از موانع وحدت (۳) استفاده از حربه ی کفار در برخورد با متون تاریخی و روایی

از موانع وحدت (۳) استفاده از حربه ی کفار در برخورد با متون تاریخی و روایی

به قلم: کارزان شکاک

ما در  کتب و  اخیرا در کانالهای ماهواره ای و اجتماعی فریب خوردگان جاهل منتسب به اهل سنت و شیعه، که اکثرا از طرف دشمنان اهل سنت جهت ایجاد جنگ فرقه ای حمایت می شوند، دیده ایم که جهت محکوم نمودن مخالفین و یا مناظره با طرف مقابل خود به روایات و مطالب موجود در کتاب طرف مقابل که به نفع خودشان است  اشاره می کنند و قصد دارند به این شیوه حقانیت خود را ثابت کنند . واضح است اینکه فلان فرقه ی مخالف شما، مطلبى را تأیید کند، دلیل صحّت آن نیست! دلیل صحّت هر موضوعى را باید در «قرآن کریم» و «سنّت» قطعى پیامبر جست.. و جالب اینجاست که این افراد مطالب همان کتاب یا منبع را که به آن اشاره کرده اند اما بر علیه نگرش خودشان است را نمی پذیرند .

  این روش گفتگو و مناظره به چند دلیل فاقد ارزش و اعتبار است :

  • وجود روایتهای دروغین توسط یهودیان، نصارا، غلات و یا دوستان نادان حدیث ساز، به گونه ای که کمتر فرقه ای از این بیماری در امان مانده است و هیچ فرقه ای نیست که کل روایتهای موجود در تمام کتب روائی خود در طول تاریخ را تأئید کند.
  • وجود اجتهاد در گردآوری و ثبت روایات و احادیث.  بدون شک این دسته از علماء نیز معصوم و مجهز به وحی الهی نبوده‌اند، اینها نیز انسانهائی دارای خطاء  بوده‌اند و نمی‌توان تمامی احادیث ثبت شده توسط آنها را پذیرفت . ظهور علمائی تصفیه گر چون آلبانی در میان فرق معروف به اهل سنت و برقعی در میان شیعه دلیل واضح این واقعیت است .
  • وجود اجتهاد علماء از منابع شریعت که امکان درست یا غلت بودن در تمام اجتهادات انسانها می رود و علاوه بر  آن که تابع ظروف زمانی و مکانی خاصی است. و هیچ فرقه ای ادعا نکرده است که تمام آنچه علمای آن فرقه در کتابهایشان گفته اند عین صواب است و احتمال اشتباه در اجتهادات آنها و کتب آنها وجود ندارد.

بر این اساس هم در کتب فرق معروف به اهل سنت می توان مطالب زیادی بر علیه  اهل سنت یافت و هم در کتب فرق شیعه می توان بر ضد شیعه مطلب گیر آورد؛ و به هر دلیلی(ضعف حدیث، اجتهاد اشتباه و… ) که علمای یک فرقه مطلبی را رد کنند علمای فرقه ی مخالف نیز به همان دلایل می توانند مطالبی را رد کرده و از خود دور نمایند هر چند در کتب آنها نیز وجود داشته باشد . 

ادامه خواندن از موانع وحدت (۳) استفاده از حربه ی کفار در برخورد با متون تاریخی و روایی

از موانع وحدت (۲) تعمیم رای مورخ و فقیه در امور اجتهادی بر سایر زمانها

از موانع وحدت (۲) تعمیم رای مورخ و فقیه در امور اجتهادی بر سایر زمانها

به قلم: کارزان شکاک

دین ما اسلام است و هر مومنی که در سایه ی آن زندگی می کند برادر و وخواهر ما است، علماء و ائمه ی همه ی فرق اسلامی منابع ما در فهم صحیح شریعت الله هستند؛ و بدون آنکه خود را به یکی از علماء و امامان منتسب کنیم رای درست را از هر کدام از انها باشد می گیریم و برایمان همین کافی است که یکی از مسلمین باشیم . وَمَنْ أَحْسَنُ قَوْلًا مِّمَّن دَعَا إِلَى اللَّهِ وَعَمِلَ صَالِحًا وَقَالَ إِنَّنِي مِنَ الْمُسْلِمِينَ (فصلت/۳۳)

برای اینکه در مسیر و حدت و مسیر طبیعی حرکت زنده ی فکری و عقیدتی مسلمین باقی بمانیم  لازم است به عنوان یک عامل بدانیم  مورخ و فقیه در امور اجتهادی فرزند زمان خویش است نه سایر زمانها. 

ما در تاریخ آموختیم که هر دوره ای را نباید با بینش دوره بعد بررسی کرد و باید خود را به آن دوران برد نه آن دوران به نزد خود آورد و با نگرش امروزین ان را بررسی کرد و در فقه نیز آموختیم که هر فقیهی متناسب با دوران خود رای صادر کرده است نه متناسب با دورانهای قبل و بخصوص بعد از خود، به همین دلیل فقیه فرزند زمان خود است و باید جهت شناخت رای آن فقیه در امور متغیر و قابل اجتهاد شریعت، به آن زمان مراجعه کرد و رائیش را مخصوص آن زمان و مکان دانست نه سایر زمانها و حتی مکانها.

علاوه بر این ممکن است یک مورخ یا فقیه از نگاه خودش یک رویداد یا مساله ی فقهی را برای شما بازگو کند، و اکتفاء به این در صورت وجود منابع و آراء دیگر کار صحیحی نیست . بهتر ین راه این است که تمامی آیات، احادیث، روایتهای تاریخی در هر موضوعی بررسی شوند و  مزید بر این شرایط حاکم بر هر عصر  به صورت عموم و شرایط زمانی و مکانی هر مورخ و نوع برخورد سایر فقها و مورخین در همان زمان را باید در کنار هم قرار داد تا  حقیقت آنگونه که هست مطابق با منابع شرعی به دست آید .

ادامه خواندن از موانع وحدت (۲) تعمیم رای مورخ و فقیه در امور اجتهادی بر سایر زمانها

آيا داشتن ظاهر اسلامي در میان کوردهای اهل سنت ایران تاوان دارد؟! پس اینهمه بدبینی، محدودیت و عوام بازدارنده ی نیروهای امنیتی به چه معناست؟

آيا داشتن ظاهر اسلامي در میان کوردهای اهل سنت ایران تاوان دارد؟! پس اینهمه بدبینی، محدودیت و عوام بازدارنده ی نیروهای امنیتی به چه معناست؟

? به قلم: ماموستاآيت غلامي

▪️مشكلي كه تمام روحانيون و طلاب  اهل سنت دارند و متاسفانه كسي جوابگو نيست و با تاسف بيشتربرخي از ماموستايان هم براي اين موضوع اهميتي قائل نيستند▪️

?ديروز سوم روزماه مبارك رمضان از مسير سرپل ذهاب ازخاكسپاري برميگشتيم كه درپليس راه پاطاق ماشين ماراكنار زدند.

با هيچ نوع از أفراد كارزيادي ندارند.اما همينكه يك جوان با ظاهر اسلامي أهل سنت را ببينند انگاري جنسشان جور شده.وگمشده اشان راپيدا كردند.?

?ازبنده مدرك شناسايي خواستند كه تقديم كردم گفتم من درمسجد فلان جا هستم.ميتوانيد استعلام بگيريد.گوشي بنده را چك كردند أما نميدانم طبق كدام قانون گوشي يك روحاني را چك ميكنند.چه كسي به آنها اين اجازه را داده؟(گوشي برخي از جوانان را ميگيرند و هفته ها پس نميدهند)

شايد دراين گوشي عكس خصوصي وخانوادگي باشد!!!آيا با آخوندهاي خودشان هم همين كار را ميكنند و به يك مسافرت ساده بروند ده بار درايست بازرسي ها پياده اشان ميكنند و گوشيشان را ميگيرند؟؟؟?

?خلاصه بعد استعلام گوشي را به بنده تحويل دادند و به هرحال مابرگشتيم وپلاك ماشين رانوشتند و امضا ازماگرفتند كه ديگر نميدانم امضا براي چه بود ونوشتن پلاك ماشين براي چه؟! هرچه بود فقط خواستم زود كارم تمام شودكه دراين مكانها نه من نه هيچ كس حس خوبي ندارد.

خودم رامثال زدم أما از هزار نفر اين گلگي را شنيدم.تقريبا ازتمام طلاب و اهل ديني كه ديدم( وباز اين تجربه را در پليس راه قازانچي و مسيركوردستان داشتم).كه اين چه وضع مملكت است آيا جوانان با ظاهر اسلامي أهل سنت بايد دريك مسافرت ساده و مسير كوتاه انقدر اذيت شوند؟؟؟

أيا بقيه اقشار جامعه همينقدرمعذب هستند؟؟؟

?اين حركات و سكنات مطمئنا جز انشقاق بيشتروبدبيني زيادتر هيچ برهمي(ثمري) ندارد

⚫️ازمسئولين كه قطع اميد كرديم و درخواستي نداريم.

أما از ماموستاياني كه درهر مناسبتي ازمسئولين تمجيدات و تعريفات وتقديروتشكر ميكنند وووووو انتظارداريم به هر طريق ميتوانند اين معضل را گوشزد كنند.تا كي بايد اين رفتار تحمل شود؟؟؟

تاكي اين تبعيضات بايد درجامعه مان باشد؟….آيا ظاهر اسلامي يا دينداربودن تاوان دارد؟؟؟

مگركشورما اسلامي نيست.پس چراباظاهراسلامي مشكل داريد؟؟!!

به كي بايد اين اعتراضات را گفت!!!!⚫️

اهل سنت چه کسانی هستند؟ شیعیان جعفری در چه جایگاهی قرار دارند؟

اهل سنت چه کسانی هستند؟ شیعیان جعفری در چه جایگاهی قرار دارند؟

به قلم: خالد هورامی

علی بن ابی طالب رضی الله عنه  قوام حکومت اسلامى و سعادت انسان را در تمسّک به کتاب خدا و سنّت رسولش – که دو ستون و دو چراغ معرّفى مى‏کند – مى‏داند؛ چنانچه پس از ضربت‏خوردن -قبل از شهادتش – فرمود:

«أما وصيتى فاللّه لا تشركوا به شيئا ومحمدصفلا تضيعوا سنته أقيموا هذين العمودين وأوقدوا هذين المصباحين وخلاكم ذم مالم تشردوا»[۱].

«وصیت من به شما این است که هیچگونه شریک و انبازى براى خدا قرار ندهید و به فرمان او عمل کنید و سنّت محمد ص را از دست ندهید و تباه نسازید. این دو ستون محکم و برافراشته را بر پاى دارید و این دو چراغ را روشن نگه ‏دارید. دیگر، هیچ ایرادى بر شما نیست مادامى که دست از این دو چیز برنداشته‏اید».

و باز مى‏فرماید:«ولكم علينا العمل بكتاب اللّه تعالى وسيرة رسول اللّه والقيام بحقه والنعش لسنته»[۲].

«و براى شما (مسلمانان) این حق برماست که به کتاب خدای تعالى و سنّت و سیرت رسول خداص عمل کنیم و در مقابل سنّت او، مانند مُرده‏اى که در اختیار غاسل و مرده‏شور است، تسلیم محض باشیم».

علی بن ابی طالب رضی الله عنه در تفسیر آیه ۵۴ سوره نساء مى‏فرماید:

«واردد إلى اللّه ورسوله ما يضلعك من الخطوب ويشتبه عليك من الأمور فقد قال اللّه سبحانه وتعالى لقوم أحب إرشادهم:﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ أَطِيعُواْ ٱللَّهَ وَ أَطِيعُواْ ٱلرَّسُولَ وَ أُوْلِي ٱلۡأَمۡرِ مِنكُمۡۖ فَإِن تَنَٰزَعۡتُمۡ فِي شَيۡءٖ فَرُدُّوهُ إِلَى ٱللَّهِ وَٱلرَّسُولِ﴾[النساء: ۵۹]. فالرد إلى اللّه الأخذ بمحكم كتابه و الرد إلى الرسول الأخذ بسنته الجامعة غير المفرقة»[۳].

«در کارهاى مشکل که درمانده شوى و تمام امورى که بر تو مشتبه گردد، آنها را به کتاب خدا و سنّت رسولش بازگردان که خداوند سبحان و بلندمرتبه براى گروهى که خواسته هدایتش کند، فرمود: اى کسانى که ایمان آورده‏اید! از خدا و رسولش و از صاحب‏امرتان پیروى کنید، پس اگر در حکمى اختلاف پیدا کردید، به خدا و رسولش رجوع نمایید. رجوع به خدا، گرفتنِ محکم از کتابش، و رجوع به رسولش، گرفتن سنّت جامع اوست که پراکنده نمى‏سازد».

ادامه خواندن اهل سنت چه کسانی هستند؟ شیعیان جعفری در چه جایگاهی قرار دارند؟

از موانع وحدت پرهیز از گفتگو و گرایش به جاهلیت (۲)

  از موانع وحدت پرهیز از گفتگو  و گرایش به جاهلیت (۲)

به قلم: کارزان شکاک

اما امروزه عده ای از تنگ نظران کوتاه بین با عصبیت جاهلی خاص، همچون گذشتگان جاهل خود از خیرالقرون به بعد، به خودشان زحمت نمی‌دهند تا با مخالفین خود در فرقه ای دیگر وارد گفتگوی سالمی شوند، در حالی که دیده ایم قرآن به آنها روشهای گفتگوی سالم به کفار مشرک (سکولار) و کفار اهل کتاب و شبه اهل کتاب و منافقین را یاد می دهد که به الله و رسولانش و پیروان صادق آنها توهین کرده و مورد انواع شنکنجه ها و کشتارها قرار داده اند. اما همین مسلمین حاضر به گفتگو با کسانی نیستند که ممکن است با یکی از محبوبان آنها در صحابه یا تابعین یا ائمه ی بعد از آنها ایراد گیری و یا حتی توهین نموده باشند. محبوبانی که بدون شک جایگاهی پائین تر از الله و رسولانش دارند .

تنگ نظران و در عین حال تند روان موجود در فرق معروف به اهل سنت می گویند : با کسانی که به امام حنفی توهین می کنند هرگز وارد گفتگو نمی شویم شافعی ها هم همین را می گوید پیروان سایر فرق هم همین را در مورد مخالفین گفته اند و آنهمه کشت و کشتار میان آنها ثمره ی این عدم گفتگوی سالم بوده است .

همین فِرَق در برابر دسته هائی از شیعه که به اصحاب توهین می کنند  می گویند: ما هیچ گفتگوئی با اینها نداریم  پس لازم هم نیست آنها را دعوت به گفتگو کنیم.  گروههائی از متعصبین منسوب به شیعه هم طرف مقابل را به ناصبی بودن و توهین کننده به ائمه متهم می کنند و بر اساس همین تهمت هرگز ثابت نشده می گویند: ما هیچ گفتگوئی با توهین کننده به ائمه نداریم و…

 سردرآوردید چه شد و در مغز این تنگ نظران چه می گذرد؟ اینها حاضرند با کفار غیر اهل کتاب(مشرکین = سکولاریستها) و کفار اهل کتاب و کفار شبه اهل کتاب و با کفار پنهان داخلی(منافقین) وارد گفتگو شوند در حالی که این کفار علاوه بر انکه هیچ یک از قوانین شریعت الله و معیار مورد اتفاق مسلمین را قبول ندارند، بلکه به الله و پیامبرش هم توهین و فحاشی می کنند و این غیر فحاشی انها به همسران پیامبر و سایر یاران و پیروان آنها تا کنون بوده است ؛ اما همین تنگ نظران حاضر نیستند با مسلمین مخالفشان وارد گفتگو شوند که ممکن است کسانی پائین تر از الله و رسولش را مورد توهین قرار داده باشند .

این تنگ نظران جاهل می خواهند به ما بگویند که – نعوذ بالله – اصحاب و ائمه ی مورد نظر آنها جایگاهی بالاتر از الله و رسولش دارند . در حالی که علی بن ابی طالب رضی الله عنه به عنوان بزرگترین قاضی مسلمین و امیر المومنین و رهبر مسلمین با کسانی  چون خوارج وارد گفتگو شد که بدترین فحشها را نثار او کرده بودند ، فحشی چون کافر دانستن او و یارانش.

آیا درک این مقوله برای تنگ نظران محدودبین متمایل به تندروی و تخریب قابل فهم است ؟

از موانع وحدت پرهیز از گفتگو و گرایش به جاهلیت (۱)

  از موانع وحدت پرهیز از گفتگو  و گرایش به جاهلیت (۱)

به قلم: کارزان شکاک

بارها یاد آوری شده که در اسلام چیزی به نام قطع رابطه با مخالفین و حتی مشرکین (سکولاریستها) وجود ندارد، مگر زمانی که شخص مسلمان با انجام جرمی چون عدم حضور در جهاد مستحق چنان عقوبتی نماید که آن سه نفر ار صحابه رسول الله صلی الله علیه وسلم گرفتارش شدند و یا شخص کافر صف خود را در هنگام جنگ مسلحانه جدا نموده و خودش تمایلی به ایجاد رابطه نداشته باشد یا چنین رابطه ای به دلیل مفاسدی که در بر دارد برای مسلمین ممنوع شده باشد .

نکته ای که برای عده ای از دوستان ایجاد شبه نموده عدم هم نشینی با اهل بدعت است که اینهم نوعی مبارزه ی منفی در برابر افراد بسیار محدود و اندکی همچون رهبران غلات بوده که با شبهات خود باعث دوری مسلمین از قانون شریعت الله می شده اند و اصلا خواهان حقیقت نبودند.  و این با وظیفه ی دعوت و تبلیغ عمومی تفاوت بنیادینی دارد .

 روش دعوت رسولان در قرآن و سیره ی تبلیغی رسول الله صلی الله علیه وسلم در چگونگی برخورد با کفار سکولار قریش و سایر قبایل سکولار و همچنین روش برخورد ایشان با کفار اهل کتاب و منافقین که از هیچ تلاشی در ضرر رساندن به اسلام کوتاهی نمی کردند، الگوی برخورد ما با مخالفین و دشمنان قانون شریعت الله است و نمی توان با سخن یکی از پیشینیان یا معاصرین از این الگوی حسنه دوری کرد . 

در ضمن گفتگوی منصفانه و بی طرف با سکولاریستهای قریش و سایر قبایل است که آنهمه مسلمان به حقانیت دین اسلام پی می بردند .

ادامه خواندن از موانع وحدت پرهیز از گفتگو و گرایش به جاهلیت (۱)

منافقین با باورهای سکولاریستی جهت ضربه زدن به دین الله

منافقین با باورهای سکولاریستی جهت ضربه زدن به دین الله

به قلم: ابوعبدالله موکریانی

در عصر رسول الله صلی الله علیه وسلم کفار داخلی با ماسک منافقی که به چهره زده بودند دارای باورها و عقایدی بودند که ممکن است بر خلاف تمام معیارها ، ارزشها و باورهای  کفار اهل کتاب وحتی شبهه اهل کتاب باشد و تنها می توان آن را در میان کفار غیر اهل کتاب و سکولاریستها(مشرکین) مشاهده نمود. واقعیت هم این است که  منافقین در این دوره را همان کفار غیر اهل کتابی(مشرکین)  تشکیل داده بودند که به دلایل مختلف ادای مسلمین را در می اوردند . چون کفار اهل کتاب همچون یهودیان و نصارا هر کدام دارای کیان و موجودیت خاص خود بوده و نیازی به نفاق و تظاهر به دین اسلام نداشتند .

پس از آنکه دامنه ی حکومت اسلامی و تصرف سرزمینهای جدید گسترش یافت عده ای از کفار اهل کتاب و شبهه اهل کتاب نیز تظاهر به اسلام نموده و همان باورهای خاص خود را در قالب روایات و تفاسیر خاص از اسلام به جامعه ی مسلمین تزریق نمودند  تا زمان حکومت اسلامی سیدنا علی بن ابی طالب رضی الله عنه قدرت اداری و کنترلی حکومت اسلامی ، شورای اولی الامر، امت و اجماع ناشی از آن تحرکات آنها را مدیریت و جلو مفاسد آنها را می گرفت . اما با از میان رفتن حکومت اسلامی بالتبع تمام نهادهای مدیریتی آن نیز از میان رفته و جامعه ی مسلمین جولانگاه منافقین متشکل از کفار غیر اهل کتاب، اهل کتاب و شبهه اهل کتاب گردید .

در این راستا عده ای هنوز سعی دارند بین یهود و بعضی از فرق اسلامی رابطه برقرار کنند و چنین القاء می کنند که ریشه این فرق به یهود بر می گردد . به عنوان مثال همچنان‏كه يهوديان عزير را پسر خدا دانستند، شيعيان هم مقام الوهيت براى امامان خود قائل شدند. یا عده ای ریشه آنها را به نصارا وصل می کنند و بعضی از نویسندگان نیز سعی دارند حلقه ی اتصال انها با زروانیسم، میترائیسم و فره ایزدی و تخم شاهی ایرانی یا بودیسم هندی و… برسانند .

عده ای هم  سعی دارند با تعمیم بخشی از باورهای غلات در این زمینه برای شیعیان ریشه ایرانی درست کنند و چنین استدلال می کنند که :

ادامه خواندن منافقین با باورهای سکولاریستی جهت ضربه زدن به دین الله

غلاة انگلیسی منتسب به تشیع

غلاة انگلیسی منتسب به تشیع

به قلم : خالد هورامی

اخیرا رهبران انقلابی و شیعه مذهب ایران از کلماتی چون شیعه انگلیسی استفاده کرده اند . این عبارت تنها یک برچسب و شعار سیاسی نیست بلکه پشتوانه ای تاریخی دارد .

از زماني كه جاسوس انگليسي مستر همفر جهت جلوگيري از اتحاد بين دول و ملل مسلمان و ایجاد تفرق بیشتر و عمیقتر میان این ملل وارد ايران و تركيه و عراق شد و گزارش كاملي از وضعيت موجود براي دولت متبوع خود فرستاد و آنها هم به او دستور دادند سعي كن: داستان حمله عمر به سمت خانه علي را با آب و تاب فراوان و… بين شيعه رواج دهي و…[۱] ؛ تلاش جهت دامن زدن به خرافاتی که منجر به ایجاد تفرق و جنگ داخلی میان مسلمین شود به صورت منظلم و سازماندهی شده صورت گرفته است.

اما لازم است بدانیم که اندیشه های غلات انگلیسی منتسب به تشیع هم اکنون معجونی است از تفكرات صوفي گرايانة نصرانی و هندي و صوفي‌هاي دوران صفوي، تفكرات باطني گرايانه و تاويلي فرقة اسماعيليه، احساسات و داستانهاي عجيب و غريب و پر از غلو غاليان قرن اول و دوم هجري، فلسفه بافي‌هاي پوچ متكلمين و مفوضه، اسرائيليات نويسندگان نفوذي يهودي، آداب و رسوم نصرانی و…

در این صورت اگر کسانی از میان اهل سنت با استناد به منابع فکری این دسته از شیعیان غالی به کل شیعیان حمله کنند و «آگاهانه» نگرش شیعیان مخالف این غلاة را نادیده بگیرند شک نکنید که اینها دشمن هستند و اگر از روی جهل مرتکب چنین جرمی شوند باز طبق نقشه های دشمنان عمل می کنند و لازم است دلسوزانه آگاه شوند و به مسیر صحیح برگردانده شوند.

در آن طرف نیز اگر تشیعی با استناد به غلاة میان اهل سنت به کل اهل سنت حمله کند باز بدون شک شامل همین قاعده می گردد.

پس بیائید بیدار شویم و آگاهانه قدم برداریم و در کلام خود یا خیر بگویم یا سکوت کنیم چنانچه رسول الله صلی الله علیه وسلم به چنین شرط خطرناکی می فرماید: من کان یؤمن بالله والیوم الآخر فلیقل خیرا أو لیصمت. [۲] کسانی که به الله و روز آخرت ایمان دارند پس باید سخن نیکو گویند و یا خاموش باشند


[۱] خاطرات مستر همفر جاسوس انگليسي در ممالك اسلامي – ترجمه دكتر محسن مويدي – ص ۷۲ و ۷۷ و ۷۸ بند ۵ دستورالعمل – ( انتشارات امير كبیر – تهران – ۱۳۶۲ )

[۲] مسلم، حديث (۴۷)، البخاري حديث (۶۰۱۸)، ابن ماجه (۳۹۷۱).

کسانی که به روایتهای ساختگی میان اهل سنت و تشیع جعفری استناد می کنند

کسانی که به روایتهای ساختگی میان اهل سنت و تشیع جعفری استناد می کنند

به قلم: خالد هورامی

قرنهاست که اهل سنت با آنکه حکومتهای مختلفی را در اختیار داشته اقدام به پالفتن احادیث رسول الله صلی الله علیه وسلم نموده است . در این چند قرن گذشته اهل سنت توانسته است در مراحل و دوره های مختلفی احادیث ساختگی تحت عنوان اسرائیلیات و… را از کتب خود پالفته کنند که آخرین مورد آن به کسانی چون آلبانی رحمه الله[۱] بر می گردد که بالغ بر صدها روایت ضعیف اما مشهور که قرنها به آن عمل شده و در کتب بسیاری از علمای برجسته ی اهل سنت وجود دارند را جمع آوری نموده  که لازم است مسلمین از بازگو کردن این نوع احادیث و نسبت دادن آنها به رسول الله صلی الله علیه وسلم شدیداً اجتناب کنند.

در این صورت وجود روایات ضعیف و ساختگی در کتب اهل سنت چیزی نیست که قابل کتمان باشد. در کتب اهل تشیع هم باز چنین روایتهایی وجود دارد . به عنوان مثال در کتب اهل تشیع آمده است که :

یکی از شیعیان به امام رضا (علیه السلام) عرض می‌کند که مردم قول به جبر و تشبیه را به ما نسبت می‌دهند، چون روایاتی از پدران‌تان در این زمینه نقل شده است. حضرت از راوی سؤال می‌کند: «روایاتی که از پدران من در جبر و تشبیه نقل شده بیشتر است، یا روایاتی که از پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) نقل شده است؟» راوی پاسخ می‌دهد: روایاتی که از پیامبر نقل شده بیشتر است. حضرت می‌فرماید: «پس باید بگویید که پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) هم قائل به جبر و تشبیه بوده است.» راوی به حضرت عرض می‌کند: آنها می‌گویند، پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) اینها را نفرموده، بلکه آنها را ساخته‌اند. امام رضا (علیه السلام) می‌فرماید: «پس درباره پدران  من هم بگویید آنها هیچ یک [از این احادیث] را نفرموده‌اند، بلکه از قول آنها ساخته‌اند.» [۲]

حالا با وجود چنین واقیتی عده ای به نام تشیع در کتب گذشته ی اهل سنت می گردند و روایات ضعیفی را می آورند و با استناد به انها به اهل سنت حمله می کنند در حالی که اهل سنت فعلاً چنین ورایتهائی را قبول ندارند، به همین ترتیب دسته هائی به نام اهل سنت نیز در کتب گذشته ی اهل تشیع می گردند و به روایتها و اجتهاداتی جهت حمله به تشیع استناد می کنند که تشیع کنونی هم چنین روایتهائی را قبول ندارد.

حالا به نظر شما این دو گروه که هدفی جز ایجاد تفرق و جنگ داخلی ندارند مجریان جنگ روانی دشمن و دشمن تشیع و تسنن نیستند؟  


[۱] سلسله احادیث ضعیفه و موضوعه

[۲] صدوق، التوحید، ص ۳۶۳-۳۶۴/ صدوق، محمدبن علی بن بابویه قمی،  التوحید، ترجمه: محمّدعلی سلطانی، انتشارات ارمغان طوبی، تهران، ۱۳۸۸ ش، چاپ ششم.

کفار داخلی(غلات) و انحراف، دزدی و مصادره ی انقلاب

کفار داخلی(غلات) و انحراف، دزدی و مصادره ی انقلاب

به قلم: خالد هورامی

کفار پنهان داخلی (منافقین) همیشه در تلاش بوده اند که راهی برای ابراز وجود و عقاید خود پیدا کنند . یکی از این راهها هنگامی است که نهضتی در برابر حکومت مرکزی اعلام موجودیت نموده و توانسته پیروانی برای خود پیدا کند . منابع اهل سنت از وجود این افراد در لشکر علی ابن ابی طالب امیر المومنین و مخالفین وی به تفصیل یاد کرده اند . در میان نهضتهای کنونی نیز وجود این افراد به وفور دیده شده است.

در برخی موارد دیده شده است که در میان نهضتهای شیعی کفار پنهان داخلی (غلات) خود را به رهبران قیام‌ها منتسب و چهره آنان را تخریب می‌کردند؛ مانند انتساب غلات به ابوهاشم عبدالله بن محمّد بن حنفیه . گاه نیز در برخی قیام‌ها ورود می‌یافتند و با انجام کارهای ناشایست سبب بدنامی نهضت و قیام می‌شدند. برخی از غلات نیز طرف‌داری از انقلابیون را مدعی می‌شدند و مخالفان خود را ترور می‌کردند.   [۱]

در این موارد غلات علاوه بر آنکه باعث تخریب چهره ی قیامها می گشتند ابزاری در دست مجریان جنگ روانی و علمای درباری در توجیه سرکوبهای حکومت مرکزی  و بسیج عمومی به نفع سلاطین  و عدم پیوستن به نهضتهای شریعت گرا می شدند .

بدین‌ترتیب از یک سو غلات سبب تخریب چهره قیام‌های شیعی می‌شدند و از دیگر سو حاکمان جور که مخالف شیعه بودند، هر قیامی را با انتساب عقاید غلوآمیز می‌کوفتند و از گسترش عقاید شیعه جلوگیری و بدین‌سان حکومت خود را توجیه می‌کردند.

دقیقاً هم اکنون همین روند در میان جریانات انقلابی و شریعت گرای اهل سنت نیز با شدت بیشتری در حال وقوع است به گونه ای که غیر از طاغوتها و مرتدین محلی حتی کفار سکولار(مشرک) جهانی نیز جهت سرکوب مجاهدین به این غلات پناه آورده اند و هر یک به سبک خودشان سعی در رشد و پرواربندی این غلات می نمایند.

این یعنی تکرار مصیبت بار تاریخ و تکرار این پیام که : ملتی که تاریخ خود را نداند مجبور به تکرار آن است .


[۱] صفری، غالیان، ص ۳۱۵ و ۳۱۶٫