کُردهای سوریه ابزارهائی جهت زورآزمائی و امتیازگرفتنهای رایج دیپلوماسی

کُردهای سوریه ابزارهائی جهت زورآزمائی و امتیازگرفتنهای رایج دیپلوماسی

به قلم: احسان هورامی

کردهای سوریه  اکنون در دو منطقه ناپیوسته در سوریه حضور دارند. نخست در شرق سوریه و استان حسکه و قامیشلو و دوم در منطقه جبل الاکراد.  منطقه جبل الاکراد کنار استان هاتای یا اسکندورن در ترکیه است. بین این دو منطقه کردنشین مناطقی همچون  عزاز وجود دارد که عرب نشین است و پیوستگی مناطق کوردی را قطع کرده است. یعنی چیزی بر خلاف کوردهای عراق یا ترکیه و در برابر چیزی شبیه کوردهای ایران که در خراسان و بلوچستان و هرمزگان و بوشهر و مازندران و گیلان و غرب و شمال غربی وغیره متفرق هستند.

چنانچه بر همگان آشکار گردیده است، دو جناح امپریالیستی شرق و غرب سوریه را از طریق متحدین خود محل زورآزمائی و امتیازگرفتنهای رایج دیپلوماسی دنیای پلید سیستم سکولاریستی نموده اند. در این راستا عده ای از کشورها ی منطقه و احزاب داخلی سوریه ،  هرکدام به نوبه ی خود طرف یکی از جناحهای بین المللی را گرفته  و به نام مردم مظلوم سوریه صحبت می کنند . در این میان کوردستان سوریه نیز از این قاعده مستثنی نبوده و به روشنی آثار این دو امپریالیست جهانی را مشاهده می نمائیم که در لباس یکی از احزاب کوردی خود را به نمایش درآورده اند .

ادامه خواندن کُردهای سوریه ابزارهائی جهت زورآزمائی و امتیازگرفتنهای رایج دیپلوماسی

تولید« صحوه ها» در افغانستان تحت عنوان اربکی و آینده ی این مزدوران محلی

تولید« صحوه ها» در افغانستان تحت عنوان اربکی و آینده ی این مزدوران محلی

به قلم : کارزان شکاک

صحوه در لغت به معنی «بیداری» است و در عراق نام گروه‌های شبه نظامی‌ مزدور قبیله ای است که توسط ارتش آمریکا و حکومت دست نشانده ی مرکز، تامین مالی و تسلیحاتی شده‌اند تا با جماعتهای جهادی و حکومت عراق اسلامی مبارزه کنند. پایگاه اصلی صحوه در منطقه آدمیه در شمال بغداد بود.

گفتني است از سال ۲۰۰۳ ميلادي تا کنون  نيروهاي شبکه های جهادی رابطه نزديک و تنگاتنگي با اهل سنت عراق داشته و همواره در منازل و املاک شخصي و در مناطق آنان پنهان مي شوند، اما پس از تلاش هاي فراوان آمريکا و تشکيل نيروهاي “صحوة” ، قصد داشتند که شکاف عميقي ميان اهل سنت عراق و شبکه های جهادی به وجود بیاورند، به گونه اي که عامل اصلي کشته شدن بيشتر نيروهاي ضد آمریکائی و دیگر گروهها ی جهادی همین مزدورانی بودند که از  خود اهل سنت بوده اند.

هدف از تشکیل گروه‌های «صحوه» در عراق که از عناصر خود فروخته ی سنی تشکیل شده‌اند، این بود که اختلافات داخلی در عراق را به داخل عرصه اهل تسنن بکشانند.صحوه که توسط آمریکا، عربستان و اردن تسلیح شده و حمایت می شود، قرار بود با نفوذ نیروهای مقاومت در برابر اشغالگران در این کشور بحران زده مقابله نموده و تبدیل به متحد سنی جدید آمریکا در روند بازسازی سیاسی عراق گردد.

بلند پروازی این مزدوران به جایی رسید که خواستار صدور ویروس خود به کشورهای دیگری چون یمن، الجزائر، مالی، افغانستان و غیره شدند. در این زمینه دیدیم که  شورای صحوه عراق به رهبری  احمد ابو ریشه اعلام کرد که قصد دارد هیأتی را برای کمک به دولت سکولار موریتانی در نبرد علیه گروه های مسلح شریعت گرا، پس از تصویب دولت، به آن کشور اعزام کند. به گفته احمد ابو ریشه، رئیس شورای صحوه عراق، این تصمیم پس از آن گرفته شد که وزیر دفاع موریتانی در سفر خود به بغداد، از عراق کمک خواست تا از تجربه صحوه در مبارزه با القاعده در این کشورغرب آفریقا استفاده کند. ابو ریشه گفت: «نیروی صحوه هیأتی متشکل از ۲۱ رهبر صحوه به موریتانی می فرستد تا با رهبران برجسته قبیله ای و چهره های اجتماعی آنجا ملاقات کنند.» او گفت که ایدئولوژی شریعت گرایان و روش های جنگی آنها در همه کشورهای دنیا یکی است؛ پس «این اطلاعات و راهنمایی ها اثر قاطعی بر مبارزه با تروریسم توسط برادران ما در موریتانی خواهد داشت.»

ادامه خواندن تولید« صحوه ها» در افغانستان تحت عنوان اربکی و آینده ی این مزدوران محلی

آغازی بر پایان مزدوران سکولار اوجالان در کردستان سوریه

آغازی بر پایان مزدوران سکولار اوجالان در کردستان سوریه

به قلم: احسان هورامی

گویا تاریخ دارد تکرار می شود اگر تاریخ کردهای سکولاریست  را مطالعه کرده باشید خواهید دید که هر وقت قدرت دولت مرکزی کم شده یکی از سران کردهای سکولاریست  با حمایت بیگانگان (غالباً کشورهای همسایه و یا امپریالیستهای سکولار جهانی) برعلیه دولت و یا در راستای سیاستهای دولت مرکزی اعلام موجودیت کرده و بعد از چند صباحی با قدرت گرفتن دولت مرکزی و توافق با کشورهای همسایه یا امپریالیستهای خارجی ، طومار شورشیان سکولار درهم پیچیده شده است؛ اینبار هم شواهد و قرائن نشان می دهد براساس یک توافق پشت پرده بین قدرتهای جهانی و منطقه ای  قرار است  پ.ک.ک و نوچه هایش هم، مانند اسلافشان برای همیشه از صحنه کردستان پاک شوند . گروهی که پشتوانه ی عقیدتی مردمی نداشته باشد و با اتکا به  نژادگرائی، خشونت و ارعاب و خواست بیگانگان بخواهد برعلیه ملت مسلمان خود  بشورد سرنوشتی غیر از این نخواهد داشت.

فرقه ی ارتدادی پ .ی د  ( حزب اتحاد دموکراتیک کردستان سوریه )  با پیروی از سیاست های کمونیستی و دیکتاتور منشانه پ.ک.ک  عملیاتها و ترورهای خشونت باری را علیه احزاب سکولار و غیر سکولار مخالف خود، تحت شعارها و بهانه های از قبل آماده شده  به راه انداخته است .

ادامه خواندن آغازی بر پایان مزدوران سکولار اوجالان در کردستان سوریه

چه کسی در کردستان سوریه جنگ داخلی را شروع کرد؟ و چرا؟(۲)

چه کسی در کردستان سوریه جنگ داخلی را شروع کرد؟ و چرا؟(۲)

به قلم : احسان هورامی

چرا با وجود آنکه مسلمانان شریعت گرا از هر گونه جنگی با پ.ک.ک و نوچه هایش پرهیز می نمود این جریان مرتد جنگ را بر آنها تحمیل کرد؟

چنانچه قبلا گفته شد پس از توافقنامه میان هیأت عالی کُرد و مجاهدین شریعت گرا، تاکنون درگیری  میان طرفین به وجود نیامد اما  افزایش قدرت میدانی و نظامی جماعتهای شریعت گرا در سوریه  و بخصوص خدمات و عدالت آنها در حق مردم کورد موجب شد تا پ.ک.ک و نوچه ی سوریه ایش  این  جماعتهای شریعت گرا را خطری بزرگ برای موجودیت خود تلقی کند، به ویژه آنکه مبلغین با حمایت کوردهای شریعت گرا تلاش بسیاری کردند تا با روشنگری در مورد شریعت اسلام و عدالت گستری خود مردم فریب خورده را به جدایی از مرتدین محلی و پرهیز از مفاسد ناشی از جنگ طلبی های این مزدوران مرتد راضی کند.

 اما مهمترین عامل جنگ افروزی کوردهای مرتد پ.ک.ک و نوچه هایش علیه مجاهدین شریعت گرا دستوراتی بود که از طرف مافوقهایش در تصرف راس العین و حومه ی آن به آنها داده شده بود . آنها در ماه رمضان و بدون هیچ دلیلی به مکانهای تجمع مبلغین و قاضی های شرعی ما در محله های حومه ی راس العین  حمله نموده و با شکستن پیمان نامه و توافقات قبلی به صورت یک طرفه به برادران ما اعلان جنگ نمودند. آنها با اعلان جنگ با کوردها و عربهای شریعت گرا خیانت آشکار خود را علنی نموده و همچون یهودیان بنی نظیر خود را مستوجب خشم  و انتقام کوردها  نموده اند. به امید چنین روزی.

اما این منطقه که خارج از مناطق کوردنشین قرار داشت چرا مورد هجوم ناگهانی مرتدین پ.ک.ک و نوچه هایش قرار گرفت ؟

ادامه خواندن چه کسی در کردستان سوریه جنگ داخلی را شروع کرد؟ و چرا؟(۲)

چه کسی در کردستان سوریه جنگ داخلی را شروع کرد؟ و چرا؟(۱)

چه کسی در کردستان سوریه جنگ داخلی را شروع کرد؟ و چرا؟(۱)

به قلم : احسان هورامی

در ابتدای شروع جنگ داخلی در سوریه دولت این کشور برای دفاع از شهرهای بزرگ بویژه دمشق و حلب ارتش را فراخواند و در قراردادی نانوشته نیروهای امنیتی سوریه نیز مراکز اصلی خود از جمله مرکز امنیت نظامی، مرکز پلیس و مرکز اطلاعات را تخلیه کرده‌اند.

شهر «سری کانی»(راس العین) نیز مشمول این قرارداد گردید. ارتش سوریه این شهر را تخلیه کردند و همچنین نیروهایی را از شهر «الحسکه» در اطراف «سری کانی» مستقر کرده تا برای هر گونه حمله احتمالی آماده باشند. با خروج  ارتش سوریه شهر «سری کانی» به دست کُرد های هم فکر بشار اسد بویژه حزب اتحاد دموکراتیک سوریه(پ.ی.د) افتاد.

در ۲۵ اوت ۲۰۱۲ «جنبش جامعه دمکراتیک» وابسته به پ. ی .د در شهر «سری کانی» یک کنفرانس محلی ، تحت عنوان” برادری ملت ها” را با حضور شخصیت های هم فکر خود در «سری کانی» اعم از کُرد، عرب، نصرانی، سریانی و دروزی تشکیل داد.

در همین راستا افراد مسلح وابسته به حزب اتحاد دموكراتيك كردهاي سوريه – از شاخه‌هاي حزب كارگران كردستان (پ.ك.ك)-  يكي از اعضاي دفتر سياسي حزب آزاديبخش كُرد را  كه مورد حمايت تركيه و ناتو است را ربودند.”ابوكاو” عضو هماهنگي منطقه عفرين در اين باره اعلام كرد افراد مسلح از حزب اتحاد دمكراتيك به منزل عبدالرحمن آبو معروف به «بافي كاوا» در عفرين حمله كرده و او را به يكي از اردوگاه هاي خود منتقل كردند.  این اقدام پ.ک.ک و نوچه هایش در راستای خدمت به ارباب کوچکش بشار اسد صورت گرفت اما عواقب این جنگ داخلی میان کوردهای سکولار به کجا  انجامید ؟

ادامه خواندن چه کسی در کردستان سوریه جنگ داخلی را شروع کرد؟ و چرا؟(۱)

سلفی های نجدی درباری با ولی خمرهای مزدور

سلفی های نجدی درباری با ولی خمرهای مزدور

به قلم : ابوابراهیم هورامی

زمانی شاهد بودیم که صدها نیروی مسلح ارتش آزاد و جبهه الاسلامیه ی وابسته به حکومت دست نشانده ی آل سلول و  فيلق الشام وجيش المجاهدين[۱]، وجيش الإسلام وجبهة ثوار سوريا، والفيلق الخامس، وحركة حزم جهت حمایت از کمونیستهای حزب کارگران اوجالان pkk   و جنگ با مسلمین وارد کوبانی یا راس العین شدند.

 البته قبل از این نیز گروههایی از ثوار رقه وعلوی های جبهه الاکراد اطراف حلب  و دهها ترک علوی  و گروههای دیگر نیز به مریدان حزب کارگران اوجالان پیوسته بودند، اما چیزی که باعث بیداری عده ای گردید  پیوستن صداها نیروی مسلح ارتش آزاد و جبهه الاسلامیه ی علوش  و عرعور به عنوان مزدوران  آل سلول  بود که ماهها از خائن و مزدور بودن این گروهها صحبت می شد، اما دسته ای  از مسلمین به خاطر تبلیغ رسانه ای دشمنان مجاهدین، نمی توانستند آنرا هضم کنند.

در این اتحادها درسهای زیادی وجود دارد اما ….

ادامه خواندن سلفی های نجدی درباری با ولی خمرهای مزدور

حکومت بدیل اضطراری اسلامی یعنی چه؟ چرا باید از نظام ایران و طالبان دفاع کرد؟

حکومت بدیل اضطراری اسلامی یعنی چه؟ چرا باید از نظام ایران دفاع کرد؟

به قلم: مسعود سنه ای

اجازه بدهید اینجوری شروع کنم : جایگاه و حکم شخصی که خوراک سالم گیرش نمی آید و مرداری برای ادامه ی حیاتش وجود دارد چیست؟

ما در چنین شرایطی در حالت اضطرار  و ضرورت قرار گرفته ایم و اصلا به چنین مرداری راضی نیستیم.

ما تنها به خوراک سالم و مردار نشده و بی بو و کرم نزده و … راضی هستیم . اما اگر نبود چه؟  شریعت به ما امر می کند تا زمانی که خوراک پاکیزه و سالم گیر شما نیامده از این مردار باید استفاده کنی و بر مسلمین واجب می شود از چنین مرداری استفاده کنند. یعنی اگر مسلمانی از چنین خوراکی جهت حفظ جانش استفاده نکند و تلف شود در واقع مرتکب جرم قتل نفس خودش شده است به همین دلیل بر وی واجب می شود که از آن تحت شرایطی که شریعت تعیین کرده استفاده کند.

حالا خوراک سالم ما در زمینه ی حکومت و حاکمیت کدام است؟ تنها خلافه علی منهاج النبوه.

در این صورت ما طبق احادیث رسول الله صلی الله علیه وسلم ما بین دو « خلافةً على مِنهاجِ نُبُوَّةٍ»[۱] قرار گرفته ایم که یکی را بعد از حاکمیت حسن بن علی رضی الله عنهما از دست دادیم و دیگری هنوز به آن نرسیده ایم.  

حالا اگر حکومتی مثل اموی ها و عباسی ها و ایوبی ها و سلجوقی ها و غزنوی ها و سامانی ها و… بر اساس یکی از مذاهب اسلامی مثل شافعی یا حنفی یا معتزلی یا مالکی یا سلفی نجدی یا … هم باشد و  قانون شریعت الله را در جامعه بر اساس دیدگاه اسلامی خودش تطبیق دهند و حاکم آن نیز مسلمان باشد در واقع  به حکم ضرورت تا رسیدن به  خلافةً على مِنهاجِ نُبُوَّةٍ (به قول اهل سنت) و حکومت مهدی موعود (به قول اهل تشیع) به چنین حکومتی تن می دهیم.

حالا اگر دشمنی آگاه یا دوستی جاهل بخواهد این مردار را  به بهانه ی اینکه بو دارد و عیب دارد و…از ما بگیرد و خوراک سالم را که همان  خلافةً على مِنهاجِ نُبُوَّةٍ  است را در اختیار ما قرار ندهد و جان ما در معرض خطر قرار بگیرد چه؟  آیا شما راضی هستی چنین مرداری را از دست بدهی و جانت  هدر رود؟ آیا برای دفاع از همین مردار تا رسیدن به خوراک سالم با چنین دشمنانی نخواهید جنگید؟

هم اکنون حکومت ایران و طالبان نیز یکی از بدیلهای همان حاکمیت مورد نظر در حالت اضرار ماست و ما در حالت اضطرار و ضرورت به آن تن داده و بر علیه آن نمی جنگیم و استفاده از چنین نظامی را جهت حفظ جان و مال و ناموس و … خود از کفار سکولار جهانی و مرتدین محلی کاری اسلامی می دانیم و از این نظام در برابر تمام کفار سکولار جهانی و مرتدین محلی حمایت خواهیم کرد. این منهج اهل سنت در طول تاریخ در جنگ بین یک مسلمان با کفار بوده است.  

به همین دلیل در همه جا شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی می گوید: حکومت بدیل اضطراری اسلامی. یعنی هر حکومتی که بعد از خلافت سیدنا حسن بن علی رضی الله عنهما به خلافه علی منهاج النبوه نرسیده باشد حکم مردار را دارد جهت حفظ  دین، جان، ناموس، عقل، مال، آبرو و سایر ضروریات مومنین.  

پس اگر دلسوز مسلمین هستی سعی کن این حاکمیت را به «خلافةً على مِنهاجِ نُبُوَّةٍ» ارتقاء بده و به چیزی پائینتر از آن راضی نشو .


[۱]  الألباني: تخريج مشكاة المصابيح  5306

نگرش شما در مورد اهل تصوف و تشیع قرآنی و بر اساس سنت صحیح است یا…؟

نگرش شما در مورد اهل تصوف و تشیع قرآنی و بر اساس سنت صحیح  است یا…؟

به قلم : ع . مرادی/  مدرسه علوم دینی سید قطب مریوان

از سنت حدیث جبریل است که از پیامبر صلی الله علیه وسلم سؤال می کند و می گوید:«أخبرنی عَنْ الْإِیمَانِ قَالَ أَنْ تُؤْمِنَ بِاللَّهِ وَمَلَائِکَتِهِ وَکُتُبِهِ وَرُسُلِهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ وَتُؤْمِنَ بِالْقَدَرِ خَیْرِهِ وَشَرِّهِ قَالَ صَدَقْتَ.».[۱]

یعنی: «مرا از ایمان خبر ده، ایشان فرمودند: ایمان عبارت است از این که ایمان بیاوری به یگانگی خدا، به ملائکه، به پیامـبران، به روز قیامت، به سرنوشت؛ (یعنی تقدیر)، و ایمان بیاوری به خیر و شر آن. گفت: راست گفتی».

ارکان اسلام هم پنج تا هستند: (شهادتین، نماز، روزه رمضان، زکات، حج). در حدیث عبدالله بن عمر رضی الله عنه آمده که رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرماید: «بُنِیَ الْإِسْلَامُ عَلَی خَمْسٍ شَهَادَةِ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَأَنَّ مُحَمَّدًا رَسُولُ اللَّهِ وَإِقَامِ الصَّلَاةِ وَإِیتَاءِ الزَّکَاةِ وَصَوْمِ رَمَضَانَ وَحَجِّ الْبَیْتِ».[۲]

یعنی: «سلام بر پنج چیز بنا شده است: نخست، گواهی دادن براینکه خداوند، یکی است و جز او، معبود برحقی وجود ندارد و محمدص رسول خداست. دوم: اقامة نماز، سوم: دادن زکات، چهارم: روزه گرفتن ماه مبارک رمضان ، پنجم: ادای حج»

الله متعال در ابتدای سوره  بقره مشخصات کسانی را می آورد که این اشخاص در مسیر هدایت الله قرار گرفته اند و رستگار هستند .

‏ الم ‏(۱) ذَلِکَ الْکِتَابُ لاَ رَیْبَ فِیهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِینَ ‏(۲) این کتاب هیچ گمانی در آن نیست و راهنمای پرهیزگاران است .‏

‏ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَیُقِیمُونَ الصَّلاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنفِقُونَ ‏(۳)آن کسانی که به دنیای نادیده باور می‌دارند ، و نماز را به گونه شایسته می‌خوانند ، و از آنچه بهره آنان ساخته‌ایم می‌بخشند .‏

‏ والَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِمَا أُنزِلَ إِلَیْکَ وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلِکَ وَبِالآخِرَةِ هُمْ یُوقِنُونَ ‏(۴)آن کسانی که باور می‌دارند به آنچه بر تو نازل گشته و به آنچه پیش از تو فرو آمده ، و به روز رستاخیز اطمینان دارند .‏

‏ أُوْلَئِکَ عَلَى هُدًى مِّن رَّبِّهِمْ وَأُوْلَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ‏(۵)این چنین کسانی ، هدایت و رهنمود خدای خویش را دریافت کرده و حتماً رستگارند .‏

آیا تمام صوفی ها و شیعه ها به این موارد ایمان ندارند؟

  1. یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ
  2. یُقِیمُونَ الصَّلاةَ
  3. وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنفِقُونَ
  4. یُؤْمِنُونَ بِمَا أُنزِلَ إِلَیْکَ وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلِکَ
  5. وَبِالآخِرَةِ هُمْ یُوقِنُونَ

حالا که متوجه شدی که صوفی ها و شیعیان به این موارد ایمان دارند پس سخن الله تعالی را قبول کن و سخن اهل هوا و هوس و اهل تنفر و کینه را بینداز دور و بگو:

‏ أُوْلَئِکَ عَلَى هُدًى مِّن رَّبِّهِمْ وَأُوْلَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ


[۱] بخاری (۵۰)، وصحیح مسلم (۸). ‏

[۲] بخاری (۸) ، وصحیح مسلم (۱۶).

راهکار اهل سنت ایران و افغانستان در برابر سکولار زده ها

راهکار اهل سنت ایران و افغانستان در برابر سکولار زده ها

به قلم:  ابوبکر الخراسانی

هم اکنون دسته هائی از منتسبین به اهل سنت که در دایره ی منافقین (سکولار زده ها) و در کانالهای مختلف ماهواره ای و مجازی (ضرارها) خود را سازماندهی کرده اند به خاطر اینکه کفار سکولار جهانی و مرتدین محلی و عوام مقلد رسانه ها را از خودشان راضی کنند، می گویند که ما کشوری سکولار(مشرک) می خواهیم. این لفظ عین کفر است، چرا؟!! چونکه شما راضی به نظام و حکمی شده‌اید که در تضاد با حکم الله هست!!

ما حکومت سکولار (مشرک) می خواهیم، یعنی مُهر تایید بر حکم بما غیر انزل الله!! . راضی شدن و بهتر دانستن حکم بما غیر انزل الله، باعث می شود که شخص از دایره‌ی اسلام خارج شود و جزو نواقض اسلام هست.

ما اگر توانمند و لایق بودیم همان حکم سکولاریستها  (مشرکین) را بی حکم می کردیم.  یعنی اینکه تابحال چاره ای نبوده و هیچ عالم اسلامی هم جامعه اهل سنت ایران را برای پذیرش حاکمیت مذهب شیعه در امور کلان و حاکمیت مذاهب شافعی و حنفی در امور مدنی و خانوادگی تکفیر نکرده است.

حالا اینکه ما می خوایم آزادتر بشیم و قوانین بهتری به نسبت حکم کفار سکولار جهانی و مرتدین محلی حاکم شود چرا باید توسط دسته هائی از سلفیت خاص نجد تکفیر شویم؟!

البته تفاوت اینجاست که اگر حکم بی چون و چرای یکی از مذاهب اسلامی در جامعه اجرا شود هرگز حکم  سکولاریستها حاکم نخواهد شد.

ما نمی گوئیم حاکمیت ایران و حکومت امارت اسلامی افغانستان و امثالهم هدف نهایی است. اما فرصتی خواهد بود جهت ترمیم تخریبهای عقیدتی و فرهنگی و اجتماعی چندین قرنه و جمع نمودن حداکثرها و جهت دهی به آنها برای دسترسی به اصل هدف که همان خلافه علی منهاج النبوه است؛ و باید متوجه بود که رسیدن به این “مهم” نیازمند فرصت و صبر است.

زمانی که می گویند حکومتهای اسلامی ما را به ۱۰۰۰ سال قبل بر می گردانند

زمانی که می گویند حکومتهای اسلامی ما را به ۱۰۰۰ سال قبل بر می گردانند

به قلم: ابومحمود کندزی

هم اکنون برای همه روشن شده است که مسلمین در استفاده از تکنولوژی مادی اگر از هم نوعان غربی خود حریص تر نباشند از آنها کم رغبت تر نیستند . در واقع استفاده از تکنولوژی مادی ربطی به عقیده و فکر شخص ندارد و هر شخصی با هر عقیده ای می تواند خود را در این زمینه های به روز کند.

در این صورت زمانی که سکولاریستها جهت مخالفت با حکومتهای اسلامی می گویند : تطبیق شریعت ما را به ۱۰۰۰ سال قبل بر می گردانند منظورشان این نیست که تکنولوژی مادی را دور می اندازند و مثلا  سوار شدن بر هواپیما و قطار و ماشین و … را ممنوع می کنند و به جایش شتر سواری و اسب سواری  را آزاد می کنند. مطرح کردن این توهمات تنها مسخره کردن ذهن مخاطب است ، پس منظورشان چیست؟

آیا منظورشان دوران پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌سلم و صحابه رضی‌الله‌عنهم است؟

یا دوران فاروق اعظم که بر فارس و روم حکم می‌راند؟

یا دوران خلافت اموی که خودشان در شام بودند و لشکرهایشان در قلب اسپانیا؟

یا دوران خلافت عباسی که غرب در برابرشان زانو زده بود؟

یا دوران عبدالرحمن الداخل که فرانسه و ایتالیا را ذلیل کرده بود؟

یا دوران عبدالرحمن الاوسط که بر اسپانیا و پرتغال و جنوب فرانسه حکم می‌راند؟

یا دوران قطز که بشریت را از شر مغول نجات داد؟

یا دوران ایوبیان، که لشکرهای صلیب را در هم می‌شکستند؟

یا دوران  عثمانی‌ها که از مجارستان تا افریقا حکم می‌راندند؟

ای کاش ۱۰۰۰ سال به عقب برمی‌گشتیم تا اندکی از حس عزت و کرامت را درک می‌کردیم