عللی که غلات را به مذاهب اسلامی می چسبانند چیست؟

عللی که غلات را به مذاهب اسلامی می چسبانند چیست؟

به قلم: خالد هورامی

  1. عدم دسترسی به منابع اصلی مذهب مخالف و قضاوت بر مذهب بر اساس آنچه در میان پیروان آن مذهب رایج است.

قضاوت بر این اساس در زمان حاضر نیز نمی تواند کار صحیحی باشد . هم اکنون نیز نمی توان بر اساس باورهای موجود پیروان شافعی، حنفی، حنبل و مالک در مورد مذهب این امامان قضاوت نمود. گاه دیده می شود پیروان آنها هم اکنون در مسیری سیر می کنند که اگر در عصر همین امامان بودند بدون شک مورد برائت قرار می گرفتند .

پس در زمانی که حکومت شورای اسلامی و اجماع واحد امت وجود ندارد، آنچه که در میان عوام رایج است را نمی توان معیار قضاوت در مورد مذهب مخالف دانست مگر اینکه منابع اصلی مذهب نیز بر آن تأکید داشته باشند.

در این زمینه سيد مرتضى عسكرى نکته ی جالبی را بیان می کند و مى‏گويد: نام فرقه‏اى از چشم فرقه ‏نويسان دور مانده است و آن را در كتب خود نياورده‏اند و آن فرقه، فرقه ذنبيه است؛ يعنى افرادى كه دم دارند، زيرا در زمان ما، بين عوام سنّى و شيعه چنين شايع است كه افراد طرف مقابل، داراى دمى هستند كه آن را در زير لباس خود پنهان مى‏كنند.[۱]

قضاوت بر اساس آنچه در میان مردمان بدون حکومت و بدون شورا رایج شده است نتیجه ای غیر از این در بر نخواهد داشت.

ادامه خواندن عللی که غلات را به مذاهب اسلامی می چسبانند چیست؟

یا جنگ مذهبی و خودکشی یا اتحاد و پیروزی بر دین سکولاریسم کدامیک؟

یا جنگ مذهبی و خودکشی  یا اتحاد و پیروزی بر دین سکولاریسم  کدامیک؟

به قلم : ابوعبدالله جاف جوانرو

«نیوزویك» به مقامات آمریكایی توصیه كرده است، بدون گرفتن جانب یك طرف در  درگیری‌ها ی مذهبی میان مسلمین ، تلاش كند این درگیری ادامه یابد تا مسلمانان به جای حمله به غرب، مشغول اختلافات داخلی خود باشند.
در این تحلیل آمده است: این روند به همین شكل یادآور دوره اصلاحات مسیحی است.

در قرون وسطی و اوایل رنسانس در غرب ، شاخه‌های گوناگون نصرانیت برای اثبات درستی فرقه و مذهب خود  به كشتار یكدیگر پرداختند. و دامنه ی اختلاف را به حدی گسترش دادند که جناح بسیار اندک و ناچیز سکولار جامعه توانستند نظر و رای  مردمان مذهبی نیز را به خود جلب کنند .

  مردم که از جدالها و درگیریهای ویرانگر میان رهبران و جناحهای مختلف مذهبی  از یکطرف و فقر و تنگدستی و دیکتاتوری حکام  همکار با مذهبیون از دیگر سو به تنگ آمده بودند؛ فریب تبلیغات سکولارهایی را خوردند که مذهب را در خود شخص محدود کرده و دست دلالان و توطئه گران مذهبی و حکام ظالم را از سر مردم کوتاه نمایند. مردم را اختلافات و کشتار داخلی مذهبیون و فقر وظلم حاکم بر جامعه به طرف سکولاریستها کشاند، نه حقانیت عقاید و برنامه های سکولاریستها.

این پروژه و مصیبت میان مذهبیون سنی و شیعه و فرقه ها و احزاب مختلف اهل سنت در میان همدیگر و فقر و ظلم تحمیلی بر مردم از دیگر سو باعث قدرت یابی مرتدین سکولاریستی  چون جمال عبدالناصر، رضا شاه پهلوی و… گردید .

 در این تکرار تاریخی ، همچون مردمان نصرانی غرب ، در سرزمینهای مسلمان نشین نیز خود مسلمین بازو و قدرت سکولاریستها را تشکیل می داده اند . جهالت نسبت به اصول شریعت اسلام، وجود تفرقه و چند دستگی های مخرب، عدم  وجود شورائی  کاریزماتیک فراگیر  بر روند تسریع این چرخه ی نامبارک تأثیر به سزایی داشته است.  به راحتی می توان دید و به  نظر می‌رسید این روند سکولاریزاسیون موجود در غرب  با تفاوت‌هایی در سراسر جهان اسلام در حال شكل‌گیری بود .
این اختلافات فرقه ای و سلیقه ای مذهبی میان مسلمین و چند دسته کردن و به جان هم انداختن مردم  برای هر كسی معانی خاص خود را دارد، اما برای هم مسیران«۳ابزار » چطور؟  .

ادامه خواندن یا جنگ مذهبی و خودکشی یا اتحاد و پیروزی بر دین سکولاریسم کدامیک؟

ایجاد رابطه و حلقه میان یهود و شیعه ی ۱۲ امامی

ایجاد رابطه و حلقه میان یهود و شیعه ی ۱۲ امامی

به قلم: خالد هورامی

در میان مسلمین عده ای از افراد (همچون سلفی های درباری آل سعود و…) وجود دارند که در حد نظافتچی داخل بیمارستانها و یا در نهایت در حد یک پرستار علم کسب کرده اند و با سوء استفاده از جهل مردم در جایگاه جراحان متخصص قرار گرفته و با جان و زندگی دنیوی مسلمین بازی می کنند. بیشتر این افراد علمای سوء و الرویبضه ای هستند که با ادبیاتی شبهه اسلامی به جنگ اسلام و مسلمین مشغول شده اند .

محمد الغزالی در جریان بحث با یکی از سلفی های مدخلی آل سعود روایت می کند که : سمعت من هؤلاء یقول فی مجلس علم : إنّ للشیعة قرآنا آخر یزید و ینقص عن قرآننا المعروف فقلت له : أین هذا القرآن ؟ و لماذا لم یطّلع الإنس و الجن علی نسخة منه خلال هذا الدهر الطویل ؟ لماذا یساق هذا الافتراء… و لماذا هذا الكتاب علی الناس و علی الوحی .

از یکی از اینها در مجلسی علمی شنیدم كه می‌گفت : شیعیان یك قرآنی دارند كه نسبت به قرآنی كه ما داریم برخی از آیات را ندارد و برخی از آیاتی هم دارند كه ما نداریم . من به او گفتم : این قرآنی كه می‌گوئید ، كجاست ؟ چطور قرآنی این چنینی در طول چهارده قرن نزد شیعه است ولی نه انسانی و نه جنّی تا به حال بر این قرآن اطلاع پیدا نكرده است ؟ چرا این افتراء را در میان مردم پخش می‌كنی ؟ چرا چنین افترائی بر شیعه و بر وحی قرآن مطرح می‌كنی ؟[۱]

ادامه خواندن ایجاد رابطه و حلقه میان یهود و شیعه ی ۱۲ امامی

اختلاف، فرهنگ اختلاف و تنها ابزار از میان برداشتن اختلاف

اختلاف، فرهنگ اختلاف و تنها ابزار از میان برداشتن اختلاف

به قلم: خالد هورامی

اینکه در حین نماز دست بگیریم یا نه جزو مسائل فرعی و در وضع موجود غیر قابل گریز است و کاری به شیعه وسنی ندارد . مالکی ها، خوارج، شیعیان  هنگام نماز دست نمی بندند و حنفی ها، شافعی ها و حنبلی ها  در جاهای مختلفی دست را می بندند . یعنی همینهائی که دست هم می بندند هر کدام در جای مخصوصی آن را قرار می دهند . به گونه ای که احناف در زیر ناف، شافعی ها بین ناف و سینه و  حنبلی ها بر روی سینه  دست می بندند و…

اگر با دیدی شرعی به اینگونه مسائل فقهی میان مذاهب اسلامی شیعه و سنی نگریسته شود به راحتی می توان فهمید که در اصول کلی اختلافی نیست … اختلاف تنها بر سر فروع است که شبیه به اختلاف میان خود مذاهب اهل تسنن (شافعی، حنبلی و …) می باشد.

بر این اساس است که کسانی چون شیخ محمد غزالی می گویند: «در عرصه فقه تطبیقی (مقایسه ای) وقتی إشکال و اختلاف فقهی را که بین این یا آن نظر وجود دارد  بررسی می‌کنیم، می بینیم که فاصله میان شیعه و سنی به همان مقدار است که بین مذهب فقهی ابوحنیفه با مذهب فقهی مالکی یا شافعی وجود دارد.

 در مسائل اعتقادی نیز که گاه تابع وضع سیاسی حکومتها بوده دسته هائی از مسلمین چیزهائی را وارد مسائل عقیدتی کردند که از اعتقادات نیست و اختلافاتی را به اصول عقیده ربط دادند که بی ربط بودند.

بر این اساس بود که کسانی چون حسن البنا -تقبله الله – و سید قطب تقبله الله به همراه دسته هائی از علمای تشیع توافق کردند که همه مسلمانان اعم از سنی و شیعه بر پایه اصول مشترک گرد هم آیند و در امور جزئی که از اصول دین نیست و انکار آنها به معنای انکار دین نیست، یکدیگر را معذور بدارند و تأیید کردند که مسلمان، کسی است که به «اللَّه» پروردگار جهان، به محمد(صلی الله علیه وسلم) آخرین پیامبر و به قرآن کریم، کتاب آسمانی، به کعبه به عنوان قبله و خانه خدا و به روز رستاخیز و انجام آنچه در دین ضروری است ایمان و اعتقاد دارد.

واقعیت هم این است که مذاهب مختلف اسلامی هرگز اختلافشان هرگز بر سر اصل قرآن و سنت نبوده، بلکه اختلاف تنها بر سر فهم از قرآن و سنت بوده است که تنها با اجماع واحد تمام فرق اسلامی این اختلافات از بین می روند.

در این صورت تا زمانی که شورای اولی الامر واحد مسلمین و امت واحده و اجماع واحد به وجود نیاید این اختلافات اجتناب ناپذیر است و کسانی که تلاش دارند این اختلافات از بین برود بهترین کار این است که در مسیر شورای اولی الامر و تشکیل امت واحده و اجماع واحده که تنها از طریق حکومت اسلامی و تقویت و تصفیه ی نهادهای آن حاصل می گردد حرکت کنند و انرژی خود را بر این امر مهم متمرکز گردانند که با محقق شدن این مهم هزاران اختلاف دیگر  خود به خود از بین می روند .

شمشـير مجاهـدين و گردن پنتاگون در کشور کفر ستيز افغان

 شمشـير مجاهـدين و گردن پنتاگون در کشور کفر ستيز افغان

ارائه دهنده: زید کنسک / فراه

 الفاظ و کلمات مملو از مدو جزرى که هم انتهاى کبر و غرور و به همين شکل بى سابقه ترين اظهارات ضعف و ناتوانى امريکايى های سکولار(مشرک)  را چه از زبان سياسيون و مخصوصاً جنرالان پنتاگون، جهاد و انقلاب اسلامى افغانستان ظاهر و هويدا نموده است، درطول تاريخ ايجاد و تبارز امريکا، در سطح جهان بى مثال بوده است.

بلى! جهانيان در نخستين تجاوز امريکای سکولار(مشرک) به کشور کفر ستيز افغان، هم اظهارات مملو از نخوت و بلندپروازى هاى بش راشنيدند که باشد و مد آغاز دور ديگرى از سلسله جنگ های سکولاریستها (مشرکین) عليه مسلمانان را اعلان نموده و هم به تمامى سران وزعماى طاغوتی حاکم بر سرزمینهای اسلامى بانهايت استخفاف و سبک نظرى گوشزد نمود که: «يا باما باشيد و ياهم با تروريزم!»

بدون شک و ترديد که در خلال نزدیک به ۲۰ سال گذشته از آغاز وجريان جنگ سکولاریستی تمام عيار عليه مسلمانان در افغانستان طبق اعلان سردمداران و طواغيت امريکا از همۀ امکانات، شرايط، وسايل و ابزار شان به مستوى امريکا و خارج از آن به سويه بين المللى، به حداعظمى استفادۀ بى سابقه را کردند. ازکشاندن به زندانهاى وحشيانه و سبعانه گرفته تابمبارى هاى ددمنشانه و قتل عام خورد وبزرگ افغان وصدها کارستانهايى که در قاموس بشريت وجود نداشت، تاريخ جهان ابواب، فصول و عناوين جديد، تازه وبى سابقه يى را برايش اختصاص داده و آنرا ثبت و درج نمود.

حمد و ثناى بى پايان خداوند عزيز و ذوانتقام راست که از دوسه سال بدينسو، ضربات مجاهدين مخلص، هدفمند و باهمت افغان را چنان کارگر ساخته است که نظام طاغوتى و گردن کش امريکايى و مخصوصاً جنرالان پنتاگون حرف ها و سخنانى را درباب مجاهدين افغان، ادامۀ جنگ و فرجام جنگ مجهول و خطرناک امريکايى ها و ناتو در افغانستان برزبان مى آورند که هم با مسلک فرتوت کوبايى امريکايى ها و هم از نقطه نظر نظاميان خشک، سرتمبه وبى هدف پنتاگون کاملاً در تضاد و درمغايرت قرار دارد!!

ادامه خواندن شمشـير مجاهـدين و گردن پنتاگون در کشور کفر ستيز افغان

جایگاه قدرت نظامی در دفع باطل و حمایت از حق

  جایگاه قدرت نظامی در دفع باطل و حمایت از حق

ارائه دهنده: ابوبکر الخراسانی

الله تعالی می فرماید:{ وَلَوْلاَ دَفْعُ اللّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَّفَسَدَتِ الأَرْضُ وَلَكِنَّ اللّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْعَالَمِينَ: و اگر خداوند برخي از مردم را به وسيله برخي ديگر دفع نكند ، فساد زمين را فرا مي‌گيرد ، ولي خداوند نسبت به جهانيان لطف و احسان دارد .}(بقره:۲۵۱)

و می فرماید:{ وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُم بِبَعْضٍ لَّهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِيَعٌ وَصَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ اللَّهِ كَثِيراً وَلَيَنصُرَنَّ اللَّهُ مَن يَنصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ*‏ الَّذِينَ إِن مَّكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنكَرِ وَلِلَّهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ ‏: اصلاً اگر خداوند بعضي از مردم را به وسيله بعضي دفع نكند ( و با دست مصلحان از مفسدان جلوگيري ننمايد ، باطل همه‌جاگير مي‌گردد و صداي حق را در گلو خفه مي‌كند ، و آن وقت ) ديرهاي ( راهبان و تاركان دنيا ) و كليساهاي ( مسيحيان ) و كنشتهاي ( يهوديان ) ، و مسجدهاي ( مسلمانان ) كه در آنها خدا بسيار ياد مي‌شود ، تخريب و ويران مي‌گردد .  ( امّا خداوند بندگان مصلح و مراكز پرستش خود را فراموش نمي‌كند ) و به طور مسلم خدا ياري مي‌دهد كساني را كه ( با دفاع از آئين و معابد ) او را ياري دهند . خداوند نيرومند و چيره است ( و با قدرت نامحدودي كه دارد ياران خود را پيروز مي‌گرداند ، و چيزي نمي‌تواند او را درمانده كند و از تحقّق وعده‌هايش جلوگيري نمايد ) . ‏‏ ( آن مؤمناني كه خدا بديشان وعده ياري و پيروزي داده است ) كساني هستند كه هرگاه در زمين ايشان را قدرت بخشيم ، نماز را برپا مي‌دارند و زكات را مي‌پردازند ، و امر به معروف ، و نهي از منكر مي‌نمايند ، و سرانجام همه كارها به خدا برمي‌گردد ( و بدانها رسيدگي و درباره آنها داوري خواهد كرد ، همان گونه كه آغاز همه كارها از ناحيه خدا است ) . ‏}(حج:۴۰-۴۱)

الله تبارک و تعالی در این آیات محکمات بیان می فرماید که فساد مترتّب بر مدافعه و ضرر دینوی مورد انتظار از جهاد -هر اندازه هم که مردم آن را بزرگ پنداشته و جهاد را به خاطر آن ناپسند دارند-در مقابل فسادی که ترک جهاد موجب آن می شود،چیزی نیست و به همین خاطر الله سبحانه و تعالی،مفاسدی که به دنبال مدافعه و جهاد حاصل می شود و بسیاری از ساده لوحان سطحی نگر آن را بزرگ نمایی می کنند،اهمال نموده و ذکر نکرده است چرا که این مفاسد در مقایسه با مفاسد عظیمی که لزوماً از ترک جهاد حاصل می شود،چیزی به حساب نمی آید.

ادامه خواندن جایگاه قدرت نظامی در دفع باطل و حمایت از حق

نقش احزاب، نهادها و شخصیت های سکولار کورد ایرانی در جنگ فرقه ی ارتدادی پ .ک.ک با کوردها در سوریه

نقش احزاب، نهادها و شخصیت های سکولار کورد ایرانی در جنگ  فرقه ی ارتدادی پ .ک.ک با کوردها در سوریه

به قلم : احسان هورامی

اما نقش احزاب و نهادهای  سکولارکورد ایرانی در این دروغپردازی علیه کوردهای شریعت گرای سوریه چه بوده؟!

۱- به پیروی از سیاست جهانی سکولاریستها علیه مسلمین شریعت گرا، حزب دمکرات کوردستان ایران، حزب دمکرات کوردستان و کومله ها سعی داشتند این برخورد جدی و دفاع مشروع کوردهای مسلمان سوریه در برابر حملات فرقه ی ارتدادی پ .ک.ک را حمله القاعده و جبهه النصره وغیره ( یعنی مشتی خارجی و عمدتا عرب)  به مرزهای کردستان سوریه جلوه دهند!

۲- موضوع قابل تأمل دیگر آن است که هیچ یک از گروه های سکولاریست کورد منتسب به کردستان ایران  (دمکرات، کومله، پاک و… ) رغبت ننموده اند به طور مستقیم و محکم از مواضع فرقه ی ارتدادی پ .ک.ک  که فرقه ای تروریستی متعرض به مردم کورد سوریه بوده و جایگاهی در بین کردهای ایران ندارد، دفاع نمایند. از این رو این معذوریت را داشته اند که نامی از فرقه ی ارتدادی   پ .ک.ک  نبرده و با عنوان “حملات القاعده و جبهه النصره و یا ارتش آزاد  به کوردستان سوریه ” بیانیه صادر نمایند!

حزب دمکراتی که برای حمله عراق به اشرف سینه چاک کرده و تمام قد از منافقینی که در قضیه انفال جان و مال و ناموس کوردها را به تاراج بردند دفاع نمود، حاضر نشده در عناوین بیانیه های صادره خود نامی از فرقه ی ارتدادی پ .ک.ک ببرد.

ادامه خواندن نقش احزاب، نهادها و شخصیت های سکولار کورد ایرانی در جنگ فرقه ی ارتدادی پ .ک.ک با کوردها در سوریه

تکنیکهای جنگ روانی پ.ک.ک ، جاماندگان از تاریخ و تاریخ رفته های جهان در کوردستان سوریه

تکنیکهای جنگ روانی  پ.ک.ک ، جاماندگان از تاریخ  و تاریخ رفته های جهان در کوردستان سوریه

به قلم: احسان هورامی

با آنکه سکولاریستهای کمونیست پ.ک.ک سعی دارند با تمام لهجه ها و زبانهای مورد نیاز جنگ رواین خود را به پیش ببرند اما در کل از چند تکنیک مشخص پیروی می کنند که به ذکر انها می پردازیم.

  1. کتمان حقایق و کوچک نمایی تلفات وارده به آنها:

فرقه ی ارتدادی پ .ی د  (حزب اتحاد دموکراتیک  کردستان سوریه)  چون از کوردهای ترکیه، ایران و عراق و نیروهای عرب و غیر عرب استفاده می کند  همواره سعی داشته آمار دروغین از تلفات وارده ارائه دهد تا بدین نحو روحیه نیروهای خود را حفظ نماید. چون زمانی که در یک درگیری ۴۰ نفر از نیروهای کرستان ترکیه، عراق ،ایران و عرب به همراه ۱۰ نفر از کردهای سوریه را از دست می دهد فقط به ذکر همان ۱۰ نفری می پردازد که اهل کوردستان سوریه اند و به کتمان دیگر مردگانش می پردازد .  اگر به دقت ملاحظه کنید متوجه می شوید در اطلاعیه های صادره فرقه ی ارتدادی پ .ک.ک به آمارهای نادرست و بیشتر معطوف به حریف اشاره می شود تا نیروهایش و در عوض به سکوت یا کوچک نمایی یا نسبت دادن به مردم عادی در خصوص تلفات خود می پردازد.

ادامه خواندن تکنیکهای جنگ روانی پ.ک.ک ، جاماندگان از تاریخ و تاریخ رفته های جهان در کوردستان سوریه

آینده و علت عمده ی درگیری های کنونی در سوریه

آینده و علت عمده ی درگیری های کنونی در سوریه

به قلم: کیوان مریوانی

بیشتر درگیریهای میان گروههای مسلح در سوریه به خاطر وابستگی آنها به یکی از جناحهای آمریکا یا ناتو  و  اختلاف در منافع این جناحها و کشورهایی است که از مخالفان سوریه حمایت می‌کنند و از آنجا که هر یک از این کشورها تلاش می‌کنند گروه مشخصی از مخالفان را حمایت مالی و لجستیکی کنند درگیری‌ها میان نیروهای مخالف را که از سوی قطر،‌ عربستان و ترکیه یا سایر کشورها حمایت می‌شوند افزایش یافته است.

دلیل دیگر این جنگها سرگردانی و عدم شناخت جماعتهای شریعت گرا نسبت به دشمن شناسی شرعی و درجه بندی شرعی دشمنان است که ناخواسته آنها را در مسیر اهداف کفار سکولار جهانی و طاغوتهای منطقه ای قرار داده است به گونه ای که اگر شخص از درون با این جماعتها و منهج آنها آشنائی نداشته باشد خیال می کند که طبق نقشه و برنامه ی کفار عمل می کنند.

به همین دلیل جنگ برای به دست آوردن قدرت میان گروههای مسلح سوری امروز از درگیری سیاسی عبور کرده و حتی به اختلافات عقیدتی و نژادی ریشه‌ای رسیده است و می‌توان گفت اختلافات میان  این گروهها حتی در اهداف نهایی آنها و در اهداف و مقاصد طرف‌هایی که از آنها حمایت می‌کنند نیز دیده می‌شود.

از میان دلایلی که گفته شد مشخص می‌شود که گروههای مسلح سوریه با جناح‌بندی‌ها و گروه‌های متفرقشان امروز در شرایط مطلوبی به سر نمی‌برند و مناطقی که تحت سلطه آنها قرار دارد شاهد پیشرفت‌ روز افزون سکولارها و دارودسته ی منافقین (سکولار زده ها)است امری که ممکن است تمام دشمنان قانون شریعت را به همدیگر نزدیک نماید.

شریعت گرایان چه می خواهند؟

شریعت گرایان چه می خواهند؟

به قلم: کیوان مریوانی

در این دهه ی گذشته ما شاهد گروههای متعدد مسلحی که به نام اهل سنت در خاک سوریه و بسیاری از سرزمینهای اسلامی بوده ایم که در مسیر تفرق و جنگ داخلی و تنازلات پی درپی در برابر کفار سکولار جهانی و طاغوتهای منطقه ای در حرکتند، تا اینکه در نهایت به نوعی از حاکمیت سکولاریستها تن می دهند . اینها نه تنها در دشمن شناسی شرعی و درجه بندی شرعی دشمنان آگاهی های لازم شرعی را ندارند بلکه حتی، غیر از مشتی کلی گوئی های شعار گونه، حرکت در مسیر وحدت آگاهانه، هدفمند و حرکتی را نیز بلد نیستند به همین دلیل همیشه به نام اسلام و اهل سنت اما به کام کفار سکولار جهانی و منطقه ای فعالیت می کنند.

البته در میان تمام دسته بندی ناهمگونی که از سکولار و سکولار زده و جماعتهای مختلف و متفرق اهل سنت مشاهده می شود جماعتهای شریعت گرای مستقل مردمی نیز وجود دارند که با پرهیز از تفرق سعی دارند با اتحاد با تمام فرق و مذاهب اسلامی قدرت واحدی را بر علیه دشمنان اصلی و اشغالگر سکولار جهانی خود تشکیل دهند و نمی خواهند مثل برده ها ارباب داشته باشند.

 به دیگر سخن این جریانات شریعت گرا قصد ندارند با صرف اینهمه خون، کشته شدن هزاران زن و مرد و کودک بی گناه ، پایمال شدن ناموسهای بی شمار و ویرانی سرزمین و منازلشان، تنها اربابی چون روسیه و چین را با اربابی دیگر چون آمریکا و ناتو (اتحادیه ی اروپا ) عوض کنند  و از شاخه ای از سکولاریسم (سکولاریسم سوسیالیستی) به شاخه ای دیگر از سکولاریسم (سکولاریسم لیبرالی)  بپرند.

 اینها براین باورند که تغییر ارباب و یا کمک به تغییر نوع قانون سکولاریسم به سکولاریست دیگری ارزش اینهمه کشته و ویرانی را ندارد. ما قیام نکرده ایم که اربابمان را عوض کنیم، ما قیام کرده ایم که دیگر ارباب نداشته باشیم  و مثل یک انسان آزاد و بر اساس شریعت الله زندگی کنیم، نه مثل یک برده.