و رسالتی بزرگ دارند که در برابر این گردباد سهمگین بایستند و نگذارند مسلمین زجر دیده  گرفتار آن شوند.

با اینکه علمای همه ی مذاهب می دانند که در برابر خرافه ها، بویژه خرافه هایی که سبب روی گردانی مردم از دین می شوند، مسؤولیت دارند  ؛ و رسالت آنان ایجاب می کند که راه را بر سرازیر شدن خرافه ها ببندند، و اینکه  نه خود برداشتهای سست و بی مبنی را به نام دین بازگویند و نه بگذارند دیگران با برداشتهای خرافی از دین، به دین گریزی دامن بزنند؛ اما با این وجود ، این رسالت بزرگ تنها با نصیحت، اندرز و سخنرانیهای مستدل و قوی  به سرانجام نمی رسد. بلکه بایستی با الگوگیری از آموزه های قرآن ، سیره رسول صلی الله علیه و سلم و خلفای راشدین و گرفتاریها و مصائب امامان و علمای بزرگ اسلام ، به این واقعیت یقسن پیدا کرد که اگر صدها امام و رسول در میان مردم وجود داشته باشند و چنانچه دارای قدرت اجرایی حکومتی نباشند هرگز نخواهند توانست به صورت مطلوب با خرافات و خرافه سازان مبارزه کنند .

خرافه سازی ، فرقه سازی و حتی دین سازی جرمی است بدتر از دزدی و زنا و قتل و دیگر جرمهایی که برای کنترل و ممانعت از وقوع آنها نیاز به یک قدرت نظامی و حکومتی می باشد ، به همین دلیل چنانچه کسانی مایل باشند که مذهبی از مذاهب منتسب به اسلام اصلاح گردد ، چاره ای نیست جز اینکه کنترل پیروان آن مذهب در اختیار علمای همان مذهب قرار گیرد.

بدون بهره گیری از ابزار حکومتی ، وجود صدها امام و عالم و خطیب نیز نمی تواند در تکمیل پروسه ی اصلاحات کامل باشند . اگر کسانی در این گفته تردید دارند و نمی توانند وضعیت اسف بار احزاب، مذاهب و فرقه ها را در کشورهای سکولار کنونی دریابند، مناسبتر این است که به سیره ی امام مذهب خود و پیروان همین امام در گذر زمان دقت کنند، تا با مراجعه به تاریخ،  برای امروز الگو بگیرند.

سکولاریستها و ابزارهای تولید تفرق (۱)

سکولاریستها و ابزارهای تولید تفرق (۱)

به قلم: ابوبکر الخراسانی

در این روزگار که قدرتهای سکولار جهانی، صهیونیزم بین المللی ، مرتدین  و منافقین محلی  با خرافه سازی و خرافه پراکنی، بخشی از برنامه های خود را پیش می برند، باید هوشیارانه مسائل را زیرنظر داشت که مبادا، با برداشتهای غلط و خرافی خود و یا میدان دادن به جاهلان، مغرضین و خرافه بافان به نام دین، زمینه را برای پیشروی هرچه بیش تر قدرتهای اسلام ستیز فراهم آورد.

آن چه که به استعمار ومذاهب سکولاریستی چون سوسیالیسم و لیبرالیسم میدان داد که به غارت ملتهای مسلمان بپردازند، خرافه پروری و خیانت کسانی بود که در مسند حکومت قرار گرفته و ارگانهایی چون تعلیم و تربیت، هدایت گری و تبیین و آموزش دین را از طریق مزدوران تحت کنترل خود درآورده اند . اینان با قدرت اجرایی حکومتی و با میدان دادن به فرقه سازان و ملحدین در قالب آزادیهای فردی  و با بهره گیری از دین فروشان  توانستند، با اندیشه های خرافی تولید شده،  تمام آموزه های خیزش آفرین و برانگیزاننده عقل و فکر را از کارایی انداخته و شور مقاومت، ایستادگی و جهاد در راه خدا و تطبیق قانون الله را از مسلیمن گرفته و با ظهور دهها و بلکه صدها حزب سکولاریستی مرتد و دهها فرقه و حزب به ظاهر اسلامی، یکپارچگی و توحید مسلمین را نابود گردانند؛ و از طریق دین فروشان توانستند عبادتهای فردی و اعمال مستحبی، ذکر و… را بسیار بزرگ جلوه دهند، تا مسلمانانی اگر سراغ جهاد می رفتند که ثواب این عمل  بزرگ بهره شان شود، به عبادتهای فردی و اعمال مستحبی، که به آنان القاء شده که پاره ای از اینها، ثواب جهاد در راه خدا را دارند، بسنده کنند.

 سکولاریستهای جهانی و منافین و مرتدین کنونی دریافته اند که قدرت، قوت، بی باکی و جنگاوری مسلمانان، از کجا سرچشمه می گیرد؛ از این روی به تلاش برخاستند تا آن سرچشمه را با جایگزینی قوانین سکولاریستی و ایجاد تفرقه در میان مسلمین کور کنند. و از این سیاست راهبردی بهره ها برده اند.

زمانی که قانون اجرایی جامعه از الله گرفته شد و به بشر سپرده شد خود به خود زمینه برای رشد انواع فرقه ها، مذاهب و احزاب سکولار و یا به ظاهر اسلامی فراهم می گردد .